تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820826554
پیشینه، جایگاه و گسترة امامت در علم کلام
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
پیشینه، جایگاه و گسترة امامت در علم کلام
امامت به اعتبار لزوم نصبش توسط حق تعالی، مسئلة کلامی و جزء اصول دین یا اصول مذهب و ایمان است و به اعتبار وجوب شرعی اطاعت مردم از منصب امامت و شخص امام، بحث فقهی و جزء فروع دین است
بخش دوم و پایانی جایگاه امامت در نصوص دینی علاوه بر وجود جریانهای خوارج، سنیگرایی، وهابیگرایی و کسرویگرایی که با طرح شبهات و اشکالاتی ضرورت تحقیق پیرامون دکترین امامت را تقویت میکند، جایگاه امامت در قرآن و روایات نیز ضرورت پرداختن به آن را روشن میسازد. از نصوص دینی برمیآید که امامت از اصول بنیادین اسلام است. خدای سبحان به جهت پاداش امتحان حضرت ابراهیم(ع) این منصب مهم را به او عطا کرد و فرمود:وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛ (بقره: 124) و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: من تو را پیشواى مردم قرار دادم. [ابراهیم] پرسید: از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمىرسد.همچنین پیامبر اکرم(ص) دربارۀ اهمیت مقام امامت فرمود: مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة. (مجلسی، 1386: ج51، 160)آن بزرگوار در روایت دیگری میفرماید: وَ مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ فِى عُنُقِهِ بَیْعَةٌ مَاتَ مِیتَةً جاهِلِیَّةً. (همو: ج29، 332) این روایت با تعابیر مختلف و با مضمونی واحد در منابع روایی نقل گردیده است (طوسى، 1363: 317؛ اردبیلى، 1362: ج3، 215 و ج12، 299؛ محقق بحرانى، بیتا: ج5، 176؛ کاشف الغطاء، 1317: ج1، 6؛ نراقى، 1273، ج6، 26؛ وحید خراسانى، 1384: ج1، 468 ؛ مکارم شیرازى، 1435: ج1، 502) و در روایات متعددی وارد شده است که ولایت اساسیترین بنیاد اسلام است. امام باقر(ع) میفرماید:بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَة. (کلینی، بیتا: ج2، 18 به بعد، باب «دعائم الاسلام») از سوی دیگر، امامت، مقامی است که خداوند متعال پس از مقام نبوت و رسالت به انبیای خود اعطا میکند. امام باقر(ع) در اینباره توضیح میدهد: إِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِیمَ عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ نَبِیّاً وَ اتَّخَذَهُ نَبِیّاً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ رَسُولًا وَ اتَّخَذَهُ رَسُولًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ خَلِیلًا وَ اتَّخَذَهُ خَلِیلًا قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَهُ إِمَاماً فَلَمَّا جَمَعَ لَهُ هَذِهِ الْأَشْیَاءَ وَ قَبَضَ یَدَهُ، قَالَ لَهُ: یَا إِبْرَاهِیمُ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً فَمِنْ عِظَمِهَا فِی عَیْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: یَا رَبِّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِین. (همو: ج1، 175) یعنی بالاترین مقام و منزلت انسانی، مرتبة امامت است. امام باقر(ع) فرمود: به خدا سوگند از زمانى که خدا آدم را قبض روح نمود، زمینى را بدون امامى که به وسیلة او به سوى خدا رهبرى شوند وانگذارد و او حجت خدا بر بندگانش است و زمینى بدون امامى که حجت خدا بر بندگانش باشد وجود ندارد. (همو: 252) عبدالعزیز بن مسلم میگوید: در ایام [حضور] حضرت رضا(ع) در مرو بودیم. در آغاز ورود، روز جمعه در مسجد جامع انجمن کردیم. حضار مسجد موضوع امامت را مورد بحث قرار داده بودند و اختلاف بسیار مردم را در آن زمینه بازگو میکردند. من خدمت آقایم رفتم و گفتوگوى مردم را دربارۀ بحث امامت در محضرش بازگفتم. حضرت(ع) لبخندى زد و فرمود: اى عبدالعزیز، این مردم نفهمیدند و از آرای صحیح خود فریب خورده و غافل گشتند. همانا خداى عزوجل پیغمبر خویش را قبض روح نفرمود، تا دین را برایش کامل کرد و قرآن را بر او نازل فرمود که بیان هر چیز در اوست؛ حلال و حرام و حدود و احکام و تمام احتیاجات مردم را در قرآن بیان کرده و فرموده است: «چیزى در این کتاب فروگذار نکردیم» و در حجةالوداع که سال آخر عمر پیغمبر(ص) بود این آیه را نازل فرمود: «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم.» و موضوع امامت از کمال دین است (تا پیغمبر(ص) جانشین خود را معرفى نکند، تبلیغش را کامل نساخته است) و پیغمبر(ص) از دنیا نرفت تا آنکه نشانههاى دین را براى امتش بیان کرد و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و على(ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد و همة احتیاجات امت را بیان کرد. پس هر کس گمان کند خداى عزوجل دینش را کامل نکرده، قرآن را رد کرده و هر کس قرآن را رد کند، به آن کافر است. مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟ همانا قدر امامت والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش منیعتر و عمقش بیشتر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند، یا به آرایشان آن را دریابند، یا به انتخاب خود امامى منصوب کنند. همانا امامت مقامى است که خداى عزوجل بعد از رتبة نبوت و خُلت در مرتبة سوم به ابراهیم خلیل(ع) اختصاص داده و به آن فضیلت مشرّفش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده و فرموده: «همانا من تو را امام مردم گردانیدم.» ابراهیم خلیل(ع) از نهایت شادیاش به آن مقام عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» خداى تبارک و تعالى فرمود: «پیمان و فرمان من به ستمکاران نمیرسد.» پس این آیه امامت را براى ستمگران تا روز قیامت باطل ساخت و در میان برگزیدگان گذاشت، سپس خداى تعالى ابراهیم را شرافت داد و امامت را در فرزندان برگزیده و پاکش قرار داد و فرمود: «و اسحاق و یعقوب را اضافه به او بخشیدیم و همه را شایسته نمودیم و ایشان را امام و پیشوا قرار دادیم تا به فرمان ما رهبرى کنند و انجام کارهاى نیک و گزاردن نماز و دادن زکات را به ایشان وحى نمودیم؛ آنها پرستندگان ما بودند.» پس امامت همیشه در فرزندان او بود در دوران متوالى و از یکدیگر ارث میبردند تا خداى تعالى آن را به پیغمبر ما(ص) به ارث داد و خود او جلوتعالى فرمود: «همانا سزاوارترین مردم به ابراهیم پیروان او و این پیغمبر و اهل ایمانند و خدا ولىّ مؤمنان است.» پس امامت مخصوص آن حضرت گشت و او به فرمان خداى تعالى و طبق آنچه خدا واجب ساخته بود، آن را به گردن على(ع) نهاد و سپس در میان فرزندان برگزیدة او که خدا به آنها علم و ایمان داده جارى گشت و خدا فرموده: «آنها که علم و ایمان گرفتند، گویند در کتاب خدا تا روز رستاخیز به سر بردهاید.» پس امامت تنها در میان فرزندان علی(ع) است تا روز قیامت؛ زیرا پس از محمد(ص) پیغمبرى نیست. این نادانان از کجا و به چه دلیل براى خود امام انتخاب میکنند. همانا امامت مقام پیغمبران و میراث اوصیاست؛ همانا امامت خلافت خدا و خلافت رسول خدا(ص) و مقام امیرالمؤمنین(ع) و میراث حسن و حسین است؛ همانا امامت زمام دین و مایة نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است؛ همانا امامت ریشة با نمو اسلام و شاخة بلند آن است؛ کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهدارى مرزها و اطراف به وسیلة امام است؛ امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام میکند و حدود خدا را به پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را بهطریق پروردگارش دعوت مینماید امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فراگیرد و خودش در افق است به نحوى که دستها و دیدگان به آن نرسد؛ امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستارهای است راهنما در شدت تاریکىها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها (در زمان جهل و فتنه و سرگردانى مردم)؛ امام آب گواراى زمان تشنگى و رهبر به سوى هدایت و نجاتبخش از هلاکت است؛ امام آتش روشن روى تپه (رهنماى گمگشتگان) است؛ وسیلة گرمى سرمازدگان و رهنماى هلاکتگاههاست؛ هر که از او جدا شود هلاک شود؛ امام ابری است بارنده، بارانی است شتابنده، خورشیدی است فروزنده، سقفى است سایهدهنده، زمینى است گسترده، چشمهای است جوشنده و برکه و گلستان است؛ امام همدم و رفیق، پدر مهربان، برادر برابر، مادر دلسوز به کودک، پناه بندگان خدا در گرفتارى سخت است؛ امام امین خداست در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفة او در بلادش و دعوتکننده به سوى او و دفاعکننده از حقوق او است امام از گناهان پاک و از عیبها برکنار است؛ موجب نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقان و هلاک کافران است؛ امام یگانة زمان خود است؛ کسى به طراز او نرسد، دانشمندى با او برابر نباشد و مانند و نظیر ندارد؛ به تمام فضیلت مخصوص است بىآنکه خود او در طلبش رفته و به دست آورده باشد، بلکه امتیازی است که خدا به فضل و بخشش به او عنایت فرموده. کیست که امام را تواند شناخت یا انتخاب امام براى او ممکن باشد؟ هیهات! در اینجا خِردها گمگشته، خویشتنداریها بیراهه رفته و عقلها سرگردان و دیدهها بىنور و بزرگان کوچک شده و حکیمان متحیر و خردمندان کوتاه فکر و خطیبان درمانده و خردمندان نادان و شعرا وامانده و ادبا ناتوان و سخندانان درماندهاند که بتوانند یکى از شئون و فضایل امام را توصیف کنند؛ همگى به عجز و ناتوانى معترفند. چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد یا مطلبى از امر امام را فهمید و جانشینى که کار او را انجام دهد برایش پیدا کرد؟ ممکن نیست، چگونه و از کجا؟ در صورتى که او از دستیازان و وصفکنندگان اوج گرفته و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر؟ او کجا و خرد بشر؟ او کجا و مانندى براى او؟ گمان برند که امام در غیر خاندان رسول خدا محمد(ص) یافت شود؟ به خدا که ضمیرشان به خود آنها دروغ گفته [تکذیبشان کند] و بیهوده آرزو بردند، به گردنه بلند و لغزندهاى که به پایین میلغزند بالا رفتند و خواستند که با خرد گمگشته و ناقص خود و با آراء گمراهکننده خویش نصب امام کنند و جز دورى از حق بهره نبردند [خدا آنها را بکشد، بهکجا منحرف میشوند؟] آهنگ مشکلى کردند و دروغى پرداختند و به گمراهى دورى افتادند و در سرگردانى فرو رفتند که با چشم بینا امام را ترک گفتند: «شیطان کردارشان را در نظرشان بیاراست و از راه منحرفشان کرد با آنکه اهل بصیرت بودند.» از انتخاب خدا و انتخاب رسول خدا(ص) و اهلبیتش روىگردان شده و به انتخاب خود گراییدند در صورتى که قرآن صدا برآورد که: «پروردگارت هر چه خواهد بیافریند و انتخاب کند. اختیار بهدست آنها نیست. خدا از آنچه با او شریک میکنند منزه و والاست» و باز خداى عزوجل فرماید: «هیچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد که چون خدا و پیغمبرش چیزى را فرمان دادند، اختیار کار خویش داشته باشد» و فرموده است: «شما را چه شده، چگونه قضاوت میکنید؟ مگر کتابى دارید که آن را میخوانید تا هر چه خواهید انتخاب کنید در آن کتاب بیابید یا براى شما تا روز قیامت بر عهدة ما پیمانهاى رسا هست که هر چه قضاوت کنید حق شماست، از آنها بپرس کدامشان متعهد این مطلب است یا مگر شریکانى دارید، اگر راست گویند، شریکان خویش بیاورند.» همچنین خداى عزوجل فرموده است: «چرا در قرآن اندیشه نمیکنند یا مگر بر دلها قفل دارند و فرموده: «مگر خدا بر دلهاشان مهر نهاده که نمیفهمند» یا «گفتند شنیدیم ولى نمیشنیدند و همانا بدترین جانوران به نظر خدا مردم کر و لالند که تعقل نمیکنند و اگر خدا در آنها خیرى سراغ داشت به آنها شنوایى میداد و اگر شنوایى هم میداشتند پشت میکردند و روى گردان بودند» یا «گفتند شنیدیم و نافرمانى کردیم» (منصب امامت اکتسابى نیست) بلکه فضلى است از خدا که به هر کس خواهد میدهد. پس چگونه ایشان را رسد که امام انتخاب کنند در صورتى که امام عالمى است که نادانى ندارد، سرپرستى است که عقبنشینى ندارد، کانون قدس و پاکى و طاعت و زهد و علم و عبادت است دعوت پیغمبر به او اختصاص دارد، از نژاد پاک فاطمة بتول است، در دودمانش جاى طعن و سرزنشى نیست و هیچ شریف نژادى به او نرسد، از خاندان قریش و کنگرة هاشم و عترت پیغمبر و پسند خداى عزوجل است، براى اشراف شرف است و زادة عبد مناف است، علمش در ترقى و حلمش کامل است، در امامت قوى و در سیاست عالم است، اطاعتش واجب است، به امر خداى عزوجل قائم است، خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست: خدا پیغمبران و امامان را توفیق بخشیده و از خزانه علم و حکم خود آنچه بهدیگران نداده به آنها داده، از این جهت علم آنها برتر از علم مردم زمانشان باشد که خداى تعالى فرموده: «آیا کسى که سوى حق هدایت میکند شایستهتر است که پیرویاش کنند یا کسى که هدایت نمیکند جز اینکه هدایت شود، شما را چه شده؟ چگونه قضاوت میکنید؟ و گفتة دیگر خداى تعالى «هر که را حکمت دادند خیر بسیارى دادند» و باز گفتة خداى تعالى دربارة جناب طالوت «خدا او را بر شما برگزید و به علم و تن بزرگیاش افزود خدا ملک خویش به هر که خواهد دهد و خدا وسعت بخش و داناست» و به پیغمبر خویش(ص) فرمود: «خدا بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آنچه را نمیدانستى به تو تعلیم داد، کرم خدا به تو بزرگ بود» و نسبت به امامان از اهل بیت و عترت و ذریة پیغمبر(ع) فرمود: و یا به مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش به ایشان داده حسد میبرند حقاً که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملک عظیمى دادیم کسانى به آن گرویدند و کسانى از آن روى گردانیدند و جهنم آنها را بس افروخته آتشى است» همانا چون خداى عزوجل بندهاى را براى اصلاح امور بندگانش انتخاب فرماید سینهاش را براى آن کار باز کند و چشمههاى حکمت در دلش گذارد و علمى به او الهام کند که از آن پس از پاسخى در نماند و از درستى منحرف نشود. پس او معصوم است و تقویتشده و با توفیق و استوار گشته، از هر گونه خطا و لغزش و افتادنى در امان است. خدا او را به این صفات امتیاز بخشیده تا حجت رساى او بر بندگانش باشد و گواه بر مخلوقش و این بخشش و کرم خداست. به هر که خواهد عطا کند و خدا داراى کرم بزرگی است.» آیا مردم چنان قدرتى دارند که بتوانند چنین کسى انتخاب کنند یا ممکن است انتخاب شده آنها اینگونه باشد تا او را پیشوا سازند به خانة خدا سوگند که این مردم از حق تجاوز کردند و کتاب خدا را پشت سر انداختند مثل اینکه نادانند، در صورتى که هدایت و شفا در کتاب خداست. اینها کتاب خدا را پرتاب کردند و از هوس خود پیروى نمودند. خداى جلوتعالى هم ایشان را نکوهش نمود و دشمن داشت و تباهى داد و فرمود «ستمگرتر از آن که هوس خویش را بدون هدایت خداى پیروى کند کیست؟ خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند» و فرمود: «تباهى باد بر آنها و اعمالشان نابود شود» و فرمود: «بزرگ است در دشمنى نزد خدا و نزد مؤمنان. خدا این گونه بر هر دل گردنکش جبارى مهر مینهد» درود و سلام فراوان خدا بر محمد پیغمبر و خاندان او. (همو: 284 -290)از اینرو، جایگاه رفیع و والای امامت باید در تفکر دینی جایگاه ویژهای بیابد. گسترة مباحث امامت امامت در دو ساحت عامه و خاصه تنها سه عرصه دارد: تبیینی، اثباتی و دفاعی. مباحث دفاعی شامل چهار دسته شبهه است: نخست، شبهاتی سنتی با تبیین و پاسخ سنتی مانند شبهات رایج در کتابهای اهل سنت؛ دوم، شبهات سنتی با تبیین جدید و با بهرهگیری از روشها و مبانی سنتی مانند شبهة نظریة علمای ابرار که آقای مدرسی با تبیین جدید و با استفاده از منابع رجالی، تاریخی و کلامی سنتی ارائه کرده است سوم، شبهات سنتی با تبیین جدید و با بهرهگیری از روشها و مبانی و منابع جدید مانند شبهة ناسازگاری خاتمیت و امامت که آقای سروش با بهرهگیری از روشها و مبانی هرمنوتیک و معرفتشناختی و زبانشناختی جدید مطرح کرده است؛ چهارم شبهات جدید و زاییدة دنیای مدرن است، مانند شبهة تعارض امامت و دموکراسی یا شبهة تعارض مهدویت با مدرنیته و پلورالیسم دینی. هر یک از ساحتهای امامت عامه و خاصه به مسائل و مباحث خاص میپردازد. قاضی عبدالجبار معتزلی بر این باور است که مباحث امامت عامه در سه حوزة وظایف امامت، صفات امامت و راههای تعیین امامت منحصر میشود. (معتزلی، 1986: ج1، 11) خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است که مباحث امامت در پنج حوزه که میگنجد: مطلب ما (تعریف امامت)، مطلب هل (اثبات ضرورت امامت)، مطلب لم (غایت، وظایف و کارکردهای امامت)، مطلب کیف (صفات امامت) و مطلب من (مصداق امامت). (طوسی، بیتا: رسالة الامامة، 426) شایسته است مباحث امامت عامه در پنج دستة تعریف و تبیین امامت، دلایل وجوب امامت، وظایف و کارکردهای امامت، شرایط عام و خاص امامت و راههای نصب امام و آنگاه امامت خاصه در سه دستة اثبات امامت بلافصل امام علی(ع)، اثبات امامت ائمه و خلفای اثنیعشر و مهدویت طرح شود. جایگاه معرفتی امامت آیا امامت، از اصول دین است یا فروع؛ کلامی است یا فقهی؟ متفکران اسلامی سه دیدگاه را مطرح کردهاند: دیدگاهی امامت را از اصول دین، دیدگاهی از فروع دین و دیدگاه سوم آن را از اصول مذهب میشمرد. متکلمان اهل سنت بهویژه اشاعره، امامت را به دلیل اهمیت در کتابهای کلامی مطرح کردهاند، ولی آن را جزء مباحث فقهی و فروع دین دانستهاند. مبنای این دیدگاه تصور آنان از امامت است که آن را به تئوری سیاسی تحویل بردهاند. امام الحرمین جوینی (متوفای 478ق) مینویسد: سخن گفتن دربارة امامت، از اصول عقاید به شمار نمیآید و خطر (گمراه شدن) کسی که وارد بحث امامت میشود، بسی بیشتر از خطر (گمراه شدن) کسی است که نسبت به آن، از اساس، جاهل باشد. (جوینی، بیتا: 245) ابوحامد محمد غزالی (متوفای 505 ق) آورده است: بحث کردن در باب امامت، نه از اصول دین و نه بحثی صرفاً عقلی است، بلکه از مسائل فقهی به شمار میرود... و لکن از آنجا که از دیرباز، رسم چنین بوده است که مباحث کتابهای اعتقادی را با بحث امامت به پایان برند، ما نیز چنین کردیم. (غزالی، 1382: 234) سیفالدین آمدی (متوفای 631 ق) بر این نظر اصرار ورزیده و در پاسخ به چرایی طرح امامت در کتابهای کلامی میگوید: عادت بر این بوده است که آن را در اواخر کتب کلامی میآوردند... ما صحیح ندانستیم که با نیاوردن آن در این کتاب، خرق عادت کنیم. (آمدی، 1391) قاضی عضدالدین ایجی (متوفای 756ق) میگوید: و آن در نزد ما از فروع است و برای پیروی از گذشتگان، ما آن را در علم کلام آوردیم. (ایجی، بیتا: ج3، 578) شهرستانی، (بیتا: 559) تفتازانی، (بیتا: ج5، 232) ابنخلدون (بیتا: 193) و دیگر اشعریان نیز همین مسیر را طی کردهاند. معتزله، مطلب صریحی در این باب نیاوردهاند. متفکران امامیه و برخی از اشعریان، امامت را جزء اصول دین دانستهاند و منکر آن را کافر معرفی کردهاند. شیخ صدوق میگوید: یجب أن یعتقد أنّ المنکر للامام کالمنکر للنبوة و المنکر للنبوة کالمنکر للتوحید. (صدوق، 1418: 27) شیخ مفید مینویسد:واتفقت الامامیه علی أن من انکر امامة أحد الائمه و جحد ما اوجب الله من فرض الطاعات فهو کافر ضالّ، مستحق للخلود فی النار؛ (مفید، 1374: 7).امامیه متفقند که منکر امامت یکی از ائمه و سرباززننده از آنچه خدا واجب کرده کافر و گمراه و سزاوار خلود در آتش است. سید مرتضی، امامت را همچون نبوت، از بزرگترین مسائل اصول دین دانسته (شریف مرتضی، بیتا: ج1، 165 - 166) و با صراحت میگوید: بما یجب اعتقاده من جمیع اصول الدین... . (همو: ج3، 9)شیخ طوسی، مخالفان شمردن امامت از اصول دین را به کفر محکوم کرده است (طوسی، 1318: ج1، 335) و مینویسد: تحریر رسالة وجیزة فی معرفة الرکن الثالث من اصولالدین و هو الکلام فی إمامة الائمة الطاهرین. (رسالة الامامه، چاپ شده در تلخیص المحصل، 424) علامه حلی در بحث امامت میگوید: باب یازدهم در مورد چیزهایی از شناخت اصول دین است که بر تمام مکلفان واجب است. تمامی علما اجماع دارند که شناخت خدا و صفات ثبوتیه و سلبیهاش و... همچنین شناخت نبوت و امامت ومعاد واجب است. (حلی، 1378: 11، 13 و 14) وی مینویسد: ان الامامة رکن عظیم من أرکان الدین و اصوله فیجب أن یثبت النص لان ما هو دونها کالصلوة و الزکوة ثابت بالنص فثبوتها بالنص اولی؛ (حلی، 1428: 208)امامت رکن عظیمی از ارکان دین و اصول دین است. پس واجب است که به سبب نص ثابت شود؛ چرا که آنچه پایینتر از اوست مانند نماز و زکات به وسیلة نص ثابت شده. لذا ثبوت امامت به طریق اولی نیز به وسیلة نص واجب است. آنقدر این ادعا بدیهی و روشن است که ابنخلدون در معرفی مذهب تشیع و دیدگاه آن دربارة امامت مینویسد: ... امامت از مصالح عامه نیست که به نظر امت واگذار شود و اختیار تعیین امام به مردم سپرده شود، بلکه امامت از ارکان دین و زیربنای اسلام است... . (ابنخلدون، بیتا: 196) محقق لاهیجی میگوید: جمهور امامیه امامت را از اصول دین دانند بنابر آنکه بقای دین و شریعت را موقوف دانند به وجود امام، چنانکه ابتدای شریعت موقوف است به وجود نبی. پس حاجت دین به امام به منزلة حاجت دین است به نبّی. (لاهیجی، 1364: 467 - 468) بزرگان دیگری چون ابنمجد حلی، (اشارة السبق، 32) مقدس اردبیلی، (الحاشیة علی الالهیات، 178 و 179) سید نور الله تستری، (احقاق الحق، ج2، 305) محقق لاهیجی، (1364: 467 و 468) ملا صالح مازندرانی، (1421: ج2، 15) ملامهدی نراقی، (1403: 137) شیخ مرتضی انصاری (کتاب الطهارة، ج2، 352) و حکیم سبزواری (1388الف: 227 و 1388ب: 438) محمدحسن مظفر، (1422: ج2، 10 و 1992: 65) آیتالله خوئی، (1417: ج2، 84) آیتالله مرعشی، (احقاق الحق، ج2، 414) و آیتالله مصباح یزدی (1389: 175) به همین دیدگاه تصریح کرده و با ادلة چهارگانة قرآن، سنت، اجماع و عقل به اثبات آن پرداختهاند. شماری از اندیشمندان شیعی با وجود اینکه اصول دین بودن امامت را پذیرفتهاند انتساب کفر مخالفان امامت در روایات را توجیه کرده و آن را در برابر ایمان نه اسلام دانستهاند. بر اهل علم پوشیده نیست که کفر در مقابل اسلام، مستلزم کفر در مقابل ایمان است ولی لازمة کفر در مقابل ایمان، کفر در مقابل اسلام نیست و با اسلام منافات ندارد. صاحب جواهر میگوید: شاید مراد از آنچه در اخبار فراوان بر تکفیر منکر علی(ع) وارد شده، کفر در مقابل ایمان است. (نجفی، بیتا: ج6، 60) شیخ انصاری مینویسد: آنچه از مجموع روایات و کلمات بزرگان، میتوان استفاده کرد آن است که مراد کفر در مقابل ایمانی است که اخص از اسلام است. (کتاب الطهارة، ج2، 352) بزرگانی چون امام خمینی(ره) نیز بر این رأی بودند. (خمینی، 1379: ج3، 320، 323 و 327) البته روایات فراوانی وجود دارد که بر اسلام مخالفان غیرمعاند دلالت دارند. (از جمله نک: کلینی، بیتا: ج2، 401؛ مجلسی، 1386: ج29، 471) این دیدگاه سبب شده تا برخی از بزرگان امامیه، عدل و امامت را جزء اصول مذهب یا اصول ایمان (از جمله: احقاق الحق، ج2، 294؛ قمی، 1308؛ خمینی، 1379: ج3، 320) و توحید و نبوت و معاد را جزء اصول دین به شمار آورند. میرزای قمی (1231م) و مولا محمد ابراهیم کرباسی و شیخ جعفر استرآبادی (نک: استرآبادی، 1384: ذیل بیان موضوع علم) معتقدان به این نظریهاند. میرزای قمی در رسالة اصول دین مینویسد: بدان که اصول دین سه است: توحید، نبوت، معاد و اما عدل و امامت، از اصول مذهبند. پس هر کسی منکر یکی از این سه چیز اول شود، کافر و نجس است... اما اگر اقرار به این سه داشته باشد و منکر عدل و امامت باشد کافر نیست، لیکن شیعه هم نیست و بلا شک از اهل جهنم است. (قمی، 1308: ذیل مقدمه) محمد جواد مغنیه نیز مینویسد: امامت از اصول دین و اسلام نیست بلکه اصل از مذهب تشیع است پس منکر آن اگر به توحید و نبوت و معاد اعتقاد دارد، مسلمان است اما شیعه نیست. (مغنیه، 1427: 298)علامه طباطبایی در تفسیر آیة 110 سورة کهف میفرماید: این آیه آخرین آیة سوره است که غرض از بیان سوره را خلاصه میکند و در آن، اصول سهگانة دین را که توحید، نبوت و معاد است جمع کرده است. (طباطبایی، 1387: ج 13، 405) استاد مطهری نیز میفرماید: عدل، به تنهایی علامت اشعری نبودن شمرده میشد. عدل و امامت تؤامان، علامت تشیع بود. این است که گفته میشود اصول دین اسلام، سه چیز و اصول مذهب شیعه نیز همان سه چیز است به علاوة اصل عدل و امامت. (مطهری، 1375: 63) نتیجه امامت به اعتبار لزوم نصبش توسط حق تعالی، مسئلة کلامی و جزء اصول دین یا اصول مذهب و ایمان است و به اعتبار وجوب شرعی اطاعت مردم از منصب امامت و شخص امام، بحث فقهی و جزء فروع دین است؛ زیرا ملاک کلامی و فقهی بودن یک مسئله به این است که اگر بحثی مربوط به وجود خدا، صفات و افعال خداوند متعال باشد، بحثی کلامی است و اگر مربوط به فعل انسان باشد، بحثی فقهی خواهد بود. همانگونه که متکلمان امامیه در کتابهای کلامی به بحث امامت پرداختهاند و ضرورت امامت و صفات علم و عصمت و ولایت تکوینی و تشریعی و سیاسی ـ اجتماعی ائمة اثنیعشر را ثابت کردهاند، بر فقهای امامیه لازم است بحثی با عنوان «فقهالامامة» مطرح کنند و به وظایف شرعی امام در رعایت حقوق مردم و نیز وظایف شرعی مردم در اطاعتپذیری از امام بپردازند. منابع 1. آشتیانی، میرزامهدی، اساس التوحید، تهران، دانشگاه تهران، 1330ش. 2. آمدی، سیفالدین، غایة المرام فی علم الکلام، قاهره، المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة لجنة احیاء التراث الاسلامی، 1391ق. 3. ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمه، بیروت، منشورات مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیتا. 4. ابنندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، تعلیق: شیخ ابراهیم رمضان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، 1417ق. 5. اردبیلى (مقدس اردبیلی)، احمد بن محمد، مجمع الفائدة، قم، بینا، 1362ش. 6. استرآبادی، محمدجعفر، براهین قاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1384ش. 7. ایجی، عبدالرحمن بن احمد، المواقف، بیروت، انتشارات عالم الکتب، بیتا. 8. بحرانی، میثم بن علی بن میثم، قواعد المرام، قم، کتابخانۀ آیتالله مرعشی، بیتا. 9. بحرانى (محقق بحرانی)، سلیمان بن عبدالله، الحدائق الناظره، بیجا، بینا، بیتا. 10. تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلالبیت(ع)، بیتا. 11. تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت، بینا، بیتا. 12. جرجانی، علی بن محمد، التعریفات، مصر، بینا، 1306ق. 13. جرجانی، میرسید شریف، شرح المواقف، بیروت، عالم الکتب، بیتا. 14. جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، پاییز 1383ش. 15. جوینی (امام الحرمین)، ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف، الارشاد فی الکلام، بیجا، بینا، بیتا. 16. حلبی، علی بن حسن، اشارة السبق، تحقیق: ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1414ق. 17. حلی، حسن بن یوسف، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، تهران، مؤسسة الهدی للنشر و التوزیع، 1428ق. 18. ــــــــــــــــــــ ، باب حادی عشر، تهران، نشر هیئت، 1378ش. 19. ــــــــــــــــــــ ، کشف المراد، تصحیح: علامه حسنزاده آملی، قم، انتشارات اسلامی، بیتا. 20. ــــــــــــــــــــ ، نهج المسترشدین، قم، کتابخانۀ آیتالله مرعشی، 1405ق. 21. خسروپناه، عبدالحسین، جزوة مبادی و منابع کلام، قم، مؤسّسة امام صادق(ع)، بیتا 22. خمینی، سید روحالله، کتاب الطهارة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1379ش. 23. خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، قم، مؤسسه انصاریان، 1417ق. 24. سبحانی تبریزی، جعفر، الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1432ق. 25. سبزواری، هادی بن مهدی، رسائل حکیم سبزواری، قم، نشر اسوه، 1388ش. 26. ــــــــــــــــــــــــ ، اسرار الحکم، مقدمه: ابوالحسن شعرانی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، 1388ش. 27. شریعتی، علی، مجموعه آثار 20، تهران، انتشارات قلم، 1373ش. 28. شریف شوشتری (قاضی تستری)، نورالله بن سیّد، إحقاق الحقّ و إزهاق الباطل، تعلیق سید شهابالدین مرعشی نجفی، قم، کتابخانۀ آیتالله مرعشی، چاپ اول، 1411ق. 29. شریف مرتضی، علی بن حسین، رسائل، مشهد، احمد المحققی، قرن 14ق. 30. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تهران، موسسة الصادق للطباعة و النشر، 1387ش. 31. ــــــــــــــــــــــــــــــ ، نهایة الاقدام فی العلم الکلام، مکتبة الثقافة الدینیة، قرن 14ق. 32. شیرازی (ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، الحاشیة علی الالهیات، بیجا، بینا، بیتا. 33. شیرازی، قطب الدین، درة التاج، تصحیح: احمد مشکوه، تهران، بینا، 1371ش. 34. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الاعتقادات، حواشی: شیخ مفید، ترجمه: سید محمدعلی حسینی، تهران، بینا، 1371ش. 35. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الهدایة، قم، مؤسسة الامام الهادی(ع)، 1418ق. 36. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات دارالعلم، 1387ش. 37. طوسی، نصیرالدین، تجرید الإعتقاد، تهران، مؤسسة نهادگذاری مطالعات علمی و پژوهشی گویا، 1377ش. 38. ـــــــــــــــــــــــ ، قواعد العقائد، طهران، بینا، 1303ق. 39. ـــــــــــــــــــــــ ، تلخیص المحصل (المعروف بنقد المحصل)، بیروت، بینا، بیتا. 40. طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، قم، انتشارات محبین، 1382ش. 41. ــــــــــــــــــــــ ، تهذیب الاحکام، طهران، به اهتمام محمدعلی تاجر کتابفروش، 1318ق. 42. ــــــــــــــــــــــ ، الرسائل العشر، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1363ش. 43. ــــــــــــــــــــــ ، شرح العباراتالمصطلحة، بیجا، بینا، بیتا. 44. علمالهدی، علی بن حسین، الحدود و الحقائق، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه، 1425ق. 45. ــــــــــــــــــــــــ ، الشافی فی الإمامة، به اهتمام: محمدصادق بن میرابوالقاسم الخوانساری، تهران، 1301ق. 46. غزالی، ابوحامد محمد، المستصفی فی علم الاصول، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1414ق. 47. ــــــــــــــــــــ ، الاقتصاد فی الاعتقاد، تهران، انتشارات شمس تبریزی، 1382ش. 48. فارابی، ابونصر، احصاءالعلوم، ترجمه: حسین خدیو جم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1348ش. 49. فخر المحققین، محمد بن حسن بن یوسف، إرشاد المسترشدین و هدایة الطالبین، بیجا، بینا، بیتا. 50. فضایی، یوسف، تحقیق در تاریخ و عقاید شیخیگری، بابیگری، بهاییگری و... و کسرویگرایی، تهران، آشیانه کتاب، چاپ اول، 1382ش. 51. قمی، رساله اصول دین، طهران، مشیر الاطبا هدایتالله حکیمباشی، 1308ق. 52. قوشجی، شرح تجرید الاعتقاد، قم، نشر بیدار، بیتا. 53. کاشف الغطاء، شیخ جعفر، کشف الغطاء، طهران، بینا، 1317ق. 54. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه: سیدجواد مصطفوى، قم، کتابفروشى علمیه اسلامی، بیتا. 55. لاهیجی، عبدالرزاق، شوارق الالهام، اصفهان، بینا، بیتا. 56. ـــــــــــــــــ ، گوهر مراد، به اهتمام: صمد موحد، تهران، بینا، 1364ش. 57. مازندرانی، محمّدصالح، شرح أصول الکافی، تصحیح: علی عاشور، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1421ق. 58. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، انتشارات اصلاحی، 1386ش. 59. محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمة، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1377ش. 60. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهل و نهم، 1389ش. 61. مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، 1375ش. 62. ـــــــــــــــ ، مجموعه آثار، ج4، تهران، انتشارات صدرا، 1378ش. 63. ـــــــــــــــ ، مقدمهای بر علوم اسلامی، فلسفه و کلام، قم، انتشارات صدرا، 1370ش. 64. مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق، دمشق، مؤسسه آل بیت(ع) لاحیاء التراث، 1422ق. 65. مظفر، محمدرضا، عقائد الامامیة، بیروت، دارالصفوة، 1992م. 66. معتزلی، قاضی عبدالجبار، المغنی، قاهره، بینا، 1986م. 67. معتزلی، قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، بیجا، بینا، بیتا. 68. مغنیه، محمد جواد، الشیعة فی المیزان، قم، مؤسسه دار الکتاب الاسلامی، 1427ق. 69. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات (مجموعه مصنفات شیخ مفید)، قم، بینا، 1374ش. 70. مکارم شیرازى، ناصر، القواعد الفقهیة، قم، مدرسة الامام علی بن ابیطالب(ع)، 1425ق. 71. مکدرموت، مارتین، اندیشهای کلامی شیخ مفید، ترجمه: احمد آرام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1372ش. 72. کنتوری، حامد حسین بن محمد قلی، تلخیص عبقات الأنوار، تألیف: حامدحسین هندی، تلخیص و تعریب: علی حسینی میلانی، ترجمه: محمدباقر محبوبالقلوب، تهران، نشر نبأ، 1386ش. 73. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، مؤسسة المرتضی العالمیة، بیتا. 74. نراقی، محمدمهدی بن ابیذر، أنیس الموحدین، تهران، انتشارات الزهرا، 1403ق. 75. ـــــــــــــــــــــــــــ ، مستند الشیعه، طهران، انتشارات عبدالکریم، 1273ش. 76. نوری طبرسی، اسماعیل بن احمد، کفایة الموحدین، طهران، آقامیرزا عبدالمطلب، 1301ش. 77. وحید خراسانى، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقر(ع)، 1384ش. منبع: فصلنامه مشرق موعود شماره 14 انتهای متن/
93/07/11 - 00:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]
صفحات پیشنهادی
جایگاه علم نجوم در اسلام
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۸ ۵۲ یک کارشناس مسائل مذهبی گفت به متخصص علم حدیث برای دستیابی به جامعیتی از روایات در رابطه با علم نجوم نیاز است حجتالاسلام محمدرضا جزایری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه لرستان با اشاره به جایگاه ویژهای که نجوم در اسلاجایگاه علم و عقلانیت در مکتب امام باقر(ع) در گفت وگو با حجت الاسلام سید کاظم ارفع
جایگاه علم و عقلانیت در مکتب امام باقر ع در گفت وگو با حجت الاسلام سید کاظم ارفع فرهنگ > دین و اندیشه - جایگاه علمی امام باقر و دوران امامت این امام شیعه یکی از عمیق ترین دوران هایی است که موجب افتخار شیعیان در تاریخ اسلام بوده است در سالروز شهادت امام باقر ع به سایران باید در بالاترین جایگاه علمی دنیا قرار گیرد/ جنایات آمریکا نتیجه علم منهای ایمان است
آیت الله مکارم شیرازی ایران باید در بالاترین جایگاه علمی دنیا قرار گیرد جنایات آمریکا نتیجه علم منهای ایمان است خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله مکارم شیرازی با تأکید بر اهمیت جایگاه مراکز علمی و تربیتی در جامعه گفت اگر این مراکز به وظیفه خود عمل و برای تقویت ایمان جوانان تلاش کحجتالاسلام روحانینژاد در گفتوگو با فارس: «جایگاه امامت و ولایت در صراط و سلوک» منتشر میشود
حجتالاسلام روحانینژاد در گفتوگو با فارس جایگاه امامت و ولایت در صراط و سلوک منتشر میشودعضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از اتمام مراحل نگارش جایگاه امامت و ولایت در صراط سلوک خبر داد و گفت این نوشتار در دست ویراستاری علمی قرار دارد که به زودی از سوی پژوهشگاه منتدستیابی ایران به جایگاه برتر علم و فناوری جهان و منطقه در گرو جهاد علمی است
استانها غرب لرستان حجت الاسلام میرعمادی دستیابی ایران به جایگاه برتر علم و فناوری جهان و منطقه در گرو جهاد علمی است خرم آباد - خبرگزاری مهر نماینده ولی فقیه در استان لرستان و امام جمعه خرم آباد گفت دستیابی ایران به جایگاه برتر علم و فناوری جهان و منطقه در گرو جهاد علمی استمباحث کلامی و تفسیری در حوزه علمیه مورد غفلت قرار گرفته است
رییس مرکز آموزش عالی حوزوی قاسمبن الحسن مباحث کلامی و تفسیری در حوزه علمیه مورد غفلت قرار گرفته است خبرگزاری رسا ـ رییس مرکز آموزش عالی حوزوی تخصصی حضرت قاسم ابن الحسن ع تهران گفت امروز بحث کلام و تفسیر به عنوان یک درس جنبی در حوزه مطرح میشود و ما باید به خاطر این عناوین و ااستاد حوزه علمیه شاهرود: دشمن درصدد کمرنگ کردن جایگاه امر به معروف است
استاد حوزه علمیه شاهرود دشمن درصدد کمرنگ کردن جایگاه امر به معروف استاستاد حوزه علمیه شاهرود گفت دشمن درصدد کمرنگ کردن جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است به گزارش خبرگزاری فارس از شاهرود حجتالاسلام علی مظفری ظهر امروز در گردهمایی بانوان که با حضور بیش از 100 نفر دنظریه علم قدسی دکتر نصر در پارادایم انقلاب اسلامی قرار نمیگیرد/ علم دینی با صرف نظر از انقلاب راه به جایی نمی
دین و اندیشه همایش ها و میزگردها حجت الاسلام میرباقری در گردهمایی جنود عقل نظریه علم قدسی دکتر نصر در پارادایم انقلاب اسلامی قرار نمیگیرد علم دینی با صرف نظر از انقلاب راه به جایی نمیبرد رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه نظریه سیدحسین نصر درباره علم قدسی هیچ ربطیتولید علم جز با ممحض شدن اساتید و انباشت عملی صورت نمی گیرد/ الزامات اجرای طرح جامع پژوهشی اساتید
دین و اندیشه اندیشمندان رییس گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران تولید علم جز با ممحض شدن اساتید و انباشت عملی صورت نمی گیرد الزامات اجرای طرح جامع پژوهشی اساتید عبدالحسین کلانتری رئیس گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران گفت شرط انباشت علم در حوزههای خاص علوم اجتماعی ممحض شدن اساتیدعلمای اسلام جلوی افراطیگری را بگیرند
پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۱۳ آیت الله ناصر مکارم شیرازی با تاکید بر اینکه بر همه علمای اسلام لازم است تا جلوی افراطیگری را بگیرند گفت باید افراد نادان را توجیه کرد تا رشته اتحاد امت اسلام مستحکم شود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قم این مرجع تقلید چهارشنبه شبتأییدیه خداوند بر علم ملائکه!/ خداوند به ملائکه گفت شما ظاهر را دیدید و من آگاهتر از شما هستم
دین و اندیشه نکته های قرآنی تأییدیه خداوند بر علم ملائکه خداوند به ملائکه گفت شما ظاهر را دیدید و من آگاهتر از شما هستم آیت الله قرهی از نکته های قرآنی گفت پروردگار عالم درباره اینکه گفتند انسان خونریز است به ملائکه فرمود إِني أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون یعنی نفرمود شما اصلآمادگی هرمزگان برای انعقاد تفاهمنامه با مرکز خدمات حوزههای علمیه کشور
پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۸ استاندار هرمزگان در دیدار با رییس مرکز خدمات حوزههای علمیه سراسرکشور آمادگی این استان را برای انعقاد تفاهمنامه با این مرکز را اعلام کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه خلیج فارس جاسم جادری در دیدار حجت الاسلام والمسلمین ربانی رئیس مرحوزه های علمیه به احادیث عقلی ائمه اطهار توجه بیشتری کنند/ اصل برای ما همان قرآن و عترت است
دین و اندیشه اندیشمندان جوادی آملی در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی حوزه های علمیه به احادیث عقلی ائمه اطهار توجه بیشتری کنند اصل برای ما همان قرآن و عترت است آیت العظمی جوادی آملی در این دیدار گفت نکته اساسی که همگان باید مد نظر داشته باشند این است که اصل برای ما همان قحوزه علمیه نقش فردسازی را به سازمانسازی و جامعهسازی ارتقا دهد/ تفاوت معنای تحول در حوزه و دانشگاه
دین و اندیشه آیین ها و تشکل های مذهبی معاون فرهنگستان علوم اسلامی قم حوزه علمیه نقش فردسازی را به سازمانسازی و جامعهسازی ارتقا دهد تفاوت معنای تحول در حوزه و دانشگاه نویسنده کتاب تحول حوزه علمیه و روحانیت در گذشته و حال طرح الگو چشم انداز و ارزیابی فعالیت روحانیت با تأکتفسیر آیت الله حسینیطهرانی از روایت امام جواد(ع)/ فتوا دادن در مقابل فتواى أعلم جائز نيست
دین و اندیشه آیین ها و تشکل های مذهبی تفسیر آیت الله حسینیطهرانی از روایت امام جواد ع فتوا دادن در مقابل فتواى أعلم جائز نيست خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه فتوا با وجود أعلم جائز نيست براى اينكه فتواى به غير حق است و مَصَب فتوا در امت حتماً مختص به أعلم است پس هر فتوانظریات علمی نو در زمینه مسائل فقهی نشاندهنده مقام فقهی امام موسی صدر است
دین و اندیشه همایش ها و میزگردها یک محقق نظریات علمی نو در زمینه مسائل فقهی نشاندهنده مقام فقهی امام موسی صدر است مدیر مؤسسه کتابشناسی شیعه در نشست مقام فقهی امام موسی صدر با بیان اینکه تقریرات درس اساتید ایشان هنوز دست نخورده مانده و فعلاً دسترسی به آن نیست و گذاشتهاند کهغدیر باطلکننده فلسفه جدایی دین از سیاست و متعلق به همه جهان اسلام است/ اعلام برنامه های دهه امامت و ولایت
دین و اندیشه همایش ها و میزگردها مدیرعامل بنیاد غدیر در نشست خبری غدیر باطلکننده فلسفه جدایی دین از سیاست و متعلق به همه جهان اسلام است اعلام برنامه های دهه امامت و ولایت حسین ظریف منش مدیر عامل بنیاد غدیر و رئیس ستاد برگزاری دهه امامت و ولایت با بیان اینکه عید غدیر افضل اعی-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها