تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):چه چيز مانع مى شود كه هر گاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، وضو بگيرد و به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844408196




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی جایگاه راویان در کتاب بزرگ رجالی شیعه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی جایگاه راویان در کتاب بزرگ رجالی شیعه
الرجال شیخ طوسی که در سیزده باب تدوین و 8900 راوی را دربر می‌گیرد، تنها با هدف شمارش روایتگران از معصومین(علیهم السلام) و نیز تعیین طبقات آنان تألیف شده است.

خبرگزاری فارس: بررسی جایگاه راویان در کتاب بزرگ رجالی شیعه



بخش اول چکیده الرجال شیخ طوسی که در سیزده باب تدوین و 8900 راوی را دربر می‌گیرد، تنها با هدف شمارش روایتگران از معصومین(علیهم السلام) و نیز تعیین طبقات آنان تألیف شده است. در این پژوهش با بررسی و ارائه نمونه‌هایی، درپی طرح این مسئله هستیم که تقسیم‌بندی شیخ در ذکر جایگاه راویان بر چه مبانی و روشی استوار است. شیخ با اینکه کاملاً درپی بیان وثاقت، ضعف، جرح و تعدیل نبوده است، اما در مجموع روش رجالی او مبتنی بر امتناع از تضعیف ضعفا یا نهایتاً جرح خفیف است، که بیشتر از روحیات میانه‌رو و معتدلانه وی نشئت گرفته است و البته بی‌ارتباط با شرایط تاریخی عصر او، یعنی ابتدای روی کار آمدن سلجوقیان متعصب در مذهب شافعی و تشدید درگیری‌های بین شیعه و سنی نیست. حاصل تلاش او در این شرایط حساس، توثیق راویانی از اهل‌سنت و فرقه‌های مختلف شیعه است تا از ابعاد آسیب‌های این درگیری‌ها بکاهد. ازاین‌رو دایره رجالی او گستردگی زیادی یافته و نمی‌توان صرفاً با استناد به وجود نام کسی در این کتاب، به امامی یا حتی شیعی بودن وی اطمینان یافت.طرح مسئله کتاب رجال که نام کامل آن رجال الذین رووا عن النبی(صلی الله علیه و آله) و الائمَة الاثنی عشر و من تأخر عنهم می‌باشد و به الابواب نیز شناخته شده است، (1) در یک نگاه کلی از دو بخش مقدمه و متن اصلی تشکیل شده است. هر‌یک از بخش‌های مذکور به‌لحاظ محتوا و ساختار، حاوی مطالب و نکات ارزشمندی است. این کتاب از جهت تعیین طبقات و نیز نظرات البته اندک مربوط به جرح و تعدیل راویان، مورد اعتماد دانشمندان رجالی پس از شیخ قرار گرفته و همه آنها در کتاب‌هایشان از آن بهره برده‌اند. به همین دلیل یکی از ارکان اولیه شیعه در علم رجال به‌شمار می‌آید. شیخ در مقدمه کتاب خود انگیزه تألیف کتابش را دو امر بیان می‌کند: یکی سفارش شیخ فاضل، که البته در مورد اینکه او چه کسی است، حدس‌های زیادی زده شده است و دیگری عدم وجود کتاب جامع و مانعی در این خصوص، البته جز کتاب ابن‌عقده که شیخ کوشیده تا نواقص و خلأهای آن را پر کند. او در این مقدمه به این موضوع اشاره دارد که می‌خواسته کتابی مشتمل بر اسامی رجالی بنویسد که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و بعد از او از ائمه معصومین(علیهم السلام) تا زمان ولی‌عصر(عج)روایت کرده‌اند؛ آنگاه از راویانی یاد کند که در زمان آنها نبوده‌اند یا اگر بوده‌اند، مستقیماً از ائمه روایتی نقل نکرده‌اند. او این کار را تقریباً به‌صورت الفبایی به انجام رسانده و آن‌طور که خود بیان می‌کند، هدفش از این روش دستیابی و حفظ آسان‌تر آن راویان بوده است. او به گفته خود کوشیده تا اسامی روات را به‌طور کامل جمع‌آوری کند؛ اما در عین حال مدعی نیست که این کار مانع و جامع باشد؛ زیرا راویان حدیث از نظر تعداد دقیقاً قابل احصا نیستند و به‌دلیل کثرت و پراکندگی آنان در نقاط مختلف، شمارش آنان امکان‌پذیر نیست. نکته شایان ذکر اینکه، راویان مذکور در کتاب، عمدتاً شامل راویان امامی‌مذهب و سایر فرق شیعه هست و البته راویان عامه یا اهل‌سنت و حتی گاه منافقان و از جبهه کفار و مشرکان را نیز دربر می‌گیرد؛ مثل ابان بن سعید بن عاص. (2) بنابراین ذکر نام یک راوی در رجال شیخ نه‌تنها امامی بودن راوی، بلکه اسلام وی را نیز ثابت نمی‌کند. مسئله تحقیق در این مقاله آن است که اولاً روش شیخ در‌خصوص تقسیم‌بندی و طبقه‌بندی و جایگاه راویان چگونه است؛ ثانیاً او چه ملاک‌هایی را برای توثیق یا تجریح معتبر می‌دانسته است؛ ثالثاً با توجه به تلاش شیخ برای عدم تضعیف راویان و جرح آنان ـ که البته دلایل آن را هم روشن خواهیم ساخت ـ آیا می‌توان این کتاب را یک کتاب رجالی دانست؟ توصیف کتاب متن کتاب رجال دارای سیزده باب است که در هر باب اسامی راویان و اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) آمده است؛ به این ترتیب که در باب اول، اسامی راویانی که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) روایت کرده‌اند، تقریباً براساس حروف الفبا ذکر و در پایان این باب، پس از حرف «یاء» (آخرین راوی) نام صاحبان کنیه و نیز زنان راوی در دو بخش ذکر شده است. این شیوه در دوازده باب دیگر نیز به همین منوال انجام پذیرفته است. دوازده باب این کتاب آن به درج نام راویان و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و امامان شیعه(علیهم السلام) به تعداد 6429 راوی و تقریباً براساس حروف الفبا اختصاص یافته است. باب سیزدهم کتاب با نام «من لم یروا عن واحد من الائمه(علیهم السلام)» به ذکر نام کسانی اختصاص دارد که پس از دوران ائمه(علیهم السلام) زندگی کرده یا اگر در دوران امامان بوده‌اند، توفیق مصاحبت و اخذ روایت هیچ‌یک از آنان را نداشته‌اند. به این ترتیب مجموع عدد راویان نام برده شده در این کتاب به 8900 تن می‌رسد. ازاین‌رو کتاب رجال به الابواب نیز شناخته شده است. دلیل این نام‌گذاری آن است که شیخ طوسی این کتاب را بر ابوابی به تعداد رجال اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اصحاب هر‌یک از ائمه تبویب کرده است. (3) با توجه به باب‌بندی‌های موجود در رجال، می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که ساختار این کتاب براساس شیوه نگارش طبقات سامان یافته است که از ویژگی‌های مهم روشی این کتاب به‌شمار می‌رود؛ زیرا نویسنده سعی کرده دسته‌بندی خاصی از راویان ارائه و طبقات فراوانی ایجاد کند و سپس هریک از راویان را در جایگاه خاص خود قرار دهد تا برای علمای علم رجال سودمند‌تر افتد. البته این روش نیازمند تلاش گسترده‌ای است تا نویسنده با احاطه کامل بر اسناد روایات و اطلاع دقیق از زمان ولادت و وفات راویان، عصر زندگی آنان، استادان و شاگردان و دیگر قرائن، بتواند طبقه زمانی هریک را مشخص و جایگاه ایشان را روشن کند. روش طبقاتی در راوی‌شناسی دارای آثار و فواید ارزشمندی است که مهم‌ترین آنها در آگاهی از مسند یا مرسل بودن روایت ظاهر می‌شود. (4) در این کتاب اطلاعات ارزشمند دیگری غیر از صحابه بودن راوی و طبقه او ارائه شده است. این اطلاعات مربوط به راویان را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: یکی اطلاعات مربوط به شناسایی و هویت راویان شامل مشخصات فردی و اجتماعی مانند نام، لقب، کنیه، قبیله، ولا، مولد و منطقه و شغل؛ دیگری اطلاعات مربوط به حال و وصف راویان مانند جرح و تعدیل و بیان مذهب است. شیخ این روش را در الفهرست نیز به اجرا درآورده، با این تفاوت که اطلاعات موجود درکتاب رجال به گستردگی اطلاعات موجود در الفهرست او نیست. الف) اطلاعات مربوط به شناسایی و هویت راویان یک. نام و کنیه شیخ طوسی معمولاً برای معرفی راوی به ذکر نام و نام پدر راوی اکتفا می‌کند. این شیوه درباره همه افراد صدق می‌کند، مگر افرادی که به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا قبایل مهم منسوب یا راوی از شخصیت‌های برجسته و معروف و تاریخ‌ساز باشد، که در این صورت نیز معمولاً نام آنان را تا چند نسل به‌طور کامل ذکر می‌کند. به‌عنوان مثال در باب اول «ابان بن سعید» را که یکی از بزرگان کفار و از خاندان اُموی است، این‌گونه معرفی می‌کند: «ابان بن سعید بن العاص بن امیة بن عبدشمس الاموی ... .» (5) یا هنگام معرفی حمزه، عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز نام کامل او را ذکر می‌کند: «حمزة بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف ... .» (6) شیخ طوسی در باب آخر این قسمت هنگام معرفی افراد منسوب به خاندان حضرت علی(علیه السلام)، به ذکر کامل نام آنها مبادرت می‌ورزد؛ مانند «احمد بن علی بن ابراهیم بن محمد بن الحسن بن عبیدالله بن الحسین بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)». (7) علاوه بر ذکر نام پدر و نام اجداد راوی (در برخی موارد)، اطلاعات دیگری نیز درباره راوی ارائه می‌شود؛ مانند لقب و کنیه و شهرت افراد که درباره بیشتر راویان به آن اشاره شده است. دو. قبیله شیخ طوسی برای شناسایی بهتر راویان، هنگام معرفی افراد انتساب قبیله‌ای آنان را هم روشن می‌سازد که فواید رجالی زیادی دارد. به‌عنوان نمونه «اشعث بن قیس الکندی»، (8) «اوس بن حذیفه الثقفی»، (9) «ابراهیم بن ابی‌موسی عبدالله بن قیس الاشعری»، (10) «الأقرع بن حابس التمیمی»، (11) «البراء بن معرور الانصاری الخزرجی»، (12) «بلال بن حارث المزنی» (13) و «جابر بن سلیم الهجیمی من بنی‌تمیم» (14) سه. مولد و منطقه از دیگر اطلاعاتی که شیخ طوسی هنگام ترجمه راویان بیان می‌کند، دقت در انتساب به سرزمین آنهاست که در علم رجال یکی از مهم‌ترین مسائل به‌شمار می‌رود و می‌تواند گرایش‌های فکری و اعتقادی رایج در سرزمین راوی ازجمله کوفی، بصری، مدنی، شامی، مصری و خراسانی را روشن سازد. وی معمولاً برای شناساندن منطقه راوی، نام منطقه ر ا پس از نام راوی قرار می‌دهد؛ مانند «بشر بن معاویة بن ثور البکائی الحجازی»، (15) «الاسود بن عرفجه السکسکی شامی»، (16) «جویرة بن مُسهر کوفی»، (17) «خالد بن زید مدنی»، (18) «عبدالله بن نحیله الخراسانی»، (19) «اسحاق بن عبدالله الاشعری القمی»، (20) «ادریس بن عبدالله الاصفهانی» (21) و «اسماعیل بن یسار البصری». (22) گاهی برای کسانی که فقط در منطقه‌ای ساکن بوده و مولد آنان نیست، از تعابیری چون «من أهل ...»، «سکن»، «نزل»، «کان مقیماً ...» و «المقیم ...» استفاده کرده است؛ مانند «اسامة بن شریک الثعلبی، نزل الکوفه»، (23) «جون بن قتاده التمیمی، نزل البصره»، (24) «ثابت بن الصامت الاشهلی، سکن المدینه»، (25) «الحارث بن ضرار الخزاعی، سکن الحجاز»، (26) «احمد بن ابراهیم، المعروف بعلان الکلینی ... من أهل الری» (27) و «جبریل بن احمد الفاریابی ... و کان مقیماً بکش ... ». (28) چهار. ولا و حلف از روش‌هایی که شیخ در شناسایی هویت راویان استفاده کرده، ذکر موالی بودن راوی است و اینکه او در ولای چه شخص یا قبیله‌ای قرار دارد. یکی از معانی مولا که در علم حدیث و رجال استعمال می‌شود، حلیف (هم‌پیمان) است که به آن ولای حلف یا مولی الحلیف نیز گفته می‌شود. به‌عنوان مثال در ولای حِلف فردی مانند امام مالک که از قبیله حمیر است، چون قبیله حمیر با قبیله تمیم از قریش هم‌پیمان هستند، وی را تمیمی نیز می‌گویند. (29) این امر در علم رجال ازآن‌رو حائز اهمیت است که می‌تواند وابستگی‌های قبیله‌ای و اصالت‌های نژادی را که ممکن است راوی را درگیر احساسات و تعصبات خاصی کرده باشد، روشن سازد. ازجمله مواردی که شیخ به آنها اشاره کرده عبارتند از: «بشار بن الاسود الکندی، مولی بنی‌ ...»، (30) «ابراهیم بن ابی‌محمود خراسانی، ثقه، مولی بنی‌ ...» (31) «سلمان الفارسی، مولی رسول الله(صلی الله علیه و آله)»، (32) «الحسن بن سعید بن حماره، مولی علی بن الحسین(علیه السلام)»، (33) «محمد بن عمران، مولی ام‌هانی بنت ابی‌طالب» و «ثابت بن هرمز الفارسی، ابوالمقدام العجلی الحداد، مولی بنی‌عجل.» (34) در برخی شرح‌حال‌ها که بیشتر در باب اول و دوم کتاب دیده می‌شود، شیخ طوسی با عبارت «حلیف ...» نام قبیله هم‌پیمان راوی را ذکر می‌کند؛ مانند «بسباس بن عمرو بن ثعلبه، حلیف بنی‌ساعده ...»، (35) «محمد بن عبدالله بن جحش الأسدی، حلیف بنی‌عبدالشمس ...» (36) و «عمار بن یاسر یکنی اباالیقظان، حلیف بنی‌مخزوم ... .» (37) افزون بر این اطلاعات، داده‌های دیگری نیز در رابطه با شناسایی راویان در کتاب رجال یافت می‌شود که بخشی از آنها در تمام ابواب کتاب ذکر شده‌اند؛ مانند لقب، کنیه، شهرت، زمان و محل تولد و وفات و شغل. پنج. جایگاه و نقش تاریخی و سیاسی راوی بخش دیگری از اطلاعات مربوط به راوی در زمینه جایگاه تاریخی و سیاسی آنان است که به هنگام ترجمه و شرح‌حال راویان ابواب اول و دوم کتاب ارائه شده است. به‌عنوان نمونه در باب اول کتاب «من روی عن النبی(صلی الله علیه و آله)» پاره‌ای اطلاعات تاریخی از راویان در صدر اسلام ارائه شده است. اطلاعاتی مانند شرکت داشتن راویان در غزوات، جنگ‌ها و پیمان‌ها، (38) بیان محل شهادت راویان، (39) کاتب وحی بودن، (40) مهاجر و انصاری بودن، (41) حضور در پیمان مواخاة، (42) مهاجرت‌ها و دلایل آن، (43) مرتد شدن برخی صحابه بعد از رحلت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) (44) و بیان فعالیت برخی راویان در جاهلیت و اسلام. (45) در باب دوم «من روی عن امیرالمؤمنین(علیه السلام)» نیز اطلاعات تاریخی قابل‌توجهی از راویان دوران حکومت آن حضرت ارائه شده است، مانند عاملان و کارگزاران حضرت در نقاط مختلف سرزمین اسلامی، (46) شرکت داشتن راویان در جنگ‌های دوران خلافت حضرت امیر(علیه السلام) (جمل، صفین و نهروان) و ذکر زمان و محل شهادت و حتی ذکر آسیب‌های جسمانی برخی راویان در این جنگ‌ها (47) و معرفی سران خوارج و یاران معاویه. (48) ب) اطلاعات مربوط به جرح و تعدیل راویان یکی از نکات چالش‌برانگیز روشی شیخ در رجال، جرح و تعدیل راویان است. این امر بیشتر در تسامح نسبت به مذهب راوی و پذیرش راویان غیر امامی از فرق مختلف، مگر فرق منحرف نمود می‌یابد. این رویه هم در کتاب رجال و هم در الفهرست او نمایان است. اگرچه هدف شیخ طوسی از تألیف کتاب رجال، جمع‌آوری و شمارش راویان بی‌واسطه و باواسطه معصومین(علیهم السلام) بوده است، اما با این وجود درباره برخی راویان به توثیق و تضعیف و بیان مذهب و عقیده آنان نیز اقدام کرده است. به‌نظر می‌رسد این توثیقات و تضعیفات تنها از باب دفع شبهه باشد. به هر حال شیخ برای تعیین وصف حال راویان و شناسایی راویان معتمد و غیر معتمد، دو دسته اطلاعات را در کتاب خود ذکر است: یکی بیان مذهب و عقیده راویان، و دیگری جرح و تعدیل آنها. بر این اساس او روایت راویان همه فرق شیعی و نیز عامی را می‌پذیرد، به شرط آنکه عدالت آنان محرز یا در برابر روایات آنان سندی در میان راویان شیعه نباشد؛ وگرنه مطرود می‌گردد. یک. مذهب و عقیده راوی همان‌گونه که ذکر شد، شیخ اگرچه چندان به تقسیم‌بندی رجال براساس مذهب و اعتقاد آنان عنایتی نداشته و همه راویان اعم از امامی‌مذهب و غیر آن و حتی گاه منافقان و کافران را نیز ثبت کرده است، اما در مورد برخی راویان بعد از ذکر نام آنها، مذهب ایشان را نیز ذکر می‌کند البته این روشی است که به‌ندرت مورد توجه او قرار گرفته است: مذاهبی که شیخ طوسی در رجال به آنها اشاره کرده است عبارتند از: 1. بتریه: حدود یازده نفر از راویان منسوب به این فرقه در کتاب رجال ذکر شده‌اند. (49) 2. زیدیه: افراد منسوب به فرقه زیدیه که در کتاب رجال ذکر شده‌اند، یازده نفر هستند. (50) 3. واقفه: حدود شصت و چهار نفر از راویان منسوب به این فرقه ذکر شده است. (51) 4. غلات: غالیان یا افراد متهم به غلو و تفویض در کتاب رجال حدود سی تن هستند. (52) 5. عامه: حدود یازده تن از راویان اهل‌سنت در کتاب رجال مشخص شده‌اند. (53) 6. خوارج: شامل پنج تن از راویان که اسامی آنان در باب «من روی عن امیرالمؤمنین(علیه السلام)» ذکر شده است. (54) 7. کیسانیه: تنها فرد منسوب به کیسانیه در رجال طوسی «المرقع بن قماقه الاسدی» است. (55) شیخ علاوه بر ذکر مذاهب فاسد در کتاب رجال، در موارد محدودی ذیل نام برخی راویان به امامی بودن آنان در قالب عبارت‌هایی چون «کان شیعیاً»، « من اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام)»، (56) «حسن المذهب»، (57) «مستقیم المذهب» (58) و «له منزلة جلیله عند الطائفه» (59) اشاره کرده است. دو. تعدیل راوی بحث عدالت راوی یکی از مسائل مورد چالش در علم رجال است. شیخ در باب ضوابط پذیرش روایات در‌خصوص عدالت راویان حدیث در کتاب رجال تسامح بیشتری نسبت به همگنان خود دارد. او معتقد است عدالت در نقل روایت، غیر از عدالتی است که در ادای شهادت شرط شده است؛ زیرا راوی اگر در برخی سخنان خود اشتباه کند یا در عمل فسقی از او سر بزند، ولی در نقل روایاتش مورد وثوق باشد، موجب رد خبرش نمی‌شود. این فسق یا عدم عدالت فقط مانع قبول شهادت اوست، نه روایت و خبر وی؛ (60) زیرا به گفته شیخ، بسیاری از فقها به اخباری که چنین افرادی در سند آنها هستند، استناد کرده‌اند. (61) بر این اساس شیخ در شرایط راوی ضابط بودن او را کافی می‌داند؛ در صورتی که رجالیون دیگر بر عدم فسق و اشتهار به آن تأکید دارند. آیت‌الله خویی این نظر را از اجتهادات شیخ می‌داند. (62) با وجود اینکه شیخ در این کتاب چندان درپی جرح و تعدیل راویان نیست، اما در مواردی نیز به توثیق و تضعیف اشخاص معمولاً با استفاده از اصطلاحات خاص علم رجال پرداخته است. 1. الفاظ و عبارات تعدیل: الفاظی چون «ثقة»، (63) «ثقةٌ مأمون»، (64) «ثقةٌ صحیح»، (65) «عظیم المنزله»، (66) «واسع الروایه»، (67) «کثیر السماع و الروایه»، (68) «جلیل القدر»، (69) «صادق اللهجه»، (70) «کان من القواد»، (71) «صحیح الحدیث»،(72)«عدیم النظیر»، (73) «لا بأس به»، (74) «رجلاً صالحا»ً، (75) «کان فقیهاً عالماً صالحاً مرضیاً»، (76) «خیر»، (77) «کان جلیل القدر عظیم الحفظ»، (78) «الدین الزاهد» (79) «اکثر اهل المشرق علماً و فضلاً و ادباً و فهماً و نبلاً فی زمانه»، (80) «بصیر بالفقه و الاخبار و الرجال»، (81) «فاضل»، (82) «عارف بالرجال»، (83) «کان فاضلاً ثقه» (84) «جلیل متکلم»، (85) «فقیه مناظر» (86) و «عالم جلیل». (87) 2. الفاظ و عبارات تجریح: عباراتی مانند «ضعیف»، (88) «ضعیف الحدیث»، (89) «اختل فی آخر عمره»، (90) «فیه نظر»، (91)( «مشکوک فیه»، (92) «ضعّفه ابن‌بابویه»، (93) «صاحب الترهات»، (94) «مخلّط»، (95) «خبیث»، (96) «لحق بمعاویه»، (97) «عدو»، (98) «یرمی بالغلو و التفریط فی القول»، (99) «منکر الحدیث»، (100) «ملعون»، (101) «ضعفه القوم» (102) و «ضعیف علی قول القمیین». (103)   پی نوشت: [1]. بحرالعلوم، رجال بحرالعلوم معروف به الفوائد الرجالیه، ج 3، ص 231. 2. طوسی، رجال، ص 24. 3. تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج 10 ص 120؛ بحرالعلوم، رجال بحرالعلوم معروف به الفوائد الرجالیه، ج 3، ص 231. 4. ر.ک: علی‌نژاد جویباری، «آشنایی با رجال شیعه»، شیعه‌شناسی، س 4، ش 16. 5. طوسی، رجال، ص 24. 6. همان، ش 174. 7. همان، ش 5947. 8. همان، ص 22، ش20. 9. همان، ص 23، ش30. 10. همان، ص 24، ش41. 11. همان، ص 26، ش 59. 12. همان، ص 27، ش 78. 13. همان، ص 27، ش 81 . 14. همان، ص 32، ش 138. 15. همان، ص 38، ش 91. 16. همان، ص 57، ش 481. 17. همان، ص 59، ش 499. 18. همان، ص 62 ، ش 547. 19. همان، ص 78، ش 764. 20. همان، ص 162، ش 1873. 21. همان، ص 163، ش 1849. 22. همان، ص 167، ش 1927. 23. همان، ص 21، ش 2. 24. همان، ص 34، ش 164. 25. همان، ص 30، ش 111. 26. همان، ص 36، ش 189. 27. همان، ص 407، ش 5920. 28. همان، ص 418، ش 6024 . 29. مدیرشانه‌چی، درایة الحدیث، ص 50. 30. طوسی، رجال، ص 169، ش 1974. 31. همان، ص 251، ش 5204. 32. همان، ص 65 ، ش 586. 33. همان، ص 354، ش 5243. 34. همان، ص 110، ش 1082. 35. همان، ص 29، ش 103. 36. همان، ص 47، ش، 385. 37. همان، ص 70، ش 693 . 38. همان، ص 22، ش 14 ـ 12؛ ص 27، ش 74 ـ 73. 39. همان، ص 27، ش 78 ـ 77، 80 و 83 ؛ ص 32، ش 143؛ ص 33، ش 156. 40. همان، ص 22، ش 15. 41. همان، ص 21، ش 8 ؛ همان، ص 49، ش 397. 42. همان، ص 28، ش 93؛ همان، ص 35، ش 182. 43. همان، ص 32، ش 144. 44. همان، ص 23، ش 22. 45. همان، ص 25، ش 52. 46. همان، ص 58، ش 492؛ همان، ص61 ، ش 528؛ همان، ص 66 ، ش 588؛ همان، ص74، ش 705؛ همان، ص 77، ش 754. 47. همان، ص 59، ش 495؛ همان، ص 61 ، ش 529؛ همان، ص 68 ، ش 623 ؛ همان، ص 70، 638 . 48. همان، ص 57، ش 481؛ همان، ص 82 ، ش 838 ؛ همان، ص 83 ، ش 834 . 49. همان، ش 1464، 1534 ـ 1532، 1542، 1588، 1618 ـ 1616 و 1665، 1862. 50. همان، ش 1327، 1409، 2245، 5949 ، 6165 ، 6194 . 51. همان، ش 4932، 4945 ـ 4944، 4949، 4953 ـ 4952، 4958، 4969 ـ 4967، 4972، 4974، 4996 ـ 4993، 5007، 5012 ـ 5011، 5021 ـ 5017، 5034، 5049، 5051، 5058، 5067، 5088 ـ 5083، 5093 ـ 5091، 5095، 5108، 5119، 5142، 5145 ـ 5144، 5159، 5173 ـ 5171، 5193 ـ 5191، 5236، 5352، 5428، 5880، 5943، 6014 . 52. همان، ش 718، 4321، 5109، 5137، 5363، 5404، 5423، 5448، 5548، 5649، 5653، 5682، 5726، 5740، 5744، 5747، 5774، 5803، 5847، 5905 ـ 5903، 5924 ـ 5923، 6006 ، 6020 ، 6156 ، 6356 ، 6364 ، 6385 . 53. همان، ش 1338، 1371، 1402، 1511، 1531، 1575، 1609، 2456، 5328، 5482، 5499. 54. همان، ش 473، 711، 738، 843 ، 6200 . 55. همان، ص 71، ش 648 . 56. همان، ص 144، ش 1563 و ص 81 ، ش 796. 57. همان، ص 421، ش 6074 . 58. همان، ص 440، ش 6288 . 59. همان، ص 447، ش 6351 . 60. معارف، «مقایسه دیدگاه‌های رجالی نجاشی و شیخ طوسی»، پژوهش دینی، 1386، ش 24، ص 52، به نقل از: طوسی، عمدة الاصول، ج 1، ص 382. 61. قبادی، «جایگاه مذهب راوی در توثیقات رجال شیعه»، مقالات و بررسی‌ها، 1381، دفتر 72، ص 134، به نقل از: طوسی، عمدة الاصول، ص 283. 62. خویی، معجم رجال الحدیث و طبقات رواتهم، ج 1، ص 69 . 63. طوسی، رجال، ص 351، ش 5197. 64. همان، ص 407، ش 5933. 65. همان، ص 355، ش 5263. 66. همان، ص 409، ش 5949. 67. همان، ص 411، ش 5963. 68. همان، ص413، ش 5988. 69. همان، ص 438، ش 6270 . 70. همان، ص 386، ش 5690. 71. همان، ص 411، ش 5956. 72. همان، ص511، ش 1147. 73. همان، ص 421، ش 6074 . 74. همان، ص440، ش 6287 . 75. همان، ص407، ش 5925. 76. همان، ص379، ش 5619. 77. همان، ص 439، ش 6279 . 78. همان، ص 443، ش 6317 . 79. همان، ص 440، ش 6295 . 80. همان، ص 440، ش 6282 . 81. همان، ص 439، ش 6273 . 82. همان، ص 429، ش 6161 . 83. همان، ص 425، ش 6117 . 84. همان، ص 431، ش 6183 . 85. همان، ص 430، ش 6172 . 86. همان، ص 420، ش 6072 . 87. همان، ص 420، ش 6073 . 88. همان، ص 158، ش 1763. 89. همان، ص 191، ش 2370. 90. همان، ص 413، ش 5983. 91. همان، ص 186، ش 2366. 92. همان، ص 132، ش 1356. 93. همان، ص 424، ش 6110 . 94. همان، ص 75، ش 720. 95. همان، ص 219، ش 2910. 96. همان، ص 339، ش 5051. 97. همان، ص 95، ش 943. 98. همان، ص 76، ش 728. 99. همان، ص 119، ش 1206. 100. همان، ص281، ش 4058. 101. همان، ص 392، ش 5785. 102. همان، ص 447، ش 636 . 103. همان، ص 391، ش 5758.   اصغر قائدان: استادیار دانشگاه تهران. راضیه ادهم: کارشناسی ارشد تاریخ تشیع. فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 11 ادامه دارد/

94/04/01 - 05:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن