محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826857119
مبانی و ساختار نظام فرهنگی از منظر قرآن کریم - بخش اول مبانی نظام فرهنگی اسلامی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مبانی و ساختار نظام فرهنگی از منظر قرآن کریم - بخش اول
مبانی نظام فرهنگی اسلامی
شکلگیری جامعه مطلوب قرآنی یا به تعبیری دیگر طراحی نظام اسلامی، به شکلگیری نظام فرهنگی مطلوب منوط است تا بتوان از طریق اعمال کارکردهای آن، نحوه تعامل و رفتار را در نظامهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مشخص و نظارت نمود.
چکیده
شکلگیری جامعه مطلوب قرآنی یا به تعبیری دیگر طراحی نظام اسلامی، به شکلگیری نظام فرهنگی مطلوب منوط است تا بتوان از طریق اعمال کارکردهای آن، نحوه تعامل و رفتار را در نظامهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مشخص و نظارت نمود. بر این اساس در نوشتار حاضر کوشششده با استخراج مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی و انسانشناختی اسلام، ساختار نظام فرهنگی مطلوب طراحی گردد. برای استخراج مبانی هستیشناختی مقولههای «خداگرایی»، «اصل قاعدهمندی عالم» و «چند علّتی دانستن پدیدههای طبیعی» اشاره میشود و برای معرفتشناسی منابع (عقل، وحی، شهود و طبیعت) و ابزارهای شناخت (حس، عقل گروی ترکیبی) مد نظر قرآن توضیح داده شده و در نهایت انسانشناسی اسلام با «مختار و آزاد بودن انسان»، «متأله بودن انسان»، «عقلانی بودن انسان» و «اصالت دار بودن فرد و جامعه» تبیین گردیده است.
همچنین در این نوشتار، برای طراحی ساختار نظام فرهنگی، نظام باورها و اهداف مشترک انسانی، نظام ارزشی مشترک و نظام هنجاری مشترک مد نظر اسلام بر اساس روش تحلیل محتوای متون، ذیل مبحث عناصر نظام فرهنگی بررسی شده و با تکیه بر نتیجه آن، دیدگاه قرآن کریم ارائه گردیده است.
کلید واژگان: قرآن، مبانی، ساختار فرهنگ، نظام فرهنگی، نظام اجتماعی.
مقدمه
قرآن به عنوان یک منشور جهانی و فراگیر با تکیه بر هدف خلقت انسان و غایت زندگی او، متضمن مجموعه آموزههایی است که عمل براساس آنها رستگاری و کمال انسان را به دنبال دارد. این آموزهها معمولاً با در نظرداشت ماهیت و نوع رابطۀ انسان با خود، خدا و همنوعان تعریف میگردد که پایبندی و عمل به آنها روابط انسانی خاصی را به وجود میآورد؛ زیرا نوع رابطه انسان با خدا بر نوع رابطۀ او با خود و دیگران نیز تأثیرگذار است؛ از اینرو، با ایجاد روابط انسانی بر چنین مبنایی، نوع احساس مشترک میان افراد جامعه اسلامی و در نتیجه همبستگی عاطفی ناشی از آن نیز متفاوت خواهد بود.
از آنجا که برای بقای جامعه، وجود وفاق و همبستگی ضروری است، همبستگی مذکور زمانی میتواند تداوم و استمرار داشته باشد و احساس پیوستگی ایجاد نماید که «معانی» مشترکی و یا به عبارتی فرهنگ مشترکی را میان افراد جامعه به وجود آورد؛ بنابراین، براساس تمایز ماهیت روابط انسانی در نگاه اسلام، نظام فرهنگی اسلام نیز متفاوت خواهد بود؛ زیرا ریشههای عناصر فرهنگی اسلام به اصول و مبانیای بر میگردد که نقش اعتقاد به خدا و ایمان به دستورات او در آنها اساسی است. از طرف دیگر، با توجه به اینکه در ساختار نظام اجتماعی، نظام فرهنگی جایگاه ویژهای دارد و به عنوان ناظر بر سایر نظامها و نهادهای اجتماعی، بسیاری از اعتقادات و باورهای اساسی را در افراد درونی میسازد، ضروری است با تکیه بر این اهمیت و با در نظرداشت مبانی اسلامی، ساختار نظام فرهنگی از دیدگاه قرآن طراحی گردد. بدین منظور، نوشتار پیشرو بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که مبانی و ساختار نظام فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم چه شاخصههایی دارد؟!
الف) کلیات و مفاهیم
1. ساخت
برای شناخت ساختار نظام فرهنگی قرآن ابتدا ضروری است مفهوم ساختار که برگرفته از ساخت است و منشأ جامعهشناختی دارد، به درستی روشن شود. این مفهوم مرادف «structure» از ریشه لاتین «struere» یعنی «ساختن» از قرن پانزده در زبان انگلیسی وارد شد. این واژه ابتدا صرفاً به معنی فرآیند ساختن چیزی اطلاق میشد و حامل معنایی پویا بود. در این معنی ساخت با واژههای «بناکردن» یا «درست کردن» هممعنا بود. سپس ساخت به «چیزی ساخته شده» اطلاق گردید که در این کاربُرد به تعادل و توازن نیروهایی نظارت داشت که به ساختمان شکل خاص میبخشد؛ بنابراین، «ساخت» به ترکیببندی یا سازمان درونی عناصر تشکیل دهنده یک ساختمان دلالت داشت. بدین سان یک ساختار، ساختمان یا عمارتی بود که خصوصیات ویژه آن مرهون هیئت کنار هم قرار گرفتن اجزای آن است. ساخت در این مفهوم به معنای ایستایی نزدیک میباشد. این اصطلاح در خلال قرن هفدهم و هجدهم با حفظ معانی اصلی خود تنها در علم معماری و هندسه به کار میرفت، ولی در پی رشد فزاینده علوم فیزیکی به سایر حوزههای علمی نیز قدم گذاشت، در طی قرن نوزدهم، واژه «ساخت» وارد زیستشناسی گردیده و به ترکیب اجزای وابسته و مرتبط به هم یک ارگانیسم اطلاق میشد. تقریباً در همین زمان ساخت در زمینشناسی برای توصیف الگوهای تشکیل سنگها به مثابه پوسته و لایههای سطحی زمین و در شیمی نیز برای توصیف آرایش اتمهای درون مولکول استعمال میشد. البته در این استعمالات «ساخت» برای توصیف الگوهای ایستا بهکار میرفت تا اینکه داروین ایده تحلیل پویایی را در ساخت از طریق ایجاد ارتباط مستحکم بین ساخت و رشد و تحول برقرار نمود. در این چارچوب نظری، پیشگامان جامعهشناسی ایده ساخت اجتماعی را مطرح نمودند (لوپز، خوزه و جان اسکات، ساخت اجتماعی، 20ـ23).
در فرهنگهای علوم اجتماعی معنای اصلی واژه «ساخت» الگویی است که در میان اجزا و عناصر آن وجود دارد. ساخت اجتماعی نیز بهمعنای الگوی اجزای جامعه است (همان، 10). به همین دلیل، همراه با واژههایی مانند «الگو»، «نظام»، «مجموعه»، «نهاد»، «سازمان» و... به کار میرود که وجه مشترک همه برخورداری از «نظم»، «عقلانیت»، «قانون»، «هدفمندی» و «کارکرد» است (فکوهی، تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی، 174).
2. نظام
یکی از مفاهیمی که در این تحقیق باید مورد توجه قرار گیرد، مفهوم نظام است. نظام به صورت کلی عبارت است از: «مجموعهای از عناصر مرتبط و هماهنگ که دارای کار و اثر جمعی باشد» (اورعی، بررسی ساختار نظام اجتماعی در اسلام، 17). با توجه به تعریف فوق نظام در ارتباط با اشیا مطرح است که دارای خصوصیات زیر باشند:
1. مجموعه منظم باید مرکب از اجزاء باشد؛
2. اجزا با هم مرتبط باشند؛
3. تعامل و ارتباط اجزاء در راستای هدف واحدی باشد.
4. دارای اثر و کارکرد جمعی باشد (همان).
با توجه به تعریف نظام، به پدیدههای اجتماعی، گروهها و اجتماعات بشری، «نظام» تلقی میشود؛ یعنی گروهها و اجتماعات بشری مجموعههایی هستند که از عناصر مرتبط با یکدیگر، نسبتاً هماهنگ و دارای کار و اثر جمعی تشکیل شدهاند (همان، 18).
ولی در ادبیات جامعهشناسی، نظاماجتماعی عبارتاست از: «مجموعهای از موقعیتهای اجتماعی مرتبط با یکدیگر همراه با نقشها و پایگاههای اجتماعی» (همان، 40).
با توجه به تعاریف ارائه شده، در این تحقیق منظور از نظام، مفهوم جامعه شناختی آن نیست، بلکه مراد از آن مجموعهای از عناصری مشترک و مبتنی بر مبانی ویژهای است که دارای اثر و کارکرد جمعی باشد.
3. فرهنگ
فرهنگ به جهت انتزاعی بودن، انضمامی نبودن و چند لایه بودن مانند سایر مفاهیم مرتبط به عالم انسانی، در اصطلاح اندیشمندان و متفکران این حوزه معرفتی به معانی مختلف و گوناگونی به کار رفته است که پرداختن به همه آنها خارج از غرض این نوشتار است، اما میتوان این تعاریف متعدد را بر اساس پنج رهیافت متفاوت دستهبندی نمود:
یک) رهیافت های کلاسیک
در اندیشه غرب، ادوارد تایلر از نخستین کسانی بود که به مقوله فرهنگ توجه نشان داد. وی در کتاب «فرهنگ ابتدایی» در مورد چیستی فرهنگ مینویسد: همه آن دسته از عقاید و افکار که در برگیرنده دانش، عقیده، هنر، اخلاق، قانون، عادات و هر قابلیت یا عادتی باشد که بشر به عنوان عضوی از جامعه برای خود کسب کرده فرهنگ نام دارد (دیلین تیم، نظریههای کلاسیک جامعهشناسی، 43).
دو) رهیافت های توصیفگرا
دامنه این تعریف گسترده است. ویسلر، بیدنی، کروبر، هیلر و... از کسانی است که با برداشت وصفگرایانه، بر عناصر سازهای فرهنگ تکیه نموده و از آن تعریف ارائه دادهاند. به نظر میرسد بیشتر این نوع تعاریف، متأثر از تعریف تایلر از فرهنگ است.
سه) رهیافت های تاریخی
در این تعریفها تکیه اصلی بر میراث اجتماعی یا همان سنتهایی است که در جوامع بشری وجود داشته است. هربرت مید، لووی، پارسونز، ساترلند و دیگران، با این نگرش، در تعاریف خود از فرهنگ به مجموعه میراثهای قابل انتقال از یک نسل به نسل دیگر توجه کردهاند. برای نمونه، ساترلند میگوید: «فرهنگ شامل هر چیزی است که بتواند از نسلی به نسلی فرارسانده شود. فرهنگ یک قوم میراث اجتماعی آن است و به عبارت دیگر «کلیت همتافتهای است» شامل دین، هنر، اخلاقیات، قانون، فنون ابزار سازی و کاربرد آنها، و روش فرا رساندن شان» (آشوری، تعریفها و مفهوم فرهنگ، 53).
چهار) رهیافت های هنجاری
لینتون، کلاکن، سوروکین و هرسکوییتس محور تعاریف خود را قاعده یا راه و روش زندگی افراد یک جامعه قرار دادهاند و بر این اساس معتقدند فرهنگ راه و روش زندگی یک قوم است، حال آنکه جامعه مجموعِ سازمان یافته افرادی است که از یک راه و روشِ معینِ زندگی پیروی میکنند؛ به عبارت سادهتر، جامعه ترکیبی است از مردمانی که راه و روشِ رفتار شان همان فرهنگشان است (همان، 56).
پنج) رهیافت های ساختاری
در این نوع تعاریف، تکیه بر الگوسازی یا سازمان فرهنگ است. آک برن و نیم کف در «زمینه جامعهشناسی» بر این باورند که فرهنگ با آنکه از ویژگیهای بسیار گوناگونی ترکیب شده است، باز فاقد تجانس و وحدت نیست. ایشان معتقدند فرهنگ شامل نوآوریها یا ویژگیهای فرهنگی است که در یک سیستم یکپارچه شدهاند و اجزای آن کم و بیش با یکدیگر در ارتباط اند. فرهنگ در بردارنده ویژگیهای مادی و غیرمادی است که برای تأمین نیازهای اساسی انسان سازمان یافتهاند و نهادهای اجتماعی را به وجود آوردهاند (آگ برن و نیم کف، زمینه جامعهشناسی، 100).
با عنایت به دسته بندی فوق و با توجه به اینکه قوام جامعه و فرهنگ به یکدیگر وابسته است به نحوی که برای تشکیل جامعه، رابطۀ افراد با یکدیگر لازم است و رابطه الزاماً نیازمند ضابطه است و فرهنگ در واقع، همان ضابطۀ رابطه است، به نظر ما در این تحقیق مفهوم فرهنگ عبارت است از: مجموعۀ منسجمی از عناصری نظیر باورها، ارزشها و هنجارها که توسط غالب افراد جامعه پذیرفته شده و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد.
4. نظام فرهنگی
با توجه به تعاریف ارائه شده در خصوص مفاهیم «نظام» و «فرهنگ» و با عنایت به اینکه ساختار را نیز معادل «نظام»، «مجموعه»، «نهاد»، «سازمان» در نظر گرفتیم که وجه مشترک همۀ آنها برخورداری از «نظم»، «عقلانیت»، «قانون»، «هدفمندی» و «کارکرد» بود، بنابراین مراد از نظام فرهنگی در این نوشتار، مجموعهای منسجم و مرتبط از باورها، ارزشها و هنجارهایی است که با تکیه بر مبانی خاص اسلامی دارای آثار و کارکرد جمعیاند.
ب) مبانی نظام فرهنگی اسلامی
قبل از طراحی ساختار نظام فرهنگی، توضیح این مطلب ضروری است که اساساً چنین نظامی، بر چه بنایی استوار است و به عبارتی، پایههای فلسفی آن کدام است؟
نظر به اینکه در بحث مبانی، از مسائل هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناختی و روششناسی سخن به میان میآید، در این قسمت از نوشتار به مسائل مذکور توجه میکنیم:
1. هستیشناسی
با تکیه بر آموزههای دینی، «خداگرایی»، «قاعده مندی نظام آفرینش»، و «چند علّتی بودن پدیدههای طبیعی» از مؤلفههای مهم هستیشناسی از منظر قرآن کریم به شمار میرود که نوع نگرش به آن، در ساختار نظام فرهنگی و کنشهای انسانی بسیار اهمیت دارند. نظر به این اهمیت، در یک توضیح اجمالی، آثار کارکردی این مؤلفهها را توضیح میدهیم.
یک) خداگرایی
در اندیشه قرآن، خدا محور آفرینش، کمال و هدایت است و در ذات و فطرت انسان جای دارد و انسان با او آشناست، به همین دلیل، انسان همواره در جست و جوی اوست و بسیاری از امور خود را در ارتباط با او تنظیم مینماید. البته این بدان معنا نیست که انسان فاقد اراده و مسلوب الاختیار باشد، بلکه تصمیم گیرنده و مختار است و اختیار او در طول ارادة خداوند میباشد. به عبارت دیگر، خدا و ارادة او در تمام زندگی انسان ساری و جاری است و انسان نیز باید در این راستا و کسب رضایت الهی و زیست متناسب با قوانین و فرمانهای الهی کوشش نماید.
دو) اصل قاعدهمندی عالم
قرآن کریم در کاربرد مفهوم «سنّت» عنایت ویژهای دارد. در این راستا و با توجه به انسانشناسی دینی و الهی و نیازها و ویژگیهای ثابت و متغیر، هم قوانین ثابت و یکسان را برای تمام جوامع قایل است و هم قوانین متغیر اجتماعی را مورد تأکید قرار میدهد. نکته قابل توجه اینکه بسیاری از قوانین اجتماعی قرآن به صورت قضیه شرطیه ـ آن هم با قیود خاصّی ـ بیان گردیده است (ر.ک: اعراف/ 96؛ انفال/ 25؛ مائده/ 105؛ آلعمران/ 137؛ فاطر/ 43؛ انفال/ 38؛ رعد/ 11؛ انفال/ 53؛ انعام/ 82؛ نور/ 55؛ غافر/ 51).
شایان ذکر است که اولاً خداوند متعال در قرآن کریم در صدد بیان تمام قوانین اجتماعی نیست، بلکه قوانینی که در سعادت انسانها نقش دارند، در قرآن بیان نموده است. ثانیاً سنّتها و قوانین اجتماعی به دو دسته سنّتهای مطلق و سنّتهای مقید و مشروط انشعاب مییابند. سنّت هدایت (طه/50) و سنّت آزمایش (بقره/155 و214؛ آلعمران/ 140ـ144؛ انفال/ 28؛ انبیاء/ 35) از سنخ سنّتهای مطلق و سنتهای مخصوص اهل حق (مریم/76؛ محمد/ 17؛ یونس/ 9؛ حجرات/7؛ اعراف/96؛ هود/2ـ3) و سنّتهای مخصوص اهل باطل (روم/10؛ صف/ 5؛ عنکبوت/ 38؛ توبه/37؛ رعد/ 33؛ آلعمران/ 178) نیز از سنخ سنتهای مشروطاند.
سه) چند علّتی دانستن پدیده های طبیعی
در اندیشه اسلام، بر خلاف اندیشة رایج در غرب، به ویژه پوزیتیوستها، پدیدههای طبیعی یا همان واقعیتهای اجتماعی، تنها زادة طبیعت نیستند. در باور قرآن، وقوع رخدادهای اجتماعی و پدیدهای طبیعی معلول عوامل متعددی است که تنها یکی از آنها طبیعت است. اراده خداوند، فعل و عمل انسان و حتّی جامعه، سهم به سزایی در شکلگیری یک پدیده طبیعی یا فرهنگی ـ اجتماعی دارند: Pوَهُوَ الَّذی ینَزِّلُ الْغَیثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَینْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِی الْحَمیدُO (شوری/ 28)؛ Pوَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَO (اعراف/ 96)؛ Pإنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْO (رعد/ 11).
2. معرفتشناسی
تبیین دیدگاه معرفتشناسی قرآن بر اساس محورهای ابزارها، منابع و معیارهای شناخت صورت میگیرد:
یک) ابزارهای شناخت
الف) حس
قرآن تکیه بر حس و تجربه را به عنوان یکی از ابزارهای شناخت، نه تنها رد نمیکند، بلکه شناخت ناشی از آن را مورد تأکید نیز قرار میدهد. آیه Pأَفَلا ینْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کیفَ خُلِقَتْO (غاشیه/17) در واقع، به این حقیقت اشاره دارد که مراجعه به طبیعت و کشف روابط حاکم بر پدیدههای آن، این امکان را بخوبی فراهم میسازد که ما بتوانیم به شناخت دست پیدا کنیم؛ بنابراین، حس و تجربه یکی از ابزارهای شناخت از دیدگاه قرآن در کنار ابزارهای دیگری نظیر وحی است.
ب) عقلگروی ترکیبی
عقلانیت اسلامی فرایند ترکیبی است و متون دینی بر مجموع روشهای تجربه، عقل، نص و شهود تأکید نموده است و از همه آنها استفاده مینماید. هم بر تجربه و حس تأکید مینماید و هم بر تعقل و استدلال پای میفشرد، هم تهذیب نفس و تقوا را راه تحصیل معرفت میداند و هم خود حقیقت وحی را روش کشف حقایق معرفی میکند.
دو) منابع شناخت
چنانکه گذشت، در اندیشه قرآن عقل، شهود، تاریخ، وحی و طبیعت از منابع شناخت به شمار میروند؛ یعنی در هریک از این امور، حقایقی نهفته است که با ابزار معرفت میتوان آنها را اصطیاد نمود. شواهد قرآنی زیر به این امور تصریح میکنند:
الف) عقل: Pأَفَلَمْ یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَلکنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِO (حج/ 46)؛ Pضَرَبَ لَکمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِکمْ هَلْ لَکمْ مِنْ مامَلَکتْ أَیمانُکمْ مِنْ شُرَکاءَ فی مارَزَقْناکمْ فَأَنْتُمْ فیهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ کخیفَتِکمْ أَنْفُسَکمْ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَO (روم/28)؛ Pوَاخْتِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ وَما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَتَصْریفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَO (جاثیه/ 5).
ب) وحی: Pاتَّبِعْ ما أُوحِی إِلَیک مِنْ رَبِّک لاإِلهَإِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَO (انعام/ 106) Pوَاتَّبِعْ مایوحی إِلَیک وَاصْبِرْ حَتَّی یحْکمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیرُ الْحاکمینَO (یونس/109)؛ Pوَاصْنَعِ الْفُلْک بِأَعْینِنا وَوَحْینا وَلا تُخاطِبْنی فِی الَّذینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَO (هود/ 37).
ج) شهود: Pأَوَلَمْ یرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلا یبْصِرُونَO (سجده/27)؛ Pأَوَ لَمْ یرَوْا إِلی ماخَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیءٍ یتَفَیؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْیمینِ وَالشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَهُمْ داخِرُونَO (نحل/ 48)؛ Pأَلَمْ یرَوْا إِلَی الطَّیرِ مُسَخَّراتٍ فی جَوِّ السَّماءِ ما یمْسِکهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فی ذلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَO (نحل/ 79).
د) طبیعت: Pأَفَلَمْ ینْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کیفَ بَنَیناها وَزَینَّاها وَمالَها مِنْ فُرُوجٍO (ق/6)؛ Pوَإِلَی السَّماءِ کیفَ رُفِعَتْO (غاشیه/ 18)؛ Pوَإِلَی الْأَرْضِ کیفَ سُطِحَتْO (غاشیه/20).
هـ) تاریخ: Pقُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَO (عنکبوت/20)؛ Pکانَ عاقِبَةُ الَّذینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْO (غافر/ 21).
سه) معیار شناخت
به نظر میرسد معیار شناخت، زمانی از وثاقت و اعتبار لازم برخوردار است که مبتنی بر بدیهیات اولیه و به تعبیر دیگر، مبتنی بر بداهت نظاممند باشد؛ به بیان دیگر، معیاری که ما برای شناخت قایلایم و میتواند با دیدگاه قرآن در ارتباط باشد، این است که قایل به یک نظریه ترکیبی باشیم، بدین معنا که معیار شناخت را علاوه بر اینکه همان مطابقت با واقع میدانیم، به این امر نیز تأکید میکنیم که معیار شناخت و صدق معیاری است از ترکیب بداهت، انسجام و کارکرد، بدین نحو که ما از بداهت شروع میکنیم و پس از به دست آوردن گزارههای بدیهی اولی و ثانوی (اولیات، فطریات و وجدانیات)، به یک منظومه و پارادایم میرسیم که انسجام این چارچوب و نظام فکری، معیار کشف و شناخت گزارههای دیگری میشوند که به صورت مستقیم از بدیهیات قابل استنتاج نیستند (خسروپناه، جزوه کلاسی علم و دین، 104).
3. انسان شناسی
انسانشناسی قرآن کریم به قدری گسترده و عمیق است که پرداختن به آن فرصت بسیار و همّت والایی را میطلبد. با توجه به اهداف این تحقیق، از طرح مباحث ماهیت وجودی انسان، اهداف و منطق عمل آن صرف نظر نموده و تنها با توجه به موضوع تحقیق به شمارش ویژگیهایی که در طراحی ساختار نظام فرهنگی مؤثرند، بسنده میکنیم:
یک) متأله بودن انسان
از منظر قرآن کریم اساساً انسان موجودی است «حی متأله»، بدین معنا که پرستش و عبودیت جزء ذات اوست؛ لذا همواره به سوی خدا گزینی حرکت کرده است. اگرچه در مسیر راه به انحراف کشیده شده و به جای خدای واحد به ثنویت، تثلیت، بتپرستی و... روی آورده است. قرآن کریم در تبیین اهداف آفرینش انسان و در خصوص یکی از مهمترین آنها میفرماید: Pوَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِO (ذاریات/ 56) با استناد به این آیه شریفه میتوان گفت که ساختار نظام فرهنگی باید به نحوی طراحی گردد که به این نیاز انسان پاسخ داده شود.
دو) آزاد و مختار بودن انسان
در قرآن، نسبت به اراده و اختیار انسان، آیات متعددی وجود دارد. بر اساس آیات فوق و در بینش شیعی، انسان موجود مختار است. با این توضیح که اختیار و اراده انسان اولاً در طول ارادة خداوند است نه در عرض آن و ثانیاً دامنه اختیارات انسان محدود و مقید است؛ به این ترتیب که او فقط در پارهای از امور خویش مختار است که تصمیم بگیرد و در پاره امور دیگر ناگزیر است که به فرامین الهی توجه نماید؛ چرا که اگر انسان نیازمند به خدا نباشد و خود برای خود هرگونه که میخواهد تصمیم بگیرد، در این صورت باید مالکیت مطلق خداوند را نادیده بگیرد و مالکیت او را از بعضی مایملک او سلب نماید. از طرفی، وقتی انسان مختار مطلق باشد، دیگر جایی برای اوامر و نواهی الهی باقی نمیماند و تشریعات و دستورات دینی بیمعنا خواهد بود (طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، 2/150).
سه) فطری بودن انسان
برخی با این اعتقاد که فطرت انسان به معنای ویژگیهایی است که در اصل خلقت و آفرینش انسان ریشه دارد، (مطهری، مجموعه آثار، 3/ 455)، ویژگیهای انسان را در قالب ارزشها و ضد ارزشها به صورت ذیل توضیح میدهند:
الف) ویژگیهای ارزشی
بر اساس این ویژگیها انسان خلیفه خدا در زمین (بقره/٣٠؛ انعام/١٦٧) و دارای ظرفیت بالای علمی (بقره/٣١ـ33) است؛ او فطرتی خدا آشنا دارد (اعراف/١٧٢؛ روم/٤٣) و از عنصر ملکوتی و الهی (سجده/ ٧ـ9) در سرشت خود برخوردار است. انسان که دارای شخصیت مستقل و آزاد است، امانتدار خدا و مسئول (احزاب/٧٢) میباشد و از کرامت ذاتی و شرافت ذاتی (اسراء/٧٠) بهره میبرد و واجد وجدان اخلاقی (شمس/٨ ـ٩) است و موجودی است که جز با یاد خدا آرام نمیگیرد (رعد/٢٨؛ انشقاق/٦) و تمام نعمتهای زمین برای او آفریده شده است (بقره/٢٩؛ جاثیه/١٣). برای عبادت خالق خویش (ذاریات/٥٦) آفریده شده و پس از مرگ به همه حقایق پنهان آگاه میگردد (ق/٢٢). همچنین تنها برای مسائل مادی کار نمیکند و احیاناً برای هدفها و آرمانهای بس عالی میجنبد و میجوشد و ممکن است که از حرکت و تلاش خود جز رضای آفریننده، مطلوب دیگری نداشته باشد (فجر/ ٢٧ و 28؛ توبه / ٧٢).
ب) ویژگیهای ضد ارزشی
وجود این ویژگیها در انسان تربیت نایافته در پرتو وحی، باعث مذمت او در قرآن شده است. این ویژگیها از آیات ذیل قابل استخراج است:
«او بسیار ستمگر و بسیاار نادان است» (احزاب/٧٢)؛ «او نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است» (حج/٦٦)؛ «او آنگاه که خود را مستغنی میبیند طغیان میکند» (علق/٦ و7)؛ «او عجول و شتابگر است» (اسراء/ ١١)؛ «او هرگاه به سختی بیفتد و خود را گرفتار ببیند، ما را در هر حال (به یک پهلو افتاده و یا نشسته و یا ایستاده) میخواند. همین که گرفتاری را از او بر طرف کنیم گویی چنین حادثهای پیش نیامده است» (یونس/12)؛ «او تنگ چشم و ممسک است» (اسراء/١٠٠): «او مجادله گرترین مخلوق است» (کهف/ 54)؛ «او حریص آفریده شده است» (معارج/ 19)؛ «اگر بدی به او رسد، جزع کننده است» (معارج/20 و 21) و «اگر نعمت به او رسد، بخلکننده است» (ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، 2/268ـ271).
پرواضح است که شناخت ارزشها و ضد ارزشهایی که قرآن کریم توضیح میدهد، ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که نظام ارزشی و به تبع آن نظام فرهنگی از چه شاخصه هایی باید برخوردار باشد.
چهار) اصالت دار بودن فرد و جامعه
بحث از اصالت یا عدم اصالت جامعه در انسانشناسی اسلامی، بسیار جدی و تا حدودی متفاوت است. باتوجه به اینکه جامعه از افراد، ترکیب یافته است، همواره این پرسش مطرح بوده که آیا ترکیب جامعه و وحدت آن اعتباری است یا حقیقی؟ مرکب بودن جامعه از سنخ مرکبات طبیعی چون آب است یا از سنخ مرکبات صناعی، مانند ماشین؟ اگر اصالت به معنای فلسفی آن، یعنی داشتن مصداق خارجی باشد در این صورت، جامعه علاوه بر افراد از مصداق خارجی برخوردار نیست، ولی اگر اصالت به معنای منشأ انتزاع باشد، باید برای جامعه اصالتی قایل شویم. از آیات قرآن این مقدار استفاده میشود که جامعه و امّت موضوعیت استقلالی برای یکسری احکام و قوانین را دارد (خسروپناه، گستره دین، ص 431)؛ برای نمونه قرآنی میفرماید: Pوَلِکلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لایسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَلا یسْتَقْدِمُونَO «و برای هر امّتی، سرآمد (عمر معین) است؛ و هنگامی که سرآمد (عمر) آنان فرا رسد، هیچ ساعتی تأخیر نمیکنند، و پیشی نمیگیرند.» (اعراف/34 و نیز ر.ک: انعام/ 108؛ مؤمنون/ 52؛ انبیاء/ 92)
قرآن کریم برای محیط و جامعه نقش تعیین کنندهای قایل است و تأثیرگذاری محیط ـ اعم از محیط درون رحم، محیط خانواده، محیط مدرسه و دانشگاه، محیط جغرافیایی، محیطهای انسانی و اجتماعی ـ را بر فرد میپذیرد و در همینحال، منکر تأثیرگذاری وراثت و فطرت درونی و غریزه حیوانی نیست. به همین دلیل، بر تأثیرگذاری فرد بر جامعه نیز تأکید میورزد:
الف) آیات مربوط به تأثیرگذاری جامعه بر فرد
ـ Pوَإِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلی ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَی الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیهِ آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یعْلَمُونَ شَیئاً وَلا یهْتَدُونَO (مائده / 104)؛
ـ Pوَإِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیها آباءَنا وَاللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَتَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ ما لاتَعْلَمُونَO (اعراف/ 28)؛
ـ Pأُولئِک الَّذینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لاأَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکری لِلْعالَمینَO (انعام /90).
ب) آیات مربوط به تأثیرگذاری فرد بر جامعه
ـ Pوَأَنْذِرْ عَشیرَتَک الْأَقْرَبینَO (شعراء/ ٢١٤)؛
ـ Pإِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَیسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَO (قصص/ ٤).
ج) آیاتی که براساس آنها تأثیرگذاری فرد بر جامعه اصطیاد میشود؛ نظیر آیات مرتبط با داستان فرعون و موسی، مؤمن آلفرعون، همسر فرعون، لقمان حکیم، و... . منابع
1. امام علی، نهج البلاغه، تدوین، سیدرضی، انتشارات دارالهجرة، قم.
2. آشوری، داریوش، تعریفها و مفهوم فرهنگ، تهران، نشر آگه، چاپ دوم، 1381ش.
3. ابن هشام، عبدالملک، سیرة النبی، تصحیح عبدالحمید محمد محیالدین، بیروت، المکتبة التجاریة الکبری، بیتا.
4. اورعی، غلامرضا، بررسی ساختار نظام اجتماعی در اسلام، تهران، صدا و سیما، 1382ش.
5. برن، آگ و نیم کف، زمینه جامعه شناسی، مترجم ا. ح. آریانپور، تهران، شرکت سهامی افست، بیتا.
6. چلبی، مسعود، جامعهشناسی نظم، تهران، نشر نی، 1386ش.
7. حسینی، مصطفی، فرهنگ معارف و معاریف، قم، دانش، 1376ش.
8. حکیم، محمد باقر، الاصول العامه للفقه المقارن، قم، المجمع الجهانی اهلبیتD، 1382ش.
9. خسروپناه، عبدالحسین، گستره دین، تهران، نشر معارف، 1382 ش.
10. خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1370ش.
11. دیلین، تیم، نظریههای کلاسیک جامعهشناسی، ترجمه بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران، نشر نی، 1387ش.
12. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، التوحید، قم، جامعه مدرسین، 1398ق.
13. صدیق سروستانی، رحمت الله، آسیبشناسی اجتماعی (جامعهشناسی انحرافات)، تهران، سمت، چاپ ششم، 1389ش.
14. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
15. فکوهی، تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی، تهران، نشر نی، 1376ش.
16. لوپز، خوزه و جان اسکات، ساخت اجتماعی، ترجمه حسین قاضیان، تهران، نشر نی، 1385ش.
17. مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی پژهشی امام خمینی6، چاپ اول، 1376ش.
18. مطهری، مرتضی، اسلام و مقضیات زمان، تهران، انتشارات صدرا، بیتا.
19. ــــــــــــــــــ ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1381ش. حجتالاسلام دکتر محمد رضا آقایی: عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه.
نصرالله نظری : دانشجوی دکتری قرآن و علوم اجتماعی. مجله قرآن و علم شماره 12. ادامه دارد...
http://fna.ir/L2Q7E0
94/11/11 - 06:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]
صفحات پیشنهادی
بررسی کارکرد سیاسی نهاد ولایت فقیه در ایجاد همبستگی اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی ایران - بخش اول کارکرد همبست
بررسی کارکرد سیاسی نهاد ولایت فقیه در ایجاد همبستگی اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی ایران - بخش اولکارکرد همبستگی آفرین نهاد ولایت فقیهموضوع انسجام یا همبستگی اجتماعی یکی از جدی ترین موضوعات روز و از مباحث علم جامعهشناسی در حوزه جامعهشناسی وفاق به شمار می رود چکیده &تربیت عبادی از منظر قرآن - بخش اول اهداف تربیت عبادی از منظر قرآن
تربیت عبادی از منظر قرآن - بخش اولاهداف تربیت عبادی از منظر قرآنیکی از ساحتهایی که قرآن کریم انسان را در آن بُعد تربیت میکند و رشد میدهد بُعد معنوی و عبادی است تا آنجا که آیات توحیدی قرآن بیشتر بر توحید در خلق و امر و توحید در عبادت و اطاعت یکتا پرستی تکیه دارد چککشف سرزمین قوم عاد از منظر قرآن و باستانشناسی - بخش اول وجود برجهای بلند در سرزمین قوم عاد
کشف سرزمین قوم عاد از منظر قرآن و باستانشناسی - بخش اولوجود برجهای بلند در سرزمین قوم عاداکتشافاتی همچون کشف برجهای بلند باقی ماندن خانههای قوم عاد کشف محل سکونت قوم عاد و مدفون شدن سرزمین عاد در زیر لایههای شنی و رملی از جمله مواردی است که با آیات قرآن مطابقت دارد  مبانی سیاسی قرآن کریم در تفاسیر
مبانی سیاسی قرآن کریم در تفاسیرآیات مربوط به امور سیاسی در قرآن در حوزههای مختلف مطرح شدهاند حوزههایی از قبیل حکومت اقتصاد نظامیگری و چکیده سیاست یکی از مهمترین ارکان یک جامعه است که اگر بر پایههای درستی بنا شده باشد موجب تعاملات درست و منطقی در معادلتربیت عبادی از منظر قرآن - بخش دوم ابعاد تربیت عبادی در قرآن کریم
تربیت عبادی از منظر قرآن - بخش دومابعاد تربیت عبادی در قرآن کریمیکی از ساحتهایی که قرآن کریم انسان را در آن بُعد تربیت میکند و رشد میدهد بُعد معنوی و عبادی است تا آنجا که آیات توحیدی قرآن بیشتر بر توحید در خلق و امر و توحید در عبادت و اطاعت یکتا پرستی تکیه دارد 9قرآن و عصمت امام - بخش دوم و پایانی حکم الهی به اطاعت از اولی الامر مطلق است
قرآن و عصمت امام - بخش دوم و پایانیحکم الهی به اطاعت از اولی الامر مطلق استشناخت امام معصوم و دسترسی به او و هم چنین بهره گیری معرفتی از وی بیرون از توان مکلفان نیست با رجوع به آیات قرآن و احادیث اسلامی میتوان امام معصوم را خواه در زمان غیبت و خواه در زمان حضور شناخت &nbsکشف سرزمین قوم عاد از منظر قرآن و باستانشناسی - بخش دوم و پایانی ردّ ادعای کشف اجساد قوم عاد
کشف سرزمین قوم عاد از منظر قرآن و باستانشناسی - بخش دوم و پایانیردّ ادعای کشف اجساد قوم عاداکتشافاتی همچون کشف برجهای بلند باقی ماندن خانههای قوم عاد کشف محل سکونت قوم عاد و مدفون شدن سرزمین عاد در زیر لایههای شنی و رملی از جمله مواردی است که با آیات قرآن مطابقت دارد &nbsماهیت نمایندگی از منظر فقه سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - بخش اول نمایندگی به عنوان کارگزار ولی فقی
ماهیت نمایندگی از منظر فقه سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - بخش اولنمایندگی به عنوان کارگزار ولی فقیهمفهوم نمایندگی از مفاهیم اساسی حقوق عمومی است و تمام دموکراسی های مدرن نظام حکومتی خود را بر پایة این اصل بنا نمودهاند چکیده  حکمت تحریم گوشت خوک در قرآن، حدیث و علم - بخش اول حرمت گوشت خوک در شرایع پیشین
حکمت تحریم گوشت خوک در قرآن حدیث و علم - بخش اولحرمت گوشت خوک در شرایع پیشیندر جامعه امروزی که بشر خود را از تعالیم ناب آسمانی محروم کرده و مکاتب بشری عهدهدار قانونگذاری جوامع شدهاند تحلیل و ارائه دستورات قرآن کریم و شرع مقدس اسلام به همه بشریت بیش از هر چیز ضروری مینمایدقرآن و آزادی سیاسی - بخش اول مفهومشناسی آزادی سیاسی
قرآن و آزادی سیاسی - بخش اولمفهومشناسی آزادی سیاسیآزادی همزاد آدمی و برترین گوهری است که انسان در اختیار دارد این اهمیت جایگاه ویژهای را در اندیشهها و مکاتب مختلف برای آزادی ایجاد کرده است و به تبع آن تعاریف و برداشتهای متفاوت و متعددی از آزادی ارایه شده است چکیده-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها