تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850454978




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی چند حدیث شبهه ناک درباره عدالت آفتاب عالمتاب - بخش سوم و پایانی احادیث منقول از بدعت گذاران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسی چند حدیث شبهه ناک درباره عدالت آفتاب عالمتاب - بخش سوم و پایانی
احادیث منقول از بدعت گذاران
بعضی از احادیث غیرقابل اعتماد و استناد است که توسط شیادان، دروغ پردازان، بدعت گذاران، دوستان نادان و دشمنان کاردان جعل و نقل شده است.

خبرگزاری فارس: احادیث منقول از بدعت گذاران



  چند نمونه از احادیث منتشر شده از سوی افراد مجهول و ناشناخته احمدبن محمد ایادی ((ایادی)) لقب دو تن می‌باشد، که یکی معروف و دیگری مجهول است: 1. ایادی معروف، ((احمدبن ابی داود بن جریر)) قاضی القضاه معتصم و الواثق می‌باشد، که فتنه ((خلق قرآن)) از بدعت‌های او می‌باشد که وسیله کشته شدن افراد بی‌شماری گردید.165 هنگامی که وضع او را از احمد حنبل پرسیدند، گفت: ((سوگند به خدای بزرگ که کافر است)).166 2. ایادی مجهول: ((احمدبن محمد ایادی)) می‌باشد، که در هیچ‌یک از کتب رجال عنوان نشده و به اصطلاح مهمل است؛ چون مدحی و یا قدحی در حق او به ما نرسیده است. فقط یک بار در طریق نجاشی به ((محمدبن علی بن جاک)) قرار گرفته است.167 مرحوم آیت الله حاج شیخ موسی زنجانی فرموده: از این نظر که حمزه بن قاسم کتاب‌هایِ محمدبن علی بن جاک را از او نقل کرده، ظاهر این است که می‌توان به او اعتماد کرد.168 ولی همه هیجده حدیثی که از طریق او به دست ما رسیده، ((مرفوعه)) می‌باشد؛ یعنی او سلسله سندش را ذکر نکرده و روایات مرفوعه حجت نمی‌باشد، مگر در مواردی که رفع کننده از امثال ((ابن ابی‌عمیر)) باشد، که برخی از بزرگان مرسلات او را حجت و مستند دانسته‌اند.169 پس روایاتی که توسط احمد بن محمد ایادی، آن‌هم به صورت مرسل نقل شده، ارزش اعتماد و استناد را ندارد. واقع شدن او در طریق نجاشی نیز موجب تقویت او نمی‌گردد؛ زیرا بر اساس نقل اردبیلی در جامع الرواه، در نسخه میرزا محمد استرآبادی،170 به جای ((احمدبن محمد ایادی))، ((محمد بن احمد ایادی)) بوده است.171 از احمد بن محمد ایادی تعدادی حدیث پیرامون حضرت بقیّه الله(عج) روایت شده، که از نظر سند از اعتبار ساقط است، ولی از نظر مضمون، برخی درست و برخی دیگر نادرست است. شماری از این احادیث را ((علی بن عبدالحمید نسابه)) در کتاب ((الأنوارالمضیئه)) آورده است.172 تعداد هیجده حدیث از آن‌ها را نیلی در منتخب173 نقل کرده174، و به همان تعداد علامه مجلسی(ره) در بحارالانوار نقل فرموده است.175 ما در این‌جا به چند نمونه از این احادیث اشاره می‌کنیم: یک ـ احمدبن محمد ایادی به صورت مرفوعه (مرسل) در ضمن یک حدیث طولانی از امام باقر(ع) نقل می‌کند که فرمود: گروهی از بنی امیه از لشکر قائم(ع) شکست خورده، به پادشاه روم پناهنده می‌شوند. آن‌ها به این شرط به آن‌ها پناه می‌دهند که به آیین مسیحیت وارد شوند، صلیب بر گردن بیفکنند، زنّار به کمر ببندند، از گوشت خوک استفاده نمایند، مشروب بخورند و به آن‌ها (مسیحیان) دختر داده، از آن‌ها دختر بگیرند... حضرت قائم(عج) آن‌ها را از چنگ مسیحیان در می‌آورد، مردانشان را می‌کشد و شکم زنان حامله‌شان را می‌شکافد و صلیب‌هایشان را بر فراز نیزه می‌زند!!176 این روایت از درجه اعتبار ساقط و مجعول است؛ زیرا:  1. راوی ناشناخته و روایت مهمل است. 2. تعدادی از راویان یاد نشده، روایت مرفوعه می‌باشد. 3. متن آن بسیار مستهجن است؛ زیرا رفتاری که از کسانی مثل حجاج بن یوسف ساخته است، به امام رئوف و مهربانی چون یوسف زهرا نسبت داده شده است. 4. از نظر فقه اسلام، اگر زنی عمل ناشایستی انجام دهد و از گناه حامله شود، تا زایمان نکرده، او را نمی‌توان رجم کرد. زنی به خدمت مولای متقیان آمد و اعتراف به گناه کرد و تقاضای اجرای حکم نمود. امیرمؤمنان(ع) پرسید: آیا شوهر داشتی؟ گفت: آری. فرمود: آیا شوهرت در سفر بود؟ گفت: نه. فرمود: پس برو تا بچه‌ات را به دنیا بیاوری. پس از مدتی آمد و همان گفت‌وگو انجام یافت، فرمود: برو دو سال تمام او را شیر بده، آن‌گونه که خدایت فرمان داده. بعد از دو سال آمد و اعتراف کرد و تقاضای اجرای حکم نمود. امام(ع) فرمود: برگرد و او را تربیت کن تا بزرگ شود. به حدی برسد که از بام نیفتد و در چاه سقوط نکند. او در حالی که اشکش جاری بود، برگشت. عمروبن حریث مخزومی از سبب گریه‌اش پرسید، گفت: من چندین بار به خدمت مولایم آمده، از او تقاضای اجرای حکم خدا را کرده‌ام، هر بار آن را برای مدتی به تأخیر انداخته. اینک می‌ترسم پیش از آن‌که بچه‌ام بزرگ شود، مرگم فرا رسد و حکم الهی بر من جاری نشده و من از پی‌آمد گناه تطهیر نشده از دنیا بروم.177 در جایی که شیوه رفتاری امیرمؤمنان(ع) با یک زنِ تبهکار چنین باشد، چگونه ممکن است به امام رئوف و مهربانی که سیره‌اش مطابق روایات، همان سیره جد بزرگوارش امیرمؤمنان(ع) خواهد بود178، چنین رفتار ناشایستی را نسبت داد؟! 5. امیرمؤمنان(ع) به هنگام تشریح عملکرد سفیانی در آستانه ظهور می‌فرماید: سفیانی به فرمانده سپاهش دستور می‌دهد که به سوی مدینه حرکت کند. او نیز وارد مدینه شده، 400 تن از قریش را قتل عام می‌کند، شکم‌ها را می‌شکافد و کودکان را از دمِ تیغ می‌گذراند.179 6. ابن عباس نیز در این باره می‌گوید: سفیانی خروج کرده، می‌جنگد، تا جایی که شکم زنان را پاره می‌کند و کودکان را در دیگ‌ها می‌جوشاند.180 احمدبن محمد ایادی مجهول، عملکرد سفیانی را از روی عمد یا خطا به یوسف زهرا، حجت خدا، مظهر رحمت و رأفت ایزد یکتا، نسبت داده است! 7. براساس روایات، در روزهای آغازین قیام، حضرت بقیه‌الله(عج) لشکری به سوی روم گسیل داشته، روم را فتح می‌کند، مسجدی در آن‌جا بنیان می‌نهد و یکی از یارانش را به عنوان نماینده خویش در آن‌جا نصب می‌کند.181 بنابراین دیگر دولت رومی در کار نیست که ورشکسته‌های اموی به او پناهنده شوند. دوـ احمدبن محمد ایادی، به صورت مرسل (مرفوعه) از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: ((یَقْتُلُ القائِمُ(ع) حَتّی یَبْلُغَ السّوقَ182؛ قائم(ع) به قدری می‌کشد که به سوق برسد.)) در مورد ((سوق)) دو احتمال است: الف) سُوق: جمع ساوق، به معنای ساق پا. ب) سُوَق: جمع سُوقَه، به معنای افراد معمولی.183 اگر ((سوُق)) باشد، یعنی: به قدری می‌کشد که خون به ساق پا می‌رسد!! و اگر ((سُوَق)) باشد، یعنی: به قدری می‌کشد که نوبت به افراد عادی (غیرنظامی) می‌رسد!! 1. کسی که این حدیث را جعل کرده، ظاهراً از گستره واژه‌ای که ساخته چیزی متوجه نشده است. در سابق که همه حجاج برای ذبح قربانی شخصاً به مسلخ (قربانگاه) می‌رفتند، این معنی را با چشم خود دیده بودند که در مسلخ‌های بسیار محدود منی، بیش از یک میلیون گوسفند ذبح می‌شد و هرگز خون به قوزک پا نمی‌رسید، چه رسد به این‌که برسد به ساق پا!! 2. جعل کننده حدیث غفلت داشته از این‌که هدف از قیام حضرت، اصلاح و ارشاد است، نه قتل و فساد. 3. او غفلت کرده از این‌که در قوانین جنگی اسلام تعرّض به افراد غیر نظامی محکوم است. 4. در ادامه حدیث آمده: یکی از عموزادگان حضرت که از شوکت خاصی برخوردار است، به آن حضرت عرض می‌کند:  ((شما مردم را همانند چهارپایان از خود رم می‌دهید))!! آیا شیوه حضرت ((جذب)) است یا ((دفع))؟ 5. قرآن کریم در مقام امتنان بر امت و تکریم پیامبر رحمت می‌فرماید: (فَبِما رَحْمَه مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ، وَلَوْ کُنْتَ فَظاً غَلیظَ القَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ(184  از رحمت خدا بر آنها نرم و مهربان شدی، اگر تند و سنگ‌دل بودی، از اطرافت پراکنده می‌شدند. مگر نه این است که حضرت مهدی(عج) ادامه دهنده راه پیامبر، احیاگر سنت آن حضرت و اجراکننده شریعت نبوی است. 6. این حدیث معارض است با بیان رسول اکرم(ص) که می‌فرماید: ((امت به او پناه می‌برد؛ آن‌گونه که زنبوران عسل به ملکه خود پناه می‌برند)).185 7. این حدیث معارض است با حدیث رسول اکرم(ص) که می‌فرماید:  ((امت من به او پناه می‌برد، همان‌گونه که پرندگان به آشیانه‌های خود)).186 8. در ادامه حدیث آمده که یکی از کارگزاران حضرت به شخصی معترض می‌گوید:  ((ساکت شو، وگرنه گردنت را می‌زنم))! جعل کننده حدیث چقدر جاهل و از شیوه اهل‌بیت، به ویژه از سلوک آنان با معترضان، بی‌خبر بوده است. سه‌ـ احمدبن محمد ایادی به امام باقر(ع) نسبت می‌دهد که حضرت قائم(عج) به شیوه حضرت آدم(ع) داوری می‌کند. گروهی از یارانش اعتراض می‌کنند، آن‌ها را گردن می‌زند. آن‌گاه به شیوه حضرت داوود(ع) داوری‌می‌کند و معترضان را گردن می‌زند. سپس به شیوه حضرت ابراهیم(ع) داوری می‌کند و معترضان را گردن می‌زند. آن‌گاه به شیوه پیامبر(ص) داوری‌می‌کند، دیگر کسی اعتراض نمی‌کند.187 1. در ذیل حدیث چهارم محمدبن علی کوفی، به تفصیل درباره قضاوت داوودی سخن گفتیم و دیگر تکرار نمی‌کنیم. 2. امین الاسلام طبرسی در پاسخ اهل خلاف در مورد قضاوت داوودی می‌فرماید: آن‌چه روایت شده که آن حضرت به حکم حضرت داوود داوری می‌کند و مطالبه بیّنه نمی‌کند، قطعی نیست و اگر صحیح باشد، تأویلش این است که در قضاوت به علم خود عمل می‌کند.188 3. آیت الله صافی نیز آن را پسندیده و در اثر ارزشمند خود آورده است.189 4. آیت الله شیرازی نیز در مقام اثبات قطعی نبودن آن، فرموده: نخست: حضرت داوود(ع) تنها یک مرتبه بر طبق علم خود قضاوت کرد و دچار مشکل شد. دوم: این روش با شیوه قضایی رسول خدا(ص) منافات دارد.190 5. مرحوم صدر معتقد است که سیره قضایی حضرت بقیه الله ـ ارواحنافداه‌ـ همان سیره قضایی رسول اکرم(ص) می‌باشد؛ جز این‌که یک‌بار برای آزمودن یاران، سیره قضایی حضرت داوود(ع) را به کار می‌بندد.191 6. علامه مجلسی نیز نظر مرحوم طبرسی را پسندیده، عیناً در بحار آورده است.192 این‌ها چند نمونه بود از یک فرد مجهول الهویّه، که احادیثی جعل کرده، بدون ذکر سند (به صورت مرسل) به معصومین(ع) نسبت داده است. و اینک یک نمونه از یک فرد وابسته به یکی از مذاهب باطله: علی بن ابی حمزه بطائنی او یکی از پایه‌گذاران واقفیّه است و اینک نمونه‌ای از گفتار علمای رجال پیرامون وی: 1. مرحوم نجاشی: از امام صادق(ع) روایت کرده، سپس قائل به وقف شد و خود یکی از ارکان واقفیه می‌باشد.193 2. ابن الغضائری: خدایش لعنت کند که پایه واقفیه است و شدیدترین مردمان از لحاظ عداوت و دشمنی با حجتِ خدای پس از امام کاظم(ع) ـ یعنی امام رضا(ع) ـ است.194 3. شیخ طوسی: علی بن حمزه بطائنی واقفی مذهب است.195 4. و هم‌چنین فرمود: او از اول کسانی بود که مذهب واقفی را بنیاد نهادند، علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد قندی و عثمان بن عیسی رواسنی بودند، به طمع مال دنیا.196 5. مرحوم کشی: امام رضا(ع) در مورد ابن ابی حمزه فرمود: آیا دروغِ او بر شما آشکار نشد؟ مگر او نمی‌گفت که سرِ مهدی (مهدیِ عباسی) به عیسی بن موسی اهداء می‌شود و او صاحب سفیانی است؟! همو می‌گفت که امام کاظم بعد از هشت ماه رجعت می‌کند!!197 6. کشی: امام رضا(ع) پس از مرگ علی بن ابی حمزه فرمود: از او پرسیدند که بعد از امام کاظم(ع)، امام کیست؟ گفت: من بعد از او امامی نمی‌شناسم. پس ضربه‌ای بر او زدند که قبرش پر از آتش شد و در حدیث دیگر: قبرش از آتش مشتعل شد.198 7. شیخ طوسی: در محضر امام رضا(ع) از وی یاد کردند، فرمود: علی بن ابی حمزه می‌خواست که خداوند در آسمان و زمین پرستیده نشود، ولی خداوند اراده فرمود که نورش را به کمال برساند؛ اگرچه آن مشرکِ ملعون نخواهد.199 8. علی بن بابویه: به هنگام ارتحال حضرت موسی بن جعفر(ع) در نزد هر یک از کارگزاران آن حضرت اموالی بود، هفتاد هزار دینار در نزد ((زیاد قندی))، سی‌هزار دینار نزد ((علی بن ابی حمزه))، و... هنگامی که امام رضا(ع) این پول‌ها را از آنها مطالبه کردند، گفتند که پدرت نمرده است.200 9. شیخ طوسی از یونس بن عبدالرحمن روایت کرده که گفت: چون بعد از درگذشت امام کاظم(ع) امامت حضرت رضا(ع) بر من ثابت شد، مردم را به امامت آن حضرت فرا می‌خواندم. زیاد قندی و ابن ابی حمزه کسی را به نزد من فرستادند و گفتند: از این دعوت و تبلیغ چه منظوری داری؟ اگر منظور تو پول باشد، ما تو را کفایت می‌کنیم و مبلغ ده هزار درهم برای من ضمانت کردند. چون نپذیرفتم با من به دشمنی برخاستند.201 10) ابن شهرآشوب از ((حسن بن علی وشّا)) روایت کرده که روزی در مرو امام رضا(ع) مرا فرا خواند، پس فرمود: ای حسن، امروز علی بن ابی حمزه بطائنی در گذشت و همین الان او را وارد قبر کردند. دو فرشته بر او وارد شد. از او در مورد خدا و پیامبر و امامان سؤال کردند، همه را پاسخ داد و امامان را تا موسی بن جعفر(ع) بر شمرد. پرسیدند: بعد از او؟ زبانش بند آمد، او را آزردند. باز هم پرسیدند، ساکت شد، گفتند: آیا موسی بن جعفر به تو چنین امر فرموده است؟! پس با تازیانه‌ای آتشین بر سرش کوبیدند، قبرش پر از شعله‌های آتش شد،‌تا روز رستاخیز. حسن وشّا گوید:  من از محضر امام(ع) بیرون آمدم، آن روز و آن ساعت را تاریخ گذاشتم، طولی نکشید که نامه‌های کوفیان واصل شد. در آن نامه‌ها از درگذشت بطائنی در همان روز و دفن او در همان ساعت خبر داده بودند.202 اکنون که با شمّه‌ای از سلوک رفتاری، اعتقادی و عاقبت به شرّ شدن بطائنی آشنا شدیم، به یک حدیث منقول از وی اشاره می‌کنیم: علی بن ابی حمزه، از ابوبصیر، از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: چون قائم(عج) خروج کند، در میان او، عرب و قریش، چیزی جز شمشیر نباشد. از آن‌ها جز شمشیر دریافت نکند و به آنها جز شمشیر ارزانی ندارد. چرا درباره خروج او شتاب می‌کنید؟ به خدا سوگند جامه‌اش جز (جامه) درشت، خوراکش جز جُوِ خشن ــ سبوس ناگرفته و بدون خورشت ــ و شیوه زندگی‌اش جز شمشیر و مرگ در زیر ضربات شمشیر نمی‌باشد.203 فرازهای این حدیث در ضمن حدیث سوم و پنجم محمدبن علی کوفی نقل شد و نقاط ضعف آن‌ها در زیر آن دو حدیث بیان گردید. قطره‌ای از دریا این‌ها قطره‌ای از اقیانوس، مشتی از خروار و اندکی از بسیار احادیث غیرقابل اعتماد و استنادی است که توسط شیادان، دروغ پردازان، بدعت گذاران، دوستان نادان و دشمنان کاردان جعل و نقل شده است که ما صرفاً برای آگاهی دوستان آگاه، شیعیان درد آشنا، منتظران درد هجران کشیده و چشم به راهانِ شیفته و شیدایِ یوسف زهرا، حجّت خدا، محبوب دل‌ها، معدن جود و سخا، مظهر رحمت و رأفت خدا، احیاگر سنت و شریعت رسول خدا(ص)، یکتا مصلح جهان از عترت طاها، حضرت ولیّ عصر، ناموس دهر، امام زمان(عج) همراه با نقد و بررسی تقدیم گردید، تا عزیزان با دیدن یک یا چند حدیث در یک کتاب معتبر یا مشهور، تصوّر شیوه رفتاری خشونت آمیز در سیره آن امام رئوف و مهربان نکنند. از صاحبان قلم و بیان انتظار می‌رود که بیش از پیش در سند و متن احادیث که در تألیف، ترجمه، ارشاد و هدایت خود به آن‌ها استناد می‌کنند، بررسی کنند. تا دچار نقل احادیث مجعول نشوند که نقل حدیثی پس از یقین به مجعول بودن آن ـ جز برای نقد و بررسی ـ‌حرام و از مصادیق اعانت براثم، اشاعه فحشا و اضلال مسلمانان می‌باشد.204 رسول خدا(ص) در این باره می‌فرماید: ((کسی که روایتی از من نقل کند، در حالی که می‌داند دروغ است، او نیز در زمره دروغ پردازان می‌باشد)).205 به امید روزی که آن مظهر رأفت و رحمت حضرت احدیت، آیینه تمام نمای شفقت و مرحمت حضرت ختمی مرتبت، یادآور سیرت و عطوفت میرِ هدایت، صدرنشین سریرِ عدالت ظهور کرده، ظلم، فساد، تبعیض، فقر، جهل، خفقان و همه مظاهر خشونت را از سرتاسر گیتی بزداید. حکومت واحد جهانی را براساس عدالت، آزادی، عواطف انسانی، رأفت و شفقت بشری، بر معیارهای واقعی و مقیاس‌های الهی بنیاد نهد. پی نوشت ها: 165. تاریخ بغداد، ج 4، صص 141- 156.  166. همان، ص 153.  167. نجاشی، رجال، ص 342، رقم 919.  168. الجامع فی الرجال، ج 1، ص 159.  169. مستدرکات مقباس الهدایه، ج 5، ص 361.  170. میرزا محمد استرآبادی، (م 1028 هـ.)، صاحب ((منبع المقال))؛ مصفّی المقال، ص 430.  171. جامع الرواه، ج 2، ص 153، رقم 1145؛ نجاشی، رجال، ص 229. 172. الأنوار المضیئه، تألیف: علم الدین، سید مرتضی، علی بن عبدالحمید نسّابه، از علمای قرن هشتم، که نسخه‌ای از آن در کتابخانه صاحب عبقات (در لکنهو) و نسخه‌ای دیگر در کتابخانه راجه محمدمهدی موجود است. (کتابنامه حضرت مهدی، ج 1، ص 136).  173. بهاءالدین علی بن غیاث الدین عبدالکریم بن عبدالحمید نیلی، منتخب الأنوار المضیئه، (م 790 هـ.) ، کتابنامه، ج 2، ص 684.  174. منتخب الانوار المضیئه، صص 188 - 206.  175. بحارالانوار، ج 52، صص 385 - 391.  176. همان، ص 388.  177. کافی، ج 7، ص 185؛ تهذیب الاحکام، ج 10، ص 9؛ الفقیه، ج 4، ص 22؛ وسائل الشیعه، ج 28، ص 103.  178. کافی، ج 6، ص 444.  179. الملاحم والفتن، ص 57، ب 107.  180. نعیم بن حماد مروزی، الفتن، ص 211، ح 846 .  181. روزگار رهایی، ج 1، ص 499.  182. بحارالأنوار، ج 52، ص 387، ح 203.  183. لسان العرب، ج 6، ص 437.  184. آل عمران، 159. 185. مروزی، الفتن، ص 252؛ الحادی للفتاوی، ج 2، ص 77.  186. دلائل الامامه، ص 445، ح 418.  187. بحارالانوار، ج 52، ص 389، ح 207.  188. إعلام الوری، ج 2، ص 310.  189. منتخب الاثر، ج 2، ص 323.  190. شمیم رحمت، ص 37.  191. تاریخ ما بعد الظهور، ص 820 .  192. بحارالانوار، ج 52، ص 382.  193. نجاشی، رجال، ص 249، رقم 656.  194. ابن غضائری، رجال، ص 83، رقم 107.  195. شیخ طوسی، فهرست، ص 161، رقم 418.  196. طوسی، الغیبه، ص 63 ، ح 65 .  197. اختیار معرفه الرجال، ص 406 ، رقم 760.  198. همان، ص 444، رقم 833 - 834 .  199. شیخ طوسی، الغیبه، ص 70، ح 75.  200. الامامه والتبصره، ص 213، ب 16، ح 66.  201. طوسی. الغیبه، ص 64، ح 66.  202. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 365.  203. نعمانی، الغیبه، ص 234، ب 13، ح 21؛ بحارالانوار، ج 52 ، ص 355 ، ح 116.  204. مقباس الهدایه، ج 1، ص 417.  205. صحیح مسلم، ج 1، ص 9.  علی اکبر مهدی پور ماهنامه انتظار موعود - شماره 14 انتهای متن/

http://fna.ir/QLJAPL





94/10/25 - 00:15





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن