تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815503156




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ادراک فراحسى از دیدگاه اسلام و روان شناسى - بخش دوم و پایانی ادراک فراحسى در آیات و روایات


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ادراک فراحسى از دیدگاه اسلام و روان شناسى - بخش دوم و پایانی
ادراک فراحسى در آیات و روایات
انسان در زندگى خویش، با ادراکاتى فراتر از حس ظاهرى روبه رو شده است؛ ادراکاتى که برخى از آنها با حقیقت و ایمان رابطه استوارى دارد.

خبرگزاری فارس: ادراک فراحسى در آیات و روایات



  پیش زمینه ادراک فراحسى اندیشمندان مختلف دیدگاه هاى خویش را در خصوص پیش زمینه یا چگونگى اکتساب و به کار بستن ادراکات فراحسى مطرح نموده اند که بسیارى از آنها شبیه به یکدیگر به نظر مى رسد. در ذیل، به بیان برخى از این دیدگاه ها پرداخته مى شود. 1. دیدگاه علّامه طباطبائى: علّامه طباطبائى معتقد است که برخى از امور خارق العاده مستند به امور فراحسى، به وسیله قوت اراده صاحب آنها حاصل مى شود. اراده تابع علم است و هنگامى که علم جازم و ایمان به تأثیر وجود داشته باشد، اثر آن ظاهر مى شود. برخى دیگر از افراد نیز ادراک فراحسى را از راه ریاضت به دست مى آورند (طباطبائى، 1393ق، ص 242ـ245). 2. دیدگاه شهید مطهرى: انسان با طرزى از عمل، با عادت دادن خود، با ورزش دادن و ریاضت دادن خود، با عمل کردن مى تواند ادراکات فراحسى را کسب نماید (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 522). 3. دیدگاه عثمان نجاتى: این نوع ادراک فوق حسى را همه مردم ندارند و تنها براى بعضى افراد که از استعداد ویژه اى برخوردار هستند، امکان پذیر است. این استعداد، عبارت از نوعى شفافیت و صفاى روحى است و به نیروى ادراک خارق العاده اى بستگى دارد که انسان مى تواند از مرزهاى مکان فراتر رود و اشیا و حوادث دور از خود و یا حوادثى را که به علت وجود موانع، از او پوشیده است، درک کند (نجاتى، 1374، ص 188). 4. دیدگاه هانرى کربن: در نگاه هانرى کربن، فیلسوف، شرق شناس و متخصص در تاریخ ادیان، راه یافتن به دنیاى ادراکات فراحسى،بدون پاکیزگى قلبى،تصفیه روحى وتأملات طولانى امکان پذیر نیست (جلالى فراهانى،1388، ص 26). ادراک فراحسى در آیات و روایات داستان حضرت یعقوب علیه السلام قرآن براى اشاره به ادراک فراحسى، ماجراى حضرت یعقوب علیه السلامرا به عنوان مثال ذکر کرده است. آن حضرت، بوى فرزندش یوسف را هنگامى که کاروان حامل پیراهن یوسف از سرزمین مصر به راه افتاده بود و چند روز راه از محل اقامتش فاصله داشت، استشمام نمود: وَ لَمّا فَصَلَتِ اَلْعِیرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّى لَأَجِدُ رِیحَ یوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ (یوسف: 94)؛ و چون کاروان از مصر بیرون آمد، یعقوب گفت: اگر مرا تخطئه نکنید، من بوى یوسف را مى شنوم. با توجه به اینکه قرآن از این نظر [اعجاز یعقوب ]سکوت دارد، و آن را به عنوان اعجاز یا غیر اعجاز قلمداد نمى کند، مى توان توجیه علمى نیز بر آن یافت؛ چراکه امروز مسئله تله پاتى انتقال فکر از نقاط دور دست یک مسئله مسلم علمى است، که در میان افرادى که پیوند نزدیک با یکدیگر دارند و یا از قدرت روحى فوق العاده اى برخوردارند بر قرار مى شود (مکارم شیرازى و همکاران، 1367، ج 10، ص 72؛ قرائتى، 1383، ج 10، ص 154). بنابراین، استشمام بوى یوسف علیه السلامتوسط یعقوب علیه السلام، از چنین مسافت دورى به طور آشکار به پدیده ادراک حسى خارج از چارچوب حواس، اشاره دارد (نجاتى، 1374، ص 88). داستان تخت ملکه سبأ قرآن کریم داستان آن مردى که تخت ملکه سبا را در طرفه العینى از یمن به فلسطین آورد، این گونه نقل مى کند: قالَ اَلَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ اَلْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیکَ طَرْفُکَ (نمل: 40)؛ کسى که در نزد او دانشى از کتاب (از لوح محفوظ یا از کتاب هاى آسمانى) بود گفت: من آن را پیش از آنکه پلک چشمت به هم بخورد، یا چشم بر هم زنى به نزد تو مى آورم. قرآن این قضیه را تعلیل به یک نوع علم مى کند که مسلّم آن علم از این نوع علم نیست که [شخص ]قانونى را بداند و بعد بخواهد روى آن عمل کند، ولى به هر حال [ناشى از ]یک نوع علم و ایمان مى داند. این آیه دلیل بر این است که این نیروى خارق العاده در انسان وجود پیدا مى کند؛ به موجب علمى که انسان پیدا مى کند، نه آن طورى که بعضى اشخاص مى گویند که انسان هیچ کاره است (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 496). نمونه هایى در زندگى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله امام صادق علیه السلام داستانى از حارثه بن نعمان انصارى در زمان پیامبر صلى الله علیه و آله نقل مى فرمایند که ادراک فراحسى را به خوبى بیان کرده است: رسول خدا صلى الله علیه و آله در مسجد نماز را با مردم به جاى آورد و نظرش افتاد به جوانى که نشسته بود، و خواب وى را فراگرفته، رنگش زرد و جسمش لاغر و چشمانش در سرش فرو رفته بود. پیامبر به او گفت: حالت چطور است؟ پاسخ داد: داراى حالت یقینم. حضرت از جوابش به شگفت آمد و گفت: هر یقینى حقیقتى دارد؛ حقیقت یقین تو چیست؟ جوان گفت: یقینم مرا به حزن و اندوه افکنده، خواب شب را از چشمم ربوده، و روزهاى گرم را در حال روزه و عبادت بر من آورده است، به طورى که نفس من از دنیا و آنچه در دنیاست، بیرون رفته است و گویا نگاهم به عرش پروردگارم افتاده است که براى حساب خلایق برپا شده و خلایق براى حساب محشور گردیده اند، و من هم در میان آنها هستم و گویا مى بینم اهل بهشت را که در آن متنعم مى باشند، و با یکدیگر به رفت و آمد و سخن مشغولند، و گویا مى بینم اهل آتش را که در میان آن معذّب مى باشند، و فریاد مى زنند و گویا مى شنوم صداى شعله ور شدن آتش را که در گوش هاى من دوران دارد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: این بنده اى است که خدا دل او را به نور ایمان روشن گردانیده است و سپس به آن جوان گفت: بر این حالى که دارى پایدار باش (کلینى، 1407ق، ج 2، ص 53؛ مجلسى، 1404ق، ج 7، ص 333). در این داستان شاهد آن هستیم که پیامبر صلى الله علیه و آله ادراکات فراحسى زید را تأیید نمودند. داستان هاى ناظر به ادراکات فراحسى نظیر تله پاتى در کتاب هاى مذهبى خیلى زیاد است؛ مثل اینکه پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله در وقتى که نجاشى در حبشه بود، جریان فوت او را اطلاع داد و گفت که الآن نجاشى مرده است و او را کفن کرده اند و من از همین جا بر او نماز مى خوانم، به طورى که همه جنازه نجاشى را دیدند و حضرت در آن حال بر آن نماز خواندند (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 491). پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: رکوع و سجود را به طور کامل انجام دهید، سوگند به خدا، هنگامى که به رکوع و سجود مى روید من شما را از پشت سرم مى بینم (نجاتى، 1374، ص 189، به نقل از: قشیرى نیشابورى، بى تا). حوزه هاى ادراک فراحسى 1. تله پاتى یکى از ادراکات فراحسى که مورد سخن ماست، تله پاتى است. تله پاتى (وکیلى، 1385، ص 71) یا ارتباط فکرى (رضایى، 1389، ص 128)، یا اندیشه خوانى (على زاده، 1387 و 1388، ص 71؛ ناجى، 1379، ص 14)، یا دور آگاهى (خرمشاهى، 1364، ص 22) و یا حس ششم، از دو لفظ یونانى Tele به معناى دور و pathos به معناى احساس تشکیل شده است (ناجى، 1379، ص 14). تعاریف فراوانى از این پدیده ادراکى شده است که برخى از آنها اشاره مى شود: ـ ارتباط مستقیم ذهن به ذهن است یا به تعبیر دیگر، تعامل ذهنى مستقیم با سیستم هاى زنده (مملکت دوست، 1383، ص 33). ـ توانایى هاى شگفت آور انسان، در زمینه ارتباط برقرار کردن از راه دور و غلبه قدرت فکرى بر افراد (نورى زاد، 1383، ص 64ـ65). در اینجا بجاست این نکته ذکر شود که گاه با توسعه در معنا و گستره الهام، پدیده تله پاتى را نیز در دایره الهام جاى دادند (اسدى، 1385، ص 34ـ35). الهام، احساسى از جنس آگاهى است که آدمى منشأ آن را نمى داند. این الهام گاه از عالم بالا و از طرف خداونداست [و منحصر به بندگان صالح است ]و گاه از طرف انسان دیگرى که در مسافتى دور از او قرار دارد [که روان شناسان آن را تله پاتى نامیده اند] (عظیم زاده و همکاران، 1380، ص 155). 2. پیش گویى پیش گویى (على زاده، 1387 و 1388، ص71؛ مملکت دوست، 1383، ص 33؛ وکیلى، 1385، ص 71) یا غیب گویى رویدادهاى آینده و درست درآمدن آنها (خرمشاهى، 1364، ص 23) از امورى است که بعضى از انسان ها مى توانند از حوادث آینده خبر دهند. از این ادراک به پیش بینى، پیش شناخت یا پیش آگاهى نیز تعبیر شده است (ناجى، 1379، ص 20). آیزنگ مى گوید: از این نتیجه نمى توان چشم پوشید که بعضى از مردم داراى نیروى ذهنى اى هستند که مى توانند رویدادهایى را که در آینده بسیار نزدیک رخ مى دهد، پیش بینى کنند (قدردان قراملکى، 1375، ص 129). البته باید توجه نمود که گاهى شما مى بینید پیش بینى هایى که افراد خیلى زبردست در مسائل عادى مى کنند خطا درمى آید. بعد مى بینید این اشتباه نکرده، جریانى که او مى دیده درست دیده، ولى یک جریان دیگرى هم بوده که جلوى این جریان را گرفته است. او، هم درست دیده هم نادرست؛ درست دیده که آن جریان را دیده، درست ندیده که یک جریان مخالف را نمى دیده است (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 508). 3. روشن بینى این کلمه به معناى به وضوح دیدن مى باشد. روشن بینى (وکیلى، 1385، ص 71) عبارت است از توانایى یک شخص در دیدن اتفاقات زمان حال یا آینده یا حوادثى که بعدها روى مى دهد (رایچ، 1383، ص 50). این پدیده، اطلاعاتى را درباره وقایعى که در فاصله دور به وقوع مى پیوندد (ناجى، 1379، ص 20) و فراتر از حواس عادى درک مى شود در اختیار ما قرار مى دهد (مملکت دوست، 1383، ص 33). از این پدیده به رازبینى (خرمشاهى، 1364، ص 22)، دیدن از وراى مانع (مملکت دوست، 1383، ص 33)، دیدن از راه دور (رایچ، 1383، ص 50) و غیب بینى هم تعبیر شده است (على زاده، 1387 و 1388، ص 71). همیشه افرادى هستند که مسائلى را از غیب تلقى مى کنند؛ یک نوع روشنایى در روحشان پیدا مى شود، چیزهایى را مى شنوند که قبلاً نمى شنیدند، چیزى را مى بینند که قبلاً نمى دیدند (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 519ـ520). آگاهى نسبت به وقایع آینده ممکن است از طریق خواب نیز صورت پذیرد (حجازى، 1387، ص 27). البته مقصود از آن، خواب هاى راستین مى باشد که با آینده ـ نه با گذشته ـ سروکار دارند و به هیچ وجه نمى توانند علت مادى داشته باشند (مقیسه، 1382، ص 139). فرق بین روشن بینى با تله پاتى در این است که تله پات اطلاعات خود را از فکر شخص دیگر کسب مى کند، درحالى که روشن بین این آگاهى را بدون ارتباط با فکر دیگرى به دست مى آورد (ناجى، 1379، ص 14). 4. دورشنوایى (Clairaudience) یکى دیگر از ادراکات فراحسى، دورشنوایى یا رازشنوى مى باشد (رضایى، 1389، ص 128). دورشنوایى عبارت   است از شنیدن صدا، یا سخنى از مکانى دور که خارج از محدوده حس شنوایى است (نجاتى، 1374، ص 187). البته این ادراک متفاوت از وحى است که مختص انبیاست. آنچه در اینجا منظور است، نظیر نداهاى غیبى مى باشد، که براى نمونه، نقل مى کنند حربن یزید ریاحى شنید و تحول روحى یافت و از صف اشقیا جدا شد و به یاران حضرت سیدالشهدا علیه السلام پیوست (خرمشاهى،1364،ص 22). 5. آشناپندارى هرگاه شخصى از یک واقعه، محل یا وضعیتى، در ذهنش تصوراتى داشته باشد، به این حالت آشناپندارى گفته مى شود (رایچ، 1383، ص 50). آشناپندارى میان مردم بسیار رایج است و حتى مى توان گفت کسى وجود ندارد که دست کم یک بار این تجربه را نداشته باشد. براى مثال، شخصى با ورود به محلى که قبلاً هرگز به آنجا پا نگذاشته است، متوجه مى شود که آنجا را مى شناسد یا اینکه در بدو آشنایى با برخى افراد، حس مى کنیم که یک دوست قدیمى راکه سال هاپیش ازدست داده ایم دوباره یافته ایم(همان،ص51). 6. ذوق و خلاقیت عرفا و برخى فلاسفه از جمله افلاطون، در برخى تعبیرات خود از ذوق و خلاقیت به عنوان یک ادراک فراحسى تعبیر مى کنند که با کمى اغماض مى توان آن را جزو ادراکات فراحسى در فراروان شناسى نیز در نظر گرفت. ذوق و خلاقیت به عنوان ادراکى ماوراى حسى از قدیمى ترین مفاهیمى است که پیوسته مورد تأمل اهل نظر بوده است (باوندیان، 1383، ص 36)؛ ادراکى که لازمه آن تخریب حواس ظاهرى از راه تحمل ریاضت و تزکیه نفس است (پارساپور، 1386، ص 154). پس از عارض شدن ذوق و خلاقیت بر فرد، نه تنها دریافت حقایق فراحسى و معانى پنهان بر او، به طور مستقیم میسر مى گردد، بلکه افزون بر این، مى تواند آنها را با چشم دل مشاهده کند (عقدایى، 1389، ص 112). سوروکین (Sorokin) نیز معتقد است که بزرگ ترین دست یافته هاى خلاق، نتیجه نیرویى فراطبیعى ـ فراحسى است (باوندیان، 1383، ص 36). 7. همدلى از راه دور هرگاه شخص، درد و رنج فیزیکى یا روحى و وضعیت هیجانى شخص دیگرى را احساس کند، این پدیده همدلى از راه دور نامیده مى شود. درک احساسات دیگران، از شایع ترین پدیده هاى ادراک فراحسى است. دوقلوها معمولاً چنان ارتباط نزدیکى باهم دارند که در صورت بروز حادثه اى براى یکى از آن دو، دیگرى احساسات نفر دوم را حس مى کند. این وضعیت مى تواند بین یک مادر و فرزندش و یا میان عشاق پیش بیاید (رایچ،1383، ص 50). در بعضى از روایات نیز اشاره جالبى به این مسئله شده است: جابر جعفى از امام باقر علیه السلام سؤال کرد: گاهى بى آنکه مصیبتى به من رسیده باشد یا حادثه ناگوارى اتفاق بیفتد، قلبم را غم فرا مى گیرد، به نوعى که اطرافیان مى فهمند. امام علیه السلام فرمودند: مسلمانان در آفرینش از یک حقیقت و طینت هستند، ازاین رو، مؤمنان برادر یکدیگرند؛ همین که حادثه تلخى براى یکى از آنان اتفاق بیافتد، دیگرى در سرزمین و منطقه اى دیگر غمناک مى شود (کلینى، 1379، ص 488). همچنین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در حدیثى مى فرمایند: دو نفر مؤمن که به خاطر خدا با هم دوست مى شوند، همچون یک پیکر مى گردند، به طورى که اگر یکى از آنان در موضعى از بدن خود ناراحتى داشت، دیگرى در همان موضوع احساس درد مى کند (کراجکى، 1410ق، ص352؛ مجلسى، 1403ق، ص 281؛ نورى، 1408ق، ص 217). صاحب تفسیر نمونه در این زمینه مى نویسد: امروزه ثابت شده که ممکن است از طریق رابطه فکرى، ناراحتى هاى یک شخص به دوستش منتقل گردد و سپس آن ناراحتى خاص روى جسم او اثر بگذارد و همان عضو مشابه را ناراحت سازد (مکارم شیرازى، 1378، ص 147ـ148). با توجه نزدیک بودن مرزهاى ادراک فراحسى که در گذشته بدان اشاره شد، این نکته قابل ذکر است که این پدیده را مى توان بخشى از ادراک فراحسى تله پاتى نیز برشمرد. 8. کشف و شهود نوع دیگرى از ادراک فراحسى وجود دارد که در اصطلاح عرفا کشف و شهود نامیده مى شود (قدردان قراملکى، 1381، ص 53)، و در ادبیات فلسفى از آن به نوعى تجربه دینى تعبیر مى شود (همان؛ اسدپور، 1386، ص 62؛ شجاع، 1387، ص 128و136؛ صادقى، 1379، ص 232). کشف و شهود عبارت است از دیدن اشیا یا حوادثى که خارج از محدوده حس بینایى قرار دارند (نجاتى، 1374، ص 187) و از لحاظ ماهیت با دیدنى که توسط چشم یا هر وسیله دیگرى که تصویرى در ذهن ایجاد مى کند، متفاوت مى باشد (رفیعى، 1389، ص 81). همچنین ممکن است در برخى موارد در خواب، بیدارى و یا در حالتى میان خواب و بیدارى رخ دهد (رفیعى، 1389، ص 81). امام خمینى قدس سره کشف و شهود را این گونه تبیین نموده اند: آن گاه که روح انسان از سرگرمى ها و اشتغالات برکنار مى ماند، مى تواند از حقایق جهان آگاهى یابد. انسان مى تواند دیدنى ها را ببیند و حتى از گذشته و آینده باخبر شود. عامل اصلى مشاهدات نفسانى و آگاهى از حقایق هستى، انقطاع و انسلاخ انسان از پرداختن و توجه به طبیعت و زندگى طبیعى است. انقطاع نیز گاهى در پرتو وقوع امور هولناک در زندگى، گاهى از طریق تصرفات و اشاره ولى اللّه و انسان کامل، و نیز گاهى از راه کمالات نفسانى براى آدمى حاصل مى شود که در پرتو آن، گاهى انسان به مشاهده بخشى از حقایق هستى نایل مى گردد (موسوى خمینى، 1410ق، ص 36). وجه تمایز این ادراک فراحسى با سایر ادراکات نیز در این است که در مکاشفه و شهود نوعى گشودگى و کشف نسبت به حقیقت و واقعیت غایى هست، که شرط لازم سایر ادراکات فراحسى نیست (ملکیان، 1383، ص61؛ صادقى، 1379، ص232)؛ همان گونه که جان هیک با تأثر از دیدگاه شلایر ماخر و ویلیام آلستون تجربه هاى دینى نظیر کشف و شهود را به معناى انتقال آگاهى مى داند که در اثر مواجهه روح انسانى با حقیقت مطلق حاصل گردیده است (اسدپور، 1386، ص 62). چشم بصیرت نیز از جمله ادراکات فراحسى به شمار مى رود که چون در آن نوعى کشف و شهود وجود دارد، آن را در ذیل این ادراک ذکر مى نماییم. بسیارى از عالمان، دانشمندان و حتى افراد عادى نیز بوده اند که از این ادراک فراحسى با شیوه هاى گوناگون آن بهره برده اند، که در این مختصر از ذکر آن خوددارى مى شود. 9. چشم زدن یکى دیگر از ادراکات فراحسى چشم زدن، چشم زخم یا شورچشمى، مى باشد که از دیرباز بر آن تأکید داشته اند. اما اینکه آیا چنین پدیده اى حقیقت دارد یا خیر؟ در این مختصر اشاره اى بدان خواهد شد. در اینکه اجمالاً چنین حقیقتى هست، نمى شود تردید کرد، چنانچه بعضى از علماى جدید معتقدند که در برخى از چشم ها چنین خاصیتى هست؛ یعنى بعضى از چشم ها نوعى اشعه از خود بیرون مى دهند که این اشعه یک اثر سوئى در اشیا وارد مى کند، مخصوصا اگر با یک نگاه و نظر مخصوص باشد. قبول کردن این حرف ها در قدیم خیلى مشکل بود که انسان بگوید یک نفر وقتى که نگاه مى کند، از چشمِ او شعاعى بیرون مى آید که ـ مثلاً ـ مى تواند یک سنگ را بترکاند؛ اصلاً قابل باورکردن نبود. ولى امروز که میدان عمل این شعاع ها و امثال اینها پیدا شده که چقدر در طبیعت امواج وجود دارد و این امواج چه کارهاى خارق العاده اى را انجام مى دهند، دیگر این امر تعجبى ندارد که شعاعى از چشم یک انسان بیرون بیاید و واقعا یک شتر را به زمین بزند (مطهرى، 1380ج، ج 26، ص 633). 10. دورجنبانى روانى دورجنبانى یعنى حرکت دادن اشیا و یا از حرکت بازداشتن آنها به وسیله تمرکز فکر (رضایى، 1389، ص 128؛ مملکت دوست، 1383، ص 33) و یا غلبه قدرت فکرى بر افراد و اجسام (نورى زاد، 1383، ص 64ـ65). برخى دیگر، این پدیده را این گونه تعریف نموده اند: قدرت نفس بر جنباندن اشیاى دور از طریق نفس و روان بدون استفاده از قدرت مادى (قدردان قراملکى، 1375، ص 129). در جاى دیگر نیز از آن به تسخیر و تصرف در اشیا و تأثیر از دور یاد نموده اند (خرمشاهى، 1364، ص 23). مثلاً، انسان ممکن است اینجا باشد و جسمى را که در آنجا هست هدایت کند یا متوقف کند یا به حرکت درآورد. همین هایى که میز را به حرکت درمى آورند. یا مى گوید تو قصد کن که این میز به کدام طرف برود، من قصد مى کنم نه اینکه او قصد کند، من نیت مى کنم، بعد فرمان مى دهد آن طورى که فلانى نیت کرده، به هر طرف که او قصد کرده برو، به همان طرفى که من قصد کرده ام مى رود (مطهرى، 1380ب، ج 4، ص 481ـ482). نتیجه گیرى در بررسى ادراک فراحسى از دیدگاه روان شناسى و اسلام در این مقاله، نتایج ذیل حاصل مى شود: 1. نقل متواتر ادراکات فراحسى در نظرات اندیشمندان توانمند ـ که بدان اشاره شد ـ و نمونه هاى کم رنگى که خود در زندگى دیده ایم و نتایج انکارناپذیر آن، اذعان دارد که وجود ادراکات فراحسى، ممکن است و نمى توان آن را تصادف و توهم دانست. 2. درصورتى که صحت همه یا بعضى از پدیده هاى فراحسى، به طریق علمى یا عقلى یا اجمالى ثابت بشود، در تحکیم مبانى ایمان و اعتقادات بسیارى از مؤمنان بى تأثیر نیست. چنان که حضرت ابراهیم علیه السلام نیز با همه ایمان و یقینى که به رستاخیز و احیاى مردگان داشت، از خداوند درخواست کرد که یک بار آن را براى مزید اطمینان قلبى او، به اجرا درآورد و خداوند درخواست او را اجابت کرد (بقره: 259ـ260). امروزه هم بسیارى از انسان ها با ادراکات فراحسى مواجه مى شوند. درصورتى که این افراد صحت آن را بپذیرند، بر محدودیت هاى دیدگاه ماده گرایانه فایق آمده و دیگر اصالت ماده و اصالت طبیعت نزد ایشان اعتبارى ندارد، و در پرتو آن، بقاى روح و حیات اخروى را مى پذیرند. 3. حواس پنج گانه و عقل وسایلى هستند که انسان در زمینه ادراک و شناخت، از آنها کمک مى گیرد، ولى در بسیارى از مسائل براى رسیدن به شناخت واقعى، به تنهایى کافى نیستند؛ مثلاً، آنها به شناخت مسائلى که انسان با حس و عقل نمى تواند درک کند، قادر نمى باشند. به همین دلیل، وجود ادراک فراحسى در انسان ضرورت دارد. 4. در کنار تمامى مزایاى ادراک فراحسى که در پژوهش حاضر بیان گردید، این نوع ادراک داراى محدودیت ها، موانع و آسیب هایى نیز مى باشد. ازاین رو،   آسیب شناسى مطرح شده در ادراک فراحسى، زمینه ساز آسیب زدایى و موجب برطرف شدن ناهنجارى هاى احتمالى موجود، در فرایند کلى ادراک فراحسى خواهد شد، به گونه اى که پس از انجام آسیب شناسى و آسیب زدایى، ادراک فراحسى، در مسیرى پویا و صحیح انجام خواهد گرفت. 5. تفاوت میان وهم و ادراکات فراحسى که از مراتب عالى روحى ناشى مى شود در آن است که ادراکات فراحسى آثارى در عالم خارج دارد که وهم آن آثار را ندارد. 6. ادراکات فراحسى، آموخته مى شوند و به دیگران نیز آموزش داده مى شوند، ولى تعلیم و تعلم در معجزه راه ندارد. همچنین ادراکات فراحسى، از هر کس چه کافر، چه فاسق، چه مؤمن، مى تواند حاصل آید ولى معجزه فقط از پیامبران و اولیاءاللّه که پاک و صالح و شایسته ترین بندگان خدا هستند، ظاهر مى شود. 7. بررسى آموزه هاى دینى، سیره علمى و عملى علما و عرفا حاکى از آن است که ادراکات فراحسى، به عنوان یک حقیقت در منابع اسلامى شناخته شده است و وجه تمایز انسان ها و سایر موجودات قلمداد مى گردد و نیز مى توان کسب مقامات بالاى معنوى را از جمله دلایل بروز برخى از پدیده هاى ادراکى برشمرد.   منابع احمدى، احمد، 1389، اندیشه و نظر: نقد نقد کانت، اطلاعات حکمت و معرفت، ش 49، ص 49ـ53. اسدپور، رضا، 1386، اندیشه و نظر: کثرت گرایى دینى از چشم اندازهاى متفاوت، اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوم، ش 9، ص 58ـ65. اسدى، على، 1385، سیر پیدایش و تحول در نظریه الهام با تأکید بر آیات قرآن، معرفت، ش 107، ص 29ـ36. اکبرى، احمد، 1384، ما و خرافات، مبلغان، ش 75، ص 152ـ163. امین، حسن، 1386، پیوند فرهنگ ودین وسیاست، حافظ، ش 45. باربور، ایان، 1374، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهى، چ دوم، تهران، مرکز نشر دانشگاهى. باطنى، محمدرضا و همکاران، 1379، فرهنگ معاصر، چ ششم، تهران، فرهنگ معاصر. باوندیان، علیرضا، 1383، نسبت زیبایى وحدت و کمال، کیهان فرهنگى، ش 213، ص 34ـ39. بخشى، على اکبر، 1380، مبانى انگیزش از دیدگاه اسلام، معرفت، ش 50، ص 56ـ71. پارساپور، زهرا، 1386، بررسى مفهوم حس دیگر در مثنوى از دید تطبیقى در حکمت عرفان و اسطوره، فرهنگ، ش 63و64، ص 141ـ164. جلالى فراهانى، مسعود، 1388، تفسیر باطنى امامت شیعى، اطلاعات حکمت و معرفت، ش 38، ص 26ـ28. جوادى آملى، عبداللّه، 1379، تسنیم، چ دوم، قم، اسراء. حجازى، بهجت السادات، 1387، روان شناسى شخصیت در تاریخ بیهقى، کاوش نامه زبان و ادب، ش 16، ص 9ـ40. خاکبازان، نوید، 1390، ره نامه جهادى در عرصه فرهنگى، قم، خادم الرضا. خامنه اى، سیدعلى، 1375، حدیث ولایت (مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى)، چ دوم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى. خرمشاهى، بهاءالدین، 1364، غیب جهان و جهان غیب، کیهان فرهنگى، ش 13، ص 22ـ29. رایچ، آندرس، 1383، پدیده هاى فراروان شناسى کدامند؟، ترجمه دنیا مملکت دوست، روانشناسى جامعه، ش 15و16، ص 49ـ51. ربر، آرتور اس، 1390، فرهنگ روان شناسى (توصیفى)، ترجمه یوسف کریمى و همکاران، تهران، رشد. رجبى، محمود، 1382، انسان شناسى، چ چهارم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. رضایى، محمدعلى، 1389، سحر از دیدگاه قرآن و علم، کوثر معارف، ش 13، ص 119ـ140. رضایى مهر، حسن، 1382، پدیده هاى فراروان شناختى، کیهان فرهنگى، ش 199، ص 58ـ62. رفیعى، سیدعلى محمد، 1389، بینش جان و رویش تصویر: عوامل مؤثر در تصویرگرى دینى، کتاب ماه کودک و نوجوان، ش 155، ص 79ـ88. زرشناس،شهریار،1381،مبانى نظرى غرب مدرن،تهران،کتاب صبح. سعیدى روشن، محمدباقر، 1379، معجزه شناسى، تهران، مؤسسه فرهنگ و اندیشه معاصر. شجاع، محمداشرف، 1387، نقدى بر رهیافت تجربه دینى خاورشناسان بر وحى، قرآن پژوهى خاورشناسان، ش 5، ص 121ـ148. شولتز، دوان، 1390، نظریه هاى شخصیت، ترجمه یوسف کریمى و همکاران، چ نهم، تهران، ارسباران. صادقى، هادى، 1382، الحاد، شک، یا ایمان؟، معرفت فلسفى، ش 1و2، ص 43ـ60. ـــــ ، 1379، دین و تجربه، نقد و نظر، ش 23و24، ص 222ـ246. طباطبائى، سیدمحمدحسین، 1393ق، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان. عبداللهى، محمدعلى، 1383، هجرت از الحاد به خداباورى، نقد و نظر، ش 35و36، ص 279ـ312. عظیم زاده اردبیلى، فائزه و همکاران، 1380، نگرشى نوین بر تاریخ و علوم قرآنى، تهران، بنیاد قرآن. عقدایى، تورج، 1389، جمال شناسى گلشن راز، ادبیات عرفانى و اسطوره شناختى، ش 18، ص 105ـ138. على تبار فیروزجایى، رمضان، فطرت نمونى زبان دین و قرآن، آیین حکمت، ش 2، ص 7ـ34. على زاده، مصطفى، 1387و1388، روان شناسى و اجتماع: فراروان شناسى، فردوسى، ش 74و75، ص 70ـ73. فعالى، محمدتقى، 1379، نگاه قرآن به عقلانیت دین، صحیفه مبین، ش 4، ص 67ـ84. فیروزبخت، مهرداد، 1389، فرهنگ جامع روان شناسى و روان پزشکى، تهران، ویرایش. قدردان قراملکى، محمدحسن، 1381، حقیقت وحى، تجربه دینى یا عرفانى؟، قبسات، ش 26. ـــــ ، 1375، کاوشى در تجسم اعمال، کیهان اندیشه، ش 68. قرائتى، محسن، 1383، تفسیر نور، چ چهارم، تهران، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن. کراجکى، محمدبن على، 1410ق، کنزالفوائد، تصحیح عبداللّه نعمه، قم، دارالذخائر. کلرمون، 1354، حقایقى درباره انتقال احساسات از دور، ترجمه هادى خراسانى، وحید، ش 187، ص 978ـ983. کلینى، محمدبن یعقوب، 1379، اصول کافى، ترجمه محمدباقر کمره اى، چ چهارم، قم، اسوه. ـــــ ، 1407ق، الکافى، چ چهارم، تهران، دارالکتب الإسلامیه. کوهن، رابرت لارنس، 1382، دانش و دموکراسى، ترجمه على محمد طباطبایى، بازتاب اندیشه، ش 43، ص 27ـ32. گوستاویونگ، کارل، 1382، واقعیت و فراواقعیت، ترجمه سیدمحمد آوینى، هنرهاى تجسمى، ش 20، ص 68ـ69. مبلغ، سیدمحمدحسین، 1378، شناخت در قرآن از نگاه مطهرى، پژوهش هاى قرآنى، ش 17و18، ص 118ـ143. مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، چ دوم، بیروت، دارإحیاء التراث العربى. ـــــ ، 1404ق، مرآة العقول، چ دوم، تهران، دارالکتب الإسلامیه. مصباح، محمدتقى، 1383، وحى شناسى، کوثر،ش15،ص17ـ22. مطهرى، مرتضى، 1380الف، مجموعه آثار، چ ششم، تهران، صدرا. ـــــ ، 1380ب، مجموعه آثار، چ ششم، تهران، صدرا. ـــــ ، 1380ج، مجموعه آثار، چ ششم، تهران، صدرا. مقیسه، حسین، 1382، بنیادهاى معرفت یا معرفت هاى بنیادین، پژوهش هاى فلسفى ـ کلامى، ش 17و18، ص 131ـ148. مکارم شیرازى،ناصر،1378،زندگى درپرتواخلاق، چ دوم، قم، سرور. مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، 1367، تفسیر نمونه، چ پنجم، تهران، دارالکتب الاسلامیه. ملک شاهى، حسن، 1390، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا، چ هفتم، تهران، سروش. ملکیان، مصطفى، 1383، درد از کجا؟ رنج از کجا؟ سخنى در باب خاستگاه دردورنج هاى بشرى،هفت آسمان،ش24، ص 51ـ72. مملکت دوست، دنیا، 1383، فراروان شناسى چیست؟، روانشناسى جامعه، ش 14، ص 32ـ33. موسوى خمینى، سیدروح اللّه، 1410ق، تعلیقات على شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، تهران، پاسدار اسلام. ناجى، مسعود، 1379، پدیده هاى فراطبیعى، کتاب ماه کلیات، ش 29، ص 12ـ20. نجاتى، محمدعثمان، 1374، قرآن و روان شناسى، ترجمه عباس عرب، چ چهارم، مشهد، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى. نورى زاد، صمد، 1383، آن سوى آیه ها؛ نگرشى بر اعجازهاى پزشکى قرآن، قم، آیت عشق. نورى، میرزاحسین، 1408ق، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام. وکیلى، هادى، 1385، فلسفه تجربه عرفانى، قبسات، ش 39و40، ص 67ـ92.    نوید خاکبازان: کارشناس روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. رحیم میردریکوندى: استادیار گروه روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. معرفت - سال بیست و سوم ـ شماره 205 انتهای متن/



94/08/21 - 04:18





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن