تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر با سراغش نمی آید. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815438612




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

توصیه به زیارت مزار خواجه ربيع


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
توصیه به زیارت مزار خواجه ربيع
توصیه به زیارت مزار خواجه ربيع نويسنده:مرحوم محمد شريف رازی آرامگاه خواجه ربيع - مشهد آيت الله سيد يونس اردبيلي از علماي شايسته و وارسته بود. اين مرجع بزرگ شيعه تا زمان نهضت آيت الله العظمي حسين قمي، در مشهد اقامت داشت و به خاطر پشتيباني از او به اردبيل تبعيد شد. هشت سال در اردبيل بود و باز ديگر به مشهد بازگشت.ایشان در مورد خواجه ربيع داستاني دارد که جالب و خواندني است.اين مرد عالم که در مسجد بالا سر حرم حضرت رضا عليه السلام نماز را به جماعت اقامه مي کرد نسبت به خواجه ربيع عقيده اي نداشت و به زيارت او نمي رفت.يکي باز سيد بزرگواري از نجف آمده و ميهمان آيت الله اردبيلي بود از او مي پرسد. « چرا شما به زيارت خواجه نمي رويد ؟ »پاسخ مي دهد: « چون برخي از رجال شناسان او را مدح و ستايش نموده اما برخي او را به خوبي ياد نکرده اند از اين رو فکر مي کنم احتياط در ترک زيارت اوست و نمي روم.»سيد مي گويد: « شما به زيارت خواجه ربيع برويد چرا که من هر وقت به مشهد تشرف يابم خواجه را زيارت مي کنم. برنامه من هميشه در مشهد اينطور بود که روز جمعه بعد از ظهر به زيارت خواجه مي رفتم و آنگاه به حرم مشرف شده و دعاي سمات را در آنجا مي خواندم. عصر يک جمعه دير از منزل حرکت کردم و چون ترسيدم به حرم و دعاي سمات نرسم از زيارت خواجه گذشتم و به جاي آن به زيارت پير پاره دوز رفتم. در آنجا به خواندن فاتحه مشغول بودم که يک سيد جوان و بسيار زيبا و نوراني از راه رسيد. هيچ کس در آنجا نبود او به طرف من آمد و مرا با اسم و رسم صدا زد و گفت: « به زيارت خواجه نرفتي؟»گفتم: « چون وقت گذشته بود ترسيدم به خواندن دعاي سمات موفق نشوم.»فرمود: « نه! وقت هست، بيا با هم برويم.»دست مرا گرفت از درب مقبره پير پاره دوز که بيرون آمديم ديدم در باغ خواجه ربيع هستم فاتحه خواندم و بازگشتم و ديگر آن سيد را نديدم. در بازگشت يکي از تجار با ايمان مشهد را ديدم که با ماشين شخصي خود آنجا آمده بود و مرا به شهر رسانيد و پيش از غروب آفتاب به حرم مشرف شدم و دعاي سمات را هم خواندم. آيت الله اردبيلي پس از شنيدن اين داستان نسبت به خواجه ربيع ديدگاه جديدي يافتند و از آن پس به زيارت او مي رفتند. منبع:کرامات صالحین
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1598]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن