تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815502148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سطح، ابعاد و گستره عدالت در حکومت مهدوی - بخش دوم و پایانی گستره جغرافیایی عدالت مهدوی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سطح، ابعاد و گستره عدالت در حکومت مهدوی - بخش دوم و پایانی
گستره جغرافیایی عدالت مهدوی
عدالت مهدوی تنها به گستره ولایت مداران حضرت صاحب(ع) محدود نخواهد شد؛ بلکه عدالت مهدوی هر آن‌که را در برابر ولایت و سرپرستی مهدی(ع) گردن فرازی نکند و ندای استغنا سر ندهد، شامل می‌شود.

خبرگزاری فارس: گستره جغرافیایی عدالت مهدوی



  2/ 2. عدالت فرهنگی بُعد فرعی عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی یکی از ابعاد عدالت مهدوی، فراهم شدن امکان رشد و اعتلای فرهنگی و آموزشی برای آحاد جامعه است. در زمان حضرت، عقل‌ها کانون واحد می‌یابد و همه به مقتضای توانایی خود از دانش و معرفت خوشه می‌چینند و حکمت می‌آموزند تا بتوانند آهنگ پرستش و عبودیت و فضائل اخلاقی کنند. در عصر ظهور، مفهوم نیاز و ارضا تغییر می‌یابد. گاه گسترش نیاز و ارضا بر محور استکبار و شیطنت صورت می‌گیرد که در این صورت، نیاز و ارضا به مفهوم بهره‌مندی از ابتهاجات مادّی و غرق شدن در خود است و گاه توسعه نیاز و ارضا بر محور عبودیت است که در این صورت، گسترش نیاز و ارضا به معنای میل به قرب و عبودیت است. در عصر ظهور که نِعَم مادی در دار دنیا فراوان است، با این حال مفهوم لذت، نیاز، کمال و ابتهاج تغییر می‌کند. و این‌ها در راستای قرب و کمال شکل می‌گیرند. در جامعه مهدوی عدالت اقتصادی می‌تواند زمینه ساز عدالت فرهنگی باشد، اما عدالت فرهنگی از شأن بالاتری برخوردار است و اقتصاد و ثروت، رنگ حکمت و فرهنگ و قرب به خود می‌گیرد و توزیع عادلانه آگاهی ها و معرفت‌ها تابع مناصب اجتماعی خواهد بود. در روایتی از امام باقر(ع) در مورد رشد خرد و کانون یافتن عقول این‌گونه آمده است: اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم.[23] آن‌گاه که قائم ما قیام کند دست خود را بر سر بندگان می‌نهد و بدین وسیله، عقول بندگان را جمع میکند و خردهای آن‌ها را به کمال می‌رساند. در روایتی مشابه با سلسله سند متفاوت همین عبارت آمده، اما به جای فقره آخر این عبارت آمده است: (( و اکمل به اخلاقهم؛ و اخلاق بندگان را کامل می‌کند.))[24] در بعضی روایات ، برقراری عدالت به معنای بازگرداندن اخلاق و روحیه مجاهدت و ایثار و برادری به جامعه تفسیر شده است: قال علی7: ... منادٍ ینادی هذا المهدیّ خلیفه الله فاتبعوه، یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً و ذلک عندما تصیر الدنیا هرجاً و مرجاً و یغار بعضهم علی بعض فلا الکبیر یرحم الصغیر ولا القوی یرحم الضعیف فحینئذٍ یأذن الله له بالخروج.[25] امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: ... زمان ظهور، منادی ندا می‌دهد: این مهدی، خلیفه الهی است. از او پیروی کنید. زمین را از قسط و عدل پر می‌کند چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد. این ظهور هنگامی رخ می‌دهد که دنیا از هرج و مرج و آشوب پر شده باشد و بعضی بر بعضی دیگر تعدی‌ کنند. بزرگ به کوچک و قوی به ضعیف مهر نورزد. در این هنگام، خدا به قائم اجازه خروج می‌دهد. در روایتی در مورد همگانی شدن دانش و معرفت در عصر ظهور چنین آمده است: ((  ... تؤتون الحکمه فی زمانه حتی انَّ المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله.))[26]  ...در دوران او، شما از حکمت برخوردار می‌شوید تا آن‌جا که زن در خانه خود، برابر کتاب خدای تعالی و روش پیامبر(با استنباط شخصی) به انجام تکالیف شرعی خود می پردازد. در روایات بسیاری نیز سخن از عدالت در آموزش معارف دینی و قرآنی به میان آمده است[27] یا برقراری عدل در زمان حضرت به برقراری ایمان و توحید و استقرار ولایت الهیّه تفسیر شده است.[28]  3/2. عدالت اقتصادی بُعد تبعی عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی از آن‌چه در بحث عدالت سیاسی و عدالت فرهنگی بیان شد نمایان می‌شود که عدالت اقتصادی از جهت شأن و رتبه نقش تبعی دارد، اگر چه تا حدّی می‌تواند زمینه ساز عدالت در فرهنگ و آموزش به حساب آید. اما متأسفانه آن‌گاه که سخن از عدالت در عصر ظهور می‌شود آن‌چه بیشتر انتظارها را شکل می‌دهد این است که موعود می‌آید تا نان و آب و رفاه را به عدل تقسیم نماید. این تلقّی و برداشت از انتظار از آن‌جا آب می‌خورد که ما در فضای فرهنگ مادی غرب و انسان شناسی اُمانیسم تنفّس می‌کنیم و در اقیانوس بی عمق معرفت شناسی غربی در حال شنا کردن هستیم و این است که ناله‌هایمان تنها به سبب تبعیض و فقر مادی گوش فلک را کر کرده در حالی که به ما گفته شده است: (( بهترین اعمال در عصر غیبت، انتظار فرج و انتظار امر قائم است.)) و انتظار امر چیزی جز انتظار سرپرستی و ولایت اجتماعی و تاریخی حضرت بر قلب و فکر و فعل ما نیست. در بُعد اقتصادی آن‌چه در مورد جامعه موعود انبیا در قرآن و روایات مطرح شده است، در قالب‌ها و تعابیر مختلف بیان شده است. گاهی سخن از قواعد کلّی اقتصاد و تقسیم ثروت است، مانند قواعد بیع، منع ربا، خمس، زکات و قواعد دیگر، و گاهی سخن از مسائل اخلاقی و اخلاق اجتماعی در اقتصاد و استفاده از امکانات مانند ایثار، انفاق، زهد اجتماعی، قناعت و... اما آن‌چه از مجموع دستورات قرآنی و روایی می‌توان استفاده کرد این است که اسلام نمی‌خواهد ثروت و امکانات در دست عدّه خاصّی و طبقه ویژه‌ای متراکم شود، مثلاً در قرآن بعد از این‌که فیئ ( غنایم بدون جنگ) را به خدا و رسول و خویشاوندان نزدیک او و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان اختصاص می‌دهد، دلیل این اختصاص را این‌گونه بیان می‌کند: ]کی لا یکون دوله بین الأغنیاء منکم[[29]؛ (( تا میان توانگران شما دست به دست نگردد.)) این یک دلیل عام است برای تمام دستورات و قواعد اقتصادی اسلام و این دستور آنجا لطافت می‌یابد که در ادامه آیه سخن از این است که آن‌چه پیامبر آورده بگیرید و آنچه نهی کرده رها کنید: ]ما آتاکم الرسول فَخُذوه و ما نَهاکم عنه فانتهوا[[30] یعنی می‌خواهد مسائل اقتصادی و مناسبات اقتصادی جامعه را نیز به ولایت و سرپرستی رسول نسبت دهد که ولایت و سرپرستی رسول، تمام مناسبات اجتماعی و فردی و تاریخی را باید سامان دهد حتی مناسبات خرد و کلان اقتصادی را. در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) چنین نقل شده است: سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جاندار را آفرید که اگر علم را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از جایگاه آن جویا شده بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راه‌ها برای شما روشن می‌گشت و نشانه‌های هدایت آشکار می‌گردید و فروغ اسلام شما را فرا می‌گرفت. در آن صورت، دیگر هیچ کس سنگینی بار زندگی و هزینه عائله را حس نمی‌کرد و هیچ مسلمانی یا فردی که در پیمان مسلمانان است گرفتار ستمی نمی‌گشت.[31] این سخن مولا اشاره به این است که یکی از ثمرات تبعیّت از مکتب انبیا و اولیا، عدالت اقتصادی و برخورداری از امکانات است و این ثمره در انحصار مکتب وحی است. در روایات عصر ظهور و جامعه مهدوی نیز به عدالت اقتصادی و رفاه اقتصادی بسیار اهمیت داده شده است؛ امّا آن‌چه در بررسی این روایات مورد غفلت واقع شده این است که در زمان امام مهدی(ع) بشر علاوه بر بی‌نیازی ظاهری که در اثر توزیع عادلانه ثروت به دست می‌آید، از نظر روحی و باطنی نیز به بی‌نیازی می‌رسد و روحیه زیاده خواهی از او رخت بر می‌بندد. یعنی قبل از این‌که اقتصاد او رشد کند و توسعه یابد، ارزش‌های او عوض می‌شود و ریشه می‌یابد و برخورداری از دنیا نیز رنگ الهی و ارزشی به خود می‌گیرد. قال رسول الله(ع): اذا خرج المهدی ألقی الله تعالی الغنی فی قلوب العباد حتی یقول المهدی: من یرید المال؟ فلا یأتیه أحد إلا واحد یقول: أنا،فیقول : أحث فیحثی فیحمل علی ظهره حتّی إذا أتی أقصی الناس، ‌قال، ألا أرانی شرّ من هاهنا، فیرجع فیردّه إلیه فیقول: خُذ مالک، لا حاجه لی فیه.[32] پیامبر اکرم 6 فرمودند: زمانی‌ که مهدی(ع) قیام کند، خداوند بی‌نیازی را در قلوب بندگان می‌افکند، تا آن حدّ ‌که مهدی(ع) می‌گوید: چه کسی مال می‌خواهد؟ به جز یک تن کسی برای گرفتن مال نمی‌آید. او می‌گوید: من می‌خواهم. آن‌گاه حضرت به او می‌گوید: بردار. او هم مقداری مال برمی‌دارد و بر پشت خود حمل می‌کند و راه می‌افتد تا این‌که به آخر جمعیت می‌رسد، آن‌جا با خود می‌گوید من از همه این‌ها حریص‌تر بودم. پس باز می‌گردد و مال را به حضرت باز می‌گرداند و می‌گوید من نیازی به این مال ندارم. در روایتی دیگر، بعد از این‌که می‌گوید در زمان آن حضرت، مساوات در مال برقرار می‌شود، بحث از غنا و بی‌نیازی قلوب مطرح می‌شود. قال رسول الله: (( ... و یقسِّم المال بالسویّه و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامّه.))[33] شاخصه‌های عدالت اقتصادی شاخصه‌های مناسبات عدالت اقتصادی در زمان حضرت را می‌توان بر سه بخش تقسیم کرد: 1- اصل مساوات: مساوات مهمترین اصل برای توزیع عادلانه ثروت است. قال رسول الله(ع): ... یملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً، یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الأرض، یقسِّم المال صحاحاً، فقال رجل: ما صحاحاً؟ قال: بالسویه بین الناس.[34] پیامبر اکرم6 فرمودند: ... قائم زمین را از قسط و عدل پر می‌کند چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد. ساکنان آسمان و زمین از او راضی می‌شوند. او مال را به طور صحاح تقسیم می‌کند. مردی پرسید: صحاح چیست؟ حضرت فرمودند: مساوات بین مردم. اجرای این اصل در زمان حضرت در روایات زیادی مطرح شده است[35] . البته این مساوات علاوه بر این‌که بر اساس قوانین الهی جاری می‌شود بر پایه مواسات و روحیه برادری اجتماعی استحکام می‌یابد ... و ألقی الرأفه و الرّحمه بینهم فیتواسون و یقتسمون بالسّویه، فیستغنی الفقیر و لا یعلو بعضهم بعضاً[36]؛ رأفت و رحمت را بین مردم می‌افکند. پس نسبت به یکدیگر مواسات می‌کنند و مال را به تساوی تقسیم می‌کنند. بدین سبب، فقیر بی نیاز می‌شود و کسی برتر از دیگری (در مال) قرار نمی‌گیرد. 2- عمران و آبادانی زمین ایجاد مساوات در جامعه و برقراری قسط قرآنی احتیاج به رشد و توسعه ثروت و امکانات دارد که این مطلوب در حکومت مهدوی در پناه عمران و آبادانی زمین محقّق خواهد شد. عن أبی سعید الخدری عن النبی(ع) قال: تتنعّم اُمتی فی زمن المهدی علیه السلام نعمه لم یتنعّموا مثلها قطّ یرسل السماء علیهم مدراراً و لا تدع الأرض شیئاً من نباتها الّا أخرجته.[37] پیامبر اکرم6 فرمودند: امّت من در زمان مهدی(ع) از نعمات بسیاری برخوردار خواهند شد به طوری که مثل آن برخوردار نشده بودند. خداوند باران فراوان بر آنها می فرستد و زمین گیاهش را دریغ نمی‌کند. در بعضی روایات نیز گفته شده است که زمین گنج های خود را آشکار می‌کند و برکات خود را بیرون می‌ریزد.[38] البته این عمران و آبادانی زمین به برکت پرستش و عبودیت انسان است که خداوند درهای برکت را از آسمان و زمین به روی او می‌گشاید. 3- باز پس‌گیری ثروت‌های غصب شده و برچیدن تکاثر یکی از راههای مساوات و برقراری عدالت اقتصادی مبارزه با تکاثر ثروت و امکانات است. عن معاذ بن کثیر قال: سمعت أبا عبد الله7 یقول: موسّعٌ علی شیعتنا أن ینفقوا ممّا فی أیدیهم بالمعروف، فاذا قام قائمنا7 حرّم علی کلّ ذی کنزٍ کنزه حتی یأتیه به فیستعینُ به علی عدوّه و هو قول الله عزّو جلّ فی کتابه: ((و الذین یکنزون الذهب و الفضّه ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشِّرهم بعذابٍ ألیم.))[39]  این آیه شریفه تأویل شده است به زمان ظهور که حضرت از صاحبان کنوز و ذخیره کنندگان ثروت می‌خواهد که گنجینه‌هایشان را بیاورند تا در راه هدف خود به کار ‌گیرد. در بعضی روایات از بنی امیّه نام برده شده است که حضرت کنوز در دست آنها را در اختیار جبهه حق قرار می‌دهد.[40]  نکته: عمران و آبادانی زمین و مساوات در جامعه مهدوی به گونه‌ای برقرار می‌شود که صاحبان زکات و حقوق واجب و حقوق مستحب، کسی را نمی‌یابند تا به او زکات یا صدقه بدهند.[41] ...حکم بین الناس بحکم داود و حکم محمّد، فحینئذ تظهر الأرض کنوزها و تبدی برکاتها و لا یجد الرجل منکم یومئذ موضعاً لصدقته و لا لبرّه لشمول الغنی جمیع المؤمنین؛[42] ...مهدی(عج) به حکم داوود(ع) و محمّد6 میان مردم حکم می‌کند. در این هنگام، زمین گنج ها و برکات خود را آشکار می‌کند. به سبب توانگر شدن مردم، کسی نیازمند به صدقه و نیکی را نمی‌یابد تا به او صدقه‌اش را بدهد. 4/2. عدالت حقوقی و قضایی از ابعاد عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی  یکی از ابعاد عدالت که در جامعه مهدوی استقرار می یابد و تأثیر مهمی در عادلانه کردن روابط و مناسبات اجتماعی دارد، جریان عدالت در بُعد حقوقی و قضایی است . اما برای این که روایاتی را در مورد عدالت قضایی مطرح کنیم باید به دو سؤال پاسخ بگوییم: 1ـ با توجه به آن‌چه در ابعاد سه گانه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گفته شد و با توجه به این‌که روشن شد که عدالت در حکومت مهدوی بر اساس ارزش‌ها و معارف دینی می‌باشد و در آن جامعه، مبنای مناسبات افراد در اجتماع بر اساس ایثار، انفاق، قناعت، زهد و... است و مردم به سطحی از رشد معرفتی و معنوی می‌رسند که به حقوق یکدیگر تجاوز نمی‌کنند، حال آیا در جامعه موعود اصلاً ظلم و تجاوزی به حقوق دیگران صورت می‌گیرد و مناقشه و کشمکشی بر سر دنیا پیش می‌آید که نیاز به عدالت در قضاوت باشد یا نه؟ جواب: اگر چه در استقرار جامعه موعود، نقش کرامت الهی و دست اعجاز ولیّ خدا نقش اساسی دارد ـ چنان‌که بسیاری از روایات ناظر به این مطلب است ـ این را نباید فراموش کرد که اراده‌های انسانی نیز در پذیرش ولایت حضرت و برقراری جامعه مهدوی نقش دارند چنان‌که از بعض روایات فهمیده می‌شود که پذیرش ولایت ولیّ خدا (امام زمان ) اختیاری است[43] و از دیگر سو، بعض روایات هم که ناظر به همه گیر شدن و استقرار ایمان در سراسر گیتی است[44] مستند به این آیه است که: ((...وله أسلم مَن فی السماوات و الأرض طوعاً وکرهاً...[45](( (( ...گسترش ایمان در زمین هم اختیاری است و هم اکراهی...)). افزون بر آن، در بعضی روایات مطرح شده است که اهل ذمّه در حکومت مهدوی و در سایه عدالت مهدوی زندگی می‌کنند و فقط مخالفان و دشمنان ولایت سیاسی حضرت از بین برده می‌شوند[46]. باتوجه به این مقدمه روشن می‌شود که زمینه ظلم و مرافعات اجتماعی در حکومت مهدوی باز هم وجود دارد؛ چرا که در جامعه مهدوی افرادی هستند که به اکراه ایمان آورده‌اند و نیز اهل ذمّه وجود دارند. آن‌چه مسلّم است این است که زمینه ظلم و تعدّی به حقوق دیگران به صورت کلان و در تمام ساختارهای اجتماعی از بین می‌رود، امّا این بدین معنا نیست که ظلم به صورت خرد و در مرافعات جزئی وجود نداشته باشد. 2ـ مگر عدالت قضایی و حقوقی در جامعه موعود چه خصوصیتی دارد که به عنوان یکی از ابعاد حکومت حضرت مطرح شده است و مگر نمی‌توان چنین عدالتی را در یک جامعه اسلامی در زمان غیبت استقرار بخشید؟ جواب: در زمان امام مهدی(عج) عدالت به تمام معنا در مناسبات حقوقی و قضایی حاکم می‌شود؛ اما تفاوت آن با عدالت قضایی در جامعه اسلامی قبل از ظهور این است که داوری و قضاوت در جامعه موعود از هر گونه خطا ، اشتباه، جانبداری و... پیراسته است. چرا که شیوه قضاوت در حکومت مهدوی به شیوه پیامبرانی چون حضرت داوود(ع) است که بر اساس متن واقعیت و حقیقت قضاوت می‌کرد نه بر اساس شاهد و بیّنه و قرائن. در روایتی از امام صادق علیه السلام شیوه قضاوت حضرت این‌گونه بیان شده است: اذا قام قائم آل محمد: حکم بین الناس بحکم داود لا یحتاج إلی بیّنه، یلهمه الله تعالی فیحکم بعلمه و یخبر کلّ قوم بما استبطنوه...[47] زمانی که قائم آل محمد(ع) به پا خیزد، در میان مردم به حکم داوود(ع) قضاوت خواهد نمود. او به بیّنه و شاهد نیازی نخواهد داشت. زیرا خداوند تعالی امور را به وی الهام می‌کند و او بر پایه دانش خود داوری می‌کند و هر قومی را به آن‌چه پنهان داشته‌اند آگاه می‌سازد. 3- گستره و حیطه عدالت در حکومت مهدوی  1/3 گستره جغرافیایی عدالت مهدوی از روایاتی که در باره سیره امام مهدی(عج) در حکومتش بیان شد، چنین بر می‌آید که در آن عصر، جهان با همه وسعتش در دایره حاکمیت عدل مهدوی در تمام ابعاد حقوقی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی قرار خواهد گرفت و حکومت اسلامی به منطقه خاصی محدود نخواهد شد. از مهم‌ترین روایاتی که جهان شمولی عدالت مهدوی را بیان می‌کند و فوق تواتر است، روایات فراوانی است که می‌گوید: (( یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جورا)).[48] (( زمین را از قسط و عدل لبریز می‌کند چنان‌که از ظلم و جور آکنده شده باشد.)) در بخشی از روایات دیگر نیز با تعابیر دیگری تصریح شده است که با ظهور امام مهدی(عج) همه زمین و نه فقط قسمتی از آن، زنده می‌شود و حیات دوباره می‌یابد. این روایات کنایه از این است که گسترش عدالت مهدوی ،جهان مرده به سبب ظلم را با عدل حیات می‌بخشد. درتأویل آیه شریفه: ]اعلموا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها...[[49] امام باقر(ع) می‌فرمایند: (( یحییها بالقائم فیعدل فیها فیحیی الارض بالعدل بعد موتها بالظلم.))[50] زمین را به دست حضرت قائم علیه السلام زنده می‌کند. او در زمین به عدالت رفتار می‌کند. بنابر این زمین را به سبب عدل زنده می‌گرداند پس از آن‌که به سبب ظلم مرده باشد. عدالت در جامعه موعود به گونه‌ای زیبا و فرح بخش گسترش می‌یابد که می‌توان جامعه مهدوی را تجلّی حیات بهشتی در زمین دانست. حیات بهشتی که جایگاه اوج قرب و چشیدن رضوان الهی است، نمونه‌ای از خود در جامعه مهدوی به بشر می‌نمایاند. 2/3 گستره و ژرفای انسانی عدالت مهدوی عدالت مهدوی تنها به گستره ولایت مداران حضرت صاحب(ع) محدود نخواهد شد؛ بلکه عدالت مهدوی هر آن‌که را در برابر ولایت و سرپرستی مهدی(ع) گردن فرازی نکند و ندای استغنا سر ندهد، شامل می‌شود، چنان‌که قبلا ذکر شد که دست رحمت عدالت مهدوی به سر اهل ذمّه نیز کشیده خواهد شد و آنها نیز بر سر سفره تنعّم حضرت خواهند نشست و در بعضی روایات هم آمده که عدالت حضرت، هر نیکوکار و فاجری را در برمی‌گیرد: (( ...اذا قام قائمُ العدل وسّع عدله البرّ و الفاجر)).[51] (( ... آن‌گاه که بر پا کننده عدل قیام کند، عدالتش نیکوکار و فاجر را در بر می‌گیرد.)) البته این نکته باید تذکر داده شود که با توجه به تعریفی که از عدالت در هر یک از سه بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شد، معلوم است که عدالتی که اهل ذمّه و فاجران از آن بهره‌مند خواهند شد بیشتر عدالت اقتصادی است و چون ولایت و سرپرستی ولیّ خدا را در تمام عرصه‌ها نپذیرفته‌اند میزان بهره آنها از مناصب اجتماعی و توزیع فرهنگ و آموزش بسیار کمتر است که این خود عین عدالت است. عمق و ژرفای عدالت مهدوی تنها ابعاد مختلف روابط اجتماعی و مناسبات افراد جامعه را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه این عدالت چون عطری خوش بو و نوازش دهنده دستگاه ادراکی انسان به تمام روابط انسان در جامعه، تاریخ و هستی با خود و خدا و طبیعت، راه می‌یابد و همه جا را عطر آگین می‌کند و این کاری است که هیچ نظام سیاسی و اجتماعی نمی‌تواند انجام دهد. قال الصادق7: ...أما والله لیدخلنّ علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحرّ و القرّ.[52] امام صادق(ع) می فرماید: ...به خدا سوگند که عدالتش را تا آخرین زوایای خانه‌های مردم وارد می‌کند همچنان‌که سرما و گرما وارد خانه‌ها می‌شود. پی نوشت ها  [23]. بحار الانوار، ج52، ص328، ح47. [24]. همان، ص336، ح71. [25]. بحار الانوار، ج52، ص380، ح189. [26]. نعمانی، غیبت، باب 13، ص337، ح30. [27]. بحار الانوار،52، ص364، ح139. [28]. همان، ص338، ح83؛ ج 51، ص 45، ح 2؛ ص 48، ح 13؛ ص 49، ح 16؛ ص 50، ح 22؛ ص 54، ح 37؛ ص 63، ح 65 . [29]. حشر، 7. [30]. همان.  [31]. الحیاه، ج2، ص43. [32]. معجم احادیث الإمام المهدی، ج1، ص240، ح145. [33]. بحار الانوار، ج51، ص 84. [34]. بحار الانوار، ج51، ص 92. [35]. همان، ج 52، ص 350، ح103؛ ص 390؛ ج 51، ص 84. [36]. بحار الانوار ج 52، ص 385، ح 194. [37]. بحار الانوار، ج51، 97. [38]. بحار الانوار، ج52، ص 339، ح 83 و ص337، ح 77؛ کمال الدین، ج1، ص 331. [39]. سیمای حضرت مهدی در قرآن، ص156؛ بحار، ج 52، ص 339، ح 83 . [40]. همان، ص244. [41]. بحار الانوار، ج 52، ص 337، ح 77 و ص390؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج1، ص240، ح145. [42]. همان، ص 339، ح 83. [43]. بحار الانوار، ج51، ص 63، ح64. [44]. همان، ج 52، ص 338، ح83 و ص 340، ح 89. [45]. آل عمران، 83 . [46]. بحار الانوار، ج 52، ص 381، ح191. [47]. بحار الانوار، ج52، ص 339، ح86 و ص 319، ح21. [48]. همان، ج 51، ص 49، ح 106 و ص 50، ح 22. [49]. حدید، 17. [50]. منتخب الاثر، ص 478، ح 1. [51]. بحار الانوار، ج 27، ص 90، ح44. [52]. بحار الانوار، ج52، ص362، ح131. فهرست منابع 1. فولادوند، مهدی، ترجمه قرآن کریم. 2. حائری قزوینی، سید مهدی،‌ سیمای حضرت مهدی در قرآن ، تهران، نشر آفاق، چاپ سوم، ‌1376 هـ .ش. 3. حسینی الهاشمی، سید منیرالدین،‌ فلسفه نظام ولایت،‌ از منشورات داخلی دفتر فرهنگستان آکادمی علوم اسلامی. 4. حکیمی، ‌محمد رضا و محمد و علی،‌ الحیاه، تهران، ‌انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،‌ چاپ ششم، 1370 هـ . ش، ‌ج 2. 5. صفایی حائری، علی، ‌درسهایی از انقلاب،‌ قم، موسسه انتشارات هجرت، چاپ اول، 1380 هـ .ش. 6. صافی گلپایگانی، ‌لطف الله، ‌منتخب الاثر، از منشورات مکتبه الصدر، ‌چاپ سوم. 7. صدوق، ‌أبی جعفر محمد بن بابویه القمی، کمال الدین و تمام النعمه. 8. قمی، علی‌بن‌ابراهیم، ‌تفسیر القمی، بیروت،‌ انتشارات دار السُّرور، چاپ اول،1411 هـ .ق ، ج 2. 9. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، مترجم:موسوی دامغانی، ‌انتشارات فیض کاشانی، چاپ ششم، 1376 هـ .ش. 10. کلینی، ‌محمد بن یعقوب، اصول کافی، ‌انتشارات أسوه، چاپ اول،‌1376 هـ.ش، ‌ج1. 11. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه،‌ تهران، انتشارات مکتبه الصدوق‌. 12. الهیئه العلمیه فی مؤسسه المعارف الإسلامیه، معجم احادیث الإمام المهدی(عج)، نشر مؤسسه المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 1411 هـ .ق ، ج 1. 13. مرعشی، سید جعفر، چالش نو در مقوله‌های اجتماعی،‌ انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، ‌بهار 1376 هـ .ش. 14. مرعشی، سید جعفر،‌ مقولاتی پیرامون مدنیت تکاملی، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، چاپ اول، بهار، 1376 هـ .ش. حمید رضا اسلامیه ماهنامه انتظار موعود - شماره 15 انتهای متن/



94/08/22 - 00:11





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن