محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846205819
علل همکاری علمای شیعه با دولت صوفی صفویه - بخش اول سیر تعامل علمای شیعه با حکومتها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: علل همکاری علمای شیعه با دولت صوفی صفویه - بخش اول
سیر تعامل علمای شیعه با حکومتها
بیتردید گرایش دولت صفوی به تشیّع و تبعاً علمای شیعی، معلول علل و عواملی میباشد که پای علما را در ساختار سیاسی حکومت بیش از پیش، باز کرد و زمینه حضور آنان را فراهم ساخت.
چکیده ظهور دراویش صفوی در ایران و تحولات مذهبی پس از آن، جایگاه ویژهای در تاریخ این مرز و بوم دارد؛ بهطوری که حتی مستشرقین نیز به بررسی جوانب مختلف آن از ظهور تا سقوطش پرداختهاند. مهمترین ویژگی سلسلة صفویه از شاه اسماعیل اول(930-907ق) تا شاه سلطانحسین (1135-1105ق)؛ یعنی آخرین پادشاه این سلسله که در مجموع بیش از 200 سال به طول انجامید را میتوان در رسمیتبخشیدن به مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور دانست که تحت فرمانی از جانب شاه اسماعیل اول، اعلام میشود و بعد از آن فصل جدیدی در تاریخ تحولات ایران بهوجود میآید. نوشتار حاضر، تحقیقی است به روش کتابخانهای و مطالعة اسنادی که به بررسی علل تعامل و همکاری برخی از علما با دولت صوفی صفویه پرداخته است. مهمترین یافتة این تحقیق، درک موقعیت اجتماعی و شرایط زمانی، ثأثیرپذیری از مشئ علمای گذشته، نیاز به قوانین شرعی، برونرفت از حالت تقیه، ترویج مذهب حقّه تشیع و بهطور کلی، فضای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه آن روز است که برای تبیین و واکاوی علل همکاری علما با دولت صوفی صفوی، بعد از رسمیتبخشیدن به مذهب تشیع توسط شاه اسماعیل صفوی، باید مورد توجه قرار گیرد. واژگان کلیدی شیعه، تشیّع، علما، تصوف، صفویه مقدمه ما در دورة صفویه به لحاظ سیاسی و فرهنگی، شاهد دو نوع تفکر میباشیم؛ از یک سو، شاهد تفکر فقها و مجتهدین شیعی هستیم که گر چه در آغاز نقشی در تأسیس دولت صفوی ندارند، ولی بعدها وارد تشکیلات حکومتی میشوند و از سوی دیگر، شاهد تفکر و اندیشههای صوفیانه میباشیم. دولت صفویه در آغاز با همراهی و فداکاری صوفیان صفوی که از پیروان شیخ صفیالدین اردبیلی و جانشینانش بودند تشکیل شد و بعدها کمکم زمینه را برای بهسلطنترسیدن شاه اسماعیل صفوی فراهم ساختند. هدف و سؤال اصلی در این پژوهش، دستیابی به چرایی همکاری علما و فقهای شیعی از بُعد فرهنگی و اجتماعی با دولت صفویه ـ با توجه به وجود گرایشات صوفیانه آن ـ میباشد. از بعد فقهی و سیاسی، در کتب فقهی متقدمین و متأخرین به این مسأله، توجه داده شده که هر نوع حاکمیتی که منصوب از طرف خداوند نباشد، فاقد مشروعیت میباشد و بنا بر اصل اولی هر نوع همکاری با چنین حکومتی شرعاً حرام بوده و جایز نمیباشد؛ گر چه بنا بر اصل ثانوی، آنجا که بتوان از مسلمانی اعادة حق کرد و یا به امر بهمعروف و یا نهی از منکر پرداخت و... در صورتی که اخلال به امر واجبی، پیش نیاید و یا کار حرامی صورت نگیرد، همکاری با چنین دولتی جایز میباشد. ازاینرو، در این نوشتار به آن اشاره نمیشود. تصوف در ایران از تیموریان تا دوره صفویه دورة شکوفایی تصوف در دورة تیموریان تا پیدایش صفویه، استمرار داشت. در این دوره، حاکمان تیموری بهطور کلی به مشایخ صوفیه اعتقاد فراوانی داشتند، لذا قرن هشتم و نهم، دوران رونق تصوف میباشد. یکی از مهمترین ویژگیهای این دوران، ظهور علایق شیعی در مشایخ صوفیه و رواج و قدرتیافتن سلسلههای صوفیانه شیعی؛ از جمله سلسله صفویه، نوربخشیه و نعمتاللهیه است (جمعی از مؤلفان، 1388، ص28). در دوره صفویه، تصوف وضع پیچیدهای یافت. صفویه در اصل، سلسلهای صوفی و منسوب به شیخ صفیالدین اردبیلی (م735) از مشایخ مشهور صوفیه بود. پس از مرگ شیخ نیز اولاد و احفاد او در سلسله صفویه به مقام ارشاد رسیدند. شیخ صدرالدین؛ فرزند شیخ صفیالدین، خانقاه بزرگ و مجللی در اردبیل در کنار مزار پدرش ساخت که محل استقرار مریدانش شد. ششمین نوادة شیخ صفیالدین، شاه اسماعیل ـ مؤسس حکومت صفوی ـ بود که در عین حال، جانشین معنوی او نیز محسوب میگردید. ازاینرو، لشگریان صفوی که مؤسس این سلسله را مرشد خود میدانستند به نیروی ارادت معنوی، شمشیر میزدند و همین امر از لوازم اصلی استقرار حکومت صفوی؛ وسیعترین حکومت واحد ایرانی پس از ساسانیان شد (همان، ص33). راجر سیوری؛ مستشرق انگلیسی که سالهای 1943 تا 1947 میلادی خود در ایران بوده، یکی از پایههای قدرت شاهان صفوی را برخورداری آنان از عنوان مرشد کامل برای پیروان طریقت صوفیه عنوان نموده است (سیوری، 1388، ص2). به تعبیر بَحرانی که به اوضاع فرهنگی و اجتماعی آن دوران اشاره میکند، «تصوف در دیار عجم، رواج داشت و همه به آن تمایل داشتند؛ بلکه در آن مبالغه میکردند تا زمان علامه مجلسی که او آن فتنه و بدعتها را خاموش نمود» (بحرانی، بیتا، ص122). بنابراین، تصوف در ایران به خصوص با توجه به حمایت برخی از حکومتها به لحاظ فرهنگی و اجتماعی از موقعیت نسبتاً خوبی تا دوره صفویه و کمی بعد از تشکیل دولت صفوی، برخوردار میباشد. سیر تعامل علمای شیعه با حکومتها در مجموع، سه دورة مهم در تعامل و همکاری علمای شیعه با حکومتها را میتوان ترسیم کرد. 1. برخوردهای عالمان شیعه با حکومت بغداد، قبل و بعد از روی کارآمدن دولت آل بویه در قرن چهارم و پنجم هجری که در رأس این عالمان میتوان به شیخ صدوق (م381)، شیخ مفید (م413)، سید مرتضی (م436)، سید رضی (م406) و شیخ طوسی (م460) اشاره کرد. این دوره تا پایان خلافت عباسی، امتداد دارد. 2. برخورد عالمان شیعه با ایلخانان مغول که از سقوط حکومت بغداد به بعد میباشد. از مهمترین عالمان این دوره، خواجه نصیرالدین طوسی (م672)، سید بن طاووس (م664)، محقق حلی (م676)، علامه حلی (م726) و فرزندش فخرالمحققین بودهاند. 3. دوره سوم، دورة برخورد عالمان شیعه با دولتمردان صفوی است که از تشکیل این دولت در اوایل قرن دهم هجری، شروع و بعد از آن نیز ادامه دارد (جعفریان، 1379، ج1، ص141). اختلاف نظر علمای شیعی با دراویش و صوفیان قزلباش شاخههای تصوف که بر ریشة زهد اسلامی، بنا شده بود، اولینبار عکسالعملی علیه فساد اجتماعی و اخلاقی و کوششی برای طهارت باطن آن چنانکه بتوان به حق واصل شد، بهنظر میرسید؛ اما فقها و متکلمین نمیپسندیدند که وجدان به تنهایی در قضایای باطنی حکمفرما باشد و شرایع و احکام قرآن به اعمال ظاهری، منحصر گردد. اسلام صحیح، نظریات صوفیه را در حلول و وحدت وجود و مشاهده ـ هر چند بخواهند برای هر یک شواهدی از قرآن نیز ارائه کنند ـ نمیپذیرد. نظریة متصوّفه دربارة شریعت با نظریة آنها در رابطه با حقیقت، همسو است. کفر و ایمان، نزد عارفی که به اعلی درجات رسیده با حق و باطل مساوی است و خطا و صواب در نظر او یکسان میباشد. بنابراین، عقیدة عارف، مافوق شریعت است؛ همچنان که مافوق عقیده قرار داشت. برخی از فرق صوفیه، خود را از قید شریعت آزاد ساختند و روشن است که چنین عقایدی با اسلام واقعی سازگاری نداشت. بسیاری از بزرگان صوفیه، معتقد بودند که تا زمانی که آدمی، سالک و در زمره مریدان است، ملزم به رعایت حدود شریعت میباشد، اما چون به مرتبه اولیاء رسید، تخطی از آن جایز است (حنا فاخوری و خلیلجر، 1381، ص291 و 293). اگر چه برخی از بزرگان صوفیه میخواستند بین شریعت و طریقت، موافقت و ارتباط ایجاد کنند، ولی در کار خود توفیق نیافتند؛ زیرا با آنکه همواره در میان صوفیه، مردمی که در اسلام خود مخلص بوده و جز رضای خدا و رسیدن به لقای او چیزی نمیخواستند، ولی تصوف از جاده مستقیم، منحرف شد تا آنجا که برخی درباره آن گفتند تصوف روزگاری حال بود، اکنون کار شده، احتساب بود، اکتساب گردیده، فداکاری بود، رنگ اشتها به خود گرفته، پیروی از اسلاف بود، بازیچه اخلاف شده، روزگاری عمارت دلها بود، حال انگیزه غرور گردیده، تعفّف بود، تکلّف شده، تخلّق بود، تملّق شده، درد بود، شکمبارگی گشته، قناعت بود، سخترویی شده، تجرید بود، تعلق گردیده است (همان، ص297). قزلباشها هفت ایل جنگجو بودند و ایران سالها در دست همین هفت ایل بود، بعد از سقوط صفویه هم، دو ایل افشار و قاجار که جزء این هفت ایل بودند حکومت را در دست گرفتند. قزلباشها هم نیروی جنگی داشتند و هم شریک سیاسی حکومت بودند. ایلهای قزلباش عبارت بودند از: 1. تکهلو؛ 2. افشار؛ 3. قاجار؛ 4. روملو؛ 5. شاملو؛ 6. ذوالقدر؛ 7. استاجلو. در بین این طوایف یک گروه نخبه وجود داشت که «اهل اختصاص» نامیده میشدند و تربیت سلاطین را بر عهده داشتند. هر کدام از افراد این گروه به اصطلاح لِله شاه یا تربیتکننده او محسوب میشد (نجفی، 1388، ص52). بنابراین، شاید در میان متصوفه، مردمی ساده و به دور از آمال و مطامع دنیوی و هرگونه مسائل پیچیده علمی بوده باشند که هدفی جز رسیدن به لقای الهی و کمال انسانی نداشته باشند، ولی این نکته قابل انکار نیست که صوفیان قزلباش، دارای عقاید و افکار خاصی بودند که فقها و علمای شیعه با آنها همرأی و همنظر نبودند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم: 1. درویشان غُلات از جمله صوفیان قزلباش که معتقد به حلول روح خدا در جسم انسان، وحدت وجود و تناسخ بودند و بر پایة چنین اعتقادی، تعدادی از آنها مانند رهبر درویشان مشعشعی و یا نیاکان شاه طهماسب؛ مانند شیخ جنید و شیخ حیدر، خود را خدا خواندند! بدیهی است عالمان مذهبی نمیتوانستند با صوفیان قزلباش که به مخالفت با توحید که اولین اصل اعتقادی شیعیان دوازده امامی بود برخاسته بودند، توافقی داشته باشند (پارسادوست، 1381، ص850). نقل شده وقتی شیخ حیدر، بعد از مرگ پدرش، رهبری را به دست گرفت، مریدان و پیروان صوفی از اطراف جمع شده و پیوندهای الوهیت وی را اعلام کردند و او را معبود خود ساختند. آنها در دعای خود میگفتند: «او تنها موجود است و غیر از او معبودی نیست». این ادعای معبودیت در اسماعیل؛ پسر حیدر به اوج خود رسید. او معتقد بود که خداوند در علی(ع) مجسم شده است و او خودش اغلب با خدا بوده و اکنون در روی زمین ظاهر شده و هبههای نبوت و امامت در شخص او جمع آمده است. وی به صورت نور الهی خاتم و مهر پیامبران و مرشد کامل و امام راهبر، متجلی شده است (مزاوی، 1363، ص152و206). در اشعار شاه اسماعیل که با زبان ترکی آذری و با تخلص «خطایی»، سروده شده نکاتی صریح در مضمون الوهیت او وجود دارد (سیوری، 1380، ص71). علامه مجلسی که خود در زمره علمایی است که با دولت صفوی ارتباط و تعامل داشته و منصب شیخ الاسلامی را دارا میباشد، در کتاب «حق الیقین» در بحث صفات الهی در مبحث هفتم در ردّ عقاید صوفیه چنین مینویسد: مبحث هفتم آنکه حق تعالى با چیزى متحد نمیشود؛ زیرا که اتحاد اثنین، محال است و او را زن و فرزند نمىباشد و در چیزى حلول نمیکند؛ چنانکه نصارى میگویند که حضرت عیسى ـ على نبینا و آله و علیه السلام ـ فرزند خدا است یا خدا در او حلول کرده است یا با او متحد شده است و این همه مستلزم عجز و نقص حق تعالى است و عین کفر است و آنچه بعضى از صوفیه میگویند که حق تعالى، عین اشیاء است یا آنکه ماهیات ممکنه امور اعتباریهاند و عارض ذات حق شدهاند یا آنکه خدا در عارف حلول مىکند و با او متحد میشود، همه این اقوال، عین کفر و زندقه است (مجلسی، بیتا، ص15). 2. عالمان مذهبی، معتقد بودند که تنها از طریق امام است که میتوان با خداوند رابطه برقرار کرد و در غیاب او باید از مجتهد تقلید نمود، اما صوفیان بهطور کلی تقلید را نفی کرده وآن را زیانبخش میدانستند (پارسادوست، 1381، ص850). 3. از جمله انتقادهایی که فقها و متکلمین بر صوفیه دارند این است که میگویند صوفیه بین شریعت و حقیقت، تفرقه قائل شدهاند، خود را اهل حقیقت و فقها را اهل شریعت و ظاهر میشمارند (زرینکوب، 1389، ص162). صوفیان قزلباش به اجرای فریضههای مذهبی؛ مانند نماز و روزه پایبند نبودند. افزون بر اینکه آنان به شرابخواری و طرب، ساز و آواز علاقمند بودند. در آیین سماع نیز به رقص و پایکوبی میپرداختند؛ گر چه شاه طهماسب با سختگیریهای خود کوشید قزلباشان را به راه شریعت بکشاند، ولی بعد از مرگش صوفیان قزلباش همچنان به گذشته بازگشتند و مانند شاهان صفوی بعد از شاه طهماسب به ارتکاب مناهی پرداختند (پارسادوست، 1381، ص851). «شاردن» در سیاحتنامه خویش به بیان برخی از آداب و توصیف مجالس رقص و سماع متصوفه پرداخته است (شاردن، 1338، ج5، ص288). 4. توجه صوفیان به خانقاه که طبعاً مورد رضایت علما نبود، تلاش هر چه بیشتر علما برای کشیدن مردم به مسجد به دلیل حفظ و دلبستگی مردم به مذهب را موجب میشد (پارسادوست، 1381، ص851). البته در تاریخ تصوف، مساجد نیز مورد استفاده صوفیان بودهاند. علت استفاده آنها از مساجد هم آن بود که اولاً در قرون نخستین اسلامی، مرکزی رسمی به نام خانقاه، وجود نداشت و ثانیاً به خاطر جایگاه تبلیغی مساجد از این موقعیت نیز استفاده کرده و اصول و اندیشههای تصوف را در مساجد ابراز و القاء میکردند، البته گاهی در ضمن طرح مسائل طریقت، برخی سخنان و اعمال صوفیانه در مساجد به مذاق فقیهان خوش نمیآمد و مناظرات و درگیریهایی بین آنها رخ میداد که به ناچار برای گریز از چنین پیشآمدهایی یا به علتی دیگر صوفیان بغداد در محل «شونیزیّه»، مسجدی خاص برای خود بنا کرده و در آنجا جمع میشدند. از آن پس، شونیزیّه به صورت مسجد و مدفن صوفیان در بغداد شهرت یافت و مقرّ صوفیان گردید (کیانی، 1380، ص78). نخستین کسی که علناً در دولت صفویّه با صوفیه درافتاد و عقاید خرافی آنها را به باد انتقاد گرفت، عالم عظیمالشّأن ملا محمدطاهر قمی؛ استاد اجازه علامه مجلسی بود که شیخ الاسلام قم بوده و از محدثین نامور به شمار میآمد. چنانکه خود میگوید نخست بیعلاقه به صوفیه نبوده، ولی بعدها که پی به فساد مشرب آنها میبرد سرسختانه به مبارزه با آنان قیام میکند، البته او در مبارزه خود با صوفیه، چندان توفیقی نیافت و فقط توانست زمینه را برای شاگردش؛ علامه مجلسی آماده سازد که بعد از وی راه او را دنبال کرد و عملاً جلوی بدعتهای آنها را گرفت (دوانی، 1375، ص125). علامه مجلسی که منصب شیخ الاسلامی را بر عهده دارد در زمان شاه سلطانحسین؛ آخرین شاه صفوی (1135-1105ق) با اقدامات عملی و آثار قلمی خود به رویارویی و مبارزه بیامان با صوفیه و دراویش صفوی پرداخت. او در مذمت صوفیان در لمحة دهم کتاب «عین الحیوة» به بدعتهای آنها اشاره کرده و مینویسد: اما آن نحو خاص (از ذکر خفی) که ایشان اختراع کردهاند هیئت مخصوصی است و چنین هیئتی تا به سند معتبری از شارع نرسیده باشد به عنوان عبادتکردن، بدعت است؛ چنانچه در تعریف بدعت دانستی و در هیچ حدیثی از احادیث شیعه آن هیئت وارد نشده است و در کتاب حدیث سنّیان نیز ندیدهام... (مجلسی، بیتا، ص237). البته باید توجه داشت که مبارزه با صوفیگری بهمعنای نفی تصوف بهطور کامل نیست. توجه به این مطلب نکته مهمی است که علامه مجلسی از آن غافل نبوده است. او در رسالهای به بیان طریق فقها و صوفیه پرداخته و به دفاع از صوفی واقعی میپردازد و میگوید: این جماعت زبده مردمند و لکن چون در هر سلسله، جمعی داخل میشود که آنها را ضایع میکنند و در هر فرقه از سنی و شیعه و زیدی و صاحب مذاهب باطله میباشند، تمییز میان آنها باید کرد؛ چنانکه علما که اشرف مردمند میان ایشان بدترین خلق میباشند... همچنین میان صوفیه سنی و شیعه و ملحد میباشد... دوم آنکه صوفیة شیعه، همیشه علم و عمل و ظاهر و باطن را با یگدیگر جمع میکردهاند... و باید دانست که آنها که تصوف را عموماً نفی میکنند از بیبصیرتی ایشان است که فرق نکردهاند میان صوفیه حقه شیعه و صوفیه اهل سنت؛ چون اطوار و عقاید ناشایست از آنها دیده و شنیدهاند و گمان میکنند که همه چنینند (معصوم علیشاه، بیتا، ج1، ص281، 282و284). ازاینرو، برخی از جمله سیدحیدر آملی که متوفای بعد از (794ق) میباشد، برای اولینبار میان تصوف و تشیّع، تلفیق ایجاد کرده و آن را یکی دانستند (الشیبی، 1982م، ج2، ص91 و 104). او با نگارش آثاری از جمله «جامعالاسرار و منبعالانوار» همانگونه که خود بیان نموده در صدد اثبات این مطلب است که شیعه همان صوفیه و صوفیه همان شیعه است: «وکان الغرض من ذلک ان یصیر الشیعة صوفیة و الصوفیة شیعة» (آملی، 1368، ص611). اگر چه ما در دوره صفویه، شاهد گرایشها و بهکاربردن اصطلاحات صوفیانه در بین برخی از علمای این دوره میباشیم، ولی همواره رویکرد فقها با توجه به راهیابی برخی از عقاید نادرست در بین صوفیه بر تبیین دیدگاهها و عقاید نادرست صوفیه بوده است. از این روست که فقها از اینکه به نام صوفی نامیده شوند و یا چیزی که باعث ترویج مذهب صوفیه شود ناخشنود بودهاند. این رویکرد به خوبی از رساله علامه مجلسی که در ضمن آن مطالبی را راجع به پدرشان مینویسند قابل استفاده است (مجلسی، 1362، متن عربی، ص40؛ متن ترجمه، ص39). سیر تحول جامعه از تصوف به تشیّع خالص بیتردید گرایش دولت صفوی به تشیّع و تبعاً علمای شیعی، معلول علل و عواملی میباشد که پای علما را در ساختار سیاسی حکومت بیش از پیش، باز کرد و زمینه حضور آنان را فراهم ساخت که شاید در این خصوص، سه نکته، نقش پررنگتری داشته باشند. از یک سو، هنگامی که مبارزات خاندان شیخ صفیالدین، رنگ سیاسی به خود گرفت روشن شد که بعد از این نمیتوان صرف مراد و مریدی، عالم تصوف را که به دور از حوادث و جریانهای سیاسی بود الگو قرار داد؛ چرا که مرام آنها عزلت و گوشهنشینی بود و اکنون وقت آن بود که اندیشهای که بتواند با قدرت سیاسی دنیوی، پیوند و ارتباط برقرار کند به صحنه بیاید. برای این کار، تفکر شیعی که در این خاندان و مریدان علوی آن در آسیای صغیر، زمینه و سابقهای داشت فرصت بروز یافت. از طرفی حکومت سیاسی که قدرت را در اختیار دارد به خاطر سلطه بر جامعه مسلمان، نیازمند وجود شرع و قوانین فقهی لازم بود. همه مردم، صوفیمشرب نبودند تا بینیاز از این امور باشند مردم دارای زراعت، تجارت و به کسب و کار مشغول بودند و طبعاً در منازعات به قاضی و فقیه، نیازمند بودند و از سوی دیگر، علما و فقهای اصیل شیعه بودند که تشیّع را به صورتی خالص و بدون آمیختگی با تصوف، ترویج میکردند (جعفریان، 1379، ج1، ص191). صفویه یک قبیله نبود، بلکه یک جریان صوفیانه به صورت قبیلهای بود که به زندگی و تکاپو میپرداخت. آنان رهبران طریقتی یکجانشین و شهری بودند که مبانی عقیدتی و آموزههای صوفیانه و رفتار اجتماعی صوفیان را پرورش میدادند. با این همه آنها پس از ارتقاء به مقام شهریاری، رفته رفته و به ناچار ساخت محدود طریقت را عملاً کنار گذاشتند و برای اداره امور به ساختار دیوانسالاری روی آوردند. به این ترتیب، ساختار دیوانی سدههای نزدیک به خود را که منصب صدر در آن به عنوان منصبی برجسته، پذیرفته شده بود، در خدمت اهداف سیاسی و مذهبی خویش قرار دادند (صفتگل، 1381، ص432 و 596). بنابراین، ازبینرفتن مشروعیت مذهب تسنن و نیاز کشور به یک ایدئولوژی منسجم (نجفی، 1388، ص51) و فقدان ظرفیت در مکتب تصوف برای تدبیر امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم از عمدهترین دلایل گذر دولت صوفی صفوی از تصوف به تشیع و بهکارگیری علما میباشد. هر چند برخی از آموزههای تصوف با تشیع ناسازگاری داشت، اما هر چه زمان رو به جلو میآمد آنها به لحاظ اجتماعی ـ سیاسی، بیشتر به تشیّع متمایل میشدند و همین مسأله باعث میشد تا انگیزة همکاری عالمان دینی با آنها افزایش یابد. طبعاً اگر همکاری دولت صفوی را معلول چنین مؤلفههایی بدانیم از طرف مقابل نیز باید انگیزه و عللی برای همکاری فقهای شیعه با چنین دولتی وجود داشته باشد. منابع و مآخذ 1. آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، قم: اسماعیلیان، 1408ق. 2. آملی، حیدربنعلی، جامع الاسرار و منبع الانوار به انضمام «نقد النقود فی معرفة الوجود»، مصحح عثمان اسماعیل یحیی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ2، 1368ش. 3. الشیبی، کامل مصطفی، الصلة بین التصوّف و التشیّع، بیروت: دارالاندلس، چ3، 1982م. 4. امام خمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چ3، 1379. 5. بحرانی، یوسفبناحمد، لؤلؤة البحرین، قم: مؤسسة آل البیت(ع)، چ2، بیتا. 6. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا عصر حاضر، ترجمة بهرام مقدادی، تهران: مروارید، 1369ش. 7. پارسادوست، منوچهر، شاه طهماسب اول، تهران: انتشار، چ2، 1381ش. 8. تبریزی اصفهانی افندی، میرزا عبدالله، گزارشی از کتاب فیروزه شجاعیه به جهت سدة سنیه سلطان حسینیه، به کوشش رسول جعفریان، بیجا، بینا، 1378ش. 9. جعفریان، رسول، «رویارویی فقیهان و صوفیان در عصر صفویان»، مجله کیهان اندیشه، ش33، آذر و دی 1369ش. 10. -----------، دین و سیاست در دوره صفوی، قم: انصاریان، 1370ش. 11. -----------، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1379ش. 12. جمعی از مؤلفان، تاریخ و جغرافیای تصوف، تهران: نشر کتاب مرجع، 1388ش. 13. حنا فاخوری و خلیل جر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمة عبدالحمید آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چ6، 1381ش. 14. دوانی، علی، مهدی موعود، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ27، 1375ش. 15. ذبیح زاده، علینقی، مرجعیت و سیاست در عصر غیبت، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1384ش. 16. رجبی، محمدحسن، «آراء فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومتها»، مجله تاریخ و تمدن اسلامی، ش9، بهار و تابستان 1388ش. 17. زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران: امیرکبیر، چ14، 1389ش. 18. سیبیلا شوستر والسر، ایران صفوی از دیدگاه سفرنامههای اروپائیان، ترجمة غلامرضا ورهرام، تهران: امیرکبیر، 1364ش. 19. سیوری و دیگران، صفویان، ترجمة یعقوب آژند، تهران: مولی، 1380ش. 20. سیوری، راجر، ایران عصر صفوی، ترجمة کامبیز عزیزی، تهران: نشر مرکز، چ18، 1388ش. 21. شاردن، ژان، دائرة المعارف تمدن ایران (سیاحتنامه شاردن)، ترجمة محمد عباسی، تهران: امیرکبیر، 1388ش. 22. صفتگل، منصور، ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران صفوی، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1381ش. 23. کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران: طهوری، چ2، 1380. 24. لاپیدوس، ایرا ام، تاریخ جوامع اسلامی از آغاز تا قرن هجدهم، ترجمة محمود رمضانزاده، مشهد: آستان قدس رضوی، 1376ش. 25. مجلسی، محمدباقر، اعتقادات دین اسلام، مترجم و ناشر سیدباقر نجفی یزدی، چ2، 1362ش. 26. ------------، حق الیقین، تهران: اسلامیه، بیتا. 27. ------------، عینالحیوة، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه، بیتا. 28. محقق کرکی، رسالة قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق. 29. مزاوی، میشل م. پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر گستره، 1363ش. 30. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج14 (خدمات متقابل اسلام و ایران)، تهران: انتشارات صدرا، چ3، 1377ش. 31. معصوم شیرازی، محمد (معصوم علیشاه)، طرائق الحقایق، تصحیح محمدجعفر محجوب، تهران: انتشارات سنایی، چ2، بیتا. 32. نجفی، موسی و فقیه حقانی، موسی، تاریخ تحولات سیاسی ایران (بررسی مؤلفههای دین، حاکمیت، مدنیت و تکوین دولت ـ ملت در گستره هویت ملی ایران)، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چ6، 1388ش. محسن فتاحی اردکانی: سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب. فصلنامه حکومت اسلامی شماره 69. ادامه دارد/
http://fna.ir/LZYH4F
94/10/29 - 05:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
بررسی چند حدیث شبهه ناک درباره عدالت آفتاب عالمتاب -بخش اول تهمت های ناروا برای ایجاد ابهام در دوران ظهور
بررسی چند حدیث شبهه ناک درباره عدالت آفتاب عالمتاب -بخش اولتهمت های ناروا برای ایجاد ابهام در دوران ظهورعدالت ریشه در فطرت انسان دارد هر انسانی به طور فطری تشنه عدالت است این تشنگی و شیفتگی از اعماق وجود او نشأت میگیرد اشاره آیا مهدی موعود بنقش قاعدة «نفی سبیل» در توسعة جوامع اسلامی - بخش اول قاعده نفی سبیل و توسعه
نقش قاعدة نفی سبیل در توسعة جوامع اسلامی - بخش اولقاعده نفی سبیل و توسعهقاعده نفی سبیل به معنای نفی تشریعی هر گونه سلطه و استیلای کفار بر مسلمانان است چکیده &بررسی و تحلیل آیین فرقۀ اهل حق - بخش اول مؤسس و آیین و خاندان اهل حق
بررسی و تحلیل آیین فرقۀ اهل حق - بخش اولمؤسس و آیین و خاندان اهل حقفرقۀ اهل حق یک گروه دینی ایرانی با اعتقادات گرایش ها و آداب و متون مذهبی خاصی است که در میان طوایف لر کرد و ترک زبان پیروانی دارند چکیده فرقۀ اهل حق یک گروه دینی ایرانی با اعتقادات گرایش ها و آداب و منشانه شناسی لایه ای آیات قرآن کریم با توجه به روابط درون متنی و بینامتنی- بخش اول نشانه شناسی لایه ای آیات قرآ
نشانه شناسی لایه ای آیات قرآن کریم با توجه به روابط درون متنی و بینامتنی- بخش اولنشانه شناسی لایه ای آیات قرآن کریمابعاد گوناگون معنایی نص قرآن کریم در روابط درون متنی و بینامتنی و به واسطة تعدد لایه ها و سطوح مختلف دلالی آن در دو محور عمودی و افقی حاصل می شود چکیده قرآن به عنوعلمای تشیع و تسنن باید همگرا باشند نه واگرا
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۲ ۰۴ مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه سلمان سیستان و بلوچستان گفت علمای تشیع و تسنن باید همگرا باشند نه واگرا زیرا با وحدت یکپارچه زمینه موفقیت در عرصههای اقتصادی امنیتی و اجتماعی حاصل میشود به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه سیستانمعرفی مشاغل جنسیتی از منظر اسلام - بخش اول دیدگاه ها در مورد رابطه شغل و جنسیت
معرفی مشاغل جنسیتی از منظر اسلام - بخش اولدیدگاه ها در مورد رابطه شغل و جنسیتمشاغل جنسیتی نوعی از مشاغلی است که در آن جنسیت در کنار سایر شرایط بهعنوان شرط احراز شغل محسوب میشود چکیده مشاغل جنسیتی نوعی از مشاغلی است که در آن جنسیت در کنار سایر شرایط بهعنوان شسیرى در ادله نقلى صدرالمتألهین بر وحدت شخصى وجود - بخش اول شواهد قرانی بر وحدت شخصی وجود
سیرى در ادله نقلى صدرالمتألهین بر وحدت شخصى وجود - بخش اولشواهد قرانی بر وحدت شخصی وجودنظریه وحدت وجود ـ که تبارى عرفانى دارد ـ در حکمت متعالیه صدرایى جایگاهى مهم را به خود اختصاص داده است چکیده یکى از مهم ترین مسائل مطرح در فلسفه بحث درباره وحدت و کثرت وجود است از قولتبیین شناخت عقلى خدا در قرآن - بخش اول علل پیدایش باور به امتناع شناخت خدا
تبیین شناخت عقلى خدا در قرآن - بخش اولعلل پیدایش باور به امتناع شناخت خداقرآن اصل وجود خدا را بى نیاز از استدلال مى داند و آن را به عنوان مسئله مطرح نکرده است اما استدلال ضمنى بر اثبات وجود خدا در قرآن وجود دارد استدلال بر توحید اله مکرر در قرآن آمده که ازجمله آنها مى توان بهسیر تکاملی اعمال ولایت فقها در تاریخ معاصر ایران - بخش اول اداره امور حقوقی و قضایی بر مبنای ولایت فقیه
سیر تکاملی اعمال ولایت فقها در تاریخ معاصر ایران - بخش اولاداره امور حقوقی و قضایی بر مبنای ولایت فقیهبحث ولایت فقیه و نیابت عامه فقها از گذشته در بابهای مختلف کتب فقهی و روایی شیعه مطرح بوده است چکیده ولایت فقیه و نیابت عامه فقها و نیابت خاصه اصحاب از عصر ائمه در کلامضرورت تعامل بین دولت و بخش خصوصی
اکوفارس در آستانه اجرایی شدن برجام و به تبع آن تحقق دست کم بخشی از انتظارات مردم همزمان با ادامه تنش سیاسی ریاض- تهران خبرهای گزنده ای به گوش می رسد به گزارش اکو فارس و به نقل از روزنامه جهان صنعت در نشست سراسری اصناف ایران که با حضور استاندار تهران برگزار شد بحث اصلی بر محور-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها