واضح آرشیو وب فارسی:مهر: چگونه فلسفهورزی کنیم(17)
فلسفيدن را در متن زندگی تجربه كردهايم
شناسهٔ خبر: 2438826 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۰
دین و اندیشه > اندیشکده ها
با قدری تأمل درمییابيم كه ما فلسفيدن را در متن زندگی تجربه كردهايم. بیآنكه به كتاب كليات فلسفه و يا سير در انديشه های فلسفی به عنوان پيش نياز احتياج داشته باشيم. به گزارش خبرگزاری مهر، ما همواره فيلسوفان را انسانهايي خاص با پيچيدگيهاي ويژه و افكاري متمايز از ديگران و در عوالمي دگرگون شناسايي كرده ايم. همراه با موضوعاتي متفاوت و روشهايي مخصوص كه ديگران را كمتر بدان راه است. با نوع خوراك و پوشاك متفاوت همراه با تصويري شاعرانه و بعضا تجسمي در هيبت يك مجسمه و يا يك نقاشي رمانتيك. شايد از آن رو كه نخستين تصوير ذهني ما به وسیله فيلسوفان بنامي چون سقراط، افلاطون و ارسطو در تجربه نخستين ما از مطالعه فلسفه در شاكله نيم تنه هايي سنگي بر روي جلد يك كتاب در كليات و يا تاريخ فلسفه شكل گرفته است.با اين حال كمتر به آن انديشيده ايم كه بسيار عقب تر از زمان مواجه شدن ما با فلسفه در كلاس درس، در آغازين سال هاي كودكي تجاربي فلسفي داشته ايم. آنگاه كه در دل آسمان شب نظر افكنده ايم و روياهاي شبانه، ما را در سوسوزدن هاي ستارگان با خود به افق هاي دور تر برده اند. با اين پرسشهاي اساسي هستی شناختی كه در پس اين آسمان عظيم چه چيزهاي ديگري وجود دارد؟ آيا اين هستي پهناور پاياني دارد؟ آغاز آن كجاست؟ آيا از آغاز بوده؟ يا كسي آن را در فراسوی زمان افشانده است؟ اين پرسشها و مانند اينها چه در آسمان شب و يا در كوچه باغ يك مدرسه در راه خانه و يا در درون كلاس درس علوم و رياضي، ادبيات و هنر و يا هر جاي ديگري که براي ما اتفاق افتاده باشد، طعمی فلسفی داشته اند. بدين سان هر يك از ما تجربه اي ولو اندك و زودگذر از فلسفيدن و حيرت فلسفي را در دوران كودكي به انجام رسانده ايم.بعدها سؤالات فلسفي ما رنگ و بو و طعمهاي دیگری به خود گرفته است. در دوران نوجواني به دنبال غلبه ويژگي «خوديابي» سؤالات انسان شناختی ما را احاطه کرده اند. سؤالاتی پيرامون درك مفهوم «خود» در هستي، چون: من که ام؟ چگونه ام؟ نقش من در جهان چیست؟ و چرا می اندیشم؟ در سنين جواني به دنبال جذبه هاي «عشق» به درك مفهومي از «خود» و «ديگري» رهنمون گشته ايم. خدای را در ارتباط خود با او دریافته ایم و یا عشق را در نوع دوستی تجربه کردایم. در بزرگسالي نيز به كاوش در اصالت انديشه ها و ريشه هاي فكري و بايدها و نبايدهاي اخلاقي پرداخته ايم. اکنون در کتاب بزرگ فلسفه تجارب یادشده هر یک نام طرز فکری خاص به خود گرفته اند. اين تجربه هاي فلسفي كم رنگ و يا پررنگ هميشه با ما همراه بوده و گويي به انحای مختلف در سراسر زندگي ما منتشر بوده است. در لابهلاي طرز فكرهاي بعضا عجيب و غريب ما در برداشتمان از خود، ديگران و جهان يا جهانهاي هستي.با قدري تأمل درمي یابيم كه ما فلسفيدن را در متن زندگي تجربه كرده ايم. بي آنكه به كتاب كليات فلسفه و يا سير در انديشه هاي فلسفي به عنوان پيش نياز احتياج داشته باشيم. بدين سان شايد بتوان گفت هر انساني در مقاطع و يا لحظه هايي از زندگي خود يك فيلسوف بوده است. اما يك فيلسوف ناشناخته. زماني كه نجواي ساكت يك كودك در حال منولوگ در دوران كودكي و يا مونولوگ يك نوجوان را كسي نديده و نشنيده، شايد فرضيه مهمي در حال شكل گرفتن بوده باشد. شايد در پس خلق ايده هاي جور واجوریک گودک در جهان فکر او ايده اي خلاق در حال آفرينش بوده باشد. اما نجواي او را كسي نشنيده و يا شاید او خود را دست كم گرفته باشد. واكاوي رازهاي مگو در حوزه انديشه انسانها نشان خواهد داد كه فلسفه در نزد همگان و در سراسر زندگي جاري است.تجربه من در عمل تلاش براي نشان دادن معناي فلسفه و جايگاه فيلسوف با اين زبان بوده است. دست كم در سطح دانشجويان دوره كارشناسي كه مشتاقانه اما با احتياط و شرمي ستودني به دنبال فهم فلسفه و شناخت فيلسوفان بوده اند و بی آنکه خود به آن فكر كنند در تفسير هاي ماهرانه و ظريف خود از طرز فکرهای ویژه دوران کودکی، نوجوانی و جوانی به معلمي فلسفه مشغول بوده اند. من سوال فلسفي ام را از متن زندگي انتخاب مي كنم. جايي كه فلسفه در آن منتشر است. اما گستره زندگي را هنوز در حال كاويدن هستم.*نویسنده: دکتر علی ستاری، عضو هیات علمی فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه الزهرا(س)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]