تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): هرگاه سفره پهن مى‏شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى‏آيند. چون بنده ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798242269




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آن مرد از خاطره ها نمي رود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آن مرد از خاطره ها نمي رود
آن مرد از خاطره ها نمي رود     جلال هنوز هم براي ما زنده است. او هيچ وقت نمي ميرد. اگر چه ما و او هرگز همديگر را نديده ايم؛ ولي احساس عجيبي بين ما حاکم است و اين احساس، شايد احساسي باشد که بين دو تا دوست هست و يا از نوع احساسي که يک شاگرد به معلم دوست داشتني خود دارد. چه مي دانم شايد هم از جنس احساس بين پدر و پسر. چون جلال جايي گفته بود که اگر چه هيچ فرزندي ندارم؛ ولي همه بچه هاي کشورم را فرزندان خودم مي دانم. آري جلال چيزهايي دارد که بتواند مخاطبش را دوستدار خودش بکند، حتي بعد از سال ها فوتش. کتاب هايش آنچنان شيرين و صميمي است که اگر يک بار بخواني خود نويسنده را کاملا در لا به لاي سطرها مي بيني. او در «مدير مدرسه» همان مديري است تقريبا عصباني، در عين حال دلسوز. بچه هاي مدرسه را واقعا بچه هاي خودش مي داند. مواظب آنهاست. از غيبت و تأخير غير موجه و خطاي نابخشودني معلم ها نمي گذرد. بچه هاي سرتغ و بي تربيت را با کتک کاري پدرانه اش سر جايشان مي نشاند. و سرانجام وقتي نمي تواند حق انجام وظيفه را در حق فرهنگ ادا کند، به عنوان اعتراض به سيستم غيرعادلانه و طاغوتي رژيم پهلوي، از سمت مديريت مدرسه استعفا مي دهد و برگه استعفايش را روي ميز مدير فرهنگ مي گذارد. او حقيقتاً مبارز سرسخت دوره طاغوت بود که با رهبر نهضت هم، حضرت امام خميني (ره) هم سويي داشت. جلال اهل سفر بود. شايد يکي از پر سفرترين نويسندگان زمان خودش. او روزگاري به سفر مسکو مي رود. بسياري از جمهوري هاي سابق شوروي را از نزديک مشاهده مي کند و با مردمان آن ديار که زماني مال ايران بودند به گفتگو مي نشيند. در اول سفرنامه ي مسکو او وقتي وارد باکو پايتخت آذربايجان مي شود، در مواجهه با مردم باکو مي گويد احساس مي کنم اينها همان کساني هستند که من آنها را در قزوين، تبريز، و... ديده ام. چقدر ايراني هستند! بعد جالب است که گفتگوهاي آذري خودش با آذربايجاني ها را نيز در کتاب ثبت مي کند. و روزي هم سر از ولايت عزرائيل در مي آورد. همان اسرائيل که در جاي خودش کتاب خواندني است. بعد در اواخر عمرش نيز توفيق زيارت خانه خدا را پيدا مي کند. اسم سفرنامه حجش را خسي در ميقات مي گذارد. و خودش در همان کتاب مي گويد: «... ديدم کسي نيستم که به ميعاد آمده باشد که خسي به ميقات آمده است...» و تک نگاري هاي جلال! که روي عشق و علاقه به ايران، به نوشتن آنها همت گماشته است. در هر جايي اگر چيز براي گفتن بوده است ولو در يک روستايي دور افتاده، او آن را با آن قلم شيرينش به تصوير کشيده است. جلال با همه خطاهايي که در دوران زندگي اش عمداً و سهواً مرتکب شده بود، هميشه به عنوان يک مذهبي اصيل و ايراني متعصب، از اعتقادات مذهبي و فرهنگي غني کشورش دفاع مي کرد. او سعي مي کرد مثل مردم زمان خودش زندگي کند. هميشه بين مردم بود و از نزديک گرفتاري ها و بدبختي هايي را که طاغوت در زندگي مردمش به وجود آورده بود، مي ديد و اينها را به صراحت در غرب زدگي و با کنايات و تشبيهات در کتاب هاي داستاني اش بيان کرده است. جلال، هنوز هم در ادبيات ما زنده است. در اين اواخر به همت اهالي قلم و شوراي عالي انقلاب فرهنگي، طرح اهداي جايزه ي ادبي جلال، پاي گرفت و همه ساله با برگزاري اين جشنواره ادبي، برندگان، گران ترين جايزه ادبي جمهوري اسلامي را دريافت مي کنند.
آن مرد از خاطره ها نمي رود
منبع:نشريه باران- ش 171  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن