تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798499747




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی راویان حدیث در کتاب بزرگ رجالی شیعه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی راویان حدیث در کتاب بزرگ رجالی شیعه
الرجال شیخ طوسی که در سیزده باب تدوین و 8900 راوی را دربر می‌گیرد، تنها با هدف شمارش روایتگران از معصومین(علیهم السلام) و نیز تعیین طبقات آنان تألیف شده است.

خبرگزاری فارس: بررسی راویان حدیث در کتاب بزرگ رجالی شیعه



بخش دوم و پایانی نقد روش جرح و تعدیل شیخ طوسی 1. پذیرش راویان عامه شیخ با وجود زعامت و سردمداری تشیع، افق دید وسیع‌تری نسبت به جایگاه اعتقادی و مذهبی خود داشته و با احاطه بر نظرات فقهای اهل‌سنت، بدون هرگونه جزم‌اندیشی از نظرات آنان نیز بهره‌مند شده و به آنها استناد جسته است. این امر در عموم کتاب‌های فقهی ایشان و به‌تبع آن در کتاب الفهرست و رجال او مشهود است. از آنجا که وی راویان عامه را تضعیف نکرده است، این امر می‌تواند تمایز آشکار او را با سایر فقها و رجالیون شیعه را مبرهن سازد. شیخ کوشیده است تا موارد اختلافی فِرق را با سعه‌صدر و درایت خاص و نواندیشانه و مصلحت‌گرایانه روشن سازد و از گسترده شدن آتش اختلاف و تفرقه با توجه به شرایط حساس عصر حیات خویش در بغداد و درگیری‌های بین شیعه و سنی ممانعت کند. ازاین‌رو به گفته واعظ‌زاده خراسانی، مترجم محترم کتاب الجمل و العقود فی العبادات، «شایسته است شیخ طوسی را از این لحاظ، یکی از رجال تقریب و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین مذاهب اسلامی و بلکه مبتکر این امر و گشاینده این در بدانیم، و همین کمالات معنوی و فضائل نفسانی است که به وی امکان داده است تا از مرزهای زمان خویش تجاوز کند و خود را از آنِ همه زمان‌ها و اعصار و متعلق به همه مسلمین قرار دهد». (1) احاطه فقهی شیخ بر آرای فقهای اهل‌سنت و بیان فتاوای آنان ازجمله تقسیم افعال و تروک، طهارت و وضو به واجبات، مستحبات و آداب در کتاب الجمل و العقود فی العبادات، برخی دانشمندان اهل‌سنت را به اقرار واداشته که او را در مذهب شافعی فقیه خوانند؛ ازجمله سبکی در طبقات الشافعیه گوید: «ابوجعفر طوسی فقیه و مصنف شیعه به بغداد آمد و در مذهب شافعی فقیه گردید و علم اصول و کلام را نزد ابی‌عبدالله محمد بن محمد بن نعمان معروف به مفید، فقیه امامیه آموخت.» (2) پس از سبکی، علامه سیوطی می‌گوید: «محمد بن الحسن بن علی ابوجعفر شیخ‌الشیعه و عالمهم به بغداد وارد شد و در مذهب شافعی متفنن و فقیه گردید و ملازمت شیخ مفید را برگزید». (3) شایان ذکر است این بینش شیخ در کتاب رجال او نمود بیشتری می‌یابد؛ زیرا در آن با تسامح و مصلحت‌اندیشی، بسیاری از روایات راویان عامه را قابل پذیرش دانسته و آنان را تضعیف نکرده، مگر آنکه روایتشان معارض با روایت شیعه باشد؛ به‌عبارتی عمل به اخبار راویان سنی را در صورتی که از ائمه طاهرین(علیهم السلام) روایت کرده باشند، جایز دانسته، مشروط به اینکه خبری معارض و مخالف در روایات شیعه نداشته باشد. بنابراین براساس تحقیق قبادی، شیخ روایات حوض بن غیاث، غیاث بن کلوب، نوح بن دراج و سکونی و سایر راویان اهل‌سنت را قابل پذیرش می‌داند. (4) البته این تفکر شیخ طوسی و تسامح در تعدیل یا عدم تضعیف راویان درخصوص پذیرش روایات اهل‌سنت در صورتی که روایت معارض نداشته باشد، در میان فقهای شیعه پس از او مثل علامه حلی و شهید اول هم دیده می‌شود. این همان نکته‌ای است که باید اذعان داشت روش رجالی شیخ مورد توجه بسیاری از رجالیون پس از او قرار گرفته و آنان را دنباله‌رو روش خود ساخته است که قبل از آن کم‌سابقه بود. همچنین می‌توان گفت در این خصوص دیدگاه یکی از هم‌عصران او، یعنی نجاشی بسیار با وی نزدیک است. به گفته معارف، شیخ طوسی برخلاف رجالیون معاصر خودش ازجمله نجاشی و ابن‌غضائری، نه‌تنها به روایات صحیح بسنده نکرده، بلکه به درج روایات ضعیف نیز با این شرط که بین روایات اختلافی و متعارض را جمع و تأویل و در صورت عدم امکان، صلاحیت آن را جهت انجام عمل شرعی نفی کند، پرداخته است. بر این اساس او موفق شد گنجینه نفیسی از روایات شیعه اعم از صحیح و ضعیف را در کتاب تهذیب الاحکام گردآوری کند. علاوه بر آن، براساس این مصلحت‌اندیشی توانست وحدت حوزه درسی بغداد را تأمین کرده و در مقابل هجوم‌های فکری اهل‌سنت نیز از اساس مکتب شیعه دفاع کند و از این جهت نباید انتقادی متوجه شیخ طوسی گردد. (5) با این حال به گفته معارف، برخی دانشمندان شیعه ازجمله شهید ثانی در کتاب درایه و به‌تبع او ملاعلی علیاری در بهجة الامال ضمن ابراز شگفتی از روش شیخ طوسی، به‌ویژه در کتب حدیث و رجال او تلویحاً به انتقاد از وی پرداخته‌اند. (6) این در حالی است که بسیاری نیز او را ستوده و مدح گفته‌اند؛ ازجمله علامه حلی گوید: شیخ امامیه، رئیس شیعه، دارای جایگاهی رفیع و عظیم، مورد اعتماد و صدوق است که به اخبار رجال، فقه، اصول، کلام و ادبیات کاملاً احاطه داشت و در واقع مجموعه‌ای از فضائل علمی و انسانی بود. او در همه علوم و فنون اسلامی تألیفاتی دارد و اعتقادات را چه در اصول و چه در فروع از عقاید نادرست پاک کرده و در بلندترین مرتبه تکامل روحی از نظر علم و دین جای گرفته است. (7) 2. عدم تضعیف شدید راویان درباره جرح و تعدیلی که در رجال طوسی صورت گرفته است باید گفت شیخ در مجموع عنایت کاملی به توثیق یا تضعیف راویان ندارد. او بسیاری از راویان موثق را نام می‌برد و فقط مشخص می‌کند که وی صحابی کدام امام است، بدون آنکه سخنی در توثیق آنان به میان آورد. ظاهراً شیخ طوسی شرط خاصی را در برشمردن نام اصحاب و راویان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) مدنظر نداشته است؛ یعنی تقسیم‌بندی میان افراد مؤمن و منافق، شیعه و سنی یا هرگونه تقسیم‌بندی دیگری را (به‌جز در موارد معدودی) رعایت نکرده است. حتی به گفته شمشیری، 1387 زیاد بن ابیه و عبیدالله بن زیاد را در طبقه صحابه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) و منصور دوانیقی را در طبقه اصحاب امام صادق(علیه السلام) ذکر کرده، بدون آنکه در مورد فساد این افراد چیزی بازگو کرده باشد. (8) ازاین‌رو رجال‌شناسان شیعه مانند تستری، استناد به این موارد را در رجال طوسی جز با احراز امامی بودن راوی جایز نمی‌دانند. (9) شایان ذکر است اگرچه غرض شیخ، عدم تضعیف شدید راویان است، (10) اما در موارد محدودی نیز نسبت به ذکر مذاهب انحرافی راویان ازجمله غلات بی‌عنایت نیست. 3. پذیرش خبر راویان شیعه غیر امامیه شیخ به همین‌گونه، عمل طبق روایات دیگر فرق شیعه مانند زیدیه، جارودیه، قطعیه، فطحیه و واقفیه را نیز به شرط عدم تعارض با راویان امامیه می‌پذیرفته است. (11) البته غیر از فرقه‌های برشمرده شده فوق، در الفهرست نیز آثار پیروان سایر فرق شیعی را هم ذکر و به پذیرش روایاتشان تأکید کرده است. به‌عنوان نمونه، در باره احمد بن محمد بن سعید گوید: «و کان زیدیاً جارودیاً.» ازاین‌رو وی را جزو اصحاب آورده که از ائمه(علیهم السلام) روایات زیادی نقل کرده است. (12) شیخ همچنین آثار کسانی چون علی بن حسن طاهری را که واقفی بوده و نسبت به امامیه دشمنی داشته است، به سبب آنکه از راویان موثق نقل کرده، ذکر کرده است. (13) او استفاده از روایت پیروان فطحیه (عبدالله افطح) را هم جایز می‌داند، مگر آنکه دروغ‌گو یا وضاع باشند؛ مانند علی بن حسن بن علی بن فصال معروف به ابن‌فصال صغیر از اصحاب امام هادی و امام عسکری(علیها السلام) که از او با عنوان فطحی المذهب، ثقه، کوفی، کثیر العلم و واسع الروایة و الاخبار یاد کرده است. (14)4. جرح خفی با این‌همه، روایان ضعیف بسیاری هستند که نامشان در فهرست و رجال ذکر شده، اما درباره آنان هیچ تضعیفی از جانب شیخ صورت نگرفته است؛ مانند «جعفر بن محمد بن مالک»، «مفضل بن عمر جعفی»، «محمد بن حسن بن شمعون»، «یونس بن ظبیان»، «عبدالله بن محمد بلوی» و «عمرو بن شمر جعفی». همه این موارد نشان می‌دهد که شیخ تمایل چندانی به جرح مستقیم راویان نداشته است و طبق گفته بهبودی، در بیان ضعف برخی راویان، از روش جرح خفی استفاده کرده است. همچنین در روش او دیده شده گاهی از شخصی در چند جای کتاب نام می‌برد، اما جز در یک جا او را تضعیف نمی‌کند؛ همانند «ابان بن ابی‌عیاش فیروز» که سه بار نام این شخص در کتاب رجال طوسی جزو اصحاب امام سجاد، امام باقر و امام صادق(علیها السلام) هم ذکر شده، اما تنها یک بار ذیل اصحاب امام باقر(علیه السلام) او را ضعیف معرفی کرده است. (15) برخی صاحب‌نظران مانند محمدباقر بهبودی بر این باورند که این روش نشانگرِ نوعی جرح خفی ایشان توسط شیخ است؛ یعنی به قرینه وجود تضعیف در یک جا، در مواردی که تضعیف نیامده است نیز حکایت از تضعیف دارد. (16) بهبودی نگارش باب سیزدهم رجال شیخ را از ابداعات این دانشمند در طعن خفی و غیر مستقیم عده‌ای از راویان ضعیف و بدنام می‌داند. وی همچنین معتقد است شیخ طوسی با علم به آنکه این قبیل راویان، عصر امامان(علیهم السلام) را درک کرده‌اند، به ذکر اسامی آنان در این باب پرداخته تا به‌طور غیر مستقیم اعلام کند کتب و روایات این عده از حیّز اعتبار ساقط است؛ زیرا این عده با وجود هم‌عصر بودن با امامان، لقا و سماعی از ایشان نداشته‌اند. ازاین‌رو در تعقیب سبک و سیره خود (پرهیز از تضعیف راویان بدنام) با اینکه از جرح علنی ضعفا خودداری ورزیده، اما به این صورت دِین علمی را در اثر خویش ادا کرده است(17) مجید معارف، پژوهشگر معاصر در مقاله‌ای ضمن مقایسه تطبیقی دو کتاب رجال و الفهرست شیخ طوسی، این روش شیخ (جرح خفی نسبت به راویان شیعه) را که البته تعداد این افراد از سی نفر تجاوز نمی‌کند، برخلاف رویه او در الفهرست می‌داند؛ چراکه همین افراد در آنجا تضعیف یا متهم به غلو شده‌اند؛ مانند «احمد بن محمد سیاری»، «وهب بن وهب اباالبختری»،«محمد بن علی القرشی مکنی به ابوسمینه»، «سهل بن زیاد آدمی» و «سالم بن مکرم ابوخدیجه.» ازاین‌رو براساس اعتقاد ایشان برای شناخت ضعفا از دیدگاه شیخ طوسی، بهتر است هر دو کتاب فهرست و رجال این دانشمند با هم مورد مطالعه قرار گیرد. (18) 5. مدح یا ذم غیر مستقیم در کتاب رجال، علاوه بر استفاده از اصطلاحات خاص علم رجال، گاه از تعابیر دیگری استفاده شده که به‌طور غیر مستقیم مدح یا ذم راویان از آنها به‌دست می‌آید، که باز هم مؤید مشی جرح خفی شیخ است. تعابیری که می‌توان از آنها مدح و تعدیل راوی را برداشت کرد عبارتند از: شرکت یا شهادت در غزوات و جنگ‌های صدر اسلام، (19) شهادت در رکاب حضرت علی(علیه السلام) در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، (20) شهادت در واقعه کربلا، (21) دعای امامان معصوم(علیهم السلام) در حق آنان، (22) مکاتبه راویان با امامان (23) و وکیل یا نماینده امام بودن. (24) برخی تعابیر که می‌توان حمل بر ذم یا جرح راویان کرد عبارتند از: از سران خوارج بودن، (25) به معاویه پیوستن (26) و از یاران معاویه بودن. (27) 6. گستردگی دایره توثیق راویان شیخ در رجال به توثیق راویانی پرداخته که بسیاری از علمای رجالی مانند نجاشی و غضائری آنان را تضعیف کرده‌اند؛ افرادی مانند «داوود بن کثیر رقّی» (28) و«محمد بن خالد برقی.» (29) این نوع عملکرد شیخ نشانه دیگری است بر عدم تمایل در بیان جرح و ذم راویان. اما در توجیه این رویکرد شیخ باید گفت به عقیده استاد معارف، منازعات مذهبی بین شیعیان و اهل‌سنت و همچنین اختلاف‌نظر میان بزرگان شیعه در زمینه بسیاری مسائل، ازجمله عواملی بودند که در روزگار شیخ طوسی، امنیت علمی و تحقیقاتی آن عصر را با خطر مواجه کرده بود. در چنین اوضاع و شرایطی بود که شیخ به‌عنوان یک منجی پا به عرصه جریانات علمی گذاشت و در ارائه آثار خود روشی را در پیش گرفت که هم از کیان مذهب شیعه در مقابل اهل‌سنت دفاع کند و هم به‌شکلی به اختلاف مشایخ شیعه پایان داده باشد. (30) شیخ طوسی در حالی در بغداد مشغول فعالیت‌های علمی بود که با تضعیف اقتدار آل‌بویه، درگیری‌های مذهبی بین شیعه و سنی شدت یافت و ناامنی همه جا را فرا گرفت. این درگیری‌ها با قدرت‌گیری سلجوقیان شدت یافت و محله کرخ، محل سکونت شیعیان بارها از سوی افراطیون اهل‌سنت به‌شدت دچار تخریب و کشتار شد. از‌این‌رو وضعیت شیعیان روزبه‌روز سخت‌تر و بحرانی‌تر گردید. (31) افراطیون سنی‌مذهب در بستر فراهم‌شده از جانب سلجوقیان، مراکز علمی، کتابخانه‌ها و مساجد شیعه را نابود کردند و بر علمای شیعه سخت گرفتند. بدیهی بود در چنین شرایطی نیاز به وحدت و یکپارچگی فِرق شیعی در قبال افراطیون اهل‌سنت از یک سو و پرهیز از دامن زدن به اختلافات مذهبی و به‌عبارتی ندادن بهانه به دست این افراطیون که از حمایت حاکمیت نیز برخوردار بودند، در اتخاذ چنین مشی و رفتار میانه‌روانه و مداراگرانه‌ای بی‌تأثیر نبوده باشد؛ به‌گونه‌ای که شیخ حتی کسانی چون معاویه و عمرو بن عاص را که اهل‌سنت به‌سبب درک محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) صحابی می‌شمارند، در زمره صحابه یاد کرده و از ذکر خلفای ثلاثه به‌عنوان راویان و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در کتاب خود خودداری نورزد. 7. گستردگی و فراوانی راویان نکته دیگر آنکه، پاره‌ای از ایرادات و نواقص نیز در این کار رجالی راه یافته و این‌گونه تلقی شده که یک نوع آشفتگی در آن وجود دارد. به‌عنوان نمونه قتیبة بن محمد الاعشی یک بار در شمار اصحاب امام صادق(علیه السلام) و بار دیگر در شمار کسانی که از امامان(علیهم السلام) روایتی ندارند، ذکر شده است. همچنین محمد بن عیسی بن عبید یقطینی یک بار در شمار اصحاب امام رضا(علیه السلام)، یک بار در شمار اصحاب امام هادی(علیه السلام)، یک بار در شمار اصحاب امام حسن عسکری(علیه السلام) و بار چهارم در باب سیزدهم کتاب، یعنی در میان کسانی که از ائمه(علیهم السلام) روایتی نقل نکرده‌اند، یاد شده است. نمونه‌های دیگری مانند شریح بن ثابت، حسن بن حسین بن ابان، حسین بن اشکیب مروزی، حمدان بن سلیمان بن عمیره، قاسم بن محمد جوهری، بکر بن محمد ازدی و کلیب بن معاویه اسدی را نیز شیخ در چند موضع کتاب رجال ازجمله باب سیزدهم ذکر کرده است. (32) البته علمای علم رجال و اساتید فن برای حل این تناقضات وجوهی را ذکر کرده‌اند و در مجموع آن را به حساب سهو و نسیان گذاشته‌اند. (33) این کار می‌تواند بدان علت هم باشد که برخی از این راویان بیشتر روایاتشان را از یکی از ائمه ذکر کرده‌اند و البته از پدر و فرزند آن امام هم اندک روایاتی داشته‌اند؛ بر این اساس در هر سه دوره به‌طور مجزا از آنان یاد شده است. از‌این‌رو این را نباید اشتباه یا غفلت تلقی کرد. علاوه بر آن، در یک کار رجالی در این حد وسیع و انبوه، راویان و نام‌ها که به قریب 9000 نفر می‌رسد، موارد معدودی غفلت یا اشتباه می‌تواند طبیعی باشد. نتیجه با توجه به باب‌بندی‌های موجود در رجال شیخ طوسی می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که ساختار این کتاب براساس شیوه نگارش طبقات سامان یافته است. شیوه شیخ در رجال به این صورت است که وی در آغاز به ذکر اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) پرداخته و سپس یاران هر امام را برمی‌شمارد. از نکات مهم روشی شیخ آن است که وی اولاً نام اصحاب معصومین(علیهم السلام) و راویان آنان، اعم از امامیه یا سایر فرق شیعی را در کنار راویان اهل‌سنت قرار داده است؛ ثانیاً آنکه اگرچه هدف شیخ طوسی از تألیف کتاب رجال عمدتاً جمع‌آوری و شمارش راویان بی‌واسطه و باواسطه معصومین(علیهم السلام) و سایر راویان بوده است و در ظاهر چنین می‌نماید که چندان در گرو جرح و تعدیل آنان نیست، با این وجود گاهی درباره برخی راویان به توثیق و تضعیف یا جرح و تعدیل و بیان مذهب و عقیده آنان ازجمله گرایش به فرقه‌های انحرافی نیز اقدام کرده است. به‌نظر می‌رسد این تعدیل و تجریح تنها برای شناسایی و اطلاع‌رسانی باشد. او عمدتاً در جایی که از راویان موثق سخن می‌گوید، به این امر اکتفا می‌کند که وی صحابی کدام امام است و کمتر سخنی پیرامون توثیق یا تجریح آنان دارد. البته این رویه در کار او یکدست نیست؛ بلکه در برخی مواقع از اصطلاحات حدیثی و رجالی در جرح و تعدیل بهره می‌برد؛ چنان‌که نسبت به ذکر مذاهب انحرافی نیز بی‌عنایت نیست. ثالثاً نگرش کلی او در رجال عدم تضعیف شدید راویان یا امتناع از تضعیف ضعفاست. در واقع وی کوشیده است تا حد امکان از این کار اجتناب کند یا در نهایت ازجرح خفی یا غیر مستقیم بهره برد. بر این اساس ممکن است راویانی از نظر رجالیون دیگر ضعیف شمرده شده باشند، اما نامشان در این کتاب ذکر شده و شیخ هیچ سخنی در تضعیف آنان نگفته باشد. همه این موارد نشان می‌دهد این کار بیشتر از روحیات میانه‌رو و معتدلانه و مصلحت‌اندیشانه شیخ به‌سبب شرایط خاص شیعه در عصر سلجوقیان در بغداد ناشی شده است؛ شرایطی چون زیر فشار بودن شیعیان و درگیری‌های خونین بین شیعه و اهل‌سنت در بغداد، که امنیت و ثبات را از جامعه دور ساخته بود. علاوه بر آن، اختلاف عقیده و اندیشه در میان فقهای شیعه، اعم از اصولیین و اخباریین که همچنان تداوم داشت، موجب تجزیه فقهی و اعتقادی شیعه در قالب فرق نوظهور کلامی که از قرون پیش با تعصبات مفرطانه باعث انشقاق جامعه شیعی شده و همچنان فعال بودند، می‌شد و در نهایت این تشتت باعث بهره‌برداری معاندان شیعه می‌گشت. همه اینها دلایلی است که شیخ را ناچار می‌سازد برخلاف سلف، تضعیف راویان عامه و غیر امامیه را برنتابد. البته شاید علت دیگر آن را هم باید در این جستجو کرد که هدف شیخ از تألیف این کتاب بیشتر ذکر بی‌شمار راویان و نام آنانی بوده که از ائمه(علیهم السلام) روایتی داشته‌اند یا در زمره اصحاب امام محسوب می‌شدند؛ به‌عبارتی ارائه یک فهرست جامع از راویان. ازاین‌رو دایره رجالی شیخ گستردگی زیادی می‌یابد. به همین دلیل نمی‌توان صرفاً با استناد به وجود نام کسی در این کتاب، به امامی یا شیعی بودن وی اطمینان یافت. در مجموع اطلاعات موجود در این کتاب محدود به ذکر فهرست راویان، اطلاعاتی پیرامون نام، کنیه، لقب، مولد و موطن، قبیله و تعیین طبقه آنان و اندکی هم جرح و تعدیل یا بیان مذهب و عقیده آنان است. اگرچه این اطلاعات برای رجالیون سودمند است، اما نکات مهم‌تر و تعیین‌کننده‌تری ازجمله کیفیت اخذ و تحمل حدیث، میزان و مقدار روایات و اسامی مشایخ و راویان برای راوی ضروری است. به‌نظر می‌رسد از این جهت به‌لحاظ روشی رجال شیخ صرف‌نظر از نقاط قوتی که دارد، از نواقصی هم برخوردار است. بنابراین باید این کتاب را بیشتر در حکم یک فهرست و طبقه‌نگاری و کمتر اثری رجالی انگاشت.   پی نوشت: [1]. طوسى، الجمل و العقود فی العبادات، مقدمه، ص 10. 2. سبکی، طبقات الشافعیة، ج 3، ص 51. 3. سیوطی، طبقات المفسرین، ص 29. 4. قبادی، «جایگاه مذهب راوی در توثیقات رجال شیعه»، مقالات و بررسی‌ها، 1381، دفتر 72، ص 131. 5. معارف، «مقایسه دیدگاه رجالی نجاشی و شیخ طوسی»، پژوهش دینی، 1386، ش 24، ص 53 ـ 52. 6. همان، ص 56. 7. حلی، ترتیب خلاصة الاقوال، ص 148؛ طوسی، الجمل و العقود فی العبادات، مقدمه، ص 5. 8. شمشیری، «بررسی و ارزیابی روش شیخ طوسی در نقد رجال و آثار»، مطالعات اسلامی، 1387، ش 80 ، ص 115. 9. تستری، قاموس الرجال، ج 1، ص 29. 10. معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص 449 ـ 448. 11. مؤدب، علم الحدیث: پژوهشی در مصطلح الحدیث یا علم الدرایه، ص 139. 12. طوسی، الفهرست، ص 68 . 13. همان، ص 272. 14. همان، ص 92. 15. همو، رجال، ص 109، ش 1067؛ ص 126، ش 1264؛ ص 162، ش 1885. 16. شمشیری، «بررسی و ارزیابی روش شیخ طوسی در نقد رجال و آثار»، مطالعات اسلامی، 1387، ش 80 ، ص 122. 17. طوسی، رجال، ص 451. 18. معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص 449. 19. طوسی، رجال، ص 22، ش 15 ـ 12؛ ص 24، ش 42. 20. همان، ص 49، ش 397؛ ص 59، ش 495؛ ص 70، ش 643 . 21. همان، 99، ش 965؛ ص10، 985؛ ص 102، ش 1004 ـ 1000. 22. همان، ص 70، ش 647 . 23 . همان، 418، ش 6041 . 24. همان، 447، ش 6351 . 25. همان، 76، ش 738. 26. همان، 80 ، ش 783. 27. همان، 50، ش 409. 28. همان، ص 336، ش 5003. 29. همان، ص 363، ش 5391. 30. معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه، ص 51. 31. برای اطلاع از وضعیت جامعه شیعیان و درگیری‌های شیعه و سنی در عصر سلجوقی ر.ک به: قزوینی رازی، مثالب النواصب فی نقض بعض فضایح الروافض. 32. ر.ک به: طوسی، رجال، مقدمه، ص 11. 33. ر.ک به: مامقانی، تنقیح المقال؛ معارف، پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه؛ شهیدی،«ملاک‌های قدما در ارزیابی و نقد حدیث در آینه فهرست‌های رجالی»، حدیث اندیشه، 1386، ش 3.   اصغر قائدان: استادیار دانشگاه تهران. راضیه ادهم: کارشناسی ارشد تاریخ تشیع. فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 11 انتهای متن/

94/04/02 - 04:22





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 644]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن