محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829838771
مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش دوم و پایانی دورى از لجاجت و بحث هاى بى ثمر با مراجع
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش دوم و پایانی
دورى از لجاجت و بحث هاى بى ثمر با مراجع
با وجود اهتمام اسلام به مشاوره و جایگاه والاى مشاور در اسلام، امر در هر مشاوره اى جارى نبوده و رعایت مسائل اخلاقى معلومى در این زمینه لازم است؛ بیش ترین این مسائل در رابطه مشاور با مراجع مطرح است.
. ارائه مشاوره عمیق پشتوانه عمیق در کارها بر اتقان و استحکام آن خواهد افزود. اسلام به سعى و عمیق بودن در تمام کارها، ازجمله مشاوره، توصیه کرده است. در حدیثى از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: بر مشاور لازم است که سعى کامل و عمق در رأى دادن داشته باشد و بر عهده او ضمانت در پیروزى نیست (تمیمى آمدى، 1366، ص 443). در روایت دیگرى، امام صادق علیه السلام مى فرمایند: اگر از تو مشورت کنند، فکرت را به کار بر و تا فکر نکرده اى و بر یک رأى ثابت قدم نشده اى تصمیم نگیر و اقدام نکن و جواب مشورت را نگو تا برخیزى و بنشینى و بخورى و بخوابى و نماز بگزارى و در این مدت درباره امر مورد مشورت فکر و دانش خود را به کار برى، که هر کس درباره مشورت کننده خود خیرخواهى کامل و خالص نداشته باشد، خداوند رأى و عقلش را سلب نموده و امانت دارى را از او بگیرد (مجلسى، 1404ق، ج 73، ص 271). در این حدیث، تعبیر نشستن و برخاستن و خوردن و خوابیدن و نماز گزاردن قبل از ارائه راهکار، کنایه از وقت گذارى و تأمل کافى و عجله ننمودن در آن مى باشد. مشاورى که به ارائه راهکار یا نظرى که فاقد پشتوانه علمى است مى پردازد و یا بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف قضیه، مبادرت به مشاوره مى نماید، قابل ملامت خواهد بود. گاهى این رأى نسنجیده ناشى از عجله مشاور در ارائه راهکار و سخن گویى بى فکر و بى تأمل است. این امر نیز در سخن ذکرشده امام صادق علیه السلام مورد ملامت واقع شده است. همچنین این امر گاهى از تمایل به کسب رضایت مراجع، به هر نحوى که باشد، ناشى مى شود؛ درحالى که در ادامه همین حدیث مى فرماید: از خدا بترس که با دل خواه مشورت خواه موافقت کنى، که آن نامردى است (همان). در این حدیث شریف، مشاور را به ارائه مشاوره عمیق، هرچند مخالف با دل خواه مراجع، دعوت مى کند؛ زیرا چه بسا مراجع به خاطر عدم علم کافى و یا عدم تعادل روانى کافى و هجوم مشکلات فراوان زندگى و استرس و غیره، خواهان راه کارى باشد که از عمق علمى و دینى برخوردار نبوده، یا به صلاح واقعى یا فعلى مراجع نباشد؛ در این صورت است که مشاور اسلامى، مصلحت هاى واقعى مراجع را در نظر گرفته و با ارائه مشاوره اى که از پشتوانه عمیقى برخوردار بوده و صلاح مراجع در آن مى باشد، او را به سوى صلاحش رهنمون مى سازد. لازمه عمیق بودن، تفکر عمیق در راه هاى مختلف ممکن براى حل مشکل است. در این صورت است که بنا به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام، این تفکر باعث بصیرت و درک صحیح از امور شده (تمیمى آمدى، 1366، ص 57) و از لغزش ها و رفتارهاى نابهنجار مصون داشته و نوعى پشت گرمى است (همان، ص 58). 13. حق مدارى مشاور اسلامى به عنوان شخص مسلمان، حقیقت خواه بوده و در همه امور معیار را حقیقت قرار مى دهد. امام صادق علیه السلام دور شدن از حق مدارى در مشاوره و پیش رفتن بر طبق هواى مراجع را خلاف تقواى الهى و نامردى مى داند و مى فرماید: از خدا بترس که با دل خواه مشورت خواه موافقت کنى که آن نامردى است. بد شنیدن از او خیانت است (مجلسى، 1404ق، ج 72، ص 104). این امر بدین معناست که مشاورباید مراقب باشد تا به خاطر همراهى و هم فکرى با مراجع، حقیقت را زیر پاى نگذارد. البته حقیقت محورى به معناى خشکى و دورشدن از انعطاف و درنظر گرفتن معیارهاى خشک در ذهن و عمل بر طبق آن نیست، بلکه چنان که امام صادق علیه السلام در ادامه همین روایت متذکر شده است، باید به صورت تمام و کمال به سخنان مراجع گوش داد؛ به طور کامل او را درک کرد و سپس حقیقت را مشخص ساخته و بر طبق آن مشاوره داد؛ نه اینکه حقیقت چیز نوشته شده قبلى و جداى از مراجع و حالات فعلى او باشد. چه بسا با گوش دادن کامل به مراجع و درک کامل او، به حقیقتى متناسب و منطبق با وضعیت فعلى او پى برد که در صورت عدم درک کامل وى، نتوان به آن حقیقت رسید؛ از این روست که حضرت بلافاصله بعد از امر به حقیقت محورى مى فرمایند: بد شنیدن از مراجع خیانت است. همچنین با توجه به صدر حدیث که مى فرماید: از رأى نسنجیده پرهیز کن و از سخن گویى بى فکر دورى کن، این حقیقت محورى همراه با عمیق شدن و اجتهاد در مشاوره و همچنین فکر و تأمل کافى است و بدون این قیود رسیدن به حقیقت میسر نخواهد بود. 14. عدم تبعیض در نظام اخلاقى اسلام، تفاوت هاى قومى، نژادى، جنسى، زبانى و امثال اینها، هرچند مورد انکار نمى باشند، اما معیار برترى افراد به حساب نمى آیند. در این دین مقدس معیار برترى افراد تنها در میزان تقواى الهى آنهاست. خداوند به این امر چنین اشاره دارد: اى مردم، ما شما را از نرى و ماده اى بیافریدیم و شما را جماعت ها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید. هر آینه گرامى ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.خداداناوکاردان است(حجرات:13). ملاحظه مى شود که خداوند معیار برترى را جنسیت، قبیله و طایفه برنمى شمارد؛ مواردى که بزرگ ترین معیار فخرفروشى در دوره جاهلیت به شمار مى آمد. معیار برترى افراد تقواى الهى است. در آخر آیه مى فرماید: خدا دانا و کاردان است. این جمله اشاره به این معنا دارد که اگر خداى تعالى از بین سایر مزایا، تقوا را براى کرامت یافتن انسان ها برگزید، براى این بود که او با علم و احاطه اى که به مصالح بندگان خود دارد، مى داند که این مزیت، حقیقى و واقعى است؛ نه آن مزایایى که انسان ها براى خود مایه کرامت و شرف قرار داده اند. مشاور اسلامى نیز با تمسک به این آیه شریفه در نوع برخورد با مراجعان به تفاوت هاى جنسى و قومى و نژادى توجهى نکرده و در نوع پذیرش افراد،بادیده تحقیر یا برترى قومى وجنسى وامثال این گونه معیارهاى نادرست نگاه نمى کند. 15. توجه به ویژگى هاى منحصربه فرد مراجع با وجود اینکه خداوند معیار گرامى بودن اشخاص را، قوم و قبیله و رنگ و زبان و... نمى داند و تقواى الهى را باعث برترى افراد برمى شمارد، اما این امر به معناى عدم توجه به تفاوت هاى فردى به منظور درک بهتر شخص و تشخیص بهینه مسئله او نیست. خداوند در قرآن کریم در آیه ذکرشده ضمن تأکید به برترى بر حسب تقوا، به تفاوت هاى قومى و فردى براى شناخت اشاره دارد. این امر بدین معناست که تفاوت هاى جنسى و قبیله اى و غیره نه تنها نامطلوب نیست، بلکه باعث مکمل بودن همدیگر و شناخت مى گردد. ازاین رو، باید قبول کرد که تفاوت هاى منحصر به فرد هر شخص با توجه به جمع برخى مؤلفه ها، ازجمله جنسیت، فرهنگ، آداب، شخصیتِ منحصر به فرد و غیره وجود دارد و مشاور باید این امور را در تشخیص و درمان مدنظر قرار دهد؛ هرچند باعث نگاه برترى یا تحقیرآمیز نخواهند گردید. 16. وفاى به عهد وفاى به عهد از امورى است که مورد اهتمام شدید دین اسلام بوده و نقطه مقابل آن، یعنى خلف وعده، مورد مؤاخذه مى باشد. خداوند در قرآن کریم مى فرماید: وفاى به عهد کنید که بازخواست خواهید شد (اسراء: 34). همچنین در زمینه لزوم وفاى به قراردادها مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید، به پیمان ها وفا کنید (مائده: 1). وفاى به عهد شامل حضور و اتمام به موقع جلسات درمان، تقید به قرارداد درمانى و مشاوره اى و هرگونه وعده اى که در فرایند مشاوره داده مى شود، مى باشد. بدیهى است که قراردادهاى نامشروع از اصل باطل بوده و عمل به آنها لازم نمى باشد. 17. مدارا با مراجع و نادیده گرفتن اشتباه هاى او مراجع به عنوان شخصى که عموما با مشکلاتى مواجه است و یا از مرض روانى رنج مى برد که نیاز به درمان دارد، گاهى ممکن است دچار اشتباه هایى شود. این اشتباه ها ممکن است با عدم رعایت ادب نسبت به مشاور نیز همراه باشد و یا در فرایند درمان مراجع دچار کوتاهى هاى زیادى در عمل به توصیه ها و غیره شود. در این هنگام، مشاور نه تنها مقابله به مثل نمى کند، بلکه با اخلاق اسلامى از سر تقصیرات او گذشته و یا در برخى موارد خود را به تغافل (نادیده گرفتن) مى زند. مدارا با مردم و نادیده گرفتن اشتباه هاى آنان آن قدر در دین مقدس اسلام مهم قلمداد شده است که در برخى مواقع امر به بخشش فورى شده است. از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: همانا پدرم على بن الحسین علیه السلام دستم را گرفت و گفت: کار نیک انجام بده درباره هر کس که از تو درخواست آن را دارد. اگر شایسته نیکوکارى باشد، کار به جایى کرده اى و اگر شایسته نباشد، تو شایسته نیکوکارى هستى. اگر کسى از جانب راست به تو فحش داد و به طرف چپ برگشت و عذرخواهى نمود، عذر او را بپذیر (همان، ص 141). تعبیر برگشتن به طرف چپ و عذرخواهى بعد از فحش در طرف راست، کنایه از این است که آن قدر عذرپذیرى مهم است که حتى در لحظاتى که تأثیر این عمل زشت (فحش) بر ما در اوج خود مى باشد، باز عذر فحش دهنده را پذیرا باشیم. توصیه به مدارا نسبت به برخى از مراجعان که ممکن است از روى جهل و نادانى گفتار یا حرکاتى انجام دهند، زیادتر است. رسول خدا صلى الله علیه و آله در روایتى مى فرمایند: سه چیز است که اگر در کسى نباشد کردارش ناتمام است: تقوا و پارسایى اى که او را مانع از نافرمانى خداى ـ عزوجل ـ شود؛ خویى که به وسیله آن با مردم مدارا کند و بردبارى اى که به وسیله آن نادانى نادان را برگرداند (حرّعاملى، 1409ق، ج 12، ص 201). رسول خدا صلى الله علیه و آلهبا وجود اینکه در صفت دوم اشاره به حُسن خلقى مى نمایند که باعث مداراى شخص با مردم مى شود، باز در صفت سوم به نوعى به این مدارا اشاره مى کند؛ این امر بر تأکید مدارا با جاهلان دلالت دارد. درصورتى که فرد با جاهلى روبه رو شود، مدارا با او سخت تر خواهد بود و حتى در صورت داشتن روحیه حسن خلق، این کار سختى زیادترى بر وى تحمیل خواهد کرد؛ ازاین رو، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در چنین مواقعى، علاوه بر داشتن روحیه خوش خلقى، حلم و بردبارى و صبر را نیز یارى رسان او براى مدارا با نادانان برمى شمارد. 18. تواضع و دورى از تکبر و عجب تکبر، عجب و خودبینى از اوصاف بسیار ناشایستى است که آدمى را گرفتار غربت و تنهایى مى کند؛ زیرا هیچ کس حاضر به پذیرش او نخواهد بود و یا احترام ها محدود به موقعیت اجتماعى گذراى او مى شود. تکبر و عجب آن قدر در اسلام مورد مذمت است که امیرالمؤمنین علیه السلام گناه رنج آور را بهتر از عمل خیر عجب آور مى داند: گناهى که تو را آزار دهد (مایه رنج و ناراحتى درونى تو گردد)، نزد خداوند بهتر از کار خوبى است که باعث غرور و عجب تو گردد (نهج البلاغه، 1414ق، ص 546). عجب و تکبر آثار مخرب فراوانى دارد که در سخنان ائمّه اطهار علیهم السلام بدان ها اشاره گردیده است. ازجمله آثارى که در فرایند مشاوره جارى مى باشد، مى توان به موارد زیر اشاره کرد: محروم شدن از علم و دانش (مجلسى، 1404ق، ج 1، ص 153)، سرچشمه گناهان و زشتى ها (نهج البلاغه، 1414ق، ص 546)، خوارشدن نزد مردم (مجلسى، 1404ق، ج 1، ص 160)، نفرت و دورى مردم (همان، ج 70، ص 231)، تلف کردن خود و امکانات و موقعیت ها (تمیمى آمدى، 1366، ص 310)، از دست رفتن شیرینى عبادت (عطائى، 1369، ج 1، ص 201) (ازجمله عبادت یارى رسانى مشاوره)، و پایین آمدن منزلت شخص (مفید، 1413ق، ص 239). مشاور با توجه به این آثار مخرب غرور و تکبر، متوجه این امر خواهد شد که با غرور و تکبر، نه تنها به اهداف خیالى خود نخواهد رسید، بلکه محبوبیت او نیز زیرسؤال مى رود. ازاین روست که امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمایند: از خود رضایت داشتن، وسیله آشکار شدن زشتى ها و عیوب آدمى است (فلسفى، 1379، ج 2، ص 285). نیز امام باقر علیه السلام غرور را کمرشکن دانسته (صدوق، 1362، ج 1، ص 112) و امیرالمؤمنین علیه السلام آن را اساس حماقت برمى شمارد (تمیمى آمدى، 1366، ص 309). سخن در زمینه درمان تکبر فراوان است که مجال این گفتار نیست. آنچه مدنظر است این امر مى باشد که مشاور اسلامى باید روحیه تکبر را از خود دور کرده و در صورت ابتلاى به این آسیب اخلاقى، علاوه بر درمان آن، این امر را به فرایند مشاوره انتقال ندهد. 19. رعایت حیا و عفت و دورى از شهوت پرستى یکى دیگر از فضایل اخلاقى که باید در مشاوره اسلامى مورد اهتمام مشاور و مراجع باشد، رعایت عفاف اسلامى و پاک دامنى است. عفاف در لغت به معناى بازدارى از محرمات آمده است (فراهیدى، 1410ق، ج 1، ص 92). این واژه در قرآن و احادیث به معناى خوددارى از درخواست مالى از مردم (بقره: 273) نیز استعمال شده است، ولى بیشترین کاربرد آن در خویشتن دارى از مسائل شهوانى نامشروع است (نور: 339). پس عفت داراى مفهوم عام و خاص است. مفهوم عام آن، خویشتن دارى در برابر هرگونه تمایل افراطى نفسانى است (فراهیدى، 1410ق، ج 1، ص 92) و مفهوم خاص آن، خویشتن دارى در برابر تمایل هاى بى بند و بار جنسى (راغب اصفهانى، 1416ق، ج 1، ص 573). روایات فراوانى بر ضرورت رعایت حیا و عفت در هر دو معنا وارد شده است: روایات ناظر به ضرورت رعایت عفت در معناى عام (هرگونه تمایلات افراطى نفسانى): امام حسن عسکرى علیه السلام مى فرمایند: کسى که از روى مردم شرم و حیا ندارد و خجالت نمى کشد، از خداوند نیز ترس و شرم نخواهد داشت (مجلسى، 1404ق، ج 68، ص 336). تهاجم فرهنگى از مجراى بى شرمى و بى حیایى وارد یک فرهنگ و جامعه اى مى گردد و رفته رفته پرده هاى حرمت و حیا را برمى دارد. در این رابطه، امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید: هرکس شرم و حیا، او را از معایب و مفاسدش بپوشاند، مردم نیز عیوبات او را نخواهند دید و عیب او از چشم مردم پنهان است (نهج البلاغه، 1414ق، ص 508). ازاین رو، حیا از برترین صفت هاى اخلاقى است که شرافت و شخصیت و ایمان آدمى را تضمین نموده، سعادت و خوش بختى او را حفظ و پاسدارى مى نماید و اگر کسى حیا نداشته باشد، هلاکت و نابودى او مسلم است. آیات ناظر به ضرورت رعایت عفت در معناى خاص (شهوت پرستى): شهوت پرستى که معناى خاص حیا مى باشد، در طول تاریخ افراد زیادى را به وادى فنا داده است. قرآن کریم بعد از ذکر نام گروهى از پیامبران الهى و صفات برجسته و والاى آن بزرگواران، به عاقبت به شرى نوادگان آنان اشاره کرده و مى فرماید: سپس کسانى جانشین اینان شدند که نماز را ضایع کرده و پیرو شهوات گردیدند و به زودى به شر خواهند افتاد (مریم: 59). پس عفاف و خوددارى از غلبه مسائل شهوانى نامشروع، از واجبات شرعى است که باید مورد اهتمام تمامى مسلمانان قرار گیرد. این امر اعم از نگاه یا لمس نامشروع و یا ارتباط جنسى نامشروع مى باشد. آثار پیروى از شهوت در مشاور و فرایند مشاوره: مشاور با توجه به آثارى که از شهوت پرستى ناشى مى شود، تقواى الهى را رعایت نموده و سعادت دنیوى و اخروى خود و مراجع را به خطر نمى اندازد. از آثار این آسیب اخلاقى که در روایات بدان ها اشاره شده است و در فرایند مشاوره نیز تأثیرهاى منفى فراوانى را بر جاى مى گذارد، مى توان به موارد زیر اشاره نمود: ـ فساد عقل (تمیمى آمدى، 1366، ص 64)؛ ـ تضعیف شخصیت انسان (همان، ص 305)؛ ـ زمینه ارتکاب دیگر گناهان (فلسفى، 1379، ج 1، ص 200)؛ ـ از بین رفتن علم و حکمت (همان، ص 58)؛ ـ تنفر مراجع و مردم (نهج الفصاحه، 1382، ص 288). مشاهده مى شود که تبعیت از هواى نفس در فرایند مشاوره چه آثار نامطلوبى به همراه دارد. ازاین روست که امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمایند: چه بسا ساعتى شهوت رانى موجب اندوه طولانى گردد(کلینى،1365، ج 2، ص 451). عدم ارتباط جنسى نامشروع با مراجع و زیردستان: در پى لزوم رعایت عفاف از سوى مشاور، این امر در عدم ارتباط جنسى نامشروع که یکى از مصادیق شهوت پرستى است، به طور خاص مورد توجه قرار مى گیرد. مشاور به عنوان شخص امین مورد اعتماد قرار گرفته و مراجعان او را تکیه گاه خود به حساب مى آورند. امیرالمؤمنین علیه السلامدر این زمینه مى فرماید: پشتیبانى همچون مشورت نیست (نهج البلاغه، 1414ق، ص 478). مراجعى که چه بسا با قطع امید از اطرافیان و سلب اعتماد از آنها به مشاور مراجعه کرده و او را مطمئن قلمداد مى نماید، با مواجهه با برخى خیانت هاى مشاور، سلب امید او چندین برابر مى شود. بر مشاور لازم است به اعتماد مراجع پاسخ داده و خیانت نکند؛ زیرا امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمایند: هر کس با مسلمانان در مشورت دغلى کند، از او بیزارم (مجلسى، 1404ق، ج 72، ص 99). مشاور ازجمله کسانى است که بیشتر در معرض ابتلا به گناهان شهوى قرار دارد. ازاین رو، همچنان که در احادیث ذکر شد، باید با یاد آخرت و تقویت تقواى خود به این امر فایق آید؛ زیرا علاوه بر اعتماد زیاد مراجعان به مشاور و امکان پدیده انتقال به او، خلوت هاى زیادى نیز در مشاوره صورت مى گیرد. رسول اکرم صلى الله علیه و آلهمى فرمایند: هیچ مردى با زنى خلوت نمى کند، مگر آنکه شیطان سومین آنان است (خرمشاهى و انصارى، 1376، ص 422). مشاور اسلامى با توجه به این نکته که حضور وسوسه هاى شیطان در اتاق مشاوره با مراجع نامحرم بسیار زیاد است، بر هواهاى نفسانى خود فایق آمده و به دعوت شیطان پاسخ نخواهد داد. مشاور اسلامى با رعایت تقوا و عفت اسلامى در هر دو معناى عام و خاص آن، با مصون ماندن از آسیب هاى ذکرشده، محبوب خداوند نیز واقع مى شود. 20. معیار بودن و در نظر گرفتن مصلحت مراجع مشاور در سراسر مشاوره به این نکته واقف است که هدف و نقش اصلى در مشاوره، مراجع بوده و تمام مسائل اخلاقى براى رعایت حقوق او وضع شده است. ازاین رو، مصلحت واقعى مراجع در فرایند مشاوره مدنظر مشاور قرار مى گیرد. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: با پرهیزگارانى که آخرت را بر دنیا، و کارهاى شما را بر کارهاى خودشان ترجیح مى دهندوایثارمى کنند،مشورت کنید(تسترى،1423ق،ص28). در نظر گرفتن مصلحت مراجع با رعایت دیگر مسائل اخلاقى ذکرشده محقق خواهد شد. 21. دورى از لجاجت و بحث هاى بى ثمر با مراجع با توجه به آنچه در حق آزادى مراجع، بخصوص آزادى در انتخاب راه کارهاى درمانى مدنظر است، مشاور باید فقط به عنوان راهگشا و راهنما بوده و تحمیلى بر مراجع نداشته باشد. ازاین رو، درصورتى که مراجع با به کار بستن راه کارى از راه هاى درمانى ارائه شده موافق نباشد و مشاور نتواند با دلایل عقلى و عاطفى او را متقاعد سازد، این مراجع است که تصمیم گیرنده نهایى بوده و مشاور حق هیچ گونه تحمیلى بر وى ندارد. ازاین روست که نباید با مراجع لجاجت داشت. حضرت على علیه السلام مى فرمایند: رأیى براى لجوج نیست (تمیمى آمدى، 1366، ص 464). یعنى لجوج نمى تواند صاحب رأى باشد. ازاین رو، مشاور اسلامى نباید لجاجت به خرج دهد که ثمره اى جز پشیمانى نخواهد داشت: اما ثمره لجاجت پشیمانى است (کراجکى، 1394م، ص 45). لجاجت رابطه تنگاتنگى با مراء دارد. مراء به معناى جدال و بحث هاى بى ثمرى است که از روى لجاجت بوده، و نتیجه اى جز کینه به دنبال ندارد. پیامدهاى لجاجت و مراء (جدال) با مراجع: لجاجت و مراء آثار زیان بار زیادى دارند. اما آثارى که در مشاوره نمود بیشترى دارند، به صورت خلاصه به قرار زیر است: ـ ایجاددشمنى با مراجع؛ ـ افتادن در اشتباه و خطا؛ ـ دور شدن از حق؛ ـضرردرکارهاونابودى آنها(تمیمى آمدى،1366،ص464). مشاور اسلامى هیچ گاه با مراجع لجاجت به خرج نمى دهد و حتى در صورت به حق بودن مشاور، اوست که این مراء و لجاجت را پایان مى دهد؛ تا اینکه از ضررهاى ذکرشده و دیگر آثار زیان بار جدال محفوظ بمانند. 22. ارجاع مراجع در صورت عدم توانایى در ارائه خدمات لازم یکى از اصول اخلاقى مهم در مشاوره، این است که مشاور در صورت عدم توانایى در ارائه مشاوره، مراجع را به مشاور دیگرى ارجاع دهد. امام سجاد علیه السلام در شمارش حق مراجع بر مشاور چنین مى فرماید: و اما حقّ کسى که با تو مشورت مى کند این است که اگر فکر خوبى برایش دارى، در خیرخواهى و نصیحت او بکوشى و بر آن راهنمایى کنى؛ ... و اگر برایش هیچ فکرى به ذهنت نرسید، ولى شخص دیگرى را مى شناسى که به فکرش اعتماد دارى و براى خود مى پسندى، باید او را به وى راهنمایى و ارشاد کنى؛ درنتیجه، تو با این طرز رفتار نه درباره اش کوتاهى کرده اى و نه هیچ راهنمایى را از او دریغ داشته اى (مجلسى، 1404ق، ج 71، ص 18). امام سجاد علیه السلام بدین نکته توجه دارد که در صورت ارجاع مراجع به مشاور دیگر، گویى خود به راهنمایى او پرداخته اى، و این امر را مکمل مشاوره و راهنمایى مشاور مى داند. همچنین مشاورى که قصد ارجاع به اوست، باید مورد وثوق باشد. دلایل این عدم توانایى مى تواند متعدد باشد؛ از عدم علم کافى مشاور در زمینه مورد مشاوره، و کمبود تجربه مشاور در آن زمینه گرفته، تا محدودیت زمانى براى شروع و اتمام مشاوره و محدودیت هاى دیگرى که امکان دارد در مشاوره هاى مختلف پیش آید. آنچه مهم است، اینکه مشاور باید به محض تشخیص عدم توانایى ارائه خدمات به مراجع، به صورت فورى او را به مشاور دیگر ارجاع دهد. 23. عدم سوءاستفاده از موقعیت حرفه اى خود و عدم سوءاستفاده از مراجع دانستیم که یکى از صفات بارز براى مشاوره، امین بودن مشاور است. او با توجه به این نکته و با توجه به احاطه عاطفى و اجتماعى خود بر مراجع، از کارهایى که خلاف امانت دارى و تقواست، دورى مى جوید. ازجمله این کارها، سوءاستفاده از مراجع در کارهاى غیرشرعى است. امام سجاد علیه السلام در نامه اى به برخى از اصحاب خود و شمارش حقوق دیگران، چنین مى فرماید: او را نه براى نافرمانى خدا، اسلحه خود بساز و نه براى ستم به خلق خدا کمک خویش بگردان (صدوق، 1362، ج 2، ص 568). 24. ارائه آگاهى هاى لازم به مراجع، کارآموزان و زیردستان اسلام، به ارائه آگاهى اهمیت فراوانى داده و ریشه بسیارى از مسائل و رفتارها را در آگاهى یا ناآگاهى مى داند. چنان که خداوند مى فرماید: آنهایى که از آن سوى حجره ها ندایت مى دهند، بیشترشان ناآگاهند (حجرات: 4). این آیه اشاره به کسانى است که وقت و بى وقت، پشت در خانه پیامبر صلى الله علیه و آله مى آمدند و فریاد مى زدند: اى محمد، اى محمد، بیرون بیا (با تو کار داریم). خداوند این کار بى ادبانه آنان را ناشى از ناآگاهى آنان به مقام پیامبر و لزوم رعایت ادب در برابر او مى داند؛ ازاین رو، در آیه بعدى به ارائه آگاهى لازم در مورد جایگزین این امر ناپسند اقدام مى کند: اگر صبر مى کردند تا تو (پیامبر) خود بیرون مى آمدى و نزد آنها مى رفتى، برایشان بهتر مى بود و خدا آمرزنده مهربان است (حجرات: 5). خداوند بعد از ذکر جایگزین آن کار ناشایست، مى فرماید: خدا آمرزنده مهربان است؛ یعنى با ارائه آگاهى در مورد جایگزین آن عمل زشتتان، با عمل به این کار جدید مطلوب، خداوند از کار گذشته شما درمى گذرد. خداوند در آیات دیگرى نیز جاهلان و نابکاران را افراد ناآگاه معرفى مى کند (اعراف: 179). همچنین خداوند ارائه آگاهى را در نوع کار آن قدر مهم مى داند که گاهى منجر به اعمال نیکویى مى شود. حال آنکه در صورت عدم آگاهى لازم، منجر به عملى برخلاف آن عمل ناشى از آگاهى مى گردد. مشاور هم باید نسبت به ارائه آگاهى هاى جزئى و کلى در شروع و فرایند مشاوره اهتمام داشته باشد. این آگاهى ها از چگونگى روند مشاوره و درمان گرفته، تا آگاهى هاى لازم براى تغییر و نوع رفتار و آزمون ها و غیره را دربر مى گیرد. ارائه این آگاهى ها به کارآموزان و دانشجویان نیز مورد اهتمام مى باشد. 25. رابطه با خانواده مراجع خانواده در نظام اسلامى از جایگاه بسیار بزرگى برخوردار است؛ به گونه اى که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ازدواج را احراز نصف دین برشمرده (شعیرى، 1405ق، ص 101) و محبوب ترین کار نزد خداوند برمى شمارد: هیچ بنایى در اسلام نزد خداوند متعال محبوب تر از بناى تزویج (تشکیل خانواده) نیست (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 383). محبت به فرزندان نیز در نظام اسلامى عین عبادت تلقى مى شود (همان، ج 2، ص 48). در چگونگى رابطه با خانواده مراجع از سوى مشاور، مى توان به سه امر مهم اشاره داشت: الف. درگیر ساختن خانواده در فرایند درمان: مشاور اسلامى با توجه به این جایگاه خانواده، در فرایند درمان بر اثر قطعى اعضاى خانواده بر دیگر اعضا، مسائل و مشکلات و بر درمان آن واقف است. ازاین رو، در صورت لزوم، اعضاى خانواده را در فرایند درمان درگیر مى سازد. ب. عدم توصیه به طلاق مگر در موارد بسیار استثنایى: امر دیگر مهمى که باید مشاور در رابطه با خانواده مراجع، بدان اهتمام ورزد، عدم توصیه به طلاق است. گاهى مراجعان در وصف نابسامانى هاى زندگى خود زیاده روى کرده و در مذمت همسر و زندگى، مشاور را تحت تأثیر قرار مى دهند. در این هنگام است که چنین زندگانى در نظر مشاورى که حق مدار نیست، غیرقابل تحمل تلقى مى شود. در چنین موقعیت هایى مشاور اسلامى، نسبت به ایجاد امید در مراجع و برجسته سازى نکات قوت زندگى اش مبادرت مى ورزد و یا دست کم این امر را در نظر مى گیرد که حق توصیه به طلاق ندارد. در مکتب اسلام آن قدر طلاق زشت و نابجا شمرده مى شود که امام صادق علیه السلام با وجود اشاره به حلال بودن آن در مواقع بسیار استثنایى، مى فرماید: هیچ عملى که خداوند آن را حلال شمرده است، نزد او مبغوض تر از طلاق نیست (کلینى، 1365، ج 6، ص 54). خداوند در قرآن کریم، هنگام اختلاف شدید زن و شوهر هم توصیه به طلاق نمى کند و میانجى گرى را دستور کار قرار مى دهد: اگر از اختلاف میان زن و شوهرى آگاه شدید، داورى از کسان مرد و داورى از کسان زن برگزینید. اگر آن دو قصد اصلاح داشته باشند، خدا میانشان موافقت پدید مى آورد، که خدا دانا و آگاه است (تسترى، 1423ق، ص 28). مشاور اسلامى که در اختلاف زن و شوهر، نقش میانجى گرى ذکرشده در این آیه را ایفا مى کند، باید به امر خداوند که مى فرماید: اگر اراده اصلاح کنند، توجه کرده و نهایت تلاش خود را بر اصلاح به کار بندد؛ و در این صورت است که خداوند در ادامه آیه وعده نصرت مى دهد. همچنین به کسانى که قصد آشتى دارند، هشدار مى دهد که حسن نیت به خرج دهند که خداوند به نیت ها و کارهاى آنان دانا و آگاه است. ج. رعایت رازدارى یک عضو از خانواده نسبت به دیگر اعضاى آن: مشاور باید توجه داشته باشد که اصل مهم رازدارى در میان اعضاى خانواده نیز صدق مى کند و صرف اینکه کسى از اعضاى خانواده مراجع باشد، افشاى راز مراجع را مجاز نمى سازد. چون پیش تر ادلّه لزوم رازدارى به صورت مفصل بحث شد، براى رعایت اختصار، این مسئله مورد بررسى مجدد و بیشتر قرار نمى گیرد. 26. الگوبودن براى مراجع مشاور به عنوان پناهگاه مراجع و حلّال مشکلات او و نیز به عنوان راهبر مشاوره هاى گروهى، خودآگاه یا ناخودآگاه در معرض الگوگیرى مراجعان قرار مى گیرد. در این هنگام است که مشاور خودساخته مى تواند به عنوان الگویى از مسلمان واقعى، براى ایجاد امید در مراجع و رساندن او به سرمنزل مقصود الهى گام بردارد و مصداق این آیه گردد: هر کس که به شخصى حیات بخشد، همچون کسى است که همه مردم را حیات بخشیده است (مائده: 32). الگوگیرى عملى آن قدر مهم است که با وجود ارشاد لفظى فراوان مردم توسط پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، باز خداوند به این نکته تأکید دارد که پیامبر خدا براى شما الگوى پسندیده اى است (احزاب: 21). آرى، تقوا، کوشش، نماز، فعالیت هاى شخص و هر عمل خیرى که باعث جذب مردم به دین اسلام و مسلمانان مى گردد، ضرورى است و جذبه این امور با دعوت بدون عمل، نه تنها کم بوده، بلکه در برخى مواقع اثر معکوسى هم به جا خواهد گذاشت. مشاور اسلامى هم باید الگوى واقعى مسلمان و یارى رسان بوده و این امر را در مرحله عمل نیز نشان دهد. 27. عدم انتقال نارسایى هاى شخصى خود به مراجعان و زیردستان مشاور به عنوان یک انسان، ممکن است در زندگى شخصى خود دچار مشکلات و نارسایى هاى موقت یا دایمى گردد. بدیهى است که این امر و نیازمندى به اخذ مشاوره از دیگر متخصصان براى حل و فصل آن مشکلات در این گونه مواقع طبیعى مى باشد. اما آنچه مشاور در ابتداى امر و در رابطه با مراجع و زیردستان بدان توجه دارد، این امر مى باشد که نباید مسائل و مشکلات شخصى خود را به فرایند درمان و مشاوره انتقال داده و از فرصت مشاوره براى درمان مسائل روانى خود بهره جوید و یا در رفتار و گفتار خود با مراجع و زیردستان به خالى کردن عقده هاى خود اقدام ورزد، بلکه باید مصالح مراجع را بر مصالح خود مقدم دارد. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: با پرهیزگارانى که آخرت را بر دنیا، و کارهاى شما را بر کارهاى خودشان ترجیح مى دهند و ایثار مى کنند، مشورت کنید. ملاحظه مى شود که علاوه بر شرط ترجیح آخرت بر دنیاى مراجع، کارهاى مراجع را بر کارهاى خود ترجیح دادن، یکى دیگر از آثار تقواى الهى برشمرده شده است. 28. انتخاب کارکنان و همکاران با صلاحیت براى ارائه خدمات مشاوره اى با توجه به اینکه همکاران و کارکنان مراکز مشاوره نیز در نوع برخورد با مراجعان (بخصوص در برخوردهاى اولیه)، رازدارى نسبت به پرونده درمانى آنها، آزمون گیرى و غیره، نیازمند تعاملى همچون تعامل مشاوره اى و اخلاق هایى همچون اخلاق مشاوره اى هستند، ازاین رو، بر مشاور لازم است در انتخاب همکاران و کارکنان دقت لازم را مبذول داشته و با توجه به لزوم درنظر گرفتن مصالح مراجع که بدان اشاره گردید، در این انتخاب نیز نهایت دقت را داشته باشد و معیارهاى اخلاقى و الهى را مدنظر قرار دهد. نتیجه گیرى با وجود اهتمام اسلام به مشاوره و جایگاه والاى مشاور در اسلام، امر در هر مشاوره اى جارى نبوده و رعایت مسائل اخلاقى معلومى در این زمینه لازم است؛ بیش ترین این مسائل در رابطه مشاور با مراجع مطرح است؛ تکریم و احترام مراجع وخوش گفتارى وخوش برخوردى بااو ازجمله این مسائل است. همچنین در اسلام توجه کامل به مراجع و لزوم درک او مورد توجه است؛ این امر با توجه به او و با تمام وجود و درک مشکل وموقعیت مالى او محقق مى شود. مشاور باید به اختیار مراجع احترام گذارد و نیز اگر نسبت به مراجعى کینه و دشمنى داشته باشد، از مشاوره با او اجتناب نماید. خیانت نکردن به مراجع از دیگر مسائل اخلاقى است که حفظ اسرار مراجع، ارائه راهکار مطابق با واقع و مصلحت مراجع و عدم اخذ حق الزحمه بیشتر از مصادیق این امر هستند. نصیحت و خیرخواهى، ایجاد و حفظ شادابى در مشاوره و جرئت و عدم ترس در ارائه راه کارهاى درمانى از دیگر مسائل هستند. مشاور اسلامى باید مشاوره اش را به صورت عمیق ارائه دهد و به جاى تبعیت از هواى نفس خود یا مراجع، حق مدار باشد. مشاور در عین نگاه نکردن تبعیض آمیز به مراجعان، به ویژگى هاى منحصر به فرد آنها در تشخیص و درمان اهمیت مى دهد. به عهد و قول و قرارهایش پاینبد بوده، در عین حال، اشتباهات مراجع را نادیده مى انگارد و از بحث هاى بى ثمر با او پرهیز مى کند و نسبت به او تواضع دارد. رعایت عفاف و دورى از شهوت پرستى از دیگر مسائل مهمى است که در رابطه با مراجع رعایت مى نماید. در صورت عدم توانایى در مشاوره، مراجع را به مشاور دیگرى ارجاع مى دهد و از موقعیت خود سوءاستفاده نمى کند. مشاور اسلامى در ارائه آگاهى هاى لازم به مراجع کوتاهى نمى کند. ارتباط اصولى با خانواده مراجع از دیگر مسائل مهم در این زمینه است که رعایت رازدارى و عدم توصیه به طلاق از این موارد است. مشاور به عنوان الگوى مراجع خواهد بود و نارسایى هاى شخصى خود را به مراجع و جلسه مشاوره انتقال نخواهد داد. مشاور در انتخاب همکاران مراکز مشاوره نیز دقت لازم را به عمل خواهد آورد. منابع نهج الفصاحة (1382)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیاى دانش. نهج البلاغه (1414ق)، قم، دارالهجره. ابن فارس، احمدبن (1387)، ترتیب مقاییس اللغة، قم، زیتون. ابن منظور، محمدبن مکرم (1300ق)، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربى. احمدى، خدابخش و فریبان آقاجان پورچمنى (1387)، مباحث اخلاقى در مشاوره و روان درمانى، تهران، دانژه. پناهى، على احمد، نگاهى به ویژگى هاى مشاور در آموزه هاى اسلامى (1387)، زلال هدایت، ش 2، ص 28ـ38. تسترى، ابومحمد سهل بن عبدالله (1423ق)، تفسیر التسترى، بیروت، دارالکتب العلمیه. تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد (1366)، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى. حرعاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت. حسینیان، سیمین (1387)، اخلاق در مشاوره و روان شناسى، تهران، کمال تربیت. خرمشاهى، بهاءالدین و مسعود انصارى (1376)، پیام پیامبر، تهران، منفرد. راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1416ق)، المفردات فى غریب القرآن، بیروت، دارالشامیة. شعیرى، تاج الدین (1405ق)، جامع الاخبار، قم، شریف رضى. صدوق، محمدبن على (1362)، الخصال، قم، جامعه مدرسین. ـــــ (1400ق)، الامالى، بیروت، اعلمى. ـــــ (1413ق)، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین. طریحى، فخرالدین (1362)، مجمع البحرین، تهران، مرتضوى. عروسى حویزى، عبدعلى (1415ق)، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان. عطائى، محمدرضا (1369)، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، مشهد، آستان قدس رضوى. فراهیدى، خلیل بن احمد (1410ق)، کتاب العین، قم، هجرت. فرهادى، یداللّه (1386)، اخلاق حرفه اى در بهداشت روان، تهران، اطلاعات. فقیهى، على نقى (1387)، مشاوره در آینه علم و دین، قم، دفتر انتشارات اسلامى. فلسفى، محمدتقى (1379)، الحدیث ـ روایات تربیتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى. کراجکى، ابوالفتح (1394م)، معدن الجواهر، تهران، مرتضوى. کلینى، محمدبن یعقوب (1365)، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه. گودرزى، على محمد (1379)، اخلاق روان شناسى (اصول اخلاقى روان شناسان انجمن روان شناسى آمریکا)، تهران، رسا. مجلسى، محمدباقر (1404ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء. مفید، محمدبن محمد نعمان (1413ق)، امالى، قم، کنگره شیخ مفید. نورى، میرزاحسین (1408ق)، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث. احمد امامى راد: دانشجوى دکترى فقه تربیتى جامعه المصطفى العالمیه. معرفت - سال بیست و دوم ـ شماره 192 انتهای متن/
94/07/06 - 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]
صفحات پیشنهادی
مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش اول مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان
مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش اولمسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعانمشاورى که به مسائل اخلاق اسلامى پایبند نبوده و به محرمات الهى و خیانت به مراجع اقدام نماید مستحق ثواب اخروى نمى باشد چکیده این پژوهش درصدد بررسى مسائل اخلاقى است که مشمفهوم شناسى صبر در اسلام و معادل یابى آن در روان شناسى - بخش دوم و پایانی واژه هاى معادل صبر در روان شناسى
مفهوم شناسى صبر در اسلام و معادل یابى آن در روان شناسى - بخش دوم و پایانیواژه هاى معادل صبر در روان شناسىبا توجه به بررسى لغوى اصطلاحى و روایى که صورت گرفت به نظر مى رسد تعریف مناسب براى واژه صبر عبارت است از حفظ طمأنینه در برابر دشوارى ها و مهار مستمر نفس از بى تاب شدن 2ـ2مقابله معنوى با تنیدگى ها از دیدگاه اسلام - بخش دوم و پایانی رویداد تنش زا موقتى است
مقابله معنوى با تنیدگى ها از دیدگاه اسلام - بخش دوم و پایانیرویداد تنش زا موقتى استدین اسلام این ایده را به افراد مى دهد که مشکلات زندگى را به گونه اى متفاوت معنا کنند مشکلات زندگى را براى کمال خود مؤثر بدانند به نتایج اخروى آن بیندیشند مشکلات را مختص به خود ندانند مشکلات راولایت پذیرى اهلبیت علیهم السلام، امنیت آفرین است- بخش دوم و پایانی ولایت پذیری یعنی ارتباط عاطفی با انسان ک
ولایت پذیرى اهلبیت علیهم السلام امنیت آفرین است- بخش دوم و پایانیولایت پذیری یعنی ارتباط عاطفی با انسان کاملکارکرد ولایت پذیرى اهل بیت آسیب ناپذیرى مؤمنان است و این امر موجب امنیت فردى در ابعاد مختلف دنیوى جسمانى مالى معنوى و روانى و اخروى مى شود تحلیل چگونگى آسیب ناپمبانى انسان شناختى ارزش ها - بخش دوم و پایانی رعایت حقوق؛ مادر ارزش ها
مبانى انسان شناختى ارزش ها - بخش دوم و پایانیرعایت حقوق مادر ارزش هاانسانى که به دوبعدى بودن انسان بقاى روح پس از مرگ اختیار و تکلیف امکان تعالى انسان تا مقام خلافت الهى با کسب یقین و صبر و عمل به ارزش ها معتقد باشد در فکر و نیت گفتار و منش کاملاً متمایز از شخصى عمل مى کنمغالطات مخالفان در مواجهه با معصومان(ع) - بخش دوم و پایانی مغالطه پارازیت
مغالطات مخالفان در مواجهه با معصومان ع - بخش دوم و پایانیمغالطه پارازیتاین مغالطه زمانى اتفاق مى افتد که شخصى سخن و مدعاى خود را براى مخاطب یا مخاطبان خود بیان مى کند ولى ناگهان در میان سخن او حرف بى ربطى از طرف یکى از مخاطبان گفته شود و موجب اخلال در سخنانش گردد مغالطه طلبانتخابات ایالتی در کاتالونیا، چالشی بین اختیارات ایالتی تا جدایی طلبی( بخش دوم و پایانی)
انتخابات ایالتی در کاتالونیا چالشی بین اختیارات ایالتی تا جدایی طلبی بخش دوم و پایانی مادرید - ایرنا - انتخابات فردا یکشنبه 27 سپتامبر 5 مهر در ایالت کاتالونیای اسپانیا در حالی برگزار می شود که دولت ایالتی مصمم است با به چالش کشیدن دولت مرکزی به استقلال دست یابد و از اسپانیکرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علّامه طباطبائی - بخش دوم و پایانی اخلاص، راه رسیدن به لقاء الله
کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علّامه طباطبائی - بخش دوم و پایانیاخلاص راه رسیدن به لقاء اللهعبادت حقیقی که همراه با حضور و پیراسته از غفلت است موجب اخلاص می شود انسان بر اثر اخلاص و انقطاع از ماسواءالله قادر می شود به باطن و اسرار عالم راه یابد و به مراتب اعلای کرامت برسدمفهوم شناسى صبر در اسلام و معادل یابى آن در روان شناسى - بخش اول معادل مناسب صبر در علم روان شناسى
مفهوم شناسى صبر در اسلام و معادل یابى آن در روان شناسى - بخش اولمعادل مناسب صبر در علم روان شناسىصبر نقش بسزایى در سیر و سلوک معنوى انسان دارد صبر منزلى است از منازل دین و مقامى است از مقامات موحدان به واسطه آن بنده در سلک مقرّبان احدیت داخل و به جوار حضرت احدیت واصل مى گرددولایت پذیرى اهلبیت علیهم السلام، امنیت آفرین است- بخش اول مؤلفه هاى اساسى ولایت پذیرى
ولایت پذیرى اهلبیت علیهم السلام امنیت آفرین است- بخش اولمؤلفه هاى اساسى ولایت پذیرىآسیب ناپذیرى از کارکردهاى اساسى ولایت پذیرى است که موجب شکل گیرى امنیت فردى در ابعاد دنیوى جسمانى مالى معنوى روانى و اخروى مى گردد چکیده هدف این پژوهش بررسى نقش ولایت پذیرى اهل بیت علی-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها