تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس وصيت ميت را در كار حج بر عهده بگيرد، نبايد در آن كوتاهى كند، زيرا عقوبت آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798280928




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ایران جامعه شهربنیاد بود/سقوط کازان موجب قهقرای ایران شد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در نشست نقد و بررسی کتاب «ایران فرهنگی» مطرح شد:
ایران جامعه شهربنیاد بود/سقوط کازان موجب قهقرای ایران شد

ایران فرهنگی


شناسهٔ خبر: 2984029 - دوشنبه ۹ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷
دین و اندیشه > اندیشکده ها

در نشست نقد و بررسی «ایران فرهنگی» رحیم محمدی گفت: ایران جامعه شهربنیاد بوده است. میری هم گفت: سقوط آندلس برای ایران خطر استراتژیک نداشته اما اتفاقی که در کازان افتاد در واقع سپر دفاعی ایران شکسته شد. به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «ایران فرهنگی؛ فرصتها و چالشهای ایران در تاتارستان» تالیف سیدجواد میری با حضور وی و رحیم محمدی در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. میری در ابتدای این نشست با اشاره به کتاب گفت: ممکن است که این کتاب را در حوزه مطالعات منطقه ای قلمداد کنید. این کتاب عامدانه می خواهد موضوعی را مطرح کند تا ما موضع و مقام مان را در دنیای معاصر بشناسیم و تا نتوانیم نسبتمان را مفهوم سازی کنیم به یک وضعیت بغرنج دچار خواهیم شد. وی با اشاره به اینکه یکی از ایرادهایی که نویسندگان ما دارند این است که هیچکدام در کارهایی که انجام می دهند به نقاط مورد مطالعه شان مانند روسیه، آذربایجان و ... سفر نکرده اند که ببینند به فرض مثال یک قزاق چگونه لباس می پوشد، گفت:  چون فضا را ندیده اند معادلاتی را برای ما ترسیم می کنند که مطابق با مکاتب موجود فلسفی مانند رئالیسم یا پوزیتیویسم یا ... است. اما زمانی که شما به آنجا سفر می کنید نسبت آنها را با خودتان بهتر می فهمید. ساختار پژوهشگاهها و دانشگاههای ایران است که به پژوهشگران و استادانشان اجازه نمی دهند که خودشان را با این مسائل درگیر کنندمیری در ادامه گفت: در مورد تاتارستان دو مطلب مهم است. یکی تاتارستان تاریخی که از نظر جغرافیایی از حوالی دریای خزر تا ۶۰۰ کیلومتری مسکو و از شرق تا نزدیکی چین و ... را تشکیل می دهد که می توان گفت روسیه و کشورهای اقماری آن به گونه ای خراج گذار قوم تاتار بوده اند. اما تاتارستان کنونی حدود ۶۰۰ کیلومتر از مسکو فاصله دارد و کشوری کوچک است. معمولا افراد زیادی در این حوزه تحقیق کرده اند، اما جالب است که روس ها هیچ وقت حضور خودشان را به صورت استعماری در آنجا قلمداد نمی کردند اما واقعیت امر این است که خود تاتارها معتقدند که مستعمره شده اند. وی تصریح کرد: متاسفانه در ایران تنها کتابی که مشخصا در مورد تاتارستان است کتابی از آقای رحیم رئیس نیا است که تا جایی که من از فحوای کتاب فهمیده ام ایشان خودشان کار میدانی در آن مورد انجام نداده اند و اساس مطالعات میدانی در این زمینه بسیار کم صورت گرفته است و محققین ایرانی بیشتر متکی بر مطالعات غربی ها یا روس ها هستند که اگر بتوان این فضا را شکست و به این مناطق رفت نسبت ما با آنها بهتر درک می شود. میری همچنین افزود: اینکه ما نمی توانیم به این مباحث ورود پیدا کنیم بخشی زاییده ساختار پژوهشگاهها و دانشگاههای ایران است که به پژوهشگران و استادانشان اجازه نمی دهند که خودشان را با این مسائل درگیر کنند و به کار میدانی بپردازند و معتقدند که استادان باید در کتابخانه ها بدنبال منابع و مأخذ بگردند تا اینکه کار میدانی بکنند. دکتر رحیم محمدی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) در ادامه این نشست ابتدا به معرفی کتاب پرداخت و گفت: این کتاب بیشتر محصول مشاهدات نویسنده است که در سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ در تاتارستان به تحقیق و تفحص پرداخته است. کتاب از ۵ فصل و یک دیباچه تشکیل شده است که دیباچه را رئیس کتابخانه ملی تاتارستان نوشته است و به کتاب ارزش بیشتری می بخشد. اما آن چیزی که  من را ترغیب کرد که کتاب را بخوانم مفهوم ایران فرهنگی بود. وی افزود: این مفهوم سابقه طولانی دارد اما سئوال این است که چرا این مفهوم پدید آمد؟ یکی از دلایل آن این است که یک جور خودآگاهی در ایرانیان ایجاد می شود و سئوالاتی از این دست که ما چه هستیم و کجا ایستاده ایم و نسبتمان با دنیا چگونه است که البته این مفهوم مقدار زیادی وجه حسرت خوردن هم دارد که یک زمانی ما برای خودمان کسی بوده ایم. محمدی افزود: این مفهوم ما را به دو حوزه وصل می کند. حوزه تمدنی ایران و حوزه تمدنی اسلام، اما تاتارستان چه نسبتی در گذشته و حال ما با ایران بزرگ، تمدن ایرانی، ایران اسلامی و همچنین ایران کنونی دارد و اساسا در کجای این تمدن قرار می گیرد. نویسنده کتاب سعی می کند که تاتارستان را در متن تمدن ایرانی قلمداد کند. اما باید بگویم که تاتارستان هیچ وقت در متن ایران بزرگ و حتی تمدن اسلامی نبوده است هر چند در حوزه نفوذ فرهنگی ایران بوده اند و در حاشیه بوده است و بیشتر از متن تاثیر پذیرفته است. تاتار را در فرهنگ ایرانی به معنای مغول می شناسیم و همه می دانیم که مغول در فرهنگ ایرانی به چه معنی است.استاد دانشگاه امام حسین(ع) گفت: بحث دیگری که با تاتارستان داریم بدبینی تاریخی است که ما نسبت به تاتار و مغول داریم که شاید در تاریخ آن را به فتنه مغول هم تعبیر کنیم. بنابراین تاتار را در فرهنگ ایرانی به معنای مغول می شناسیم و همه می دانیم که مغول در فرهنگ ایرانی به چه معنی است. نویسنده شاید عمدا نمی خواهدآن را ببیند و همین که آن را نمی بیند به راحتی تاتار را در متن می آورد و به آن نقش می دهد. بنابراین در بازسازی خودمان با تاتارستان باید به چند نکته دقت کنیم. اولا اینکه تاتارستان در حاشیه ایران بوده نه در متن. دوم اینکه مغول با ویرانگری و یغما در ذهنمان همراه است. محمدی گفت: اما اگر از طرف دیگر به ایران فرهنگی فکر کنیم به صورت غیر مستقیم می توان از نویسنده دریافت کرد که این قلمرو بزرگ را جزء ایران فرهنگی می دانست. حداقل برای ایران فرهنگی ما می توانیم سه زمینه یا شاخصه برایش قلمداد کنیم. یک شاخصه آن زبانهای ایرانی است که نویسنده می تواند در این زمینه بگوید که یکی از مهمترین شاخصه ها و موارد تاتارستان این است که از زبانهای ایرانی قلمداد می شود. اما اینکه زبان مغولی و یا ترکی تاتاری را جزء زبانهای ایرانی قلمداد کنیم خود جای بحث دارد تا جایی که کسی مانند فردوسی آن را از زبانهای ایرانی قلمداد نمی کند. ایرانیان بر خلاف غربیان که جهان بینی و جهان شناسی شان را در قالب رمان بیان و مطرح می کنند اما ایرانی ها در شعر و ادب فارسی آن را بیشتر بیان می کنند. وی افزود: شاخصه دیگر ایران فرهنگی شهر ایرانی است. ایران جامعه شهربنیاد بوده است الان رسم است که می گویند ایران ایلیاتی بوده است در صورتی که فرهنگ و تمدن ایران یک فرهنگ شهربنیاد بوده است و اساسا مدنیت در شهر ساخته می شود. ایرانیان اولین اقوامی بودند که شهر ساختند اگر چه ما دهقانی و سیستم ایلیاتی را هم به صورت مهم داریم. متاسفانه نویسنده تکلیفش را با این مفهوم مشخص نمی کند که اگر تاتارستان بخشی از فرهنگ ایرانی است شهر و مدنیت ایرانی در آنجا چگونه است؟ اینکه ما فرهنگ ایران را به ده و قبیله تقلیل بدهیم نشانه ای از عدم شناخت ما از تاریخ ایران است. وی با اشاره به اینکه شاخصه دیگر ساختار ایرانی حضور و نفوذ نهادهایی مانند دین است که در این کتاب خوب نشان داده می‌شود افزود: در ایران فرهنگی این نهادها جدی هستند. از سوی دیگر نویسنده توفیق زیادی در جامعه شناسی و مردم نگاری تاتارستان نمی‌یابد و بیشتر به سمت وقایع نگاری می‌رود. همچنین دراین کتاب به سیاست نگاری می‌پردازد. یعنی وضعیت دولت برای نویسنده مهم بوده و به همین دلیل وقایع مهمی که در سرنوشت تاتارستان مهم بوده را می‌نویسد. بنابراین تاریخ تاتارستان را به سمت استقلال و سرکوب تقلیل می‌دهد، یعنی تاریخ تاتارستان را بیشتر در چرخه سرکوب و استقلال خواهی می‌بیند. و به نوعی یک نگاه استراتژی نگارانه دارد.

این استاد جامعه‌شناسی با بیان اینکه بحث دیگر نویسنده مشاهده دین در تاتارستان است عنوان کرد: وی دین را در تاتارستان به سه نحوه دین سنتی، دین دولتی و دین جدید الظهور بیان می‌کند. دین سنتی را به صوفیان و دو فرقه نقشبندیه و صوفیه تقسیم می‌کند که بنیانگذار هر دوی آنها ایرانی هستند که سعی کرده است حلقه‌های آن‌ها را بشناسد. همچنین بحث ظهور و تجدید حیات اسلام و روشنفکران اسلام را در این قسمت بیان می‌کند، در واقع این‌ها همه وقایعی هستند که برای نویسنده مهم بوده است. اما سوال اینجاست که تاتارها چه نسبت جدیدی با غرب و اسلام دارند.

وی گفت: در تاتارستان سه گانه اسلام، غرب و تاتارستان مطرح است چنانچه در ایران سه گانه غرب، ایران و اسلام مطرح است و این همواره به خاطر آن بوده که می‌خواستیم نسبتمان را با غرب تعریف کنیم حتی وقوع انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی می‌خواسته‌اند این نسبت را توضیح بدهند.

به گفته محمدی، پدیده دیگر فرقه‌های نوظهور دینی است که نویسنده درباره دین بحث می‌کند. نویسنده به نوعی به وهابیت می‌پردازد و سعی کرده بیشتر آنها را توضیح دهد و حضور وهابیت را در تاتارستان نشان دهد. آخربن بحث کتاب نیز به تاریخ تاتارستان بر می‌گردد که به دوره‌های ماقبل تزار، تزار، دوره کمونیست‌ها و بعد از کمونیست‌ها تقسیم می‌شود. دوره تزار دوره شکوفایی تاتارستان است. بعد از کمونیسم مرحله‌ای از استقلال طلبی پیش می‌آید که دولت مرکزی روسیه این اجازه را نمی‌دهد. در دوره پسا کمونیسم نیز نفوذ کشورهای خارجی در این منطقه مهم بوده است. نویسنده در اینجا تعصبش را بیشتر نشان داده و می‌گوید ما با توجه به اینکه مشترکات زیادی فرهنگی با تاتارستان داریم چرا حضورمان در آنجا کمتر از ترکیه و عربستان است؟

وی یادآور شد: یکی از دلایل مهمی که امروزه داعش از این مناطق نیروهای زیادی جذب می‌کند روحانیون وهابی است که در این منطقه تبلیغ زیای کرده‌اند.

در تاتارستان سه گانه اسلام، غرب و تاتارستان مطرح است چنانچه در ایران سه گانه غرب، ایران و اسلام مطرح استمیری نیز در ادامه این نشست به برخی از انتقادات پاسخ داد و گفت: نوع نگاهی که دکتر محمدی به آن استراتژی نگاری دارد و گفت در کتاب‌های دیگر من هم بوده که شاید خود من از آن بی‌اطلاع بودم و شاید تاسف‌هایی که می‌خورم زاییده همین نگاه استراتژی نگاری بوده است.

وی همچنین تاکید کرد: من فکر می‌کنم تاریخ نگاران ما سبک و نگاهمان را به تاریخ مشخص کرده‌اند و خلط هایی درباره خود مفهوم تاتار ایجاد کرده‌اند. چون اساساً مفهوم تاتار نیازمند بازخوانی است و ما می‌توانیم بار دیگر این مفهوم را بررسی کنیم. میری با اشاره به تاریخ تاتارستان گفت: خود منطقه تاتارستان کنونی تا قبل از حمله مغول نامشان تاتار نبوده بلکه نامشان بلغار بوده است. که خود این بحث جای تامل دارد. شما در سفرنامه ابن فضلان می بینید که می گوید اسلام به این مناطق رفته است. وی در ادامه با اشاره به این بحث که تاتارها در حاشیه بوده اند گفت: زمانیکه ما یک مدنیت را تعریف می کنیم مرکزیت ها و شاخص هایی برای آن تعریف می کنیم. اگر به این صورت ببینیم درست است تاتارستان در حاشیه بوده است اما نکته مهم همچنان که استاد مطهری و علامه اقبال لاهوری هم به آن اشاره کرده اند و سقوط آندلس را ریشه بسیاری از مشکلات جهان اسلام قلمداد کرده اند. جالب است که سقوط اندلس و کازان تقریبا همزمان بوده اند. اما سقوط آندلس در همه جا آمده و درتاریخ درج  و مهم دانسته شده است. اما سقوط کازان در هیچ جا نیامده است. درصورتیکه سقوط آندلس برای ایران خطر استراتژیک نداشته اما اتفاقی که در کازان می افتد در واقع سپر دفاعی ایران شکسته می شود و موجب می شود که ایران به قهقرا برود. ریشه این قهقرا را نباید در بی کفایتی آقا محمدخان و غیره دید بلکه به نظر من ریشه آن در شکست کازان بوده است. وی در ادامه به انتقادی مبنی براینکه آشفتگی در متن دیده می شود گفت: در ایران سعی می شود که در یک رشته خاص بنویسند. اما واقعیت امر این است که من خودم یک آدم آشفته هستم چرا به معنایی که در ایران در مورد رشته ها و دانشگاه مطرح است معتقد نیستم. محمدی در ادامه با اشاره به مفهوم حاشیه، متن گفت: هر چند امروز اعتراض جدی ای علیه حاشیه و متن صورت گرفته است اما واقعیت این است که با همه توصیفات مثبتی که مطرح می کنیم حاشیه بودگی تاتارستان جدی است و اتفاقا توضیحات دقیقی هم که داده شد بیشتر به این حاشیه بودن افزود. اما با وجود همه اینها در حوزه نفوذ ایران فرهنگی بوده و این خیلی مهم است. اینکه ما می گوییم که در حوزه فرهنگی بوده اند و به تعبیری دریافت کننده بوده اند، از اهمیت این نمی کاهد. اما در تعریف نسبت ما با تاتارستان به نوعی دقت می کند چرا که امروز هم وقتی که می گوییم چه نسبتی با تاتارستان برای خودمان تعریف بکنیم در واقع آمدن جهانبینی این ملت و این قوم به درون جهانبینی ایرانی است و یک وصل کردن هاست و گسست های تاریخی را به نوعی بازسازی و رفوه می کنیم. سقوط اندلس و کازان تقریبا همزمان بوده اند. اما سقوط آندلس در همه جا آمده و درتاریخ درج  و مهم دانسته شده است. اما سقوط کازان در هیچ جا نیامده است. درصورتیکه سقوط آندلس برای ایران خطر استراتژیک نداشته اما اتفاقی که در کازان می افتد در واقع سپر دفاعی ایران شکسته می شود و موجب می شود که ایران به قهقرا برود.وی گفت: این مسئله تا جایی که من تحقیق کرده ام برای خود تاتارها هم مقداری زیادی آزار دهنده بوده که همواره می بایستی از ایران یا دارلاسلام تاثیر می پذیرفته اند و اینکه برای خودشان از نظر روحی هم یک مقدار آزار دهنده بوده که چرا ما در متن نیستیم؟ بنابراین به نظرم در بازسازی نسبت ایران فرهنگی اهمیت دارد. مقداری هم باید روی مفهوم ایران فرهنگی درنگ کرد که ایران فرهنگی برای ما یک جور حسرت تاریخی است که بسیار مهم است. آقای دکتر تا جایی که من دریافتم به نظرم در بعضی جاها به اروپامحوری(یوروسنتریزم) و انتایورسنتریزم اشاره می کندو خودش را به نظر در زمره انتایوروسنترها قلمداد کند. بالاخره انتایورسنتریزم درواقع مبارزه از عاطفه غربی با عقل غربی است که هر دو پدیده غربی است. این را مطمئن باشیم که ضدیت با اروپا محوری، شرقی و ایرانی نیست. بنابراین این بحث و این حسرتی که ما از گذشته می خوریم و می خواهیم بازسازی کنیم و خودمان را از لحاظ تاریخی بازیابی کنیم و به آن سرمایه ها برگردیم و آن را تعریف کنیم اهمیت دارد. وی در ادامه گفت: همانطور که گفتم امر سیاسی بر امر اجتماعی در تالیف کتاب ترجیح داده شده است. یعنی از نگاه سیاسی کتاب نوشتن با اینکه از نگاه اجتماعی بنویسم مهم است، اتفاقا جامعه شناسی زمانی متولد شد که در تاریخ معرفت مرحله ای  بوجود آمد که امر اجتماعی کشف شد و ما فهمیدم که امر اجتماعی زیرپایه امر سیاسی است. چیزی که از پایین سیاست را میزان می کند جامعه و فرهنگ است. بنابراین وقتی که به عنوان جامعه شناس یا فیلسوف قرار است که کتاب بنویسند، بایستی امر اجتماعی در نوشته مان بارز باشد.   میری در ادامه با اشاره به بحث متن و حاشیه بودن تاتارستان افزود: گومیلیت نویسنده روسی- تاتار معتقد است که آینده روسیه با فهم تاتارها از دین و دیانت و اسلام و آن تعصب و غیرتی که در چچن ها و اینگوش ها وجود دارد، همان چیزی خواهد شد که اورانیست ها می گویند و به گونه ای نگاه به شرق کامل خواهد شد. اگر از این منظر ببینیم شاید درست باشد که تاتارستان در حاشیه باشد و نقش کلانی در جهان اسلام و جهان ایرانی نداشته است. اما اتفاقی که امروز در فدارسیون روسیه در حال افتادن است نقش تاتارستان به عنوان یک پل ارتباطی بین جهان ارتدوکسی و جهان روسی و جهان اسلام به معنای وسیع کلمه و جهان ایرانی به معنای اخص آن نقش مهمی می تواند باشد. برخلاف چچن ها، اینگوش ها و داغستانی ها، تاتارها از نظر فرهنگی و تاریخی و تحصیلات در یک سطح بالاتری قرار دارند. تاتارها با وجود جمعیت کمشان اما تاثیر زیادی بر روسیه دارند و ذهنیت روس ها را خوب خوانده اند و می توانند با آنها تعامل کنند. وی در پایان با اشاره به این موضوع که داعش از تاتارستان نیرو می گیرد گفت: حتی یک تاتار در بین نیروهای داعش وجود ندارد بلکه نیروهایی که در داعش وجود دارند بیشتر چچن، اینگوش یا داغستانی و یا ازبک و... هستند. اما اینکه وهابیت در آنجا نفوذ دارد بله تا جایی که شهری در آنجا به نام عربستان تاسیس شد و حتی در این شهر برخلاف قانون روسیه که تک همسری است، تا چهار همسری هم وجود دارد. تا جایی که جنگی هم در آنجا رخ داد و امروز شرایط تلطیف شده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن