تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798551795




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مستشرقان و مهدویت - بخش دوم و پایانی آثار ادوارد براون درباره فرقه های منسوب به مهدویت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مستشرقان و مهدویت - بخش دوم و پایانی
آثار ادوارد براون درباره فرقه های منسوب به مهدویت
روند شرق شناسی، از گذشته مورد توجه اندیشمندان و پژوهشگران غربی قرار گرفته و در فرهنگ و تمدن اسلامی، منشأ تحقق آثار و تألیفات بی شماری شده است.

خبرگزاری فارس: آثار ادوارد براون درباره فرقه های منسوب به مهدویت



  مهدی پژوهی شرق شناس برجسته، ادوارد براون
به اقرار بسیاری از مورخان و اندیشمندان، ادوارد گرانویل براون (1862-1926م) 16از برجستهترین و پرکارترین کسانی است که در زمینه ایرانشناسی، تاریخ ادبیات ایران و تاریخ بابیت و بهائیت آثار درخور توجهی از خود به جای گذارده است و یکی از متخصصان فرقه بابیت و بهائیت به شمار میآید. وی به وسیله عموی خویش- که در جنگ دولت عثمانی و روسیه تزاری به طرفداری از دولت عثمانی برخاسته بود- متوجه فرهنگ و تمدن شرق شد؛ به همین سبب آنگاه که در دانشگاه کمبریج، پزشکی می خواند، به یادگیری زبان ترکی همت گمارد و چون به او گفته بودند برای یادگیری زبان ترکی باید زبان فارسی و عربی را بیاموزد، متوجه زبان فارسی شد. او نزد یکی از ایرانیان مقیم انگلیس (میرزا محمد باقر بواناتی)، فارسی آموخت. او در سال 1887م درس پزشکی خود را به پایان رساند؛ اما گویی بنا بود به جای عرصه پزشکی، در حوزه ایرانشناسی به فعالیت بپردازد. او در زمینه فرهنگ ایرانی، به حدی از رشد و کمال رسید که اولین تاریخ ادبیات ایران را -که کاملترین تاریخ ادبیات فارسی تا امروز بوده و مورد توجه متخصصان فن قرار گرفته است- نوشت.
ادوارد براون، در دانشگاه کمبریج برای تدریس زبان فارسی دعوت شد و در سال 1902م ریاست بخش زبانهای شرقی را به عهده گرفت که این سمت را تا پایان حیات خویش (سال 1926م) به عهده داشت و در انگلستان انجمنی به نام "انجمن ایران" (Persian Society) تاسیس کرد. وی همچنین مدیریت انجمن اوقاف گیب را-که منتشرکننده متنهای شرقی بود، پس از درگذشت گیب (F.J.W.Gibb)، متخصص ادبیات ترکی، به عهده گرفت.17 او در جریان مشروطه خواهی در ایران به حمایت از مشروطه خواهان برخاست و از آنها حمایت کرده و در این زمینه به نوشتن کتابی در زمینه روزنامه نگاری و شعر در عصر مشروطه پرداخت.سفرهای متعددی به کشورهای شرقی، از جمله مصر، تونس، قبرس، ترکیه و ایران داشت و در این سفرها با برخی رهبران مذهبی بابیت و بهائیت، از جمله میرزا یحیی (صبح ازل) شاگرد و جانشین علی محمد باب، حسینعلی بهاء (رهبر فرقه بهائیت) و تعدادی از شاگردان و بزرگان فرقه بابیت و بهائیت دیدار داشت که ماجرای این دیدارها به دنبال خواهد آمد. 
شیوه تحقیقی ادوارد براون
ادوارد براون، بر خلاف بسیاری از خاورشناسان غربی در بسیاری از نظریات خویش نسبت به قرآن، اسلام و شخصیت پیامبر اکرم (، نگاه منصفانهای دارد. شیوه و روش وی -برخلاف بسیاری از خاورشناسان غربی که نگاه تاریخی گری به فرقهها و مذاهب اسلامی داشتند- نگاهی سفرنامه ای، نقلی و وقایع نگارانه است و در بیان افکار و اعتقادات فرقههای بابیت و بهائیت، توصیفی و نقلی می نگرد. 
برخلاف خاورشناسانی همچون دارمستتر، فان فلوتن و مارگلی یوت -که در بیان نهضت و قیام محمد احمد سودانی، مختار ثقفی، کیسانیه و دیگر جریانهای مهدویت به جنبه تاریخی گری و بسترهای تاریخی موضوع می پردازند - به نقل دیدارها و گفتوگوهای شخصی با بابیان و بهائیان میپردازد و از قضاوتهای موافق یا مخالف، تا حد زیادی پرهیز می کند. به همین سبب، انسان در زمینه آشنایی با این فرقهها، از سخنان او اطلاعات خوبی میتواند کسب کند. هر چند با خواندن آثار او در این زمینه احساس میشود ـ همانطور که از مقدمه نقطه الکاف فهمیده میشود ـ وی نسبت به رهبران بابیت شفقت دارد و از کشته شدن آنها رنجیده خاطر میشود.
تالیفات ادوارد براون
ادوارد براون تالیفات متعددی در زمینه ادبیات و زبان فارسی و فرقههای بابیت و بهائیت دارد. به تعبیر برخی اندیشمندان همچون آیتی، آثار او در زمینه بابیت و بهائیت از بهترین آثار در زمینه شناخت این فرقهها تلقی میشود. از آنجا که تألیفات او در این باره سفرنامه ای و وقایع نگارانه است، اطلاعات درخشانی در این باره به خوانندگان میدهد.  به علاوه، آثار او در زمینه ادبیات و زبان فارسی نیز مورد توجه متخصصان حوزه ادبیات فارسی قرار گرفته است. پاره ای از آثار و تالیفات ادوارد براون، در زمینه ادبیات و فرهنگ ایرانی عبارتند از:
1. تاریخ ادبیات ایران18: این کتاب به چهار بخش تقسیم میشود که تاریخ ادبیات ایران از زمان باستان تا عصر جدید را شامل میشود.
2. پزشکی عربی19: شامل چهار سخنرانی وی در دانشکده سلطنتی انگلیس در سال 1921م است.
3. تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت.
4. سلسله مقالههایی در "مجله انجمن سلطنتی آسیایی".
5. تذکر? الشعراء، اثر دولتشاه، 1901م.
6. لباب الالباب، تألیف عوفی، 1906م.
7. شرحی بر نهایه الأرب فی أخبار الفرس و العرب، 1900م.
8. ملاحظاتی درباره نوشته ها و عقاید حروفیه، 1898م.
9. توصیف یک نسخه قدیمی تفسیر قرآن، 1894م.
10. ترجمه "چهار مقاله" نظامی عروضی سمرقندی، 1899م.
11. کتاب نامههائی از تبریز، شامل نامههای ادوارد براون به دیگران است که قریب به اتفاق آنها برای تقی زاده نوشته شده است.20
آثار ادوارد براون درباره فرقه های منسوب به مهدویت
علاوه بر آثار مذکور که بخشی از مهمترین تألیفات او در زمینه ادبیات و فرهنگ ایرانی - اسلامی به شمار می آید، وی در زمینه شناخت فرقه بابیت و بهائیت نیز آثاری دارد که از بهترین مستندات تاریخی در شناخت این فرقهها محسوب میشود. ما در اینجا به سبب ارتباطی که این آثار، با مسأله مهدویت دارد، به توصیف آنها می پردازیم:
1. یک سال در میان ایرانیان21: جریان دیدار او از شهرها و گفتوگوهایش با رهبران زرتشتی و فرقه بابی است که به صورت سفرنامه نوشته شده است.
2. ترجمه مقاله سیاح به زبان انگلیسی22: این اثر، تألیف عباس افندی، پسر حسینعلی بهاء (رهبر فرقه بهائیت) است که به وسیله براون ترجمه، تصحیح و حاشیه نگاری شده است.23
3. ترجمه کتاب تاریخ جدید، تألیف میرزا حسین همدانی به زبان انگلیسی: این کتاب، در شرح احوال علی محمد باب شیرازی و ماجرای دعوت او نوشته شده است.24
4. ترجمه رساله مجمل بدیع در وقایع ظهور منیع از میرزا یحیی نوری (صبح ازل جانشین علی محمد باب) به زبان انگلیسی: این رساله، پس از ترجمه به وسیله ادوارد براون، به آخر کتاب تاریخ جدید میرزا حسین همدانی افزوده شده است.25
5. چاپ، تصحیح و حاشیه نویسی بر کتاب نقطه الکاف، تألیف حاجی میرزا جانی کاشانی: این کتاب، پیش از انشعاب بابیه به ازلی (پیروان صبح ازل) و بهائی (پیروان حسینعلی بهاء) نوشته شده و به افکار مشترک آنها پیش از جدا شدن از یکدیگر اشاره دارد.26
6. مقالههایی در مجله انجمن سلطنتی آسیایی درباره بابیت (J.R.A.S): مقاله "بابیان ایران" در جلد 21، (1889م)، مقاله "فهرست و شرح 27 نسخه خطی مربوط به بابیه " در جلد 24، (سال 1892م)، و مقاله " خاطراتی از شورش بابیان زنجان در سال 1850م" در جلد 29، (1897م).27
دلایل گرایش ادوارد براون به تحقیق درباره فرقه بابیت و بهائیت
ادوارد براون، سفری به ترکیه داشت که سبب شد برای نخستین بار از نزدیک با تمدن شرقی آشنا شود. به اقرار خود وی، در مقدمه نقطه الکاف28 یکی از مهمترین عوامل علاقه وی به پژوهش درباره فرهنگ و ادبیات ایرانی و آشنایی با فرقه بابیت و بهائیت و حتی مسافرت به ایران، خواندن کتابی بود که کنت دو گوبینو29، سفیر فرانسه در ایران، با عنوان ادیان و فلسفه ها در آسیای وسطی30 نوشته بود.31 وی، همانطور که در مقدمه نقطه الکاف میگوید، هنگامی که به مطالعه تصوف مشغول بود، با دیدن کتاب دو گوبینو در کتابخانه کمبریج به سبب احتمال یافتن مطالبی درباره تصوف، به مطالعه آن مشغول می شود. به طور اتفاقی بخش دیگر کتاب -که درباره تاریخ بابیه و چگونگی پیدایش و انتشار این فرقه بوده- توجه او را جلب میکند.  با خواندن این بخش از کتاب -که حدود سیصد صفحه بوده است- تحت تاثیر سخنان دو گوبینو قرار میگیرد و به شدّت علاقه مند به شناخت فرقه بابیه می شود؛ به طوری که آرزوی دیدار سران بابیه در او پدید می آید و این امر، سرآغاز سفرهای علمی، گفتوگو با سران فرقه بابیه و بهائیت و تحقیق در زمینه آنها میشود.32
خواندن کتاب دو گوبینو و علاقه مندی ادوارد براون به ایران و میل به آشنایی با سران بابیه -که از جریانهای نوبنیاد مذهبی ایران در عصر قاجار بود- سبب شد وی در ماه صفر سال 1305ق (1887 م) به ایران سفر کند. وی در طول یک سال، به مناطق متفاوت ایران، از جمله شهرهای تبریز، اصفهان، تهران، شیراز، کرمان و دیگر شهرها سفر میکند ولی با فرقههای متفاوت مذهبی، از جمله مسلمانان، بابیها، زرتشتیها همنشینی میکند و درباره آنان اطلاعاتی کسب میکند. با ادبیات و زبان فارسی آشنا میشود و نزد اسد الله سبزواری (یکی از شاگردان ملا هادی سبزواری) با فلسفه شرقی آشنا می شود. محصول این سفر، تالیف کتابی با عنوان یک سال در میان ایرانیان33 است. این کتاب همچون سفرنامه ای است که در آن، به شرح و توصیف وقایعی می پردازد که در این یک سال، با آنها برخورد کرده است.34 
این کتاب، به سبب آنکه از نخستین آثار براون، درباره فرهنگ ایرانی است، به قوت آثار بعدی وی، همچون مقدمه کتاب نقطه الکاف نیست و در آن، مطالب و گزارشهای ضعیفی در زمینه موضوعات مذهبی به چشم میخورد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم. اما به هر ترتیب، وی در این کتاب، به علاقه خود به آشنایی با فرقه بابیت را عملی و با برخی بزرگان و پیروان بابیت گفتوگو میکند. 
ادوارد براون پس از برگشت به انگلستان، تصمیم میگیرد برای دیدار رؤسای اصلی و مدعیان جانشینی مذهب بابیت (دو برادر رقیب؛ یعنی میرزا یحیی نوری، معروف به صبح ازل و حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله) به جزیره قبرس و شهر عکا سفر کند. او سال 1307ق برای دیدن میرزا یحیی، حدود پانزده روز در قبرس اقامت گزید و سپس از آنجا برای دیدن حسینعلی نوری، به عکا رفت. 35
وی در قبرس، هر روز، چند ساعت به دیدار میرزا یحیی می رفت و درباره مسائل متفاوت مذهب، تاریخ، آثار بابیه و مسائل متفرقه از او سخنانی می شنید. ادوارد براون، میگوید: 
میرزا یحیی نوری، هنگام سخن گفتن درباره اختلاف برادرش (حسینعلی نوری) احساس ناراحتی می کرد. 
ادوارد براون، در این باره حق را به میرزا یحیی داده و میگوید: "در واقع، او شایسته جانشینی علی محمد باب بود". او میرزا حسینعلی نوری (معروف به بهاء الله) را فریبکار می دانست؛ زیرا میرزا حسینعلی نوری و دیگران می دانستند که علی محمد باب، میرزا یحیی را به جانشینی برگزیده است. ادوارد براون، اظهار تعجب میکند که چگونه ممکن است میرزا حسینعلی نوری که خود را از تابعان و پیروان علی محمد باب میداند، از اطاعت فرمان او -که سخنش را الهام آسمانی میدانست- سرپیچی کند.
ادوارد براون معتقد بود اگر حسینعلی نوری (بهاء الله) فرد صادقی بود و به علی محمد باب ایمان داشت، باید به جانشینی که او تعیین کرده بود، ایمان می آورد، نه اینکه منکر او شود.او در این باره میگوید: 
اشکالی که هست، در این است که صبح ازل - که بلا شبهه باب، او را جانشین و وصی خود قرار داده بود- به شدت و اصرار هر چه تمامتر، از تصدیق دعوی نابرادری خود امتناع شدید و ابای مستمر نمود؛ بنا براین بهائی که قطعاً باید به "من جانب الله" بودن باب معتقد باشد (چه کسی که به یک ظهوری ایمان آورد باید تمام ظهورات قبل را نیز تصدیق نماید) بالضروره مجبور است اعتراف کند باب- که مظهر مشیت الهی و مبعوث من جانب الله و دارای الهام و علم لدنی بود- عالماً عامداً کسی را برای جانشینی خود انتخاب کرد که بایستی بعد از خودش، نقطه ظلمت و اشد منکرین من یظهره الله گردد.36
از این رو، جانشین علی محمد باب را میرزا یحیی (صبح ازل) می دانست و حتی نامه ای که علی محمد باب در وصایت به جانشینی میرزا یحیی برای او فرستاده بود، در مقدمه نقطه الکاف می آورد. آن نامه، تصویری بود که میرزا یحیی از روی خط باب، استنساخ کرده، و برای ادوارد براون، فرستاده بود.37 ادوارد براون درباره اختلاف این دو نابرادری می گوید: 
مابین اتباع باب، دو نابرادری بودند، از اهل نور مازندران. بزرگتر، موسوم بود به میرزا حسینعلی و ملقب به بهاء الله و کوچکتر موسوم به میرزا یحیی و ملقب به صبح ازل. بعدها رقابتی که مابین این دو برادر پدید آمد، بابیه را به دو فرقه منشعب نمود: ازلیان، که اکنون از حیث عدد کمترند و بهائیان، که قسمت عمده بابیه اند.38
وی پس از دیدار میرزا یحیی نوری در قبرس، به دیدار میرزا حسینعلی نوری در عکا رفت. او از نخستین دیدار خود با بهاء الله و سخنان او به طور مشروح سخن میگوید و اینکه در این دیدار، بهاء الله به او گفت: 
الحمدالله که فائز شدی... تو آمدی که این مسجون منفی[زندانی تبعیدی ] را ببینی!... ما به جز صلاح عالم و فلاح امم غرضی نداریم؛ ولی مردم، با ما مثل مفسدین -که شایسته حبس و طرد باشند- رفتار میکنند... تمام ملل، باید صاحب یک مذهب شوند و جمیع مردم، با هم برادر گردند... این نزاعها و جنگها و خونریزیها و اختلافات، باید تمام شود و تمام مردم، مانند یک خانواده با هم زیست کنند... نباید شخص، فخر کند که وطن خود را دوست دارد؛ بلکه باید فخر کند که نوع بشر را دوست میدارد.39
ادوارد براون میگوید: 
من پس از نخستین جلسه دیدار با میرزا حسینعلی نوری -که بیست دقیقه تا نیم ساعت طول کشید- چهار بار دیگر با او دیدار کردم و پس از این دیدارها -علی رغم اصرار بر ماندن بیشتر- به انگلستان برگشتم و پس از برگشت از این دیدارها و ملاقاتها بود که تصمیم گرفتم تا درباره بابیه کتابی را که خود بابیان نوشته اند و مورد اعتقادشان است، بدون کاستن و افزودن، برای هموطنانم چاپ و ترجمه کنم.
این امر، سبب شد ادوارد براون، به ترجمه و تصحیح آثاری که پیش از این ذکر شد - به ویژه کتاب نقطه الکاف- همت گمارد. در واقع، یکی از قدیمترین و جامعترین آثاری که ادوارد براون درباره بابیت چاپ و تصحیح کرده و در آن، محققانه از بابیت سخن گفته، همین کتاب نقطه الکاف است که به دست شاگرد علی محمد باب، میرزا جانی کاشانی نوشته شده است.  او که از 28 نفری بود که در سال 1268ق کشته شد، پیش از انشعاب در بابیه و پیش از اختلاف میان دو فرقه ازلی و بهائی، این کتاب را نوشته است. این کتاب، دربردارنده تاریخ ظهور باب و وقایع هشت سال اول تاریخ بابیه است و با مقدمهای که ادوارد براون بر آن نوشته و به ارزش و اهمیت آن افزوده، از آثار مهم تاریخی، درباره بابیت و بهائیت به شمار می آید. در واقع، این کتاب، تا حد زیادی از شیادی و حیله گری میرزا حسینعلی (بهاء الله) پرده برمی دارد و جانشینی صبح ازل را اثبات میکند. 
همانطور که ادوارد براون در مقدمه نقطه الکاف میگوید، میرزا جانی کاشانی، در این کتاب، به نفع صبح ازل و جانشینی او نسبت علی محمد باب، سخنان مهمی گفته است. ادوارد براون، این کتاب را به صورت اتفاقی، در کتابخانه کنت دو گوبینو در انگلستان مییابد و به احیای آن میپردازد؛ در حالی که پس از پیدایش فرقه بهائیت و کم شدن طرفداران صبح ازل، بهائیان می کوشیدند همه آثاری را که بیانگر تبلیغ و ترویج صبح ازل و حقانیت او است، نابود سازند. براون می گوید: 
بهائیان... با تمام قوی سعی کردند که وجود شخص صبح ازل را حتی الامکان تجاهل و تعامی نمایند و کتب و اسنادی را که دلالت بر وصایت بلاشبهه او می نمود، محو کنند...40 به عنوان مثال، یکی از قدیمترین و مستندترین کتابها در زمینه اختلاف جانشینی، کتاب تاریخ حاجی میرزا جانی بود که بهائیان توانستند تمامی نسخههای آن را معدوم کنند.41
وی می افزاید:
وقتی من، نام صبح ازل را از بهائیان می پرسیدم، بعضی از آنها میگفتند که حتی این اسم را نشنیده اند.42 
و با کمال تعجب از حیله گری بهائیان در نابودسازی کتاب نقطه الکاف میگوید: 
خیلی مشکل است تصور این مسأله که یک چنین کتاب مهمی را چگونه با این درجه از سهولت، میتوان محو و نابود نمود، و همچنین خیلی مشکل است تصور این امر که متدینین به یک مذهب -که قطعاً صاحب منتهی درجه قدس و ورع -... هستند، چگونه برای محو یک اثر تاریخی و تدلیس امر و تمویه حق، بدین سهولت با یکدیگر مواضعه و تبانی می نمایند...43 من در آن خصوص، قطع دارم و آن این است که هر چه طریقه بهائی بیشتر منتشر میگردد -و مخصوصاً در خارج ایران و بالاخص در اروپا و امریکا- به همان اندازه، حقیقت تاریخ بابیه و ماهیت مذهب این طایفه در ابتدای ظهور آن، تاریکتر و مغشوشتر و مدلستر می گردد.44
مدعیان جانشینی علی محمد باب
ادوارد براون در مقدمه نقطه الکاف ذکر میکند که میرزا یحیی (صبح ازل) یک سال پیش از اعدام علی محمد باب، به جانشینی او انتخاب شده بود پس از کشته شدن علی محمد باب (27 شعبان 1266ق) عموم بابیه، او را جانشین و واجب الاطاعه می دانستند.
پس از اینکه سه تن از بابیها در شوال سال 1268ق به سوی ناصر الدین شاه تیراندازی میکنند، ناصر الدین شاه، چهل نفر از شخصیتهای برجسته بابیه را دستگیر میکند. 28 نفر از آنها- از جمله مؤلف کتاب نقطه الکاف، حاجی میرزا کاشانی- را اعدام میکند. در این میان صبح ازل -با لباس مبدل- به بغداد فرار میکند. برادرش (میرزا حسینعلی) هم که در زندان ناصر الدین شاه بود، از زندان رها میشود و به بغداد میگریزد. شخصیتهای زیادی از بابیها در بغداد جمع شده، ده سال در بغداد ماندند. در این مدت، میرزا حسینعلی، مطیع و پیروی صبح ازل بوده و از او فرمان می برده است.
اواخر اقامت بابیها در بغداد، به تدریج، ادعاهای عده ای از آنان که "من یظهره الله" هستند، آغاز می شود، که از جمله آنها میرزا حسینعلی است. پس از ادعای او، بعضی از پیروان قدیم بابیه، او را تهدید کرده، بر او سخت میگیرند. او قهر کرد و از بغداد خارج شد. حدود دو سال در کوههای اطراف سلیمانیه زندگی کرد، تا اینکه با درخواست صبح ازل به بغداد بر می گردد. از دیگر کسانی که ادعای "من یظهره الله" و رهبری دینی بابیه را کرد، میرزا اسدالله تبریزی (ملقب به دیان) کاتب آیات صبح ازل بود. پس از مباحثه و مجادله میرزا حسینعلی با او، به پای وی سنگی بستند و او را در شط العرب غرق کردند. 
پس از این، عده ای، همچون میرزا عبدالله غوغا، حسین میلانی (معروف به حسین جان)، سید حسین هندیانی و میرزا محمد زرندی (معروف به نبیل که بعد، از پیروان میرزا حسینعلی شد) ادعای "من یظهره الله" کردند. 
کار به جایی رسید که هر کس صبح بلند میشد و ادعای نیابت علی محمد باب را می نمود.45 
پس از آن که بابیها از بغداد بیرون رانده و به وسیله دولت عثمانی به اسلامبول و سپس ادرنه فرستاده شدند، . آنها پس از پنج سال اقامت در ادرنه، با ادعای رسمی و عمومی میرزا حسینعلی مواجه شدند بسیاری از بابیها با کمال تعجب و حیرت، سرانجام به وی ایمان آوردند و از اطراف صبح ازل پراکنده شدند.46 به دلیل به وجود آمدن ناامنی از سوی بابیها، دولت عثمانی، میرزا حسینعلی و طرفداران او را به عکا و صبح ازل و اتباعش را به جزیرهای در قبرس تبعید کرد. پس از این انشعاب، کشته شدن برخی طرفداران طرفین، (صبح ازل و میرزا حسینعلی) به وسیله طرف مقابل، بیانگر تصفیه حسابی هر یک از دو طرف، نسبت به خصم خود است.47
با خواندن این بخش از تاریخ فرقه بابیت و بهائیت، انسان به وضوح درک میکند هیچیک از دو فرد (صبح ازل و بهاء الله) در مسیر درست دین و انسانیت نبوده اند و در مسیر نفسانیت خود و فریب پیروان خویش قدم برداشته اند. آشنایی آنها با علم حروف و ابجد و ظاهر فریبی، سبب شد عده ای را گرد خود جمع و ادعاهای ناروا کنند. با خواندن توصیفات ادوارد براون، معلوم می شود چگونه برای رسیدن به مقاصد خود، به هر حیلهای- حتی کشتن دیگران - توسل می جستند. 
هر چند ادوارد براون، حق را به صبح ازل میدهد و در نقطه الکاف، میرزا حسینعلی (بهاء الله) و فرقه بهائیت را مفتضح میکند و از عدم حقانیت او پرده برمی دارد، این به این معنا نیست که وی به صبح ازل وفادار بوده و یا به او اعتقاد دینی داشته است. به نظر میرسد با احیا و چاپ این کتاب، بیش از حقانیت صبح ازل، حیله گری و شیادی بهاء الله و بهائیان آشکار می شود. برخورد خونین و کشتارهایی که هر یک از این دو، تداعی کننده حکومت مأمون و امین، در عصر عباسیان و نشانه استفاده آن دو، از عوام گرایی برخی مردم است، هر چند سرانجام، با مخالفت علما و فقها شیعه روبرو شدند و به مرگشان انجامید.
ادوارد براون از خونریزی و کینه میان پیروان بهائیت، احساس ناراحتی میکند و این را مخالف رحمت و شفقت ادیان می شمارد:
این تفرقه آخری و حقد و حسد و جنگ و جدالی که از آن ناشی شد، راستی این است که اثر خیلی بدی در ذهن این بنده پدید آورد... در مقابل این همه نصوص الهی از قبیل "عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان" و" همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار" و نحو ذلک، ایشان با اعضای خانواده خودشان با این درجه تلخی و عداوت رفتار می کنند؟48
ادوارد براون، بر خلاف برخی نظرات که در کتاب یک سال در میان ایرانیان درباره بابیت، اظهار کرده بود، در مقدمه نقطه الکاف سخنانش را تصحیح و روشمندانه عرضه می کند. وی در کتاب یک سال در میان ایرانیان گفته بود:
دلیل این که علی محمد شیرازی را "باب" میگویند، چون معنای مجازی "باب" این است که او معتقد بود، من دروازه ای هستم که می بایست مردم از آن بگذرند، تا بتوانند که به اسرار بزرگ و مقدس ازلی و ابدی و حقایق پی ببرند.49
اما در مقدمه نقطه الکاف، "باب" را در معنای درست آن (واسطه بین امام غائب و شیعیان) به کار میبرد و میگوید: 
ولی طولی نکشید که میرزا علی محمد، از این درجه قدم بالاتر نهاده، ادعا کرد که وی همان قائم موعود و مهدی منتظر و امام ثانی عشر است و لقب باب را به یکی از اتباع خود، ملا حسین بشرویه داد.50
در جای دیگر می گوید: 
میرزا علی محمد، تا آن وقت در نوشت جات خود، خود را "باب" و " ذکر " و " ذات حروف سبعه" (به مناسبت این که "علی محمد" هفت حرف است) می خواند؛ ولی از این به بعد، خود را "قائم" و "مهدی" و "نقطه" می خواند.51
داوریهای ادوارد براون درباره بابیه و بهائیت
با توجه به اینکه وی هم عصر به پیدایش این دو فرقه بوده، سخنان، مشاهدات و گفتوگوهای او، بسیار حائز اهمیت است. وی آثار گرانقدری را از خود به جای گذاشته است و با تلاشی پیگیرانه آثاری از بابیت را احیا کرد که اگر این کار از سوی او انجام نمی شد، قطعاً بعضی از این آثار به دست ما نمی رسید؛ زیرا همانطور که بیان شد، پیروان بهاء الله میخواستند مستندات تاریخی مذهب بابیه را از بین ببرند، تا ادعای فرقه ازلی در برابر آنها، اثبات نشود.  ادوارد براون -بر خلاف بسیاری از شرق شناسان هم عصر خویش- بدون نگاه مغرضانه و یکسو نگری، توانست خود را از نگاه و شیوه تاریخی گری برهاند. او با رویکردی توصیفی آثار بسیار خوبی به صورت تصحیح یا سفرنامه درباره فرهنگ اسلامی و تاریخ مذاهب به وجود آورد اگر اشتباهاتی نیز از او درباره اسلام و فرهنگ ایرانی دیده شود، خطاهای روشمندانه و طبیعی است که در هر پژوهشگری ممکن است و لزوماً برپایه بر نگاه مغرضانه نیست، به آن دچار می شوند، به گونه ای که این خطاها از ارزش آثار او نمی کاهد.
پی نوشت ها: 16. Edvard. G. Brown (1862 - 1926) 
17 . ر. ک: عبدالرحمن بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، شکرالله خاکرند، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش، ص 41 - 43. (این کتاب، همچنین با عنوان دائره المعارف مستشرقان به وسیله صالح طباطبائی نیز ترجمه شده است).
18. The litrary history of Persisn 
19. این کتاب، با نامArabian Medicine به وسیله مسعود رجبنیا، با عنوان تاریخ طب اسلامی به فارسی ترجمه شده است.
20 . عنوان کتابشناسی آن، عبارت است از: ادوارد براون، نامههایی از تبریز، حسن جوادی، چاپ دوم، خوارزمی، تهران، 1362ش.
21. A year Among the Persians, by Edward G. Browne, London, 1893. 
22 . عنوان انگلیسی مقاله سیاح -که به وسیله ادوارد براون تصحیح شده- این است:
A Travellers Narrative, written to illustrate the episode of the Bab, edited in the original Persian, and transleted into English, with an introduction and explanatory notes, (by Edward G. Browne, Cambridge University Press, 1891).
23 . ادوارد براون، درباره ترجمه و تصحیح این مقاله، پس از دیدار حسینعلی بهاء و بازگشت به دانشگاه کمبریج، در مقدمه کتاب نقطه الکاف (صفحه یاء) این چنین میگوید: " ایشان (حسینعلی بهاء) را وداع گفته، از عکا به طرف انگلستان حرکت کردم پس از استقرار در کمبریج، خیالم بر این مصمم شد که برای آگاهی هموطنان خود- کما ینبغی- از اوضاع و احوال طایفه بابیه، بهتر آن است که یکی از کتب این طایفه را بدون تصرف متناً و ترجمهً طبع نمایم... ابتدا متن کتاب مقاله سیاح را- که عباس افندی پسر بزرگتر بهاء الله به قصد اعلای کلمه بهاء الله و نشر افکار او و تخفیف درجه باب و تقلیل اهمیت او در حدود سنه 1303 تالیف نموده و یک نسخه بسیار خوبی از آن که بخط زین المقربین از کتاب خوش خط بهائی است، در عکا به من هدیه داده بودند، عین این نسخه را چاپ عکس نمودم و یک ترجمه انگلیسی با حواشی مفصله در توضیح مجملات کتاب نیز بر آن افزودم. متن و ترجمه- هر دو -در سنه 1891 (1308 - 1309ق) از طبع خارج شد.
24 . ادوارد براون، در مقدمه نقطه الکاف (صفحه یا)، درباره چگونگی ترجمه این اثر میگوید: " پس از فراغت از این کتاب (مقاله سیاح) در صدد طبع ترجمه تاریخ جدید، تالیف میرزا حسین همدانی - که در اوقات اقامت در شیراز (در سنه 1305)، یکی از دوستان بابی به من هدیه داده بود- برآمدم و بالاخره در سنه 1310، طبع آن به اتمام رسید و در ذیل این کتاب نیز حواشی مبسوطه - تأییداً یا تضعیفاً لمضامین الکتاب- افزودهام)
25 . ادوارد براون، درباره ترجمه این اثر در نقطه الکاف (صفحه یا) میگوید: " نیز رساله کوچکی که صبح ازل به خواهش حقیر در تاریخ اجمال وقایع باب و بابیه تالیف نموده موسوم به " مجمل بدیع در وقایع ظهور منیع " آن را نیز متناً و ترجمهً در آخر کتاب (تاریخ جدید) الحاق نموده ام".
26 . ادوار براون، درباره تصمیم خود برای چاپ و تصحیح این اثر، در مقدمه همین کتاب (صفحه یا) میگوید: " سابقاً در ضمن اشتغال به ترجمه تاریخ جدید، دیده بودم که مولف آن، مکرر از یک کتاب قدیمتری تالیف حاجی میرزا جانی کاشانی نقل میکند...لهذا؛در صدد برآمدم که این کتاب را نیز به دست آورم و چون قدیمتر است و قبل از تفرقه بابیه به ازلی و بهائی تالیف شده و بنابراین مندرجات آن - بالطبیعه- اقرب به صحت و ابعد از خلط و تدلیس متأخرین است، آن را هم به طبع درآورم....در ضمن تفتیش در کتب بابیه محفوظه در کتابخانه ملی پاریس، اتفاقاً یک نسخه از تاریخ حاجی میرزا جانی را یافتم.... پس از تحقیق، معلوم شد که این نسخه ملکی مرحوم کنت دو گوبینو ... بوده است".
27 . نقد آثار خاورشناسان، ص 19.
28 . میرزا جانی کاشانی، نقطه الکاف، تصحیح ادوارد براون، چاپ لیدن، هلند، 1910م (1328 ق).
29. Comte de Gobineau 
30. Les Religions et Ies Philosophies dans I Asie Centrale, par M. ie Comte de Gobineau, Paris, 1865 et 1866. 
31 . کنت دو گوبینو، سالهای 1271 - 1274 وزیر مختار دولت فرانسه در طهران و از نخستین خاورشناسانی بود که در بحبوحه پیدایش فرقه بابیت در ایران، در این باره کتاب نوشت و به شرح و توضیح درباره جریانهای موجود درباره این فرقه در ایران و چگونگی اعدام اعضای آن پرداخت او نخستین کسی بود که کتابش سبب آشنایی غربیان- از جمله ادوارد براون- درباره این فرقه شد. علاوه بر کتاب مذاهب و فلسفه، در آسیای وسطی که به زبان فرانسوی است، کتابی دیگر، با عنوان سه سال در ایران نوشته است که به دست ذبیح الله منصوری به زبان فارسی ترجمه شده و کتابشناسی آن به این شرح است: کنت دو گوبینو، سه سال در ایران، ذبیح الله منصوری، مطبوعات فرخی، تهران، بی تا.
32 . نقطه الکاف، (صفحه واو): " من تا آن وقت، از این طایفه هیچ اطلاعی نداشتم. همین قدر مانند سایر مردم می دانستم که بابیه یکی از فرق مذهبی ایران است ... بعد از خواندن این فصل از کتاب کونت دو گوبینو خیالات من به کلی تغییر کرد و شوق شدیدی برای اطلاع از چگونگی حالات این طایفه به طور تفصیل در من پدید آمد و با خود همیشه می گفتم چه می شد اگر خود بنفسه این طائفه را می دیدم و تاریخ و سرگذشت مذهبی - که این همه اتباع خود را با قوت قلب به کشتن داده است - از خود ایشان مشافهه استفسار میکردم و وقایعی را که بعد از ختم موضوع کتاب گوبینو، یعنی از سنه 1269 الی زماننا هذا روی داده، در موضعی ثبت می نمودم... ". 
33 . ادوارد براون، یک سال در میان ایرانیان، ذبیح الله منصوری، کانون معرفت، بی تا، بی جا.
34 . نقطه الکاف، (صفحه واو): " و اتفاقاً در ماه صفر سنه 1305، اسبابی فراهم آمد که به ایران سفر کردم و قریب یک سال در نقاط مختلف ایران در گردش بودم و شهرهای تبریز، زنجان، طهران، اصفهان، شیراز، یزد و کرمان را سیاحت کردم. با غالب ملل و فرق از جمله مسلمان، بابی و زردشتی درآمیختم..." .
35 . همان، (صفحه، و): " ... سنه 1307، مجدداً به قصد تحصیل اطلاعات صحیحه از تاریخ این طائفه و سماع شفاهی از رؤسای این مذهب، سفری به جزیره قبرس و شهر عکا نمودم و به ملاقات دو برادر رقیب، میزرا یحیی نوری، (معروف به صبح ازل) در قبرس و میرزا حسینعلی نوری (معروف به بهاء الله) در عکا نایل آمدم".
36 . همان، (صفحه مد).
37 . همان، (صفحه لد).
38 . همان، (صفحه لج).
39 . همان، (ص ی) .
40 . همان، (صفحه مه).
41 . همان، (صفحه مه): " یکی از بهترین و قدیمترین اینگونه کتب و اسناد، تاریخ حاجی میرزا جانی بود که چنانکه ذکر شد، در کمال خوبی توانستند جمیع نسخ آن را از روی زمین معدوم سازند و ... اگر اتفاقاً و تصادفاً یک شخص خارجی مقیم طهران- که هر چند معتقد نبود ولی کمال محبت و همدردی با این طائفه داشت یعنی (کونت دو گوبینو)- یک نسخه از این کتاب قبل از آن که مصلحت وقت اقتضای اعدام آن کند تحصیل نکرده و به اروپا نیاورده بود. امروز این کتاب، به کلی از میان رفته و نسخ آن بلل استثناء معدوم شده بود".
42 . نقطه الکاف، (صفحه مه) : " وقتی که راقم حروف، در سنه 1305 در ایران بودم بهائیانی را که در نقاط مختلفه آن مملکت دیدم، عموماً از شناختن صبح ازل تجاهل میکردند و حتی چنین وا می نمودند که اسم او را هم هرگز نشنیده اند و فقط کتاب مذاهب و فلسفه کونت دو گوبینو- که من سابقاً آن را خوانده بودم و بدان واسطه از اهمیت مقام صبح ازل مسبوق بودم- باعث شد که این مسئله را جداً تعقیب کرده، بالاخره دانستم که وی هنوز زنده است و با وی بنای مکاتبه گذاردم، تا آنکه در بهار سال 1307 در شهر ماغوسا در جزیره قبرس، خود به ملاقات او نایل آمدم".
43 . همان، (صفحه مو) .
44 . همان .
45 . همان، (صفحه م).
46 . ادوارد براون، در مقدمه نقطه الکاف (صفحه مج) درباره زمان ادعای میرزا حسینعلی میگوید: " تاریخ ادعای "من یظهره الله" نمودن بهاء الله را در بعضی از کتب بهائیه در سنه 1280 نوشته اند، میرزا محمد زرندی معروف به نبیل در رباعیات تاریخیه خود که برای ماده تاریخ وقایع حیاه بهاء الله ساخته گوید که بهاء الله در حین این ادعا، پنجاه ساله بوده است". 
47 . همان، (صفحه مب) . 
48 . همان، (صفحه عو) .
49 . اداورد براون، یک سال در میان ایرانیان، ج 1، ص 109.
50 . همان، (صفحه ک.)
51 . همان، (صفحه کا). فهرست منابع
- انجمن ایران شناسی فرانسه و ایران، چکیده های ایران شناسی، طهوری، تهران، س 1383ش.
- بدوی، عبدالرحمن، فرهنگ کامل خاورشناسان، شکرالله خاکرند، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش.
- بدوی، عبدالرحمن، دائرهالمعارف مستشرقان، صالح طباطبایی، روزنه، تهران، 1377ش.
- براون، ادوارد، نامه هایی از تبریز، حسن جوادی، دوم، خوارزمی، تهران، 1362ش.
- ــــــــــــ ، یک سال در میان ایرانیان، ذبیح الله منصوری، کانون معرفت، بی تا، بی جا.
- پازوکی، شهرام، یادی از هانری کربن، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران، 1382ش.
- حسینی طباطبائی، مصطفی، نقد آثار خاورشناسان، چاپ بخش، تهران، 1375ش.
- دسوقی، محمد، سیر تاریخی و ارزیابی اندیشه شرق شناسی، محمودرضا افتخارزاده، فرزان، تهران، 1376ش.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تصحیح محمد معین و سید جعفر شهیدی، دوم، دانشگاه تهران، تهران، 1377ش.
- سعید، ادوارد، شرق شناسی، عبد الرحیم گواهی، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، تهران، 1371ش.
- صالح حمدان، عبدالحمید، طبقات المستشرقین، مکتبه المدبولی، بی جا، بی تا.
- صالح، هاشم، الاستشراق بین دعاته و معارضیه، دوم، دارالساقی، لبنان، 2000م.
- طیباوی، خاورشناسان انگلیسی زبان، سید خلیل خلیلیان، نوید، تهران، 1349ش.
- کاشانی، میرزا جانی، نقطه الکاف، تصحیح ادوارد براون، لیدن، هلند، 1910م (1328 ق).
- گوبینو، ژوزف کنت دو، سه سال در ایران، ذبیح الله منصوری، فرخی، تهران، بی تا.
- گیب، همیلتون، اسلام، بررسی تاریخی، منوچهر امیری، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1367ش.
- مشکین نژاد، پرویز، فرهنگ خاورشناسان، پژوهشگاه علوم انسانی، تهران، 1382ش.
- مونتگمری وات، ویلیام، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان، محمد حسین آریا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، س 1373ش.
- نصر، سید حسین، قلب اسلام، مصطفی شهر آیینی، تصحیح شهرام پازوکی، حقیقت، تهران، 1383ش.
- نیک بین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، دوم، شرکت سهامی کتاب، تهران، 1380ش. سید رضی موسوی گیلانی ماهنامه انتظار موعود - شماره 18 انتهای متن/

94/05/05 - 02:24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن