تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه ماه شعبان، وسواس دل و پريشانى‏هاى جان را از بين مى‏برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798324008




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزه توحید ربوبی در سوره قلم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آموزه توحید ربوبی در سوره قلم
در این مقاله سعی بر آن است تا شاخصه های توحید ربوبی پروردگار و همچنین شیوه های بیان آنها و نحوۀ هدایت بشر به سوی این آموزه مورد کنکاش قرار گیرد تا الگویی از آن استخراج گردد.

خبرگزاری فارس: آموزه توحید ربوبی در سوره قلم



بخش اول چکیده اصلی ترین هدف خداوند از نزول قرآن کریم هدایت انسان هاست و اساسی ترین آموزه در این مسیر توحید می باشد که پایۀ تمام تعالیم دیگر قرآن است و غایت آن رساندن انسان ها به سعادت است. اساس معرفت توحیدی در تحقق این هدف، توحید الوهی می باشد که بر توحید ربوبی استوار است. برای اینکه این آموزه به شکل صحیح در اختیار مردم هر عصری قرار گیرد باید به رصد نحوۀ آموزش توحید ربوبی خداوند به بندگان، در سوره های نخستین قرآن که بر این آموزه تأکید بیشتری شده است، پرداخت. به همین جهت در این مقاله سعی بر آن است تا شاخصه های توحید ربوبی پروردگار و همچنین شیوه های بیان آنها و نحوۀ هدایت بشر به سوی این آموزه مورد کنکاش قرار گیرد تا الگویی از آن استخراج گردد. واژگان کلیدی سوره قلم، آیات مکی، توحید، توحید ربوبی، توحید الوهی. طرح مسئله محور بحث در سوره های نخستین قرآن، توحید ربوبی است. تمرکز آیات آغازین بر این آموزه نشانه اهمیت و ضرورت این باور در عهد نزول قرآن است، همچنین بررسی تاریخ و فضای نزول آیات بیانگر این حقیقت است که در اعتقاد به ربوبیت، انگاره ها و پندارهای نادرستی رایج بوده است و قرآن در یک روند تاریخی آنها را تصحیح و در نهایت با تبیین مبانی اصیل توحید این آموزه را در سطح جامعه نهادینه کرده است. این پژوهش بر آن است که با تکیه بر آیات قرآن بر اساس ترتیب نزول با محوریت سوره قلم به کاوش درباره این مسئله بپردازد که حقیقت توحید ربوبی با چه اوصافی تبیین شده است؟ تبیینی که مبتنی بر کاستی ها و اشکالات پندار مشرکین و بت پرستان عصر نزول پیرامون توحید ربوبی است و همچنین شیوه برخورد قرآن با مخاطبانش در مواجهه با پندار آنان چگونه بوده است؟ فضای نزول سوره قلم سوره قلم شصت و هشتمین سوره در ترتیب مصحف است و با توجه به برخی روایات ترتیب نزول از جمله ابن عباس (معرفت، 1415: 1 / 133) دومین سوره پس از «علق» نازل شده است. این سوره به دنبال تهمت های ناروایی که مشرکین به رسول خدا زده و او را مجنون خوانده بودند، نازل شده است که در آن پیامبر را تسلی و دلداری می دهد، و به وعده های جمیل و پاسداری از خلق عظیمش به او دلگرمی می بخشد، و آن جناب را به شدیدترین وجهی از اطاعت مشرکین و مداهنه با آنان نهی نموده، امر اکید می کند که در برابر حکم پروردگارش صبر کند. (طباطبایی، 1417: 19 / 368) شاخصه های توحید ربوبی با توجه به نزول کلام وحی برای سعادت بشر و استواری معارف آن بر توحید، ربوبیت پروردگار اولین آموزه ای است که از جانب خداوند برای انسان بیان شده است. گویا لغزشگاه بشریت در آن دوران و یا در هر دوره ای پیرامون ربوبیت پروردگار و وحدانیت او در این امر است. لذا شناخت ویژگی های ربوبیت پروردگار حقیقی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این ویژگی ها در سوره قلم عبارتند از: حضور دائمی رب در عرصه حیات سرتاسر مفاهیم بیان شده در این سوره همگی القاکننده حضور لحظه به لحظه خداوند در تدبیر عرصه حیات است به گونه ای که تدبیر وی همه چیز از نهان و آشکار و همه زمان ها از گذشته و حال و آینده، را شامل می شود. بیان این حضور همیشگی گرچه با کلمات بیان نشده ولی نحوه القای آن از بیان صریح تأثیرگذارتر است تا مخاطبین را متوجه ربوبیت پروردگار که امری تداوم دار و ناگسستنی در عالم امکان است، بنماید. نعمت دهنده منعم بودن پروردگار از دیگر ویژگی های ربوبی رب است «مَا أ نتَ بنِعْمَه رَبِّکَ بمجنون». اولین گامی که در این سوره برای بیان منعم بودن پروردگار برداشته شده، این است که به قلم و آنچه که با آن مسطور می گردد، سوگند یاد کرده است. علت سوگند به قلم این است که عرب ها این امور را تعظیم می کردند و به آنها سوگند می خوردند. (سیوطی، 1380: 2 / 422) گویا نعمت قلم استعاره ای از نعمت اندیشه است و عرب خود از قدرت اندیشه انسان در حیران مانده است. قلم و نوشتن از عظیم ترین نعمت های الهی است، که خدای تعالی بشر را با آن هدایت کرده، به وسیله آن حوادث غایب از انظار و معانی نهفته در درون دلها را ضبط می کند، انسان به وسیله قلم و نوشتن می تواند هر حادثه ای را که در پس پرده زمان و بعد مکان قرار گرفته، نزد خود حاضر سازد. قلم و نوشتن در عظمت، دست کمی از کلام ندارد. (طباطبایی، 1417: 19 / 616) در قلم نشانه های بسیاری از پروردگار نهفته است قلم وسیله ای برای آشکار کردن اندیشه و سطرها جلوه گاه اندیشه است. قلم نعمتی است که در اولین آیات نازل شده آیات اول تا ششم سوره علق (مهدوی راد، 1384: 72) نیز به عنوان ابزار تعلیم خداوند معرفی گردیده است؛ زیرا نه تنها با قلم حقایق تاریخی آشکار می گردد بلکه قلم مهم ترین وسیله برای هدایت انسان در آگاه ساختن او به آثار پروردگارش و آشکار کننده ضعف و ناتوانی اوست (خامه گر، 1386: 301 ـ 299) تکیه داشتن وحی بر قرائت و تعلیم با قلم به جهت ترغیب به کسب علم است (سید قطب، 1412: 6 / 3655) تا با آن مردم بیشتر به خود و اطرافشان شناخت پیدا کنند و به تبع آن پروردگار خود را دریابند. درباره اینکه در اولین سوره نازل شده (علق) به دو نعمت خلق و تعلیم با قلم اشاره و در دومین وحی نازل شده نیز بر نعمت قلم به شدت تأکید شده است، شاید بتوان چنین گفت خداوند بعد از خلق انسان، اندیشه او را متذکر شده؛ زیرا قلم آشکار کننده اندیشه است و همین اندیشه خود شاهکار عظیم خلقت اوست که اگر کمی مورد توجه و تفکر قرار گیرد بزرگ ترین نشانه بر ربوبیت آفریننده خویش است. علاوه بر نعمت قلم که در آغاز سوره به آن اشاره شده، خُلق عظیم نیز از دیگر نعمت هایی است که به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عطا شده است. خُلق عظیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) نه تنها نعمت برای خود او که نعمتی برای عرب جاهلی نیز بوده است به این دلیل که خود آنها نیز بر عظمت خلق او اعتراف داشته اند (طبری، 1375: 3 / 841) و این اعتراف ناشی از بهره بردن از آن نعمت است. درباره برخورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مبتنی بر خلق عظیم چنین روایت شده آن حضرت هنگامی که توسط قریش مورد آزار و اذیت قرار می گرفت می فرمود: «اللهم اغفر لقومی فانهم لایعلمون». (بحرانی، 1416: 5 / 456) هر عملی بر باوری استوار است و هرچه باور محکم تر باشد، عمل از اثر و وسعت بیشتری برخوردار است. خُلق عظیمی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آن توصیف شده ریشه در باورهای آن بزرگوار دارد و او خود منادی رب بودن خدا و وحدانیتش در این امر بوده است. پس خلق عظیم هم ثمره پذیرش ربوبیت خدا و هم تجلی گاه ربوبیت اوست. پاداش دهنده مجنون نبودن پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آیات «مَا أ نْتَ بنِعْمَه رَبِّکَ بمَجْنُون  ٭ وَ إ نَّ لَکَ لأ  جْر ا غَیْرَ مَمْنُون  ٭ وَ إ نَّکَ لَعَلَىٰ خُلُق  عَظِیم » (قلم / 4 ـ 2) به صراحت به عنوان نعمت پروردگار دانسته شده است و در ادامه بیان می دارد که به واسطه منعم بودن پروردگارت هم مأجور و هم دارای خلق عظیم هستی. پاداش دادن در مقابل انجام کاری از جمله بدیهیات است. پروردگار حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) هم نعمت می دهد و هم افرادی را که از عهده این نعمت به خوبی برآیند پاداش می دهد «وَ إ نَّ لَکَ لَأ جْرًا غَیْرَ مَمْنُون » اما اینکه این پاداش در کجا و در چه زمانی صورت تحقق می یابد مشخص نیست. آگاه تر از همه به آفریدگان تصریح آیه هفتم این سوره، آگاه بودن پروردگار از کسانی است که از مسیر او گمراه می شوند و نیز از کسانی که هدایت می گردند چنان که رد اتهام جنون از پیامبر در اولین آیات، خود بیانگر آگاهی و احاطه کامل خداوند از احوال آفریدگانش است؛ چراکه اگر این آگاهی وجود نداشت نه آن تهمت را رد می کرد و نه دشمنان حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را نسبت به آینده تهدید می کرد. خداوند به پشتوانه آگاهی برتر خود قاطعانه آینده را بیان می کند. خداوند با بیان «إ نَّ ر بَّکَ هُوَ أ عْلَمُ به من ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَ هُوَ أ عْلَمُ بالْمُهْتَدِین » (1) (قلم / 7) اشاره دارد به اینکه تهمت زنندگان به پیامبر، خود مفتون و گمراه هستند؛ زیرا هدایت و ضلالت از شئون ربوبیت حق تعالی است و فقط از نزد خداست (طباطبایی، 1417: 19 / 370)، بنابراین فقط او می تواند رب حقیقی باشد؛ چراکه راه هدایت به حق و دوری از ضلالت را می داند. بیان انگیزه درونی مشرکین در تمایل به سازش و همچنین بیان برخی ویژگی مشرکین همچون خبرچین بودن، عیبجو بودن، بی اصل بودن «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ * وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِین » (2) (قلم/ 10 ـ 9) که گویا اشاره به فرد خاصی دارد، بیانگر آگاهی پروردگار حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) از همه چیز چه آشکار و چه پنهان است و این آگاهی نیز بیان کننده نوعی تسلط بر انسان ها از جانب این رب است که این تسلط حکایت از قدرت وی می کند (تسلط و قدرت لازمه ربوبیت است)؛ و ضعف مشرکین و بت هایشان را بیش از پیش آشکار می کند. این آگاهی و تسلط حکایت از قادر بودن پروردگار محمد(صلی الله علیه و آله) دارد، همچنین در لحن این آیات نوعی قدرت نمایی پروردگار نیز احساس می گردد. حاکمیت در آغازین آیات سوره دو نهی بر پیامبر وجود دارد «فَلَا تُطِع  الْمُکَذِّبِینَ ٭ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ٭ وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِین » (قلم / 10 ـ 8) که در پی آن نیز احوال درونی مشرکین ذکر شده است. در این نهی ها به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستور عدم اطاعت از مشرکین تکذیب کننده (بهجت پور، 1387: 141) را که آنها را توصیف کرده، می دهد. (3) (طبرسی، 1360: 25 / 216) نکته قابل توجه این است که رب های مشرکین هیچ گاه دستور و حکمی را صادر نمی کردند و به توصیف هیچ یک از بنده های خود نمی پرداختند. چون خداوند در حال حاضر به عنوان پروردگار محمد(صلی الله علیه و آله) معرفی می شود این حکم دادن به او بیانگر تدبیر کردن اوست و از طرفی نیز به گونه ای مالکیت این رب را می رساند. حکم کننده بودن پروردگار در آیات پایانی این سوره به وضوح بیان شده است «فَاصْبر  لحُِکْم  ر بِّکَ». (قلم / 48) آزمایش کننده تعابیری از آیات این سوره دلالت بر انذار و تهدید خداوند و عذاب خوار کننده برای مشرکی که به توصیف وی پرداخته، دارد که می فرماید: «سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُوم  ٭ إ نَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أ صْحَابَ الْجَنَّه إ ذْ أ قْسَمُوا لَیَصْر مُنَّهَا مُصْبحِینَ» (4) (قلم / 17 ـ 16) و در ادامه بعد از اشاره به آزمودن مخاطبان نزول، به آزمایش بندگان پیشین اشاره می کند که در نتیجه ظلم و طغیانشان به عذاب دچار شدند. نحوه بیان آیات به گونه ای است که گویا امتحان بندگان امری است که در همه دوران ها جاری است. امتحان، سنتی الهی است که متکی بر سنتی دیگر است که آن سنت هدایت عامه الهی و تکوینی است. بنابراین مسئله امتحان چیزی نیست که قابل نسخ باشد، برای اینکه نسخ آن عین فساد تکوین است، که امری محال است. از آن رو که خلقت براساس حق بوده و برای هر موجودی هدف و غرضی در پیش و أجلی حق و آمدنی است و نیز در ورای هر موجودی مقدراتی تقدیر شده و حقی است، و برای هر موجودی هدایتی حقه هست، پس دیگر جای گریزی از اصطکاک و تصادم عمومی بین آنها وجود ندارد، و مخصوصاً بین موجودات مکلف از قبیل انسان که هیچ گریزی از مبتلا شدنشان به اموری که مایه امتحان آنان باشد نیست؛ چراکه حتما باید با اتصال به آن امور، آنچه در قوه دارند به فعلیت برسد. امتحان با برنامه عملی صورت می گیرد؛ زیرا عمل است که صفات درونی انسان را ظاهر می سازد، نه گفتار و تمامی افراد مشمول این امتحان قرار می گیرند از مؤمن و کافر و صالح و طالح و حتی پیامبران هم استثنا نمی شوند، پس امتحان الهی سنتی است جاری، که احدی از آن مستثنا نیست و تمامی انسان ها را شامل می شود. (طباطبایی، 1417: 4 / 36 ـ 35) عذاب کننده با توجه به آیات پایانی داستان باغ داران در این سوره که می فرماید: «کَذَٰلِکَ الْعَذَابُ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَه  أ کْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (قلم / 33) بعد از آنکه اصحاب باغ در آزمایشی که از جانب خدا بود با اعتماد به نفس خود و تکیه بر اسباب ظاهری بدون توجه به قدرت و اراده خداوند و بدون گفتن انشاءالله، مسیر طغیان و ظلم را در پیش گرفتند، خداوند نیز آنها را دچار عذاب کرد. بنابراین پروردگار حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) هم در این دنیا قادر به عذاب کردن است هم در سرایی دیگر که عذاب آن سخت تر است. از طرفی قدرت خداوند بر عذاب بندگانش، خود برهانی بر ربوبیت پروردگار است؛ زیرا عذاب کردن نوعی تصرف به شمار می رود و تصرف کردن امری بدیهی در ربوبیت است. عذاب کردن بندگان عاصی بی فایده نبوده و موجب میل آنها به پروردگار شده، چنانچه درباره اصحاب باغ چنین شده است. (بهجت پور، 1387: 162) بنابراین می توان حکیمانه بودن را بر ویژگی ربوبی پروردگار افزود. یکی از فلسفه های بت پرستی مشرکان، ثواب و عقاب الهه در این دنیا بوده است. (دروزه، 1964: 180 ـ 181) شایـد بتـوان گفت این آیات به همراه آیات آغازین سوره به این دغدغه ذهنی مخاطبینش نیز پاسخ داده است؛ زیرا در آن آیات، بشارت به پاداش از جانب رب وجود داشته و در این آیات نمونه عینی عذاب به آنها تذکر داده شده است. اما نمونه پاداش ها نیز در آیات بعد آمده است. منزه از عیب و نقص یکی از معارفی که در داستان باغ داران به چشم می خورد، این است که آنها مورد ملامت قرار گرفتند که چرا به تسبیح خدا نپرداختند. تسبیح از ماده «سبح» به معنای گذر سریع در آب و در هواست (راغب اصفهانی، 1412: 392) و تسبیح همان تقدیس، تنزیه و بری دانستن خدا از هر نقصی است. (ابن اثیر، 1364: 2 / 331) سبحان الله منزه داشتن خدا از هر صفت عدمی است، چون مرگ، عجز، جهل و غیره که نقص و از سنخ عدم شمرده می شود. (طباطبایی، 1374: 20 / 125) اصحاب باغ با تکیه بر قدرت های ظاهری، خدا را از داشتن شریک منزه ندانسته و او را از سببیت و تأثیر معزول کردند و همه تأثیرها را منسوب به خود و اسباب ظاهری دانستند و این همان شرک است. (طباطبایی، 1417: 19 / 375) و آنان به گونه ای قائل به نقص در اراده و قدرت خدا شدند (رازی، 1420: 30 / 609) حال آنکه خداوند از هر نقصی مبرا است. تسبیح با ربوبیت مرتبط است تسبیح منزه دانستن خداوند از هر گونه عیب و نقص است و این بدین معنا است که خداوند تمام کمالات را به نحو احسن و اکمل داراست و کمالی نیست که او نداشته باشد بنابراین هیچ چیز همتای او نیست. بنابراین منزه دانستن خداوند گامی است در جهت اثبات وحدانیت او و به تبع آن اثبات وحدانیت خداوند در ربوبیت. افزون بر این، منزه بودن خداوند در ربوبیتش موجب اطمینان خاطر بندگان می گردد. (مکارم شیرازی، 1374: 24 / 401) جبران کننده بدی با خوبی باغ  داران طغیان گر پس از پشیمانی رو به سوی خداوند کردند و گفتند: «یَا وَیْلَنَا إ نَّا کُنَّا طَاغِینَ ٭ عَسَىٰ ر بُّنَا أ نْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إ نَّا إ لَىٰ ر بِّنَا رَاغِبُون» (5) (قلم / 32 ـ 31) چنین درخواست و امیدواری به خداوند بیانگر آن است که او پروردگاری است که قادر است بندگان را از شر به خیر درآورد و خطاهای آنها را ببخشاید. و این کاری است که هیچ معبودی غیر از او قادر به انجام آن نیست. تبدیل بدی به نیکی از شئون حمایتی رب نسبت به بندگانش است و رب های مشرکین قادر به این کار نبودند. مالک پاداش و کیفر آیه «إ نَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ ر بِّهمْ جَنَّات  النَّعِیم » (قلم / 34) بشارت و بیان حال متقین در آخرت است این آیه اشاره به این مطلب دارد که خداوند خود متکفل سرانجام متقین است. این امر بیانگر آن است که خداوند در آیات پیشین نیز به تکذیب کنندگان وعده عذاب داده است. ربوبیت پروردگار هم ضمانت سرانجام نیک متقین و هم متکفل تنبیه و مجازات مجرمین است. از تعبیر «عند ربهم» این نکته به دست می آید که رب حقیقی کسی است که توان اعطای نتایج و ثمرات مثبت عمل به برنامه ها را مالک باشد. (بهجت پور، 1387: 167) همچنین به کار بردن «عند ربهم» به جای «عندالله» برای آن است که به رابطه تدبیر و رحمت بین خدا و متقین اشاره و بیان کند که متقین به این علت چنین نعمتی در نزد خدا دارند که در دنیا ربوبیت را منحصر در او می دانستند و در عبادت برای او خالص بودند. (طباطبایی، 1417: 19 / 381) نکته مهم در این آیه آن است که سود و زیان تسلیم شدن در برابر پروردگار متوجه خود انسان است. (بهجت پور، 1387: 167) آیه «أ  فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْر مِینَ» (قلم / 35) به همراه آیه قبل به منزله حجتی بر معاد است. (طباطبایی، 1417: 19 / 381) برخی معتقدند که این آیه بیانگر آن است که مشرکین تصوری از روز جزا و قیامت داشته اند. (بستانی، 1382: 5 / 86) استفهام انکاری موجود در آیه به تفاوت نتیجه این دو گروه اشاره دارد و علت این تفاوت نیز متکی به ربوبیت پروردگار است؛ پرورش و تربیت، حاصلی جز تفاوت نتیجه عمل به برنامه و ترک عمل به آن را به دنبال ندارد؛ همان گونه که در این دنیا نیز عمل به برنامه ای مثل پرورش جسم با ترک عمل به آن متفاوت است. (بهجت پور، 1387: 165) تفاوت نتیجه دو گونه عملکرد نسبت به یک چیز، هم حکایت از تدبیر دارد و هم مالکیت؛ زیرا تا مالکیتی در کار نباشد نمی توان این دو نتیجه را حاصل نمود، همچنین وجود مسئله معاد در این میان بیانگر آن است که لازمه معاد مالکیت است. بشارت دهنده بشارت در لغت از ماده «بشر» گرفته شده و به معنای خبر مسرت بخش است که چون فردی آن را بشنود اثر آن در پوستش ظاهر گردد. (قرشی، 1360: 1 / 194 ـ 192) بشارت و انذار دو راهکار مهم در تربیت انسان است و همان گونه که منذر بودن از شئون مربی است، مبشر بودن نیز از شئون اوست. این دو وجه مکمل یکدیگرند و وجود این دو در کنار هم، تربیت ثمر بخشی را به دنبال دارد. در آیه «إ نَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ ر بِّهمْ جَنَّاتِ النَّعِیم » (قلم / 34) نیز بشارتی نسبت به متقین است که خود را از تکذیب حقایق و نسبت ناروا دادن به آیات و پیامبر(صلی الله علیه و آله) حفظ کردند، (بهجت پور، 1387: 164) اما با توجه به اینکه سریعاً بعد از آن درباره مسلمین و مجرمین سخن می گوید و آیات بعدی نیز در پی پاسخ گویی به واکنش مشرکین نسبت به وعده جنات نعیم است، شاید دلیل بر این باشد که منظور از متقین کسانی هستند که دعوت پیامبر را پذیرفته و تسلیم ربوبیت پروردگار در تکوین و تشریع گردیده اند. پروردگار برگزیننده در آیه «فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ» (قلم / 50) دو ویژگی برگزیدن و جاعل بودن برای پروردگار ذکر شده و این ویژگی ها نیز برای صفت ربوبیت خدا بیان شده است. اجتباء از ماده «جبایه» به معنای جمع آوری کردن است و اجتباء انسان از سوی خداوند به این معناست که خداوند انسان را از مذهب های مختلف جمع آوری و برای خود خالص سازد. (طباطبایی، 1374: 12 / 530) بنابراین وقتی خدای سبحان بنده ای را برمی گزیند، به این معنا است که او را مشمول رحمت خود قرار داده و اکرامی بسیار نصیب او می کند، و برای این منظور او را از تفرق و پراکندگی در راه های پراکنده شیطانی حفظ نموده و در شاهراه صراط مستقیم هدایت، قرار می دهد، و این زمانی است که خدای سبحان خود متولی امور او شده او را خاص خود گرداند، به طوری که دیگران از او بهره نداشته باشند. (همان: 107) اجتباء از جمله اموری است که فقط خداوند متصف به آن می شود. (همان: 4 / 125) «جعل» چیزی است نزدیک به تقدیر، تقریر و تدبیر بعد از خلق و تکوین، که وجوه متعددی دارد. آنچه که در این آیه منظور است اعطای مقام و منزلت بعد از تکوین است. (مصطفوی، 1380: 2 / 88) مقام جعل با توجه به آیات و تفاسیر، مخصوص خداوند متعال است؛ زیرا تقدیر و تدبیر حقیقی به دست اوست. اجتباء و جعل در این آیه برای حضرت یونس(علیه السلام) ذکر گردیده است که گویا با توجه به نزدیکی محل رسالت آن حضرت با مکه، مشرکین از ماجرای وی آگاه بوده اند و شاید بتوان گفت ذکر این مطلب دلالت بر این دارد که همان گونه که برنامه ربوبیت پروردگار اقتضای آن را داشت که حضرت یونس(علیه السلام) را دوباره برای رسالت برانگیزد، برگزیدن تو ای محمد(صلی الله علیه و آله) در برنامه ربوبی خداوند امر تازه ای نیست و اینکه آنان تو را مجنون می خوانند نیز امر جدیدی نیست بلکه در مورد سایر پیامبران نیز بوده است تا جایی که آنان را به نفرین کردن واداشته است. ولی حکم بر این است که در پیشبرد برنامه ربوبیت پروردگارت صبر پیشه کرده و منتظر امر پروردگارت باشی که همان پذیرش ربوبیت اوست. نکته قابل ذکر این است که گویا اجتباء خداوند از میان بندگان با توجه به داستان حضرت یونس(علیه السلام) برای عرب عهد نزول امر غریبی نبود، بنابراین بی پایه و اساس بودن مخالفت آنان آشکار می گردد. تحلیل شیوه های بیان معارف قرآن در فرآیند هدایت انسان به برخورد مناسب با پندار مخاطب می پردازد تا باورهای درست را در نهاد انسان بکارد تا جان گیرند و سعادت بشر را ثمر دهند، ازاین رو در این راستا نیز کلام های زیبایی را در وادی سخن جاری و بیان نموده است. در این فرآیند از شیوه های مناسب با ذهنیت مخاطب بهره برده است، توضیح اینکه شیوه مناسب جهت برخورد با پندار مخاطب انتخاب می شود و به دنبال آن شیوه بیان کلام که همان اسلوب ها و قالب های بیان معارف است نیز باید انتخاب گردد، مثلاً شیوه برخورد با پندار مخاطب اصلاح باور انتخاب شده است و این اصلاح در قالب بیان قصه صورت می گیرد. در واقع شیوه برخورد مقدم بر شیوه بیان است. شیوه های مورد استفاده قرآن در مواجهه با مخاطب را می توان به دو دسته: شیوه پایه و شیوه تابع تقسیم کرد. شیوه پایه، نحوه عملکردی است که در سرتاسر سوره جریان دارد؛ اما شیوه تابع، عملکردی است که در برخی از آیات به کار رفته است، این شیوه های تابع هم برای افاده مقصود همان آیه به کار می روند و هم در راستای شیوه پایه هستند. شیوه های تابع را می توان به دو روش دیگر نیز تقسیم کرد؛ شیوه اول ناظر به مخاطبین عهد بعثت است که قرآن بر آنها نازل شده است و می توان گفت سخن قرآن ناظر به آنهاست. در واقع در استفاده از این روش به منطقه جغرافیایی و دوره ای که در آن واقع هستیم باید توجه داشت و با کشف قانون حاکم بر این شیوه می توان در هر دوره آن قانون را به کار برد. روش دوم روشی است که مخاطب آن، انسان به ما هو انسان است و شیوه های به کار رفته نیز جنبه عمومی دارد که به آنها شیوه فراگیر گفته می شود. شیوه های بیان معارف در این سوره، بدین شرح است: ایجاد شناخت و آگاهی مهم ترین شیوه و روشی که در سوره های آغازین نزول در بیان معارف به کار رفته است ایجاد شناخت و آگاهی است، ایجاد شناخت بر اصلِ تقدم شناخت بر عمل (در انجام هر عملی به حداقل شناخت در مورد آن عمل و داشتن یک تصور اجمالی نیاز است)، استوار است؛ زیرا آگاهی و معرفت موجب ایجاد انگیزه می شود و در راه تربیت مخاطب انگیزش مقدم بر تکلیف است. اگر انگیزش کافی برای بندگی پروردگار پدید آید بهترین بندگی ها به نمایش در خواهد آمد. (بهجت پور، 1387: 122 ـ 121) معرفی پروردگار حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)، که رب حقیقی است، در کنار سایر رب ها که شایستگی پرستش را ندارند، سبب می شود مردم خود سنجش و مقایسه کنند که کدام رب بهتر است و خود انتخاب کنند که عبد او باشند و یا نسبت به او طغیانگری کنند. (همان: 88) نکته قابل ذکر این است که هنگامی که معارف ربوبیت پروردگار ذکر می گردد ضمن اعلام آموزه های صحیح به صورت تلویحی به مقابله و رد پندار مشرکین پرداخته می شود. بهره گیری از سوگند قرآن به زبان عربی نازل شده و اولین مخاطبان آن عرب ها بوده اند و قسم خوردن برای تأکید بر امری از عادت های عرب و همچنین برای اتمام حجت بوده است. (سیوطی، 1380: 2 / 421) استفاده از سوگند برای جلب توجه شنونده نیز هست، چنان که عرب نیز این کار را انجام می داد؛ زیرا اگر غیر از این بود خود آنها از پیامبر درباره معنای این حروف و تکرار آنها سؤال می کردند و از دیگر سو دشمنان نیز پیامبر را مورد طعن قرار می دادند. (جابری، 2008: 1 / 163) سوگند ها در قرآن یا به رب و اسماء جلاله است و یا به مخلوقاتی که از آیات بزرگ خداوند هستند. (سیوطی، 1380: 2 / 424) سوگند بر مصنوعات به این دلیل است که آنها بر آفریننده بودن خدا دلالت می کنند و برخی نیز می گویند این گونه سوگندها با حذف مضاف آمده که مضاف آن واژه رب است. (همان: 422) برخی دیگر بر این باورند که سوگند به مخلوقات برای جلب توجه کامل مخاطب به امور محسوس و قابل درک است و جایی برای بحث و جدل باقی نمی گذارد، تا این توجه مقدمه ای شود بر بیان مسائلی معنوی که در آنها بحث و جدل می شود و یا مقدمه ای شود بر بیان امور غیبی که در چهارچوب حسیات و مدرکات حس بشری قرار نمی گیرد. (بنت الشاطی، 1376: 266) همچنین سوگند وسیله ای است برای فکر کردن نسبت به آن شیء مورد سوگند؛ و فکر کردن درباره حقیقتی که می خواهد اثبات کند را نیز در پی دارد. (فضل الله، 1419: 23 / 221) هرچند قرآن به همه عالم سوگند خورده و فرموده «فَلَا أ قْسِمُ بمَا تُبْصِرُونَ ٭ وَ مَا لا تُبْصِرُونَ» (حاقه / 39 ـ 38) که به حصر عقلی همه هستی را شامل می شود، اما سوگند به قلم به خاطر ارزش آن و توجه دادن به آن در میان امتی است که به علم از طریق قلم توجه نداشتند و کتابت بین آنها امری نادر بوده است و این کار یکی از حلقه های تربیتی این امت است. (سید قطب، 1412: 6 / 3655 ـ 3654) پی نوشت: [1]. پروردگارت خود بهتر می داند چه کسی از راه او منحرف شده،  و هم او به راه یافتگان داناتر است. 2. دوست دارند که نرمی کنی تا نرمی نمایند و از هر قسم خورنده فرومایه ای فرمان مبر. 3. گویا مقصود از این فرد مشرک ولید بن مغیره است، گویند مالی بر پیغمبر| عرضه داشت تا اینکه آن حضرت از دین اسلام برگردد. 4. زودا که بر بینی اش داغ نهیم. ما آنان را همان گونه که باغداران را آزمودیم، مورد آزمایش قرار دادیم، آنگاه که سوگند خوردند که صبح برخیزند و میوه آن باغ را حتما بچینند. 5. گفتند: «ای وای بر ما که سرکش بوده ایم! امید است که پروردگار ما بهتر از آن را به ما عوض دهد؛ زیرا ما به پروردگارمان مشتاقیم». منابع و مآخذ الف) کتا ب ها قرآن کریم.
ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، 1364، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، قم، اسماعیلیان.
بحرانی، سید هاشم، 1416 ق، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت.
بستانی، محمود، 1382، التفسیر البنائی للقرآن الکریم، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه.
بنت الشاطئ، عائشه عبد الرحمن، 1376، اعجاز بیانی قرآن، حسین صابری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
بهجت پور، عبدالکریم، 1387، همگام با وحی، قم، سبط النبی(صلی الله علیه و آله)، چ دوم.
الجابری، محمد عابد، 2008 م، فهم القرآن الحکیم، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.
حویزی، عبد علی بن جمعه عروسی، 1415 ق، تفسیر نور الثقلین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چ چهارم.
خامه گر، محمد، 1386، ساختار هندسی سوره های قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چ دوم.
دروزه، محمد عزه، 1964 م، عصر النبی(صلی الله علیه و آله)، بیروت، دار الیقظه العربیه، چ دوم.
ــــــــــــــــــ ، 1383 ق، التفسیر الحدیث، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیه.
ــــــــــــــــــ ، بی تا، سیره الرسول(صلی الله علیه و آله)، بی جا، عیسی البابی الحلبی و شرکاء، چ دوم.
رازی، فخرالدین محمد بن عمر، 1420 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ سوم.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، 1412 ق، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق و بیروت، الدار الشامیه و دار العلم.
سید قطب، 1412 ق، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق.
ــــــــــــــــــ ، 1415 ق، التصویر الفنی فی القرآن، بیروت، دار الشروق.
سیوطی، جلال الدین، 1380، الاتقان فی علوم القرآن، تهران، امیرکبیر، چ سوم.
صادقی تهرانی، محمد، 1365، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چ دوم.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ پنجم.
ــــــــــــــــــ ، 1374، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1360، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، فراهانی.
ــــــــــــــــــ ، 1372، مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران، ناصر خسرو، چ سوم.
طبری، محمد بن جریر، 1375، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، چ پنجم.
فارسی، جلال الدین، 1361، انقلاب تکاملی اسلام، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
فضل الله، سید محمد حسین، 1419 ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملاک، چ دوم.
قرشی، سید علی اکبر، 1360، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ ششم.
قمی، علی بن ابراهیم، 1367، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، چ چهارم.
محمدی، کاظم، 1381، سروش آسمانی؛ سیری در مفاهیم قرآنی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مصطفوی، حسن، 1380، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب.
معرفت، محمد هادی، 1415 ق، التمهید فی علوم القرآن، قم، موسسه النشر الاسلامی، چ دوم.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه.
نفیسی، شادی، 1379، عقل گرایی در تفاسیر قرن چهاردهم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. ب) مقاله ها مهدوی راد، محمدعلی، 1384، «آغازین آیات نازل شده بر پیامبر»، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، شماره 1، تهران، دانشگاه الزهراء(سلام الله علیها). قمر کوهی گونیانی: کارشناس ارشد تفسیر اثری. (نویسنده مسئول) فتح الله نجارزادگان: استاد دانشگاه تهران. علی راد: استادیار دانشگاه تهران. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 14 ادامه دارد...

94/04/07 - 05:26





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن