تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بنده اى نيست كه به خداوند خوش گمان باشد مگر آن كه خداوند نيز طبق همان گمان با او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798965288




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدیریت، عدالت،مهدویت - بخش اول اوصاف کلی یاران مهدی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مدیریت، عدالت،مهدویت - بخش اول
اوصاف کلی یاران مهدی
بی تردید اصلیترین عامل انگیزش، وجود عدالت است که در تار و پود نظام مهدوی مشهود است. در سازماندهی، نظارت برنامه ریزی، رهبری و هماهنگی، این عنصر است که یاران او را به اهتزاز و ابتهاج در می‌آورد.

خبرگزاری فارس: اوصاف کلی یاران مهدی



اشاره: مهدی به عنوان مظهر انسان کامل، عالیترین نوع مدیریت را عرضه می کند. نقطه ثقل مدیریت کامله آن حضرت (عدالت تمام عیار) است. عدالت معانی متنوعی دارد. (میانه روی در امور) مساوات و عدم تبعیض، عدم ارتکاب کبیره و عدم اصرار بر صغیره، نهادن هر چیزی در جای خود، دادن حق هر ذیحق، برابری اجتماعی (قسط) رعایت مفاسد و مصالح در قانون گزاری، نقطه تعادل تمامی فضائل، تناسب و توازن و... و نیز وظائف مدیریت عبارتند از (سازماندهی) برنامه ریزی، نظارت رهبری و انگیزش. در این مقاله سعی شده است برای تبیین مدل (مدیریت عادلانه مهدوی) وظایف پنج گانه مدیریت را با احتساب مفاهیم متنوع عدالت، ترکیب و تحلیل شود و اثبات گردد که در همه ابعاد فردی و اجتماعی، اخلاقی و سازمانی، درونی و بیرونی، اقتصادی و سیاسی، مادی و معنوی، مدیریت آن حضرت عدالت محور بوده است، معیارهایی مانند شایسته سالاری، فراوانی اقتصادی، امنیت، آبادانی، معنویت، پیشرفت، خدمت، عدم ظلم و ستم، بسط علم و آگاهی، رشد و تعالی همه جانبه توسعه چند بعدی و... در سایه ترکیب عالی عدالت و مدیریت در حکومت آن حضرت پدید میآید. در این نوشتار از باب تیمن به چهل حدیث از احادیث مدیریتی آن حضرت استناد شده است که خود یک نوع از اربعینیات محسوب میشود. به امید تحقق زود هنگام آن مدیریت و آن عدالت. طبق وعده های وحیانی و معصومانه، مدینه فاضله مهدوی سرانجام تشکیل خواهد شد و انتظار بشریت به پایان می رسد. البته ((مدینه المهدی)) به نوعی تکرار یا تداوم ((مدینه النبی)) است. پس مدینه فاضله مصداقی در گذشته و آینده دارد. برای اطلاع از ((مدینه در پیش)) می‌توان نگاهی به ((مدینه در پس)) انداخت؛ نسخه برابر اصل است؛ دو بانی و معمار هم نام و همراه هم کنیه، با یک عمامه و زره و شمشیر و اسب و قرآن و برنامه، یکی خاتم الانبیا و دیگری خاتم الاوصیا، یکی صاحب ((ولایه کلیه بالاصاله)) و دیگری ((صاحب ولایه کلیه بالتبعیه))، یکی ((مشبه)) و دیگری ((مشبه به))، با وجود شباهت فراوان که در اخبار آمده است. تنها تفاوت در ((کمیت)) است؛ در ((کیفیت)) همه‌چیز مثل و مانند هم است. تفاوت در زمان و مکان و اندازه است. درست مثل عکس که بزرگ میشود. کیفیت یک عکس (30 در40) همان کیفیت عکس (3 در4) است، بزرگ شده است با رعایت همه اصول و قواعد و غیره. اگر بخواهی بدانی مهدی(ع) چه می‌کند ببین نبی(ص) چه کرده است.  اما برای اطلاع از مدینه آینده، علاوه بر نمونه تاریخی نبوی، انبوهی از اطلاعات وحیانی و معصوم هم به شکل پیش‌گویی و پیش‌بینی، در اختیار منتظران است. از خلال این اخبار آسمانی، چشم‌انداز مدینه فاضله مهدی روشن میشود.  بنابراین شبکه اطلاع رسانی وحی و عصمت، آنچه را شوق‌انگیز و امید‌آفرین است در دست‌رس تشنگان عدالت مهدوی قرار داده است. اطلاع از آن هندسه عدالت و امنیت و سلامت و رفاه و علم، بشر را از وضع موجود بیزار و باشتاب به آن افق موافق سوق و شوق می‌دهد. مگر نه این که شب عاشورا، سیدالشهدا (ع) با انگشت ولوی پرده از غیب برداشت و مساکن طیبه هریک از یاران را نشان داد و آن شد که فردا در میدان کربلا هیچ‌کس را هوای ماندن در دنیا نبود و مسابقه شهادت و پرواز همه را گرفته بود.  آیا می‌توان از ((مدیریت مهدوی)) و از ((عدالت مهدوی)) به گونه‌ای پرده برداشت که تندیس مقدس آن مدینه ((امن و سلام)) و ((عدل و عقل)) و ... بی‌حجاب رخ بنماید و همگان را واله و حیران نماید؟ امری صعب و مشکل است. البته در فاصله دو مدینه، غدیر و عاشورا و انقلاب اسلامی را داریم که هرکدام رنگی و آهنگی از مدینه المهدی را دارند.  در این نوشتار، ((مدیریت)) و ((عدالت)) واژگان اساسی هستند که ارتباطشان با هم و سپس با مهدویت مورد بحث است. گویا ((مدیریت عادلانه)) را دنبال می‌کنیم و شاید ((عنصر عدالت در مدیریت مهدوی)) را پی می‌جوییم.  اما چرا عدالت؟ مگر نه اینکه گلواژه و بیت‌الغزل قیام آن حضرت عدالت است؟ منتظران مگر ترانه و ترنم نمی‌کنند که (جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار مهدی) آیا مولای ما را ((عدل منتظر)) یا ((عدل مشتهر)) نمی‌نامند؟ معصوم چه فرموده و سروده است؟ آیا غیر از اینکه (با او زمین پر از عدل و داد می‌شود، بعد از آنکه پر از ظلم و جور بود)؟ آری، ((عدالت)) اصلی‌ترین گمشده بشریت و اکسیر اعظم و کبریت احمر است. با تحقق آن، امنیت و سلامت و علم و تربیت و همه نیازهای تاریخی دیرینه بشر تأمین می‌گردد.  عدالت چیست؟ دادن حق هر ذیحق؛ نهادن هرچیزی در جای خود؛ موزون بودن (تعادل و تناسب و توازن)؛ میانه روی بین افراط و تفریط (اعتدال)؛ تساوی و نفی هرگونه تبعیض (تفاوت قائل نشدن بین افراد)؛ رعایت استحقاق در افاضه وجود (عدل در تکوین)؛ عدم ارتکاب کبیره و عدم اصرار بر صغیره (عدالت فردی و فقهی)؛ برابری اجتماعی (قسط، عدالت اجتماعی و قضایی و سیاسی و اقتصادی)؛ رعایت مفاسد و مصالح در قانون‌گذاری (عدل در تشریع)؛ نقطه تعادل و تلاقی تمام فضائل (مثلا عفت، شجاعت و حکمت که اوساط اخلاقی هستند، قدر جامعی به نام عدالت دارند) (نظریه عدالت ارسطو). این منظومه‌ای از عدالت آفاقی و انفسی تکوینی و تشریعی، فردی و اجتماعی، اخلاقی و اعتقادی است. نقل جمع‌بندی استاد شهید مطهری در مفهوم عدالت جالب است (عدالت آنجا که به توحید یا معاد مربوط می‌شود، به هستی و آفرینش شکل خاص می‌دهد و نوعی جهان‌بینی است. آنجا که به نبوت و تشریع و قانون مربوط می‌شود، یک مقیاس و معیار قانون‌شناسی است... آنجا که به امامت و رهبری مربوط می‌شود، یک شایستگی است. آنجا که پای اخلاق به میان می‌آید، آرمانی انسانی است و آنجا که به اجتماع کشید، یک مسئولیت است). امام خمینی(ره) می‌فرماید: اسلام خدایش عادل است، پیغمبرش هم عادل است، معصموم و امامش هم عادل است، قاضی‌اش هم معتبر است که عادل باشد، فقیهش هم معتبر است که عادل باشد، شاهد طلاقش هم معتبر است که عادل باشد، امام جماعتش هم معتبر است که عادل باشد، امام جمعه‌اش هم باید عادل باشد. از ذات مقدس کبریا گرفته تا آن آخر زمامدار باید عادل باشد، ولات آن‌هم باید عادل باشند.  بنابراین امام عادل امامی است که حق هر ذی‌حقی را می‌دهد یا پامال نمی‌کند. هر فرد یا چیزی را در جای خود قرار می‌دهد. از لحاظ رفتاری و منش و روش متوازن و متعادل است. از لحاظ نفسانی، گرد گناه نمی‌گردد. فضایل را در خویش نهادینه کرده است. در اجتماع، اقامه قسط و برابری قضایی سیاسی اجتماعی و اقتصادی می‌کند. مساوات ایجاد می‌کند. استحقاق‌ها را رعایت می‌نماید. در قانون‌گذاری رعایت مفاسد و مصالح را می‌کند و به عبارتی، او هم قاضی عادلی است، هم زمامدار عادل و هم قانون‌گذار عادل. او عدالت را از خداوند اقتباس کرده است که در اداره هستی و انسان به عدالت و رحمت تکیه دارد و همگان را به عدل امر می‌کند. ((همانا خداوند به عدالت و احسان امر می کند)).  ((ای کسانی که ایمان آورده‌اید، همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید. دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از معصیت خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید با خبر است)).  از آنچه تا به حال گفته شد (عدالت در بینش، عدالت در روش و عدالت در ارزش)، نتیجه می‌شود در (اخلاق و احکام و عقائد)، عدالت شاه نکته است، روح و جان است. بیهوده نیست که گفته شده ((بالعدل قامت السموات و الارض)) و گزاف نیست که شیعه را عدلیه خوانده‌اند. گویا عدالت ممتازکننده‌ترین عنصر اندیشه شیعی از غیر آن است.  علل و موجبات عدل  موجبات عدل را می‌توان به سه عامل تقسیم کرد: بودن قوانین و مقررات عادلانه، اجرا و تنفیذ آنها علی السواء؛ شعور مردم به حقوق خود که ((لا یدرک الحق الا بالجد)).  شاید علت اینکه در حکومت علوی که مظهر عدالت در رأ‌س آن بود، امام در محراب عبادت از شدت عدالت به شهادت رسید و مردم نیز نتوانستند او را تحمل کنند، فقدان عامل سوم بود؛ یعنی عدم درک صحیح مردم نسبت به حقوق خود؛ و الا از لحاظ قانون عادلانه و مجری عادل کمبودی نبود. اشکال در ضلع سوم مثلث عدالت بوده است و تا این سه ضلع تکمیل نشود، عدالت در حکومت و اجتماع تحقق نمی‌یابد و شاید علت تاخیر و طولانی ظهور حکومت و مدیریت عادلانه این باشد که شعور مردم و آمادگی ادراکی آنها بالا رود و هم‌سنگ دو ضلع دیگر شود.  و اما ((اجرای عدالت)) که ماحصل ((مثلث عدالت)) است، نیاز به مدیریت دارد؛ آن‌هم مدیریتی در سطح جهان با هر تنوع و تکثری که دارد.  مدیریت چیست؟ رهبری و مدیریت در عرف امروز با همه توسعه و شمولی که پیدا کرده است، اگر بخواهیم مرادف و همانندی برای آنها در مصطلاحات اسلامی پیدا کنیم، باید بگوییم ارشاد و رشد و یا هدایت و رشد. قدرت رهبری همان قدرت بر هدایت و ارشاد است در اصطلاحات اسلامی.  رشد عبارت است از شایستگی و لیاقت برای نگه‌داری و استفاده و بهره‌برداری صحیح از وسائل و سرمایه‌های حیات.  با توجه به اینکه امامت مرادف رهبری است (در قیاس با نبوت که مرادف راهنمایی است)، مدیریت یک امام همان قدرت بر ارشاد و هدایت و توانایی و شایستگی نگه‌داری و استفاده و بهره‌برداری صحیح از وسائل و سرمایه‌های حیات خواهد بود.  وظایف مدیریت  با همه اختلافاتی که در میان صاحبان نظریه مدیریت وجود دارد، می‌توان پنج وظیفه را که بر آن نوعی اتفاق است بشماریم: سازماندهی، برنامه‌ریزی، نظارت، هماهنگی (رهبری) و انگیزش.  انواع مدیریت مدیریت بحران، مدیریت توسعه، مدیریت منابع انسانی و مدیریت بهره‌برداری، از عمده‌ترین اقسام مدیریت است که در این تحقیق مورد اهتمام خواهد بود. چراکه گنجایش یک مقاله بیش از این اجازه نمی‌دهد.  مدیریت عادلانه  بعد از آشنایی اجمالی با مفاهیم ((عدالت)) و ((مدیریت))، اکنون به مفاد ترکیبی آن دو می‌پردازیم. مراد چیست؟ باید گفت اگر بخواهیم مدیریت را نظر به همه افراد و انواع آن و به تفصیل بحث کنیم امکان ندارد. لذا از زاویه عدالت به مدیریت می‌نگریم و درحقیقت، از ((اجرای عدالت)) بحث می‌کنیم.  مدیریت عادلانه مهدوی این محل نزاع است. امام مهدی (عج) امامی عادل است؛ یعنی از گناه به دور است (به کمک عصمت)؛ انسانی کامل است؛ در کسب فضائل و رفض رذایل، در درون خویش به تعادل رسیده است. حتی از لحاظ جسمی و ظاهری متعادل و زیبا است. تمام خصوصیات جسمی و روحی او در اخبار به ما رسیده است. همه حاکی از یک اعتدال و جذابیت است. بینش او مبتنی بر توحید و عدل است. اراده او اعمال عدالت است. قانونی که در اختیار دارد قانونی عادلانه است . همان قانون محمدی علوی است بدون کم و کاست. مردمی که در زمان او هستند عدالت‌خواه و پشتیبان عدالت و آماده جهاد و فداکاری برای تحقق آن هستند. موانع راه عدالت یا زدوده شده و یا به دست قدرت او برچیده می‌شوند و توان مقابله ندارند. مقتضی عدالت موجود و مانع مفقود است. بحث در نحوه تحقق عدالت و مدیریت عدالت است. چگونه این امام عادل، قانون عادلانه را برای مردم عدالت‌خواه، پیاده می‌کند؟ به هر ذیحقی حق می‌دهد، هرچیز را در جای خود می گذارد، مساوات و توازن در جامعه پیاده می‌کند و ... این مقصود مقاله است. برای تنظیم این مطلب براساس وظایف یک مدیر سیر می‌کنیم و با توجه به اخبار در دست، هر وظیفه ناظر به عدالت را به بحث می‌گذاریم.  سازماندهی سازمان عبارت است از گروهی متشکل از دو یا چند تن که در محیطی با ساختار منظم و از پیش تعیین شده برای اهداف گروهی با یکدیگر همکاری می‌کنند. هنگامی که مدیران منابع مادر را با تلاش افراد (دست کم دو نفر یا بیشتر) به منظور رسیدن به هدف‌ها ترکیب می‌کنند عمل سازماندهی انجام می‌شود . در ذیل عنوان سازماندهی، مباحثی از قبیل ساختار سازمانی، اهداف ساختاری تقسیم کار، اختیار و مسئولیت و نیز بحث وحدت فرماندهی و بحث قدرت مطرح می شود که در این مقاله، به فراخور، اشاره‌ای به آنها خواهد شد.  1ـ سازمان آن حضرت طبق تعریف فوق، اولین عنصرسازمان افراد آن هستند.  وقتی که قائم آل محمد (ص) ظهور کند خداوند او را با ملائکه مسومین مردفین و منزلین و کروبین در حالی که جبرئیل جلو، میکائیل از طرف راست و اسرافیل در طرف چپ اوست یاری می‌فرماید رعب آن حضرت به اندازه یک ماه از طرف چپ می‌رود و ملائکه مقربین، در پیش روی آن حضرت هستند.  2ـ اصحاب قائم سیصد و سیزده نفر از فرزندان عجم می‌باشند. بعضی از ایشان را در روز با آشنایی با نام خود و نام پدر و نسب و شمائل در ابر سوار می کنند و به مکه می‌برند و بعضی در رختخواب خود خوابیده، نابهنگام در مکه دیده می‌شوند، بدون میعاد و سابقه قرار داد.  3ـ اولین کسی که با قائم (ع) بیعت می‌کند جبرئیل است و سپس فرشتگان و نجبای جن و آن‌گاه نزدیکان و یاران آن حضرت.  4ـ مفضل از امام صادق(ع) پرسید: آقای من، آیا فرشتگان و جنیان هنگام ظهور مهدی برای مردم ظاهر می‌شوند؟ امام فرمود به خدا سوگند آری و با مردم گفتگو خواهند کرد، آنچنان که با هم سخن می‌گویند. مفضل گفت: آیا فرشتگان همراه با مهدی(ع) حرکت خواهند کرد؟ امام فرمود: آری، مابین کوفه و نجف فرود می‌آیند و تعدادشان چهل و شش هزار فرشته و شش هزار جن است.  5ـ وقتی قائم ما اهل بیت قیام کند، به محله‌ای از کوفه می‌رود، به پا می ایستد و با دست مبارکش به جایی اشاره می‌کند که بکنید آنجا را. حفر می نمایند. دوازده هزار شمشیر و دوازده هزار کلاه خود از آن‌جا خارج می‌کنند که به دوازده هزار از عجم و موالی (ایرانیان) می پوشانند.  6ـ شیعیان ما در زمان سلطنت قائم (ع) بزرگان اهل زمین و حکام بر آنها خواهند بود به هر مردی از آنها از جانب خداوند قوت چهل مرد داده می شود. حضرت ابوجعفر (ع) فرمود: شیعیان، قبل از ظهور، مرعوب دشمنان ما هستند؛ اما وقتی امر ما واقع و مهدی آل محمد (ع) ظاهر شد، هریک از شیعیان ما از شیر با جرأت‌تر و از نیزه برنده‌تر می‌شوند، دشمنان ما را لگدکوب می کنند و آنها را با دست می‌کشند . 7ـ گویا قائم را بر فراز تپه‌ای در کوفه می‌بینم که زره رسول خدا (ص) را پوشیده است و سوار بر اسبی سیاه است و چنان جنبش ایجاد می‌کند که ساکنان هر سرزمین او را در میان خود می‌بینند. پرچم رسول الله را به اهتزاز درمی‌آورد و هیچ مؤمنی باقی نمی‌ماند، جز آن‌که دلش همچون آهن سخت خواهد شد و قدرت چهل مرد را پیدا خواهد کرد. سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته همراه او (برای یاریش) خواهند بود؛ فرشتگانی که با نوح در کشتی بودند و با ابراهیم هنگامی که در آتش انداخته شد و نیز فرشتگانی که هنگام شکافته شدن دریا با موسی بودند و نیز آنها که با عیسی هنگام عروج به آسمان بودند و چهارهزار فرشته‌ای که روز عاشورا به یاری حسین شتافتند، اما حسین (ع) به آنها اجازه جنگیدن نداد. تمام این فرشتگان در زمین منتظر قیام قائم (عج) هستند.  8ـ چون قائم (عج) ظهور کند و داخل کوفه شود، خداوند از گورستان وادی السلام هفتاد هزار صدیق را زنده می‌کند که همگی از اصحاب و انصار او می شوند. شیخ مفید(ره) نیز در کتاب ارشاد روایت کرده است که بیست و هفت نفر از قوم موسی و هفت نفر از اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه و مقداد و مالک اشتر از انصار آن حضرت خواهند بود و فرمانروای کشورها می‌شوند.  9ـ هرگاه قائم (عج) قیام کند، خداوند به فرشتگان فرمان می‌دهد که بر مؤمنین سلام کنند و با آنان در نشست‌هایشان هم‌نشین شوند و هرگاه که یکی از مؤمنان نیاز و درخواستی ]از حضرت[ داشته باشد، قائم (عج) فرشته‌ای را به سراغ او می‌فرستد تا او را نزد قائم ببرد. سپس نیازش برآورده می‌شود و مجددا به محل کار خود برگردانده می‌شود. برخی مؤمنان در ابرها سیر می‌کنند و برخی‌شان با فرشتگان می‌پرند و برخی نیز با فرشتگان راه می‌روند؛ بعضی از مؤمنان از فرشتگان سبقت می‌گیرند و بعضی نیز مورد مراجعه فرشتگان برای تحاکم و قضاوت قرار می‌گیرند. در آن زمان، مؤمن نزد خداوند از فرشتگان گرامی‌تر است و قائم (عج) بعضی از مؤمنان را حاکم و قاضی بین صدهزار فرشته قرار می‌دهد.  10ـ یاران مهدی، مردانی هستند فولاددل که همه وجودشان یقین به خدا است. مردانی سختتر از صخره‌ها که اگر به کوه‌ها روی آورند، آنها را از جای برمی‌کنند، درفش پیروزمند آنها به هر شهر و پایتختی روی می‌نهد، آنجا را به سقوط وادارد. گویی آنان مردان عقابان تیزچنگند که بر مرکب‌ها سوار شده‌اند. این شیرمردان پیروز و عقابان تیزچنگ برای تبرک و فرخندگی، دست خویش به زین اسب امام می‌کشند و بدین سان، تبرک می‌جویند. آنان او را در میان می‌گیرند و جان خویش را در جنگ‌ها پناه او می‌سازند و هرچه اشاره کند با جان و دل انجام می‌دهند . این اخبار از سازمان آن حضرت، یاران حضرتش و سازماندهی ویژه‌ای که در زمان ظهور تحقق می‌یابد خبر می‌دهند که نکات ذیل (مخصوصاً در رابطه با عدالت) از آن قابل برداشت است:  الف ـ یاران آن حضرت از همه ادیان و اقوام هستند: یهود، نصاری، اصحاب کهف، یوشع بن نون، سلمان، ابودجانه و مقداد و مالک اشتر (طبق حدیث8) و نیز فرشتگان، (مانند جبرئیل، میکائیل، اسرافیل) (حدیث 4 و 9) جنیان (حدیث 4) ایرانیان (حدیث 5) عجم (حدیث 2) که شامل هر نژاد غیر عرب می‌شود و بسیاری از آنها پرونده و نام و نشان دارند (حدیث 2) و خیلی جاها و ملیت‌ها و اقوام دیگر که از احادیث دیگر قابل برداشت است. این امر حاکی از یک نوع عدالت در سازماندهی است که آن حضرت نیروهای خویش را صرفاً از یک نژاد و قوم خاص پذیرش و گزینش نمی‌کند و به شایستگی توجه می‌کند و شایسته‌سالاری را اعمال می‌کند و ((شایسته سالاری)) معیاری مبتنی بر عدالت است که معیارهای خویشاوندگرایی و رابطه‌گرایی و امثال ذلک را در گزینش کنار می‌زند.  سید محمد صدر در فصلی از کتاب ارزنده تاریخ ما بعد الظهور به بیان خصال یاران حضرت مهدی(ع) پرداخته است و تحلیلی در ذیل اخبار ارائه داده است که اخبار وارده را در بخش‌های ایمان، شجاعت، عبادت و میزان فرمانبرداری تقسیم کرده و نشان داده است که هیچ تبعیض و ترجیح بلا مرجّح در سازمان انسانی آن حضرت، چه سازمان اداری، چه نظامی و ... وجود ندارد. ما در این مقاله به این اخبار در بحث انگیزش خواهیم پرداخت. بنابراین عدالت در سازماندهی و گزینش یاران اولین قاعده استخراج شده این مقال خواهد بود.  ب‌ـ اینکه در حدیث 6 آمده است: ((شیعیان ما در زمان سلطنت قائم بزرگان اهل زمین و حکام آنها خواهند بود‌)) منافاتی با شایستهسالاری ندارد و دال بر تبعیض و ترجیح بی‌مورد نیست؛ چراکه اولاً شیعیان شامل تمامی نژادها و قومیت‌ها و کشورها و زبان‌ها خواهد شد و منحصر به گروهی خاص نیستند.  ثانیاً شیعیان کابینه اصلی و نیروهای کلیدی را تشکیل می‌دهند و از همه ساکنان ارض استفاده‌های به جای خود در سازمان حضرت مهدی (عج) خواهد شد.  ثالثاً علت دادن کلیدها و پست‌های اصلی به شیعیان، حقانیت و امتیازات معنوی و سابقه مبارزاتی (عقیدتی) آنها است. آنها منتظران واقعی بوده‌اند که در زمان طولانی غیبت کبری، به انتظار فرج به عنوان افضل اعمال دل مشغول بوده‌اند و با ادعیه، صدقه، نماز، آمادگی و غیر ذلک ترجیحاتی را به دست آورده‌اند که دیگر یاران مهدی ممکن است چنین ویژگی نداشته باشند. شیعیان حکم حواریون و خصیصین را دارند و در حقیقت، قاعده اصلی و کانون مرکزی سازمان حضرت هستند. ترجیح آنان با مرجح و عین عدالت است، لذا خداوند در قرآن می‌فرماید:  کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند با کسانی که پس از پیروزی انفاق کردند یکسان نیستند. آنها بلند مقام‌تر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق کردند و جنگیدند و خداوند به هر دو وعده نیک داد. و خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است.  عدم تساوی مجاهدان قبل از فتح (و ظهور) و بعد از آن، منافات با عدالت ندارد؛ بلکه تساوی آنان ضد عدالت است. مگر نه این‌که یکی از مبانی اهل عدالت ((اعطاء کل ذی حق حقه)) می‌باشد؟ آیا حق سبق و حق سابقه در جهاد، حق نیست؟ این را حق ترجیح نام می‌نهیم. در حکومت نبوی و علوی هم به صاحبان سابقه امتیازات بیش‌تری می‌دادند. آنچه به عدالت در عین عدم تساوی اشعار دارد، تأکید قرآن بر این است که هر دو گروه با سابقه و بی‌سابقه از طرف خداوند وعده نیک دریافت می‌دارند؛ هرچند در روایتی آمده که ایمان بعد از فتح نفعی ندارد.  ج‌ ـ در روایات ما آمده که یاران مهدی ((جان خویش را در جنگ‌ها پناه او می‌سازند)). این هم منافاتی با عدالت ندارد و ظلم و تبعیض محسوب نمی‌شود. او خود طالب و مایل به حفظ جان خویش نیست؛ شمشیر او علامت جهاد و فداکاری اوست. این یاران مهدی هستند که حفظ او را حفظ اسلام و نظام می‌دانند. چگونه می‌شود وجود مقدسی را که همواره در انتظارش بوده‌اند به دم تیغ بسپارند. سید محمد صدر معتقد است:  ((شاید مقصود روایت این باشد که حفظ جان امام (ع) فعالیت و تلاشی است مستقل که یاران ایشان انجام می‌دهند)) تا به جهت استفاده از علوم و تعالیم و دستوراتش برگرد وجود او حلقه زده و علاوه بر این، با ایثار و اخلاص تمام جان او را نیز حفظ نمایند... چون امام را مظهر تمام‌عیار عدل و کمال می بینند. بدین سبب، در مقابل او، خضوع کامل دارند: ((هم اطوع له من الامه لسیدها)).  د ـ در حدیث 10، برتری مؤمنان بر فرشتگان در سازمان مهدی (عج) طرح شده است و فرشتگان در خدمت یاران او هستند. این نیز بیانگر نوعی عدالت است؛ چرا که فرشتگان که گناه نمی‌کنند. قدرت آن را ندارند. ولی یاران مهدی(ع) که با وجود قدرت بر گناه و عصیان، این گونه مطیع و معصوم هستند، قطعاً برترند. هم‌چنین در آغاز خلقت هم مسجود فرشتگان بوده‌اند و بعد از طی سیکل طولانی، حق به حق‌دار می‌رسد و فرشتگان کارگزاران مؤمنان می شوند، همان‌گونه که درخدمت اهل عصمت و طهارت بودند. آنان در خدمت رسول خدا (ص) بودند و در جنگ‌های متعدد (حدیث 7) و در خدمت نوح و ابراهیم و عیسی بودند و در خدمت حضرت حسین بن علی بودند (حدیث 7) ولی حسین نپذیرفت. این جلوه از عدالت است آن هم به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود که فرشتگان جای واقعی شان خدمت به مؤمنان است. این معنای از عدالت در کلیه گزینش‌های حضرت مهدی (عج) مطرح است که نمونه‌ای از آن را در گزینش شیعیان به بحث گذاشتیم که پست‌های کلیدی را اشغال می‌کنند.  هـ یکی دیگر از جلوه‌های عدالت در حدیث 8 ذکر شده که ((خداوند از گورستان وادی السلام هفتاد هزار صدیق را زنده می‌کند که همگی از اصحاب و انصار او می شوند)). اگر از وادی السلام الغاء خصوصیت شود، مردگانی که هر صبح مخلصانه در دعای عهد ترنم کرده‌اند که: ((گر مرگ بین من و مولایم فاصله شد، همان مرگی که برای بندگان حتمی و آمدنی است پس مرا از قبرم خارج کن تا با زره‌ای مثل کفن و شمشیر و نیزه آماده و آخته در دست به آقایم لبیک بگویم. هرجا باشم (دور و نزدیک))). این دعا که از حنجره‌های پاک منتظران بلند می‌شده است، مورد استجابت قرار می‌گیرد و در رکاب او قرار می‌گیرند و این هم عدالت است که به معنای مساوات است و عدم تبعیض و فرق‌گذاری چه فرق است بین مردگان و زندگان در بهره‌وری از فیض لبیک به معصوم؟ چگونه است آنان که نه در کربلا بودند تا شهید شوند و نه در زمان ظهور زنده بودند تا در رکاب حضرت باشند با آن‌همه عشق از فیض جهاد درمحضر امام(عج) محروم باشند. عدالت اقتضا می‌کند که آنها هم با حضرت باشند. این حدیث برای منتظران بسیار انگیزاننده است که بدانند خداوند اجر آنها را ضایع نمی‌کند.  وـ یکی دیگر از جلوه‌های عدالت حضور زنان در سازمان آن حضرت است که از 313 نفر، در نقل‌های مختلف، 13 نفر، 50 نفر و ... هستند. به هر حال، این زنان در جنگ هم شرکت دارند و مسئولیت‌هایی را هم علی القاعده بر دوش دارند البته به تناسب شأن و توان آنها... . به هر حال زنانی که در احد بوده‌اند (مثل نسیبه) و پیامبر حضورشان را تأیید کرده است و در کربلا بوده اند (مثل زینب و ام کلثوم فرزندان علی (ع) ) به همین مناط، در رکاب آن حضرت هستند و تبعیض در این زمینه نیست. اعمال این عدالت در سازماندهی حضرت به معنای اعمال مساوات و برابری اجتماعی است. اوصاف کلی یاران مهدی روایاتی که اوصاف یاران حضرت مهدی (عج) را از نظر ایمان و اطاعت و شجاعت بر می‌شمارند بسیارند که به نمونه‌هایی اشاره می‌شود.  11ـ قندوزی در کتاب ینابیع‌الموده از ابی بصیر نقل می کند که امام صادق (ع) فرمودند: گفتار حضرت لوط (ع) درباره قومش که فرمود: ای کاش مرا قوتی یا پناهگاهی امن و استوار می بود که از شر شما محفوظ می‌ماندم ، آرزویی است بر قدرت قائم ما (مهدی (ع)) و استواری یارانش که همان ارکان محکم می باشند. هرکدام از مردان و یاران مهدی (عج) دارای قدرت چهل مرد هستند. دل های آنها از پاره های فولاد محکم تر است. اگر بر کوه‌ها بگذرند، کوه‌ها در هم فرومی ریزند. دست از شمشیرهای خود در پیکار با دشمنان دین بازنمی گیرند تا آنکه خدای تعالی راضی شود.  12ـ سیدبن طاووس از ابن زرین غافقی نقل می‌کند که حضرت علی(ع) فرمودند: یاران مهدی مردانی هستند فولاددل که همه وجودشان یقین به خداست و مردانی سخت تر از صخره ها که اگر به کوه ها روی آرند، آنها را از جای برکنند. درفش پیروزمند آنان به هرشهر و پایتختی روی آرند، آنجا را به سقوط وادار سازند، گوئی آن مردان عقابان تیزچنگند که بر مرکب ها سوار شده اند، این شیرمردان پیروز و عقابان تیزچنگ برای تبرک و فرخندگی دست خویش را به زین اسب امام می کشند و بدین سان تبرک می جویند. آنان او را در میان می‌گیرند، جان خویش را در جنگ ها پناه او می سازند و هرچه او اشاره کند، با جان و دل انجام می دهند. برخی از آنان شب هنگام نخوابند و زمزمه قرآن و مناجاتشان هم چون زنبوران عسل فضا را آکنده سازد، تا بامداد به عبادت خدای بایستند و بامدادان سوار بر مرکب ها شوند.  آنانند راهیان شب و شیران روز و هم آنانند گوش به فرمان امام خویش، ایشان چون مشعل های فروزانند که دل های استوارشان بسان قندیل های نور در سینه شان آویخته است. این مردان تنها از خدا می ترسند فریاد ((لا الله الا الله)) و ((الله اکبر)) آنان بلند است. همواره شهادت و کشته شدن در راه خدا را آرزو می کنند و شعار آنان ((یا لثارات الحسین)) است. به هر سو روی می آورند، ترس و بیم از هیبت آنان، پیشاپیش در دل مردمان افتد (و تاب مقاومت از همه گرفته شود) این خداجویان سبک بال به سوی خداوند خویش روی می آورند و خدا به دست آنان امام حق را یاری می فرماید.  13ـ قطب‌الدین راوندی در کتاب الخرائج والجرائح نقل می‌کند که: امیرمؤمنان (ع) بر منبر فرمودند: در آخرالزمان مردی از فرزندان من به پا خواهد خواست ... ]تا اینکه می گویند:[ هنگامی که پرچم او به اهتزاز درآید، شرق و غرب را در برمی گیرد و او دستان پربرکتش را بر سر بندگان خدا قرار می دهد. در این هنگام، مؤمنی باقی نخواهد ماند مگر آنکه قلبش از پاره های فولاد محکم تر شود و خداوند عزوجل نیروی چهل نفر را به او بدهد.  14ـ همچنین در روایت متعدد دیگر مانند آنچه در صحیح مسلم ذکر شده است: آنان بهترین دلیران روی زمین هستند. مردانی هستند که خدا را آن گونه که باید شناخته‌اند. آنها پرچم داران حضرت مهدی(ع) هستند. آنان فقهیان، قاضیان و فرمان روایانند.  اخبار فوق بخشی از اخبار فراوانی هستند که ویژگی یاران مهدی را بیان می کنند و در حقیقت، به ((شایسته سالاری)) دلالت دارند. شایسته سالاری در رابطه با عدالت، از چند منظر و معنا قابل لحاظ است. الفـ عدالت به معنای عدم ارتکاب کبیره و عدم اصرار بر صغیره که ملکه درونی عدالت را تشکیل می دهد. این خصلت ها که ذکر شد، از عبادت، ایمان، شجاعت، اطاعت مولا و قدرت، همه حاکی از ملکه شدن این نوع عدالت در یاران مهدی است و آن حضرت عادلان را به این معنا گزینش می کند.  ب‌ـ عدالت به معنای اعتدال، دوری از افراط و تفریط و گزیدن حد وسط در بین رذائل و فضائل است. اوصاف ذکر شده حاکی از یک اعتدال درونی هستند. مثلاً شجاعت که در اخبار آمده حالتی معتدل بین جبن و تهور است. دـ عدالت به مفهوم ((اعطاء کل ذی حق حقه)) و ((وضع کل شیء فی موضعه)) ـ آن حضرت پرچم خود را به مردان صالح و صادق و حق شناس می دهد که جز از خدا نمی ترسند و کشته شدن در راه خدا را همواره آرزو دارند و زمزمه قرآن و مناجاتشان چون زنبوران عسل فضا را آکنده سازد(حدیث 12) .  وـ طبق حدیث 14، اینان فقهیان و قاضیان و فرمان روایانند. آری، چنین شایستگانی برای چنین مناصبی مناسبند.  ه‍ ‌ـ ‌عدالت به معنای موزون بودن و متعادل بودن که در سازمان یاران مهدی محسوس است. نظم و اعتدالی که دارند، سازمان زیبایی که دارند و در جغرافیای وسیع شرق و غرب (حدیث 13) و هرشهر و پایتخت (حدیث 12) با این گستردگی از انسجام و انتظامی خوب برخوردارند و همین نظم و اعتدال عامل فتوحات آنان است. در این زمینه، کافی است به حدیث 9 مراجعه شود و نیز حدیث 4.  صمصام الدین قوامی ماهنامه انتظار موعود - شماره 14 ادامه دارد ...

http://fna.ir/E90YMG





94/09/05 - 13:51





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن