تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798131475




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره فيلم نامه نان، عشق و... موتور 100


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
درباره فيلم نامه نان، عشق و موتور 1000
درباره فيلم نامه نان، عشق و... موتور 100   نويسنده:امير قادري   فيلم نامه نان، عشق و... موتور 1000 در سينماي پر از تکرار ما نمونه تازه و کم يابي است و ويژگي هايي دارد که به يک نمونه خاص تبديل اش مي کند. مي خواهم به چند تا از اين ويژگي ها اشاره کنم: 1- داستان دو خطي ابوالحسن داودي و پيمان قاسم خاني نوشتن فيلم نامه را با نگاهي به يک داستان قديمي ايتاليايي به اسم کارلوتا و عشق شروع کرده اند. داستان دختري که براي به دست آوردن ثروتي، بايد ظرف مدت کوتاهي ازدواج کند و سرانجام مجبور مي شود مردي را که هيچ تناسبي با او ندارد به عنوان شوهر آينده اش بپذيرد. داودي و قاسم خاني اين خط داستاني کوتاه را انتخاب کرده اند و کوشيده اند گسترش اش بدهند، مايه هاي تازه اي به آن اضافه کنند، و سر و وضع و ترکيبي امروزي به آن ببخشند. به اين ترتيب نان، عشق و... موتور 1000 ، در شکل نهايي اش از آن شکل اوليه اش فراتر مي رود و به اثري تبديل مي شود که کم تر ارتباطي با منبع الهام اش دارد. بيلي وايلدر اشاره کرده بود که خلق فيلم نامه پر و پيمان و پيچيده آپارتمان از يک خطي آغاز شده که وايلدر موقع ديدن فيلم برخورد کوتاه اثر ديويد لين به ذهن اش رسيده بوده. مي بينيد که پيش پا افتادگي يا تکراري بودن آن ايده اوليه اصلاً مهم نيست. چيزي که اهميت دارد انگيزه و توان نويسندگان فيلم نامه براي استفاده از آن موضوع قديمي در زمينه هاي تازه و خلق موقعيت هاي جذاب از دل آن ايده کوتاه است. گاهي وقت ها کار به جايي مي رسد که وقتي از بيننده هاي چنين فيلمي بخواهيد خلاصه اي از آن چه را که ديده اند، براي تان تعريف کنند، شايد اصلاً به آن ايده اوليه اشاره اي نکنند. آن ايده فقط به عنوان يک منبع الهام عمل کرده و حداکثر چارچوب کلي کار را ساخته است. 2- گسترش در اين جا کلي بودن و بي شاخ و برگي دست مايه اوليه فيلم، به نفع نويسنده هايش تمام شده و به آن ها قدرت مانور خوبي داده. در فيلم نامه، به جز قطب هاي اصلي قصه مورد اقتباس، يعني عروس، خانواده اش و داماد ناجوري که قرار است به آن ها بپيوندد، با شخصيت هاي فرعي اي روبه رو مي شويم که داستان هاي خاص خودشان را مي سازند. فيلم نامه نويس ها هم که از تکراري بودن و پيش پا افتادگي دست مايه اصلي شان خبردار بوده اند، اين فرصت را در اختيار شخصيت هاي فرعي قرار داده اند که خودشان را به تماشاگر نشان دهند، جوري که از ميانه هاي داستان به بعد ديگر مشکل بشود گفت شخصيت هاي اصلي فيلم مربوط به کدام يکي از چند داستاني اند که داريم دنبال مي کنيم. با اين وجود آن ها مي دانند که چنين فيلمي به قهرمان و داستان مرکزي، گيرم به شکلي کم رنگ، نياز دارد. در نتيجه با هوش مندي، مرکزيت رابطه برزو و باران را در ميان اين داستان هاي متفاوت حفظ مي کنند و اين دو را به شخصيت هاي اصلي فيلم بدل مي سازند. گيرم که فاصله چنداني با ديگر شخصيت ها نداشته باشند. در اينجا به غير از قضيه خواستگاري، با ماجراهاي دو به اصطلاح گروه فشار روبه رو هستيم که دنبال يک موتور سيکلت سريع براي انجام نقشه شان مي گردند. نقشه ها و فريب هاي داماد خانواده هم که داستان ديگري است. ماجراي خواستگار خوش تيپ هم در نيمه دوم فيلم به اين ها اضافه مي شود. نقطه قوت فيلم فقط اين نيست که شخصيت ها و خطوط داستاني پرشمارش را جذاب و خواستني از کار در آورده، بلکه توانايي نويسنده ها در مربوط کردن اين ماجراهاي متفاوت به يکديگر است که باعث مي شود حاصل کار يک اثر منسجم باشد. مثلاً گروه فشاري ها براي جور کردن يک موتور تندرو پيش برزو مي روند و همين باعث مي شود که به شکلي کم رنگ به خط داستاني اصلي (اگر اصلاً فيلم صاحب چنين چيزي باشد)مربوط شوند. از طرف ديگر همين ها با پسر خاله باران هم درگيرند و اين باعث مي شود بين اين دو ماجرا، يک نقطه اتصال ديگر هم برقرار شود. سرنوشت خواستگار دوم هم با قاچاق فروشي ارتباط پيدا مي کند که سر و کارش با آن دو جوان موتورسوار است. و همه اين ها با جريان مربوط به داماد خانواده ارتباط پيدا مي کند. اما هنوز دو نکته ديگر باقي مانده. يکي اين که داودي و قاسم خاني توانسته اند حد اين ارتباط بين خطوط مختلف داستاني را پيدا کنند. يعني نه آن قدر اين داستان ها را بي ربط انتخاب کرده اند که بيننده سر در گم بماند و اقناع نشود و نه آن قدر اين ارتباط ها را پر رنگ کرده اند که دست و پاي شان بسته شود و قدرت مانور روي اين شخصيت ها را نداشته باشند. نکته ديگر هم اين که آن ها در از اين شاخه به آن شاخه پريدن هاي شان، خيلي خوب تعادل را حفظ کرده اند. جوري که بيننده، خلاء هيچ کدام از اين شخصيت ها را در طول داستان حس نمي کند. يعني اين فرصت برايش پيش نمي آيد که به بغل دستي اش بگويد: «از فلاني هيچ خبري نيست.» يا: «آن يکي شخصيت داستان کجاست؟» و از اين جور حرف ها... 3- اقتباس از سوي ديگر، فيلم نامه نويس ها توانسته اند کاري کنند که آن داستان ايتاليايي و قديمي، به يک داستان ايراني و امروزي تبديل شود. اولين تمهيد آن ها براي رسيدن به اين هدف، قرار دادن تيپ هاي ايراني در داستان بوده. مثلاً اکبر عبدي به عنوان يک بازاري خودساخته پول دار که چندان اعتقادي به اتخاذ روش هاي دموکراتيک در خانواده ندارد. چنين تيپي، اولاً خيلي خوب براي همه ما آشناست و مشابه اش را دور و برمان ديده ايم و غير اين، با توجه به خصوصيات اخلاقي اش از پس نقش اش در چارچوب روابط علت و معلولي داستان هم برمي آيد. چون يکي از خصوصيات اين تيپ، سخت گيري شان است و عبدي در اين داستان قرار است با امر و نهي هايش باعث ازدواج اجباري دختر شود. اما تمهيد ديگر نويسنده ها براي ايراني کردن اين داستان قديمي، استفاده از کليشه هاي قديمي سينماي ايران براي به تصوير کشيدن چنين داستاني بوده، که مي توان آن را در دل همان تمهيد قبلي، يعني استفاده از تيپ هاي آشنايي زندگي ايراني، قرار داد. تنها فرقي که وجود دارد اين است که اين کليشه ها از قلب سينماي عامه پسند ايران مي آيد که اين سينما هم با توجه به موقعيت اش، ارتباط فراواني با باورها و آرزوهاي عامه مردم دارد. در نان، عشق و... موتور 1000 يکي دو تا از شخصيت هاي آن داستان ايتاليايي، مثل شخصيت آن داماد عجيب و غريب، شبيه تيپ هاي سينماي اي انتخاب شده که براي تماشاگران اش حسابي آشناست. داودي و قاسم خاني اصلاً با آن خط داستاني جوري طرف شده اند که انگار يکي از داستان هاي قديمي و تکراري سينماي ايران است، همان داستان معروف و بارها گفته شده ازدواج دختر فقير و پسر پول دار. اين ها همه باعث شده که داستان کارلوتا و عشق به عنوان منبع اقتباس براي تماشاگر ايراني، غريبه جلوه نکند. و سرانجام آخرين تمهيد، اضافه کردن شخصيت هايي به داستان اصلي است که رفتار و عقايد شان، يادآور آن چيزهايي است که در اين چند ساله در کشور خودمان ديده ايم. يعني همان چيزهايي که در اغلب فيلم هاي اقتباسي و ظاهراً واقع گراي سينماي ايران، اثري ازشان نيست، و آمدن شان در اين فيلم، سهم مهم و اساسي اي در جذاب از کار در آمدن محصول نهايي دارد. مثال ها در اين بخش، واضح و مشخص اند. از يک طرف، مي شود گروه فشاري ها را مثال زد و از طرف ديگر تحکيم وحدتي ها را. و آن چيزي که به اين روزآمدي کمک کرده، درک خيلي خوب قاسم خاني به عنوان نويسنده گفت و گوها از دامنه کلمات، نوع گويش و لحن اين شخصيت هاست. اين تمهيد آخري و طرز گفت و گو نويسي قاسم خاني، متضمن نکات ديگري هم هست که بعداً به شان اشاره خواهم کرد. 4- حوزه هاي تازه همين اصرار فيلم در به روز بودن باعث شده است که پايش به حوزه هاي جديدي از طنز باز شود. در جامعه سياسي و ملتهبي که در آن زندگي مي کنيم، خيلي از حرف و حديث هاي عادي هم به دليل ارتباطي که با بعضي باورها و رخدادهاي عرصه سياست پيدا مي کنند، در حيطه مسائل ممنوعه قرار مي گيرند، چه رسد که بشود به مسائلي که کاملاً در اين حوزه مطرح مي شوند، اشاره کرد. اما نان، عشق و... موتور 1000 از فرصت مناسبي که به عنوان يک فيلم کمدي در اختيار دارد استفاده مي کند و از بعضي از اين خطوط قرمز عبور مي کند و بعضي از اين مسائل جدي و مهم را دست مي اندازد. به اين ترتيب موفق مي شود به يکي از مهم ترين ويژگي هاي يک فيلم نامه خوب دست پيدا کند، که آن هم تر و تازگي و غير تکراري بودن است. مردمي که اين فيلم را مي بينند با چيزهايي مواجه مي شوند که تا به حال نديده بوده اند و اين از نان شب براي يک فيلم نامه واجب تر است. اين تر و تازگي فقط به خاطر ورود فيلم به حوزه هاي سياست و عبور از خط هاي قرمز نيست. همين قضيه دست انداختن فيلم هاي محبوب و کليشه هاي قديمي سينماي ايران هم ايده جديدي به نظر مي رسد. سنت پارودي سازي در سينماي خيلي از کشورها، رواج دارد. اين که نشانه هاي پذيرفته شده و جا افتاده نوع هاي مختلف سينماي کشورشان را دست بيندازند. يعني با شوخي کردن با اين کليشه هاي محبوب، يک بار ديگر ازشان استفاده کنند و لابد مي دانيد که در آمدن اين جور شوخي ها چه قدر بستگي دارد به پيش فرض هاي تماشاگران و دانسته هاي او از فيلم هاي قديمي. اشاره به همين نکته يکي ديگر از ويژگي هاي جالب فيلم نامه نان، عشق و... موتور 1000 را رو مي کند، اين که فيلم چه قدر براي در آمدن شوخي هايش به دانسته هاي پيشين مخاطب اش وابسته است و اين فرصت را به تماشاگرش مي دهد که از مقايسه ميان تجارب و آموخته هاي شخصي با آن چه که روي پرده مي بيند لذت ببرد. به اين ترتيب بيننده نان، عشق و... موتور 1000 بسياري از موقعيت هاي تناقض آميزي را که به تأثيرهاي کميک منجر مي شود، خودش کشف مي کند. 5- ارتباط با بازيگرها يکي از مهم ترين نقاط قوت فيلم، بازي بازيگرانش است. اجراي خوب آن ها سهم خيلي مهمي در خوب از کار در آمدن ايده هاي موجود در فيلم نامه دارد. و يکي از دلايل اين اجراي خوب، انتخاب درست شان است. داودي درباره موفقيت اش در انتخاب بازيگرها به اين نکته اشاره مي کند که از همان مرحله نوشتن فيلم نامه به بازيگراني که بايد اين متن را اجرا کنند فکر مي کند و اگر بازيگر مورد نظرش را از همان ابتدا پيدا کرده باشد، مي کوشد که آن نقش را به بازيگر مورد نظر نزديک کند. در غير اين صورت، نمونه کامل و دقيقي از آن نقش در ذهن اش مي سازد و تا جست و جو براي يافتن چنين بازيگري به نتيجه نرسد، فيلم برداري را شروع نمي کند. اين تاکتيک کارگردان باعث نزديکي هر چه بيشتر بازيگر و نقش مي شود. در نان، عشق و... موتور 1000، بازيگرها آن قدر موقع اجرا راحت اند و ديالوگ هاي شان با شخصيت و نوع بازي شان متناسب به نظر مي رسد که آدم احتمال بداهه بودن خيلي از گفت و گوها را مي دهد. اما اين طور که داودي مي گويد، اکثر اين ديالوگ ها – ي گاه خيلي کوتاه - در مرحله فيلم نامه وجود داشته اند و همين نکته، اهميت ارتباط بازيگر و فيلم نامه اي را که به دست اش داده اند واضح تر مي کند. 6- تبليغاتي بودن فيلم نامه نان، عشق و... موتور 1000 يک فيلم تبليغاتي است که با هدف تبليغ محصولي صنعتي ساخته شده. پس اين محصول بايد به هنگام نمايش فيلم به بيننده معرفي شود. اما سازنده هاي فيلم به هيچ وجه نخواسته اند از دم دستي ترين شيوه ها براي معرفي محصول شان استفاده کنند. اين که مثلاً قهرمان داستان، سوار يکي از محصولات شرکت سرمايه گذار شود يا چيزي شبيه اين. آن ها براي حضور اين عنصر تبليغاتي (که يک موتور است) در فيلم نامه، کارکردهاي متفاوتي تراشيده اند. در اين جا موتور، هم يادآور محصولات کارخانه سرمايه گذار فيلم است، هم نقش محوري در يکي از داستان هاي فرعي فيلم نامه دارد (يعني داريوش و رفيق اش براي رسيدن به هدف شان بايد يک موتور سريع تهيه کنند) و هم به محمل چند تا از بهترين شوخي هاي فيلم بدل مي شود. اين موتور حتي به شکل گرفتن يکي از مضامين اصلي فيلم هم کمک مي کند و وسيله اي مي شود براي همراهي هواداران احزاب مختلف که پيش از اين در برابر هم قرار داشتند. برزو هم به عنوان نماينده اکثريت مردم عادي جامعه، نقش خودش را در بهبود کارکرد اين موتور ايفا مي کند. و نتيجه همه اين کنش هاي داستاني، رسيدن به پيام «آشتي ملي» مورد نظر فيلم ساز است. به اين ترتيب، محصولي که قرار است در فيلم به عنوان يک کالا درباره اش تبليغ شود، به يک عنصر داستاني قوي در فيلم نامه بدل مي شود که کار کردهاي چند گانه اي دارد. 7- گفت و گوها اين روزها فاصله ميان فرهنگ رسمي و فرهنگ واقعي عامه مردم، روز به روز دارد بيش تر مي شود، و يکي از نتيجه هاي اين دو گانگي، گسترش فرهنگ ريا و تزوير در جامعه است. اين موضوع چيزي نيست که تنها به فشارهاي نهادهاي قدرت سياسي در جامعه مربوط باشد. همه عادت کرده ايم که بين فکر و عمل مان فاصله باشد و نمايش تناقض هاي ناشي از اين دورويي، يکي از دل مشغولي هاي داودي موقع ساخت اين فيلم بوده است. اما جداً از نمايش صريح اين دو گانگي ها در فيلم، قاسم خاني و داودي، گيرم به گونه اي ناخواسته، در مواردي توانسته اند به از ميان برداشتن اين دو گانگي ها کمک کنند. و اين کار را به وسيله زباني که براي گفت و گوهاي شخصيت هاي داستان انتخاب کرده اند انجام داده اند. در نان، عشق و... موتور 1000، زبان شخصيت ها اين فاصله بين گفتار رسمي و گفت و گوهاي شيرين مردم اين دوره و زمانه را از ميان برمي دارد و اين کار را آن قدر خوب انجام مي دهد که اين گفت و گو نويسي به هيچ وجه تصنعي و زورکي جلوه نکند. کار قاسم خاني در نوشتن اين ديالوگ ها به کوشش هاي زبان شناسي مي ماند که با دقت و ظرافت، کلمه هاي گفت و گو هاي روزمره مردم را جمع آوري کرده و کاربردهاي جذاب و نوع قرار گرفتن اين کلمه ها در ساختار جمله ها را شناخته. در نتيجه، اين ديالوگ ها نه تنها در کاربرد کلمه ها به گفتار روزمره ما نزديک ند، بلکه لحن و آهنگ اين نوع گفتار را هم دارا هستند. خالقان نان، عشق و... موتور 1000 کوشيده اند و در مواردي موفق شده اند که فيلم شان شبيه زندگي تماشاگرهايش باشد. و يکي از بهترين جلوه هاي اين نزديکي، همين گفت و گوهاي موجود در فيلم نامه است. مثال ها در اين باره زيادند: «دختر کورسائيه»، «تونسته خودشو تو فرم نيگرداره»، «اينا تريپ دوم خردادرو درک نکردن» و باور کنيد که اين جمله آخري، در اين زمينه شگفت انگيز به نظر مي رسد. چه قدر دل ام مي خواست در بعضي جاهاي اين مقاله هم، از اين کلمات و اين آهنگ و لحن استفاده کنم. ولي حيف که از مدت ها پيش، ترس از ويراستارهاي فرهنگ دوست سخت گير را بدجوري در دل مان کاشته اند. منبع:نشريه فيلم نگار، شماره 2  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1877]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن