واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
پرسمان؛
چرا قرآن از رابطه همسری به لباس تعبیر می کند؟
اگر حقیقتا رابطه، رابطه همسری باشد به تعبیر قرآن این پوشش برای قلب و ذهن زن و مرد ایجاد می شود که این دو رابطه شان از هواهای بیرونی محفوظ بماند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، "همچنان که لباس، انسان را از گرما و سرما حفظ می کند همسر هم انسان را از آن چیزهایی که به او آسیب می رساند حفظ می کند. در واقع، همسر لباس و پوششی است که فرد را از فساد و خیانت ها مصون نگه می دارد. یعنی اگر حقیقتا رابطه، رابطه همسری باشد به تعبیر قرآن این پوشش برای قلب و ذهن زن و مرد ایجاد می شود که این دو رابطه شان از هواهای بیرونی محفوظ بماند. از زاویه ای دیگر همان طور که لباس برای انسان زیبایی می آورد - انسان حقیقتا بدون لباس زشت است، این لباس است که به انسان زیبایی می دهد و چه بسا نقص های جسمانی او را می پوشاند - همسر هم که متناسب با فرد باشد به انسان زیبایی می دهد و این فضا را برای انسان می آفریند که به واسطه این پوشش و لباس در جامعه حضور داشته باشد، یعنی همین آرامشی که افراد در جامعه دارند و در فعالیت های اجتماعی شرکت می کنند این آرامش به مقدار قابل توجهی از همان رابطه همسری می آید که ممکن است به چشم نیاید و دیده نشود."
بخش اول گفتگوی خبرنگار سرویس قرآن و معارف با حجت الاسلام و المسلمین علی اصغر فروتن، دبیر گروه روانشناسی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم را درباره سست شدن رابطه زوجیت و زاویه نگاه و تعبیر قرآن درباره رابطه همسری می خوانید.
ما در روایات خیلی تأکید بر زوجیت و سکینه و آرامش متأثر از آن را سراغ داریم. این که گاهی تعبیر به این می شود که نصف دین خود را با ازدواج حفظ کنید. اما از آن سو می بینیم که این سال ها در جامعه ما بحرانی به نام طلاق به وجود آمده است، این که گاهی در کلانشهرهای ما از هر سه، چهار ازدواج یکی به طلاق منجر می شود. چرا رابطه زوجیت در میان ما تا این حد آشفته و به هم ریخته است؟
برآورد بنده این است که 50 درصد علت طلاق ها ناشی از این است که زوج ها در انتخاب همسر دقت نکرده اند. دختر و پسر به مشکل خورده اند چون با هم سنخیتی ندارند، تناسبی وجود ندارد. در دانشگاه یا خیابان با هم آشنا شده اند، در سطحی ترین شکل ممکن به هم وابسته بوده اند و با هم ازدواج کرده اند اما وقتی نگاه می کنید می بینید لنگه هم نیستند. همان چیزی که در قرآن می فرماید: "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لِباس لَهنّ." خداوند، همسر را به لباس تشبیه کرده است، اما این زوج ها انگار که لباس به تن شان زار می زند.
آیه بسیار زیبایی را مثال زدید. قدری این آیه را بازتر می کنید. این که می فرماید شما مردها برای زنان پوشش و لباس هستید، یعنی زن ها را می پوشانید و زن ها هم لباس و پوشش شما هستند و شما را می پوشانند، دقیقا ناظر به چه مفهومی است؟
تشبیه قرآن، تشبیه معناداری است. همچنان که لباس، انسان را از گرما و سرما حفظ می کند همسر هم انسان را از آن چیزهایی که به او آسیب می رساند حفظ می کند. در واقع، همسر لباس و پوششی است که فرد را از فساد و خیانت ها مصون نگه می دارد. یعنی اگر حقیقتا رابطه، رابطه همسری باشد به تعبیر قرآن این پوشش برای قلب و ذهن زن و مرد ایجاد می شود که این دو رابطه شان از هواهای بیرونی محفوظ بماند. از زاویه ای دیگر همان طور که لباس برای انسان زیبایی می آورد - انسان حقیقتا بدون لباس زشت است، این لباس است که به انسان زیبایی می دهد و چه بسا نقص های جسمانی او را می پوشاند - همسر هم که متناسب با فرد باشد به انسان زیبایی می دهد و این فضا را برای انسان می آفریند که به واسطه این پوشش و لباس در جامعه حضور داشته باشد، یعنی همین آرامشی که افراد در جامعه دارند و در فعالیت های اجتماعی شرکت می کنند این آرامش به مقدار قابل توجهی از همان رابطه همسری می آید که ممکن است به چشم نیاید و دیده نشود.
از کارکردهای دیگر لباس این است که وقتی شما لباس هم اندازه ای برای خودت انتخاب می کنی با آن لباس راحتی. اما اگر انسان، لباس گشاد یا تنگی برای خودش انتخاب کند حتی اگر قیمتش مناسب باشد به درد او نمی خورد. همسر هم همین طور است. حالا چه زن و چه مرد اگر برای خودش همسری انتخاب کند که هم اندازه او نیست به تعبیری کفو او نیست قطعا به مشکل برمی خورد. مثل این می ماند که شما با یک پیراهن خیلی تنگ می خواهید بیرون بروید. نمی توانید تکان بخورید. در این لباس راحت نیستید، آخر هم آن لباس را از بین می برید چون در آن لباس جا نمی گیرید. رابطه همسری هم این طور است، اگر همسران کفو هم نباشند چه بسا به تدریج آن تنگنای ذهنی و روحی را حس کنند و عاقبت آن رابطه همسری را از بین ببرند.
پس این که ما این همه تأکید می کنیم که در انتخاب همسر به این همسانی ها توجه شود به خاطر این است که شما نمی توانید فراتر از اندازه های خودتان عمل کنید چون این اندازه ها به تدریج در طول زندگی مشترک خودشان را نشان خواهند داد. من این تشبیه را بیشتر برای کفویّت و در تناسب معیارهای ازدواج استفاده می کنم تا کسی بتواند همسری انتخاب کند که با او تناسب داشته باشد.
شما می روید یک لباسی انتخاب می کنید که از حیث قیمت شما را به زحمت می اندازد. خب این لباس به دل شما نمی نشیند. ممکن است خیلی هم حاشیه ایجاد کند. در رابطه ازدواج هم کسی می رود با خانواده ای وصلت می کند که از حیث معیارهای اقتصادی با او همخوانی ندارد بعد از مدتی که آن هیجان های اولیه فروکش می کند آرام آرام اختلافات خودنمایی می کند چون کفو بودن اقتصادی مورد توجه قرار نگرفته است. دختر خانم در خانواده ای بزرگ شده که در ناز و نعمت و رفاه بوده و امکانات زندگی در حد اعلا در اختیارش بوده، این خانم نمی تواند طعم نداری را بچشد یا به حداقل ها اکتفا کند، یا اگر هم دوام بیاورد برای او بسیار سخت خواهد بود.
شما می بینید زندگی هایی که گران شروع می شود چطور تمام می شود؟ پسری در اوایل زندگی برای این که دل دختر مورد علاقه اش را به دست بیاورد - با این که آن کفو بودن اقتصادی وجود ندارد - تلاش می کند به صورت تصنعی، آن کفو بودن را ایجاد کند بنابراین خودش را مقروض می کند. وام های متعدد می گیرد و در همان اوایل زندگی، انواع تنش ها و اختلافات در زندگی آن ها چنبره می زند. همسرانی که زندگی مشترک را با تشریفات آنچنانی آغاز می کنند، می بینیم که در ادامه زندگی چطور کم می آورند.
در روایات آمده است زندگی هایی که با تجملات زیاد آغاز می شود، عاقبت خوبی ندارد و از شومی آن خانم یا زندگی است. در روایات است که اگر مهریه زنی سنگین باشد، آن زن و زندگی بابرکت نخواهد بود. شاید بتوانیم بگوییم زندگی های تجملاتی بابرکت نخواهد بود.
شبستان
۳۱/۰۴/۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]