پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849638882
این استخوان یکی از انبیای الهی است
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
تکرار مباهله در عصر امام عسگری (علیه السلام)؛
این استخوان یکی از انبیای الهی است
آنگاه به صالح بن وصيف، که در کنارش ايستاده است، چشم مي دوزد و با لحن آمرانه اي فرمود: به بزرگ اسقفان و راهبان مسيحي اطلاع بده تا فردا به صحرا بيايند؛ به جارچيان هم بگو مردم را خبر کنند تا شاهد کشف «حقيقت» باشند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، سه روز است که مسلمانان به صحرا رفته اند و با اداي نماز، از خدا خواسته اند تا باران رحمتش را نازل سازد؛ اما هنوز باران نيامده است. اگر آنان بر حق بودند، حتماً تا حالا باران آمده بود؛ امروز نوبت ماست تا حقانيت خود را به آنان نشان دهيم. آفتاب سوزان، با سنگدلي تمام بر چهره رنجور شهر مي تابد. هواي دلگير و غيرقابل تحملي، فضاي دم کرده شهر را پر کرده است. مردم، مدتهاست صداي چک چک باران را نشنيده اند. همه جا خشک و آفتاب خورده است. رودخانه خشک شهر، سينه عريانش را در امتداد شهر گسترانيده است. انبوه درختچه ها، علفزارها و نيزارهاي اطرافش، پژمرده و بيطراوت و از نفس افتاده به نظر ميرسند. از گاو و گوسفندان مردم که نپرس، لاغر و رنجور؛ در اسارت لشکر عطشند. همين طور حيوانات صحرا و مرغان هوا که همه تشنه و افسرده اند. زمين و زمان در چنگ آفتاب است. هيولاي مرگ، در آسمان شهر به پرواز آمده است. انسانها نيز در وضعيت بدتري به سر مي برند. آنها براي رهايي از عفريت مرگ و نجات از کابوس خشکسالي، دست به هر کاري زده اند؛ در فرجام تکاپوهاي بي حاصل، ناگزير، روانه دربار ميشوند و مشکل خود را با خليفه در ميان ميگذارند. خليفه، بزرگان شهر را فرا مي خواند و با آنها به مشورت مي پردازد. بعد از ساعتها شور و مشورت، بهترين راه نجات را، «خواندن نماز باران» مي يابند... زن و مرد، پير و جوان، کوچک و بزرگ، در حالي که روزه دار هستند، به سوي خارج شهر رهسپار ميشوند. عشق و اميد، در چهره هاي رنجور و آفتاب زده شان نهفته است. ورد زبانشان ذکر و دعا است. جز نزول باران، خواسته ديگري ندارند. خيلي زود، صف ها بسته ميشود. از صفهاي طولاني و پشت سر هم نمازگزاران، صحنه هاي جالب و به يادماندني به وجود ميآيد. همهمه التماس آميز، فضاي بيابان را پر کرده است. طولي نمي کشد که نماز به پايان مي رسد. چشمهاي اميدوار به آسمان دوخته ميشوند. آفتاب همچنان ميتابد و گرماي نفسگيرش زمين و زمان را آتشگون ساخته است. کم کم يأس و نااميدي بر دلها سايه مي افکند. بر اضطراب و افسردگي نمازگزاران افزوده ميشود؛ هر يک بي صبرانه، بيابان را ترک ميکنند. روز دوم و سوم نيز مراسم نماز، با همان کيفيت و شکوه بيشتر ادامه مي يابد؛ ولي ابرهاي باران زا، همچنان ناياب و رؤيايي، و تنها در عالم ذهن آنان باقي مي ماند و حسرت چند قطره اشکِ آسمان، دلهايشان را به درد مي آورد! «جاثليق»، بزرگ اسقفان مسيحي، رو به راهبان مسيحي مي کند و با لحن غرورآميزي مي گويد:
ـ سه روز است که مسلمانان به صحرا رفته اند و با اداي نماز، از خدا خواسته اند تا باران رحمتش را نازل سازد؛ اما هنوز باران نيامده است. اگر آنان بر حق بودند، حتماً تا حالا باران آمده بود؛ امروز نوبت ماست تا حقانيت خود را به آنان نشان دهيم. سخنانش که تمام مي شود، راه ميافتد. راهبان و ساير مسيحيان نيز از دنبالش گام برمي دارند و لحظاتي بعد، ناقوس عبادت به طنين در مي آيد و آنان طبق شيوه خويش به نماز و عبادت مي پردازند و از خداوند، طلب باران ميکنند. طولي نميکشد که ابرهاي تيره و باران آور، کران تا کران آسمان را فرامي گيرند و قطره هاي بارانِ درشت و پُر آب، از دل آسمان گرم و دم کرده « سامرّا» فرو مي ريزند. صحنه عجيبي است! مثل اين که معجزه بزرگي رخ داده است. به همين جهت، مسيحيان را شادي و شادابي فرامي گيرد و به پاس اين موفقيت بزرگ، به يکديگر دست مي دهند و حقانيت خويش را به رخ مسلمانان مي کشند. مسلمانان نيز با ديدن آن همه باران، به تحسين آنان مي پردازند و به دين و آيين آنها متمايل مي شوند. راهبان مسيحي براي جلب توجه بيشتر مسلمانان و تسخير قلبهاي آنان، روز بعد نيز مراسم ويژه عبادي خود را در دامن صحرا انجام مي دهند. اين بار نيز از دل آسمان، شکافي گشوده مي شود و سرانجام جويبارهاي سرمستي از دامن دشتها و کوهساران جاري شده و از به هم پيوستن آنها، سيلاب هاي خشمگين و موّاج ايجاد مي شود و رودخانه تفتيده شهر را پر آب مي سازند. مسيحيان با آب و تاب، از ايجاد يک معجزه بزرگ سخن مي گويند. کرامت آنان، زبان به زبان به گوش خليفه مي رسد. لحظه به لحظه بر عزت و آبرومندي آنان افزوده مي شود. تمايل مسلمانان به مسيحيت، خليفه را به وحشت مي اندازد. احساس شرم، از قيافه پريشانش به خوبي قابل تشخيص است. به فکر فرو مي رود. طولي نمي کشد که در ذهنش جرقه اي جان مي گيرد. او بعد از چند لحظه تفکر، «صالح بن وصيف» را فرامي خواند و خطاب به او مي گويد:
ـ کليد اين معما در دست «ابن الرّضا»(1) است؛ هر چه زودتر او را حاضر کن. ابن الرّضا را از زندان مي آورند. خليفه با ديدن چهره مصمّم و با صفاي او، به سخن مي آيد:
ـ ابامحمد!(2) امت جدت را درياب که گمراه شدند! امام عليه السلام آرام و خونسرد، خطاب به وي مي فرمايد:
ـ از جاثليق و ديگر راهبان مسيحي بخواهيد تا فردا نيز به صحرا بروند! ـ به صحرا بروند؟! براي چه؟
ـ براي اداي نماز باران. ـ در اين چند روز به اندازه لازم باران آمده است؛ مردم ديگر احتياجي به باران ندارند!
ـ مي خواهم به کمک خداي متعال، شک و شبهه ها را برطرف سازم. ـ در اين صورت، مردم را نيز بايد فرابخوانيم. آنگاه به صالح بن وصيف، که در کنارش ايستاده است، چشم مي دوزد و با لحن آمرانه اي مي گويد:
ـ به بزرگ اسقفان و راهبان مسيحي اطلاع بده تا فردا به صحرا بيايند؛ به جارچيان هم بگو مردم را خبر کنند تا شاهد کشف «حقيقت» باشند. ساعتي نمي گذرد که جمعيت زيادي در صحرا جمع مي شوند. گويا محشري برپا شده است. در يک سو، جاثليق و راهبان مسيحي ايستاده اند؛ لباس هاي بلند و مخصوصي به تن دارند. گردنبندهاي صليبي که روي سينه هايشان آويخته شده است، در مقابل نور خورشيد مي درخشند. جاثليق مغرور و گردن برافراشته، قدم مي زند. گاهي بعضي از راهبان با خنده و شادماني، خودشان را به او نزديک مي کنند و درگوشي با او سخن ميگويند. جاثليق نيز با لبخندهاي پي درپي و جنباندن سر، سخنان آنان را تأييد مي کند. طرف ديگر بيابان، محل استقرار مسلمانان است. آنان نيز دسته دسته دورهم حلقه زده اند و در انتظار آمدن خليفه و درباريان، لحظه شماري مي کنند. برخي از آنان که شيفته جاه و جلال مسيحيان شده اند، سخنان مأيوس کننده اي بر زبان مي آورند. يکي مي پرسد:
ـ چرا اينجا جمع شده ايم؛ مگر روزهاي قبل، آنها را نيازموديم؟ ديگري پاسخ مي دهد:
ـ چرا، آزموده ايم؛ اين بار مي خواهيم رسماً مسيحي شويم. صداي خنده در فضاي گسترده صحرا مي پيچد. مرد مؤمني که تاب شنيدن چنين حرفهايي را ندارد؛ بيصبرانه رو به جمعيت کرده، مي گويد:
ـ اگر صبر کنيد، همه چيز روشن مي شود؛ اين بار «ابن الرّضا» در بين ماست. او از بهترين بازماندگان خاندان رسول خداست. مگر اجداد او در جريان «مباهله»،(3) باعث سرافکندگي مسيحيان نجران نشدند؟! يکي ديگر از مسلمانان که تا حال سکوت اختيار کرده است، با بي حوصلگي مي گويد:
ـ چرا، اين را شنيده ايم؛ ولي رسول خدا کجا و ابن الرّضا کجا؟ از دست يک فرد زنداني چه کاري ساخته است؟ خليفه و درباريانش قدم به صحرا مي نهند. ابن الرّضا نيز در بين آنها جلوه مي نمايد. فروغ نگاه هاي مردم به جمال زيبا و سيماي نوراني امام مي افتد. خليفه، فرمان مي دهد تا جاثليق و راهبان مسيحي براي طلب باران دست به آسمان بلند کنند و از خداوند بخواهند تا بار ديگر، باران رحمتش را بر آنان نازل کند. طولي نمي کشد که دست هاي آنان رو به آسمان برافراشته مي شوند. همان دم در آسمان پُر حرارت و آفتابي، انبوه ابرهاي باران زا ظاهر شده و قطره هاي درشت باران، مرواريدگونه فرو مي ريزند. همه نگاه ها به ابن الرّضا دوخته شده است. او راهبي را نشان داده، فرمان جست و جوي لابه لاي انگشتان او را صادر ميکند. خليفه بيش از ديگران شگفت زده به نظر ميرسد. او از خودش مي پرسد:
ـ آيا ممکن است چيزي در ميان انگشتان آن راهب وجود داشته باشد که به وسيله آن باران ببارد؟! غلام حضرت به تندي دور آن راهب را مي گيرد و در مقابل چشمان مردم، به جست و جوي دستش مي پردازد. شيء کوچک و سياه فامي را از ميان انگشتانش بيرون مي آورد و به ابن الرّضا تحويل مي دهد. گويا آن حضرت، شيء مورد نظر را به خوبي مي شناسد. به همين جهت، آن را با احترام خاص در پارچه اي مي پيچد و سپس خطاب به آن راهب مسيحي مي فرمايد:
ـ اينک، طلب باران کن. راهب بار ديگر دست هايش را به سوي آسمان بلند مي کند. اين بار نيز چشمها به آسمان دوخته مي شوند. ابرها در حال جا به جايي است و خورشيد از پشت تراکم ابرهاي سرگردان، نمايان مي شود. رنگ از صورت جاثليق و راهبان مسيحي پريده است. آنها بيش از اين، تحمل نگاه هاي ملامتگر و نيشخندهاي مردم را ندارند؛ با سرافکندگي به سوي خانه هاي خود باز مي گردند. مردم که حسابي شگفت زده شده اند، به ابن الرّضا چشم مي دوزند. خليفه در حالي که به آن شيء خيره شده است، مي پرسد:
ـ اي پسر رسول خدا! آن چيست؟ ـ اين، دندان پيامبري از رسولان الهي است که راهبان مسيحي از قبور آنان برداشته اند؛ استخوان هيچ پيامبري ظاهر نمي گردد، مگر آن که «باران» نازل شود. خليفه در حالي که هنوز نگاهش را از آن استخوان برنداشته است، به تحسين او مي پردازد و همان لحظه، دستور آزادي آن حضرت را صادر مي کند. امام حسن عسکري عليه السلام که فرصت را مناسب مييابد، تقاضا مي کند تا ياران زندانياش را نيز آزاد کنند. خليفه، لحظه اي به فکر فرو مي رود؛ مثل اين که چاره اي جز پذيرش سخن آن حضرت را ندارد. (4)
پي نوشتها:
1. امامان جواد، هادي و عسکري عليهم السلام را به احترام انتسابشان به امام رضا عليه السلام، «ابن الرّضا» مي گويند.
2. کنيه امام حسن عسکري عليه السلام.
3. ر.ک: آل عمران / 61.
4. مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 425/ اثبات الهداة، شيخ حرّ عاملي، شرح و ترجمه احمد جنتي، ج 6، ص 319 و 320. منبع: سایت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
۱۴/۱۰/۱۳۹۳ - ۱۶:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
یحیی بونو: مسیحیان به دلیل عدم شناخت، اسلام را یکی از فرقههای منشعب از مسیحیت میدانستند
یحیی بونو مسیحیان به دلیل عدم شناخت اسلام را یکی از فرقههای منشعب از مسیحیت میدانستند فرهنگ > دین و اندیشه - فیلسوف فرانسوی می گوید مسیحیان باور نداشتند که بعد از عیسی ع پیامبر دیگری خواهد آمد و کسی را نیز به نام محمد ص به عنوان مؤسس اسلام نمیشناختند بعد ازامتحانات الهی در عصر غیبت، بستر آمادهسازی عالم برای ظهور است
شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۲ ۳۲ رئیس فرهنگستان علوم اسلامی گفت امتحانات در عصر غیبت حضرت بستری برای آماده سازی عالم برای ظهور و آزمونی برای رشد شیعیان است و با وقوع این ظهور حضرت بین مومنین بر میگردند و رابطه مومنین با حضرت برقرار میشود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطدکوراسیون 10 هزار استخوانی در رستوران مکزیکی +عکس
دکوراسیون 10 هزار استخوانی در رستوران مکزیکی عکس در این رستوران عجیب و غریب تمام دکوراسیون از استخوان تشکیل شده است اینگسیو سادنا طراح داخلی این مکان است که به گفته خودش از 10 هزار استخوان حیوان برای طراحی دکوراسیون استفاده کرده است به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگارانتوصیه های یکی از مراجع به بازیگران تئاتر
در دیدار با گروه تئاتر طراوت توصیه های یکی از مراجع به بازیگران تئاتر اگر مسائل دینی با حفظ شئونات در عرصه هنری به اجرا در آید اثر بیشتری دارد و جامعه آن را راحتتر میپذیرند به گزارش سرویس دینی جام نیوز حضرت آیت الله سيد «محمدعلي علوی گرگانی» از مراجع تقليدعضو هیئتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی: انبیای الهی، تذکر را بر تجسس ترجیح میدادند
عضو هیئتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی انبیای الهی تذکر را بر تجسس ترجیح میدادندعضو هیئتعلمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت پیامبران هیچگاه در احوال مردم تجسس نکرده و رسالت خود را بر مینای تذکر بنا مینهادند به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز حجتالاسلام رحینیکی و بدی در کلام امیرالمومنین(ع)
حدیث نیکی و بدی در کلام امیرالمومنین ع بهیقین اگر نیكى كنى خودت را گرامى داشته ای سرویس دینی جام نیوز امام علی علیه السلام إنَّكَ إن أحسَنتَ فَنَفسَكَ تُكرِمُ وإلَیها تُحسِنُ إنَّكَ إن أسَأتَ فَنَفسَكَ تَمتَهِنُ وإیّاها تَغبِنُ بهیقین اگر نیكى كنى خودت راکرامت الهی بر زوار حسینی
معارف کرامت الهی بر زوار حسینی خداوند منّان هر صبح و شام از طعام بهشت بر زوّار امام حسين عليه السّلام نازل مى فرمايد و خدمتكاران ايشان فرشتگانند به گزارش سرویس دینی جام نیوز حضرت صادق در خصوص کرامت خداوند در حق زوار امام حسین ع می فرماید عبد اللَّه طحّان از حضرت ابى عبد اللمشروعيت؛ فقهي، سياسي يا الهي؟
مشروعيت فقهي سياسي يا الهي نشست گفتمانسازي مردمسالاري ديني در 27 و 28 آذرماه برگزار گرديد رسالت اين نشست بررسي ابعاد مختلف نظريه مردمسالاري ديني در فضاي نخبگاني و دانشجويي كشور و نيز نقد و ارزيابي تجربه 36 ساله جمهوري اسلامي ايران و پرداخت به سؤالات جديد در فضاي نخبگاني وکار مشترک حوزه و دانشگاه رساندن پیام و علم الهی به جامعه است -
آیت الله جوادی آملی در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان قم کار مشترک حوزه و دانشگاه رساندن پیام و علم الهی به جامعه است شناسهٔ خبر 2445776 پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۸ دین و اندیشه > اندیشکده ها آیت الله جوادی آملی با اشاره به هدف مشترک حوزه و دانشگاه گفت حوزه و دانشگاه کاموسوی بجنوردی: لغو ملیت یکی از خطرناکترین انواع نقض حقوق بشر است
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۷ ۰۵ موسوی بجنوردی گفت کیمسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد باید اقدام دولت بحرین در لغو شناسنامه نماینده بحرینی الاصل آیتالله سیستانی در بحرین را محکوم کند به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا آیتالله موسوی بجنوردی استاد فقه حقوق حوزه و دفوق تخصص روماتولوژی: فعالیت فیزیکی کافی و تغذیه مناسب در پیشگیری از پوکی استخوان نقش دارد
فوق تخصص روماتولوژی فعالیت فیزیکی کافی و تغذیه مناسب در پیشگیری از پوکی استخوان نقش داردیک فوق تخصص روماتولوژی فعالیت فیزیکی کافی و تغذیه مناسب و قرار گرفتن در معرض آفتاب را از جمله عوامل مهم برای پیشگیری از پوکی استخوان دارند عبدالرحمان رستمیان فوق تخصص روماتولوژی در گفت وگو بجهان بینی الهی و جهان بینی غربی
سخنان بزرگان جهان بینی الهی و جهان بینی غربی بسياري از دانشمندان مغرب زمين فلاسفه الحادي فکرشان اين است انسان همين است لذا ميگويند وقتي انسان ميميرد مرگ عبارت از پوسيدن انسان است انسان ميپوسد امّا مردان الهي ميگويند انسان که ميميرد از پوست به در ميآيد نه بپوسدگفت و گو با حجتالاسلام دکتر الویری از صلح حسنی تا قیام حسینی، راه یکی است
گفت و گو با حجتالاسلام دکتر الویریاز صلح حسنی تا قیام حسینی راه یکی استنرمش قهرمانانه کلیدواژهای است که رهبر انقلاب از آن برای تبیین صلح امام حسن علیهالسلام استفاده کردهاند این گفت و گو برای تبیین عمیق این واقعه و نیز تنویر مرز بین نرمش قهرمانانه و ذلتپذیری صورت گرفته استراهنمایی از تاریکی به روشنایی و صلح در آخر الزمان از نکات مشترک دین اسلام و بودایی است
راهنمایی از تاریکی به روشنایی و صلح در آخر الزمان از نکات مشترک دین اسلام و بودایی است فرهنگ > دین و اندیشه - اندیشمندان و متفکرین مسلمان و بودایی با حضور در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی ایران درباره همکاری مسلمانان و بودائیان برای مقابله با خشونت و افراطگرایی بحثامام جمعه مهاباد: مهمترین پیام انبیای الهی دعوت مردم به یکتاپرستی و وحدت است
امام جمعه مهاباد مهمترین پیام انبیای الهی دعوت مردم به یکتاپرستی و وحدت استامام جمعه مهاباد گفت مهمترین پیام انبیای الهی دعوت مردم به توحید و یکتا پرستی بوده است به گزارش خبرگزاری فارس از مهاباد ماموستا عبدالقادر سهرابی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه این هفته این شهرستدکوراسیونی با 10 هزار استخوان در رستوران مکزیکی! +تصاویر
ده هزار استخوان در رستوران دکوراسیونی با 10 هزار استخوان در رستوران مکزیکی تصاویر در این رستوران عجیب و غریب تمام دکوراسیون از استخوان تشکیل شده است اینگسیو سادنا طراح داخلی این مکان است که به گفته خودش از 10 هزار استخوان حیوان برای طراحی دکوراسیون استفاده کرده است به گزارتوهم اوشو درباره انبیای اولوالعزم/غصب مقام نبوت برای نیچه و مارکس!
بررسی افکار اوشو توهم اوشو درباره انبیای اولوالعزم غصب مقام نبوت برای نیچه و مارکس اوشو بعد از اينكه پيامبران الهی را رد مي كند مي گويد اين افراد نيچه ماركس و فرويد پيامبران ما هستند چراکه ساختار بشر را شكستند و تغيير ايجاد كردند به گزارش سرویس دینی جام نیوز «تن-