تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه‏اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826897362




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جایگاه، اهداف و اصول حرکت امام - بخش اول امام، امین خدا بر زمین


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جایگاه، اهداف و اصول حرکت امام - بخش اول
امام، امین خدا بر زمین
پرسش های نو حتی اگر قالبی تازه برای شبهه ای کهنه باشند، تأملی تازه را طلب می کنند تا جوابی متناسب با دغدغه های امروز و نیازهایی که در ورای سؤالات پنهان شده اند، بیابند.

خبرگزاری فارس: امام، امین خدا بر زمین



چکیده آموزه های مهدویت به تأملاتی تازه نیاز دارد؛ تأملاتی در ساختار این اندیشه، تا آن را از قالب پراکنده هایی زیبا به سیمای سازمانی پربار درآورد. اندیشۀ مهدویت، شعاعی از پرتوی اصل امامت است که سازمانی بس دقیق و ظریف بر آموزه های آن حکومت می کند. در بازاندیشی این مفهوم باید به ابهامات و سؤالات، توجهی وافر داشت که گاه در میان این سؤالات نیمی از جواب و پیش طرحی از ساختار نهفته است.
این نوشتار تلاش کرده تا گامی در این مسیر بردارد و پایه های اندیشۀ مهدویت را در معارف تربیتی و ولایی ترسیم نموده و اهداف امامت را در عرصه تربیت افراد، روابط میان مؤمنان و کلّیت جامعه مشخص کند. ترسیم مبانی و اهداف امامت و مهدویت، مقدمۀ مناسب و لازمی است برای درک اصولی که امام(ع)  در حرکت عظیم خویش به آن وفادار است. با تبیین این اصول، ساختاری ترسیم می شود که پایه ای است برای توضیح تفاوت میان مشی معصومین: و گامی است برای درک حکمت های نهفته در هر یک. این نوشتار، آغازی است بر سلسله ای از تأملات که می کوشد تا بابی از حکمت های غیبت را بگشاید و طرحی را در میان آموزه های مهدویت دراندازد. واژگان کلیدی مهدویت، جایگاه امام، اصول حرکت، هدایت، اخوت ایمانی، استحکام، استقلال. مقدمه اگرچه ادبیات حوزۀ مهدویت در سال های اخیر از رخوت به در آمده و گفت وگوهای گرمی را شاهد بوده، اما هنوز با حجم پرسش ها و هجوم نیازها تناسبی ندارد. پرسش هایی که گاه ظاهری ساده دارند و به راحتی جای خود را در ذهن ها باز می کنند، اما یافتن پاسخ دقیق برای آن ها، بحث های گسترده ای را طلب می کنند و فهم و تبیین آن ها به گفت وگوهای پرحوصله ای نیاز دارد. مهدویت از گذشته عرصۀ پرشمارترین شبهات و سؤالات بوده و به مثابۀ طرحی پیچیده، زوایای متنوعی را برای بحث و گفت وگو در خود داشته است. بسیاری از پرسش های دینی قدمتی دیرینه دارند و بارها در قالب ها و شکل های جدیدی در برابر اندیشه دینی به مصاف برخاسته اند. اما پرسش های نو حتی اگر قالبی تازه برای شبهه ای کهنه باشند، تأملی تازه را طلب می کنند تا جوابی متناسب با دغدغه های امروز و نیازهایی که در ورای سؤالات پنهان شده اند، بیابند. این نوشتار بر آن است تا به سلسله پرسش هایی بپردازد که از بیان غریب روایات دربارۀ مدت حکومت امام عصر(عج)  برخاسته اند؛ بیانی که تناسب میان دشواری های عصر طولانی غیبت را با برهۀ کوتاه حکومت عدل بر هم می زند. توضیح این که در آموزۀ شیعی مهدویت، این نکته مسلم است که امامت ولیّ عصر(عج)  از نخستین روز در پس پرده غیبت قرار گرفت. این غیبت تا کنون نیز ادامه داشته و قریب به یک هزار و دویست سال به طول انجامیده و زمان پایان آن نیز بر ما پوشیده است. شیعه در طول تمامی قرون به آرزوی ظهور ولیّ عصر(عج)  و به امید شکل گیری حکومت اوست. اما غریب این که روایات معتبر و متعددی دورۀ حکومت امام(عج)  را کم تر از بیست سال گفته اند؛ یعنی چندین سده انتظار برای حکومتی بیست ساله.[1] با این تصویر آیا می توان رهبری امام مهدی(عج)  را که در حقیقت زعامتی برای عصر غیبت است، برای عصر حضور دانست؟ به بیانی دیگر، مهدی(عج)  امامی است که قرن ها رهبری و مدیریت شیعه را در پس پردۀ غیبت بر عهده داشته و پس از دست یابی به حکومت و ویران کردن کاخ های ظلم، مدتی بسیار کوتاه حکومت عدل را برپا خواهد کرد. این رهبر از پنج سالگی در پس پرده غیبت، عهده دار زعامت و امامت شده و پس از قرن ها غیبت کم تر از دو دهه فرصت برای حکومت خواهد داشت. آیا نمی توان گفت که این امامت اساساً برای شرایطی متفاوت  (غیبت) تعریف شده است؛ شرایطی که امام عصر(عج)  با وضعیتی متفاوت از عصر پدران خویش روبه روست؟ در حقیقت عصر غیبت، عصرِ امامتی متفاوت است؛ تفاوتی که ریشۀ آن را باید در تفاوت شرایط جست نه در شخصیت معصوم. این پرسش، پرسش های عمیق تری نیز در پی دارد: 1. جایگاه امام و اصول حرکت او چیست؟ 2. وضعیت و شرایط اجتماعی هر امام چه اثری بر نوع مدیریت او دارد؟ 3. شرایط امام عصر(عج)  چه بوده و تأثیر آن بر نوع مدیریت او چگونه است؟ این پرسش ها می توانند به سطوح دیگری از موضوع نیز منتقل شوند و پرسش های دیگری را سبب گردند؛ پرسش هایی از قبیل: 4. مدیریت متفاوت و دشوار امام عصر(عج)  که می توان از آن به مدیریت پنهان تعبیر کرد، چگونه در زمان ائمۀ سلف زمینه سازی شده و تحقق آن امکان یافته است؟ 5. از نگاه مدیریت امروز، مدیریت پنهان در چه شرایطی ضرورت می یابد و دارای چه ویژگی هایی است؟ این مدیریت با چه نوع اهدافی هم ساز و از کدام ابزارها برخوردار است؟ 6. مدیریت امام عصر(عج)  چه ویژگی هایی دارد و آیات و روایات چه تصویری از این مدیریت ارائه می دهد؟ در ادامۀ این پرسش ها، توجه به دو نکته می تواند بحث را به عرصۀ مهمی از فلسفه تاریخ نیز بکشاند: نکتۀ اول را در بحث رجعت باید جست. رجعت به معنای بازگشت گروهی از مردگان در آخرالزمان، از اعتقادات مسلم شیعه برشمرده می شود، اما این پرسش در میان اهل تحقیق مطرح است که: 7. آیا این بازگشت، تنها مقارن با ظهور امام مهدی(عج)  خواهد بود یا پس از شهادت آن حضرت دوباره از سوی اهل بیت: بازگشتی رخ می دهد و زمین شاهد حکومت های عدل دیگری خواهد بود؟ نکته دوم در جایی جلوه گر می شود که حکومت ولیّ عصر(عج)  آخرین حکومت تلقی شود. در چنین فرضی تاریخ زمین با پایان غیبت به پایان خود نزدیک می گردد. در این صورت با این سؤال روبه رو خواهیم شد که: 8. آیا در این تصویر می توان غیبت را دورۀ نهایی تاریخ بشر تلقی کرد و آن را اوجی دانست که تمامی زمینه سازی های گذشته به آن ختم شده است؟ در این صورت، مدیریت پنهان نیز ضرورتی است متناسب با این چنین وضعیتی و برای رسیدن به چنان آرمانی. پاسخ به این هشت پرسش می تواند تصویری تازه از آموزۀ مهدویت به دست دهد؛ تصویری که بسیاری از ابهامات این حوزه را رفع و با ترسیم طرح کلان این آموزه ما را از دام جزئی نگری رهانیده و نظام واره ای را در گسترۀ معارف مهدوی در اختیار گذارد. هر پرسش از زوایایی برخوردار است و پاسخ به آن مقدماتی را می طلبد. از این رو به هر پرسش، مقاله ای مستقل اختصاص یافته و در ترتیب گفت وگوها تلاش شده تا هر مقاله، بخشی از طرحی کلی را نمایان کند و به تدریج طرح واره را در میان معارف مهدوی نمودار گرداند. این مقاله به بحث دربارۀ جایگاه امام و اصول حرکت او اختصاص یافته است. اهمیت این بحث را با توجه به این نکته می توان یافت که مسئولیت و تکلیف معصوم(ع)  بر اساس جایگاه او در اندیشۀ دینی تعریف شده و شیوۀ مدیریت هر امام در عصر خویش برگرفته از اصول حاکم بر حرکت اوست. تفاوت میان روش امام حسین(ع) ، امام سجاد(ع)  و امام صادق(ع)  جز بر اساس آن جایگاه و این اصول توضیح نمی یابد؛ زیرا ائمه: همگی از نوری واحد بودند (صدوق، 1403: ج1، 31؛ خزاز رازی، 1401: 111؛ جوهری بصری، بی تا: 24، 27) که در ظرف ها و شرایط اجتماعی متفاوتی جلوه گر شدند و اگر هر یک در شرایط امامی دیگری عهده دار امامت می شدند، جز به راه آن امام نمی رفتند. درک جایگاه امام و اصول حرکت او راه را برای تحلیل شیوۀ مدیریت ائمه می گشاید و تحلیل گر می تواند با تکیه بر چنین درکی به فهم رفتار هر یک از ائمه در شرایط خاص خویش نزدیک شود. گفت وگوی این مقاله در دو گفتار سامان یافته که جایگاه امامت و اصول حرکت امام موضوع بحث این دو گفتار خواهد بود. 1. امامت و جایگاه آن آموزۀ امامت ریشه در اعتقاد به توحید دارد و از دل آن زاده می شود؛ نکته ای که تولد نماد امامت _ علی(ع)  _ در دل نماد توحید _ کعبه _ به آن اشاره دارد (حاکم نیشابوری، 1411: ج3، 483؛ کنجی شافعی، 1404: 407). توحید را نباید به پذیرش معبودی آسمانی و نفی معبودهای دیگر محدود کرد. پذیرش توحید به معنای تن دادن به حاکمیت خدا و تن زدودن از حاکمیت غیر اوست. توحید در این تصویر تمامی رفتارهای انسان را تحت تأثیر خود قرار داده و چنین بندگی و آزادگی را طلب می کند؛ مطالبه ای که تلاش برای آگاهی از حکم و قانون او و سعی برای تطبیق آن در شرایط مختلف را به دنبال می آورد. آگاهی از قوانین کلی با فرستادن پیامبران و نزول کتاب های آسمانی مقدور می گردد، اما همین قوانین آماده، با تغییر شرایط، نیاز به تطبیق مناسب دارد و به داوری در هنگام اختلاف در فهم و تطبیق. افزون بر این، حرکت رسول در تبلیغ دین نیاز به تداوم و توسعه دارد؛ برای نسل هایی که او را ندیده اند، برای سرزمین هایی که کلامش را نشنیده اند و حتی برای بازماندگان و یاران رسول که غبار غفلت بر فکر و دل هایشان می نشیند. الف) امام، امین خدا بر زمین و حجت او بر بندگان است[2] امام در نگاه شیعه برگزیده ای الهی است که هر آن چه در زمین است امانت اوست تا از هر کس و هر چیز حراست کند و آن را در جایگاه خود بنشاند. امام امین خدا بر استعدادهای انسان است تا زمینه های رشد و شکوفایی را فراهم کند و همین است که او را خلیفۀ خدا بر زمین خوانده اند؛ زیرا بر مسند حق نشسته و بار او را بر دوش گرفته است. خلقت حق از تسویه، تقدیر و هدایتی برخوردار است[3] و هر آفریده در مدار خویش در جریان است[4] و تسبیح گوی.[5] اما در این میانه آدمی را خلقتی دیگرگون است؛ هدایت او هم به تکوین است و هم به تشریع و انتخاب او نه اسیر تکوین است نه محدود به تشریع. او اگرچه از هدایت های عامی در اصل خلقت برخوردار است، اما برای تعیین گام به گام مسیر خویش نیازمند بیانی است که با کتاب های آسمانی و با رسولان الهی به آن می رسد و با امام تداوم می یابد و به کمال می رسد. خلقت متفاوت انسان او را چنان محتاج راهنما و راهنمایی ها می کند که حتی پس از رسول و وحی به سوی کسانی بشتابد که حجت و دلیل او باشند. امام حجت خدا بر بندگان است تا راه را بنماید و جایی برای عذر باقی نگذارد. ب) امام، کمال دین و تمام نعمت است[6] بعثت رسول و نزول کتاب، پرده های جهل را کنار می زند و راه را نشان می دهد. اما حراست پیام رسول از کج فهمی و کهنگی، تداوم کار او در حفظ مؤمنان و رساندن سخن به نورسیده ها و نارسیده ها کاری است که بر دوش امام است. بدون نصب و تعیین امام، برنامه و طرح دین کامل نیست و با اوست که دیگر ناگفته ای نمی ماند که ناگفته ها را هم او خواهد گفت. نعمت ها بدون امام به تمامیت نمی رسند؛ زیرا آن که انعامی می کند و ابزاری در اختیار می گذارد اگر راه استفاده و مخاطرات و ظرفیت ها را نشان ندهد، انعامی تام نکرده است. این نصب امام است که نعمت ها را تام و تمام می کند و امکان بهره مندی از تمامی امکانات درونی و بیرونی را فراهم می آورد. اسلام به مثابۀ یک دین تا زمانی که از آن نقصان و این نقیصه رها نشده هنوز مورد پسند حق نیست و با نصب امام است که اسلام نیز چنان می شود که باید. ج) امام و جریان هدایت جریان هدایت با بعثت رسولان آغاز شده و با امام تداوم می یابد. تلاوت آیه ها در جایگاهی مناسب _ (یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ) - آدمیان را به فضایی تازه می کشاند و فکر و احساس او را با سؤال ها و جواب هایی اساسی درگیر می کند. این درگیری است که به رسول این امکان را می دهد که به تزکیه آنان بپردازد _ (یُزݩݩݩݩݦَکِّیهِمْ) _ و با شیوه های مختلف آن ها را از وابستگی ها و آلودگی ها برهاند و به سطحی برساند که آمادۀ عمل و تغییر در رابطه های خویش بشوند. در این سطح است که تعلیم دستورالعمل های دینی و آموختن حکمت ها _ (وَ یُعَلِّمَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَه) (آل عمران: 164) _ راه گشا خواهد بود.[7] روشن گری رسول و جانشینان او، مردم را با خود و هستی و نقش خود در هستی آشنا می کند و آنان که به معیت رسول می رسند از کتاب (دستورات و مقررات) و از موازین برخوردار می شوند. این تمام آن چیزی است که مردم برای تصمیم بزرگ خویش نیاز دارند؛ تصمیم و اقدام به ایجاد قسط در جامعه. با شکل گیری این تجمع و حرکت اجتماعی، تیزی، صلابت و استواری در اندیشه، روحیه، عمل و ارتباطات برای این جماعت خواهد بود _ (أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ) _ و به آنان در مشکلات و در رویارویی ها، سختی و استحکام _ (فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ) _ خواهد بخشید.[8] 2. اهداف امام و اصول حرکت او
الف) اهداف امام امام به عنوان جانشین رسول و ولیّ خدا در پی تحقق چه شرایطی برای افراد و جامعه است؟ تشخیص این هدف کلیدی مهم برای درک درست چگونگی مدیریت و رهبری اوست. اهداف امام را می توان در سه دسته جای داد: 1. اهدافی که در تربیت تک تک افراد دنبال می کند؛ 2. مطلوب های او در روابط مؤمنان؛ 3. اهدافی که در کلیت جامعه در پی دست یابی به آن است. بحث یکم. در تربیت افراد 1. فراهم کردن فرصت انتخاب؛ آدمی بدون وحی و بدون راهنمایی اولیای خدا، قدر خویش را نمی شناسد و خود نیز حق خود را پاس نمی دارد. او نمی داند که چه جایگاهی در هستی دارد و چه امیدها به او بسته شده و چه جایگاه های بلندی در انتظار اوست؛ همین است که حقِ چنین وجود گران قدری را ندانسته و آن را با بهره های بی قدر دنیا معاوضه می کند. اولیای خدا با ارائۀ بیان و دلیل، پرده های جهل و ابهام را کنار می زنند و خودِ او، آینده و خدایش را در برابرش می نشانند. به او راه و بی راه را نشان می دهند و برایش فرصت انتخاب فراهم می آورند. 2. پاکسازی و آموزش برای کسانی که راه را برگزیدند؛ آن که با تلاوت آیه ها به دنبال نشانه ها حرکت می کند و راه را برمی گزیند، باید با یاری رسول و جانشینان او از وابستگی ها و آلودگی ها جدا شود و از آنان دستورات زندگی تازه و حکمت های چگونه زیستن در جهان واقعی را بیاموزد. 3. حراست از همراهان با تذکر آموزه ها؛ در میان جاذبه های دنیا، کشش های هوس و وسوسه های شیطان، خطر غفلت و بازماندن از مسیر، تهدیدی همگانی است. این امام است که باید طراوت گل های رسول را حفظ کند و ازیادرفته ها را به یاد آورد.[9] بحث دوم. در روابط اجتماعی 1. دین خواستار سطحی از روابط اجتماعی است که همۀ رابطه ها بر اساس عدل و احسان شکل گیرد. اهداف دین را نباید به محدودۀ زندگی فردی فروکاست. حرکت انبیا و امامان: در پی ایجاد شکلی متفاوت در روابط اجتماعی است. مؤمن در پرتو آموزش های دینی درمی یابد که او نسبت به دیگران تکالیفی دارد و آنان بر گردن او حقی دارند (نک: ابن شعبه حرانی، 1404: 255؛ کلینی، 1365: ج2، 169؛ اهوازی، 1404: 42؛ صدوق، 1402: 38 - 42؛ مفید، 1413: 28 - 29)؛ حقوق و تکالیفی که گاه الزامی است و مصداق رفتار عادلانه و گاه الزامی را در خود جای نداده، اما خواستنی، زیبا و مصداق رفتار محسنانه است. عدل و احسان دو حقیقتی است که در ورای همۀ امر و نهی ها نهفته اند.[10] عدل در لغت، رعایت همسانی در برخوردهاست؛ همسانی میان مجازات و جرم و همسانی در رعایت استحقاق ها. به بیان دیگر، عدل رعایت انصاف و بیش از طاقتْ تحمیل نکردن و بیش از جرمْ مجازات ننمودن است.[11] اما احسان، تفضل است؛ خوبی را با خوبی افزون پاسخ گفتن و بر بدی سخت نگرفتن.[12] رعایت عدل در روابط، اعتدال و تعادل را به دنبال دارد و احسان و تفضل به افزایش محبت و صمیمیت در اجتماع می انجامد. دستورات دینی مصداق یکی از این دو هستند و هنگامی که رابطه های مؤمنان بر چنین اساسی سامان می یابد اعتدال و تعادل در کنار محبت و صمیمیت پدیدار می گردد. 2. هر کس به کسوت اهل ایمان درآمد اگر از مؤمنان یاری بخواهد باید به یاری اش بشتابند و هر کس همراه شد باید هیچ چیز را از او دریغ نکرد. مؤمن حتی اگر ضعیف بوده و آماده برای هجرت و جهاد نباشد، حق دارد از سایر مؤمنان یاری بطلبد و آنان نیز وظیفه دارند این خواسته را بی پاسخ نگذارند.[13] اما تا هجرت نکرد و آماده جدا شدن از شرایطش نشد، پیوند ولایی ندارد و مسئولیتی از این جهت بر عهده دیگران نیست. هجرت مؤمن و جهاد با مال و جان، او را در وضعیتی تازه قرار می دهد. اکنون میان او و دیگران پیمان ولایت برقرار است و هر یک همانند سرپرستی است نسبت به دیگری. این ولایت در حقیقت نوعی پیوستگی است؛ پیوندی که در میان کافران و ظالمان نیز می توان از آن سراغ گرفت (انفال: 73؛ جاثیه: 19)، پیوندی که میان آنان بر اساس منافع مشترک شکل گرفته و میان اهل ایمان بر اساس نگاه و راه مشترک ایجاد شده است. بحث سوم. در جامعه 1. اولیای خدا با کنار زدن پرده های جهل و ابهام و در اختیار گذاردن راه و روش زندگی، می کوشند مردم را برای قیام به قسط آماده کنند. امام نیز خواستار قیام مردم به قسط است. قسط را به سهم و نصیب توضیح داده اند.[14] مقسط کسی است که می کوشد این سهم و نصیب پرداخت شود و قاسط ضدّ اوست؛ کسی است که در برابر مقسط قرار گرفته و نمی خواهد هر کسی به سهم و نصیب خود برسد. مفهوم قسط بر این درک استوار است که در هستی، سهم و نصیبی در کار است؛ سهم و نصیبی که به هر کس و هر چیزی باید داد. هر چیز و هرکس بر اساس اندازه های وجودی اش صاحب حقی است و قیام به قسط به معنای برخاستن برای ادای تمام این حقوق است.[15] اولیای خدا تلاش می کنند انسان از زندگی طبیعی و غریزی برتر آمده و خود را در سطحی ببیند که به این سو گام برداشته و سهم و نصیب هر کس و هر چیزی را با رفتار فردی و جمعی خویش ادا کند. 2. هنگامی که عزم ها جزم شد و قیام و اقدام برای اقامه قسط رخ داد، امکان دیگری در اختیار خواهد بود: (أَنزَلْنَا الْحَدِیدَ). تعبیر (أَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ) (حدید: 25)[16] از پیش بینی برای ابزارهای نبرد حکایت دارد و از حدّت و شدتی آسمانی و الهی نیز خبر می دهد؛ همان شدتی که در همراهان رسول خدا(ص)  بود و قرآن از آن سخن گفته است.[17] پی نوشت ها: [1]. این پرسش در کتاب منتخب الاثر نیز مورد توجه قرار گرفته است. مؤلف محقق در تشبیهی زیبا، مدت وعده داده شده در این روایات را همانند وعدۀ آزادی چندساعته به زندانی محکوم به حبس ابد می داند؛ زندانی که خود و پدرانش سال هاست در زندان ظلم گرفتار هستند. مؤلف محقق در ردّ این اخبار بر این مبنا تکیه دارد که عمل به خبر واحد در امور اعتقادی پذیرفته نیست و همچنین به خبرهایی اشاره می کند که مدت این حکومت را سیصد و چند سال برشمرده اند و یا سال های ذکر شده در روایات را معادل چندین سال عادی گفته اند. (صافی، 1422: ج3، ص 268 - 272) [2]. «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ‏ اللهِ‏ فِی‏ أَرْضِهِ‏ وَ حُجَّتَهُ‏ عَلَى‏ عِبَادِه».‏ (ابن قولویه، 1356: 39) [3]. (الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى *‏ و َالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى) . (اعلی: 2 - 3) [4]. (وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ). (انبیاء: 33) [5]. (تُسَبِّحُ لَهُ السَّماوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَن فِیهِنَّ وَ إِن مِن شَیْ‏ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ). (اسراء: 44)؛ (یُسَبِّحُ لِلهِ مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ). (جمعه: 1) [6]. این سخن توضیحی است بر آیه (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً) (مائده: 3) که دربارۀ امامت علی7 نازل شده است. (صدوق، 1378: ج1، 216 - 217؛ صدوق، 1395: ج1، 277؛ حسکانی، 1411: ج1، 201 - 208) [7]. (لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه). (آل‏عمران: 164) [8]. این هدف اجتماعی در سوره حدید مورد اشاره قرار گرفته است:(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ) (حدید: 25). رسولان خدا با روشن گری ها فرستاده شده اند. این روشن گری ها، آدمیان را در دوراهی انتخاب قرار می دهد و اکنون اگر به معیت و همراهی رسول (پذیرش راه او) روی آورند، با دستورات و موازین مجهز می شوند. این همه برای آن است که مردم برای قسط برخیزند (هدف اجتماعی). پس از این قیام است که حدید نیز نازل خواهد شد و مراد از حدید فقط اسلحه نبرد نیست (صدوق، 1398: 266). [9]. (فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ) (غاشیه: 21)؛ (وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى‏ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ) (الذاریات: 55). برای تفصیل این بحث، نک: صفایی حائری، 1388: 65 - 127. [10]. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ الله قَالَ: حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ قَالَ: حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ یَزِیدَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:‏ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِی عَبْدِالله جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ7 وَ أَنَا عِنْدَهُ، فَقَالَ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ!‏ (إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ)‏ وَ قَوْلُهُ: (أَمَرَ رَبِّی)، ‏( أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ)‏. فَقَالَ: نَعَمْ، لَیْسَ لِلهِ فِی عِبَادِهِ أَمْرٌ إِلَّا الْعَدْلُ‏ وَ الْإِحْسَانُ. فَالدُّعَاءُ مِنَ اللهِ عَامٌّ وَ الْهُدَى خَاصٌّ، مِثْلُ قَوْلِهِ: (وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى‏ صِرَاطِ مُسْتَقِیمٍ) وَ لَمْ یَقُلْ: وَ یَهْدِی جَمِیعَ مَنْ دَعَا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (قمی، 1404: ج1، 388 - 389). سند حدیث قابل اعتماد است؛ زیرا مراد از محمد بن ابی عبدالله همان محمد بن جعفر اسدی کوفی است که از وکلای ائمه و از بزرگان حدیث بوده است (نجاشی، 1407: 373). این فرد از مشایخ علی بن ابراهیم نیست، ولی علی بن حاتم قزوینی _ که کتاب تفسیر قمی را برخی اهل تحقیق نوشتۀ او می دانند _ از این فرد منقولاتی دارد. راوی بعد، یعنی موسی بن عمران به جهت اکثار محدث بزرگی مانند محمد بن جعفر قابل توثیق است. دو راوی آخر سند بسیار مشهورند؛ اولی حسین بن یزید نوفلی است و دومی اسماعیل بن ابی زیاد سکونی، که هر دو مورد اعتماد محدثین و فقهای شیعه بوده اند. البته حدیث به جهت عامی بودن سکونی، موثقه محسوب می شود. [11]. العَدْل: الحکم بالاستواء ... العَدْل: قِیمه الشى ء و فِدَاؤُه (ابن فارس، 1404: ج 4، 246 - 247). العَدْل: الفِدْیه؛ من المعادله (زمخشری، 1417: ج 2، 243). العَدْلَ هو المساواه فی المکافأه إن خیراً فخیر، و إن شرّاً فشرّ، و الإحسان أن یقابل الخیر بأکثر منه، و الشرّ بأقلّ منه (راغب اصفهانی، 1412: 552؛ زبیدی، 1414: ج 15، 471). قال الفراء: العَدْلُ بالفتح ما عَادَلَ الشى ءَ من غیر جنسه (جوهری، 1410: ج 5، 1761). [12]. قال علی7‏ فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ‏: (إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏) الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ‏ وَ الْإِحْسَانُ‏ التَّفَضُّلُ‏. (شریف رضی، 1414: 509؛ صدوق، 1361: 257) .[13] (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهَاجِرُوا مَا لَکُمْ مِن وَلَایَتِهِم مِن شَیْ‏ءٍ حَتَّى‏ یُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْر إِلَّا عَلَى‏ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُم مِیثَاقٌ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ) (انفال: 72). این آیه دو وظیفه را برای مؤمنان مشخص می کند؛ اول، یاری رساندن به مؤمنانی که هجرت نکرده و از شرایط گذشته خویش فاصله نگرفته اند، اما از مؤمنان یاری می جویند و دوم، داشتن پیوند ولایی با مؤمنانی که به هجرت و جهاد دست زده اند. [14]. الْقِسْطُ: النَّصِیبُ (فیومی، بی تا: ج 2، 503)؛ القِسْطُ: الحِصَّه و النَّصِیبُ (صاحب بن عباد، 1414: ج5، 281)؛ و إیصال شی ء الى مورده و إیفاء الحقّ الى محلّه (مصطفوی، 1402: ج 9، 257). [15]. در تعبیر قیام بالقسط با توجه به دو احتمال در معنای باء می توان این قیام را برای تحقق قسط دانست یا با تکیه بر قسط. در احتمال اول، قسط به هدف و غایت قیام مردم اشاره کرده است و بنا بر احتمال دوم، تعبیر قسط از پایه ها و مایه های قیام خبر می دهد. با توجه به قابلیت سخن برای هر دو تفسیر می توان هر دو معنا را مراد گویندۀ حکیم دانست، به ویژه با توجه به استفاده بسیار از چنین اسلوبی در قرآن. [16]. «عن علی7 قَالَ‏: (وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ) یَعْنِی السِّلَاحَ وَ غَیْرَ ذَلِکَ ...». تفسیر گستردۀ امام از کلمۀ حدید حاکی از آن است که مراد از حدید، هر امر تکوینی یا تشریعی است که در این مرحله در اختیار مجتمع اسلامی قرار می گیرد، تا آن جا که به سختی و سرسختی نیاز است یاورشان باشد (نک: صدوق، 1398: 266). این شدت و استحکام را هم در فکر، روان و عمل مجاهد می توان یافت و هم در انسجام اجتماعی و قدرت نظامی جامعه مسلمین. این حدّت است که از سوی حق نازل می شود و ریشه در جایی دیگر دارد (نک: کلینی، 1365: ج9، 373). [17]. (مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ). (فتح: 29) منابع ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.‏ 2. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بیروت، مؤسسه التاریخ، بی تا. 3. ابن فارس، ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغه، تحقیق: عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1404ق. 4. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل‏الزیارات، نجف، انتشارات مرتضویه، 1356ق. 5. اهوازى، حسین بن سعید، المؤمن، قم، انتشارات مدرسه امام مهدى(عج) ، 1404ق. 6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، بی تا. 7. جوهرى بصرى، احمد بن عبدالعزیز، مقتضب الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر، قم، انتشارات طباطبایى، بى تا. 8. جوهری، اسماعیل بن حماد، تاج اللغه و صحاح العربیه (الصحاح)، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1410ق. 9. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتاب العلمیه، 1411ق. 10. حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، 1411ق. 11. حمدان، مسعود بن عیسی ورام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ( معروف به مجموعه ورام)، قم، مکتبه الفقیه، 1410ق. 12. خزاز رازى، على بن محمد، کفایه الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، 1401ق. 13. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالعلم _ دمشق، دارالشامیه، 1412ق. 14. زبیدی، سیدمحمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414ق. 15. زمخشری، ابوالقاسم محمود بن عمر، الفائق فی غریب الحدیث، تحقیق: ابراهیم شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417ق. 16. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم: موسسه نهج البلاغه، 1414ق. 17. صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، تحقیق: محمدحسن آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، 1414ق. 18. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی أحوال الإمام الثانی عشر، قم، دفتر مؤلف، 1422ق. 19. صدوق، محمد بن علی بن حسین، التوحید، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1398ق. 20. _______________________________ ، الخصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق.‏ 21. _______________________________ ، عیون أخبار الرضا(ع) ، بی جا، انتشارات جهان، 1378ق.‏ 22. _______________________________ ، کمال الدین و تمام النعمه، قم، دارالکتب الإسلامیه، 1395ق. 23. _______________________________ ، مصادقه الإخوان، قم، چاپ لیتوگرافى کرمانى، 1402ق.‏ 24. _______________________________ ، معانی الأخبار، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1361ش.‏ 25. صفایی حائری، علی، حرکت، قم، انتشارات لیله القدر، 1387ش. 26. ___________________ ، مسئولیت و سازندگی، قم، انتشارات لیله القدر، 1388ش. 27. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، 1417ق. 28. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، 1414ق. 29. قمى، على بن ابراهیم بن هاشم، تفسیر قمى، قم، مؤسسه دارالکتاب، 1404ق.‏ 30. فیومی، احمد بن محمد مقری، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، قم، دارالرضی، بی تا. 31. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1365ش.‏ 32.  کنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علیّ بن أبی طالب(ع) ، تحقیق: محمّدهادی الأمینی، تهران، انتشارات دارإحیاء تراث أهل البیت:، 1404ق. 33. گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعاده فى مقامات العباده، بیروت، موسسه الاعلمی، 1408ق. 34. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق. 35. مصطفوی، سیدحسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز الترجمه و النشر، 1402ق. 36. مفید، محمد بن محمد، الامالی، تحقیق و تصحیح: حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق. 37. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الإختصاص، قم، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، 1413ق.‏ 38. نجاشى، احمد بن علی، رجال النجاشی، تصحیح: سیدموسی زنجانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1407ق. منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 20 ادامه دارد ...  

94/04/20 - 03:59





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن