محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845252323
سيماي وقف خراسان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيماي وقف خراسان در گفتگو با عبدالرضا اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان اشاره آقاي اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان يکي از چهرههاي موفق اوقافي است که علاوه بر انجام وظايف مديريتي، ساليان متمادي به امر تحقيق در اسناد و وقفنامهها پرداخته است. عشق و علاقه و انگيزهي شخصي ايشان به امر پژوهش در زمينهي وقف موجب شده است تا از هر فرصتي براي مطالعه، تحقيق و کسب اطلاعات ارزشمند دربارهي تاريخ وقف و موقوفات استان خراسان استفاده کند و با استفاده از کارشناسان اقدام به بازخواني دهها سند وقفي و فهرستنويسي وقفنامهها نموده و با تأسيس اولين موزهي وقف و تشکيل شوراي علمي وقف آثار ماندگاري از خود بر جاي نهد. گفتگوي زير بهانهاي است تا بخشي از تجربيات ايشان براي علاقهمندان بازگو شود. معرفي اجمالي از جايگاه وقف در استان خراسانميراث جاويدان: جناب آقاي اميرشيباني، ضمن سپاس از همکاري در فراهم آوردن مقالات اين شمارهي مجله خوب است معرفي اجمالي از جايگاه وقف در استان خراسان را از زبان شما بشنويم. بسم الله الرحمن الرحيم با تشکر از مسؤولان محترم فصلنامهي وزين ميراث جاويدان که صفحات ارزشمند اين شماره را به استان خراسان اختصاص دادهاند و سپاسگزاري از دانشمندان و نويسندگان مقالات، ابتدا به معرفي مختصر خراسان ميپردازم. خراسان، همان ولايت مشهور «پرتوه» يا «پرثوهي» قديمي، يعني سرزمين قوم پارت است، قومي که از بدو ورود آرياييها به فلات ايران، ساکن اين خطه شده و حدود 450 سال هم تحت عنوان سلسلهي اشکاني بر ايران حکومت کردند. پس از برافتادن اشکانيان، ساسانيان اين خطه را «خراسان» يعني ولايت شرقي ايران زمين خواندند،چنان که گفته شده است «خراسان آن بود کز وي خور آسد». خراسان کنوني با حدود هفت ميليون جمعيت و بالغ بر سيصد هزار کيلومتر مربع وسعت (حدود يک پنجم وسعت همهي ايران) وسيعترين استان کشور است. وجود مضجع شريف حضرت ثامن الائمه در مرکز خراسان، با حدود دوازده ميليون مسافر و زائر در سال، آن را به يکي از کلانشهرهاي مذهبي جهان و پرفروغترين کانون وقف ايران تبديل کرده است. در باب تاريخچهي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمدهي ما نشان ميدهد که قديمترين موقوفه که داراي وقفنامه است متعلق به اوايل قرن نهم هجري، يعني وقفنامهي بانو گوهرشاد با تاريخ 829 قمري است. اما منابع معتبري خبر از وقف در قرون چهارم و پنجم در اين استان دادهاند. از جمله دو قرآن در سالهاي 361 و 393 وقف آستان قدس رضوي شده، که اکنون باقي است. به نوشتهي ابوالفضل بيهقي «سوري بن معتز» که در زمان سلطان مسعود غزنوي عميد خراسان بوده (421 تا 432 ه ق) مشهد حضرت رضا (ع) را آباد و ديهي فاخر بر آن وقف کرده است ؛ نيز يکي ديگر از دولت مردان غزنوي، به نام «بوالحسن عراقي» که در سال 429 هجري درگذشته، در مشهد کاروانسرايي ساخته و کاريز خشک شدهي شهر را مجددا روان کرده، پس از آن هم ديهي سبک خراج بر اين دو وقف کرده است». از تاريخ سيستان هم که بخش اوليهي آن همزمان با تاريخ بيهقي در نيمهي اول سدهي پنجم و بخش دوم آن در سدهي هفتم تحرير شده، چنين بر ميآيد که در سيستان آن زمان براي رفع نيازمنديهاي ايتام و اشخاص بيسرپرست وجوهي منظور ميشده تا مثلا دارالشفا بسازند. بنابراين عدم وجود وقفنامه، در اين استان پرحادثه، يا ولايات همجوار آن، دليل عدم وجود موقوفه، در سنوات قبل از قرن نهم نيست. اخيرا وقفنامهاي در ادارهي اوقاف و امور خيريهي نيشابور به دست آمده است که تاريخ آن 777 ه ق است. طبق آماري که به دست آوردهايم به جز موقوفات قابل توجه آستان قدس رضوي، حدود 19853 موقوفه در خراسان هست که شامل حدود هشتادهزار رقبه است. البته اين ارقام کاملا دقيق نيست و تحقيقات و تأملات آينده، رقمهاي دقيقتري را به دست خواهد داد. از سال 1370 که تحقيقات وسيعي را در اين باب شروع کردهايم متوجه شدهايم خيلي از پروندههاي موقوفات تکراري است، يا برعکس براي چندين موقوفه يک پرونده تشکيل شده است، که در اجراي طرح اصلاح بايگاني اين اشتباهات تصحيح ميشود. اگر به وقف معاطاتي (که در مباحث فقهي و حقوقي جايگاه مشخص و مسلمي دارد) تکيه و استناد کنيم، هر عمل ماندگار عامالمنفعهاي را ميتوانيم از مقولهي وقف بدانيم. پس همهي رقباتي که به صورت معاطات وقف شده و عقد وقف دربارهي آنها اجرا نشده است يا وقفنامه ندارند، موقوفه به شمار ميآيند. از جمله، مساجد زيادي که در سطح استان خراسان بويژه در شهر مشهد، توسط خيران احداث گرديده ولي وقفنامه، براي آنها تنظيم نشده است، به عنوان وقف معاطاتي بايد در شمار رقبات وقفي قرار بگيرند. در حالي که همکاران ما تا کنون اين گونه رقبات را در شمار آمار موقوفات منظور نميکردند. نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفهي رسمي خراسان شامل چه موارد مهمي است و تنوع آن چگونه است؟ميراث جاويدان: بفرماييد همان نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفهي رسمي خراسان شامل چه موارد مهمي است و تنوع آن چگونه است؟ گسترهي جغرافيايي خراسان و تنوع شرايط اقليمي شهرها و نواحي آن، تنوع موقوفات را هم به دنبال دارد ؛ چه از نظر تنوع نوع رقبات و چه گوناگوني موارد مصرف آنها. در بعضي ولايات و قسمتهاي خراسان نحوهي مالکيت واقفين، نوع رقبات وقف را رقم زده و نوع نيازمنديهاي عمومي آن مناطق نيز در نوع مصرف موقوفات تأثير کرده است. به عنوان مثال در بعضي از شهرهاي جنوب خراسان که مردم با کمبود آب روبهرو بودهاند (مثل بيرجند، فردوس، طبس، گناباد...) آبهاي وقفي زيادي داريم که عموما بر حوضها، آبانبارها و يخدانهاي شهر وقف شدهاند. ساخت اين گونه اماکن و وقف نمودن آنها يا از طريق اجراي صيغهي وقف و يا به گونهي معاطاتي که بدان اشاره شد، بوده است. چون نوع مالکيت اصلي را در اين شهرهاي گرمسيري، آب تشکيل ميداده و ضروريترين و عموميترين نياز مردم هم، آب بوده است، اين مايهي حيات، اصليترين تبلور فکري واقفان را براي رفع نيازمنديهاي عمومي تشکيل داده است. در نقاط ديگر خراسان هم به همين نحو، بسته به نوع مالکيت و نيازهاي عمومي، وقف متنوع بوده است. چند مورد از موقوفات مهم خراسان همراه با ذکر دوره تاريخي آنها به همراه معرفي مختصر واقفانميراث جاويدان: اگر ممکن است چند مورد از موقوفات مهم خراسان را با ذکر دورهي تاريخي آنها به همراه معرفي مختصر واقفان بيان فرماييد. قديمترين موقوفهي شناخته شدهي خراسان، که در زمرهي مهمترين و بزرگترين موقوفات اين ديار هم هست، متعلق به گوهرشادآغا همسر شاهرخ تيموري است. اين بانوي نيکوکار، باني و مشوق کارهاي خير بسياري در خراسان بوده و مورخان عهد تيموري وي را به فضائل و کمالات ستودهاند. او و همسرش شاهرخ و نيز فرزند هنرمندشان بايسنقرميرزا، خدمات شايان توجهي به عمارت شهر مقدس مشهد کردهاند. قديمترين آثار تاريخي شهر مشهد متعلق به دورهي تيموري است. در رأس همهي آن ابنيه، مسجد باشکوه گوهرشاد است. بنابر منابع معتبر تاريخي و هم کتيبهي نفيس ايوان مقصورهي مسجد گوهرشاد که به خط ممتاز بايسنقر برجاست، بناي مسجد گوهرشاد در سال 821 ه ق به اتمام رسيده است. بنابر وقفنامهي گوهرشاد، که سوادي از آن در اواخر قرن يازدهم ه ق نوشته شده و موجود است، در سال 829 ه ق بانو گوهرشاد، موقوفات کرامندي را وقف مسجد کرده است. خوشبختانه موقوفهي گوهرشاد از موقوفات فعال خراسان است و از رقبات مهم آن، دو مزرعهي سرده و سعدآباد ميباشد که اکنون داخل شهر مشهد قرار گرفته و حدود سيصد هکتار وسعت آن دو است. بايد اظهار تأسف کنم از اينکه در همهي شهر مشهد مقدس تنها يک خيابان در دل موقوفات اين بانوي نيکوسير به نام «گوهرشاد» وجود داشت که آن هم در نامگذاريهاي جديد تبديل به نام ديگري شد. ولي مردم محلي همچنان آن را با نام سابق ميشناسند. به مناسبت ششصدمين سال احداث مسجد گوهرشاد و تحرير وقفنامهي آن قرار است کتابي در شرح حال و خدمات گوهرشاد و موقوفاتش براي تجليل از اين بانو منتشر شود. لازم به ذکر است که گوهرشاد در سال 861 به دست ابوسعيد تيموري، حاکم سمرقند، کشته شد. قديمترين مدرسهي موجود شهر مشهد را هم، بانوي ديگري از همعصران و منسوبان و معاشران گوهرشاد به نام «پريزاد خانم» همزمان با احداث مسجد گوهرشاد در جوار آن ساخته، که اکنون عملا جزئي از مجموعه بيوتات حرم مطهر حضرت رضا (ع) شده است و از آن به عنوان مدرسه استفاده نميشود. اين بانو نيز در سال 823 قمري موقوفات کرامندي را به مدرسه اختصاص داده، که اگر از پارهاي اختلاف نظرها دربارهي صحت و سقم وقفنامهي پريزاد صرف نظر شود ميتوان موقوفهي او را قديمترين موقوفهي داراي وقفنامهي خراسان ناميد. بنابر متن سواد وقفنامهي پريزاد، او از اعقاب ربيع بن خثيم (مشهور به خواجه ربيع، درگذشته به سال 61 يا 63 ه ق در شمال مشهد در روستاي حسينآباد که در وقفنامهي پريزاد جزء رقبات موقوفه به همين نام آمده است مدفون است. اکنون نام اين روستا در اذهان مردم، از ياد رفته است و آن منطقه به نام «خواجه ربيع» موسوم شده است. برخي از مورخان پريزاد را از کنيزان گوهرشاد دانستهاند، ولي در وقفنامه، از او به عنوان منسوبهي گوهرشاد بيگم نام برده ميشود و دلالت بر خويشاوندي اين دو بانو دارد. ظهور صفويه و رسميت يافتن تشيع در ايران، طي سدههاي دهم تا دوازدهم، به وقف خراسان نيز جلوه و جلاي بيشتر و رنگ شيعهگرايانه داد. صفويه مشهد را تبديل به بزرگترين شهر زيارتي ايران کردند و با تبليغات و توصيههاي رسمي و شرعي، عامهي مردم ايران را تشويق به سفر مشهد و زيارت حرم حضرت ثامن الحجج کردند. (سفر پيادهي شاه عباس اول در سال 1010 هجري قمري از اصفهان به مشهد از همان زمره بود). در پي اين تدابير، رفع نيازمنديهاي عمومي زائران مشهد از اهم تلاشهاي شاهان صفوي و دولت مردان ايشان بود که در قالب وقف، تحقق يافت. بدين سبب است که ميبينيم اولين متولي رسمي آستان قدس، به نام خواجه عتيق منشي، نخستين واقف اين آستان مقدس هم هست که وقفنامهاش (مورخ 931 هجري قمري) تاکنون باقي مانده است. اللهورديخان که از چهرههاي سياسي دورهي صفوي است، در سال 996 ه ق، موقوفهي مهمي را براي رفع نيازهاي زائران مشهد و مستحقان اين شهر اختصاص داد که داراي متولي است و زير نظر ادارهي اوقاف خراسان، هم چنان فعال و داير است. و نيز بايد از گنبد باشکوه معروف به گنبد اللهورديخان که از ساختهها و آرامگاه او است و داخل روضهي منورهي رضوي است نام برد. اقدام بسيار مهم شاه عباس در احداث «خيابان» مشهد و جاري ساختن آب «چشمه گلسب» در آن (مشهور به آب خيابان) و اختصاص موقوفاتي کرامند به آن در سال 1023 هجري قمري، از مهمترين موقوفات صفويه براي رفع نيازهاي عامهي زائران حرم حضرت رضا (ع) و مردم مشهد بوده است. اصل فرماني را به تاريخ 1019 قمري در ميان اسناد و مدارک موقوفات به دست آوردهايم که مبني بر خريد سه ملک توسط شاه عباس اول و وقف آن بر مزار خواجه ربيع است و از اينکه اين سه ملک، در وقفنامهي پريزاد خانم آمده و مصارفي نيز بر مزار خواجه ربيع قرار داده شده است، جاي تأمل است و نياز به تحقيق و بررسي دارد. پروفسور دکتر هريبرت بوسه در کتاب پژوهشي در تشکيلات ديوان اسلامي، دو فرمان را از شاه عباس اول به تاريخ 1017 و 1023 قمري معرفي کرده است که يکي در موزهي بريتانيا و ديگري در کتابخانهي آستان قدس رضوي نگهداري ميشود. ابعاد و ساير مشخصات فيزيکي آنها مشابه مدرکي است که در اختيار ماست، ولي نامبرده از وجود اين مدرک به علت عدم دسترسي به آن بيخبر مانده است. از پديدههاي مهم وقف خراسان، در عصر صفويه، موقوفات اولادي و وقف بر سادات مشهد است. يکي از اين موقوفات به سادات رضوي تعلق دارد که از قرن دهم هجري تاکنون فعالانه در مشهد داير است و اکنون حدود ده هزار نفر از اولاد واقفين آن (ميرزا ابوطالب و نوهاش ميرزا ابراهيم رضوي) و عامهي سادات رضوي ساکن شهر مشهد (يا ارض اقدس) سهم ميبرند. در نيمهي دوم سدهي يازدهم قمري احداث مدارس علميه و اختصاص موقوفات کرامند به آنها توسط دولت مردان و ديگر خيران عصر صفوي، مشهد را تبديل به يکي از فرهنگيترين شهرهاي ايران و حتي جهان آن روز کرد. حدود ده مدرسهي مهم (چون مدارس خيرات خان، ميرزا جعفر، فاضل خان، عباسقلي خان، نواب، سميعيه (ملا محمد باقر) پايين پا (سعديه)، ابدال خان، بهزاديه، و رضوان... طي سالهاي 1057 تا 1100 هجري قمري در شهر مشهد احداث گرديده، که از آن ميان، فعلا مدرسهي عباسقلي خان در همان بناي پيشين و نواب، در ساختماني تجديد بنا شده دايرند و با مديريت علمي حوزهي علميهي خراسان و پشتيباني مالي ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان از طريق موقوفات مربوطه اداره ميشوند. مدرسهي عباسقليخان (که در ابتداي پايين خيابان واقع است) توسط عباسقلي خان شاملو، بيگلربگ خراسان، در سال 1077 هجري قمري احداث شده و بالغ بر هفتاد رقبهي مهم موقوفه داشته که اکثر آن رقبات، در افغانستان واقع شده است. اما مدرسهي نواب که به اهتمام يکي از نقباي سادات شهر مشهد به نام ميرزا ابوصالح رضوي مشهور به نواب در ابتداي بالا خيابان در سال 1086 هجري قمري ساخته شده و در سال 1090 موقوفاتي به آن اختصاص داده شده است، طي سيصد سال گذشته، نقش يکي از دانشگاههاي مهم کشور را در خراسان و شهر مشهد ايفا کرده است. معرفي باني و واقف مدرسه نوابميراث جاويدان: چون بسياري از بزرگان علم و ادب خراسان در سدهي حاضر از تحصيل کردگان مدرسهي نواب بودهاند، لطفا کمي بيشتر دربارهي اين مدرسه و باني و واقف آن توضيح دهيد. دربارهي باني مدرسه و واقف موقوفات آن بايد عرض کنم که پدر ميرزا ابوصالح، ميرزا محسن بن ميرزا الغ و مادرش دختر شاه عباس اول بوده است. جدش (ميرزا الغ) در زمان شاه عباس اول از احترام بسياري نزد شاه برخوردار بوده، به گونهاي که بازسازي مقبرهي خواجه ربيع با سرپرستي وي صورت گرفته است و توليت موقوفات آب خيابان را هم شاه عباس به وي و اعقاب ذکورش سپرده است. فرزندش ميرزا محسن هم اولين فرد از سادات رضوي خراسان بوده که به امر شاه عباس اول در سالهاي 1026 تا 1031 ه ق متولي آستان قدس رضوي شده است. چون ميرزا محسن، داماد شاه عباس بوده، شاه صفي (1028 تا 1053 ه ق) به منظور جلوگيري از دعوي سلطنت فرزندان وي بعضي را کشته، در نتيجه ميرزا ابوصالح به هندوستان رفته و ملقب به «هندي خان» شده است. اما پس از شاه صفي به خراسان بازگشته و در زمان شاه سليمان صفوي (1075 تا 1105 ه ق) هم مدرسهي نواب را ساخته و هم مصلاي شهر مشهد را (که مصلاي آن در سال 1086 احداث شده و تنها مصلاي باقي مانده در شهر مشهد واقع در پايين خيابان است). ميزرا ابوصالح موقوفاتي را هم به مدرسه اختصاص داده، که هر چند اصل يا سواد وقفنامهاش در دست نيست اما نام رقبات آن بر لوحهاي سنگي به تاريخ 1090 هجري قمري حک و بر ديوار مدرسه نصب شده است. خوشبختانه اکثر املاک مزبور باقي است و ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان در پي استيفاي منافع آنها و اجراي نظر واقف به طور جدي است. اين مدرسه به علت فرسوده شدن بنا، همراه با طرح توسعهي حريم حرم رضوي تخريب شد و با همکاري صميمانهي آستان قدس رضوي و علاقهمندي مقام معظم رهبري و توليت محترم آستان قدس رضوي (که هر دو بزرگوار از تحصيل کردگان و مدرسان اين مدرسه بودهاند) بازسازي گرديد و اکنون از فعالترين مدارس قديمهي شهر مشهد است. مدرسهي نواب، حدود صد طلبه و کتابخانهاي معظم دارد که اغلب کتب آن از موقوفات خود ميرزا ابوصالح و خطي است ؛ از جمله، قرآن نفيسي در ميان آنهاست که به لحاظ ويژگيهايش، در نوع خود کمنظير است. مدرسهي نواب که تبديل به مرکز «عالي علميه» شده مدرسين دانشمندي دارد و در ابتداي بالا خيابان مشهد واقع است. ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان در جهت رونق و غناي هر چه بيشتر اين مدرسه، در صدد بالا بردن درآمد موقوفات و استيفاي منافع و احيا و عمران رقبات آن است. اين مدرسه به لحاظ نام باني آن، ابوصالح، به مدرسهي صالحيه نيز موسوم بوده است. در مورد نواب ميرزا ابوصالح رضوي کتب تاريخي، مطالبي نوشتهاند اما مرحوم مدرس رضوي در کتاب شجرهي طيبه با دقت بيشتري به شرح حال ايشان پرداخته است. موقوفات خراسان در دورههاي بعدي (نادري و قاجاريه و...) چه روندي داشته است؟ ميراث جاويدان: موقوفات خراسان در دورههاي بعدي (نادري و قاجاريه و...) چه روندي داشته است؟ اگر چه در نيمهي اول سدهي دوازدهم هجري، که عمدهي سنوات آن مصادف با سلطنت شاه سلطان حسين صفوي بوده (1105 تا 1135) اقدامات عمراني مهم در خراسان و مشهد فروکش کرد و اختصاص موقوفات، بر اين گونه ابنيه تخفيف يافت ليکن ماهيت وقف، از رونق نيفتاد. نادرشاه افشار هم که در اوج قدرت خويش، استقلال موقوفات آستان قدس و ديگر موقوفات کشور را مخدوش ساخت، در زمان حکمراني خراسان، خود از جملهي بزرگترين واقفان و عمرانگران خراسان بود. وي در آغاز کار (سال 1143 هجري قمري) که هرات را متصرف شد سنگابي نفيس را از ارگ آن شهر به مشهد منتقل کرد و سقاخانهي معروف به اسماعيل طلايي را در ميان صحن عتيق (انقلاب کنوني) بنا کرد. در سال 1145 هم موقوفات کرامندي را براي تأمين آب شرب گوارا جهت سقاخانهي مزبور و مصارف خير بر سر مقبرهي نو ساختهي خويش در شهر مشهد، اختصاص داد. نادرشاه که دومين گلدستهي حرم رضوي (مجاور ايوان عباسي) را ساخت و آن را طلاکاري کرد، گلدستهي قبلي (مجاور گنبد طلا) و ايوان اصلي حرم را هم مطلا کرد، که بدان سبب ايوان مزبور به ايوان طلاي نادري شهرت يافته است. وي با هزينهي زيادي آب بند گلستان را نيز جهت رفع کمبود آب زائرين حرم حضرت رضا (ع) و اهالي مشهد به اين شهر منتقل کرده است.در وقفنامهي متنوعالمصرف وي شرط شده است که هر شب جمعه، پنجاه من نان، در محل مقبرهاش ميان فقراي شهر توزيع شود ؛ همچنين در هر نوروز اثاثيهي گرانقدر مقبره را، اعم از فرش، پرده و... فروخته و وجه آن ميان نيازمندان توزيع گردد. متأسفانه اغلب رقبات موقوفهي نادري در اواخر سدهي دوازدهم و در زمان قاجار، که با نادرشاه خصومت شديد داشتهاند، از تصرف وقف خارج شده و يا از بين رفته است. اما بخشي از آن، از جمله، مزرعهي دهشک نادري، در مجاورت شهر توس، اکنون به وقفيت باقي است و از آن استيفاي منافع ميشود. اميدواريم در آيندهي نزديک با تحقيق و تفحص، بقيهي موقوفات نادري را هم شناسايي و احيا کنيم. نکات بسيار جالب توجهي در وقفنامهي نادر به چشم ميخورد، که برخي از آنها نمايانگر جنبههاي مختلف شخصيتي اوست. از جمله، نقش مهر (سجع) او است که در وقفنامهي وي منقوش است با عبارت: «لا فتي الا علي، لا سيف الا ذوالفقار - نادر عصرم ز لطف حق، غلام هشت و چار». در همين جا بايد عرض کنم به جز روان شاد قدوسي، مؤلف کتاب نادرنامه، از همکاران ادارهي اوقاف خراسان، که در حدود سال 1340 خورشيدي در کتاب خويش از وقفنامهي نادرشاه ياد کرده، ديگران اين جنبه از شخصيت وي را به فراموشي سپردهاند. برادرزاده و جانشين نادرشاه، يعني عليقلي خان هم که پس از قتل نادر با نام عادلشاه يا عليشاه افشار حدود يک سال و نيم سلطنت کرد، قديمترين و جامعترين فهرست از موقوفات آستان قدس را مشهور به طومار عليشاهي در سال 1160 تهيه و يا تصويب کرده است. او مقبرهاي در مجاورت قبرستان قتلگاه مشهد (باغ رضوان) براي خويش ساخته بود و در سال 1161 موقوفات بسيار مهمي را براي نگهداري آن و انفاق و فعاليت مذهبي در محل مقبرهاش اختصاص داده، که خوشبختانه به اهتمام متولي موقوفه و هدايت و حمايت قانوني ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي خراسان بخشي از آن احيا شده و آيندهي درخشاني براي اين موقوفه پيشبيني ميشود. گرچه سلاطين قاجار مانند پادشاهان صفوي و نادرشاه موقوفات عامالمنفعهي مهمي نداشتند اما بعضي از حکمرانان شهرها و ولايات خراسان در آن عصر موقوفات مهمي در قلمرو حکومتي خويش داشتهاند که بسيار جالب توجه است ؛ از آن جمله امير حسن خان طبسي (باني و واقف باغ گلشن طبس و املاک بيشمار ديگر) در سال 1234، و حاج محمدباقر خان ملقب به عمادالملک از اعقاب او در سال 1300 هجري قمري، دو موقوفهي مهم دارند که وقفنامهي عمادالملکي با چهار متر طول، دهها رقبه، و بالغ بر هفتاد مورد مصرف قابل توجه است. ساير مردم عهد قاجاري نيز موقوفات فراواني را وقف روضهخواني ماههاي محرم و صفر، درمانگاهها و دارالشفاها، اطعام و ساير جهات عمومي کردهاند، که اغلب بر جا و فعال هستند. اشارهاي به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان ميراث جاويدان: اشارهاي هم به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان داشته باشيد. ترديدي نيست که وقف در ايران باستان رواج داشته، و در دورهي اسلامي هم، يکي از سنتهاي حسنهي جامعه اسلامي بوده است. در ايران و خراسان نيز از همان سدههاي اوليهي اسلامي، وقف املاک و اموال با تبديل به ماهيت اسلامي، امري جاري و متداول بوده، گر چه حوادث دهشتناک تاريخي که بر همهي جنبههاي زندگي مردم اثر نامطلوب ميگذاشته است، وقفنامههاي مربوط به سدههاي اوليه تا قرن نهم هجري خراسان را به باد تطاول داده است. اما با اين حال اغلب رقبات وقفي مربوط به آن قرون در تصرف وقف باقي مانده است. اين موقوفات که عموما به حرم حضرت رضا (ع) و رفاه زائران آن و مستمندان شهر مشهد، تعلق داشته، بايد از همان زمان شهادت حضرت رضا (ع) و دفن ايشان در قريهي سناباد نوغان توس جاري شده باشد. کما اينکه مورخان گفتهاند خود حضرت (ع) با وجهي که از محل کتابت قرآن کريم تحصيل کرده بود زميني را در اراضي سناباد خريداري و وقف بر مقابر مؤمنين و مؤمنات فرمود (به روايت خلاصة التواريخ مير منشي قمي). قنات سناباد هم که بنابر شهرت، جسد مبارک حضرت رضا (ع) را با آب آن غسل دادهاند، از قديمترين موقوفات اين آستان مقدس تلقي ميشود. احتمال ميرود کاريزي که گفته شده در اوايل سدهي پنجم خشک شده و توسط ابوالحسن عراقي دبير، مجددا روان گرديده و ديهي بر آن وقف شده، همان قنات سناباد بوده باشد. پس از آن هم وقف بر آستان قدس رضوي ادامه داشته، به گونهاي که شاه تهماسب صفوي ابتدا دو متولي براي آستان قدس رضوي منصوب کرد، يکي با نام متولي سنتي براي موقوفات ويژهي شاهان صفوي و ديگري با عنوان متولي واجبي براي نظارت بر موقوفات پيشين که متوليان منصوص خاص خود را داشتهاند. اما به هر روي به سبب از ميان رفتن وقفنامههاي پيش از عهد تيموي، از موارد مصرف دقيق آنها اطلاعي در دست نيست. در آستان قدس رضوي اين گونه موقوفات موقوفات مطلقه ناميده ميشود. ما هم از جزئيات موقوفات خراسان تا قبل از وقفنامهي گوهرشاد بيگم و پريزاد خانم بيخبريم. از آن پس، در دورهي تيموري عموم وقفنامههاي باقي مانده حکايت از اين دارد که مصارف آنها ويژهي زيارتگاهها و مقابر امامزادگان (مثل موقوفهي مظفرالسلطان بن علي کاسفي، مورخ 937 ه ق، که به مصارف بقعهي شريفهي حضرت سيد حمزه (ع) در کاشمر اختصاص دارد) و يا بر مساجد و مدارس آن عهد است (مانند مسجد گوهرشاد و مدرسههاي پريزاد و دو در). با روي کار آمدن صفويه، بجز آنچه پيش از اين بيان شد، به سبب علاقهي شاهان صفوي و مردم ايران به خاندان عصمت و طهارت، بويژه حضرت سيدالشهدا (ع)، تحول فکري - فرهنگي ويژهاي در عرصهي وقف ايجاد شد و موقوفات مهمي به مصارف تعزيهداري حضرت اباعبدالله الحسين (ع) در ايام محرم و صفر، خصوصا روزهاي تاسوعا و عاشورا و اربعين و اواخر ماه صفر اختصاص يافت. ساختن تکايا و حسينيهها و وقف بر آنها نيز در بين مردم رايج گشت. در مجموع، اين گونه موقوفات بخش عمدهاي از وقفهاي دوره صفوي را در برگرفت که خراسان هم از اين امر جدا نبود. ديگر مصارف عمدهي موقوفات عصر صفوي، برگزاري آبرومندانه و باشکوه اعياد غدير، قربان، سوم و نيمهي ماه شعبان، روز ولادت حضرت ختميمرتبت، اطعام و افطاري در ماه مبارک رمضان ميباشد. تهيه دارو براي مستمندان و کمک به درمان ايشان، کمک به فقراي خراسان و مشهد و زوار محتاج حرم حضرت رضا (ع) و ابناءالسبيل، هزينه نگهداري کودکان بيسرپرست در دارالايتامها، تلاوت قرآن کريم، خريد کتاب، خصوصا کتب احاديث اهل بيت، نشر معارف اسلامي، کمک به بيمارستانها و درمانگاهها نيز عمده مصارف موقوفات خراسان عصر صفوي و بعد از آن را تشکيل ميدهد. در بيرجند موقوفهاي است که يکي از مصارف آن دفاع از حدود و ثغور کشور ايران در زمان حملهي دشمنان اسلام است و ما از محل درآمد همين موقوفه کمکهايي به دفاع از کشور در جنگ تحميلي عراق عليه ايران کرديم. چنان که پيشتر هم ذکر شد در طبس موقوفهاي است که بالغ بر هفتاد مورد مصرف دارد و تقريبا تمام نيازمنديهاي جامعهي کوچک محل واقف را در حد توان خود مرتفع ميساخته است. جاي بيان همهي مصارف نيست ولي يکي از مصارف اين موقوفه، براي طلبهاي است که علم طب بخواند. در طبس و ديگر شهرهاي گرمسيري جنوب خراسان (فردوس، گناباد، خور، خوسف، بيرجند و..) در مسير تردد زائران حضرت رضا (ع) آبانبارهاي موقوفه داريم. همچنين در راه زائراني که از شهرهاي کرمان، يزد، قم، ري و تهران به مشهد ميآمدهاند براي استراحت ايشان کاروانسراهايي به همت واقفان ساخته شده که اغلب در جوار آنها آبانبارهاي وقفي هم ايجاد شده است. به عنوان نمونه توجه ميدهم که در وقفنامهي مورخ 1132 که اکنون پيش رو دارم واقفي به نام حاجي عبدالصانع سبزواري، هفت باب رباط در راه خراسان در ريود، سبزوار، نيشابور، قدمگاه، حوض سنگ، لاسجرد و ده نمک که هر يک شامل چند دکان نيز بوده است به جهت استفادهي عابرين و مترددين ساخته و مدار هفده شبانهروز مزرعهي دستجرد از توابع نيشابور را براي حقالشرب آبانبار رباط (حوض سنگ) وقف کرده است. پيش از اين گفته شد که باغ معظم و با شکوه و زيبايي در منطقهاي کويري و گرمسير به نام باغ گلشن در طبس براي آسايش مردم محل و مسافران رهگذر وقف شده است که بنا به شرايط جوي و اقليمي منطقه، چنين رقبهاي به ابتکار واقف ساخته شده است که خوشبختانه پس از گذشت سالها از احداث آن، هم اکنون از جملهي زيباترين باغهاي ايراني به شمار ميرود و همچون نگيني زمردين در دل کوير خودنمايي ميکند. شايد تغيير نام طبس، از طبس گيلکي به طبس گلشن از همان زمان بوده باشد. در برخي از موقوفات آستان قدس رضوي علاوه بر اينکه براي زائران حضرت رضا (ع) مصارفي تعيين شده، براي حيوانات همراه کاروانيان نيز، اعم از اسب و استر و الاغ و شتر و حتي سگها، علوفه و خوراک در نظر گرفته شده است. اين گونه مصارف، نشانهي افتخارآميزي است از فرهنگ و تمدن مردم مسلمان ايران که علاوه بر توجه به همنوعان نيازمند خويش، جانوران را نيز از ديدگاه بلندنظر و والاي خود دور نداشتهاند. تدابير اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان براي رفع مشکلاتميراث جاويدان: با اين همه موقوفه و تنوع مصرف آنها در استان پهناور خراسان، ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي خراسان، براي رسيدگي شايستهتر به اين همه و رفع مشکلات مربوط به آنها چه تدابير ويژهاي انديشيده است. ابتدا بايد عرض کنم که فاصلهي غربيترين تا شرقيترين شهرستان خراسان 500 کيلومتر و فاصلهي شماليترين تا جنوبيترين شهرستان آن 917 کيلومتر است. فاصلهي شهرستان نهبندان تا مشهد و مرکز استان هم، به عنوان دورترين نقطه، 705 کيلومتر است. در نتيجه لازم است که براي بهبود مديريت و پيشرفت امور مربوط به موقوفات خراسان و ايجاد تسهيلات براي مستأجرين و مراجعين به ادارات اوقاف اين استان تمهيدات علمي و مدبرانهاي پيريزي شود. در اکثر شهرستانها، ادارهي اوقاف و امور خيريه داير کردهايم. حتي در بعضي از نقاط که به لحاظ محدوديت قوانين و مقررات امور اداري و استخدامي دچار محظور و مشکل بودهايم علي رغم روبهرو بودن با مشکلات عديده، به جهت تأثير مثبت در بهبود مديريت، مبادرت به ايجاد دفاتر نمايندگي کردهايم، که تقريبا همانند يک ادارهي مستقل به وظايف محوله عمل مينمايند. در حال حاضر در بيست و دو شهرستان، داراي ادارهي اوقاف و در ده شهرستان، داراي دفتر نمايندگي هستيم ؛ و با تشکيل اين واحدها و عملکرد خوب آنها، نتايج سودمند چند جانبهاي به دست آوردهايم. از جمله اداراتي که طي چند سال اخير تأسيس کردهايم ادارهي اوقاف و امور خيريهي نهبندان بوده است. نهبندان با بيرجند 203 کيلومتر فاصله دارد، و افراد مرتبط با موقوفات آن شهرستان براي انجام امور خويش، بايد فاصلهي مزبور را تا بيرجند طي ميکردند و کارکنان ادارهي اوقاف بيرجند هم براي رسيدگي به موقوفات و اماکن متبرکه، همان فاصله را تا نهبندان ميپيمودند و در نتيجه کار چندان مثبتي نميتوانست انجام بگيرد، و مردم در عسر و حرج بودند، اما پس از تأسيس ادارهي اوقاف نهبندان اين نقيصهي اداري و خدماتي برطرف شد. همچنين پس از آنکه چناران به صورت شهرستاني مستقل، از مشهد، جدا شد اولين ادارهي کلي که مبادرت به تأسيس اداره در نهبندان و دفتر نمايندگي در شهرستان چناران کرد، ما بوديم. اينک مردم شريف چناران کارهاي اداري خود را در همان محل، توسط دفتر نمايندگي چناران انجام ميدهند. ما در اين موارد بجز آنکه هدفهاي تخصصي و اداري خويش را دنبال ميکنيم، به کاستن بار ترافيکي بين شهرها و رفت و آمدهاي بيمورد و در جهت ايجاد تسهيلات و رفاه حال مردم، صرفهجويي در وقت مردم، سوخت و انرژي، کاستن از آلودگي هواي شهر مشهد و ساير عوامل که همگي در دنياي علمي کنوني، دولتها با دقت بدان مينگرند، توجه داشتهايم. گستردگي کمي موقوفات و مسؤوليت اداري اوقاف خراسان نيز کمتر از وسعت اين استان نيست. چنان که پيشتر هم عرض شد تعداد موقوفات خراسان، اعم از آنچه به اصطلاح متصرفي يعني فاقد متولي هستند و ادارات اوقاف به جاي متوليان، سرپرستي آنها را به عهده دارند يا آنچه غيرمتصرفي است و داراي متولي ميباشند و ما بر ادارهي آنها نظارت و با متوليانشان در ادارهي امور موقوفات تشريک مساعي داريم، حدود 19,853 فقره است که به آمار تقريبي، 91,161 رقبه را شامل ميشود. در باب تعداد رقبات اشاره ميکنم که هر ملک موقوفه اعم از اينکه يک باب دکان باشد يا مزرعهاي پانصد هکتاري، يک رقبه محسوب ميشود. پس، در برنامهريزيهاي اداري و ارزيابيهاي لازم به هر دو جنبهي رقبات، يعني کميت و کيفيت آنها بايد توجه شود. تعداد بقاع متبرکهي ما که شامل مرقد مطهر امامزادگان و مزارهاي ديگر ميشود 280 مورد است. تعداد مدارس علوم ديني که برخي مستقيم و تعدادي به طور جانبي با آنها همکاري ميشود 84 مورد، و مساجد مرتبط با اين اداره بيش از 10,062 باب ميباشد. گر چه ما در همهي امور اين مساجد دخالت مستقيم نداريم ولي به سبب آنکه هر مسجدي يک رقبهي وقفي محسوب ميشود رسيدگي به امور موقوفات و کارهاي عمراني آن از وظايف ادارهي اوقاف است، و نيز با همکاري «مرکز رسيدگي به امور مساجد» (که توسط نمايندهي محترم ولي فقيه و توليت آستان قدس رضوي در استان خراسان تشکيل شده) با انتخاب و صدور ابلاغ براي اعضاي هيأت امناي همهي مساجد بر شؤون داخلي آنها نيز به طور غيرمستقيم نظارت و با مرکز رسيدگي به امور مساجد همکاري صميمانه و تشريک مساعي داريم و با اين تدبير، خوشبختانه ادارهي امور مساجد اين استان دچار بلاتکليفي نشده و در ادارهي آنها از نظم و قاعدهي قابل انتظاري برخوردار است. بعضي آمار ديگر که ممکن است اعلام آنها مفيد واقع شود به اين شرح است: - مؤسسات خيريهي شهرستان مشهد به تنهايي 83 مورد است، که به هر حال در مواردي ارتباط کاري با ادارات اوقاف و امور خيريه دارند و با پيگيري و همت ادارهي کل امور اجتماعي استانداري خراسان به جهت رفع نارساييهاي آنها و امکان تقويت و پشتيبانيهاي معنوي و اداري و حتي مالي از آنها و ايجاد هماهنگي بين همهي مؤسسات و ادارات ذيربط از جمله ادارهي اوقاف و امور خيريه، با انتخاب خود آنان، شورايي تحت عنوان، «شوراي هماهنگي تشکلهاي غير دولتي» تشکيل گرديد که اميد است در آينده از اين طريق، خدمات شايستهي افراد خير و مؤسسات و تشکلهاي خيريه، طي تشکيل جلسات پيدرپي، با حضور نمايندگان اين مؤسسات و ادارات ذيربط از جمله ادارهي اوقاف و امور خيريه، بدون دغدغه و مشکل، با جامعيت و گستردگي بيشتر و بهتري به جامعهي اسلامي ارائه شود. - درآمد ساليانهي موقوفات متصرفي در سال 1379 مبلغ 15,029,650,257 ريال بوده، که نسبت به سال 1378 ميزان 5ر47 درصد اضافه درآمد داشته است. درآمد ساليانهي موقوفات غيرمتصرفي خراسان در سال 1379 بيش از 7,862,951,814 ريال بوده است. لازم به توضيح است که چون نقش ما نسبت به موقوفاتي که داراي متولي است بيشتر جنبهي نظارتي دارد، بي ترديد آمار درآمدها، بيشتر از اين است، گر چه ما نتوانستهايم براي همهي بقاع متبرکهي تحت نظارت خود، بودجه تنظيم نماييم و همين نقيصه، ممکن است در خصوص موقوفات هم وجود داشته باشد بدين معنا که اگر درآمدهاي موقوفات را بر اساس بودجهي فردي تنظيمي محاسبه کنيم که مسلما به عللي، قادر به تنظيم بودجه براي همهي موقوفات نيستيم (چه متصرفي و چه غير متصرفي) و اگر در آمدها را بر اساس آنچه از مستأجرين وصول شده است محاسبه نماييم يعني بر اساس ترازهاي مالي، باز ميبينيم که اين ارقام، درآمد واقعي موقوفات نيستند، زيرا مبالغ زيادي به عنوان درآمدهاي وصول نشده که در اصطلاح به آنها «لاوصولي» ميگوييم به عللي هنوز در دست مستأجرين باقي مانده است. علي رغم اينکه حوادث غير مترقبه، از جمله، خشک سالي چند سالهي خراسان که مستأجرين رقبات وقفي را در بخش کشاورزي و باغداري دچار عسر و حرج کرده است، و در درآمد ساليانهي موقوفات نيز به طور طبيعي اثر نامطلوب ميگذارد، با اين وضع، ميزان رشد درآمد موقوفات، رضايت بخش ارزيابي ميشود. گستردگي و تنوع رقبات وقفيميراث جاويدان: با توجه به گستردگي و تنوع رقبات وقفي اين استان اندکي راجع به شيوهي ادارهي بهينهي آنها توضيح دهيد. رقبات ما بسيار متنوع است. اين رقبات، به طوري که اشاره شد از لحاظ نوع استفاده، به رقبات وقف انتفاع و رقبات وقف منفعت، تقسيمبندي ميشوند. تشخيص هر يک از آنها کار آساني نيست، و در برخي موارد نميتوان به سادگي تشخيص داد که رقبهي مورد نظر، جزء کداميک از آنهاست، لذا براي تشخيص دقيق و صحيح، لازم است به وقفنامه و نظر واقف رجوع شود. در مورد رقبات از نوع وقف منفعت که نظر واقف بر اين بوده است از درآمد حاصلهي رقبات، نياتش اجرا شود، وظايف متوليان و امناي موقوفات ايجاب ميکند، به هر ترتيبي که صلاح بدانند و يا شرايطي که زمان اقتضا ميکند بهرهبرداري بهينه نمايند تا بتوانند درآمد بيشتري به دست آورند و تغيير شکل رقبه هم مانعي ندارد، مثلا تبديل منزلي که مخروبه شده به چندين واحد تجاري که درآمد بسيار زيادتري خواهد داشت، اشکالي ندارد بلکه عين صواب و صلاح است. يا املاک زراعي و کشاورزي که بر اثر گسترش شهرها، به طور طبيعي داخل در شهر شده است و تبديل آن به قطعات مسکوني، تجاري و هر نوع کاربري قانوني که ايجاب نمايد اشکالي نخواهد داشت و در اين مورد نظر فقهاي شيعه، در استفادهي بهينه از رقبه، رعايت قاعدهي «انفع به وقف» است. ليکن در رقباتي که از نوع وقف انتفاع است. موضوع قدري حساستر است. بلکه در برخي از آنها موانع قاطع شرعي در تغيير و تبديلش وجود دارد، مثل مساجد که در شرع مقدس اسلام، احکام ويژهاي بر آنها مترتب است و در صورت بروز عواملي که ناگزير به تغيير آن شويم بايد راههاي شرعي خاص خودش را طي کنيم. ولي اماکني مانند کاروانسراها، آبانبارها، برخي از حمامهاي عمومي، گورستانهاي وقفي متروکه، که در شرايط کنوني از حيز انتفاع خارج شده است براي هر يک، با شناخت دقيق از اينکه از نوع وقف انتفاع بوده است يا منفعت، به آساني ميتوان به گونهاي که به نفع جامعه و موجب احياي رقبه شود، راه حل مناسبي، جستجو کرد. در اين باب بايد به اصطلاح فقهي «اقرب به غرض واقف» که فقها، براي گشودن مشکل، پيشبيني کردهاند، آشنايي داشت. خوشبختانه در خراسان، بسياري از اماکن مخروبهي وقفي با تدابيري که انديشيده شده است به بهرهوري جديد رسيده است. حتي آبانبارهاي مخروبه يا حمامهاي غير قابل استفاده و نيز کاروانسراهاي قديمي بويژه آنهايي که داراي ارزش تاريخي نيز هست با نظارت ادارهي کل ميراث فرهنگي، با حفظ بافت قديمي، بازپيرايي شده و به بهرهوري رسيده است. در اينجا در بحث «بهبود مديريت» بايد به لزوم تخصص در کار و مهارت شغلي اشاره کنم که در نوع کار، نسبت به سرعت و دقت امور، کميت و کيفيت مطلوب، نقش بسيار مهمي را ايفا ميکند و براي دستيابي به اين هدف، موضوع آموزشهاي مقطعي و مستمر حين انجام کار، بسيار ضروري است. بدين امر مهم نيز بايد توجه داشت، علاوه بر اينکه اصولا، وقف در ماهيت خويش يک مبحث مهم فقهي و حقوقي است، با قوانين مختلف، از قبيل شهرداري، ثبت اسناد و املاک، مالياتي، بيمه، قانون کار، حقوق مدني و کيفري بايد دستاندرکاران امور وقف حداقل آشنايي نسبي داشته باشند. بيترديد در مسائل وقف گاهي به امور پيچيده و مشکلي برخورد ميشود که با آگاهي و تسلط بر موازين و قواعد حاکم بر وقف ميتوان مشکل را گشود، براي روشن شدن بيشتر موضوع مورد بحث، يکي از موقوفات مشهد را شاهد مثال ميآورم. در زماني که طرح تحقيق پيرامون وقفنامهها و موقوفات را در دست اجرا داشتيم، به وقفنامهاي برخورد کردم که شخصي به نام ميرزا اسماعيل شالفروش کرماني، دو باب منزل کوچک و بزرگ واقع در کوچهي مسجد و حمام شاه، جنب مدرسهي علميهي سليمان خان قاجار، که متصل به هم و شبيه به بيروني و اندروني بود و رفت و آمد در آن منازل، از يک در انجام ميشد، درآمد هر يک از آنها را مستقلا بر مصارفي از جمله، درآمد يکي را بر روضهخواني و ديگري را بر تلاوت قرآن مجيد وقف کرده بود و نيز استفاده از طبقهي فوقاني منزل بزرگ را براي سکناي متولي که در قبال حقالتوليهي خود، در آن سکنا گزيند، اختصاص داده بود. در هم آميختگي رقبات و از طرفي تعدد نوع مصرف، انجام امور موقوفه، از قبيل تنظيم بودجهي فردي موقوفه که به جهات عديدهاي داراي اهميت ويژهاي است و شاخص و محور انجام امور موقوفه به شمار ميرود و اجراي نيات واقف را به طور صحيح و دقيق، براي همکاران مشکل و شايد غير ممکن کرده بود و امکان انجام صحيح امور موقوفه، نياز به آموزش متصديان امور، در تمام بخشها، از تعاريف و اصطلاحات وقفي داشت که اين آگاهي در کلاس آموزش کارکنان به همکاران داده شد زيرا يک امر پيچيده، گاهي بر اثر عدم اطلاع کافي، بدون اقدام باقي ميماند و يا چنانچه اقدامي صورت بگيرد، با نيات واقف و موازين شرعي مغايرت دارد. در همين موقوفه، حتي در يک رقبه، وقف انتفاع و وقف منفعت را همراه، مشاهده ميکنيم آن بخش از رقبه را که واقف، مقرر کرده است، به اجاره، داده شود و از محل عوايد حاصله، روضهخواني و تلاوت قرآن انجام شود، وقت منفعت است و اتاقهايي که مقرر کرده، متولي، به جاي دريافت حقالتوليه، در آن سکونت کند، از نوع وقف انتفاع است. از همه مهمتر اينکه وقتي متولي موقوفه، شخص معلوم و محصوري است، پس نسبت به آن بخش که متولي، موقوف عليه است، وقف، خاص محسوب ميشود نه عام. اصولا اين مسأله، موضوع مهمي است که در چنين موردي که متولي در قبال اعمال توليت، به جاي حقالعمل و اجرت خويش که اصطلاحا، حقالتوليه ناميده ميشود، در بخشي از رقبه سکنا نمايد، در شمار موقوف عليهم، قرار ميگيرد يا خير ؟ زيرا قرار گرفتن در هر يک از مصاديق مذکور، چون هر کدام، احکام خاص و ويژهاي دارد و حتي قوانين موضوعه دربارهي موقوفات خاصه و عامه، مختلف است، نحوهي عمل متصديان امور موقوفه نيز بايد با مقررات موضوعهي خودش مطابقت داشته باشد. حال اگر اين رقبات، بر اثر توسعهي حريم حرم مطهر رضوي تخريب شده باشد و بدون توجه به مفاد وقفنامه که سه نوع مصرف براي درآمد آنها، از طرف واقف، تعيين شده است، کارشناس، با نگاه به شکل ظاهري رقبات، که حاکي از يک رقبه ميکند، بدون در نظر گرفتن سهم هر يک، ارزش کلي آن را تعيين نمايد، در زمان تبديل به رقبهي ديگر، تفکيک درآمد و هزينه هر يک از نيات واقف براي متصديان امور موقوفه، با مشکل همراه خواهد شد. به همين دليل به خوبي در خاطر دارم در زمان تشريح جهات مختلف اين موقوفه، در کلاس آموزش کارکنان، لزوم اين دقت را در زمان کارشناسي و قبل از تخريب تأکيد ميکردم. اقدامات عمراني اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسانميراث جاويدان:نظر به اهميت احيا و عمران موقوفات و با توجه به اينکه احياي هر رقبه در حکم ايجاد يک وقف جديد است، دربارهي اقدامات عمراني ادارهي کل اوقاف و امور خيريهي خراسان توضيحات بيشتري بدهيد. مقولهي عمران و آباداني از عوامل بسيار مهم در پيشرفت شؤون اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و در نهايت ارتقاي سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه و بالاترين شاخص پيشرفت همه جانبهي جوامع بشري است که اين امر نيز از طريق بهبود مديريت، حاصل ميشود و تحقق مييابد. در تشريح اقدامات عمراني يادآور ميشوم، قبل از هر چيز بايد توجه داشت که هر موقوفهاي در حکم يک بنگاه و مؤسسهي اقتصادي است و نگاه مديران آن، چه متوليان و چه ديگران، براي ماندگاري اصل آن و امکان استمرار منافع و بهرهوري از رقبات، چه منفعت و انتفاع، در گرو برنامهريزيهاي صحيح اقتصادي است و بايد پيوسته با محور قرار دادن اين ديدگاه، موقوفات را اداره کرد. شايد ضروري باشد توضيح دهم که اين نگرش و اين ديدگاه، بدان معنا نيست که اجارهبها و يا ساير وجوهي که تحت عناوين مختلفي از مستأجرين رقبات وقفي وصول ميشود بايد خيلي بالاتر از حقوق ساير املاک باشد. بلکه وقتي بحث از سياست اقتصادي ميکنيم مفهومي وراي اين جنبه دارد، زيرا توجه به نرخ کالا، تنها يکي از عوامل است و عوامل مهم ديگري در مصالح کوتاه مدت و دراز مدت يک مؤسسه اقتصادي وجود دارد که در مجموع ميتوان به کلاننگري، تعريف کرد که چه بسا بسياري از افراد غير متخصص که به اصطلاح شم اقتصادي ندارند به جهت غير آشکار بودن نتيجه، توان درک و دريافت اين منطق اقتصادي را نداشته باشند. در مجموع بايد ادارهي موقوفات و سياست گذاري کلاننگر آنها از عوامل بازدارنده به دور باشد. مدير موقوفه هر کس که هست بايد در تصميمگيري آزاد باشد، تا بتواند با سرعت راه درست را برگزيند، قدرت تصميمگيري داشته باشد و از جسارت کافي در گام نهادن به راهي که به صلاح موقوفه تشخيص داده است برخوردار باشد. در چنگ قوانين و مقررات دستوپاگير و زمانبر اسير و گرفتار نباشد. به عنوان نمونه عرض ميکنم گاهي مصالح موقوفات ايجاب ميکند که رقبهاي با اجارهي کمتري واگذار شود تا نتيجهي مطلوب در آينده به دست آيد، يا به فرد انتخاب شدهاي واگذار شود که حافظ منافع موقوفه تشخيص داده ميشود و به فوريت هم تصميمگيري شود. چون نسبت به مصالح بعضي از رقبات، زمان و فصل حاکم است، مثلا در اراضي زراعي و باغها، در فصل خاصي و مدت کوتاهي انحصارا ميتوان تصميم گرفت و چنانچه مدير موقوفه، به استقلال و فوريت نتواند در جهت مصالح وقف عمل کند، موقوفه دچار ضرر و زيان خواهد شد. يا به عنوان مثال اگر رقبهاي که ماهيانه استعداد درآمد صدهزار تومان يا بيشتر را دارد و براي به اجاره دادن آن بخواهد تشريفات چندماههاي را طي کند، روشن است که طي اين چند ماه به طور آشکار نسبت به آن مدت که خالي و بدون درآمد مانده، رقم قابل توجهي ضرر کرده است. ضمن اينکه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6046]
صفحات پیشنهادی
سيماي وقف خراسان
سيماي وقف خراسان در گفتگو با عبدالرضا اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان اشاره آقاي اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان ...
سيماي وقف خراسان در گفتگو با عبدالرضا اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان اشاره آقاي اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريهي استان خراسان ...
- فرهنگ وقف نيازمند توسعه است
راسخون : مدير كل صدا و سيماي خراسان رضوي گفت: وقف يك فرهنگ جوششي است كه در بين مردم ولايت مدار ايران جلوه هاي ويژه اي پيدا كرده و اين فرهنگ نياز به توسعه دارد.
راسخون : مدير كل صدا و سيماي خراسان رضوي گفت: وقف يك فرهنگ جوششي است كه در بين مردم ولايت مدار ايران جلوه هاي ويژه اي پيدا كرده و اين فرهنگ نياز به توسعه دارد.
کتابهای وقف
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... پژوهش • کتابخانه هاي وقفي خراسان • سيماي وقف خراسان • نگاهي به وقف هاي اولادي ...
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... پژوهش • کتابخانه هاي وقفي خراسان • سيماي وقف خراسان • نگاهي به وقف هاي اولادي ...
فعالیت های آتی شورای هيئات مذهبي خراسان رضوي اعلام گردید
سيماي وقف خراسان از جمله دو قرآن در سالهاي 361 و 393 وقف آستان قدس رضوي شده، که اکنون باقي است. ... سطح استان خراسان بويژه در شهر مشهد، توسط خيران احداث گرديده ...
سيماي وقف خراسان از جمله دو قرآن در سالهاي 361 و 393 وقف آستان قدس رضوي شده، که اکنون باقي است. ... سطح استان خراسان بويژه در شهر مشهد، توسط خيران احداث گرديده ...
63 طرح مختلف عمراني در نهبندان خراسان جنوبي به بهره برداري ...
سيماي وقف خراسان - اضافه به علاقمنديها در باب تاريخچهي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمدهي ما ... تشکيل شده است، که در اجراي طرح اصلاح ...
سيماي وقف خراسان - اضافه به علاقمنديها در باب تاريخچهي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمدهي ما ... تشکيل شده است، که در اجراي طرح اصلاح ...
سنت حسنه وقف بايد در جامعه استمرار يابد
سيماي وقف خراسان در باب تاريخچهي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمدهي ما نشان ..... و در دورهي اسلامي هم، يکي از سنتهاي حسنهي جامعه اسلامي ...
سيماي وقف خراسان در باب تاريخچهي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمدهي ما نشان ..... و در دورهي اسلامي هم، يکي از سنتهاي حسنهي جامعه اسلامي ...
تحولات تاريخي و کارآمدي وقف در ايران
مثلاً فقط در استان خراسان تا سال 1370، 19853 موقوفه ثبت و هشتادهزار رقبة وقفي شناسايي شدهاست .(سيماي وقف در خراسان، ص27). در همة استانها وضع به همين منوال بود ...
مثلاً فقط در استان خراسان تا سال 1370، 19853 موقوفه ثبت و هشتادهزار رقبة وقفي شناسايي شدهاست .(سيماي وقف در خراسان، ص27). در همة استانها وضع به همين منوال بود ...
ماندگاري ارزشهاي ديني در گرو پشتيباني از وقف است
سيماي وقف خراسان عشق و علاقه و انگيزهي شخصي ايشان به امر پژوهش در زمينهي وقف موجب شده است تا ... و با تأسيس اولين موزهي وقف و تشکيل شوراي علمي وقف آثار ...
سيماي وقف خراسان عشق و علاقه و انگيزهي شخصي ايشان به امر پژوهش در زمينهي وقف موجب شده است تا ... و با تأسيس اولين موزهي وقف و تشکيل شوراي علمي وقف آثار ...
طرح مسكن مهر در خراسان جنوبي از پيشرفت خوبي برخوردار است
سيماي وقف خراسان اين مدرسه به علت فرسوده شدن بنا، همراه با طرح توسعهي حريم حرم رضوي تخريب شد و ... از جمله، نقش مهر (سجع) او است که در وقفنامهي وي منقوش است ...
سيماي وقف خراسان اين مدرسه به علت فرسوده شدن بنا، همراه با طرح توسعهي حريم حرم رضوي تخريب شد و ... از جمله، نقش مهر (سجع) او است که در وقفنامهي وي منقوش است ...
شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي خراسان جنوبي از حضور مردم ...
سيماي وقف خراسان به عنوان مثال در بعضي از شهرهاي جنوب خراسان که مردم با کمبود آب روبهرو بودهاند ... شهر زيارتي ايران کردند و با تبليغات و توصيههاي رسمي و ...
سيماي وقف خراسان به عنوان مثال در بعضي از شهرهاي جنوب خراسان که مردم با کمبود آب روبهرو بودهاند ... شهر زيارتي ايران کردند و با تبليغات و توصيههاي رسمي و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها