تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820449376




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عدالت، قرآن، مهدویت - بخش اول پایداری حکومت منوط به عدل و دوری از ظلم است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عدالت، قرآن، مهدویت - بخش اول
پایداری حکومت منوط به عدل و دوری از ظلم است
در دوران ظهور، اصل عدالت در ریز و درشت مسائل اجرا می شود و درشت ترین امور در چارچوب میزان عدل و قانون مهدوی محدود می گردد به گونه ای که هیچ‌گونه ستمی به احدی روا نمی گردد و اندک ظلمی صورت نمی پذیرد.

خبرگزاری فارس: پایداری حکومت منوط به عدل و دوری از ظلم است



اشاره: آنچه بر پایه محکمی استوار نباشد دوام نخواهد آورد، فرو خواهد ریخت و در هم خواهد شکست بدون تردید برای نیل جامعه عدل و تصویر فرهنگ عدل مدار گریزی از پژوهش در کتاب عدل و ترسیم امام عدل نیست. تلقی قرآن از عدل و عدالت به کیفیتی است که فرهنگ معاصر آن را درک نکرده و جامعه عدل مهدوی آرمان شهری است که آدمی هنوز ضرورتش را در نیافته است به همین دلیل رسالت این نوشتار کاوش از فرآیند فرهنگ عدالت در منظر وحی و نگاهی تطبیقی به عدل مهدوی است. اصولاَ آنهائی که میخواهند طرحهای اسلامی را بررسی کنند ناگزیرند زیر بناها را در نظر بگیرند ایجاد مدینه فاضله عدل محور یکی از مهمترین این طرحهاست هر نظامی با توجه به اهداف و آرمانهای خود پایههای استقرار عدالت را در محورهای خاصی جست و جو میکند. هدف این نوشته پرداختن به محورهای کلیدی برای ایجاد تصویری روشن از عدل مهدوی از کانال عدل قرآنی است. تا چه قبول کند و چه در نظر آید. السلام علی مهدیّ الامم و جامع الکلم، السلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر، السلام علی ربیع الأنام و نضرة الأیام. السلام علی المهدیّ الّذی وعد الله عزّ و جلّ به الامم أن یجمع به الکلم و یلمَّ به الشعث و یملأ به الأرض قسطاً‌ و عدلاً.... ای خرّم از فروغ رخت لاله زار عمر باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر(حافظ) فرهنگ قرآن پس از گذشت سالها، حرفهایی دارد که هنوز فرهنگ معاصر ما از آن عقبتر است. تلقی قرآن از جامعه عدل و کیفیت آن را فرهنگ معاصر هنوز درک نکرده است. این فرهنگ، انسان را به گونه‌ای تحلیل میکند که بر اساس آن، برای او تربیتی همچون تربیت درخت و حیوان در نظر میگیرد و برای او مدینة فاضله و جامعة عدل مداری را ترسیم میکند که تنها در سیستم اومانیسم و انسان محوری می‌توان بدان دست یافت. بر همین اساس، پایان تاریخ را با حاکمیت دمکراسی و قوانین مدنی برخاسته از آن به تصویر میکشد. در حالی که این فرهنگ، در تجربه و تخیل و تفکر آدمی ریشه دارد و چه کسی است که کوتاهی علم و غریزه و محدودیت تجربه و تخیل و اندیشه آدمی را درک نکرده باشد؟ آری، فرهنگی میتواند مدل زندگی و نوع تربیت و چگونگی سلوک انسان را طراحی کند و برای او سیستم زندگی ارائه دهد که در وحی ریشه داشته باشد. چون انسان با جهان و آدمها رابطه دارد و در این جهان که علم، نظامش را تجربه کرده، نمیتوان بدون ضابطه با پیرامون خود رابطه برقرار کرد و این ضابطه را کسی میشناسد که به تمام هستی احاطه و از تمامی روابط آگاهی داشته باشد. نگارنده با توجه به این رویکرد، میخواهد مسئله عدل و عدالت را از منظر قرآن بررسی کند؛ چرا که قرآن، کتاب عدل و ناطق به عدالت است1 و بوستان در بوستان و برکه در برکه عدالت است.2 از قانون عدل و امام عدل سخن بگوییم تا شاید به خود آییم و کوتاهیهای خود را در شناخت مسئولیتها و اجرای آن‌ها باور کنیم و سمت و سوی زندگی خود را با جامعه عدل مهدوی هماهنگ سازیم. عنایات خاص متون روایی به مسئله عدل مهدوی، ما را به نقش محوری این عنصر در قیام و انقلاب و حکومت حضرت رهنمون میسازد. بر اساس بررسیهای به عمل آمده، در فراز اول یکصد و سی حدیث پس از بشارت به آمدن مهدی(ع) از عدالت جهان گستر او سخن به میان آمده است.3 از این رو، تلاش برای تبیین عدل مهدوی به موازات ترسیم عدل قرآنی ضروری به نظر میرسد. برای رسیدن به این مهم، محورهایی را که قرآن روی آن دست گذاشته و در آن عرصه عدالت را بیان کرده، مطرح و آن‌گاه تحت همان محور از عدل مهدوی بحث میکنیم. در این نوشته، علاوه بر بحث از ارزش و مفهوم عدل، از: حاکم عادل، کارگزار عدل گستر، جامعه عدل‌پذیر، اقتصاد عدل‌گرا، نظام قضایی عدل‌مدار، ابزار عدل، با رویکرد پیش‌گفته سخن میگوییم. ارزش عدل از اصول و سنتهای تغییر ناپذیر الهی که بر آسمان و زمین حاکم است، اصل عدالت است. در سیره وتاریخ رهبران دینی، این موضوع به طور کاملاً آشکاری تبیین شده است. علی(ع) حکیم سخن، راجع به آن میفرماید: ((العدل اساس به قوام العالم؛4 عدل پایه و ستونی است که هستی بدان پا برجا و استوار است)). در اندیشه علی(ع) حتی پایههای آبادانی و عمران شهرها نیز منوط به اجرای عدالت است. ((ما عُمّرت البلدان بمثل العدل؛5 هیچ چیز مانند عدل، باعث آبادانی شهرها نیست)). در اصل، عدالت عامل بقای دولتها و ضامن استمرار ملتهاست. به همین دلیل، امیرالمؤمنین علی(ع) به دولت‌مردان چنین توصیه میکند: ((اجعل العدل سیفک؛6 عدالت را شمشیر کار خود قرار ده)). اگر جامعه و ملتی خویش را با این اصل هماهنگ سازد و حرکت خود را در راستا و جهت عدالت قرار دهد، با کل هستی هماهنگ و هم‌آوا شده است و ماندگار و پایدار خواهد بود و هر کس بر خلاف جریان حرکت کند، به ضرورت، آسیب‌پذیر و نابود شدنی است: ولن تجد لسنة الله تبدیلا7. در توجه اسلام به عدالت، همین بس که قرآن مجید رعایت عدالت را حتی نسبت به کافران لازم دانسته8 و اقامه قسط و عدل را از اهداف پیامبران بر شمرده است.9 البته با توجه به اینکه هدف از خلقت، به رشد رساندن انسان در تمامی ابعاد است،10 نتیجه میگیریم که عدالت، هدف نهایی پیامبران نیست. عدالت از آن جهت که زمینه‌ساز رشد و رستگاری آدمی است، مورد توجه شریعت واقع شده است. از طرفی، قرآن نه تنها اقامه عدالت را در دستور کار همه پیامبران به طور عام قرار میدهد که به صورت خاص نیز آن را مأموریت مهم پیامبر ختمی مرتبت به شمار می‌آورد: و امرت لاعدل بینکم،11 قل امر ربّی بالقسط12 . افزون بر این، خطاب جامع و فراگیر الهی در آیه نود سوره نحل13 فرمانی عمومی در رعایت عدالت در تعاملات اجتماعی است که اهمیت و ارزش موضوع مورد بحث را پر رنگتر مینماید. از این‌ها مهمتر، آنچه نظر قرآن را در ارتباط با اهمیت و ارزش عدالت شفاف میسازد، تعبیری است که در سوره آل عمران آیه هیجدهم14 آمده که پروردگار هستی را اولین اقامه کننده عدل معرفی میکند که خودش و ملائکه و صاحبان دانش، گواه این ماجرا هستند. شگفتا که قرآن در این تصویر زیبا، با سبکی منحصر به فرد، درجه ارزش خاص و مقدسی برای برپاکنندگان عدل قائل میشود.  آری، در فرهنگ قرآنی، اهمیت بسزایی در تعاملات اجتماعی به رفتار عادلانه داده شده که در ریزترین روابط، حتی در نوشتن قرار داد15، در گفتار16، در روابط خانوادگی17، در صدا زدن افراد18، در اصلاح بین دو گروه از مسلمانان19 و در برخورد با یتیمان20 رعایت آن را لازم شمرده است. حتی این امر آن قدر اهمیت دارد که رعایت عدالت را در صورت دشمنی نیز به مردم توصیه میکند.21 از منظر قرآن، عدالت اصل و اساس مبدأ هستی بیان شده است.22 و در نهایت، میتوان گفت مسئله عدالت چنان اهمیتی در اندیشه قرآنی دارد که علاوه بر این که ترازوی خدا در امر آفرینش23 است، اجرا کنندگان عدالت را در زمره کسانی قرار داده که محبوب پروردگارشان هستند: (ان الله یحب المقسطین(.24 استاد مطهری راجع به آن میگوید: در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت و فلسفه زعامت و امامت، معیارکمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است.25  اهمیت عدل و احسان را در فرهنگ شیعه میتوان در گفت‌وگویی که میان امام صادق(ع) با شخصی در حضور اسماعیل بن مسلم رخ داده به دست آورد. اسماعیل بن مسلم میگوید: او از امام پرسید: یابن رسول الله، جمع بین این دو آیه چگونه است: (ان الله یأمر بالعدل و الاحسان...(26 و امر ألاّ تعبدوا الاّ ایاه27 حضرت فرمودند: آری، هیچ امری در میان بندگان خدا جز اجرای عدل و احسان نیست.28 استاد جوادی آملی نیز با استناد به آیه شریفه: الذی خلقک فسوا‌ ک فعدلک29 گوهر هر انسانی را به طور فطری از منظر قرآن، حق و عدل میداند.30 بی‌شک، کتاب و سنت در بردارنده عادلانهترین قوانین هستند و در صورت حاکم شدن بی‌کم و کاست آنها، جامعه طعم عدالت را خواهد چشید. از این رو، یکی از گامهای اساسی موعود منتظر، احیای کتاب و سنت رسول خداست که در طول زمان به فراموشی سپرده شده و یا قدرت اجرای آن فراهم نبوده و در نتیجه، جز پوسته‌ای از آنها باقی نمانده است. پیامبر خدا(ص) میفرماید: ((دوازدهمین فرزندم از دیده‌ها غایب شده و پنهان میگردد، تا این‌که زمانی برای امت پیامبر فرا رسد که از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشش باقی نماند. در این هنگام، خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قیام میدهد و اسلام را با او آشکار و تجدید می‌کند)).31 از طرفی، اهمیت موضوع عدالت را در سرلوحه برنامههای امام موعود، از نخستین سخنی که حضرت در آغاز تولد به زبان آورده میتوان به دست آورد. حکیمه خاتون ماجرا را چنین روایت میکند: آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و به یکتایی خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) و امامت همه امامان گواهی داد, سپس چنین فرمود: ((پروردگارا، وعدههایت را در مورد من جامة عمل بپوشان و کار مرا به پایان رسان. گامهایم را استوار بدار و به وسیله من، زمین را از عدل و داد پر کن32. مؤلف کتاب مکیال المکارم در این مورد مینویسد: عدل، آشکارترین صفات نیک آن امام است. برای همین در دعای شبهای رمضان، عدل نامیده شده است: ((اللهم وصلّ علی ولی امرک القائم المؤمّل و العدل المنتظر؛ خداوندا، به ولیّ امر خود که قیام کننده آرمانی و عدل مورد انتظار همه است، درود فرست.)) و در حدیثی که در کتاب کمال الدین و خبر آن از پیامبر(ص) روایت شده، در توصیف امام آمده است: ((اول العدل و اخره؛ امام موعود، آغاز عدل و پایان آن است.)) منظور کمال دادگری آن حضرت است. کمتر حدیثی درباره آن امام رسیده است که از ذکر عدل تهی باشد... .33 شایسته است در این قسمت از بحث به آیاتی از قرآن کریم اشاره داشته باشیم که روایات ذیل این آیات، آن‌ها را به عدل مهدوی تفسیر کردهاند: اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها قد بیّنا لکم الآیات لعلکم تعقلون؛34 ((بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده میکند. ما آیات را برای شما بیان کردیم؛ شاید اندیشه کنید)). مرحوم حُرّ عاملی میگوید: امامان معصوم(ع) در تفسیر این آیه فرمودهاند: یعنی خدا زمین را که به واسطه ظلم پیشوایان گمراهی و ضلالت مرده است، پس از ظهور حضرت قائم(ع) به واسطه عدل وی زنده میکند35. و اشرقت الارض بنور ربها36 امام صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: هنگامی که قائم ما به‌ پاخیزد، زمین به واسطه نور پروردگار روشن میشود و مردمان از نور خورشید بی نیاز میشوند و تاریکیها رخت بر میبندد. پیامبران و امامان باز میگردند و عادلانه بین مردم داوری میشود و به هیچ کس ظلمی روا نگردد.37  آیات دیگری در این زمینه هست که به جهت پرهیز از طولانی شدن کلام، از ذکر آنها خودداری می‌کنم.38 مفهوم عدل واژهها و اصطلاحات خاص یک مکتب یا یک نظام جامع فکری به عنوان جزئی از ساختار زبانی آن مکتب یا نظام تلقی میشود. از همین رو، با بررسی و تحقیق در واژههای اساسی آن مکتب است که میتوان به شناخت بنیادهای نظری و فکری آن مکتب دست یافت. واژه عدالت مترادفهایی دارد مانند: قسط، قصد، استقامت ، وسط، نصیب، میزان، انصاف و غیره که در فرهنگ قرآنی و احادیث به کار گرفته شده است. هر چند با نگاه دقیق، مفهوم هر یک از آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. از میان واژههای فوق، دو واژه عدل و قسط در فرهنگ قرآنی بیش‌تر به کار گرفته شده است. متضاد کلمه عدل، جور است.39  راغب اصفهانی میگوید: عدل، عدالت و معادله واژههایی است که معنای مساوات را در بر دارد. پس عدل تقسیم مساوی است و بر این اصل روایت شده40 است: بالعدل قامت السموات و الارض؛ بر اصل عدل آسمانها و زمین بر پا شده است. 41  وی در تفسیر معنای قسط میگوید: القسط هو النصیب بالعدل؛ دست یافتن به سهم و نصیب از روی عدالت قسط است.42  از بررسی فوق میتوان نتیجه گرفت که در تعریف عدالت، رعایت تساوی و نفی هر گونه تبعیض، رعایت حقوق افراد و دادن حق به حق دار و قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش، از بهترین تعریفهاست که شامل جمله معروف ((العدل اعطاء کل ذی حق حقه)) و جمله امیرالمؤمنین ((وضع کل شی فی موضعه))43 هم میشود. یکی از اساتید در این مورد تعریفی ارائه داده که علاوه بر در بر گرفتن معنای فوق، دقت و عمق قابل توجهی دارد. با طرح آیه شریفه: ان الله یأمر بالعدل و الاحسان...44 چنین میگوید: عدل یک مرحله آسانتر از احسان است و گاهی به معنای حد وسط و حد اعتدال و میانه افراط و تفریط میآید. و این معنایی است که در اخلاق بر آن تأکید دارند و این معنای یونانی این کلمه به حساب میآید و اما گاهی عدل، برابری بازده و هماهنگی تکلیف با طاقت و امکان است که در واقع، معنای این آیه است: لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها45 یا الا وسعها46 تکلیف برابر با وسعت (توان و طاقت) و برابر با داده است و این معنای دقیقتری است؛ چون اعتدال و میانه افراط و تفریط و میانه روی در تمامی صفات انسانی و در تمامی حوزههای اخلاق، سیاست، اقتصاد و در تمامی موارد به کارگیری این کلمه، مثل صفات خداوند، تصور ندارد یا تکلف و سختی دارد....47 قطعاً میان دو واژه عدل و قسط تفاوتهایی وجود دارد. قسط از واژههایی است که دارای دو معنای کاملا متضاد است. قسط آن است که حق و حقوق دیگران رعایت گردد و تجاوزی صورت نگیرد؛ در حالی که عدل، رعایت اعتدال و تعادل و برابری در تمامی امور به مقتضای احوال آن‌هاست و علاوه بر رفتار، به گرایشها، توجهات، علایق و احساسات و تمایلات درونی افراد نیز توجه دارد. بنابراین شاید بتوان گفت که قسط بیشتر به روابط انسان با دیگران و اشیا و طبیعت توجه دارد؛ در حالی که عدل علاوه بر آن، مشتمل بر روابط انسان با خود و خدا نیز هست. این است که در قرآن قسط بیشتر در موارد رعایت حقوق افراد در اجتماع و پاداش و کیفر و اقامه اوامر و اساس آن به کار رفته است.48 هر نظامی با توجه به اهداف و آرمانهای خود، پایههای استقرار عدالت را در محورهای خاصی جستجو میکند. نقصان در هر کدام از محورها، ناپایداری عدالت را به دنبال میآورد. اکنون که از ارزش و مفهوم عدالت گفت‌وگو شد، بحث عدل مهدوی را از رهیافت عدالت قرآنی در محورهای آینده پی میگیریم. حاکم عدل آنچه بر پایه محکمی استوار نباشد، دوام نخواهد آورد؛ فرو خواهد ریخت و درهم خواهد شکست. بدون شک، آن‌گاه میتوان از جامعه و حکومتی انتظار حرکت به سوی عدالت را داشت که امام و حاکم آن جامعه، خود در مسیر عدالت باشد و در زندگی فردی و اجتماعی عدالت را پیشه خود سازد. از این رو، میبینیم قرآن با تکیه بر همین اصل، مأموریت اجرای عدالت را از رهبری آن خواستار می‌شود: امرت لاعدل بینکم49. در همین راستا به او فرمان میدهند که این مأموریت خود را هم به مردم اعلام کند: قل امر ربی بالقسط.50 پیشوا و رهبر مسلمانان باید در بالاترین مرتبه تقوا و پرهیزکاری و از هر گونه شائبه ظلم و ستم به دور باشد. خصوصا وقتی عدالت، زمینه ساز تقوا و هدایتگر و مقرب پرهیزکاری باشد که: اعدلوا هو اقرب للتقوی.51 البته این مسئله مخصوص پیامبر(ص) نبوده؛ بلکه الفبای اولیه و دستور کار همه رسولان الهی در زمینه سازی برای ایجاد قسط و عدل بوده است.52 به خصوص آن‌جا که داستان حکومت و رهبری یک ملت در میان باشد. درست به همین جهت است که داوود پیامبر(ع) با خطابی قاطع، مأمور اجرای عدالت در میان مردم میشود: یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق.53 در واقع، پایداری حکومت منوط به عدل و دوری از ظلم است.54 امام موعود(ع) به عنوان رهبر معصومی که تحقق بخش عدالت در سراسر جهان خواهد بود، در بالاترین درجه عدالت قرار دارد و روش و منش او کاملا بر عدالت منطبق است. توجه به مفاد بیعتی که امام در آغاز قیام خود از یارانش میگیرد، ما را به عمق سیره و روش مبتنی بر عدالت آن حضرت رهنمون میسازد: با او بیعت میکنند که هرگز دزدی نکنند، مسلمانی را دشنام ندهند، خون کسی را به ناحق نریزند، به آبروی کسی لطمه نزنند، به خانه کسی هجوم نبرند... خوراکی از گندم و جو انبار نکنند، به کم قناعت کنند، طرفدار پاکی باشند، از پلیدی گریزان باشند، به نیکی فرمان دهند،از زشتیها باز دارند، جامههای خشن بپوشند، خاک را متکای خود سازند، در راه خدا و حق، جهاد کنند و .... او نیز در حق خود تعهد میکند که از راه آنها برود، جامهای مثل آن‌ها بپوشد، مرکبی همانند مرکب آنها سوار شود، آنچنان که آن‌ها میخواهند باشد، به کم راضی و قانع شود، زمین را به یاری خدا پر از عدالت کند چنان که پر از ستم شده است؛ خدا را آنچنان که شایسته است بپرستد، برای خود دربان و نگهبان اختیار نکند و...55 افزون بر پیمان یاد شده، امام مهدی(ع) در نخستین سخنرانی خود پس از ظهور نکاتی را یادآور می‌شوند که به خوبی، راه و روش مبتنی بر عدالت و پرهیزکاری آن حضرت را روشن میسازد. متن این سخنرانی به نقل از امام باقر(ع) چنین است: مهدی در هنگام نماز عشا در مکه ظهور میکند، در حالی که پرچم رسول خدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و دارای نشانهها و نور و بیان است. وقتی نماز عشا را به جا آورد، با صدای رسا و بلند خود میفرماید: ای مردم! خدا و روز واپسین را که در پیشگاه او می‌ایستید، به یاد شما میآورم. او حجت خود را برگزید ... من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت می‌کنم...56 عدالت مهدوی تا آن‌جا پیش میرود و عمیق میگردد که درون خانهها، قانون عدل حاکم میشود و روابط داخلی در چارچوب و معیار و میزان عدالت شکل میگیرد. امام صادق(ع) می‌فرماید: ((...اما والله لیدخلن (القائم) علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحرّ والقرّ))57. توجه به روایت زیر، ما را در درک سیره شخصی امام مهدی(ع) به عنوان حاکم اسلامی یاری می‌کند. مفضل بن عمر یکی از اصحاب امام صادق(ع) چنین نقل میکند: در خدمت امام صادق(ع) مشغول طواف بودم. در همین هنگام، امام نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این‌گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنی عباس و حکومتشان را میبینم و این مال و سلطنت و قدرتی که در دست آن‌هاست؛ اگر این‌ها در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم.  امام فرمود: ای مفضل، بدان اگر قدرت در دست ما بود، شبها به تدبیر امور و روزها به تلاش و کوشش میپرداختیم. جامهای زبر بر تن داشتیم و غذای بی خورشت میخوردیم. درست مانند شیوه امیرالمؤمنین که بر او درود باد؛ زیرا اگر جز این عمل شود، پاداش آن دوزخ خواهد بود.58 پی نوشت: 1. علی(ع): ((هو (قرآن) الناطق بسنة العدل))، [غرر الحکم]. 2. علی(ع): (((القرآن) ریاض العدل و غدرانه [نهج البلاغه، خطبه 198]. 3. مؤلف منتخب الاثر. 4. بحار، ج 78 ، ص 83. 5. غرر الحکم، ص 407. 6. همان ص 67 .  7 . فاطر، 43. 8 . لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم، [ممتحنه ، 8]. 9 . لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط، [حدید، 25]. 10 . انا سمعنا قرآناَ عجباَ یهدی الی الرشد، [جن، 1 و 2]. 11 . شوری، 15. 12 . اعراف، 29. 13 . ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی... نکته قابل توجه در این آیه، این است که فردی از مؤمنان یا انسانها مورد خطاب قرار نگرفته و این، نشان دهنده جامعیت و فراگیری و وسعت افق خطاب این آیه است. 14 . شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولو العلم قائما بالقسط. 15 . ولیکتب بینکم کاتب بالعدل...، [بقره، 282] . 16 . و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی...، [انعام، 152]. 17 . فان خفتم ألاّ تعدلوا فواحدةً...، [نساء، 3]. 18 . ادعوهم لآبائهم هو اقسط عند الله...، [احزاب، 5]. 19 . فإن فاء‌ت فأصلحوا بینهما بالعدل و أقسطوا، [حجرات، 9]. 20 . و ان خفتم ألاّ تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء، [نساء، 3]. 21 . و لا یجرمنکم شنآن قوم علی أن لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی، [مائده، 8]. 22 . و تمت کلمة ربک صدقاً و عدلاً لا مبدل لکلماته، [انعام، 115]. 23 . والسماء رفعها و وضع المیزان، [الرحمن، 7] در ذیل همین آیه در تفسیر صافی آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: ((بالعدل قامت السموات والارض)). 24 . ممتحنه، 8 . 25 . عدل الهی، ص 38. 26 . نحل، 90. 27 . یوسف، 40. 28 . تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 78. 29 . انفطار، 7 ، (آن که تو را آفرید و اعضایت را تمام کرد و به عدل سامان داد). 30. کاظمی، عدالت در اندیشه سیاسی اسلام، ص 57. 31 . قندوزی، ینابیع المودة، ص 440. 32 . کمال الدین، ج 2، ص 428. 33 . مکیال المکارم، ج 1، ص 257. 34 . حدید، 17. 35 . اثبات الهداة، ج 3، ب 32، ح 458. 36 . زمر، 69 . 37 . تفسیر صافی، نشر اعلمی، بیروت، ج 4، ص 331 . 38 . ر.ک: تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 25، ذیل آیه 33 توبه؛ تفسیر عیاشی، ج 2، ص 290، ذیل آیه 33 اسراء؛ کمال‌الدین ج2، ص 638، در ذیل آیه 20 لقمان؛ تفسیر قمی، ج 2، ص 42، ذیل آیه 1 و 2 لیل؛ اثبات الهداة، ج3، ب 32، ح 660، ذیل آیات 1 تا 9 شمس؛ بصائر الدرجات، ص 519، ذیل آیه 130 نساء؛ کمال الدین، ج 2، ب 35، ح 5، ذیل آیه 4 شعرا؛ تفسیر قمی، ج 2، ص87، ذیل آیه 41 حج؛ بحار، ج 36، ص 219، ذیل آیه 157 بقره؛ شیخ مفید، ارشاد، ص344، ذیل آیه 28 آل عمران؛ احتجاج، ج 1، ص 140، ذیل آیه 115 بقره؛ کافی، ج 1، ص 344، ذیل آیه 28 آل عمران؛ کمال الدین، ج 2، ص 372، ذیل آیه 187 اعراف؛ تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 620، ذیل آیه 55 نور؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 550، ذیل آیه 7 و 8 انفال. 39 . کاظمی، عدالت در اندیشه سیاسی اسلام، ص 27. 40 . تفسیر صافی، ذیل آیه 7 الرحمن. 41 . المفردات فی غریب القرآن، المکتبة المرتضوی، تهران، صص 325 و 403. 42 . همان. برای مطالعه بیشتر ر.ک: سجادی، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، ص 470 ؛ عدل الهی، صص 59 - 63 . 43 . ((العدل یضع الامور مواضعها...)) [نهج البلاغه، حکمت 437]. 44 . نحل، 90. 45 . طلاق، 7 . 46 . بقره، 286. 47 . علی صفائی حائری، از معرفت دینی تا حکومت دینی، صص 53 و 54 . 48 . جمشیدی، نظریه عدالت، ص 124. 49 . شوری، 15. 50 . اعراف، 29. 51 . مائده، 8. 52 .لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط، [حدید، 25]. 53 . ص، 26. 54 . ((الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم))، [بحار ج72 ص331] 55 . ابن طاووس، ملاحم و الفتن، صص 49 و 122. 56 . معجم احادیث الامام المهدی ج 3، ص 295. 57 . بحار الانوار، ج 52، ص 362. 58 . همان، ص 359. روی همین مناسبات است که رهبران دینی بر خود سخت میگیرند تا اگر در حجاز و یمامه گرفتاری باشد، زندگی بر او سخت نیاید. [نهج البلاغه، نامه 45 به عثمان بن حنیف]. مجید حیدری نیک ماهنامه انتظار موعود - شماره 14 ادامه دارد ...



94/08/28 - 01:37





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن