واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سیزدهمین نشست «سروچمان» با کاخ سعد آبادی به پایان رسید
سيزدهمين نشست ادبی «سرو چمان» با نقد و بررسي مجموعه شعر كاخ سعدآبادي نوشته مجيد سعدآبادي عصر ديروز در فرهنگسراي سرو برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای سرو ، سیزدهمین نشست ماهانه «سرو چمان» با اجرای سعید بیابانکی و علیرضا لبش با حضور شاعرانی چون محمد سعید میرزایی، ابراهیم اسماعیلی اراضی، راهله معماریان، محمد جواد آسمان ، سید امیر سادات موسوی و مجید سعدآبادی در فرهنگسرای سرو برگزار شد..
اسماعيل اراضي شاعر نام آشناي اصفهاني نخستين شاعري بود كه به شعرخواني پرداخت. او دوغزل با حال و هواي شهر پدري آش خواند:
...که زندهرود کنارت کمی قدم بزند
شب تو را به بلندای خود رقم بزند
که (آمدی) همهی شهر را دچار کند
که میروی همهی قصه را به هم بزند
که عاشقی در بازار پير نقشجهان
دوباره بنشيند عشق را قلم بزند
که اصفهان بشود دستگاهی از آواز
که يک نفر هی مضراب زير و بم بزند
که راز گنبد فيروزهفام مسجد شاه
به جان اسليمی طرح پيچ و خم بزند
که پيچ و خم به تن تاکها بپيچد و بعد
خمار جلفا را در شراب هم بزند
که کوچهها همه پست و بلندتر که شدند
هوای او در اين پيچ و تاب دم بزند
که باز هم سکری قهوهای نگاه تو را
بگيرد و چشمی بیقرار نم بزند
که شير سنگی خواجو تو را اسير کند
به شور و حال شبی دور رنگ غم بزند
که حلقهای در انگشت زندهرود کنی
که زندهرود کنارت کمی قدم بزند
محمد جواد آسمان نيز شاعر ديگري بود كه يكي از غزلهاي جديد خود را خواند كه بخشي از آن را در ادامه مي خوانيد:
واکردگارا چند بار دیگر امتحان دهم با برگزیدگانت
چند دور دیگر، چند نوبت آخر، تا فرو نیافتم چون رسیدگانت
از بهشت کنعان ای پدر برانم آغ کن مرا هم چون برادرانم
چند پیراهن آه تا مرا ببینی تا برآید از چاه نور دیدگانت
راهله معماریان هم دو غزل و یک ترانه خواند که غزل پیش رو از جدیدترین آثار اوست:
عشق کن انداختی ما را به دنبال خودت
سوی خود خواندی و رفتی سوی اقبال خودت
من دلی آزاد در این سینه پروردم ولی
عاقبت آن را درآوردی به اشغال خودت
دل رها کردم سراغ هلم دین رفتم، چه شد؟
شیخ با من گفت رو دنبال امثال خودت
حوزه علمیه جای سالکان خسته نیست
شاعر و این حوزه حاشا؛ باش در کار خودت
شعرهای ما سراسر «ذره خیر یره»
باش ای افیون زده در بند مثقال خودت
سرورم باید ببخشی از تو میترسم کمی
بزدلم خواندی ندیدی یال و کوپال خودت
بارالها گرجه ما از فعل مردم خستهایم
باز میبینمشان در بند افعال خودت
کارها کردند در سبک و سیاق آدمی
کارها کردی خداوندا به منوال خودت
نقد عمرم زندگی این مال باد آورده را
واستان از ما و بگذارش پر شال خودت
روزگارم را به نامت میزنم، دستت درست
روزگارم را عوض کن هر چه شد مال خودت
اما بخش مهم سيزدهمين نشست به معرفي مجموعه شعر كاخ سعدآبادي اثر مجيد سعدآبادی اختصاص داشت.
وی درباره تازه ترين اثرش گفت: اين كتاب بيش از هر چيز براي من نوعي پژوهش بود، اين موجودات بخشي از تاريخ و فرهنگ ما هستند كه متاسفانه سالهاست خبري از آنها در ادبيات ما به ويژه إشعار شاعران جوان نيست.
سعد آبادي در پاسخ به اين سوال كه در نگارش اين كتاب تا چه حد از آثاري مانند ترس و لرز غلامحسين ساعدي وأم گرفته است گفت: بيشتر تحقيقات من از ميان مردم كوچه و بازار بود، به سراغ آثار هنري نرفتم چون نمي خواستم تحت تاثير اثري قرار بگيرم.
سعد آبادي در ادامه چند شعر از كتاب خود را خواند كه بحشي از نخستين شعر اين مجموعه را در ادامه مي خوانيد:
حياط خلوت
با دو فرشته
آب تنگ ماهي را عوض مي كند
بالكن با عزرائيل
چند روزي است پدرم را زير نظر گرفته
و من
در اتاق پذيرايي
سر بچه جني را گرم مي كنم
تا مادرش
شناسنامه آتش را از ثبت احوال بگيرد
قايم باشك بازي مي كنيم
من چشم مي گذارم
او با بِسْم الله قايم مي شود
او چشم مي گذازد
من با انالله
همچنین در این مراسم سید امیرسادات موسوی، فرنگیس کردی و محمد حسین پور معصومی که در بین مهمانان محفل ادبی« سرو چمان » حضور داشتند، به شعر خوانی در مقابل استادان این حوزه پرداختند.
در پایان مراسم شاعران به رسم یادگاری جمله ای بر روی تابلویی که با پوستر برنامه تهیه شده بود، نوشتند و در آخر عکس دسته جمعی انداختند.
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]