واضح آرشیو وب فارسی::
درباره کتاب خاتون و قوماندان
زندگی ام البنین حسینی دختری زاده بامیان افغانستان و بزرگ شده در ایران با جوان مجاهدی گره می خورد که حماسه های پرافتخاری در افغانستان و سوریه رقم می زند. حماسه هایی که گرچه تا به امروز ناگفته باقی مانده اند اما نقشه اربابان قدرت را برای منطقه خاورمیانه نقش بر آب کرده و دست برتری را به نفع محور مقاومت تغییر دادند. سخن از شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده دلاور لشکر فاطمیون است.
شهید علیرضا توسلی در دوران نوجوانی در دفاع مقدس حضور داشته و در دهه هفتاد نیز از طرف سپاه محمد رسول الله ماموریت هایی در افغانستان انجام داده است. با حمله نیروهای تکفیری با حمایت دولت های غربی به کشورهای اسلامی جزو اولین نیروهایی بود که به سوریه اعزام شد و به فرماندهی نیروهای افغانی رسید که برای دفاع از حرم گرد آمده بودند. در تمام این سال ها ام البنین حسینی همراه روزهای سخت و شیرین ابوحامد بوده است. مرهم زخم های جنگی او و حامی این مجاهد در برابر تمام مشکلاتی بوده که دنیا بر او وارد می کرده است. زندگی مشترک آن ها از زمستان سال 1379 آغاز می شود. از همان آغازین روزها بانو حسینی بیشتر از هر چیز به جای خالی همسرش عادت می کند. مردی که پناهگاه اصلی اش میدان جنگ است و تمام همتش در دفاع از مظلومین مسلمان. زندگی این دو نفر گرچه پر است از خاطرات سخت و مشکلات مختلف اما روحیه سرخوش و شوخ طبعانه شهید توسلی و صبر کم نظیر او سبب می شود تا ام البنین حسینی عاشق او باقی بماند و همراهش تا افغانستان و سوریه نیز برود.
کتاب خاتون و قوماندان روایتی دوست داشتنی و احساسی از زندگی شخصی شهید علیرضا توسلی و همسرش ام البنین حسینی است. خاطرات این بانوی بزرگوار از دوران کودکی و زمانی که خانواده شان به خاطر جنگ و درگیری به ایران مهاجرت می کنند شروع می شود. فصول ابتدایی کتاب روایت دوران فقر و سختی است که این خانواده افغان در ایران می گذرانند. زمانی که ایشان به نوزده سالگی می رسد پسر رزمنده ای به خواستگاری او می آید که یازدهمین فرزند خانواده خود است و از چهارده سالگی با درد یتیمی بزرگ شده است. شایعاتی که در مورد زندگی مجاهدان افغان بوده سبب می شود تا از او بخواهند هر چه زودتر به سر خانه خود برود و آن ها تنها یک ماه بعد از عقد با دست خالی و با ساده ترین امکانات زندگی مشترک خود را آغاز کنند. و این تازه آغاز فراز و نشیب هایی است که آن ها در زندگی مشترک 13 ساله خود از سر می گذرانند. ثمره زندگی آن ها سه فرزند به نام های فاطمه، حامد و طوبی است. شهید ابوحامد از ابتدای سال 92 فرماندهی فاطمیون را برعهده گرفت و در زمستان 93 در منطقه درعا سوریه در جریان آزادسازی تل قرین به شهادت رسید. نکته زیبا و منحصر به فرد کتاب «خاتون قوماندان» یادداشت ها و نامه هایی است که این دو زوج در طول زندگی برای خود و یکدیگر نوشته اند و لابه لای فصول این کتاب به یادگار گذاشته شده است. برای اطلاع بیشتر از زندگی خاتون و قوماندان و آشنایی با این کتاب میتوانید به معرفی کتاب خاتون و قوماندان که در سایت برنا نیوز درج شده است مراجعه کنید.