واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۰
شب «عباس جعفری» برگزار شد و دوستان و همراهان او، با مرور خاطراتی از «مرد طبیعت ایران» یادش را گرامی داشتند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «غلامعباس جعفری» دهم شهریور 1341 در بیمارستان «سعدی» مشهد به دنیا آمد. دورهی ابتدایی تا پایان متوسطه را در همان شهر سپری کرد و در سال 1356 نخستین کلوپ کوهنوردان آزاد مشهد را تأسیس کرد. او تا سال 1367، پیش از مهاجرت به تهران، در زادگاهش روی فعالیتهای کوهنوردی متمرکز شد، جزوهی آموزشی برای کوهنوردان با عنوان «آزادکوه» منتشر کرد، نخستین اساسنامهای را که به فدراسیون کوهنوردی ارائه شده بود، تدوین کرد، برنامهریزی صعودهای گروهی به قلل مرتفع را همراه با گشایش مسیرهای صخرهنوردی آغاز کرد، کلوپ کوهنوردان را در مشهد راه انداخت و کوهنوردی را تدریس و مربیگری کرد. عباس جعفری پس از آنکه به تهران آمد، مدیر روابط عمومی و عضو هیئت رییسهی فدراسیون کوهنوردی ایران شد. در آن سالها دست به کاری زد که امروزه در ایران همزمان با سراسر دنیا انجام میشود؛ نامگذاری روزی به نام «پاکسازی کوهستان» در چهارم مهرماه. او سال 1384 با نخستین زن مسلمان فاتح اورست، «فرخنده صادق» ازدواج کرد. عباس جعفری راهنمای کوهستان و طبیعت بود، عکاسی میکرد و مینوشت. به بسیاری از قلههای داخلی و خارجی صعود کرد؛ صعود زمستانی دیوارهی علمکوه، صعود زمستانی به دماوند و صعود به قلههای کمونیزم هیمالیا، کلیمانجارو در تانزانیا و کونکاگوا. طبیعتمرد ایران در دهم شهریورماه 1388 در کشور نپال هنگام کایاکسواری دچار حادثه شد. عملیات جستوجو برای یافتن او تا کنون نتیجهای نداشته است و هرگز نشانی از او بهدست نیامد. این حادثه باعث شد کتاب «راهیاب بیابانگردی ایران» به انتشار نرسد.
مجلهی بخارا، صدوشصتوهفتمین شب از مراسم خود را به «عباس جعفری» اختصاص داد و این شب نکوداشت را با همکاری بنیاد ملت، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن غار و غارشناسی ایرانیان و موسسههای گردشگری که جعفری با آنها همکاری داشت، در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ساختمان کانون زبان فارسی برگزار کرد. علی دهباشی - سردبیر مجلهی بخارا - در این مراسم از زندگی و فعالیتهای عباس جعفری (کوهنورد، عکاس و ایرانشناس) شرح حالی داد. در ادامه، عباس محمدی، رییس انجمن کوهنوردان ایران و یکی از دوستان عباس جعفری، به بیان خاطراتی از او پرداخت و در بخشی از سخنانش به یادکرد پروفسور «پرویز رجبی» از عباس جعفری (تاریخدان، مترجم و نویسنده) اشاره کرد که گفته بود: «وقتی او را دیدم، از هرچه دربارهی ایران و مردم آن گفتم، دیدم که عباس تا آخرش را رفته است. او زندهیاد یا روانشاد به معنای متعارف نیست ... او نمیمیرد و زنده و شاد است». محمدی ادامه داد: عباس مجموعهای از ویژگیهای کمیاب بود که کمتر در یک شخص واحد جمع میشود، بسیارخوان بود؛ اما خانهنشین نبود. بیابانگرد و راهکوب و کوهپیما بود؛ اما کنارهگیر نبود. خوب مینوشت و عکسهایی میگرفت که در ایجاز و تأثیر به غزل میمانست؛ اما قلم و دیدگاهش را رهنِ صاحبِ نشریههایی نگذاشت که بخواهند او را مقید کنند. راهنمای بنام در طبیعتپیمایی بود؛ اما برای بهدست آوردن پول بیشتر به هر گردشگر و هر برنامهای، بله نگفت. صاحبان ثروت و قدرت بسیاری را میشناخت؛ اما برای آنکه راه ثروتمندی و قدرتمندی را بسپرد، سرسپردهی هیچکسی نشد. ثروت که هیچ، حتی یک زندگی سادهی مطمئن هم نداشت؛ اما چونان غنیترین کسان رهسپار سرزمینهای دور میشد تا جایی نو را ببیند. در ادامه، حمید مؤذنجامی، یکی دیگر از دوستان عباس جعفری، حکایت دیگری را از «گمشدگی» او روایت کرد. بعد هم نوبت به جواد نظامدوست رییس انجمن غار و غارشناسان رسید تا خاطراتش را از مقاوت و تدبیر او در کوهنوردی و صخرهنوردی بگوید. در ادامه هم رسول نوری، دوست عباس جعفری از دلتنگیهای پنج سالهاش گفت. شب عباس جعفری با پخش کلیپی شامل عکسهای او به پایان رسید. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]