تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگر بسم اللّه‏ را قرائت كنى، فرشتگان، تا بهشت تو را حفظ مى‏كنند و آن شفاى هر در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798400380




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

يوسفي در دستگاه فرعونيان


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱ دي ۱۳۹۳ (۲۱:۵۸ب.ظ)
شهادت امام رضا عليه السلام يوسفي در دستگاه فرعونيان گروه دين و زندگي
*ولادت و القاب

امام علي بن موسي الرضا عليه السلام در يازده ذيقعده 148 ق در شهر مدينه به دنيا آمد. پدر بزگوار آن حضرت، امام موسي کاظم عليه السلام نام مبارک او را «علي» گذاشت.
کينه آن حضرت «ابوالحسن» و مشهورترين لقبش «رضا» است. ديگر القاب آن امام همام عبارتند از: «صابر»، «فاضل»، «رضيّ»، «وفّي»، «صدّيق»، «زکي»، «سراج اللّه» و «نورالهدي».

*لقب رضا
نام اصلي امام هشتم علي بن موسي عليه السلام است لقب يا نام مشهور آن حضرت رضا عليه السلام مي باشد. درباره علت نام گذاري آن حضرت به رضا عليه السلام چنين گفته اند: «او را رضا ملقب گردانيده اند براي آن که پسنديده خدا بود در آسمان و پسنديده رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم و ائمه عليه السلام بود در زمين براي امامت». وجه ديگري که براي آن بيان داشته اند اين است که «آن حضرت به رضاي پروردگار راضي بود و اين خصلت ارزشمند را که مقامي بالاتر از مقام صبر است، به طور کامل داشت».

*دستيار علمي و فرهنگي پدر
امام رضا عليه السلام نقش به سزايي در توسعه حوزه معارف اسلامي و تربيت شاگردان برجسته داشت. آن حضرت با انجام دادن و پي گيري کارهاي پدر، پشتوانه علمي استواري براي پيش برد آرمان هاي فرهنگي خاندان رسالت بود. امام موسي کاظم عليه السلام آن حضرت را حتي در زمان حيات خودشان در بسياري از امور به عنوان وکيل و نماينده خود معرفي مي کرد، و از نوع توجه امام موسي بن جعفر عليه السلام به حضرت رضا عليه السلام همه شيعيان مي فهميدند که آن حضرت يگانه دستيار امين و مورد اعتماد پدر است که در همه امور محول شده به صورت شايسته وظيفه خويش را به انجام مي رساند.

*سرپرستي امور هنگام زنداني بودن پدر
در تمام مدتي که امام موسي کاظم عليه السلام در زندان خلفاي عباسي بود، امام رضا عليه السلام بودند که در غياب پدر به رسيدگي امور مي پرداخت. گرچه هنوز به مقام امامت نرسيده بودند، ولي کارهاي امام را به نمايندگي از پدر انجام مي دادند و نقش بسيار مهمي در نگهباني از فرهنگ و فقه تشيّع و حفظ شاگردان و هدايت شيعيان داشتند. در چنين وضعيتي امام رضا عليه السلام به امور فرهنگي، اجتماعي و مذهبي شيعيان رسيدگي مي کردند، به سؤالات فکري و اعتقادي آنها پاسخ مي داد و خلأ غيبت پدر را پر مي کرد و مايه دل گرمي و تسلّي خاطر مراجعين بود، و در عين حال اهداف پدر را دنبال نموده، به افشاگري بر ضد طاغوتيان مي پرداختند.

*امامت امام رضا عليه السلام
در سال 183 ق با شهادت امام موسي کاظم عليه السلام ، امامت امام رضا عليه السلام شروع شد. آن حضرت 35 سال بيشتر سن نداشت که زمام امور امامت را به دست گرفت و هدايت و راهنمايي فکري و اعتقادي جامعه اسلامي را عهده دار شدند. امام موسي کاظم عليه السلام در فرصت هاي مختلف به معرفي امام رضا عليه السلام به عنوان امام و وصي بعد از خود مي پرداخت و از ياران و شاگردان خود بر اين امر مهم گواهي مي گرفت. مدت امامت آن حضرت بيست سال طول کشيد که هفده سال آن در مدينه و سه سال آخر آن در خراسان سپري شد.

*امام رضا عليه السلام و هارون
ده سالِ اول امامت امام رضا عليه السلام مقارن با خلافت هارون عباسي بود. موضع گيري امام رضا عليه السلام در برابر هارون، مانند موضع گيري پدر بزرگوارش امام کاظم عليه السلام بود، و از اين موضع، حتي يک قدم عقب نشيني نکرد. در همين عصر، امامت خود را آشکار نمود و اين کار به منزله اعلان مخالفت با حکومت غاصبانه هارون الرشيد عباسي بود. شهادت امام موسي کاظم عليه السلام در زندان براي هارون بسيار گران تمام شد. گرچه هارون در مورد کتمان شهادت امام کاظم عليه السلام بسيار کوشيد ولي حقيقت براي بسياري کشف شد. از اين رو هارون از مخالفت و قيام احتمالي مردم عليه خود نگران بود. در نتيجه از تعرّض به امام رضا عليه السلام تا آن جا که ممکن بود، خودداري مي کرد و از سخت گيري هايي که در دوره امام کاظم عليه السلام انجام مي داد، در زمان امام رضا عليه السلام خبري نبود.
امام رضا عليه السلام در عصر خلافت امين
پنج سال از دوره امامت امام رضا عليه السلام در زمان خلافت امين سپري شد، امين فرزند ارشد هارون و ولي عهد او بود. پس از مرگ هارون،مردم در بغداد که مرکز خلافت عباسي بود، با امين بيعت کردند و بر اين اساس در سرتاسر بلاد اسلامي امين به عنوان خليفه معرفي شد. امين که مردي عيّاش و هوس باز بود اغلب وقتِ خود را به عيش ونوش و خوش گذراني مي گذراند و بخشي از دوره حکومتش را به جنگ و درگيري با برادر خود عبداللّه مأمون سپري کرد. به همين خاطر امام رضا عليه السلام در دوره حکومت او از آزادي نسبي برخوردار بودند و از اين فرصت براي تربيت شاگرد و رسيدگي به امور ديني مردم و تهذيب و تکميل احاديث خاندان نبوت و مناظره و مباحثه علمي با انديشمندان کمال استفاده را کردند.

*امام رضا عليه السلام و مأمون
امام رضا عليه السلام پنج سال آخر امامت خويش را در دوران خلافت مأمون عباسي سپري کرد. مأمون عباسي که پس از قتل برادر خود، امين به عنوان هفتمين خليفه عباسي بر مسند خلافت نشسته بود، از چند جهت ارکان حکومت خود را در خطر مي ديد. نخست، از طرف علويان و طرف دارانشان که از حکومت عباسيان دلي پرخون داشتند و در هر فرصتي پرچم مخالفت برمي افراشتند؛ دوم از سوي عباسيان؛ زيرا مأمون برادر خود امين را کشته و سر بريده او را بر نيزه زده بود که اين کار موجب رنجش بسيار عباسيان شده بود. گفتني است عباسيّان امين را خليفه رسمي و مشروع پس از هارون مي دانستند؛ سوم از سوي ايرانيان و خراسانيان که به صورت فطري و باور اعتقادي طرف دار و دوستدار خاندان رسالت بودند.

*دعوت مأمون از امام رضا عليه السلام براي رفتن به خراسان
مأمون عباسي که خلافت خود را از چند طريق مورد تهديد مي ديد، تصميم به آوردن امام رضا عليه السلام از مدينه به مَرْو گرفت تا با پيشنهاد خلافت يا ولايت عهدي به امام رضا عليه السلام ، مقداري از فشارها و تهديدهاي احتمالي از سوي علويان و ايرانيان را فرو نشاند و مردم با ديدن حضور امام رضا عليه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند. مأمون در اجراي اين تصميم، چندين نامه و پيام دعوت به امام فرستاد. امام عليه السلام اين دعوت ها را رد مي کرد، ولي مأمون با اصرار و پافشاري بسيار، امام عليه السلام را ناگزير کرد که به سوي خراسان حرکت کند. مأمون گروهي را به فرماندهي «رَجاء بن ابي ضحّاک» مأمور آوردن امام رضا عليه السلام و همراهانشان از راه بصره و اهواز و فارس کرد.

*ناخشنودي امام رضا عليه السلام از سفر به خراسان
شواهد بسياري در دست است که امام رضا عليه السلام از سفر به خراسان ناخشنود بود و پيوسته ناخشنودي خود را براي مردم آشکار مي فرمود و با اين روش، حجّت را بر مردم تمام مي کرد، تا فريب ترفند مأمون را نخورند و بدانند که او فريب مأمون را نخورده؛ بلکه براي مصلحت اسلام و مسلمين اين سفر را پذيرفته است. ردّ دعوت مأمون در چندين نوبت، وداع امام با افراد خانواده و بستگانش و دعوت آنان براي گريه بر حضرت هنگام خروج از مدينه نشانه ناخشنودي حضرت از سفر به خراسان است.

*ولايت عهدي اجباري
امام رضا عليه السلام با قبول ولايت عهدي اجباري هم چون امام حسن عليه السلام که صلح تحميلي معاويه را پذيرفتند به مردم فهماندند که سياستش از سياست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود: «تو چکاره اي که خلافت را به من واگذاري؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمي تواني آن را به ديگري واگذاري، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّي داري که درباره آن تصميم بگيري».

*يوسفي در دستگاه فرعونيان
ياسر خادم امام رضا عليه السلام مي گويد: پس از آن که ولايت عهدي امام رضا عليه السلام استقرار يافت، ديدم که امام عليه السلام دست هايش را به سوي آسمان بلند کرده، به خدا چنين عرض کرد: «خدايا، تو مي داني که من در مورد قبول ولايت عهدي ناگزير شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پيامبرت يوسف عليه السلام را هنگامي که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردي».

*اقامه نماز عيد فطر از سوي امام رضا عليه السلام
پس از پايان مجلسي که به مناسبت ولايت عهدي امام رضا عليه السلام در پنجم رمضان سال 203 ق تشکيل شده بود، مأمون از امام خواست که نماز عيد فطر را اقامه کند. ولي آن حضرت اين کار را نمي پذيرفت. سرانجام امام رضا عليه السلام به مأمون پيغام داد که «اگر بناست من نماز بخوانم، من مانند روش پيامبر و امير مؤمنان علي عليه السلام نماز مي خوانم». مأمون در پاسخ گفت: «شما مختاريد هرگونه که دوست داريد نماز را به جاي آوريد».
امام رضا عليه السلام هم چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم با پاي برهنه و عصا در دست از منزل بيرون آمد. هنگامي که روسا و لشکريان ديدند که امام رضا عليه السلام با کمال تواضع و با پاي برهنه از خانه بيرون آمده، از مرکب هايشان پياده شدند و کفش ها را از پا درآوردند. و با پاي برهنه همراه امام حرکت کردند. حضرت در هر ده قدم مي ايستاد و سه تکبير مي گفت. زمين و زمان با تکبير آن حضرت همنوا شده بود. مأمون از هيبت و شکوه نماز امام به وحشت افتاد و به امام پيام فرستاد که «ضرورتي ندارد نماز بخوانيد. بهتر است که برگرديد». لذا حضرت رضا عليه السلام مجبور شدند که از اقامه نماز خودداري کنند. بدين ترتيب مأمون از اقامه نماز امام جلوگيري کرد.

*شهادت جان سوز امام
مأمون که براي حفظ حکومت خود امام رضا عليه السلام را از مدينه به مرو آورده بود و با ترفندهاي خود و اطرافيان به اهداف خود نرسيده بود، وقتي که رفتار و قاطعيت آن حضرت را ديد، دريافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهايت موجب ضعف و تزلزل حکومت او مي شود و از سوي ديگر عباسيّان همواره در مورد ولايت عهدي امام رضا عليه السلام مأمون را تهديد مي کردند و به او هشدار مي دادند. در نتيجه وي تصميم گرفت که آن حضرت را به گونه اي از ميان ببرد. ولي کاملاً مراقب بود که اين عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گيرد تا مسئله جديدي براي حکومتش پيش نيايد. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسيد. امام عليه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبيک گفت و به اجداد پاکش پيوست.

*دفن شبانه و مظلومانه امام رضا عليه السلام
مردم و دوستداران آن امام وقتي که خبر شهادت حضرت را شنيدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نيرنگ امام عليه السلام را کشته است. مأمون شخصي را نزد مردم فرستاد و گفت تشييع جنازه به فرصتي ديگر موکول شده است. مأمون از ترس اين که آشوبي برپا شود مردم را با اين ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.

*عبادت امام رضا عليه السلام
امام رضا عليه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چيز، بنده خالص خدا بود و همه چيز را در خط بندگي خدا دنبال مي کرد. زهد و عبادت و راز نياز و مناجات و سجده هاي طولاني او، نشان مي داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئوليت آوردن امام را از مدينه به خراسان برعهده داشت، در اين باره مي گويد: «سوگند به خدا، مردي را نديدم که با تقواتر از امام رضا عليه السلام باشد و در همه ساعات زندگي ياد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».

*تلاوت قرآن
رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئوليت آوردن امام رضا عليه السلام را از مدينه به خراسان برعهده داشت مي گويد «امام رضا عليه السلام شب ها بسيار قرآن تلاوت مي کرد. هنگامي که به آيه اي مي رسيد که در آن سخن از بهشت و دوزخ به ميان آمده بود، گريه مي کرد و از درگاه خدا تقاضاي بهشت مي فرمود و مي گفت: «پناه مي برم به خدا از آتش دوزخ».

*انتظار امام از شيعيان
محدث قمي رحمه الله از حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام روايت مي کند که، امام هشتم علي بن موسي الرضا عليه السلام فرمود: «اي عبدالعظيم، سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو وسوسه هاي شيطاني را به خود راه ندهند و در زندگي راستگو و امانت دار باشند. راجع به چيزهايي که برايشان فايده اي ندارد سکوت کنند و جدال نکنند. با يکديگر رفت و آمد نمايند؛ زيرا اين عمل موجب تقرب به من مي شود. حيثيت و آبروي خود را از بين نبرند که هرکس آبروي کسي را بريزد و از اين راه يکي از دوستان مرا به غضب آورد، دعا مي کنم که خدا او را در دنيا و آخرت به عذاب دچار سازد و در آخرت از زيان کاران به شمار آيد».

زندگي گوار
علي بن شعيب مي گويد: روزي خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم. امام فرمودند: «اي پسر شعيب به نظر تو زندگي چه کسي از همه مردم گواراتر است؟» گفتم: يابن رسول اللّه، شما در اين باره از همه داناتريد. آن گاه امام فرمودند: «کسي که مردم از زندگي او بهره مند گردند و خيرش به ديگران برسد». سپس فرمودند: «چه کسي زندگي اش از همه نکبت بارتر است؟ گفتم: باز هم در اين مورد شما از همه عالم تريد. حضرت فرمودند: «کسي که مردم از زندگي او خيري نبينند».
شاگردان برجسته امام رضا عليه السلام
امام رضا عليه السلام در مدينه و در حوزه درسي خود شاگردان بسياري را جمع کرده، به تربيت آنها مشغول بودند؛ شاگرداني که به گرد شمع وجود آن بزرگوار اجتماع مي کردند و از علوم آن حضرت بهره مند مي شدند. يکي از شاگردان آن حضرت «زکريّا بن آدم» است که نمايندگي امام عليه السلام را در قم عهده دار بود. امام رضا عليه السلام در نامه اي به او مي نويسند: خداوند به سبب وجود تو بلا را از شهر قم دور مي سازد، چنان که بلا را به علت وجود امام کاظم عليه السلام از مردم بغداد برطرف مي گرداند». از ديگر شاگردان برجسته آن حضرت مي توان از يونس بن عبدالرحمن، صفوان بن يحيي، حسن بن محبوب و علي بن ميثم نام برد.

*کلمات قصار
اِنَّ الصَّمتَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الحِکْمَةِ، اِنَّ الصَّمْتَ يُکْسِبُ المَحَبَّةَ، اِنَّهُ دَليلٌ عَلي کُلِّ خَيْرٍ؛
همانا خاموشي و کنترل زبان دري از درهاي حکمت است و موجب دوستي مي شود و به نيکي ها راه مي برد.

صِديقُ کُلِّ امْرء عَقْلُهُ و عَدُوُّهُ جَهْلُهُ؛
دوست هر انساني، عقل او، و دشمن هر انساني ناداني اوست.

اَلتَوَدّدُ اِلَي النّاسِ نِصْفُ العَقْلِ؛
دوستي با مردم، نيمي از عقل محسوب مي شود.

اِنَّ اللّهَ تَعالي يَبْغُضُ الْقِيلَ وَ الْقالَ وَ اِضاعَةَ الْمالِ وَ کَثْرَةَ السُؤالِ؛
همانا خداوند قيل وقال (کشمکش لفظي بي مورد)، و تباه ساختن ثروت و تقاضا کردن بسيار را دشمن مي دارد.

لا تَدَعُوا العَمَلَ الصّالِحَ وَ الْاِجْتَهادَ في العِبادَةِ اِتِّکالاً عَلي حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله وسلم ؛
کار نيک و کوشش در عبادت را به بهانه دوستي و بر حبّ آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم رها نسازيد.

مَنْ رَضِيَ عَنِ اللّهِ تَعالي بالْقَلِيلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِيَ اللّهُ عَنْهُ بالْقَلِيلِ مِنَ الْعَمَلِ؛
کسي که به روزي اندک از خداوند خشنود باشد، خداوند از او به عمل کم، راضي خواهد شد.

اَلْاِسْتِرسالُ بِالْاُنْسِ يُذْهِبُ المَهابَةَ؛
انس گرفتن حساب نشده (و بدون کنترل) با مردم شخصيت انسان را از بين مي برد.

يَأتِي عَلَي الناسِ زَمانَ تَکُونُ العافِيَةُ فِيهِ عَشْرَةَ اَجْزاءٍ، تِسْعَةٌ مِنْها فِي اِعْتِزالِ النّاسِ، وَ واحِدٌ فِي الصَّمْتِ؛
زماني بر مردم مي آيد، که عافيت و آرامش، در آن زمان در ده بخش است؛ نُه بخش آن در دوري از مردم و گوشه گيري و يک بخش آن در سکوت است.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن