تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كننده اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845616313




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سيماي وقف خراسان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيماي وقف خراسان
سيماي وقف خراسان در گفتگو با عبدالرضا اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان خراسان اشاره آقاي اميرشيباني مدير کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان خراسان يکي از چهره‏هاي موفق اوقافي است که علاوه بر انجام وظايف مديريتي، ساليان متمادي به امر تحقيق در اسناد و وقف‏نامه‏ها پرداخته است. عشق و علاقه و انگيزه‏ي شخصي ايشان به امر پژوهش در زمينه‏ي وقف موجب شده است تا از هر فرصتي براي مطالعه، تحقيق و کسب اطلاعات ارزشمند درباره‏ي تاريخ وقف و موقوفات استان خراسان استفاده کند و با استفاده از کارشناسان اقدام به بازخواني ده‏ها سند وقفي و فهرست‏نويسي وقف‏نامه‏ها نموده و با تأسيس اولين موزه‏ي وقف و تشکيل شوراي علمي وقف آثار ماندگاري از خود بر جاي نهد. گفتگوي زير بهانه‏اي است تا بخشي از تجربيات ايشان براي علاقه‏مندان بازگو شود. معرفي اجمالي از جايگاه وقف در استان خراسانميراث جاويدان: جناب آقاي اميرشيباني، ضمن سپاس از همکاري در فراهم آوردن مقالات اين شماره‏ي مجله خوب است معرفي اجمالي از جايگاه وقف در استان خراسان را از زبان شما بشنويم. بسم الله الرحمن الرحيم با تشکر از مسؤولان محترم فصل‏نامه‏ي وزين ميراث جاويدان که صفحات ارزشمند اين شماره را به استان خراسان اختصاص داده‏اند و سپاسگزاري از دانشمندان و نويسندگان مقالات، ابتدا به معرفي مختصر خراسان مي‏پردازم. خراسان، همان ولايت مشهور «پرتوه» يا «پرثوه‏ي» قديمي، يعني سرزمين قوم پارت است، قومي که از بدو ورود آريايي‏ها به فلات ايران، ساکن اين خطه شده و حدود 450 سال هم تحت عنوان سلسله‏ي اشکاني بر ايران حکومت کردند. پس از برافتادن اشکانيان، ساسانيان اين خطه را «خراسان» يعني ولايت شرقي ايران زمين خواندند،چنان که گفته شده است «خراسان آن بود کز وي خور آسد». خراسان کنوني با حدود هفت ميليون جمعيت و بالغ بر سيصد هزار کيلومتر مربع وسعت (حدود يک پنجم وسعت همه‏ي ايران) وسيع‏ترين استان کشور است. وجود مضجع شريف حضرت ثامن الائمه در مرکز خراسان، با حدود دوازده ميليون مسافر و زائر در سال، آن را به يکي از کلان‏شهرهاي مذهبي جهان و پرفروغ‏ترين کانون وقف ايران تبديل کرده است. در باب تاريخچه‏ي وقف در خراسان، بايد عرض کنم تحقيقات مستند به دست آمده‏ي ما نشان مي‏دهد که قديمترين موقوفه که داراي وقف‏نامه است متعلق به اوايل قرن نهم هجري، يعني وقف‏نامه‏ي بانو گوهرشاد با تاريخ 829 قمري است. اما منابع معتبري خبر از وقف در قرون چهارم و پنجم در اين استان داده‏اند. از جمله دو قرآن در سال‏هاي 361 و 393 وقف آستان قدس رضوي شده، که اکنون باقي است. به نوشته‏ي ابوالفضل بيهقي «سوري بن معتز» که در زمان سلطان مسعود غزنوي عميد خراسان بوده (421 تا 432 ه ق) مشهد حضرت رضا (ع) را آباد و ديهي فاخر بر آن وقف کرده است ؛ نيز يکي ديگر از دولت مردان غزنوي، به نام «بوالحسن عراقي» که در سال 429 هجري درگذشته، در مشهد کاروان‏سرايي ساخته و کاريز خشک شده‏ي شهر را مجددا روان کرده، پس از آن هم ديهي سبک خراج بر اين دو وقف کرده است». از تاريخ سيستان هم که بخش اوليه‏ي آن همزمان با تاريخ بيهقي در نيمه‏ي اول سده‏ي پنجم و بخش دوم آن در سده‏ي هفتم تحرير شده، چنين بر مي‏آيد که در سيستان آن زمان براي رفع نيازمندي‏هاي ايتام و اشخاص بي‏سرپرست وجوهي منظور مي‏شده تا مثلا دارالشفا بسازند. بنابراين عدم وجود وقف‏نامه، در اين استان پرحادثه، يا ولايات همجوار آن، دليل عدم وجود موقوفه، در سنوات قبل از قرن نهم نيست. اخيرا وقف‏نامه‏اي در اداره‏ي اوقاف و امور خيريه‏ي نيشابور به دست آمده است که تاريخ آن 777 ه ق است. طبق آماري که به دست آورده‏ايم به جز موقوفات قابل توجه آستان قدس رضوي، حدود 19853 موقوفه در خراسان هست که شامل حدود هشتادهزار رقبه است. البته اين ارقام کاملا دقيق نيست و تحقيقات و تأملات آينده، رقم‏هاي دقيق‏تري را به دست خواهد داد. از سال 1370 که تحقيقات وسيعي را در اين باب شروع کرده‏ايم متوجه شده‏ايم خيلي از پرونده‏هاي موقوفات تکراري است، يا برعکس براي چندين موقوفه يک پرونده تشکيل شده است، که در اجراي طرح اصلاح بايگاني اين اشتباهات تصحيح مي‏شود. اگر به وقف معاطاتي (که در مباحث فقهي و حقوقي جايگاه مشخص و مسلمي دارد) تکيه و استناد کنيم، هر عمل ماندگار عام‏المنفعه‏اي را مي‏توانيم از مقوله‏ي وقف بدانيم. پس همه‏ي رقباتي که به صورت معاطات وقف شده و عقد وقف درباره‏ي آنها اجرا نشده است يا وقف‏نامه ندارند، موقوفه به شمار مي‏آيند. از جمله، مساجد زيادي که در سطح استان خراسان بويژه در شهر مشهد، توسط خيران احداث گرديده ولي وقف‏نامه، براي آنها تنظيم نشده است، به عنوان وقف معاطاتي بايد در شمار رقبات وقفي قرار بگيرند. در حالي که همکاران ما تا کنون اين گونه رقبات را در شمار آمار موقوفات منظور نمي‏کردند. نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفه‏ي رسمي خراسان شامل چه موارد مهمي است و تنوع آن چگونه است؟ميراث جاويدان: بفرماييد همان نوزده هزار و هشتصد و پنجاه و سه موقوفه‏ي رسمي خراسان شامل چه موارد مهمي است و تنوع آن چگونه است؟ گستره‏ي جغرافيايي خراسان و تنوع شرايط اقليمي شهرها و نواحي آن، تنوع موقوفات را هم به دنبال دارد ؛ چه از نظر تنوع نوع رقبات و چه گوناگوني موارد مصرف آنها. در بعضي ولايات و قسمت‏هاي خراسان نحوه‏ي مالکيت واقفين، نوع رقبات وقف را رقم زده و نوع نيازمندي‏هاي عمومي آن مناطق نيز در نوع مصرف موقوفات تأثير کرده است. به عنوان مثال در بعضي از شهرهاي جنوب خراسان که مردم با کمبود آب روبه‏رو بوده‏اند (مثل بيرجند، فردوس، طبس، گناباد...) آب‏هاي وقفي زيادي داريم که عموما بر حوض‏ها، آب‏انبارها و يخدان‏هاي شهر وقف شده‏اند. ساخت اين گونه اماکن و وقف نمودن آنها يا از طريق اجراي صيغه‏ي وقف و يا به گونه‏ي معاطاتي که بدان اشاره شد، بوده است. چون نوع مالکيت اصلي را در اين شهرهاي گرمسيري، آب تشکيل مي‏داده و ضروري‏ترين و عمومي‏ترين نياز مردم هم، آب بوده است، اين مايه‏ي حيات، اصلي‏ترين تبلور فکري واقفان را براي رفع نيازمندي‏هاي عمومي تشکيل داده است. در نقاط ديگر خراسان هم به همين نحو، بسته به نوع مالکيت و نيازهاي عمومي، وقف متنوع بوده است. چند مورد از موقوفات مهم خراسان همراه با ذکر دوره تاريخي آنها به همراه معرفي مختصر واقفانميراث جاويدان: اگر ممکن است چند مورد از موقوفات مهم خراسان را با ذکر دوره‏ي تاريخي آنها به همراه معرفي مختصر واقفان بيان فرماييد. قديمترين موقوفه‏ي شناخته شده‏ي خراسان، که در زمره‏ي مهمترين و بزرگ‏ترين موقوفات اين ديار هم هست، متعلق به گوهرشادآغا همسر شاهرخ تيموري است. اين بانوي نيکوکار، باني و مشوق کارهاي خير بسياري در خراسان بوده و مورخان عهد تيموري وي را به فضائل و کمالات ستوده‏اند. او و همسرش شاهرخ و نيز فرزند هنرمندشان بايسنقرميرزا، خدمات شايان توجهي به عمارت شهر مقدس مشهد کرده‏اند. قديمترين آثار تاريخي شهر مشهد متعلق به دوره‏ي تيموري است. در رأس همه‏ي آن ابنيه، مسجد باشکوه گوهرشاد است. بنابر منابع معتبر تاريخي و هم کتيبه‏ي نفيس ايوان مقصوره‏ي مسجد گوهرشاد که به خط ممتاز بايسنقر برجاست، بناي مسجد گوهرشاد در سال 821 ه ق به اتمام رسيده است. بنابر وقف‏نامه‏ي گوهرشاد، که سوادي از آن در اواخر قرن يازدهم ه ق نوشته شده و موجود است، در سال 829 ه ق بانو گوهرشاد، موقوفات کرامندي را وقف مسجد کرده است. خوشبختانه موقوفه‏ي گوهرشاد از موقوفات فعال خراسان است و از رقبات مهم آن، دو مزرعه‏ي سرده و سعدآباد مي‏باشد که اکنون داخل شهر مشهد قرار گرفته و حدود سيصد هکتار وسعت آن دو است. بايد اظهار تأسف کنم از اينکه در همه‏ي شهر مشهد مقدس تنها يک خيابان در دل موقوفات اين بانوي نيکوسير به نام «گوهرشاد» وجود داشت که آن هم در نام‏گذاري‏هاي جديد تبديل به نام ديگري شد. ولي مردم محلي هم‏چنان آن را با نام سابق مي‏شناسند. به مناسبت شش‏صدمين سال احداث مسجد گوهرشاد و تحرير وقف‏نامه‏ي آن قرار است کتابي در شرح حال و خدمات گوهرشاد و موقوفاتش براي تجليل از اين بانو منتشر شود. لازم به ذکر است که گوهرشاد در سال 861 به دست ابوسعيد تيموري، حاکم سمرقند، کشته شد. قديمترين مدرسه‏ي موجود شهر مشهد را هم، بانوي ديگري از همعصران و منسوبان و معاشران گوهرشاد به نام «پري‏زاد خانم» همزمان با احداث مسجد گوهرشاد در جوار آن ساخته، که اکنون عملا جزئي از مجموعه بيوتات حرم مطهر حضرت رضا (ع) شده است و از آن به عنوان مدرسه استفاده نمي‏شود. اين بانو نيز در سال 823 قمري موقوفات کرامندي را به مدرسه اختصاص داده، که اگر از پاره‏اي اختلاف نظرها درباره‏ي صحت و سقم وقف‏نامه‏ي پري‏زاد صرف نظر شود مي‏توان موقوفه‏ي او را قديمترين موقوفه‏ي داراي وقف‏نامه‏ي خراسان ناميد. بنابر متن سواد وقف‏نامه‏ي پري‏زاد، او از اعقاب ربيع بن خثيم (مشهور به خواجه ربيع، درگذشته به سال 61 يا 63 ه ق در شمال مشهد در روستاي حسين‏آباد که در وقف‏نامه‏ي پري‏زاد جزء رقبات موقوفه به همين نام آمده است مدفون است. اکنون نام اين روستا در اذهان مردم، از ياد رفته است و آن منطقه به نام «خواجه ربيع» موسوم شده است. برخي از مورخان پري‏زاد را از کنيزان گوهرشاد دانسته‏اند، ولي در وقف‏نامه، از او به عنوان منسوبه‏ي گوهرشاد بيگم نام برده مي‏شود و دلالت بر خويشاوندي اين دو بانو دارد. ظهور صفويه و رسميت يافتن تشيع در ايران، طي سده‏هاي دهم تا دوازدهم، به وقف خراسان نيز جلوه و جلاي بيشتر و رنگ شيعه‏گرايانه داد. صفويه مشهد را تبديل به بزرگترين شهر زيارتي ايران کردند و با تبليغات و توصيه‏هاي رسمي و شرعي، عامه‏ي مردم ايران را تشويق به سفر مشهد و زيارت حرم حضرت ثامن الحجج کردند. (سفر پياده‏ي شاه عباس اول در سال 1010 هجري قمري از اصفهان به مشهد از همان زمره بود). در پي اين تدابير، رفع نيازمندي‏هاي عمومي زائران مشهد از اهم تلاش‏هاي شاهان صفوي و دولت مردان ايشان بود که در قالب وقف، تحقق يافت. بدين سبب است که مي‏بينيم اولين متولي رسمي آستان قدس، به نام خواجه عتيق منشي، نخستين واقف اين آستان مقدس هم هست که وقف‏نامه‏اش (مورخ 931 هجري قمري) تاکنون باقي مانده است. الله‏وردي‏خان که از چهره‏هاي سياسي دوره‏ي صفوي است، در سال 996 ه ق، موقوفه‏ي مهمي را براي رفع نيازهاي زائران مشهد و مستحقان اين شهر اختصاص داد که داراي متولي است و زير نظر اداره‏ي اوقاف خراسان، هم چنان فعال و داير است. و نيز بايد از گنبد باشکوه معروف به گنبد الله‏وردي‏خان که از ساخته‏ها و آرامگاه او است و داخل روضه‏ي منوره‏ي رضوي است نام برد. اقدام بسيار مهم شاه عباس در احداث «خيابان» مشهد و جاري ساختن آب «چشمه گلسب» در آن (مشهور به آب خيابان) و اختصاص موقوفاتي کرامند به آن در سال 1023 هجري قمري، از مهم‏ترين موقوفات صفويه براي رفع نيازهاي عامه‏ي زائران حرم حضرت رضا (ع) و مردم مشهد بوده است. اصل فرماني را به تاريخ 1019 قمري در ميان اسناد و مدارک موقوفات به دست آورده‏ايم که مبني بر خريد سه ملک توسط شاه عباس اول و وقف آن بر مزار خواجه ربيع است و از اينکه اين سه ملک، در وقف‏نامه‏ي پري‏زاد خانم آمده و مصارفي نيز بر مزار خواجه ربيع قرار داده شده است، جاي تأمل است و نياز به تحقيق و بررسي دارد. پروفسور دکتر هريبرت بوسه در کتاب پژوهشي در تشکيلات ديوان اسلامي، دو فرمان را از شاه عباس اول به تاريخ 1017 و 1023 قمري معرفي کرده است که يکي در موزه‏ي بريتانيا و ديگري در کتابخانه‏ي آستان قدس رضوي نگهداري مي‏شود. ابعاد و ساير مشخصات فيزيکي آنها مشابه مدرکي است که در اختيار ماست، ولي نام‏برده از وجود اين مدرک به علت عدم دسترسي به آن بي‏خبر مانده است. از پديده‏هاي مهم وقف خراسان، در عصر صفويه، موقوفات اولادي و وقف بر سادات مشهد است. يکي از اين موقوفات به سادات رضوي تعلق دارد که از قرن دهم هجري تاکنون فعالانه در مشهد داير است و اکنون حدود ده هزار نفر از اولاد واقفين آن (ميرزا ابوطالب و نوه‏اش ميرزا ابراهيم رضوي) و عامه‏ي سادات رضوي ساکن شهر مشهد (يا ارض اقدس) سهم مي‏برند. در نيمه‏ي دوم سده‏ي يازدهم قمري احداث مدارس علميه و اختصاص موقوفات کرامند به آنها توسط دولت مردان و ديگر خيران عصر صفوي، مشهد را تبديل به يکي از فرهنگي‏ترين شهرهاي ايران و حتي جهان آن روز کرد. حدود ده مدرسه‏ي مهم (چون مدارس خيرات خان، ميرزا جعفر، فاضل خان، عباسقلي خان، نواب، سميعيه (ملا محمد باقر) پايين پا (سعديه)، ابدال خان، بهزاديه، و رضوان... طي سال‏هاي 1057 تا 1100 هجري قمري در شهر مشهد احداث گرديده، که از آن ميان، فعلا مدرسه‏ي عباسقلي خان در همان بناي پيشين و نواب، در ساختماني تجديد بنا شده دايرند و با مديريت علمي حوزه‏ي علميه‏ي خراسان و پشتيباني مالي اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان خراسان از طريق موقوفات مربوطه اداره مي‏شوند. مدرسه‏ي عباسقلي‏خان (که در ابتداي پايين خيابان واقع است) توسط عباسقلي خان شاملو، بيگلربگ خراسان، در سال 1077 هجري قمري احداث شده و بالغ بر هفتاد رقبه‏ي مهم موقوفه داشته که اکثر آن رقبات، در افغانستان واقع شده است. اما مدرسه‏ي نواب که به اهتمام يکي از نقباي سادات شهر مشهد به نام ميرزا ابوصالح رضوي مشهور به نواب در ابتداي بالا خيابان در سال 1086 هجري قمري ساخته شده و در سال 1090 موقوفاتي به آن اختصاص داده شده است، طي سيصد سال گذشته، نقش يکي از دانشگاه‏هاي مهم کشور را در خراسان و شهر مشهد ايفا کرده است. معرفي باني و واقف مدرسه نوابميراث جاويدان: چون بسياري از بزرگان علم و ادب خراسان در سده‏ي حاضر از تحصيل کردگان مدرسه‏ي نواب بوده‏اند، لطفا کمي بيشتر درباره‏ي اين مدرسه و باني و واقف آن توضيح دهيد. درباره‏ي باني مدرسه و واقف موقوفات آن بايد عرض کنم که پدر ميرزا ابوصالح، ميرزا محسن بن ميرزا الغ و مادرش دختر شاه عباس اول بوده است. جدش (ميرزا الغ) در زمان شاه عباس اول از احترام بسياري نزد شاه برخوردار بوده، به گونه‏اي که بازسازي مقبره‏ي خواجه ربيع با سرپرستي وي صورت گرفته است و توليت موقوفات آب خيابان را هم شاه عباس به وي و اعقاب ذکورش سپرده است. فرزندش ميرزا محسن هم اولين فرد از سادات رضوي خراسان بوده که به امر شاه عباس اول در سال‏هاي 1026 تا 1031 ه ق متولي آستان قدس رضوي شده است. چون ميرزا محسن، داماد شاه عباس بوده، شاه صفي (1028 تا 1053 ه ق) به منظور جلوگيري از دعوي سلطنت فرزندان وي بعضي را کشته، در نتيجه ميرزا ابوصالح به هندوستان رفته و ملقب به «هندي خان» شده است. اما پس از شاه صفي به خراسان بازگشته و در زمان شاه سليمان صفوي (1075 تا 1105 ه ق) هم مدرسه‏ي نواب را ساخته و هم مصلاي شهر مشهد را (که مصلاي آن در سال 1086 احداث شده و تنها مصلاي باقي مانده در شهر مشهد واقع در پايين خيابان است). ميزرا ابوصالح موقوفاتي را هم به مدرسه اختصاص داده، که هر چند اصل يا سواد وقف‏نامه‏اش در دست نيست اما نام رقبات آن بر لوحه‏اي سنگي به تاريخ 1090 هجري قمري حک و بر ديوار مدرسه نصب شده است. خوشبختانه اکثر املاک مزبور باقي است و اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان خراسان در پي استيفاي منافع آنها و اجراي نظر واقف به طور جدي است. اين مدرسه به علت فرسوده شدن بنا، همراه با طرح توسعه‏ي حريم حرم رضوي تخريب شد و با همکاري صميمانه‏ي آستان قدس رضوي و علاقه‏مندي مقام معظم رهبري و توليت محترم آستان قدس رضوي (که هر دو بزرگوار از تحصيل کردگان و مدرسان اين مدرسه بوده‏اند) بازسازي گرديد و اکنون از فعال‏ترين مدارس قديمه‏ي شهر مشهد است. مدرسه‏ي نواب، حدود صد طلبه و کتابخانه‏اي معظم دارد که اغلب کتب آن از موقوفات خود ميرزا ابوصالح و خطي است ؛ از جمله، قرآن نفيسي در ميان آنهاست که به لحاظ ويژگي‏هايش، در نوع خود کم‏نظير است. مدرسه‏ي نواب که تبديل به مرکز «عالي علميه» شده مدرسين دانشمندي دارد و در ابتداي بالا خيابان مشهد واقع است. اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي استان خراسان در جهت رونق و غناي هر چه بيشتر اين مدرسه، در صدد بالا بردن درآمد موقوفات و استيفاي منافع و احيا و عمران رقبات آن است. اين مدرسه به لحاظ نام باني آن، ابوصالح، به مدرسه‏ي صالحيه نيز موسوم بوده است. در مورد نواب ميرزا ابوصالح رضوي کتب تاريخي، مطالبي نوشته‏اند اما مرحوم مدرس رضوي در کتاب شجره‏ي طيبه با دقت بيشتري به شرح حال ايشان پرداخته است. موقوفات خراسان در دوره‏هاي بعدي (نادري و قاجاريه و...) چه روندي داشته است؟ ميراث جاويدان: موقوفات خراسان در دوره‏هاي بعدي (نادري و قاجاريه و...) چه روندي داشته است؟ اگر چه در نيمه‏ي اول سده‏ي دوازدهم هجري، که عمده‏ي سنوات آن مصادف با سلطنت شاه سلطان حسين صفوي بوده (1105 تا 1135) اقدامات عمراني مهم در خراسان و مشهد فروکش کرد و اختصاص موقوفات، بر اين گونه ابنيه تخفيف يافت ليکن ماهيت وقف، از رونق نيفتاد. نادرشاه افشار هم که در اوج قدرت خويش، استقلال موقوفات آستان قدس و ديگر موقوفات کشور را مخدوش ساخت، در زمان حکمراني خراسان، خود از جمله‏ي بزرگترين واقفان و عمران‏گران خراسان بود. وي در آغاز کار (سال 1143 هجري قمري) که هرات را متصرف شد سنگابي نفيس را از ارگ آن شهر به مشهد منتقل کرد و سقاخانه‏ي معروف به اسماعيل طلايي را در ميان صحن عتيق (انقلاب کنوني) بنا کرد. در سال 1145 هم موقوفات کرامندي را براي تأمين آب شرب گوارا جهت سقاخانه‏ي مزبور و مصارف خير بر سر مقبره‏ي نو ساخته‏ي خويش در شهر مشهد، اختصاص داد. نادرشاه که دومين گلدسته‏ي حرم رضوي (مجاور ايوان عباسي) را ساخت و آن را طلاکاري کرد، گلدسته‏ي قبلي (مجاور گنبد طلا) و ايوان اصلي حرم را هم مطلا کرد، که بدان سبب ايوان مزبور به ايوان طلاي نادري شهرت يافته است. وي با هزينه‏ي زيادي آب بند گلستان را نيز جهت رفع کمبود آب زائرين حرم حضرت رضا (ع) و اهالي مشهد به اين شهر منتقل کرده است.در وقف‏نامه‏ي متنوع‏المصرف وي شرط شده است که هر شب جمعه، پنجاه من نان، در محل مقبره‏اش ميان فقراي شهر توزيع شود ؛ همچنين در هر نوروز اثاثيه‏ي گرانقدر مقبره را، اعم از فرش، پرده و... فروخته و وجه آن ميان نيازمندان توزيع گردد. متأسفانه اغلب رقبات موقوفه‏ي نادري در اواخر سده‏ي دوازدهم و در زمان قاجار، که با نادرشاه خصومت شديد داشته‏اند، از تصرف وقف خارج شده و يا از بين رفته است. اما بخشي از آن، از جمله، مزرعه‏ي دهشک نادري، در مجاورت شهر توس، اکنون به وقفيت باقي است و از آن استيفاي منافع مي‏شود. اميدواريم در آينده‏ي نزديک با تحقيق و تفحص، بقيه‏ي موقوفات نادري را هم شناسايي و احيا کنيم. نکات بسيار جالب توجهي در وقف‏نامه‏ي نادر به چشم مي‏خورد، که برخي از آنها نمايانگر جنبه‏هاي مختلف شخصيتي اوست. از جمله، نقش مهر (سجع) او است که در وقف‏نامه‏ي وي منقوش است با عبارت: «لا فتي الا علي، لا سيف الا ذوالفقار - نادر عصرم ز لطف حق، غلام هشت و چار». در همين جا بايد عرض کنم به جز روان شاد قدوسي، مؤلف کتاب نادرنامه، از همکاران اداره‏ي اوقاف خراسان، که در حدود سال 1340 خورشيدي در کتاب خويش از وقف‏نامه‏ي نادرشاه ياد کرده، ديگران اين جنبه از شخصيت وي را به فراموشي سپرده‏اند. برادرزاده و جانشين نادرشاه، يعني علي‏قلي خان هم که پس از قتل نادر با نام عادل‏شاه يا علي‏شاه افشار حدود يک سال و نيم سلطنت کرد، قديمترين و جامع‏ترين فهرست از موقوفات آستان قدس را مشهور به طومار علي‏شاهي در سال 1160 تهيه و يا تصويب کرده است. او مقبره‏اي در مجاورت قبرستان قتلگاه مشهد (باغ رضوان) براي خويش ساخته بود و در سال 1161 موقوفات بسيار مهمي را براي نگهداري آن و انفاق و فعاليت مذهبي در محل مقبره‏اش اختصاص داده، که خوشبختانه به اهتمام متولي موقوفه و هدايت و حمايت قانوني اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي خراسان بخشي از آن احيا شده و آينده‏ي درخشاني براي اين موقوفه پيش‏بيني مي‏شود. گرچه سلاطين قاجار مانند پادشاهان صفوي و نادرشاه موقوفات عام‏المنفعه‏ي مهمي نداشتند اما بعضي از حکمرانان شهرها و ولايات خراسان در آن عصر موقوفات مهمي در قلمرو حکومتي خويش داشته‏اند که بسيار جالب توجه است ؛ از آن جمله امير حسن خان طبسي (باني و واقف باغ گلشن طبس و املاک بي‏شمار ديگر) در سال 1234، و حاج محمدباقر خان ملقب به عمادالملک از اعقاب او در سال 1300 هجري قمري، دو موقوفه‏ي مهم دارند که وقف‏نامه‏ي عمادالملکي با چهار متر طول، ده‏ها رقبه، و بالغ بر هفتاد مورد مصرف قابل توجه است. ساير مردم عهد قاجاري نيز موقوفات فراواني را وقف روضه‏خواني ماه‏هاي محرم و صفر، درمانگاه‏ها و دارالشفاها، اطعام و ساير جهات عمومي کرده‏اند، که اغلب بر جا و فعال هستند. اشاره‏اي به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان ميراث جاويدان: اشاره‏اي هم به انواع و تعدد مصارف موقوفات خراسان داشته باشيد. ترديدي نيست که وقف در ايران باستان رواج داشته، و در دوره‏ي اسلامي هم، يکي از سنت‏هاي حسنه‏ي جامعه اسلامي بوده است. در ايران و خراسان نيز از همان سده‏هاي اوليه‏ي اسلامي، وقف املاک و اموال با تبديل به ماهيت اسلامي، امري جاري و متداول بوده، گر چه حوادث دهشتناک تاريخي که بر همه‏ي جنبه‏هاي زندگي مردم اثر نامطلوب مي‏گذاشته است، وقف‏نامه‏هاي مربوط به سده‏هاي اوليه تا قرن نهم هجري خراسان را به باد تطاول داده است. اما با اين حال اغلب رقبات وقفي مربوط به آن قرون در تصرف وقف باقي مانده است. اين موقوفات که عموما به حرم حضرت رضا (ع) و رفاه زائران آن و مستمندان شهر مشهد، تعلق داشته، بايد از همان زمان شهادت حضرت رضا (ع) و دفن ايشان در قريه‏ي سناباد نوغان توس جاري شده باشد. کما اينکه مورخان گفته‏اند خود حضرت (ع) با وجهي که از محل کتابت قرآن کريم تحصيل کرده بود زميني را در اراضي سناباد خريداري و وقف بر مقابر مؤمنين و مؤمنات فرمود (به روايت خلاصة التواريخ مير منشي قمي). قنات سناباد هم که بنابر شهرت، جسد مبارک حضرت رضا (ع) را با آب آن غسل داده‏اند، از قديمترين موقوفات اين آستان مقدس تلقي مي‏شود. احتمال مي‏رود کاريزي که گفته شده در اوايل سده‏ي پنجم خشک شده و توسط ابوالحسن عراقي دبير، مجددا روان گرديده و ديهي بر آن وقف شده، همان قنات سناباد بوده باشد. پس از آن هم وقف بر آستان قدس رضوي ادامه داشته، به گونه‏اي که شاه تهماسب صفوي ابتدا دو متولي براي آستان قدس رضوي منصوب کرد، يکي با نام متولي سنتي براي موقوفات ويژه‏ي شاهان صفوي و ديگري با عنوان متولي واجبي براي نظارت بر موقوفات پيشين که متوليان منصوص خاص خود را داشته‏اند. اما به هر روي به سبب از ميان رفتن وقف‏نامه‏هاي پيش از عهد تيموي، از موارد مصرف دقيق آنها اطلاعي در دست نيست. در آستان قدس رضوي اين گونه موقوفات موقوفات مطلقه ناميده مي‏شود. ما هم از جزئيات موقوفات خراسان تا قبل از وقف‏نامه‏ي گوهرشاد بيگم و پري‏زاد خانم بي‏خبريم. از آن پس، در دوره‏ي تيموري عموم وقف‏نامه‏هاي باقي مانده حکايت از اين دارد که مصارف آنها ويژه‏ي زيارتگاه‏ها و مقابر امام‏زادگان (مثل موقوفه‏ي مظفرالسلطان بن علي کاسفي، مورخ 937 ه ق، که به مصارف بقعه‏ي شريفه‏ي حضرت سيد حمزه (ع) در کاشمر اختصاص دارد) و يا بر مساجد و مدارس آن عهد است (مانند مسجد گوهرشاد و مدرسه‏هاي پري‏زاد و دو در). با روي کار آمدن صفويه، بجز آنچه پيش از اين بيان شد، به سبب علاقه‏ي شاهان صفوي و مردم ايران به خاندان عصمت و طهارت، بويژه حضرت سيدالشهدا (ع)، تحول فکري - فرهنگي ويژه‏اي در عرصه‏ي وقف ايجاد شد و موقوفات مهمي به مصارف تعزيه‏داري حضرت اباعبدالله الحسين (ع) در ايام محرم و صفر، خصوصا روزهاي تاسوعا و عاشورا و اربعين و اواخر ماه صفر اختصاص يافت. ساختن تکايا و حسينيه‏ها و وقف بر آنها نيز در بين مردم رايج گشت. در مجموع، اين گونه موقوفات بخش عمده‏اي از وقف‏هاي دوره صفوي را در برگرفت که خراسان هم از اين امر جدا نبود. ديگر مصارف عمده‏ي موقوفات عصر صفوي، برگزاري آبرومندانه و باشکوه اعياد غدير، قربان، سوم و نيمه‏ي ماه شعبان، روز ولادت حضرت ختمي‏مرتبت، اطعام و افطاري در ماه مبارک رمضان مي‏باشد. تهيه دارو براي مستمندان و کمک به درمان ايشان، کمک به فقراي خراسان و مشهد و زوار محتاج حرم حضرت رضا (ع) و ابناءالسبيل، هزينه نگهداري کودکان بي‏سرپرست در دارالايتام‏ها، تلاوت قرآن کريم، خريد کتاب، خصوصا کتب احاديث اهل بيت، نشر معارف اسلامي، کمک به بيمارستان‏ها و درمانگاه‏ها نيز عمده مصارف موقوفات خراسان عصر صفوي و بعد از آن را تشکيل مي‏دهد. در بيرجند موقوفه‏اي است که يکي از مصارف آن دفاع از حدود و ثغور کشور ايران در زمان حمله‏ي دشمنان اسلام است و ما از محل درآمد همين موقوفه کمک‏هايي به دفاع از کشور در جنگ تحميلي عراق عليه ايران کرديم. چنان که پيشتر هم ذکر شد در طبس موقوفه‏اي است که بالغ بر هفتاد مورد مصرف دارد و تقريبا تمام نيازمندي‏هاي جامعه‏ي کوچک محل واقف را در حد توان خود مرتفع مي‏ساخته است. جاي بيان همه‏ي مصارف نيست ولي يکي از مصارف اين موقوفه، براي طلبه‏اي است که علم طب بخواند. در طبس و ديگر شهرهاي گرمسيري جنوب خراسان (فردوس، گناباد، خور، خوسف، بيرجند و..) در مسير تردد زائران حضرت رضا (ع) آب‏انبارهاي موقوفه داريم. همچنين در راه زائراني که از شهرهاي کرمان، يزد، قم، ري و تهران به مشهد مي‏آمده‏اند براي استراحت ايشان کاروان‏سراهايي به همت واقفان ساخته شده که اغلب در جوار آنها آب‏انبارهاي وقفي هم ايجاد شده است. به عنوان نمونه توجه مي‏دهم که در وقف‏نامه‏ي مورخ 1132 که اکنون پيش رو دارم واقفي به نام حاجي عبدالصانع سبزواري، هفت باب رباط در راه خراسان در ريود، سبزوار، نيشابور، قدمگاه، حوض سنگ، لاسجرد و ده نمک که هر يک شامل چند دکان نيز بوده است به جهت استفاده‏ي عابرين و مترددين ساخته و مدار هفده شبانه‏روز مزرعه‏ي دستجرد از توابع نيشابور را براي حق‏الشرب آب‏انبار رباط (حوض سنگ) وقف کرده است. پيش از اين گفته شد که باغ معظم و با شکوه و زيبايي در منطقه‏اي کويري و گرمسير به نام باغ گلشن در طبس براي آسايش مردم محل و مسافران رهگذر وقف شده است که بنا به شرايط جوي و اقليمي منطقه، چنين رقبه‏اي به ابتکار واقف ساخته شده است که خوشبختانه پس از گذشت سال‏ها از احداث آن، هم اکنون از جمله‏ي زيباترين باغ‏هاي ايراني به شمار مي‏رود و همچون نگيني زمردين در دل کوير خودنمايي مي‏کند. شايد تغيير نام طبس، از طبس گيلکي به طبس گلشن از همان زمان بوده باشد. در برخي از موقوفات آستان قدس رضوي علاوه بر اينکه براي زائران حضرت رضا (ع) مصارفي تعيين شده، براي حيوانات همراه کاروانيان نيز، اعم از اسب و استر و الاغ و شتر و حتي سگ‏ها، علوفه و خوراک در نظر گرفته شده است. اين گونه مصارف، نشانه‏ي افتخارآميزي است از فرهنگ و تمدن مردم مسلمان ايران که علاوه بر توجه به همنوعان نيازمند خويش، جانوران را نيز از ديدگاه بلندنظر و والاي خود دور نداشته‏اند. تدابير اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسان براي رفع مشکلاتميراث جاويدان: با اين همه موقوفه و تنوع مصرف آنها در استان پهناور خراسان، اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي خراسان، براي رسيدگي شايسته‏تر به اين همه و رفع مشکلات مربوط به آنها چه تدابير ويژه‏اي انديشيده است. ابتدا بايد عرض کنم که فاصله‏ي غربي‏ترين تا شرقي‏ترين شهرستان خراسان 500 کيلومتر و فاصله‏ي شمالي‏ترين تا جنوبي‏ترين شهرستان آن 917 کيلومتر است. فاصله‏ي شهرستان نهبندان تا مشهد و مرکز استان هم، به عنوان دورترين نقطه، 705 کيلومتر است. در نتيجه لازم است که براي بهبود مديريت و پيشرفت امور مربوط به موقوفات خراسان و ايجاد تسهيلات براي مستأجرين و مراجعين به ادارات اوقاف اين استان تمهيدات علمي و مدبرانه‏اي پي‏ريزي شود. در اکثر شهرستان‏ها، اداره‏ي اوقاف و امور خيريه داير کرده‏ايم. حتي در بعضي از نقاط که به لحاظ محدوديت قوانين و مقررات امور اداري و استخدامي دچار محظور و مشکل بوده‏ايم علي رغم روبه‏رو بودن با مشکلات عديده، به جهت تأثير مثبت در بهبود مديريت، مبادرت به ايجاد دفاتر نمايندگي کرده‏ايم، که تقريبا همانند يک اداره‏ي مستقل به وظايف محوله عمل مي‏نمايند. در حال حاضر در بيست و دو شهرستان، داراي اداره‏ي اوقاف و در ده شهرستان، داراي دفتر نمايندگي هستيم ؛ و با تشکيل اين واحدها و عملکرد خوب آنها، نتايج سودمند چند جانبه‏اي به دست آورده‏ايم. از جمله اداراتي که طي چند سال اخير تأسيس کرده‏ايم اداره‏ي اوقاف و امور خيريه‏ي نهبندان بوده است. نهبندان با بيرجند 203 کيلومتر فاصله دارد، و افراد مرتبط با موقوفات آن شهرستان براي انجام امور خويش، بايد فاصله‏ي مزبور را تا بيرجند طي مي‏کردند و کارکنان اداره‏ي اوقاف بيرجند هم براي رسيدگي به موقوفات و اماکن متبرکه، همان فاصله را تا نهبندان مي‏پيمودند و در نتيجه کار چندان مثبتي نمي‏توانست انجام بگيرد، و مردم در عسر و حرج بودند، اما پس از تأسيس اداره‏ي اوقاف نهبندان اين نقيصه‏ي اداري و خدماتي برطرف شد. همچنين پس از آنکه چناران به صورت شهرستاني مستقل، از مشهد، جدا شد اولين اداره‏ي کلي که مبادرت به تأسيس اداره در نهبندان و دفتر نمايندگي در شهرستان چناران کرد، ما بوديم. اينک مردم شريف چناران کارهاي اداري خود را در همان محل، توسط دفتر نمايندگي چناران انجام مي‏دهند. ما در اين موارد بجز آنکه هدف‏هاي تخصصي و اداري خويش را دنبال مي‏کنيم، به کاستن بار ترافيکي بين شهرها و رفت و آمدهاي بي‏مورد و در جهت ايجاد تسهيلات و رفاه حال مردم، صرفه‏جويي در وقت مردم، سوخت و انرژي، کاستن از آلودگي هواي شهر مشهد و ساير عوامل که همگي در دنياي علمي کنوني، دولت‏ها با دقت بدان مي‏نگرند، توجه داشته‏ايم. گستردگي کمي موقوفات و مسؤوليت اداري اوقاف خراسان نيز کمتر از وسعت اين استان نيست. چنان که پيشتر هم عرض شد تعداد موقوفات خراسان، اعم از آنچه به اصطلاح متصرفي يعني فاقد متولي هستند و ادارات اوقاف به جاي متوليان، سرپرستي آنها را به عهده دارند يا آنچه غيرمتصرفي است و داراي متولي مي‏باشند و ما بر اداره‏ي آنها نظارت و با متوليانشان در اداره‏ي امور موقوفات تشريک مساعي داريم، حدود 19,853 فقره است که به آمار تقريبي، 91,161 رقبه را شامل مي‏شود. در باب تعداد رقبات اشاره مي‏کنم که هر ملک موقوفه اعم از اينکه يک باب دکان باشد يا مزرعه‏اي پانصد هکتاري، يک رقبه محسوب مي‏شود. پس، در برنامه‏ريزي‏هاي اداري و ارزيابي‏هاي لازم به هر دو جنبه‏ي رقبات، يعني کميت و کيفيت آنها بايد توجه شود. تعداد بقاع متبرکه‏ي ما که شامل مرقد مطهر امام‏زادگان و مزارهاي ديگر مي‏شود 280 مورد است. تعداد مدارس علوم ديني که برخي مستقيم و تعدادي به طور جانبي با آنها همکاري مي‏شود 84 مورد، و مساجد مرتبط با اين اداره بيش از 10,062 باب مي‏باشد. گر چه ما در همه‏ي امور اين مساجد دخالت مستقيم نداريم ولي به سبب آنکه هر مسجدي يک رقبه‏ي وقفي محسوب مي‏شود رسيدگي به امور موقوفات و کارهاي عمراني آن از وظايف اداره‏ي اوقاف است، و نيز با همکاري «مرکز رسيدگي به امور مساجد» (که توسط نماينده‏ي محترم ولي فقيه و توليت آستان قدس رضوي در استان خراسان تشکيل شده) با انتخاب و صدور ابلاغ براي اعضاي هيأت امناي همه‏ي مساجد بر شؤون داخلي آنها نيز به طور غيرمستقيم نظارت و با مرکز رسيدگي به امور مساجد همکاري صميمانه و تشريک مساعي داريم و با اين تدبير، خوشبختانه اداره‏ي امور مساجد اين استان دچار بلاتکليفي نشده و در اداره‏ي آنها از نظم و قاعده‏ي قابل انتظاري برخوردار است. بعضي آمار ديگر که ممکن است اعلام آنها مفيد واقع شود به اين شرح است: - مؤسسات خيريه‏ي شهرستان مشهد به تنهايي 83 مورد است، که به هر حال در مواردي ارتباط کاري با ادارات اوقاف و امور خيريه دارند و با پي‏گيري و همت اداره‏ي کل امور اجتماعي استانداري خراسان به جهت رفع نارسايي‏هاي آنها و امکان تقويت و پشتيباني‏هاي معنوي و اداري و حتي مالي از آنها و ايجاد هماهنگي بين همه‏ي مؤسسات و ادارات ذي‏ربط از جمله اداره‏ي اوقاف و امور خيريه، با انتخاب خود آنان، شورايي تحت عنوان، «شوراي هماهنگي تشکل‏هاي غير دولتي» تشکيل گرديد که اميد است در آينده از اين طريق، خدمات شايسته‏ي افراد خير و مؤسسات و تشکل‏هاي خيريه، طي تشکيل جلسات پي‏درپي، با حضور نمايندگان اين مؤسسات و ادارات ذي‏ربط از جمله اداره‏ي اوقاف و امور خيريه، بدون دغدغه و مشکل، با جامعيت و گستردگي بيشتر و بهتري به جامعه‏ي اسلامي ارائه شود. - درآمد ساليانه‏ي موقوفات متصرفي در سال 1379 مبلغ 15,029,650,257 ريال بوده، که نسبت به سال 1378 ميزان 5ر47 درصد اضافه درآمد داشته است. درآمد ساليانه‏ي موقوفات غيرمتصرفي خراسان در سال 1379 بيش از 7,862,951,814 ريال بوده است. لازم به توضيح است که چون نقش ما نسبت به موقوفاتي که داراي متولي است بيشتر جنبه‏ي نظارتي دارد، بي ترديد آمار درآمدها، بيشتر از اين است، گر چه ما نتوانسته‏ايم براي همه‏ي بقاع متبرکه‏ي تحت نظارت خود، بودجه تنظيم نماييم و همين نقيصه، ممکن است در خصوص موقوفات هم وجود داشته باشد بدين معنا که اگر درآمدهاي موقوفات را بر اساس بودجه‏ي فردي تنظيمي محاسبه کنيم که مسلما به عللي، قادر به تنظيم بودجه براي همه‏ي موقوفات نيستيم (چه متصرفي و چه غير متصرفي) و اگر در آمدها را بر اساس آنچه از مستأجرين وصول شده است محاسبه نماييم يعني بر اساس ترازهاي مالي، باز مي‏بينيم که اين ارقام، درآمد واقعي موقوفات نيستند، زيرا مبالغ زيادي به عنوان درآمدهاي وصول نشده که در اصطلاح به آنها «لاوصولي» مي‏گوييم به عللي هنوز در دست مستأجرين باقي مانده است. علي رغم اينکه حوادث غير مترقبه، از جمله، خشک سالي چند ساله‏ي خراسان که مستأجرين رقبات وقفي را در بخش کشاورزي و باغداري دچار عسر و حرج کرده است، و در درآمد ساليانه‏ي موقوفات نيز به طور طبيعي اثر نامطلوب مي‏گذارد، با اين وضع، ميزان رشد درآمد موقوفات، رضايت بخش ارزيابي مي‏شود. گستردگي و تنوع رقبات وقفيميراث جاويدان: با توجه به گستردگي و تنوع رقبات وقفي اين استان اندکي راجع به شيوه‏ي اداره‏ي بهينه‏ي آنها توضيح دهيد. رقبات ما بسيار متنوع است. اين رقبات، به طوري که اشاره شد از لحاظ نوع استفاده، به رقبات وقف انتفاع و رقبات وقف منفعت، تقسيم‏بندي مي‏شوند. تشخيص هر يک از آنها کار آساني نيست، و در برخي موارد نمي‏توان به سادگي تشخيص داد که رقبه‏ي مورد نظر، جزء کداميک از آنهاست، لذا براي تشخيص دقيق و صحيح، لازم است به وقف‏نامه و نظر واقف رجوع شود. در مورد رقبات از نوع وقف منفعت که نظر واقف بر اين بوده است از درآمد حاصله‏ي رقبات، نياتش اجرا شود، وظايف متوليان و امناي موقوفات ايجاب مي‏کند، به هر ترتيبي که صلاح بدانند و يا شرايطي که زمان اقتضا مي‏کند بهره‏برداري بهينه نمايند تا بتوانند درآمد بيشتري به دست آورند و تغيير شکل رقبه هم مانعي ندارد، مثلا تبديل منزلي که مخروبه شده به چندين واحد تجاري که درآمد بسيار زيادتري خواهد داشت، اشکالي ندارد بلکه عين صواب و صلاح است. يا املاک زراعي و کشاورزي که بر اثر گسترش شهرها، به طور طبيعي داخل در شهر شده است و تبديل آن به قطعات مسکوني، تجاري و هر نوع کاربري قانوني که ايجاب نمايد اشکالي نخواهد داشت و در اين مورد نظر فقهاي شيعه، در استفاده‏ي بهينه از رقبه، رعايت قاعده‏ي «انفع به وقف» است. ليکن در رقباتي که از نوع وقف انتفاع است. موضوع قدري حساس‏تر است. بلکه در برخي از آنها موانع قاطع شرعي در تغيير و تبديلش وجود دارد، مثل مساجد که در شرع مقدس اسلام، احکام ويژه‏اي بر آنها مترتب است و در صورت بروز عواملي که ناگزير به تغيير آن شويم بايد راه‏هاي شرعي خاص خودش را طي کنيم. ولي اماکني مانند کاروان‏سراها، آب‏انبارها، برخي از حمام‏هاي عمومي، گورستان‏هاي وقفي متروکه، که در شرايط کنوني از حيز انتفاع خارج شده است براي هر يک، با شناخت دقيق از اينکه از نوع وقف انتفاع بوده است يا منفعت، به آساني مي‏توان به گونه‏اي که به نفع جامعه و موجب احياي رقبه شود، راه حل مناسبي، جستجو کرد. در اين باب بايد به اصطلاح فقهي «اقرب به غرض واقف» که فقها، براي گشودن مشکل، پيش‏بيني کرده‏اند، آشنايي داشت. خوشبختانه در خراسان، بسياري از اماکن مخروبه‏ي وقفي با تدابيري که انديشيده شده است به بهره‏وري جديد رسيده است. حتي آب‏انبارهاي مخروبه يا حمام‏هاي غير قابل استفاده و نيز کاروان‏سراهاي قديمي بويژه آنهايي که داراي ارزش تاريخي نيز هست با نظارت اداره‏ي کل ميراث فرهنگي، با حفظ بافت قديمي، بازپيرايي شده و به بهره‏وري رسيده است. در اينجا  در بحث «بهبود مديريت» بايد به لزوم تخصص در کار و مهارت شغلي اشاره کنم که در نوع کار، نسبت به سرعت و دقت امور، کميت و کيفيت مطلوب، نقش بسيار مهمي را ايفا مي‏کند و براي دستيابي به اين هدف، موضوع آموزش‏هاي مقطعي و مستمر حين انجام کار، بسيار ضروري است. بدين امر مهم نيز بايد توجه داشت، علاوه بر اينکه اصولا، وقف در ماهيت خويش يک مبحث مهم فقهي و حقوقي است، با قوانين مختلف، از قبيل شهرداري، ثبت اسناد و املاک، مالياتي، بيمه، قانون کار، حقوق مدني و کيفري بايد دست‏اندرکاران امور وقف حداقل آشنايي نسبي داشته باشند. بي‏ترديد در مسائل وقف گاهي به امور پيچيده و مشکلي برخورد مي‏شود که با آگاهي و تسلط بر موازين و قواعد حاکم بر وقف مي‏توان مشکل را گشود، براي روشن شدن بيشتر موضوع مورد بحث، يکي از موقوفات مشهد را شاهد مثال مي‏آورم. در زماني که طرح تحقيق پيرامون وقف‏نامه‏ها و موقوفات را در دست اجرا داشتيم، به وقف‏نامه‏اي برخورد کردم که شخصي به نام ميرزا اسماعيل شال‏فروش کرماني، دو باب منزل کوچک و بزرگ واقع در کوچه‏ي مسجد و حمام شاه، جنب مدرسه‏ي علميه‏ي سليمان خان قاجار، که متصل به هم و شبيه به بيروني و اندروني بود و رفت و آمد در آن منازل، از يک در انجام مي‏شد، درآمد هر يک از آنها را مستقلا بر مصارفي از جمله، درآمد يکي را بر روضه‏خواني و ديگري را بر تلاوت قرآن مجيد وقف کرده بود و نيز استفاده از طبقه‏ي فوقاني منزل بزرگ را براي سکناي متولي که در قبال حق‏التوليه‏ي خود، در آن سکنا گزيند، اختصاص داده بود. در هم آميختگي رقبات و از طرفي تعدد نوع مصرف، انجام امور موقوفه، از قبيل تنظيم بودجه‏ي فردي موقوفه که به جهات عديده‏اي داراي اهميت ويژه‏اي است و شاخص و محور انجام امور موقوفه به شمار مي‏رود و اجراي نيات واقف را به طور صحيح و دقيق، براي همکاران مشکل و شايد غير ممکن کرده بود و امکان انجام صحيح امور موقوفه، نياز به آموزش متصديان امور، در تمام بخش‏ها، از تعاريف و اصطلاحات وقفي داشت که اين آگاهي در کلاس آموزش کارکنان به همکاران داده شد زيرا يک امر پيچيده، گاهي بر اثر عدم اطلاع کافي، بدون اقدام باقي مي‏ماند و يا چنانچه اقدامي صورت بگيرد، با نيات واقف و موازين شرعي مغايرت دارد. در همين موقوفه، حتي در يک رقبه، وقف انتفاع و وقف منفعت را همراه، مشاهده مي‏کنيم آن بخش از رقبه را که واقف، مقرر کرده است، به اجاره، داده شود و از محل عوايد حاصله، روضه‏خواني و تلاوت قرآن انجام شود، وقت منفعت است و اتاق‏هايي که مقرر کرده، متولي، به جاي دريافت حق‏التوليه، در آن سکونت کند، از نوع وقف انتفاع است. از همه مهم‏تر اينکه وقتي متولي موقوفه، شخص معلوم و محصوري است، پس نسبت به آن بخش که متولي، موقوف عليه است، وقف، خاص محسوب مي‏شود نه عام. اصولا اين مسأله، موضوع مهمي است که در چنين موردي که متولي در قبال اعمال توليت، به جاي حق‏العمل و اجرت خويش که اصطلاحا، حق‏التوليه ناميده مي‏شود، در بخشي از رقبه سکنا نمايد، در شمار موقوف عليهم، قرار مي‏گيرد يا خير ؟ زيرا قرار گرفتن در هر يک از مصاديق مذکور، چون هر کدام، احکام خاص و ويژه‏اي دارد و حتي قوانين موضوعه درباره‏ي موقوفات خاصه و عامه، مختلف است، نحوه‏ي عمل متصديان امور موقوفه نيز بايد با مقررات موضوعه‏ي خودش مطابقت داشته باشد. حال اگر اين رقبات، بر اثر توسعه‏ي حريم حرم مطهر رضوي تخريب شده باشد و بدون توجه به مفاد وقف‏نامه که سه نوع مصرف براي درآمد آنها، از طرف واقف، تعيين شده است، کارشناس، با نگاه به شکل ظاهري رقبات، که حاکي از يک رقبه مي‏کند، بدون در نظر گرفتن سهم هر يک، ارزش کلي آن را تعيين نمايد، در زمان تبديل به رقبه‏ي ديگر، تفکيک درآمد و هزينه هر يک از نيات واقف براي متصديان امور موقوفه، با مشکل همراه خواهد شد. به همين دليل به خوبي در خاطر دارم در زمان تشريح جهات مختلف اين موقوفه، در کلاس آموزش کارکنان، لزوم اين دقت را در زمان کارشناسي و قبل از تخريب تأکيد مي‏کردم. اقدامات عمراني اداره کل اوقاف و امور خيريه خراسانميراث جاويدان:نظر به اهميت احيا و عمران موقوفات و با توجه به اينکه احياي هر رقبه در حکم ايجاد يک وقف جديد است، درباره‏ي اقدامات عمراني اداره‏ي کل اوقاف و امور خيريه‏ي خراسان توضيحات بيشتري بدهيد. مقوله‏ي عمران و آباداني از عوامل بسيار مهم در پيشرفت شؤون اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و در نهايت ارتقاي سطح فرهنگ و تمدن هر جامعه و بالاترين شاخص پيشرفت همه جانبه‏ي جوامع بشري است که اين امر نيز از طريق بهبود مديريت، حاصل مي‏شود و تحقق مي‏يابد. در تشريح اقدامات عمراني يادآور مي‏شوم، قبل از هر چيز بايد توجه داشت که هر موقوفه‏اي در حکم يک بنگاه و مؤسسه‏ي اقتصادي است و نگاه مديران آن، چه متوليان و چه ديگران، براي ماندگاري اصل آن و امکان استمرار منافع و بهره‏وري از رقبات، چه منفعت و انتفاع، در گرو برنامه‏ريزي‏هاي صحيح اقتصادي است و بايد پيوسته با محور قرار دادن اين ديدگاه، موقوفات را اداره کرد. شايد ضروري باشد توضيح دهم که اين نگرش و اين ديدگاه، بدان معنا نيست که اجاره‏بها و يا ساير وجوهي که تحت عناوين مختلفي از مستأجرين رقبات وقفي وصول مي‏شود بايد خيلي بالاتر از حقوق ساير املاک باشد. بلکه وقتي بحث از سياست اقتصادي مي‏کنيم مفهومي وراي اين جنبه دارد، زيرا توجه به نرخ کالا، تنها يکي از عوامل است و عوامل مهم ديگري در مصالح کوتاه مدت و دراز مدت يک مؤسسه اقتصادي وجود دارد که در مجموع مي‏توان به کلان‏نگري، تعريف کرد که چه بسا بسياري از افراد غير متخصص که به اصطلاح شم اقتصادي ندارند به جهت غير آشکار بودن نتيجه، توان درک و دريافت اين منطق اقتصادي را نداشته باشند. در مجموع بايد اداره‏ي موقوفات و سياست گذاري کلان‏نگر آنها از عوامل بازدارنده به دور باشد. مدير موقوفه هر کس که هست بايد در تصميم‏گيري آزاد باشد، تا بتواند با سرعت راه درست را برگزيند، قدرت تصميم‏گيري داشته باشد و از جسارت کافي در گام نهادن به راهي که به صلاح موقوفه تشخيص داده است برخوردار باشد. در چنگ قوانين و مقررات دست‏وپاگير و زمان‏بر اسير و گرفتار نباشد. به عنوان نمونه عرض مي‏کنم گاهي مصالح موقوفات ايجاب مي‏کند که رقبه‏اي با اجاره‏ي کمتري واگذار شود تا نتيجه‏ي مطلوب در آينده به دست آيد، يا به فرد انتخاب شده‏اي واگذار شود که حافظ منافع موقوفه تشخيص داده مي‏شود و به فوريت هم تصميم‏گيري شود. چون نسبت به مصالح بعضي از رقبات، زمان و فصل حاکم است، مثلا در اراضي زراعي و باغ‏ها، در فصل خاصي و مدت کوتاهي انحصارا مي‏توان تصميم گرفت و چنانچه مدير موقوفه، به استقلال و فوريت نتواند در جهت مصالح وقف عمل کند، موقوفه دچار ضرر و زيان خواهد شد. يا به عنوان مثال اگر رقبه‏اي که ماهيانه استعداد درآمد صدهزار تومان يا بيشتر را دارد و براي به اجاره دادن آن بخواهد تشريفات چندماهه‏اي را طي کند، روشن است که طي اين چند ماه به طور آشکار نسبت به آن مدت که خالي و بدون درآمد مانده، رقم قابل توجهي ضرر کرده است. ضمن اينکه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6047]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن