تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834845376




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روشنفكران ديني امروز


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: خبرگزاري فارس: مصطفي ملكيان گفت: روشنفكران ديني بايد از هر چيزي كه آن‌ها را از مردم جدا مي‌كند، بپرهيزند؛ به نظر من از اين جهت، روشنفكران ديني امروز از روشنفكران سوسياليست زمان شاه عقب‌ترند. به گزارش خبرنگار آيين و انديشه خبرگزاري فارس، همايش يك روزه دين و مدرنيته 2 با عنوان آسيب‌شناسي روشنفكري ديني، پنج‌شنبه 15 شهريور به همت حسينه ارشاد و مؤسسه گفت‌وگوي اديان در حسينه ارشاد تهران برگزار شد. در اين مراسم محسن كديور، رضا عليجاني، مسعود اديب و حسن يوسفي اشكوري، در بخش اول، عبدالكريم سروش، عبدالحسين خسروپناه، سارا شريعتي و حميدرضا جلايي‌پور در بخش دوم، و سيد حسين نصر، مصطفي ملكيان و سعيد حجاريان در بخش سوم به ارايه مقالات پرداختند. * ابطحي: روشنفكري ديني، جريان مشترك همه اديان است در ابتداي اين همايش سيدمحمدعلي ابطحي، رييس مؤسسه گفت‌وگوي اديان به ارايه گزارشي پرداخت و گفت: رابطه دين و مدرنيته از مهم‌ترين مسائل و دغدغه‌هاي همه اديان الهي از آغاز عصر مدرن بوده است و دين‌ورزان از همه اديان پيشرفت‌ها و مشكلاتي را در تلفيق اين دو عنصر تجربه كرده‌اند. مؤسسه گفت‌وگوي اديان نيز اين مساله مشترك اديان -رابطه دين و مدرنيته- را يكي از مسائل مهمي يافت كه بايد از موضع گفت‌وگوي ديني به آن پرداخت. وي افزود: اولين سمينار دين و مدرنيته سال گذشته با موفقيت و استقبال فراوان انجام شد و اگر چه بيشتر گفت‌وگوها در حوزه اسلام و مدرنيته بود، اما مباحث مطرح شده در آن براي پيروان اديان ديگر نيز مي‌توانست چشم‌گشا و آموزنده باشد، طبيعي است كه رهبران و پيروان همه اديان در پي تقويت دين در دنياي جديدند، اما اين دين‌خواهان در باب مدرنيته نظريات متفاوت و حتي متعارض را برگرفته‌اند. برخي به قوت در برابر مظاهر مدرنيته ايستاده‌ و دين خود را نيز غير قابل سازش با مدرنيته و انديشه، رفتار و ارزش‌هاي مدرن معرفي كرده‌اند. اين نوع متوليان ديني كه در همه اديان يافت مي‌شوند ديني را كه تبليغ مي كنند به انزوا مي‌كشانند و مخاطبان خود را در وادي مدرنيته‌ رها مي‌كنند. گروهي ديگر نيز هويت ديني خود را رها نمودند و در سوداي مدرنيت دين خود وانهادند. گروه سومي از دين‌داران اما دين‌داري در جهان مدرن را ممكن و مطلوب يافتند و كوشيدند با نگاهي انتقادي و گزينشي از مواهب دين و مدرنيته توأمان بهره برند. ابطحي ادامه داد: مقالات انديشمندان برجسته ايراني در سمينار سال گذشته در طرح روشن‌تر اين مساله چالش در عرصه عمومي ايران موثر بود. امسال نيز تصميم بر اين شد كه ذيل همان عنوان دين و مدرنيته به موضوعي مشخص‌تر «‌آسيب‌شناسي روشنفكري ديني» پرداخته شود. روشنفكري ديني نيز از جريان‌هاي مشترك ميان همه اديان است و لذا مؤسسه گفت‌وگوي اديان متولي برگزاري اين سمينار شد. وي در پايان اضافه كرد: اين مؤسسه سال‌هاست به عنوان مؤسسه‌اي غيردولتي با عضويت در مؤسسات غيردولتي سازمان ملل فعاليت مي‌كند و در سطح بين‌المللي به عنوان يكي از شناخته‌شده‌ترين مؤسسات جهاني در حوزه گفت‌وگوي اديان همكاري وسيعي با مؤسسات فعال گفت‌وگوي اديان دارد و تاكنون ارتباطات رسمي فرهنگي فراواني با اين مؤسسات جهاني داشته است. * كديور: روشنفكري ديني دوران جنيني خود را مي‌گذراند سپس محسن كديور، پژوهشگر، در مقاله‌اي با نام «پنج كاستي روشنفكري ديني» اظهار داشت: مدرسه روشنفكري ديني كه در نيم قرن اخير در ايران منشاء خدمات و بركات متعددي بوده و نفوذ جدي آن در فضاي فرهنگي ايران بلكه تاثير في‌‌الجمله آن در ديگر جوامع اسلامي غير قابل انكار است؛ براي ارتقاء، رشد و توسعه خود به نقد از برون و درون نيازمند است. وي افزود: از منظر نقد دروني در حوزه آسيب‌شناسي روشنفكري ديني در ايران با تاكيد بر محدوده زماني سه دهه اخير پنج نكته ياد كردني است. اول، غلبه نسبي فرهنگ شفاهي و ژورناليستي است. در كارنامه مدرسه روشنفكران ديني سهم گفتارها، خطابه‌ها، سخنراني‌ها و مصاحبه‌ها ولو تحريريافته و تنقيح شده بر نوشتارها، كتب و مقالات تحليلي به مراتب بيشتر است. شيوه شفاهي ژورناليست اگر چه فهم عموم نزديك‌تر و از ابزار مناسب « ترويج انديشه» است، اما زبان مناسبي براي « توليد انديشه» نيست، بي‌شك كتب از پيش طراحي شده و مقالات پژوهشي از عمق و ژرفاي بيشتري در مقايسه با گفتارهاي تحرير شده برخوردارند. كديور اضافه كرد: دوم، سياست زدگي است. اگر چه از مقومات روشنفكري ديني نقد مستمر استبداد در همه اشكال آن و دفاع از آزادي و حقوق مردم است؛ اما همواره در منش و روش ايشان مي‌بايد فرهنگ بر سياست غلبه و تقدم داشته باشد. روشنفكران ديني نه سياستمداراند نه ابزار دست سياست‌ورزان. در اين مدرسه سياست و قدرت هدف و غايت نيست. با فراز و فرود روزمره سياست نمي‌توان اقبال و ادبار يك مدرسه فكري را ارزيابي كرد. كديور گفت: بستن بند ناف جريان اصلاح‌طلبي سياسي به مدرسه روشنفكري ديني تنزل يك جريان فكري به يك حزب سياسي است. وي افزود: سومين نكته، فقدان نقد مدرنيته است. مدرسه روشنفكري ديني در نقد و پالايش سنت كارنامه‌اي كامياب دارد، اما متاسفانه در نقد مدرنيته رغبت چنداني از خود بروز نداده است، تا آنجا كه اين توهم را دامن زده است كه اعضاي اين مدرسه مترجم تجدد غربي به فرهنگ بومي و مقلد منفعل اين موج مقتدرند، و اگر چه در سفتن كژي‌هاي سنت و معرفت ديني چيره دستند، اما در ارزيابي و تميز غث از سمين مدرنيته ضعيف و كم مايه‌اند. كوشش بومي براي تكميل و رفع نواقص مدرنيته انتظاري بجا از مدرسه روشنفكران ديني است. اين پژوهشگر گفت: چهارمين نكته، رنجوري از ناسازگاري و عدم انسجام است. يكي از رازهاي ماندگاري يك انديشه سازگاري و انسجام دروني در كنار توانمندي در پاسخگويي به پرسش‌هاي زمانه است. پاره‌هاي مختلف انديشه هر يك از اعضاي اين مدرسه چنان سازوار به نظر نمي‌رسند. اين پاره‌ها مبادي و لوازم متفاوتي دارند و دشوار بتوان از تركيب آنها نظامي منسجم دست و پا كرد. از اين قبيل است دو گانه‌هاي عرفان و فلسفه تحليلي، عقلانيت و معنويت. توجه به اين ناسازگاري‌ها به پرسشي ستبر مي‌انجامد؛ آيا معتقدان اين دوگانه‌ها به لوازم راي خود توجه كافي داشته‌اند؟ وي افزود:‌ پنجم، ناتواني در ارائه انديشه ايجابي و اثباتي است. روشنفكران ديني در نقد انديشه رقيب مقتدر و توانا بوده‌اند. همواره ويرانگري و نقد از ساختن و ابداع ساده‌تر است. دستاورد اين مدرسه در توليد انديشه جانشين سنت چندان فربه نيست. راي مدرسه روشنفكري ديني در بسياري عرصه‌هاي كلام و اعتقادات، فقه و شريعت و بالاخره اخلاق و هنجارها چندان روشن نيست. راستي «هسته سخت دين» كه در هيچ نوآوري دچار تجديد نظر نمي‌شود اصولا در اين ديدگاه وجود دارد؟ اگر بله، كجاست، و اگر نه، چگونه مي‌توان بر محصول اين كوشش نام دين نهاد؟ كديور در پايان گفت: مدرسه روشنفكري ديني دوران جنيني خود را مي‌گذراند. اميد كه با رفع آفات و آسيب‌ها و كاستي‌ها به دوران طفوليت پا نهد. * عليجاني: روشنفكري ديني بايد بر اشتراكات خود با روشنفكران تأكيد كند رضا عليجاني نيز در همايش "آسيب شناسي روشنفكري ديني" با اشاره به اين كه روشنفكري مذهبي خانواده‌اي بزرگ با سطوح متفاوت و صاحبان فراوان، مروجان، پيروان و دنباله‌روندگان فراوان است، گفت: اين خانواده امروز جرياني گوشت و پوست‌دار است كه با انديشمنداني چون مهندس نخشب، علي شريعتي، اقبال لاهوري، مهندس بازرگان و پيمان آغاز به كار كرد و امروز طرفداراني چون: سروش، ملكيان، آغاجري، كديور و مجتهد شبستري از آن دفاع مي‌كنند. اين انديشمندان از طرف متفكران سنتي متهم به انحراف و بدعت در دين مي شوند و از سوي ديگر از طرف روشنفكران مدرن به گزينشي برخورد كردن با دين و انديشه التقاطي متهم هستند. عليجاني گفت: جريان‌هاي قديمي‌تر برخي به دنبال احياء‌گري دين بودند و عده اي نيز با تاكيد بر بازخواني ديني به قرائت جديد و تاويل نو از انديشه دين سفارش مي‌كردند. اما امروز به نظر مي‌رسد بايد به بازسازي پرداخت و نوعي برخورد شالوده شكنانه را با متوني كه در ساختار تاريخي شكل گرفته است در پيش گرفت و به بازسازي روح پيام ايشان در شاكله‌هاي جديد اهتمام ورزيد. عليجاني افزود: روشنفكري ديني بايد با تاكيد بر اشتراك خود در مسائلي چون دموكراسي با جريان روشنفكري به طور عام به اشتراك مساعي بپردازد. * اديب: روشنفكري ديني در نقد انديشه سنتي كامياب نبوده است همچنين مسعود اديب، استاد فلسفه دانشگاه مفيد قم، چهارمين سومين سخنران نوبت صبح اين مراسم بود. وي در اين همايش گفت: عدم عمق و گستردگي در مطالعات ديني و اسلامي سبب سطحي شدن محصولات انديشه‌اي روشنفكريان ديني شده است و بجز معدودي از روشنفكران ديني اكثرا آشنايي عميقي با تاريخ انديشه ديني ندارند. وي سخن خود را با اشاره به برخوردهاي صورت گرفته در مواجهه با مدرنيته آغاز كرد و گفت: گروهي برخود لازم ديدند با تمسك به ابزارهاي جديد در مقابل مدرنيته برخيزند كه بنيادگرايان از اين دسته اند. گروه ديگر با گريختن از اين امر به انديشه سنتي روي آوردند كه موعودگرايان از اين دسته اند. گروه سوم مدرنيته را لغزش و پيچي خلاف در تاريخ بشري تلقي كردند و به مقابله با آن پرداختند كه اين گروه سنتگرايان‌اند. وي در باب گروه چهارم گفت: اين گروه نه مدرنيته را به طور مطلق پذيرفتند و نه از دين رو گردان شده‌اند و در جست‌وجوي راه‌حلي براي جمع اين دو امر و برخوردار شدن از نقاط مثبت هر دو بوده اند. البته اين بدان معنا نيست كه سعي كرده‌اند تا با كشيدن لعابي بر آنچه از ميراث تاريخي به آن رسيده است تمدن جديد را بپذيرند. وي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به خصلت كلامي جريان روشنفكري ديني افزود: اولاً اين جريان به چند فرد محدود مشخص نمي گردد و ثانياً هدف ما از اين بحث برشمردن اشكالات اين جريان است. اديب در پايان با اشاره به آسيب‌شناسي روشنفكري ديني گفت: اولا اين جريان در نقد انديشه سنتي كامياب نبوده است و بيشتر روشنفكران ديني وارد كننده انديشه مصرفي و نهايتاً مونتاژ كننده آن هستند و هنوز توليد انديشه اي در قبال انديشه مدرن نداريم و اين باعث مي شود كه جايگاهي براي استفاده از عناصر خردورزانه نباشد. ثانيا عدم عمق و گستردگي در مطالعات ديني و اسلامي سبب سطحي شدن محصولات انديشه‌اي آنها مي شود و بجز معدودي از روشنفكران ديني اكثرا آشنايي عميقي با تاريخ انديشه ديني ندارند. * يوسفي اشكوري: ابهام در معاني، روش و هدف، از اشكالات روشفنكري ديني است در ادامه حسن يوسفي اشكوري، با موضوع «سه ابهام در روشن‌فكري ديني» به سخنراني پرداخت. وي گفت: نهضت اصلاح ديني و حاملان آن را در دو جريان عمده مي‌توان طبق بندي كرد. اول، اصلاح طلبان رفرميست و دوم، اصلاح طلبان راديكال. معيار اين تفكيك «رفرميسم» و «راديكاليسم» است. منظور از «رفرم» معناي اخص اصلاح است كه در برابر معناي مشهور «راديكال» قرار مي‌گيرد. رفرميست‌ها اصلاح‌طلبان يا اصلاح‌گراني هستند كه اولا سنت و ميراث دين و نيز مدرنيته و دستاوردهاي جهان مدرن غربي را به طور ريشه‌اي نقد نمي‌كنند و ثانيا مدرنيته و مؤلفه‌هاي آن را متن و اصل مقبول مي‌گيرند و مي كوشند اسلام و سنت و معارف كهن اسلامي را با تفسيرها و تغييراتي بر متن و مقتضيات عصر مدرن منطق كنند( اسلام انطباقي)، ثالثا در مقام بديل و آلترناتيوسازي نيستند و به هر دليل در پي آن نيستند كه اسلام به مثابه يك مكتب مستقل و جانشين و رقيب مكتب‌ها متنوع فلسفي و اجتماعي جديد نوسازي و بازسازي شود. وي افزود: اما راديكال‌ها در مقابل، هم سنت و هم مدرنيته را هم‌زمان به تيغ نقد مي‌گيرند و از منظرهاي مختلف فلسفي و اجتماعي و سياسي و به ويژه انسان‌شناسي و اخلاقي به تحليل و واكاوي دو سنت جديد و قديم اهتمام مي‌كنند. هم در مقابل بديل‌سازي هستند و برآنند تا الام را در قالب و هيئت يك مكتب و جهاني‌بيني فلسفي با محتواي اخلاقي - عرفاني و در عين حال اجتماعي در عصر جديد بازسازي كنند و از اين رو الام اينان «اسلام تطبيقي» است و نه « اسلام انطباقي» كساني چون سيد احمد خان، عبده، بازرگان، مطهري، سروش و شبستري را مي‌توان اصلاح‌طلب نوع اول دانست، اقبال و شريعتي را مي‌توان در شمار طراحان پيش‌گام اصلاح‌طلبان راديكال قرار داد. يوسفي اشكوري در پايان گفت: جريان اصلاح‌گري اسلامي معاصر دستاوردهاي بزرگي داشته، اما ابهام در معاني، ابهام در روش و ابهام در هدف، پاره‌اي از اشكالات و يا ابهامات روشفنكري ديني است. * سروش: روشنفكري ديني معرفت‌انديش و تجربت‌انديش است اولين سخنران نوبت دوم اين همايش عبدالكريم سروش بود كه به علت عدم حضور وي، مقاله اين پژوهشگر توسط فرزندش، حسين دباغ، قرائت شد. سروش در اين مقاله گفت: روشنفكري ديني به معنويت آزاد از دين راه ندارد، چرا كه مناسك را همواره قشر حافظ معنا مي‌داند كه اين مناسك را بايد از پيامبران به معناي برترين شهسواران عرصه سلوك بگيريم. سروش با تأكيد بر اينكه روشنفكري ديني گونه‌اي ايدئولوژي نيست، گفت: روشنفكري ديني معرفت‌انديش و تجربت‌انديش است و با ايدئولوژي‌ها مخالف است. وي گفت: مدرسه روشنفكري ديني تركيبي از تجربه بشري و تجربه نبوي است و هيچ كدام را در قبال ديگري قرباني نمي‌كند و همچنان چيزهاي فراواني براي گفتن و آموختن دارد. از اين رو روشنفكري ديني را نمي‌توان به حزبي سياسي و يا فرقه‌اي مذهبي فرو كاست. اگر چه استعدادهاي ديني و سياسي خوبي دارد. روشنفكر ديني به عقل مستقل از وحي باور دارد و اگر چه ديندار است اما ايمانش نه به خاطر ارث، جبر، تقدس، عادت، تقليد و طمع است بلكه از سنجش عقلاني و تجربه روحاني برآمده و مستمرا تطهير و تكريم مي‌شود و از اين رو يك هويت سيار است. اين پژوهشگر همچنين به نقد كساني كه روشنفكري ديني را به يك ايدئولوژي صرف بدل مي‌كنند پرداخت و گفت: روشنفكري ديني معتقد است كه با درك تازه از انسان مي‌توان در احكام بازانديشي كرد. همچنين اين مكتب با سنت‌گرايان نيز مخالف است و نه رستاخيز سنت و نه احياي آن را حلال مشكلات نمي‌داند چرا كه جهان امروز همانقدر حق زيستن دارد كه جهان سنتي داشت و همچنين نزد روشنفكران ديني مدرنيته آستانه بخت نيست، سنت بهشتي در آستين ندارد و معتقد است مهمترين خدمت بايد به اخلاق صورت پذيرد. * جلايي‌پور: روشنفكران ديني به ابعاد جمعي دينداري توجه نمي‌كنند حميدرضا جلائي‌پور نيز در اين همايش با عنوان «روشنفكري ديني و تخفيف ابعاد اجتماعي دينداري» به سخنراني پرداخت. وي گفت: در مقاله ديگري از روشنفكري ديني به عنوان يك مدرسه تاثيرگذار در جامعه ايران دفاع كرده‌ام، اما در اين مقاله بر كاستي‌هاي روشنفكري ديني در شرايط كنوني متمركز شده‌ام. اين بررسي از منظر دين شناسانه، كلامي، معرفت‌شناسي و فلسفي انجام نمي‌گيرد، بلكه از منظر جامعه‌شناسي با رويكرد تحليلي - تجربي به موضوع مي‌پردازد. وي افزود: در قسمت اول ديدگاه نظري خود را درباره وضعيت ابعاد جمعي دينداري در جوامع كنوني مدرن، از جمله ايران، بيان مي‌كنم. در فراز دوم با ذكر پنج شاهد مثال نشان مي دهم كه روشنفكران ديني به ابعاد جمعي دينداري توجه كمي دارند. در انتها به پيامدهاي اين غفلت مي‌پردازم. جلايي‌پور گفت: در آموزه‌هاي روشنفكران ديني ابعاد جمعي دينداري به طور جدي مورد توجه قرار نمي‌گيرد . لذا در حالي كه مخاطبين روشنفكري ديني از روشنگري اين روشنفكران سود مي‌برند بعيد است در سايه آموزه‌هاي روشنفكران ديني همبستگي جمعي‌شان كه ناشي از التزام آنها به انجام مراسم جمعي ديني است، تشويق و تقويت شود و ادامه اين بي‌توجهي مي‌تواند به فرسايش سرمايه اجتماعي روشنفكران ديني منجر شود. وي گفت: غفلت روشنفكران ديني از ابعاد جمعي دين به نحوي واگذار كردن زمين دينداري جامعه به اقتدارگرايان و پاپوليست‌هاي ديني است و اين نه خدمتي به دين و نه خدمتي به جامعه مدرن و بدقواره كنوني ايران است. اگر روشنفكران ديني همچون سالهاي اخير فقط به روشنگري فكري اقدام كنند و ابعاد جمعي و مناسكي دينداري را مورد توجه قرار ندهند جريان روشنفكري ديني به يك جريان پراكنده آموزشي نزديك خواهد شد كه از آن مي‌توانيم به عنواني يك فرآيند سرد ياد كنيم. اين جامعه‌شناس ادامه داد: اين اشكالات، عوارض و پيامدهاي نظري و عملي مهمي پديد آورده است كه گسترش و كاميابي اين جريان و اثر گذاري آن در آينده وابسته به حل اين ابهامات است. يكي از عوارض منفي اين ابهام‌ها ، نقد ناپذيري اين شمار از متفكران است. چرا كه آشفتگي و يا ابهام در مباني به ويژه در « مباني ديني» و روش و هدف سبب شده است كه به سادگي نتوان پروژه يا افكار و آراي اينان را مورد نقد و داوي قرار داد. در اين احوال تناقضات و يا سستي آراء به راحتي آشكار نمي‌شود و به هر حال « ديوار حاشا بلند است». * سارا شريعتي: مهم‌ترين چالش‌ روشنفكري ديني در رابطه با فرهنگ و مسايل مردم است سارا شريعتي، استاد جامعه‌شناسي دانشگاه، ديگر سخنران نوبت دوم همايش يكروزه آسيب‌شناسي روشنفكري ديني بود. وي كه با عنوان «اصلاح ديني به مثابه يك پروژه اجتماعي؟» سخن مي‌گفت، اظهار داشت: روشنفكر مذهبي، چهره شاخص پروژه اصلاح ديني، اصطلاحاتي است كه شريعتي در دهه پنجاه براي توصيف چهره جديدي در جامعه بكار برد كه هم روشنفكر بود و هم مذهبي. اين تيپ جديد اجتماعي، مي كوشيد در زمانه‌اي كه روشنفكران اغلب غير مذهبي بودند و مذهبي‌ها اغلب دينداري اي موروثي و تعبدي داشتند، با رويكردي اجتماعي به دين، فرهنگ اصلاح شده مذهبي را پشتوانه تحول اجتماعي قرار دهد( تصفيه و استخراج منابع فرهنگي) استفاده از اين تركيب توسط شريعتي در آن دوره وجهي توصيفي داشت( توصيف تيپ جديد اجتماعي كه بوجود آمده بود) و همچنين جهت معرفي اصلاح ديني بمثابه يك پروژه اجتماعي بود. وي افزود: اصلاح ديني بمثابه يك پروژه اجتماعي بر اساس «‌تخمين جايگاه و نقش اجتماعي مذهب» به وجود آمد. با اين تحليل كه در جوامع تيپ شرقي، مذهب هم شكل انحصاري جهان بيني و اصل سازمانده زندگي اجتماعي و هم مبناي مشروعيت قدرت است و هر گونه مبارزه طبقاتي يا سياسي با زبان مذهبي است كه بيان مي‌شود و در شكل جنگ مذهبي است كه نمود مي يابد. شريعتي به روشنفكران، اعم از مذهبي و غير مذهبي، پيشنهاد مي‌كند كه امر ديني و مشخصا اسلام را، جدا از تجربه امر قدسي و وجوه ايماني-اعتقادي‌اش، همچون يك پديده اجتماعي در نظر گيرند. شريعتي تحت تاثير جامعه‌شناسي تاريخي اديان وبر، براهميت ساخت دروني ميدان ديني واقف است و براي نقش اين ميدان، هم از نظر تئوريك (باز نمود جهان و همچنين منطق ايدئولوژيك آن) و هم از منظر تحول تاريخي واقعيت‌هاي اجتماعي‌اي كه بدان ارجاع مي‌دهد، اهميت فراواني قائل مي‌شود. وي نقش تاريخي دين را به نسبت دوره‌هاي مختلف (تصلب‌يافتگي و نهادسازي ثبوتي يا نوآوري ديناميك)، هم مخدر ارزيابي مي‌كند و هم درمان‌كننده؛ علت مستقلي كه مي‌تواند هم نقش استحماري ايفا كند و هم نقش آگاهي بخش. از نظر او، در جهان سوم و مشخصا جوامع مسلمان، هيچ تحول اجتماعي و سياسي جز با ساختارشكني مقدماتي و بازسازي خود دين نمي‌تواند نهادينه شود در نتيجه،‌آزادي دين از تصلب و تاريك انديشي، به آزادي فكر بمثابه تضمين همه اشكال‌ رهايي بخشي( سياسي، اقتصادي و ملي و ...) مي‌انجامد. فرزند مرحوم شريعتي ادامه داد: سي سال پس از انقلاب، پروژه اصلاح ديني، به دليل تغيير موقعيت دين در جامعه، از طرفي مورد پرسش‌هاي جدي قرار گرفت و از طرف ديگر تجزيه و متكثر شد و در نتيجه امروزه ديگر نمي‌توان از «يك پروژه» و «يك جريان» روشنفكري ديني سخن گفت. شريعتي گفت: در اين ميان، گرايش غالب، در نقد رويكرد دنيوي و اجتماعي پيشين و همچنين در نتيجه محدوديت‌هاي تجربه سياسي شدن مفرط دين و «‌اكثري شدن» آن، تلاش كرد با اتخاذ رويكردي اسانسياليسي اين روند را معكوس كند و «اقلي كردن» و بازگرداندن دين به حيطه فردي را پروژه اصلي خوييش قرار دهد. در اين گرايش، دين نه در نسبتش با دنيا بلكه با انديشه آخرت پيوند خورد و « كاركرد اصلي ان ، مشخصا در تنظيم رابطه درون مخلوق و خالق» تعريف شد. بر اين اساس، تكيه بر دين، نه الزما به عنوان دين يك جامعه و در جامعه ما، اسلام و تشيع، بلكه همچون معنويتي سيال ارزيابي شد كه وظيفه‌اش ايجاد تعادل در عقلانيت مدرن است. با چنين رويكردي به دين، اين گرايش عمدتا خصلتي فردي، غير اجتماعي و محافظه كار يافت، چه بدين طريق مي‌كوشيد دين را «دين‌تر» و از گزند تحولات تاريخي و تلاطمات سياسي محافظت كند. اين استاد دانشگاه گفت: در اين پروژه، دين نه در نتيجه اصلاح دروني سنت تاريخي خود، بلكه به دليل جاي خالي‌اي كه با عقب نشيني مدام از حيطه اجتماعي باز مي‌كرد شرايط امكان را براي بروز دمكراسي فراهم مي‌آورد، اما از طرفي به دليل واگذار كردن حوزه اجتماعي، فاقد رويكردي آرمان گرا، مداخله گر و انتقادي در جامعه بود. در نتيجه، اصلاح ديني از يك پروژه رهايي بخش « روشنفكري» كه بنا به تعريف، يك پروژه انتقادي و معطوف به مداخله در امر اجتماعي است ، تغيير شكل مي‌دهد. سارا شريعتي گفت: مهم‌ترين چالش‌هايي را كه اين گرايش در جريانات روشنفكري ديني با آن روبروست، مي‌توان در رابطه‌اش با فرهنگ و همچنين مسائل متن مردم و با وجه انضمامي دين دانست. بدني معنا كه انتقال ثقل بحث از اسلام و تشيع به دين و معنويت، به اصلاح ديني عمدتا شاخصه‌اي فلسفي- كلامي مي‌بخشد. در حالي كه راه مبارزه اجتماعي - نه تاكيد بر جوهر دين يا عرفان و معنويتي است كه از قضا هيچ مخالفي ندارد‌، بلكه اصلاح اعراض دين، نمودها، سنن ، حقوق و تكاليف اجتماعي است كه به نام دين و مشخصا اسلام در جامعه حاكم و رايج است. وي افزود: همچنين ميل به نهادينه كردن جريان روشنفكري ديني و بسط آن به همه عرصه‌هاي جامعه، روشنفكري ديني را از معناي توصيفي اوليه خود كه اصلاح در دورن سنت ديني بود، خارج كرده و به يك انشعاب مذهبي- سياسي و يك جريان بومي بدل مي سازد و در اين صورت هم از ديگر جريانات روشنفكري موجود در جامعه جدا مي‌شود و هم از خصلت عام و جهان شمول وجه انديشگي آن كاسته مي‌گردد. * خسروپناه: روشنفكري ديني وجود ندارد عبدالحسين خسروپناه، محقق علوم اسلامي، نيز با بيان اين‌كه روشنفكري ديني وجود ندارد، در اين همايش با نقد مفهوم روشنفكري ديني اين جريان را جرياني غير واقعي و غيرمتفكر ناميد و گفت: مباني معرفتي انديشمندن اين جريان فاقد وحدت فكري و انسجام است. * نصر: روشنفكري ديني، زاده استيلا و گسترش فلسفه غرب است سيد حسين نصر، كه مقيم آمريكا است، به صورت ويدئو پروجكشن در اين همايش به سخنراني پرداخت. وي در ابتدا با تعريف روشنفكري گفت: در قرن هجدهم اروپا يك جنبشي عليه كاتوليك آغاز شد كه خواستار آزادي عقل از قيد و بند هر چيزي بود. در واقع روشنفكري ارتباط مستقيم با نهضت فكري اروپا دارد و بنيادش عليه دين بود. نصر ادامه داد: هرگاه از روشنفكري ديني صحبت مي‌كنيم، يك نوع استيلاي غربي در آن وجود دارد. متأسفانه در مشرق زمين از جمله ايران، آنهايي كه از روشنفكري ديني حرف مي‌زنند با مباحث روشنفكري در غرب كاملا آشنا نيستند و خيلي اوقات ارزيابي آن‌ها از روش‌هاي غربي خيلي سطحي است. ضرورت درك به معني روشنفكري چه ديني و چه غير ديني مستلزم درك فلسفه غرب است. وي اضافه كرد: در واقع مقصود از روشنفكري ديني چيست؟ و هدف كساني كه خود را پيروان روشنفكري ديني مي‌دانند چيست؟ آيا تجديد در دين است؟ چه هدفي دارد؟ آيا هدف آن‌ها به كار بردن منطق در امور ديني است؟ در چه زمينه‌اي مي‌خواهيم روشنفكري ديني را اعمال كنيم؟ آيا در كلام، فلسفه و ..؟ اينها سوالات مهمي است كه براي مطالعه روشنفكري ديني و نقد آن بايد به آن‌ها توجه كرد. نصر گفت: اگر صحبت از روشنفكري ديني مي‌كنيم، اولين سوالي كه پيش مي‌آيد اين است كه معيار حقيقت چيست؟ و متفكر معيار حقيقت را چه مي‌داند؟ همچنين براي درك آسيب‌شناسي و يا پذيرش روشنفكري ديني بايد بينيم هدف دين چيست؟ همچنين ما بايد تمام تلاش خودمان را براي شناخت رابطه دين با علم و تجدد صرف كنيم. وي گفت: روشنفكري ديني به معناي امروزه زاده استيلا و گسترش فلسفه جديد است كه در غرب زاده شده است و به همين دليل بايد به آن توجه كرد. در گذشته روشنفكري ديني وجود نداشت زيرا تفكري مثل تجدد از بيرون بر آن استيلا پيدا نكرده بود. وي گفت: ما اكنون بايد چكار كنيم؟ سه راه وجود دارد: اولي، پذيرفتن صيرورت، به عنوان غايت حقيقت و پرستش زمانه كه يعني تجدد. ديگري، بنيادگرايي كه روي ديگر تجدد است و ضد ساحت دروني دين، ضد تفكر و ضد عرفان است. سوم، آن چيزي است كه من به آن مي‌گويم «سنت‌گرايي» و من عمري است دنبال آن هستم. سنت‌گرايي به معني پذيرفتن عقايدي است كه ماوراي زمان و مكان است. نصر در پايان گفت: اكنون در ايران خيلي بحث در اين زمينه زياد است و من خيلي خوشحالم، زيرا پويايي تفكر اسلامي هميشه مبتني بر بحث و گفت‌وگو بوده است. اصولا مهم‌ترين امر براي جامعه، آزادي فكر است. البته نه آزادي‌اي كه به بي‌نظمي منجر شود. ما اكنون احتياج داريم كه آن‌هايي كه طرفدار روشنفكري ديني هستند مطالب خودشان را بيان كنند و همين طور كساني كه مخالف آن هستند نظراتشان را بيان كنند و در نهايت حقانيت پيروز مي‌شود. * ملكيان: روشنفكري ديني، مفهومي پارادوكسيكال است مصطفي ملكيان، پژوهشگر، در اين همايش گفت: من اعتقاد مؤكد دارم كه روشنفكري دين مفهوم پارادوكسيكال است و نمي‌شود هم روشنفكر بود و هم ديني. البته روشنفكر مي‌تواند ديني مثلا مسلمان باشد، اما اين مهم نيست، بلكه مهم اين است كه روشنفكر ديني وجود ندارد. وي افزود: وقتي درباره آسيب‌شناسي روشنفكري ديني سخن مي‌گوييم، مراد، آسيب‌شناسي روشنفكراني است كه در كشور ما نامشان روشنفكران ديني است و اصطلاحا به آن‌‌ها روشنفكر ديني گفته مي‌شود. در نقد اين گروه چند نكته وجود دارد كه چه بسا ان نقدها به روشنفكران غير ديني نيز وارد است و ميان آنها مشترك است. ملكيان گفت: روشنفكري ديني يعني همان چيزي كه مصطلح است منشا خدمات فراواني بوده و بركات زيادي براي جامعه ما داشته است، و به هر حال جريان روشنفكري ديني يك جريان قوي است. من گاهي گفته‌ام روشنفكران ديني كشور ما در قياس با روشنفكران ديني انگليسي‌زبان مثل پاكستان و اندونزي و ترك‌زبان مثل تركيه و عرب‌زبان، فلسفي‌تر مي‌انديشند و به نظر من هر چيزي كه فلسفي‌تر باشد، درست‌تر است. بنابراين هرگونه نقد به معناي نفي بركات روشنفكري ديني نيست. ملكيان اظهار داشت: از من هم در مطبوعات به عنوان روشنفكر ديني نام برده مي‌شود و چون من مشمول اين عنوان هستم چه بسا انتقادات به روشنفكري ديني به من هم مربوط شود. وي يادآور شد: در باب انتقادات به روشنفكري ديني بايد بگويم كه اولين انتقاد به روشنفكري ديني اين است كه جديت ندارد. جديت يعني اينكه انسان خودش را هم مشمول قوانين حاكم بر ديگران بداند و آدم‌هاي جدي كساني هستند كه مي‌دانند قوانين حاكم بر ديگران براي آنها هم وجود دارد. جديت به اين معنا، درباره روشنفكري ديني وجود ندارد و همانطور كه ما به روشنفكران و يا استادان دانشگاه انتقاد مي‌كنيم درباره خودمان آن را نمي‌پذيريم. ملكيان گفت: روشنفكري ديني مباني خود را تبيين نكرده است. يعني همه پذيرفته‌ايم كه مشكل مردم ايران يا جامعه مسلمان جهان، جمع دين و مدرنيته است و پيش‌فرض موجهي به شمار مي‌آيد. اما آيا واقعا مشكل اين است؟ به نظر من مشكل ما، مشكل درد و رنج انسان‌ها است. ما مي‌خواهيم لااقل دردهاي لاعلاج مثل تنهايي و مرگ را داشته باشيم. وي سپس به امكان روشنفكري ديني اشاره كرد و گفت: آيا روشنفكري ديني ممكن است؟ به نظر من ممكن نيست و كساني كه مي‌گويند ممكن است بايد راه خودش را نشان بدهند. در صورت اين‌كه فرض كنيم روشنفكري ديني امكان داشته باشد، مطلوبيت آن بايد ثابت شود. ملكيان گفت: روشنفكري ديني مبتني بر وحي است، اما روشنفكران ديني از كجا حجيت وحي را اثبات كرده‌اند؟ من نمي گويم وحي صحت ندارد، اما روشنفكران ديني چه حجتي ارائه كرده‌اند؟ فرض كنيم وحي حجت معرفت‌شناسانه‌‌اش اثبات شده باشد، از كجا معلوم كه اين متن، وحي باشد و متون وحياني، ساحت تاريخي‌اش اثبات شده باشد؟ ما با چه روشي متن مقدس را قرائت مي‌كنيم؟ و از كجا مي‌فهميم در استفاده از متون مقدس راه ثواب را مي‌رويم؟ اين پژوهشگر علوم ديني گفت: وقتي روشنفكري ديني نشان داد بين دين و مدرنيته سازگاري وجود دارد، حالا چرا اسلام؟ چرا مسيحيت را جمع نكنيم؟ چرا آيين هندو را نه؟ بنابراين براي بررسي روشنفكري ديني بايد اين پيش‌فرض‌ها در ابتدا بررسي شود. ملكيان گفت: «جلايي‌پور» و «شريعتي» وقتي از منظر جامعه‌شناسي روشنفكري ديني را بررسي كردند، گفتند چرا مباحث انتزاعي و فلسفي مطرح مي‌شود و روشنفكران ديني به متن جامعه نمي‌پردازند. من مي‌گويم روشنفكر آكادميسين نيست، روشنفكر يك كاركرد دارد و آكادميسين يك كاركرد ديگر. كار روشنفكر تقرير حقيقت و تقليل مرارت‌هاي انسان است. من اين اشكال جامعه‌شناسانه را مي‌فهمم، اما كسي كه با جامعه ما سر و كار دارد، مي‌داند خيلي از مسائلي كه در جامعه وجود دارد، ريشه در نظريه دارد. اگر يك روشنفكر ديني تشخيص داد بخشي از مشكلات اجتماعي ريشه در برداشتي است كه جامعه از دين دارد و اين برداشت را روحانيان داده‌اند، مجبور است كه ابهت روحانيان را بشكند. ملكيان گفت: مطلب بعدي، سياست‌زدگي است كه روشنفكران ديني نبايد به آن مبتلا شوند. سياست‌زدگي يعني انيكه بگوييم بزرگترين مشكل زندگي مردم، رژيم سياسي حاكم است. بزرگترين مشكل ما، مشكل فرهنگ مردم است و سياست‌ها، بازتاب همين فرهنگ است. ما نبايد نمايندگان اين فرهنگ باشيم. بلكه بايد داور و نقاد اين فرهنگ باشيم، ديدگاه قرآني هم اين است كه تمام مفاسد از مردم است. روشنفكران تمام عوامل ماوراء الطبيعي را نفي كرده‌اند و به جاي آن‌ها نهادهايي را مثل سياسيت در جامعه وضع كرده‌اند كه مشكلات را بر عهده آن‌ها مي‌گذارند. بنابراين ما بايد به عنوان روشنفكر، مردم را نقد كنيم و به آنها اخم كنيم، زيرا شفقت و دلسوزي در همين اخم كردن است. وي افزود: روشنفكران ديني بايد به اين نكته توجه كنند كه مصالح مردم را به پاي خوش‌آيند آنها قرباني نكنند. يكي از كارهاي روشنفكر اين است كه نبايد زياد با مردم همنوايي نشان دهد. نكته بعدي اين است كه روشنفكران ديني بايد نشان دهند كه خادم مردم‌اند نه مخدوم آنها و در اين راه بايد از دكتر علي شريعتي بياموزيم. بايد از هر چيزي كه ما را از مردم جدا مي‌كند، بپرهيزيم. روشنفكري ديني امروز به نظر من از اين جهت از روشنفكران سوسياليستي زمان شاه عقب‌ترند. وي گفت: نكته بعدي ضعف اخلاقي است كه فقط مبتلا به روشنفكران ديني نيست. رفتار روشنفكران ديني در اذهان مردم خيلي بازتاب دارد و از اين نظر بايد خيلي مواظب باشند. همچنين روشنفكران ديني بايد در دسترس مردم باشند. نكته بعدي اين است كه مواجهه روشنفكران ديني و غيرديني بايد يك مواجه همكارانه باشد و نبايد خط قاطع ايجاد كنيم. وي در پاسخ به انتقاد بعضي كه مي‌گويند شيوه كار روشنفكران ديني شفاهي است، گفت: سنت عميق ديني ما سنت شفاهي است و به خاطر همين همه بزرگان ديني ما سنت شفاهي داشتند و من موافق اين نيستم كه روشنفكران فقط بايد بنويسند. بودا سخن مي‌گفت، علي ابن ابيطالب(ع) نيز سخن مي‌گفت. در حرف زدن تأثيري است كه در هيچ سنت كتبي نيست. مهم نيست كه سخن شفاهي يا كتبي باشد، مهم اين است كه سخن حق باشد. * حجاريان: مسئله روشنفكران ديني عدم رابطه تئوري و عمل است سعيد حجاريان در اين همايش حضور داشت اما مقاله وي كه حاصل يك گفت‌وگو بود توسط يكي از حضار قرائت شد. وي در اين مقاله كه «چالش‌هاي روشنفكري ديني در ايران» نام داشت، اظهار كرد: روشنفكري برآمده از مدرنيته است . يعني چنان ذات‌گرا باشيم، ذات و جوهر روشنفكري برعقلانيت مابعد كانتي استوار است و لذا قدرت نقد آن بالا است. روشنفكر كسي است كه قدرت نقد دارد و جامعه، سنت، سياست و حتي خودش را نقد مي‌كند. البته در اينجا منظورم روشنفكري ديني است و نه روشنفكر مسلمان. اين دو با هم تفاوت دارند. انسان مي‌تواند روشنفكر باشد و مسلمان هم باشد. اما منظور من در اينجا از روشنفكر ديني، روشنفكري است كه موضوع و متعلق پژوهشش دين است. وي افزود: روشنفكري به لحاظ خاستگاهش و استواري‌اش بر عقلانيت انتقادي با جزميت سر و كار ندارد. بنابراين، اولين چالش اين است كه آيا روشنفكر ديني حاضر است پروژه خود را در چنين محيط انتقادي پيش ببرد؟ حاضر است جرات فكر كردن و نقد كردن داشته باشد؟ ممكن است بگوييم روشنفكري ديني در منزل بين سنت و مدرنتيه خانه كرده است. اين منزل در واقع ايدئولوژي است. مسئله اين است كه ايدئولوژي حاضر نمي‌شود تا آخر پيش رود . ايدئولوژي سعي مي‌كند سنت را به شكل جديد و مدرن بازسازي كند. اگر گفته شود كه روشنفكري ديني ايدئولوژي است ، سوالي كه مطرح مي‌گردد اين است كه آيا ايدئولوژي‌ها در مقابل عقلانيت انتقادي تاب آورده‌اند؟ جدي‌ترين ايدئولوژي ها (ماركسيسم) هم در مقابل عقلانيت انتقادي تاب نياورند. پس چالش اول اين است كه روشنفكري ديني به اين سوال پاسخ دهد كه در كجا مي‌خواهد بايستد؟ در منزل ايدئولوژي؟يا مي‌خواهد از عقلانيت نيز پيش تر رود تا به منزل پست‌ مدرنيستم برسد؟ كه در اين صورت ديگر روشنفكر ديني نيست، چرا كه در منزل پست مدرنيسم به دام نسبي گرايي مي افتد كه در آن هر چيز مجاز است و اين با دين كه به هر حال داراي گزاره‌هاي جهان شمول است نمي تواند مطابقت كند. حجاريان ادامه داد: چالش دوم اين است كه روشنفكري ديني بايد در يك زمان در دو وجهه بجنگد. او از يك سو با روشنفكر سكولار و از سوي ديگر با سنت‌درگير است. هر دوي اين‌ها هم سابقه قوي دارند و هم پايگاه قوي. روشنفكر سكولار حداقل 4 سده در دنيا سابقه دارد و هم به لحاظ نظري و هم به لحاظ انباشت تجربه بسيار قوي است. سنت هم پايگاهي قوي دارد، حوزه‌هاي علميه دارد، در مراكز آموزشي دارد، پول دارد و در عين حال سعي كرده خود را با سنت‌هاي قبلي گره بزند و يا از سنت‌هاي غربي وام بگيرد و خود را تقويت كند. روشنفكري ديني با عمر كوتاهي كه دارد و با همه ضرباتي كه متحمل شده‌ بايد در يك زمان در دو جبهه قوي بجنگد. اين پژوهشگر گفت: چالش سوم مشكل داخلي روشنفكري ديني است. ما با پديده‌اي به نام روشنفكر ديني مواجه نيستيم. بلكه با روشنفكري‌هاي ديني مواجهيم. از لحاظ جامعه شناختي ما چند نوع روشنفكري داريم . ماركس روشنفكران را از لحاظ طبقاتي تقسيم‌بندي مي كند . مانهايم اما در مقابل مي‌گويد روشنفكر تعلق طبقاتي ندارد. از نظر انديشگي هم مي‌توان روشنفكران را تقسيم‌بندي كرد. پس تعدد و اختلاف در روشنفكران ديني چالش سوم است. وي افزود: اما مساله چهارم روشنفكران ديني عدم رابطه تئوري و عمل است. به طور كلي و به طور اخص در ايران ، رابطه بين تئوري و عمل بايد نوعي رابطه ديالكتيكي باشد. اما در اينجا با نوعي سكتاريسم مواجهيم. روشنفكري ديني بايد خودش را در عمل محك بزند. اما در ايران منحصر به جمع‌ هاي محدود و محافلي شده است كه فقط مختص خود روشنفكران ديني است. روشنفكران ديني نكوشيده‌اند اين پروژه را با پايگاه مشخص اجتماعي شان پيوند بزنند. اين قطعه رابطه تئوري و عمل منجر به اين شده است كه نه دينشان ديني باشد كه با دين مردم در ارتباط باشد و نه روشنفكريشان به كار مردم آيد. در غرب روشنفكران عمدتا در جوامعشان نقش پيشتاز داشته‌اند و توانسته‌اند جوامع خود را تكان بدهند. مثل اميل زولا. اما در جامعه ما رابطه بين نظر و عمل گسسته شده و روشنفكري ديني نتوانسته است خودش را در حوزه‌هاي زيست بوم اعم از شعر ، موسيقي ، ان . جي. اوها ، احزاب و ... بازتاب دهد و لذا ابتر مانده است. اين موضوع موجب لاغر ماندن تئوري هم شده است. زيرا وقتي يك تئوري اجتماعي نشود، بارور نمي‌گردد و لاغر مي‌ماند. عده‌اي معتقدند روشنفكران نبايد كار پراتيك بكنند، اما من معتقدم روشنفكر براي آزمون تئوري خودش هم كه شده باشد براي آن كارايي پيدا كند و رابطه‌اي ين نظر و عمل برقرار سازد. براي مثال به فوكو نگاه كنيد كه براي توصيف زندان و درالمجانين چقدر با واقعيات درگير مي‌شود و وارد اين محيط‌ها مي‌گردد. ادوارد سعيد هم نمونه خوبي است. اين با روشنفكري كه گوشه خانه چسبيده و فقط با كتاب‌هايش سر و كار دارد و از واقعيات و جامعه‌اش فرسنگ‌ها فاصله دارد بسيار متفاوت است. حجاريان در پايان گفت: نكته آخر آن كه روشنفكري ديني در جامعه‌اي مثل ايران به دنبال نرمالايز كردن جامعه است؛ يعني سعي مي‌كند جامعه قطبي نشود و اكثريت جامعه زير چتر واحدي جمع شوند. اين كار كرد اصلي روشنفكري ديني است و من در اين مورد پراگماتيست هستم ، يعني اينكه اگر چنين كاركردي به جاي روشنفكري ديني از مثلا نوانديشي ديني برآيند من طرفدار آن خواهم بود. انتهاي پيام/ش




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 713]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن