تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814727449




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش اول مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان - بخش اول
مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان
مشاورى که به مسائل اخلاق اسلامى پایبند نبوده و به محرمات الهى و خیانت به مراجع اقدام نماید، مستحق ثواب اخروى نمى باشد .

خبرگزاری فارس: مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان



  چکیده این پژوهش درصدد بررسى مسائل اخلاقى است که مشاور اسلامى باید در رابطه با مراجعان رعایت نماید. این پژوهش اسنادى، با بررسى آیات و روایات ناظر به این موضوع، به مسائل اخلاقى زیر در رابطه مشاور با مراجعان دست یافته است: تکریم مراجع، خوش گفتارى و خوش برخوردى، توجه کامل به مراجع و درک کامل وى، عدم سلب اختیار و آزادى مراجع، رازدارى، عدم مشاوره با دشمن، خیانت نکردن به مراجع، نصیحت و خیرخواهى، صمیمیت و مهربانى، ایجاد و حفظ شادابى در مشاوره، جرئت و عدم ترس، ارائه مشاوره عمیق، حق مدارى، عدم تبعیض، توجه به ویژگى هاى منحصر به فرد، وفاى به عهد، مدارا با مراجع و نادیده گرفتن اشتباه هاى او، تواضع و دورى از تکبر، رعایت حیا و عفاف و دورى از شهوت پرستى، در نظرگرفتن مصلحت مراجع، دورى از لجاجت و بحث هاى بى ثمر، ارجاع مراجع در صورت عدم توانایى، عدم سوءاستفاده از موقعیت حرفه اى خود و مراجع، ارائه آگاهى هاى لازم، رابطه با خانواده مراجع، عدم انتقال نارسایى هاى شخصى خود به مراجع، و انتخاب همکاران و کارکنان باصلاحیت در مرکز مشاوره. کلیدواژه ها: مشاور، مشاوره، مشاوره اسلامى، مسائل اخلاقى، مراجع.   مقدّمه با توجه به هدایت، رشد (عروسى حویزى، 1415ق، ج 4، ص 584) و پشتیبانى قوى که از طریق مشاوره حاصل مى گردد (مجلسى، 1404ق، ج 1، ص 95)، خداوند این امر را از اوصاف مؤمنان دانسته (شورى: 38) و با امر به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهنسبت به مشاوره با مسلمانان چنین مى فرماید: در کارها با ایشان مشورت کن (آل عمران: 159). مشاوره آن قدر مورد اهتمام اسلام مى باشد که امام صادق علیه السلام به طور مطلق مى فرمایند: هیچ کس از مشورت به هلاکت نمى افتد (مجلسى، 1404ق، ج 72، ص 101). همچنین امیرالمؤمنین على علیه السلاممشاوره را عین هدایت دانسته (همان، ص 104) و مشورت کننده را در راه رستگارى (تمیمى آمدى، 1366، ص 442) و مصون از اشتباه و لغزش مى داند (همان). از سویى دیگر، کسانى که مشاوره را ترک مى نمایند، مورد ملامت شدید قرار گرفته اند. امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمایند: هر کس استبداد به رأى داشته باشد، هلاک مى شود و کسى که با افراد بزرگ و صاحب اندیشه مشورت کند، در عقل آنان شریک مى گردد (حرعاملى، 1409ق، ج 12، ص 40). اما با مراجعه به عقل و متون اسلامى این امر معلوم مى گردد که چنین جایگاه والایى را براى هر مشاوره و مشاورى نمى توان در نظر گرفت؛ مشاورى که به مسائل اخلاق اسلامى پایبند نبوده و به محرمات الهى و خیانت به مراجع اقدام نماید، مستحق ثواب اخروى نمى باشد و از جایگاه هاى ذکرشده برخوردار نیست. مشاوره با چنین شخصى نه تنها مورد ترغیب دین نمى باشد، بلکه امام صادق علیه السلام عدم مشاوره با چنین اشخاصى را از مشاوره با آنها بهتر مى داند و مى فرماید: مشورت شایسته نیست مگر با شرایط آن و هر که آنها را بداند خوب است، وگرنه زیانش برمشورت خواه بیش ازسودش باشد(همان،ص22). با توجه به نکات فوق، رعایت مسائل اخلاقى در مشاوره از مهم ترین ضروریات این عرصه یارى رسان مى باشد. در این زمینه کتاب هاى فراوانى تدوین شده است که مهم ترین کتاب منسجم که منحصرا در این زمینه چاپ شده است، کتاب اخلاق در مشاوره و روان شناسى اثر سیمین حسینیان است. این کتاب دربردارنده موضوعات اخلاقى مهم همچون: رازدارى، پرهیز از رابطه دوگانه، حقوق مراجعان، صلاحیت مشاور، آموزش مشاور و غیره بوده است. فقیهى (1387)، پناهى (1387)، احمدى (1387)، فرهادى (1386) و گودرزى (1379) نیز به این مباحث اشاراتى داشته اند. مسائل اخلاقى در مشاوره در سه حیطه مى تواند مورد توجه قرار گیرد: مسائل اخلاقى خود مشاور، مسائل اخلاقى در رابطه با مراجعان، مسائل اخلاقى در رابطه با سایر همکاران و متخصصان. بدیهى است که با توجه به ماهیت این شغل، مسائل اخلاقى در رابطه با مراجعان بسیار مهم مى باشد و در متون اسلامى در این رابطه الزامات اخلاقى و توصیه هاى فراوانى وجود دارد. درواقع، مقاله حاضر درصدد پاسخ گویى به مسائل اخلاقى است که مشاور بایستى نسبت به مراجع رعایت کند. در این زمینه، چگونگى و کیفیت رعایت این مسائل نیز مورد توجه هستند. مسائل اخلاقى در مشاوره اسلامى در رابطه با مراجعان بسیارى از مسائل اخلاقى که در مشاوره از آن یاد مى شود، مسائلى مى باشند که در رابطه مشاور با مراجعان، کارآموزان و زیردستان مطرح هستند. هرچند این امور رابطه تنگاتنگى با مسائل اخلاقى خود مشاور دارند، اما نمود خارجى اخلاق در این حرفه در رابطه با مراجعان مى باشد. در ذیل، به برخى از این مسائل اخلاقى اشاره مى شود: 1. تکریم و احترام مراجع در پى توجه به کرامت انسانى که اسلام بدان تأکید دارد (اسراء: 70)، تکریم عملى و احترام به مراجع مورد اهتمام قرار مى گیرد. در اشاره به سیره پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در نوع برخورد با مراجعانشان چنین آمده است: کسى که خدمت آن حضرت وارد مى شد، حضرت تُشک زیر پاى خود را به او مى داد و اگر آن شخص مى خواست قبول نکند، اصرار مى فرمود تا بپذیرد (فلسفى، 1379، ج 3، ص 419). احترام به دیگران آن قدر مهم است که این امر در کلام امام صادق علیه السلام احترام به خداوند تلقى شده است (کلینى، 1365، ج 2، ص 206). تکریم و احترام به مراجع در مورد برادران دینى و حتى غیرمسلمانان نیز لازم است. امیرالمؤمنین علیه السلامهنگام فرستادن مالک اشتر به فرماندارى کوفه، در توصیه هاى خود به او چنین مى گوید: مهربانى براى مردم و دوستى و نیکى به سوى آنان را به دلت بیاموز و بر آنان درنده زیان رساننده نباش که خوردن آنان را غنیمت شمارى؛ زیرا که مردم دو صنفند: یا برادر دینى تواند یا در آفرینش مانند تو هستند (نهج البلاغه، 1414ق، ص 426). بنابراین، بر مشاور اسلامى لازم است به مراجع مسلمان و غیرمسلمان، خوب و بد، بهنجار و نابهنجار، توجه مثبت داشته و با خوش خلقى نسبت به او، علاوه بر یارى رسانى، لزوم احترام مسلمانان به دیگران را به صورت عملى نشان دهد. البته لازم به ذکر است که منظور از توجه مثبت به افراد و پذیرش آنها و تکریم و احترامشان، قبول همه ارزش هاى آنان و هم نوا شدن با کارها و روحیات مراجعان نیست، بلکه مقصودْ نگاه مثبت از یک سو و مدارا با او از سوى دیگر و احترام به کرامت انسانى فرد است. 2. خوش گفتارى و خوش برخوردى مشاور اسلامى با احترام گذاشتن به کرامت انسانى افراد، در عمل نیز به خوش برخوردى و خوش گفتارى نسبت به او اقدام مى نماید. این امر که از عطوفت و شرافت شخص برمى خیزد (تمیمى آمدى، 1366، ص 231)، باعث جلب محبت و نفوذ در دل ها مى گردد. امیرالمؤمنین علیه السلام به این اثر چنین اشاره دارد:نیکویى مصاحبت محبت قلب هارازیادمى کند. 3. توجه کامل به مراجع و درک کامل او مرحله اول براى درمان مشکل، درک آن مشکل مى باشد؛ این امر بدون توجه کامل تمام جانبه به گوینده و بررسى مسائل از زوایاى گوناگون میسر نمى گردد. توجه کامل به مراجع و نیز درک او، شامل درک مراجع، مشکل و موقعیت او، ازجمله موقعیت مالى اش، مى شود. الف. توجه به مراجع و درک مشکل او: عبداللّه بن عباس به نقل از پدرش مى گوید: با کسى که سرگرم کارى است مشورت نکن، اگرچه حاذق (ماهر) باشد (مجلسى، 1404ق، ج 75، ص 449). مشغول بودن به کار دیگر و عدم توجه به مراجع باعث غفلت از گوینده مى گردد؛ این امر درحالى است که توجه کامل به گوینده، علاوه بر توجه کامل شنوایى، نیاز به توجه تمام جانبه براى درک پیام هاى غیرگفتارى دارد. درصورتى که مشاور به مراجع توجه نداشته باشد، حتى در صورت ماهر بودنش، مراجع و مسائل او را به طور کامل درک نخواهد کرد. چه بسا این عدم درک، منجر به ارائه راهکار درمانى برخلاف مصلحت واقعى او گردد؛ در این صورت، هرچند مشاور در ارائه راهکار هیچ اهمالى نکرده باشد، ارائه راهکار نامناسب که از عدم توجه کامل او به مراجع ناشى مى شود، خود عملى غیراخلاقى محسوب شده و ضمان آور خواهد بود. همچنین کسى که اشتغال ذهنى زیادى دارد و در اثر آن اشتغال ها در مشاوره به جاى تمرکز کامل و تمام جانبه به مراجع و مشکلاتش، ذهن خود را پراکنده مى سازد، مشمول این حدیث بوده و بهتر است از مشورت با او اجتناب نمود. امام صادق علیه السلام از لقمان نقل مى کند: هر کس خود را براى نصیحت وراهنمایى مراجعه کنندگانش کاملاًآماده ننماید، خداوند رأى و فکر صحیح را از او سلب کرده و امانت عقل و اندیشه را از او مى گیرد (کلینى، 1365، ج 8، ص 348). مشاور اسلامى با توجه کامل به مراجع و درک واقعى او، مشکل او را همچون مشکل خود قلمداد کرده و در رفع آن نهایت تلاش را خواهد نمود. لزوم توجه و درک مراجع در مشاوره گروهى نیز لازم است؛ به گونه اى که مشاور باید توجه به تمام افراد گروه داشته باشد و عده اى از آنها مورد غفلت وى نباشد. چنان که رسول خدا صلى الله علیه و آله براى حفظ احترام تمام مردم، در مجالس عمومى نگاه هاى مودت آمیزخودرابه صورت مساوى متوجه همه حاضران مى کردند (فلسفى، 1379، ج 3، ص 420). ب. درک موقعیت مالى مراجع و رعایت آن: مشاور به عنوان شخصى که براى کمک به مراجع گام نهاده و خواستار یارى رسانى به اوست، معیارهاى مادى را تنها ملاک این شغل ارزشمند نمى داند و ارزش معنوى آن را بیش از ارزش مادى برمى شمارد. البته این امر به معناى عدم اخذ حق الزحمه از مراجع نیست؛ اخذ حق الزحمه از مراجع از ضروریات درمانى است که نمى توان انکار کرد، اما آنچه در نظر مشاور اسلامى مورد تأکید مى باشد، محوریت یارى رسانى است و حق الزحمه به عنوان وسیله نگریسته مى شود. امام صادق علیه السلام مى فرمایند: برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از هزار حج مقبول با همه اعمالش (صدوق، 1400ق، ص 237). مشاور اسلامى بدین نکته توجه دارد که روزى رسان خداست و درصورتى که مراجعى نیاز به مشاوره داشته باشد، اما از لحاظ مادى، از وسعت کافى براى ارائه حق الزحمه برخوردار نباشد، این امر مشاور را از یارى رسانى به او بازنمى دارد و با کمک به مراجع، برکت را از خداوند دریافت مى دارد؛ چنان که خداوند کریم در قرآن کریم مى فرماید: کلیدهاى آسمان ها و زمین از آنِ اوست. در روزىِ هر که بخواهد گشایش مى دهد یا تنگ مى گیرد، و او به هر چیزى داناست (شورى: 12). مشاور اسلامى به مراجعى که از قدرت مالى کافى براى پرداخت حق الزحمه برخوردار نیست، ارائه خدمات مى دهد و با انجام این امر و تکلیف الهى، علاوه بر کسب آرامش روانى خود و مراجع، برکت را از خداوند مى خواهد و چه بسا سود بیشترى برایش حاصل گردد؛ زیرا خداوند مى فرماید: روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است (طه: 131). 4. عدم سلب اختیار و آزادى مراجع امام سجاد علیه السلام در شمارش حقوق مشاور بر مراجع، به این نکته اشاره مى کند: تو (مراجع) در اخذ به رأى مشاور اختیار دارى (مجلسى، 1404ق، ج 71، ص 19). در اسلام، موضوع اختیار انسان بسیار مورد تأکید قرار گرفته و جبرگرایى نفى گردیده است. ازاین روست که خداوند انسان را در انتخاب راه هدایت و ضلالت، آزاد گذاشته است. قرآن کریم با وجود دل سوزى نسبت به هدایت تمام انسان ها و تأکید بر این امر، به این نکته اشاره دارد که همانا ما راه را به او (انسان) نشان داده ایم؛ یا سپاس گزار باشد یا ناسپاس (انسان:3). یعنى آنچه خداوند بدان اهتمام ورزیده، نشان دادن آشکار راه مى باشد؛ حال انسان اختیار دارد که شاکر بوده و به این راه تمسک جوید و یا اینکه ناسپاس بوده و از این راه دورى جوید. پس یکى از اصولى که باید مبناى مشاوره قرار گیرد این است که به موضوع اختیار مراجعه کننده و لوازم آن توجه شود. این اختیار در پى سفارش خداوند به مشورت نیز آمده است: در کارها با مردم مشورت کن و هنگامى که قصد کارى کنى، بر خدا توکل کن که خدا توکل کنندگان را دوست دارد (آل عمران: 159). در این آیه شریفه با وجود امر به مشورت، عمل بر طبق آن را لازم ندانسته و پیامبر را در این امر مختار مى داند. در روایتى از امیرالمؤمنین علیه السلام نیز چنین آمده است: همانا براى دل هاى آدمى علاقه ها و کشش ها و بى رغبتى هاست، پس از راه تمایلش او را به کار وادارید؛ زیرا هنگامى که قلب آدمى به آنچه دوست ندارد واداشته شود، کور مى گردد (نهج البلاغه، 1414ق، ص 503). این حدیث، به یکى از آثار اجبار اشاره دارد و آن عبارت است از: کورى دل نسبت به آنچه مورد اجبار واقع مى شود. منظور از اصل آزادى و اختیار در مشاوره و راهنمایى این است که فرد در رجوع به مشاور و شرکت در مشاوره، آزاد است و نباید به شرکت در جلسه مشاوره و راهنمایى مجبور شده و یا مشاور خاصى بر او تحمیل گردد. در مشاوره، به هیچ وجه، فرد به کارى مجبور نشود و هدایت و راهنمایى به گونه اى صورت نگیرد که شخص ناچار گردد از روى اضطراب به کارى دست زند. طرح مطالب هر فرد با انتخاب و تصمیم خودش است. هر فرد هنگامى که در خودش آمادگى ببیند، مطلب خود را بیان مى کند و نباید مشاور، اصرارى بر آن داشته باشد تا مراجع تصور کند که آزادى اش از او سلب شده است. مراجع، صاحب اختیار احساسات خویش است. مشاور باید حق بیان عواطف و احساسات را به وى داده و عواطف مخصوص به او را محترم بشمارد. فرد، آزاد است تا براى مشکلش، خود راه حل مناسبى پیدا کند و مشاور، با عدم تحمیل راه حل خاص، مراجع را راهنمایى مى نماید تا خود او به راه حل مناسب رسیده، آن را برگزیند، تصمیم بگیرد و عمل نماید. 5. رازدارى امام صادق علیه السلام یکى از شرایط چهارگانه مشاور را رازدارى برشمرده و مى فرماید: رازت را به او بگویى که چون خودت آن را بداند و آن را نهان دارد (حرّعاملى، 1409ق، ج 12، ص 42). در متون اسلامى، به رازدارى، به عنوان رکن اساسى مشاوره، اهمیت فراوانى داده شده و فاش نکردن اسرار خود و دیگران، یکى از اصول اخلاقى و تربیتى به شمار مى آید. از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است: کسى که مورد مشورت قرار گرفته، امانت دار است (همان، ص 43). این حدیث شریف با جمله اسمیه وارد شده و رساننده تأکید بیشتر در لزوم امانت دارى مؤمن است. مهم ترین مصداق این امانت دارى در مشاوره، امانت دارى رازهاى مراجع است. امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه مى فرماید: پیروزى و رسیدن به هدف از راه تدبیر و تأمل است و تدبیر و تأمل هم با به کار بردن فکر است و فکر خوب هم با نگه داشتن اسرار است (نهج البلاغه، 1414ق، ص 477). با نگاه به ادله شرعى، به این امر واقف مى شویم که نگاه داشتن اسرار خود و بازگو ننمودن آن براى دیگران در اسلام مورد تأکید بوده و امیرالمؤمنین علیه السلام در این باره مى فرمایند: سینه عاقل صندوق سرّ اوست (همان، ص 469). ازاین رو، اصل اولى در اسلام پنهان نگه داشتن راز است و اینکه اسرار براى مشاور فاش مى گردد، به خاطر ضرورت ثانوى، به منظور درمان مشکلات، مى باشد. پس درصورتى که مراجعى براى درمان به خودافشاسازى مى پردازد، مشاور اسلامى تکلیف دوچندان در اهتمام به رازدارى نسبت به او دارد. چنان که امیرالمؤمنین علیه السلامدر ضمن توصیه هاى اخلاقى و حکومتى به مالک اشتر، تکلیف دوچندان او را که در موقعیت خاص قرار دارد، در مورد رازدارى اسرار مردم متذکر مى شود (همان، ص 429). اکنون با اشاره به آثار نامطلوبى که عدم رازدارى در فرایند مشاوره بر جاى مى گذارد، متوجه اهمیت اهتمام به رازدارى مى شویم. پیامدهاى عدم رعایت رازدارى در فرایند مشاوره: نقض رازدارى در مشاوره آثار نامطلوب فراوانى دارد که برخى از آنها به قرار زیر مى باشد: ـ تباهى کارها و نرسیدن به نتیجه مطلوب (تمیمى آمدى، 1366، ص 419)؛ ـ از بین رفتن اعتماد در اثر خیانت در امانت (نورى، 1408ق، ج 8، ص 389). ـ ریختن آبروى مراجع(مجلسى،1404ق،ج72،ص71). 6. عدم مشاوره با دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام در لزوم عدم مشاوره با دشمن چنین مى فرمایند: با دشمن خود مشاوره نکن و احوال خود را از او مخفى بدار (تمیمى آمدى، 1366، ص 442). مشاوره براى یافتن راه صحیح براى حل مسائل مراجع است و شخصى که با انسان سر عِناد و دشمنى دارد، مصلحت وى را در نظر نگرفته و راه صلاح را به او نشان نمى دهد. همچنین با توجه به اینکه برخى از اسرار انسان براى مشاور آشکار مى گردد، امکان سوءاستفاده از این اطلاعات هنگام مشاوره و بعد از آن توسط این دشمن مشاور وجود دارد. ازاین رو، بر مراجع لازم است که دشمن خود را براى مشاوره انتخاب نکند و درصورتى که مراجع چنین کرد و مشاور در درون خود استمرار دشمنى را نسبت به او یافت، باید او را به مشاور دیگرى ارجاع داده و خود و مراجع را از عواقب چنین مشاوره اى محفوظ دارد؛ نه اینکه مشاوره را فرصتى به شمار آورده و به مراجع ضربه وارد سازد. البته درصورتى که مشاور با انگیزه هایى همچون انگیزه الهى، بر دشمنى خود چیره شده و با تمام وجود دشمنى مراجع را از دل خود بیرون راند، مى تواند به مشاوره با او بپردازد. 7. عدم خیانت به مراجع و التزام به امانت دارى نسبت به او امیرالمؤمنین علیه السلام درباره نتیجه خیانت به مشورت کننده چنین فرموده است: خیانت کردن به مستسلم (کسى که اطاعت کننده و مُنقاد است) و مُستشیر (مشورت کننده) از شنیع ترین چیزها و بزرگ ترین بدى ها و موجب عذاب آتش افروخته است (همان، ص 443). همچنین در حدیث دیگرى مى فرمایند: هرکس با مسلمانان در مشورت دغلى کند، ازاوبیزارم(مجلسى،1404ق،ج72،ص 99). خیانت دامنه وسیعى دارد و مى تواند در قلب، گفتار و یا کردار فرد تجلى یابد. با توجه به معنا لغوى خیانت (راغب اصفهانى، 1416ق، ج 1، ص 305) و نیز حدیث شریفى از امام صادق علیه السلامکه امانت را در مقابل خیانت قرار مى دهد (کلینى، 1365، ج 1، ص 20)، در باب لزوم امانت دارى و دورى از خیانت مى توان گفت: اسلام آن قدر به این امر اهمیت داده است که در زمینه ضرورت امانت دارى چنین مى فرماید: نتیجه دین دارى امانت است (تمیمى آمدى، 1366، ص 86). همچنین خیانت، نوعى فریب کارى (همان، ص 460) و از زشت ترین خوى ها (همان) و منافى با حقوق برادرى شمرده شده است (همان، ص 419)؛ علاوه بر آنکه ثمره این کار، عذاب آتش جهنم مى باشد (کلینى، 1365، ج 2، ص 338). مصادیق خیانت در مشاوره و لزوم اجتناب از آنها: خیانت در مشاوره مى تواند مصادیق گوناگونى داشته باشد که باید از آنها اجتناب نمود. امکان ابتلاى به برخى از این خیانت ها در فرایند مشاوره بیشتر است. از آن جمله، مى توان به موارد زیر اشاره کرد: ـ عدم خیانت در فاش کردن سرّ مراجع (نورى، 1408ق، ج 8، ص 398). ـ عدم خیانت در ارائه راه کارى که با واقعیت تطابق نداشته یابه مصلحت مراجع نباشد(کلینى،1365،ج2،ص166). ـ عدم خیانت با اخذ حق الزحمه بیشتر از حد از مراجع. همچنین دروغ گویى، و تبلیغات سوء و نادرست مشاور براى کار خود مى تواند یک نوع خیانت محسوب شود. همان گونه که سوءاستفاده جنسى، عدم صلاحیت علمى لازم مشاور و ارجاع ندادن مراجع به متخصص هنگام عدم توانایى ارائه خدمات، رهاکردن مراجع وقتى هنوز به کمک ما نیازمند است، و مواردى از این قبیل، نوعى خیانت محسوب مى شود. 8. نصیحت و خیرخواهى امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه اى به محمدبن ابى بکر چنین مى نویسد: کسى را که با تو مشورت مى کند، نصیحت کن (مجلسى، 1404ق، ج 72، ص 99). نصیحت و خیرخواهى در متون دینى با واژه هایى همچون نُصح و نَصیحة استعمال شده است که در معناى آن علاوه بر خیرخواهى و پند، نوعى اخلاص نیز آمیخته شده است (طریحى، 1362، ج 2، ص 417؛ ابن منظور، 1300ق، ج 2، ص 616). طریحى پس از بررسى معانى نصیحت در کاربردهاى مختلف، به این نکته اشاره دارد که نصیحت قبیح و بد نیست، لکن چه بسا شنونده آن را ناپسند مى شمارد و این امر به خاطر سختى آن براى شنونده است. این نکته با آنچه ابن فارس، مبنى بر معناى اصلاح آورده است، مطابقت دارد (ابن فارس، 1387، ص 955). خلاصه آنکه نصیحت و خیرخواهى به هم نوعان، به ویژه مسلمانان، در فرهنگ اسلامى از اهمیت و جایگاه قابل توجهى برخوردار بوده و در دستورات اخلاقى اسلام به آن سفارش و تأکید فراوان شده است. در آموزه هاى دینى توصیه شده که افراد جامعه انسانى و اسلامى غمخوار همدیگر بوده، آنان را به صلاح و خیر دعوت کنند. ازاین رو، به رغم معناى تحمیلى که از واژه نصیحت در ابتداى شنیدن آن به ذهن مى آید، در متون اسلامى معنا و مفهومى نیکو براى این کلمه و مترادف هاى آن ذکر گردیده و نه تنها توصیه فراوان بدان شده، بلکه ترک کننده نصیحت مورد مذمت قرار گرفته است (مجلسى، 1404ق، ج 71، ص 213). آرى، اگر اصول نصیحت و خیرخواهى رعایت نگردد، مذموم خواهد بود. براى مثال، امام سجاد علیه السلامدر زمینه افراط در نصیحت مى فرماید: زیادى نصیحت به تهمت زدگى منجر مى شود (همان، ج 72، ص 66). احادیث دیگرى نیز در این مضمون وارد شده است. اما در باب مشاوره مى توان علاوه بر احادیث ذکرشده در اول بحث، به حدیث زیر اشاره نمود: امام صادق علیه السلام یکى از شرایط پنج گانه مشاور را ناصح بودن مى داند و مى فرماید: در امور خود که لازمه دین دارى است با کسى مشورت کن که پنج خصلت دارد: عقل وبردبارى وتجربه ونصیحت وتقوا(همان،ج72،ص103). نصیحت و خیرخواهى، گستره وسیعى دارد و هرگونه گفتار و کردار خیرخواهانه را دربر مى گیرد. ممکن است ناصح براساس تشخیص، گاهى از زبان انتقاد و گاهى از زبان تعریف و تمجید، براى رفع مشکل مراجع یا مخاطب استفاده کند. امیرالمؤمنین على علیه السلام انتقادها و اعتراض هاى خود را نسبت به معاویه نصیحت قلمداد مى نماید (نهج البلاغه، 1414ق، ص 46). گاهى ممکن است نظر نصیحت کننده براى نصیحت شونده خوشایند نباشد. ازاین رو، ناصح نباید فقط خوشایندى نصیحت شونده را در نظر بگیرد، بلکه با توجه به مصالح واقعى او درصدد توجیه عقلانى نصایح برآمده و آنها را به گونه هاى مختلف به مراجع انتقال دهد؛ همچنان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: براى برادرت نصیحت را خالص گردان، چه در نزد و تصور او نیکو باشد و یا زشت (همان، ص 403). نیز در حدیثى از امام صادق علیه السلام وارد شده است: از خدا بترس که با دلخواه مشورت خواه موافقت کنى که آن نامردى است (مجلسى، 1404ق، ج 72، ص 104). خلاصه آنکه نصیحت وخیرخواهى مشاورنسبت به مراجعان از مسائل اخلاقى مهم در این حیطه به شمار مى آید. 9. صمیمیت و مهربانى محبت و صمیمیت مشاور و مراجع، به عنوان یکى از ارکان مهم مشاوره مورد اهتمام ویژه اسلام بوده و امام صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید: شرط سوم مشاور آن است که یار و برادر باشد (حرعاملى، 1409ق، ج 12، ص 43). کلمه صدیق صفت مشبهه است و دلالت بر تأکید بیشتر و استمرار در دوستى دارد؛ یعنى مشاورى انتخاب مى شود که دوستى و صمیمیت زیادى داشته باشد. امام صادق علیه السلام در ادامه این حدیث در سرّ این شرط براى مشاور مى فرماید: اگر دوست و برادر باشد، زمانى که راز تو بر او آشکار شد، پنهان مى دارد (همان). مشاهده مى شود که دوستى و صمیمیت قلبى در نگاه داشتن راز نیز مؤثر است. بدیهى است که این مسئله اخلاقى، بخصوص در رابطه با مراجع نامحرم، مقید به حدود و قیود اسلامى است. 10. ایجاد و حفظ شادابى در مشاوره مشاوره از مهم ترین شغل هایى است که شادابى مشاور در آن نقش بسزایى دارد؛ به گونه اى که مى توان اظهار داشت: شادابى، نقش درمانى فراوانى در شروع، فرایند و اتمام مشاوره ایفا مى کند. این امر در روایات اسلامى نیز مورد اهتمام مى باشد. امام باقر علیه السلام مى فرماید: بر توست که احتراز کنى از کاهلى و اضطراب در قول که آنها کلید هر شرّند؛ زیرا که اگر کاهلى پیشه کردى، نمى توانى اداى حق کنى (مجلسى، 1404ق، ج 75، ص 187). امام باقر علیه السلام اثر کاهلى را عدم توانایى اداى حق برمى شمارد؛ حقى که در مشاوره باید هدف مشاور و مراجع باشد. به خاطر اجتناب از کاهلى است که دین مقدس اسلام سفارش هاى زیادى به حفظ شادابى و ارتباط بهینه مؤمنان نموده است (صدوق، 1362، ج 2، ص 663). مشاور اسلامى نیز سزاوار است نسبت به مراجع خوش رویى داشته باشد و در صورت نامحرم نبودن وى و مصالح ثانوى، دست دادن با او را هم به منظور ایجاد الفت بیشتر مدنظر قرار دهد. امام صادق علیه السلام در اشاره به این کار و اثرش مى فرماید: به راستى وقتى دو مؤمن با همدیگر ملاقات کنند و به هم دست دهند، خدا ـ عزوجل ـ رحمت بر آنها فرود آرد (مجلسى، 1404ق، ج 73، ص 29). ایشان در ادامه این حدیث مى فرماید: و نود و نه (درصد) از آن رحمت براى پرمحبت تر آنها نسبت به دوستش است (همان). ملاحظه مى گردد که معیار نزول رحمت در این مصافحه نیز، مقدار محبت قلبى نسبت به مؤمن دیگر است. درواقع، محبت و مهرورزى افراد به یکدیگر، هم روحیه سخت و خشن آنان را تعدیل مى کند و هم رابطه قلبى عمیقى را در بینشان به وجود مى آورد. این رابطه موجب مى شود شریک و پشتیبان و فریادرس هم بوده، در برابر گرفتارى ها و دشوارى ها محکم و استوار بایستند. ازاین رو، قرآن کریم رابطه محبت آمیز مؤمنان را مورد تأکید قرار داده است (فتح: 29). بدیهى است که این مسئله اخلاقى نیز، بخصوص در رابطه با مراجع نامحرم، مقید به حدود و قیود اسلامى است. 11. جرئت و عدم ترس امیرالمؤمنین علیه السلام در سفارش هاى خود به مالک اشتر مى فرمایند: انسان ترسو را مشاور قرار نده؛ زیرا تو را در پرداختن به امور تضعیف نموده و امور کوچک را براى تو بزرگ جلوه مى دهد (تمیمى آمدى، 1366، ص 442). با توجه به اینکه هدف مشاور یارى رسانى به مراجعى است که نیازمند به کمک مى باشد، مشاور باید در تمام مراحل مشاوره این هدف را در نظر گرفته، جرئت ارائه راه حل هایى که براى مشاور یا مراجع سخت است، ولى به صلاح اوست، داشته باشد و در این راه، جرئت عملى کمک به مراجع را نیز دارا باشد. در سفارش هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چنین آمده است: با ترسو مشورت نکن که اراده خروج را بر تو تنگ مى کند (مجلسى، 1404ق، ج 70، ص 304). مشاور درصورتى که راه کارى را به صلاح مراجع تشخیص داد، ترس از عواقب گفتن این امر، او را از این کار منصرف نخواهد کرد. آرى، اگر راه کارى در زمان یا مکان یا موقعیت خاص به صلاح مراجع نیست، این راهکار ارائه نخواهد شد؛ آنچه مورد مذمت است، این امر مى باشد که ارائه راهکار با تمامى قیود لازم به صلاح او باشد و مشاور از ترس، به این امر مبادرت نورزد. منابع نهج الفصاحة (1382)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیاى دانش. نهج البلاغه (1414ق)، قم، دارالهجره. ابن فارس، احمدبن (1387)، ترتیب مقاییس اللغة، قم، زیتون. ابن منظور، محمدبن مکرم (1300ق)، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربى. احمدى، خدابخش و فریبان آقاجان پورچمنى (1387)، مباحث اخلاقى در مشاوره و روان درمانى، تهران، دانژه. پناهى، على احمد، نگاهى به ویژگى هاى مشاور در آموزه هاى اسلامى (1387)، زلال هدایت، ش 2، ص 28ـ38. تسترى، ابومحمد سهل بن عبدالله (1423ق)، تفسیر التسترى، بیروت، دارالکتب العلمیه. تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد (1366)، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى. حرعاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت. حسینیان، سیمین (1387)، اخلاق در مشاوره و روان شناسى، تهران، کمال تربیت. خرمشاهى، بهاءالدین و مسعود انصارى (1376)، پیام پیامبر، تهران، منفرد. راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1416ق)، المفردات فى غریب القرآن، بیروت، دارالشامیة. شعیرى، تاج الدین (1405ق)، جامع الاخبار، قم، شریف رضى. صدوق، محمدبن على (1362)، الخصال، قم، جامعه مدرسین. ـــــ (1400ق)، الامالى، بیروت، اعلمى. ـــــ (1413ق)، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین. طریحى، فخرالدین (1362)، مجمع البحرین، تهران، مرتضوى. عروسى حویزى، عبدعلى (1415ق)، تفسیر نورالثقلین، قم، اسماعیلیان. عطائى، محمدرضا (1369)، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، مشهد، آستان قدس رضوى. فراهیدى، خلیل بن احمد (1410ق)، کتاب العین، قم، هجرت. فرهادى، یداللّه (1386)، اخلاق حرفه اى در بهداشت روان، تهران، اطلاعات. فقیهى، على نقى (1387)، مشاوره در آینه علم و دین، قم، دفتر انتشارات اسلامى. فلسفى، محمدتقى (1379)، الحدیث ـ روایات تربیتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى. کراجکى، ابوالفتح (1394م)، معدن الجواهر، تهران، مرتضوى. کلینى، محمدبن یعقوب (1365)، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه. گودرزى، على محمد (1379)، اخلاق روان شناسى (اصول اخلاقى روان شناسان انجمن روان شناسى آمریکا)، تهران، رسا. مجلسى، محمدباقر (1404ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء. مفید، محمدبن محمد نعمان (1413ق)، امالى، قم، کنگره شیخ مفید. نورى، میرزاحسین (1408ق)، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث.   احمد امامى راد: دانشجوى دکترى فقه تربیتى جامعه المصطفى العالمیه. معرفت - سال بیست و دوم ـ شماره 192 ادامه دارد...

94/07/05 - 01:57





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن