تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان مؤمن، در پشت دل اوست و دل منافق، در پشت زبان او، زيرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843420947




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی روش گفتمان‌کاوی و چگونگی کاربست آن در مطالعات قرآنی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی روش گفتمان‌کاوی و چگونگی کاربست آن در مطالعات قرآنی
بسیاری از مؤلفه های تحلیل گفتمانی به نوعی در میان دانشمندان اصول فقه و همچنین مفسران وجود داشته است. اما آنچه در تفاسیر مختلف دیده می شود، هیچ گاه به منظور تحلیل آیات تمام این مؤلفه ها، به صورت همزمان و در یک رابطه متقابل درکانون بررسی قرار نگرفته است.

خبرگزاری فارس: بررسی روش گفتمان‌کاوی و چگونگی کاربست آن در مطالعات قرآنی



بخش دوم و پایانی 1-2.ساختارهای دستوری جملات مؤلفة دومی که در این سطح به تحلیل گذاشته می شود، ساختار جمله است. در اینجا نیز ساختار یک جمله با ساختارهای فرضی که می توانست همان معنا را داشته باشد، مقایسه و تحلیل می گردد. یکی از اصلی ترین شیوه های تحلیل ساختار جمله، تحلیل نحوی جمله برای تعیین نقش معنایی موضوعات مورد نظر است. البته در اینجا نیز مانند تحلیل واژگان ، تحلیل گر باید از جملاتی که به یک عمل خاص تعلق دارد فهرست برداری و سپس گرایش اصلی را با توجه به تقدّم و تأخّر جملات ، جایگاه آنها در متن و رابطة آنها با مطالب مختلف یک متن و انسجام آن، تعیین کند. ساختارهای مجهول یک جمله نیز در این فرایند در کانون بررسی قرار می گیرند تا محقق ابهاماتی را که احیاناً در متن، در مورد برخی از مصادیق و اعمال صورت گرفته، شناسایی و با این کار، دیدگاهی که مؤلف قصد تبیین آن را در نوشتار خود داشته، مشخص کند. نکتة دیگر، توجه به فرایند اسم سازی است که بسیاری از اوقات در بیان انجام عمل توسط فعل از مصدر یا حاصل مصدر ساخته می شود یا به تعبیر دیگر، از عبارت اسم شده جمله یا فعل استفاده می کند و باعث مکتوم ماندن زمان، شیوة انجام دادن عمل یا عامل آن می گردد. بررسی این فرایند نیز مانند بررسی ساختارهای مجهول، نقاط مبهم یک متن را، در اختیار گفتمان کاو قرار می دهد. اما تحلیل جملات یک متن به همین جا ختم نمی شود و در این راستا همچنین می توان به یکی دیگر از ویژگی های جمله توجه کرد و آن، الگوهای متفاوت یک جمله است. برخی از جملات، متعدی اند؛ به این مفهوم که به لحاظ معنایی متعدی اند و البته نه به لحاظ نحوی. (50) برای نمونه در جملة «اجتماع کنندگان از رئیس جمهور خواستند...» فعل «خواستن» که از افعال با تعدی است به کار رفته تا عمل و تقاضای انجام امر بیشتر مورد تأکید قرار گیرد. (51) دستة دیگر جملات ربطی اند که در مقابل جملات کنشی قرار می گیرند . این جملات حالت سکون، آرامش و در عین حال برقراری ارتباط بین دو پدیده دارند، در حالی که در جملات کنشی تحرک و تب و تاب و جریان کار وجود دارد. برای مثال، جملة «حسن توپ را پرتاب کرد» کنشی است و جنب وجوش در آن موج می زند؛ اما جملة «حسن شجاعت دارد» ربطی است و در آن سکون و آرامش دیده می شود. در فهم، شکل گیری و انسجام یک متن، استفاده از الگوهایی از جمله که به بیان علت وقایع می پردازد بسیار مهم است، ولی در برخی از الگوها از جمله الگوهای ربطی که حالت جا افتاده را نشان می دهد یا گونه های اسم شده و مجهول این علت پوشیده می ماند. بیان نکردن این علت ها خود، تحلیل گر را به واکاوی های گفتمانی مشغول می کند. در ضمن گفتمان کاو با توجه ویژه به الگوهای ربطی می تواند ارزش گذاری و طبقه بندی را که در توجیهات گفتمانی بسیار مهم است، بررسی کند. مثلاً با «خودی» و «غیرخودی» تلقّی کردن برخی افراد به ارزش گذاری و طبقه بندی پرداخته می شود. (52) در تحلیل گزاره ها و جملات توجه به دلالت های ضمنی آنها نیز ضروری است؛ دلالت های ضمنی انواع متفاوتی دارند: استلزام ها، پیش فرض ها و اشکال ضعیف تری چون اشاره و تداعی. مثلاً در جملة «تظاهرکنندگان با وسایل نقلیة پیشرفته آمده اند.» این گزارة نظری القا می شود که اعتراضات آنها جدی نیست. (53) نکتة پایانی که در سطح جمله و بلکه در کل گفتمان باید لحاظ گردد، توجه به صنایع بیانی است که در گفتمان به چشم می خورد؛ از جمله استعاره، کنایه، اغراق، طنز،حسن تعبیر(مانند: «شهروندان بخت برگشته».) 1-3.پیوستگی مؤلفة دیگری که در این لایه مورد بحث قرار می گیرد، پیوستگی است. پیوستگی با دو مفهوم اصلی زنجیره و مرتبط، یا به عبارت ساده تر با دو بعد نحوی و معنایی روبه روست که بعد معنایی آن از اولویت برخوردار است. «ربط زنجیره ای» از طرق مختلف به یک گزاره انسجام می بخشد؛ برای نمونه، هرگاه عملی قبل از عمل دیگر در یک متن ذکر شود، سعی بر طبیعی جلوه دادن عمل دوم بوده است. عوامل پیوستگی یک متن شامل «ارجاع»، «جانشینی»، «حذف به قرینه» «ربط»، «عوامل واژگانی»، «ارتباط آغازه – پایانه»، و «زاویة دید» است. برخی از این عوامل خود دارای زیرمجموعه هایی است که در قسمت زیر بدان اشاره می شود: ارجاع: «ارجاع در گفتمان معمولاً توسط سه مقوله از تعبیرات اسمی صورت می گیرد. این تعبیرات عبارت اند از: 1. اسامی خاص که خود شامل نام یا نام خانوادگی و عنوان می باشد؛ 2. عبارات اسمی که می توانند نکره و یا معرفه باشند؛ 3. ضمایر.» (54) آنچه در گفتمان کاوی باید مدنظر باشد، میزان صراحت این سه مقوله و زیرمقوله های آن است. برای مثال، میزان صراحت اسامی خاص از عبارات اسمی و عبارات اسمی از ضمایر بیشتر است. جانشینی: جانشینی رابطه‏ای در سطح واژی ـ دستوری است و به وقوع یک عنصر به جای عنصری دیگر دلالت دارد. در جایگزینی، به خلاف ارجاع، عنصر جایگزین شده نوعی صورت متفاوت یا مخالف، ولی دارای همان نقش ساختاری عنصر اول است. از این رو، تداومی که جایگزینی در متن ایجاد می‏کند به لحاظ معنا (بر پایه همانندی مرجعی) نیست؛ بلکه به لحاظ صورت (بر پایة همانندی صوری) است. به عبارت دیگر، رابطة عناصر پیش‏انگاری در جایگزینی مبتنی بر هم‏مرجعی نیست؛ بلکه اساس یکسان بودن نقش دستوری این صورت‏های زبانی است که به عوض تکرار یک واحد خاص به کار می‏روند. جایگزینی به لحاظ نقش دستوری بر سه گونه است: (55) جایگزینی اسمی: عنصر جایگزینی در جایگاه هستة گروه اسمی، وابستة اسمی یا وصفی قرار می‏گیرد؛ مانند: تبر من خیلی کند است، یک دانه تیز بدهید (یک دانه‏[تبر]تیز:حذف اسمی)؛ (56) جایگزینی فعلی: عنصر جایگزینی، به عنوان هستة گروه فعلی، در جایگاه فعل واژگانی (یا یک فعل + عناصر دیگر بند) قرار می‏گیرد و به عنوان واحد انسجامی، همواره ارجاع پیش مرجع دارد. مثال: الف. مهمان‏هایت رفتند؟ ب. بزرگ‏ترها رفتند./ رفتند اما چه رفتنی./ امروز می‏روند./ خدا نکند./ (بله/خیر). ارجاع مقایسه‏ای حذف تمام بند بجز گروه فعلی. حذف تمام بند بجز قید و گروه فعلی. حذف تمام بند بجز عبارت دعایی. حذف تمام بند بجز کلمة پاسخ. (57) جایگزینی بندی: در این نوع جایگزینی، یک بند کامل، شامل فاعل یا نهاد، پیش انگاشته می‏شود و عنصر مغایر آن در بیرون از بند قرار می‏گیرد. عنصر جایگزین معمولاً «(نه)خیر/ نخیر» یا «این‏طور» است. مثال 13: الف. آنجا قرار است زلزله بیاید؟ ب. این‏طور می‏گویند (ارجاع اشاره‏ای مرکب). (58) ربط. «زیر عامل های ربطی عبارت اند از: افزایشی (59) مانند: و، به علاوه، در ضمن، مضافاً، نیز، همچنین،...؛ علّی (60) مانند: زیرا، بنابراین، لذا، به علت، در نتیجه، بدین طریق،...؛ زمانی (61) مانند: وقتی که، سپس، قبل از، پس از، در حالی که، و ،...؛ نقیضی (62) مانند: ولی، اما، با این حال، از طرف دیگر، در عوض،...؛ شرطی (63) مانند: اگر، به شرط اینکه، در هر صورت، در صورتی که،...؛ توضیحی (64) مانند: برای مثال، از جمله، برای نمونه، ....؛ تخصیصی (65) مانند: یعنی، به عبارت دیگر، به ویژه، مخصوصاً،...؛ امتیازی (66) مانند: حتی اگر، به رغم، اگرچه، هرچند،...». (67) مثالی دربارة نقش عوامل ربط در تحلیل گفتمان: علی پسر درس خوان و فهیمی بود که پس از طلاق پدر و مادرش، سر به عصیان گذاشت. در این جمله، عصیان علی از طریق ربط زمانی به طلاق پدر و مادرش از سوی مؤلف به شکلی تلویحی منطقی و طبیعی جلوه داده شده است. عوامل واژگانی: یکی از مهم ترین عوامل پیوستگی واژگانی، تکرار عنصر واژگانی است که به صورت های مختلف محقق می شود؛ از جمله از طریق تکرار عین واژه، واژگان هم معنا، واژگان هم شمول و واژه های عام. عامل دیگر در انسجام واژگانی، محور هم نشینی است. در واقع وجود یک رابطة معنایی میان واژگان مختلف باعث هم نشینی آنها و در نهایت انسجام می شود. عامل سوم نیز تضاد معنایی واژگان است که به پیوستگی متن کمک می کند. ارتباط آغازه ـ پایانه: یکی دیگر از راه های انسجام در متن ، ارتباط بین جملات از طریق آغازة جمله ای با آغازه یا پایانة جملات دیگر است. ارتباط آغازه به آغازه را علقة وابستگی (68) و ارتباط آغازه به پایانه را علقة تسلسلی (69) خوانند. زاویة دید: آخرین عامل انسجام یک متن، زاویة دید مؤلف است که نشان دهندة رابطة نویسنده با موضوع می باشد. زاویة دید را عواملی پدید می آورند که در اینجا به اختصار بدان پرداخته می شود: شخص: از منظر شخص، سه نوع زاویه دید را می توان از هم بازشناخت: اول شخص، دوم شخص، و سوم شخص. اگر مؤلف خود درگیر ماجرا باشد ، متن دارای زاویة دید اول شخص است. اصولاً زاویة دید اول شخص برای ایجاد رابطه ای صمیمی و نزدیک با خواننده و همچنین برای بیان تجربیات شخصی به کار می رود و در نوشته های رسمی و علمی چندان کاربردی ندارد. (70) زمان: مؤلف باید زمان نوشتار خود را در یکی از حالاتِ، گذشته، حال، آینده حفظ کند. لحن: لحن می تواند دوستانه یا غیردوستانه، جدی یا طنزآمیز، مستقیم یا غیرمستقیم، و رسمی یا غیررسمی باشد. نکتة مهمی که باید به خاطر سپرد این است که لحن باید متناسب با فکر مرکزی پاراگراف باشد و تا انتهای پاراگراف و حتی در کل نوشته همانند جنبه های دیگر زاویه دید تغییر نکند. (71) 2. عمق سطح عمق سطح یا لایة زیرین سطح، دارای ساختارهای درون متنی و معنای کلان متن است. ساختارهای درون متنی شامل ساختار کلان درون یک متن مشخص و ساختار کلان جهان شمول می باشد که ساختار اول تابعی از دومی است. اما معنای کلان متنی، همان معنایی است که مؤلف درصدد بیان آن بوده، که البته دلایل این طرح مباحث مؤلف در لایة عمق سطح، تحلیل نمی شود. معنای کلان تنها به وسیلة مبحث انسجام بخشی در سطح یک متن کلی(بررسی روابط بین مطالب یا گزاره های کلان) قابل تحلیل است. «این انسجام کلی و سراسری به صورتی است که «موضوعات» پاراگراف ها، رشته های بلند متن و یا کل گفتمان ها را تعریف می کند.» (72) بررسی روابط ما بین گزاره های کلان، با نظر به سر فصل های یک متن یا گفت وگو مشخص می شود که این سرفصل ها در واقع وحدت کلی گفتمان را رقم می زنند و نوعاً در بخش های گفتمانی ای نظیر عنوان ها، چکیده ها و نتیجه گیری ها بیان می شوند. به طور کلی روابط بین مطالب دو بعد معنایی و شکلی دارد که رابطة شکلی آن از یک سو با قالب ها، الگو ها یا ساختارهای متنی کلانی مرتبط می شود و از سوی دیگر با قالب ها یا ساختارهای جهان شمول. ساختار های جهان شمول شامل چارچوب های فکری و دانش زمینه ای است. دانش زمینه ای در واقع مجموعه ای از مفاهیم نزدیک به هم است که در فهم متن کارگشاست و نویسنده با توجه به آن، شیوة خاصی از نوشته را عرضه می کند. (باید در نظر داشت که این دانش را ساختارهای اجتماعی شکل می دهند و خود، شکل دهنده گفتمان هاست و البته گفتمان ها نیز می توانند آن را تغییر دهند یا آن را حفظ کنند و تغییر آن باز ساختارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد.) چارچوب های فکری که دانش زمینه ای برآن استوار است، به دو نوعِ صوری و محتوایی بخش پذیر است و بر اساس نوع نوشته، چارچوب های فکری صوری تغییر می یابد. چارچوب های فکری صوری در واقع همان ساختارهای طرح واره ای یا ابرساختار است که می توان آنها را در قالب تعدادی مقولة صوری نوعی و ترتیب و کارکرد خاص آنها تجزیه و تحلیل کرد؛ درست مانند موقعی که یک جمله را به فاعل، مفعول و غیره تجزیه می کنیم. (73) برای مثال، بافت یک مقالة فنی مهندسی شامل مقوله های مختلفی از قبیل پیشینة تحقیق، فرضیه، توصیف آزمایش، نتیجه گیری، ارزشیابی و تعمیم نتیجه و احیاناً ارائة فرضیات جدید است، (74) در حالی که در نوع مقالة جدلی می توان حداقل سه مقولة ادعا ، جدل و نتیجه گیری را تصور کرد. گفتنی است که شکل دهندة اصلی معنای کلان فوقانی متن، رابط بین مطالب ارائه شده در خلاصة آغازین متن و عنوان می باشد که تحلیل گر در این لایه کار خود را از آنجا شروع می کند و سپس به بررسی بدنة متن و تقدم و تأخر ما بین مطالب می پردازد. البته لازمة تحقیق در این لایه مانند دیگر لایه ها فهرست برداری اولیه از مطالب و درجه بندی آنها به لحاظ اهمیت است. این را هم همواره باید در مدنظر داشت که همة لایه های متن در یک تحلیل همزمان بررسی می شوند و تجرید در آنها تنها در یک لحظه صورت می گیرد. 3. سطح عمق فوقانی ترین لایة عمق متن را می توان سطح عمق نامید که این لایه ساختارهای متنی و فرامتنی دارد. در این سطح از تحلیل، دلیل انتخاب یک صحنه از میان صحنه هایی را که می توانست ضمیمة متن باشد، بررسی می کنند. دلیل انتخاب با نگرش مؤلف مرتبط است و نگرش نیز ساختار فرامتن را تشکیل می دهد. بنابراین، یکی از شیوه های تحلیل در این سطح، به مطالعة فهرستی از تضادهای دوگانه مابین آنچه در متن هست و آنچه نیست، می پردازد. انتخاب در سه سطح انجام می شود که دو سطح اول خرد است و سطح سوم کلان؛ در سطح سوم از میان همة خبرها، موضوعات داستانی یا روابط اجتماعی، یک مؤلف یا در سطحی کلان تر یک برنامة خبری، موضوعات معین و محدود را انتخاب می کند. در این سطح سؤال از چرایی انتخاب این موضوع یا موضوعات، به چشم می خورد. اما در سطح بعدی، در رابطه با یک موضوع، صحنه های بی شماری بوده که تنها بخشی از آنها انتخاب شده است. تحلیل گر پس از بررسی انتخاب صحنه ها با مطالعه انتخاب خردتری روبه روست که چه جزئیاتی از صحنه ها مورد توصیف بوده وچه جزئیاتی حذف شده است. در مبحث انتخاب، تحلیل گر با سه مفهوم در ارتباط است؛ این سه مفهوم عبارت اند از: تأکید (تلویحی)، حذف، و بزرگ نمایی. در شاخص بزرگ نمایی معمولاً حجم توصیفات متنی دربارة اعمال و گفته های مثبت یا منفی بررسی می شود، گرچه این تنها راه تشخیص میزان بزرگ نمایی نیست. شیوة دوم تحلیل در این سطح، به بررسی چگونگی توصیف شخصیت های یک متن می پردازد و با توجه به جایگاه افعال آنها در اجتماع، به نگرش مؤلف به آن شخصیت دست می یابد. سپس روابط بین شخصیت ها از طریق تحلیل گزاره های توصیف کننده، در کانون بررسی قرار می گیرد. 4. عمق عمق عمق عمق متن از ساختارهای اجتماعی فرهنگی که در فرامتن است، تشکیل می شود. این ساختارها که ماهیت ثابتی ندارند و وابسته ای از زمان و مکان اند، در رابطة متقابل با مشخصه های متنی قرار دارند. در واقع اساس تحقیق در این لایه، تحلیل ماهیت غیر متنی ایدئولوژی است که به نقش متن در جامعه و فرهنگ می انجامد. «منظور از ایدئولوژی، مجموعة ارزش ها یا نظام اعتقادی است که زبان متن منتقل می کند.» (75) برای تحقق چنین مطالعه ای، باید به محیط (زمان، مکان ، شرایط) شکل گیری گفتمان و خصوصیات فردی و اجتماعی مشارکین گفتمان، که در واقع همان بافت موقعیتی گفتمان است، توجه کافی کرد. از آنجا که دانش فرهنگی مشارکین گفتمان در این بررسی مؤثر است، نگاه به روابط بینامتنی که شکل دهندة این دانش و فعال کنندة ذهن مؤلف یا گوینده است نیز ضروری به نظر می رسد. بینامتن ـ به تعبیری ـ در واقع همان زبان های پیشین و معاصر متن است که در آن حضور دارد و «به تعبیر دیگر حلقة واسط زبان و بافت اجتماعی است و ویژگی های آن در یک متن از خلال مشخصه های زبانی آن بازشناخته می شود.» (76) در تحلیل عمیق ترین لایة یک متن ، محقق بار دیگر معنای کلان فوقانی را بازبینی می کند و براساس مباحث فهرست برداری شده، آن بخش از ساختارهای کلان اجتماعی ـ فرهنگی را که مرتبط است تعیین می کند. این چارچوب های اجتماعی در تقابل با مؤلفه های متنی به صورت همزمان و بدون توجه بیش از حد به هریک از آنها، تحلیل می شوند. گفتنی است که بافت های اجتماعی و ساختار های فرهنگی همواره مفروض و ثابت نیستند و در رابطه ای دیالکتیکی با گفتمان و کاربران آن قرار دارند، به طوری که کاربران گفتمان در عین تبعیت از محدودیت های اجتماعی بافت، در ساختن یا تغییر دادن آن نیز مشارکت دارند. (77) چگونگی کاربست گفتمان کاوی در تحلیل آیات عصری قرآن در قسمت های پیشین ضمن بیان تعریفی اجمالی از گفتمان کاوی، مراحل کاربرد این روش مطرح شد. حال با توجه به هدف این تحقیق، یعنی کاربست روش تحلیل گفتمانی در آیات عصری قرآن است، به متناسب سازی این روش پرداخته می شود، اما در این زمینه دقت در دو نکته ضروری است: نکته اول اینکه قرآن کلام الهی است و دیگر کلام ها همه انسانی اند. بنابراین، باید در استفاده از گفتمان کاوی دقت کافی کرد و آن پیش فرض ها، اهداف و مؤلفه های گفتمانی را که تنها به کلام انسان مرتبط است در این تحقیق وارد نکرد. اما نکتة دوم، با توجه به اینکه هرمنوتیک با تمرکز و تأکید بر بافت متن، بافت موقعیتی و ذهنیت خالق اثر و رابطة بین متن و معنای اثر و نیت مؤلف و استقلال ذاتی معنای متن و پیوند افق ها و کثرت معنای یک متن، افقی جدید در مطالعات نقد نو خصوصاً تحلیل متن و تحلیل گفتمان گشوده است، (78) برخی از پیامدهایی که هرمنوتیک در تفسیر قرآن داشته، این روش نیز خواهد داشت. مراحل گفتمان کاوی در تحلیل آیات قرآن مرحلة اول در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، بنابر آنچه در مبحث مراحل تحلیل گفتمانی گذشت، واکاوی واژگان قرآنی است. در این مرحله، ابتدا به فهرست برداری از موضوعات، و واژگان و اصطلاحات خاص مربوط به آن، پرداخته می شود. سپس، چگونگی انتخاب هر واژه در مقابل واژگان فرضی هم معنا ـ که با تسلط به مبحث وجوه و نظائر در علوم قرآنی امکان پذیر است ـ بررسی می گردد. تحلیل هر واژه در عین حال به توجه در نگرش کل قرآن به آن واژه و نیز جایگاه آن در میان بافت فرهنگی ـ اجتماعی زمان نزول نیاز دارد. نوع بیان واژه نیز در گفتمان کاوی آیات قرآن مؤثر و نقش آفرین است. مرحلة دوم، فهرست برداری از جملات و گزاره های آیات قرآن است. در اینجا، گرایش اصلی قرآن، از طریق تحلیل جملات به لحاظ تقدم و تأخر، مجهول یا معلوم بودن، نوع الگوی جمله، ابهامات جمله به لحاظ زمان و مکان و شیوة انجام دادن عمل یا علت آن، دلالت های ضمنی و در نهایت صنایع بیانی به کار رفته در جمله، مشخص می گردد. در اینجا نیز مباحث نحوی و بلاغی و انواع دلالت های متنی از جمله دقت در دلالت التزامی و تضمنی و دلالت مفهومی ـ که علمای اصول فقه بسیار به آن توجه کرده اند ـ به گفتمان کاوی بهتر متن قرآن کمک شایانی می کند. چنان که ملاحظه شد، مرحلة سوم تحلیل گفتمانی به بررسی چگونگی پیوستگی متن به لحاظ ساختاری و معنایی می پردازد که دارای عناصری چون ارتباط آغازه و پایانه، عوامل ربطی، جانیشنی و هم نشینی، تضاد معنایی، و شمول معنایی است. اما بروز مؤلفة پیوستگی در علوم قرآنی در دو مبحث سیاق درونی و علم مناسبت دیده می شود. سیوطی در بارة علم مناسبت با تقسیم بندی آن به دو نوع ظاهری و معنوی، چنین بیان می دارد که: «اجزای سخن گردن یکدیگر بگیرند و بدین ترتیب ارتباط قوت یابد و تألیف کلام مانند ساختمان محکمی شود که قسمت های مختلف آن با هم سازگار باشند.» (79) اما مبحث سیاق ـ که به نوعی با تناسب آیات و سور دارای ارتباط تنگاتنگی می باشد ـ بر این پایه مبتنی است که نص قرآن وحدتی ویژه دارد. این وحدت کلی قرآن باعث شده تا همة آیات، هرچند که در زمان های مختلفی نازل شده، به لحاظ معنایی در فهم یکدیگر مؤثر باشند. (80) با وجود این از منظر مفسرانی چون علامه طباطبائی تعیین دامنة سیاق همواره امری مهم و ضروی بوده است. ایشان عوامل تعیین کنندة دامنة سیاق را دو امر خلاصه می کنند: 1. وحدت صدوری آیات؛ 2. وحدت موضوعی آنها. البته در هر دوی این عوامل محدودیت هایی دیده می شود، از جمله آنکه آیه یا آیاتی معترضه در لابه لای سیاقی واحد وارد شوند. گفتنی است که «در تفسیر المیزان بر اساس سیاق، فعالیت های مختلفی صورت گرفته از جمله: کشف دلالت های پنهان متن، تعیین معنا، تعیین نحوة قرائت، بازسازی داستان، کشف پیشینة داستان و کشف ارتباط.» (81) مرحلة چهارم از تحلیل گفتمانی آیات قرآن، تعیین ساختارهای درونی نص و معنای کلان آن است. «مفسر برای رسیدن به معنای کلان نص، ابتدا آیات مختلف یک سورره را به صورت خلاصه در فهرستی از مطالب بیان می دارد و سپس با توجه به اهمیت مطالب، دوباره هم این خلاصه را خلاصه تر می کند و با همین شیوه به معنای کلان دست می یابد.» (82) اما ساختارهای درونی نص قرآن، همواره تابعی از ساختارهای کلان جهان شمول نیست، بلکه گاهی خود سازندة این ساختارهاست. در این مورد می توان به بافت های جدلی قرآن و همچنین الگوی بافت قانون گذاری آن توجه کرد. برخی از دانشمندان علوم قرآنی امروزه به دنبال کشف ساختارهای مختلف قرآنی از جمله طریقة جدل، امر و نهی، ترغیب و ترهیب اند. در پنجمین مرحلة تحلیل گفتمانی آیات، به بررسی فهرستی از تضادهای دوگانه مابین آنچه در نص آیه هست و آنچه نیست اما با موضوع آن آیه مرتبط است، می پردازند. دلیل انتخاب موضوعات مختلف در آیات و چرایی تأکید، حذف و بزرگ نمایی در بیان جزئیات آن موضوعات از مطالبی است که باید در این مرحله لحاظ گردد. واکاوی دلیل این انتخاب ها در سطوح مختلف گفتمانی در واقع ایدئولوژی حاکم بر نص را مشخص می کند. اما آخرین مرحله از متناسب سازی روش در تفسیر آیات قرآن، توجه ویژه ای به روابط بینامتنی نص و همچنین بافت فرهنگی اجتماعی آن دارد. متون روایی از جمله متونی هستند که مفسر باید به روابط بینامتنی نص و آنها توجه کند. متون فلسفی، فقهی و کلامی نیز از دیگر متونی اند که در کشف معانی پنهان نص، مفسر را یاری می رسانند. اما بافت فرهنگی ـ اجتماعی که در میان دانشمندان علوم قرآنی سیاق گسستة آیات و قرائن حالی ـ مقالی آنها نیز نامیده می شود، شامل مباحثی از قبیل شأن نزول آیات و مکی یا مدنی بودن آنهاست. شناخت مخاطب هر آیه نیز در مطالعة بافت موقعیتی آیات بررسی می شود. نکتة آخری که در چگونگی کاربست گفتمان کاوی در شناخت آیات قرآن باید بیان داشت، توجه به حرکت از بیرون نص به درون آن و به عکس است. در حرکت از بیرون به درون نص، در واقع به کمک بافت موقعیت متن واکاوی می گردد، در حالی که در حرکت از درون به بیرون نص، از طریق واکاوی متن، تأثیر و تأثرات آن از ساختارهای فرهنگی اجتماعی بررسی خواهد شد. نتیجه گیری با توجه به مباحثی که در گفتمان کاوی و چگونگی کاربست آن گذشت، مشاهده شد که بسیاری از مؤلفه های تحلیل گفتمانی به نوعی در میان دانشمندان اصول فقه و همچنین مفسران وجود داشته است. اما آنچه در تفاسیر مختلف دیده می شود، هیچ گاه به منظور تحلیل آیات تمام این مؤلفه ها، به صورت همزمان و در یک رابطه متقابل درکانون بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، بایسته است که با به کارگیری روش گفتمان کاوی در تحلیل آیات، به تفسیر همه جانبة آنها بپردازیم و بدین طریق، بسیاری از دلالت های پنهان متن را کشف کنیم. قطعاً این نگرش همه جانبه به قرآن، از توان یک یا چند مفسر بیرون است و به منظور چنین تحلیل گسترده ای باید، گروهی ویژه که هریک در مرحله ای از گفتمان کاوی آیات کار کرده و ضمناً در تعامل دائم با دیگر افراد گروه ـ که در مراحل دیگر این روش مشغول به فعالیت اند ـ باشد. در عین حال ضروری است که هریک از گفتمان کاوان آیات، پیش از شروع کار خود با تأمل های فراوان در کلیة آیات قرآن، تسلط نسبی بر کل این کتاب مقدس داشته باشند. در پیشینة بحث به بررسی گرایش های ساخت گرا، نقش گرا و انتقادی در زبان شناسی پرداخته می شود. در دیدگاه صورت گرایانه ـ که نوام چامسکی نمایندة آن است ـ زبان شناسان به توصیف و تبیین ریاضی گونة دقیق برای ساخت های زبانی مبادرت می کنند. (83) در این دیدگاه بر خلاف دیدگاه نقش گرا، به کاربرد زبان توجهی ندارند و تنها به تحلیل زبان در سطحی بالاتر از سطح جمله می پردازند. (84) اما نقطة اشتراک این دو دیدگاه (ساختارگرا یا صورت گرا و نقش گرا) این است که زبان را چتری می دانند که گفتمان را دربر می گیرد. بنابراین، زبان بزرگ تر و گفتمان جزئی تر است. (85) نمای نقشی جمله در ارتباط با ساخت زبان مطرح می شود و به تأثیر عواملی چون اطلاعات نو و کهنه، برجسته سازی، ساخت اسنادی و شبه اسنادی و مجهول سازی می پردازد. (86)برای مثال، در جملات: 1. احمد در امتحان استخدامی قبول شد (نه حسن ، تأکید روی احمد است)؛ 2. در امتحان استخدامی احمد قبول شد (نه در امتحان رانندگی)؛ 3. احمد در امتحان استخدامی قبول شد. (تأکید روی قبول شدن است نه مثلاً شرکت کردن) .در جملة یک احمد ، در جملة دو امتحان استخدامی و در جملة سه قبول شدن اطلاع نو است. حامیان نطریة کنش معتقدند هر سخنی که بر زبان جاری می شود ، در واقع به طور همزمان سه کنشِ بیانی ، غیربیانی، و منطوری را با هم انجام می دهد و بنابراین، گفتمان محصول این سه کنش است. ثمرة این نگرش آن است که هر گفته، تنها به دلالت ها نمی پردازد، بلکه اعمالی نیز انجام می دهد؛ مثلاً جمله «من تو را به اعدام محکوم کردم» در عمل ، عواقبی ایجاد می کند و تنها یک دلالت گر نیست. جملات کنشی در واقع بیانگر کاری نیستند که در حال اجراست ، بلکه بخشی از عملی هستند که قصد انجام دادن آن وجود دارد. این دسته از جملات غیر از جملات قطعی است که بیانگر واقعیات یا توصیف کنندة وضعیت ها می باشند. (87) مطالعة زبان از نطر کاربرد آن ـ مخصوصاً انتخاب هایی که برای ساخت جمله با توجه به محدودیت های به کارگیری زبان در تعامل اجتماعی و تأثیراتی که این انتخاب ها از طرف گوینده بر شرکت کنندگان در گفت وگو در عمل به جا می گذارد ـ را کاربردشناسی می نامند. (88) تحلیل گفتمان انتقادی از نظر کرس به مثابة نوعی عمل اجتماعی است که در بین سایر اعمال اجتماعی قرار دارد. (89) او برای روش تحلیلی خود، متن را به چهار سطح تقسیم می کند که سطوح صورت و معنای متن (سطح اول و دوم) از گفتمان ها ـ که سطح سوم است ـ مشتق می شود. و سطح چهارم که ایدئولوژیست، پیکره بندی گفتمان های خاصی را که در کنار هم حضور دارند تعیین می کند. بنابراین، گفتمان از نظر کرس، نظام معنایی است که در درون نهادهای خاصی جای گرفته و این نهادها خود در واکنش به ساختارهای بزرگ اجتماعی، به مدد ایدئولوژی ها معین می شوند. (90) به دستور زبانی که واحدهای معنایی زیرین زبان را در نظر دارد و از طریق تغییر آنها جملاتی را می سازد که واحدهای منظم و قابل درک دارند ، دستور گشتاری گویند. (91) چامسکی سومین عامل انقلاب زبان شناسی شناخته شد. در نظریة گفتار کنش سرل ، منظور گوینده همان نیست که می گوید ، بلکه آن است که در ذهن دارد. بنابراین، جمله حاوی یک بار غیربیانی است که نشان دهندة نوع خاصی از کنش غیربیانی است. (92) ایدئولوژی ، راهی است که مردم بر اساس آن، هم زندگی می کنند و هم روابطشان را با شرایط وجودیشان باز می نمایانند. (93) سه نوع ارزشی که ممکن است ویژگی های صوری واجد آنها باشند، ارزش تجربی، رابطه ای، و بیانی اند. ویژگی صوری دارای ارزش تجربی، با محتوا، دانش و اعتقادات سروکار دارد؛ اما ارزش بیانی با فاعل ها و هویت های اجتماعی و ارزش رابطه ای با روابط اجتماعی ارتباط دارد. (94) وجهیت با افعال کمکی نظیر بایستن ، توانستن ، ممکن بودن ، احتمال داشتن و نیز ویژگی های صوری مختلف دیگری از جمله قید و زمان بیان می شود. وجهیت رابطه ای با اقتدار گوینده یا نویسنده سروکار دارد. (95)   پی‌نوشت‌ها: 50 همان، ص 145-147. 51 همان، ص 154. 52 همان، ص 147-148. 53 تئون ون دایک، مطالعاتی در تحلیل گفتمان (از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی)، ص334. 54 لطف الله یارمحمدی، همان، ص10. 55 زهره بهجو، «طرح کدبندی ابزارهای انسجام در زبان فارسی»، فرهنگ، ش25، ص71. 56 همان، ص72. 57 همان، ص74. 58 همان، ص75. 59. Additivive. 60. Causative. 61. Temporal. 62. Adversative. 63. Conditional. 64. Illustrative. 65. Specifiying. 66. Concessive. 67 لطف الله یارمحمدی، همان، ص59. 68. dependency bond. 69. (sequencing) bond. 70 علی اصغر سلطانی، انسجام متنی در نگارش، تحلیل گفتمان انتقادی CDA، 1386. 71 همان. 72 تئون ون دایک، «نظرات و ایدوئولوژی ها در مطبوعات»، ترجمة زهرا حداد و کوثر شهنی، رسانه، ص94 73 تئون ون دایک، مطالعاتی در تحلیل گفتمان، ص37. 74 لطف الله یارمحمدی، همان، ص55. 75 فردوس آقا گل زاده، «تحلیل گفتمان انتقادی و ادبیات»، ادب پژوهی، ش1، ص24. 76نورمن فرکلاف، همان، ص 123. 77 تئون ون دایک، مطالعاتی در تحلیل گفتمان، ص 49. 78 محمدرضا تاجیک، «نظریه گفتمان و مطالعات اسلامی»، علوم سیاسی، ش35، ص 23 79 محمدتقی طیب، تحلیل کلام خدا بحثی گفتمانی پیرامون قرآن مجید، در: مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبان شناسی، ص177. 80 علیرضا قائمی نیا، بیولوژی نص، ص341. 81 همان، ص375. 82 همان، ص193. 83 فردوس آقا گل زاده، تحلیل گفتمان انتقادی ، ص 77. 84 علی اصغر سلطانی، قدرت گفتمان و زبان، ص 102. 85 همان، ص 30. 86 فردوس آقا گل زاده، تحلیل گفتمان انتقادی، ص 19. 87 همان، ص 26. 88 همان، ص 11. 89 همان، ص 149. 90 همان، 148. 91 یونس شکرخواه، همان، ص 64. 92 فردوس آقا گل زاده، تحلیل گفتمان انتقادی، ص32. 93 همان، ص 124. 94 نورمن فرکلاف، همان، ص172و171. 95 همان،ص 193و194.   منابع امامی، حسین، تحلیل گفتمان ، سایت آفتاب ، 1386 http://www.aftabir.com/ آقا گل زاده، فردوس، «تحلیل گفتمان انتقادی و ادبیات»، ادب پژوهی، ش1، بهار 1386، ص 17-27 ـــــ، تحلیل گفتمان انتقادی ، تهران، علمی و فرهنگی ، 1385 برکت، بهزاد، «تحلیل گفتمانی دشواری های ترجمه ادبی»، ادب پژوهی، ش1، بهار 1386، ص 29-47. بنادکی، مهدی سعید، مفاهیم بنیادی در زبانشناسی شناختی، وبلاگ زبان شناسی همگانی، 1388 http://linguist87.blogfa.com/ ـــــ، تجزیه و تحلیل کلام، وبلاگ زبان شناسی همگانی ، 1388 http://linguist87.blogfa.com/ ـــــ،گفتمان، ابزار قدرت و کنترل: پیرامون نسبت زبان و شیوه های بازتولید قدرت و تداوم سلطه، وبلاگ زبان شناسی همگانی، 1387 http://linguist87.blogfa.com/ ـــــ، زبان، جامعه و فرهنگ، وبلاگ زبان شناسی همگانی، 1388 http://linguist87.blogfa.com/ بهجو، زهره، «طرح کدبندی ابزارهای انسجام در زبان فارسی»، فرهنگ، ش25، بهار و تابستان 1377، ص189-212. تاجیک، محمدرضا، «نظریه گفتمان و مطالعات اسلامی»، علوم سیاسی، سال 9، ش35، پاییز 1385، ص 261-284. چاوشیان، حسن، «زبان شناسی و تحلیل گفتمان»، ادب پژوهی، ش 4، زمستان و بهار 1386، ص117-140. حسینی زاده، محمد علی، «گفتمان و تحلیل سیاسی»، علوم سیاسی، ش28، زمستان 1383، ص 181-212 رجبلو، قنبرعلی، «نقش، جایگاه کارکرد و شیوه های بررسی متن فرمان مشروطیت با توجه به شاخص های تحلیل گفتمان» ، فصلنامه علوم انسانی دانشگاه الزهرا، سال پانزدهم، ش 55، پاییز 1385، ص 45-71. رستمی، عواطف، تحلیل گفتمان انتقادی، پایان نامه دکترای زبان شناسی، اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1386. سعیدی روشن، محمدباقر، «متن و فرامتن و تحلیل معنای پایه و نسبی و تطبیق آن با تفسیر»، مطالعات اسلامی، ش 80، تابستان 1386، ص75-108 . سلطانی، علی اصغر، «تحلیل گفتمان سیاسی رسانه ها»، علوم سیاسی، ش 28، زمستان 1383 ص153-180. ـــــ ، قدرت، گفتمان و زبان، تهران، نی، 1387. ـــــ ، انسجام متنی در نگارش، تحلیل گفتمان انتقادی CDA، 1386. ـــــ ، سازنده گرایی اجتماعی ، تحلیل گفتمان انتقادی CDA،1384. ـــــ ، انسجام متنی... زاویه دید: زمان، تحلیل گفتمان انتقادی CDA، 1386. ـــــ ، انسجام متنی... زاویه دید :لحن، تحلیل گفتمان انتقادی CDA، 1386. ـــــ ، زاویه دید ...شخص، تحلیل گفتمان انتقادی CDA، 1386. شعیری، حمید رضا، تجزیه و تحلیل نشانه – معناشناختی گفتمان، تهران، سمت، 1385 شکرخواه، یونس، «پیش در آمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان؛ شناخت مکاتب زبان شناسی»، رسانه، سال سیزدهم، ش49، بهار1381، ص60-65. شیخی، غفور، روش تحقیق هفتم (تحلیل گفتمان)، وبلاگ بررسی های علوم اجتماعی و مباحث پژوهشگری http://searches.blogfa.com/ طیب، محمدتقی، تحلیل کلام خدا بحثی گفتمانی پیرامون قرآن مجید، در: مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبان شناسی، 1382، ص165-191. عضدانلو، حمید، «گفتمانی دربارة گفتمان1»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 103 و104 ، فروردین و اردیبهشت 1375، ص 47-52 ـــــ ، «گفتمانی دربارة گفتمان2»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 133و 134، مهر و آبان 1377، ص88-94 . ـــــ ، گفتمان و جامعه، تهران، نی، 1380 العموش، خلود و سید حسین سیدی، گفتمان قرآن بررسی زبان شناختی پیوند متن و بافت قرآن، تهران، سخن، 1388. فاضلی، محمد، «گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی»، پژوهشنامه علوم انسانی اجتماعی، ش14، پاییز 1383، ص81-107 فرکلاف، نورمن، تحلیل گفتمان انتقادی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1387. فرهنگی، سهیلا، «تحلیل گفتمانی شعر "پیغام ماهی ها " سهراب سپهری»، پژوهش زبان و ادبیات فارسی، ش 6، بهار و تابستان 1385، ص69-84 قائمی نیا، علیرضا، بیولوژی نص، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1388 کاشی، غلامرضا ، تحلیل گفتمان بیرون از هزار توی تئوری ها، سایت آفتاب، 1387http://www.aftabir.com/ میر فخرایی، تژا، فرایند تحلیل گفتمان، تهران، دفتر مطالعات و رسانه ها، 1383 ون دایک، تئون، «نظرات و ایدوئولوژی ها در مطبوعات»، ترجمة زهرا حداد و کوثر شهنی، رسانه، سال هجدهم، ش4، زمستان 1386، ص85-118. ـــــ ، مطالعاتی در تحلیل گفتمان (از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی)، ترجمة شعبانعلی بهرامپور، تهران، دفتر مطالعات و رسانه ها، 1387. یارمحمدی، لطف الله، گفتمان شناسی رایج و انتقادی، تهران، هرمس، 1383.   منبع: فصلنامه پژوهش– شماره 5 پایان متن/

93/07/19 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن