واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حضرت آیت الله جوادی آملی پاسخ می دهد؛
چرا قرآن همگان را به تدبر در آيات دعوت ميکند؟
فهم قرآن کريم در حدّ تفسير (و نه تأويل) و فهم ظواهر الفاظ آن ميسور همگان است و نه تنها معصومين آن را به خود منحصر نساختند، بلکه مردم را به آن تشويق و ترغيب کردند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در مباحث تفسیری خود به فراخور به این پرسش که اگر فهم قرآن منحصراً در اختيار اهل بيت (ع) است چرا قرآن همگان را به تدبر در آيات دعوت ميکند؟ پاسخ داده اند. این مرجع تقلید در پاسخ به این سئوال که چرا قرآن کریم همگان را به تدبر در آیات الهی دعوت می کند، می گوید: گروهي از اخباريان با استناد به برخي روايات غير معتبر، معتقد بودند که آيات قرآني و احاديث نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) رمزگونه و معماست و جز مخاطبان اصلي آن (حضرات معصومين عليهمالسلام) آن را نميفهمند و از قبيل محاورات عرفي نيست تا مقصود گوينده از آن، تفهيم عموم مردم باشد. بنابراين، استنباط احکام نظري از ظواهر آيات قرآن و روايات نبوي (ص) بدون روايات امامان (ع) جايز نيست. او ادامه داد: محدث استرآبادي که از پايهگذاران شيوه اخباريگري است ميگويد: "... وإن القرآن في الأکثر ورد علي وجه التعمية بالنسبة إلي أذهان الرعية وکذلک کثير من السنن النبويّة وإنه لا سبيل لنا فيما لا نعلمه من الأحکام النظريّة الشرعيّة، أصليّة کانت أو فرعية إلاّ السماع من الصادقَيْن (ع) وانه لا يجوز استنباط الأحکام النظرية من ظواهر کتاب الله ولا ظواهر السنن النبويّة ما لم يعلم أحوالهما من جهة أهل الذکر (ع) بل يجب التوقف والاحتياط فيهما...". آنان فهم قرآن را منحصر به معصومين (ع) و باب ادراک آن را بر روي ديگران مسدود ميدانستند. برخي از دلايل آنان عبارت است از: الف: اخباري که تفسير به رأي را نکوهش ميکند. ب: روايت "ليس شيء أبعد من عقول الرجال من تفسير القرآن" که تفسير قرآن را مقدور عقل بشر عادي نميداند؛ پس بايد در تفسير آن فقط از معصوم استفاده کرد. ج: سخن امام صادق (ع) به ابوحنيفه که مدعي مقام افتاء و معرفت حقيقي قرآن بود: "يا أبا حنيفة! لقد ادعيت علماً، ويْلک ما جعل الله ذلک إلاّ عند أهل الکتاب الّذين أنزل عليهم ويلک ولا هو إلاّ عند الخاص من ذريّة نبيّنا محمد (ص) وما ورثک الله من کتابه حرفاً". د: سخن امام باقر (عليهالسلام) به قتاده فقيه اهل بصره: "... بلغني أنّک تفسر القرآن؟" قال له قتادة: نعم. "يا قتادة إن کنت إنما فسرت القرآن من تلقاء نفسک فقد هلکت وأهلکت وإن کنت قد فسرته من الرجال فقد هلکت وأهلکت. ويحک يا قتادة! إنّما يعرف القرآن من خوطب به". آیت الله جوادی آملی عنوان می کند: در برخي از جوامع روايي ادعا شده است که اين گونه رواياتْ متواتر، و دلالت آن قطعي است. پاسخ شبهه شبهات اخباريان درباره حجيّت ظواهر قرآن کريم به وسيله عالماني بزرگ همچون مرحوم وحيد بهبهاني، ميرزاي قمي و شيخ انصاري به تفصيل پاسخ داده شده است. مرحوم محقق قمي ميگويد: اين روايات (که اخباريان انحصار فهم قرآن به معصومين (ع) را از آن فهميدهاند) ظاهر يا صريح است که مرادْ علم به همه (ظاهر و باطن و تنزيل و تأويل) قرآن است و اين امري مسلم و مورد قبول است... و اگر چنين مدعايي در اخبار صريح و صحيح نيز آمده باشد، يا بايد آن را توجيه کرد و يا علم آن را به اهلش واگذاشت، ليکن چنين اخباري نيست. او می افزاید: معصومين (عليهمالسلام) هرگز اصل فهم قرآن را به خود منحصر نساختند و دَرِ فهم آن را بر روي مردم نبستند و در اخبار معصومين نيامده است که مردم از قرآن بهرهاي جز تلاوت ندارند. حتي اگر اين مطلب در برخي روايات آمده باشد، چون با خطوط کلي قرآن و نيز با خود سنّت قطعي معصومين در تضاد است، بايد فهمش را به اهلش واگذاريم. اوصافي مانند "کتاب مُبين"، "نور" و "تبيان کل شيء"، که درباره قرآن آمده نه اختصاصي به معصوم (ع) دارد تا قرآن کريم براي ديگران داراي چنين اوصافي نباشد و نه ناظر به "مقام ثبوت" است تا قرآن در مقام اثبات داراي چنين صفاتي نباشد؛ زيرا اوصاف مزبور، درباره کتابِ هدايت است و کتاب هدايت در مقام رهبري داراي چنين اوصافي است و مقام رهبري نيز اولا ً عام است و اختصاصي به معصوم ندارد و ثانياً ناظر به مقام اثبات است، نه ثبوت. ظاهر آيه: "قد جاءکم من الله نور وکتاب مبين، نيز خطاب به همه انسانهاست، بدون اختصاص به معصوم و هم در مقام هدايت است، نه مقام ثبوت و همچنين آيه 174 سوره نساء و آيه 8 سوره تغابن و 157 اعراف در مقام ارشاد و ناظر به مقام اثبات است. البته "کتابِ مکنون" که غير از "مطهّرون" به آن دسترسي ندارند مرحله کمال و نهايي آن، چنانکه قبلا گذشت، اختصاص به اهلبيت طهارت دارد؛ چنانکه "لا رطب ولا يابس إلاّ في کتاب مبين" نيز از برخي جهات چنين است. این مرجع تقلید ابراز می دارد: ممکن است انحصار فهم قرآن به معصوم (ع) از برخي روايات استظهار شود؛ نظير آنچه از امام باقر (عليهالسلام) رسيده است: "إنّما يعرف القرآن من خُوطِب به"؛ ليکن چنين برداشتي مخالف با ظاهر خود قرآن کريم است که همگان را به اموري مانند تدبّر، تحدّي و تعقّل دعوت کرده است و حديثي که مخالف قرآن باشد، معتبر نيست. پس مراد از اين گونه احاديث چنانکه گذشت، احاطه تامّ بر همه ابعاد قرآن اعم از ظاهر و باطن، مطلق و مقيّد، عام و خاص و ناسخ و منسوخ و نظاير آن است؛ چنانکه خطابهاي قرآن کريم نيز يکسان نيست، بلکه پيام و مضمونِ برخي از خطابها را تنها مخاطبان اصيل آن ميتوانند اکتناه کنند. او می افزاید: خداوند گاهي به عنوانِ "يا أيّها الناس"، زماني به عنوان "يا أهل الکتاب"، گاهي به عنوان "يا أيّها الذين امنوا" و زماني به عنوان "يا أولي الأبصار" و "يا أولي الألباب" و گاهي به عنوان "يا أيّها الرسل" و بالاخره زماني به عنوان "يا أيّها الرسول" که مختص به رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است آيه نازل ميکند و عناوين ياد شده يکسان نيست و استنباطها نيز مساوي هم نخواهد بود؛ يعني استنباط جامع، کامل و اکتناهيِ معارف و احکام قرآن در انحصار اهلبيت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) است که حق تماسّ با کتاب مکنون را دارند. بنابراين، مدعاي ما اين است که فهم قرآن کريم در حدّ تفسير (و نه تأويل) و فهم ظواهر الفاظ آن ميسور همگان است و نه تنها معصومين آن را به خود منحصر نساختند، بلکه مردم را به آن تشويق و ترغيب کردند. برخي از شواهدي که اين مدعا را اثبات يا تأييد ميکند براي اطلاع بيشتر رجوع کنيد به تفسير تسنيم، ج ١، ص ٨٦ ـ ٩٨. شفقنا
۰۵/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۴:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]