محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798229548
حال کتاب خوب نیست
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حال کتاب خوب نیست روزنامه عصر مردم چاپ شیراز سرمقاله شماره امروز دوشنبه خود را به قلم اسماعیل عسلی سردبیر این روزنامه به وضعیت نامناسب کیفیت و فروش کتاب اختصاص داده است .
با قبول این واقعیت که رویکرد مردم به قرار دادن کتاب در سبد خرید روزانه یا ماهانه ارتباط تنگاتنگی با قیمت کتاب ندارد، دست اندرکاران امور فرهنگی باید به دنبال راهکارهایی مؤثر در جهت افزایش کیفیت کتاب ها باشند. نویسندگان کتاب نیز مانند روزنامه نگاران با بحران مخاطب روبه رو هستند کما این که سخنوران نیز با چنین پدیده ای بیگانه نیستند.
مردم زمانی که احساس نیاز نسبت به یک کالای فرهنگی در آنها قوی باشد برای خرید آن برنامه ریزی می کنند کما اینکه افرادی پیدا می شوند که در سال چندین تلفن همراه تعویض می کنند و سیستم های جدید تلفن همراه با کارکردهای نوین و متفاوت خریداران زیادی دارند.
تلفن همراه با توجه به خدماتی که به مردم ارائه می دهد یک کالای فرهنگی محسوب می شود، سیستم های گیرنده امواج ماهواره هم یک کالای فرهنگی محسوب می شوند، کتاب هم یک کالای فرهنگی است، همان گونه که سینما و تئاتر و موسیقی هم کالاهای فرهنگی محسوب می شوند.
در حال حاضر در میان انواع هنرها، موسیقی بهترین جایگاه را در چشم و دل مردم دارد و در زمان برگزاری کنسرت در شهرستان ها و مراکز استان هزاران نفر بلیت های چند هزار تومانی کنسرت ها را می خرند و بعضاً پیش خرید می کنند تا از موسیقی لذت ببرند.
اگر رویکرد عمومی به مطالعه در جامعه ما اندک است نباید دلایل آن را در قیمت بالای کتاب خلاصه کرد. مشکل اصلی کتاب ها محتوای آنهاست.
با گشت و گذاری در نمایشگاه کتاب که برای راه اندازی آن زحمات زیادی کشیده شده بود متوجه این واقعیت تلخ می شویم که بسیاری از کتاب ها با موضوعات تکراری که جذابیت گذشته خود را از دست داده اند عرضه شده اند و تنها عرضه کنندگان کتاب های کمک درسی بودند که مثل همیشه با استقبال دانش آموزان و دانشجویان
مواجه می شدند.
در حوزه علوم انسانی اغلب کتاب ها، کتاب هایی هستند که چاپ اول آنها در چند دهه گذشته صورت گرفته و این موضوع بیانگر این واقعیت است که آثار چاپ شده در حوزه علوم انسانی از ژرفایی و تنوع لازم برخوردار نیستند و اگر کتاب جدید به بازار آمده باشد معمولاً برگزیده اشعار شاعران و گردآوری آثار گذشتگان و محدودی از معاصرین است.
برخی اینگونه عنوان می کنند که رسانه های مجازی گوی سبقت از کتاب ها و رسانه های مکتوب گرفته اند. اگر چنین پدیده ای یک اپیدمی باشد این اتفاق باید در سایر کشورها نیز رخ داده باشد. زیرا رسانه های مجازی با امکانات و سرعت بیشتر و مطالب متنوع تر در برخی کشورهای توسعه یافته خدمات دهی می کنند امّا تیراژ کتاب در آنجا آنقدر کم نمی شود که به 500 شماره برسد.
مشکل ما این است که هنوز از چنگال فرهنگ شفاهی رها نشده ایم و به همین دلیل استفاده از تلفن همراه که ابزاری گفتمان ساز به صورت دو طرفه است در ایران رواج بیشتری دارد و به همین قیاس استفاده های غیرمعقول از آن نیز بیشتر از کشورهای توسعه یافته صورت می گیرد.
چگونه است که مردم خودروهای تولید داخل را که اغلب غیراستاندارد هستند و چند برابر قیمت واقعی به فروش می رسند را خریداری می کنند اما کتاب یا روزنامه و مجله ای که کمتر از قیمت واقعی عرضه می شود را نمی خرند.
مسلماً مردم اگر چیز دندان گیری در روزنامه ها و کتاب ها پیدا کنند برای خرید آن از یکدیگر سبقت می گیرند.
هم اکنون کتابخانه هایی که با زحمات فراوان در مدارس و مساجد راه اندازی شده تا چه اندازه با استقبال مواجه می شود و مدت بهره مندی از این مراکز در طول شبانه روز چند ساعت است.
مسأله اصلی احساس نیاز است. اگر کتابی بتواند توجه مخاطبان را به خود جلب کند حتی اگر کمیاب شود و تجدید چاپی هم نداشته باشد، کسی که به دنبال آن باشد حتی با کپی کردن هم آن را به دست می آورد و یا چند برابر قیمت می خرد.
در سال 55 من برخی از کتاب های مورد علاقه ام را که نسخه چاپی آن در بازار نبود به صورت دست نویس تهیه می کردم چون احساس می کردم که باید آن را داشته باشم و بخوانم.
کتابخوان کردن مردم و خصوصاً جوانان امر پسندیده ای است اما با پند و اندرز و توصیه و حتی تشویق نمی توان کسی را کتابخوان کرد. برای کتابخوان کردن مردم ابتدا باید نیازسنجی صورت گیرد، مردم به چه موضوعاتی علاقه دارند، پیرامون همان موضوعات باید کتاب نوشته و چاپ شود. البته به موازات همراهی با مردم نویسندگان می توانند ذائقه عمومی را ارتقاء دهند و سطح توقعات آنها را از محتوای کتاب ها بالا ببرند.
در حال حاضر اغلب کتاب هایی که با حمایت برخی نهادهای فرهنگی چاپ می شوند با خریداران جدی مواجه نیستند و برای به فروش رسیدن چنین کتاب هایی حمایت نهادهای فرهنگی باید در مرحله توزیع و فروش نیز تداوم داشته باشد.
برخی از کتاب ها از طریق برگزاری مسابقات کتابخوانی و یا به احترام ریش سفید کلاس های اجباری و ضمن خدمت به فروش می رسند زیرا قبولی در آزمون نهایی در گرو مطالعه چنین کتاب هایی است و معمولاً هم با جان و دل مطالعه نمی شوند و برخورد مردم با چنین کتاب هایی مانند برخورد با کتاب های درسی است که بعد از امتحان فراموش می شود در حالی که اغلب اینگونه کتاب ها در حوزه علوم انسانی است و جنبه تبلیغاتی دارد و به اصطلاح آدم های مهمی هم آنها را نوشته اند.
وضعیت مطالعه در جامعه ما به اندازه ای اسفبار است که حتی رغبتی برای مطالعه کتاب هایی که در برخی مناسبت ها به افراد هدیه می شود نیز وجود ندارد. بنابراین مسأله اصلی احساس عدم نیاز است.
برخی افراد با این گمان که هر چه آگاه تر باشی اندوهناک تر خواهی بود بی میلی خود را به مطالعه
توجیه می کنند!
یکی از نکات بسیار جالب توجه که من در ارتباط با کتاب با آن مواجه شده ام این است که هم نویسندگان ناراضی هستند، هم خوانندگان، هم مجوزدهندگان، هم کتابفروشی ها و هم انتشاراتی ها... و هر یک از اینها توپ را به زمین دیگری می اندازد.
واقعیت این است که ما اگر بخواهیم ارزش یک کتاب را بسنجیم باید ببینیم این کتاب تا چه اندازه توانسته با ایجاد موج در جامعه گفتمان سازی کند و روی کتاب های بعدی در موضوعات مشابه تأثیر بگذارد. برای مثال در زمینه شعر کمتر اثری به پای آثار سهراب سپهری می رسد.
یکی از پدیده های تأسف برانگیز در حوزه علوم انسانی مضمون ربایی و دست اندازی به محصول تلاش های دیگران است که از اصالت آثار و کتاب ها کاسته است.
من حیث المجموع حال کتاب زیاد خوب نیست اما کسالت کتاب نباید دستاویزی برای رها کردن آن باشد.
همچنان باید امیدوار باشیم که کتاب جایگاه شایسته خود را پیدا کند.ک/1
667
03/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها