محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830093971
کژتابیهای ترجمه قرآن به زبان انگلیسی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
کژتابیهای ترجمه قرآن به زبان انگلیسی
بررسی ترجمههای انگلیسی قرآن نشان میدهد عمده هدف، انتقال پیام برساختیقرآن بدون توجه به ویژگیهای سبکی و الگوی گفتمانی قرآن است. قرآن در مقایسه با متون متعارف نثر، برساختی هنرمندانه و فصاحتی بلیغ دارد.
چکیده: بررسی ترجمههای انگلیسی قرآن در حال حاضر نشان میدهد عمده هدف مترجم قرآن انتقال پیام برساختیقرآن بدون توجه به ویژگیهای سبکی و الگوی گفتمانی قرآن است. قرآن در مقایسه با متون متعارف نثر، برساختی هنرمندانه و فصاحتی بلیغ دارد. ظرافت واژگانی و اسلوب قرآنی در بسیاری از ترجمههای انگلیسی قرآن خوب از کار در نیامده است. از این رو، این جستار بر آن است تا چالشهای فراروی مترجمان قرآن را در سطوح واژگانی، ساختاری/ سبکی و بلاغی برآفتاب کند. نیز این مقاله سعی میکند با نگاهی به بازآفرینی ترجمهای مناسب در شکل و محتوا، حوزه ترجمه قرآن را دوچندان پویا جلوه دهد. پیشگفتار قرآن پیام خود را با ساختارهای ادبی متنوع بیان میکند؛ ساختارهایی که به طرزی گسترده مَثَل اعلای زبان عربی محسوب میشوند. قرآن سجعی به غایت زیبا دارد و ایقاعات آن گوشنواز است. بلاغیون مسلمان اتفاق نظر دارند که اصطلاحات و عبارات قرآنی به غایت عالی مرتبه و باشکوه است. خداوند از اعراب خواسته است که اگر میتوانند، اثری ادبی بسان قرآن بیاورند و اعراب به رغم آنکه در سخنوری و بلاغت سرآمد روزگار خود بودند، نتوانستند با قرآن همآوردخواهی کنند. قرآن را به بسیاری از زبانها ترجمه کردهاند و در بسیاری زبانها مثل زبان انگلیسی چندین ترجمه از قرآن به چشم میخورد. این ترجمهها بیشتر تفسیر و تأویلی است که کاربرد شخصی دارد و در مباحث مذهبی جدی بدانها استناد نمیشود. ترجمه، کوششی است به غایت مسئلهساز، زیرا هر مترجم نیاز دارد در برگرداندن سایه روشنهای معنایی یک زبان به زبان دیگر، از دیدگاههای شخصی و زیبایی شناختی خود نیز طرفی بر بندد و این امر به طرزی گریزناپذیر متن اصلی را تغییر میدهد و از این رو است که پژوهشگران مسلمان با ترجمه قرآن از در مخالفت درآمدهاند. برای نمونه، ابوحنیفه قرائت ترجمه سوره فاتحه را به زبانی دیگر به جز زبان عربی در نمازهای یومیه تحریم کرد و از آن زمان تا کنون اجماع بر این است که لازم است اعراب و غیر اعراب قرآن را در نمازهای یومیه به زبان اصلی بخوانند. روال بر پذیرش ترجمۀ تفسیری بوده است؛ ترجمهای که بر تفسیر و تبیین گفتمان قرآنی و اشاره به اهمیت آن استوار است. از آنجا که هیچ ترجمهای به تمامی «پذیرفته» یا به تمامی «بسنده» نیست (توری، /49)، تغییر در چینش واژگان و تغییر معنایی متعاقب آن در زبان مقصد، برخی از پژوهشگران مسلمان از جمله محمد شاکر صفحه 163، را به این فکر انداخت که با ترجمه قرآن به زبانهای بیگانه مخالفت ورزد. محمد شاکر بیان میکند که از نقطه نظر مشروعیت ترجمه قرآن به زبان بیگانه، تعادل معنا بدان گونه که در تغییرات چینش واژگان خود متن مقدس مطرح است، حفظ نمیشود. به زعم رئوف، گفتمان قرآنی چشم اندازی زبانی است که رنگین کمانی از ویژگیهای نحوی، معنایی، بلاغی، آوایی و فرهنگی آن را احاطه کرده است؛ ویژگیهایی که از دیگر انواع نثر عربی متمایز است و به واسطه ترکیب همین ویژگیهاست که بافت زبانی منحصر به فرد قرآنی در برابر دیدگان خواننده قرار میگیرد؛ بافتی که هماهنگی میان سطوح نحوی، معنایی و عروضی برآن حاکم است. در حقیقت بیناباروری(1) میان این عناصر بهتر از این ممکن نیست. عمده این ویژگیها یا هنجارهای زبانی در سایر زبانها بیگانه است. برای نمونه، گفتمان قرآنی از تغییر در افعال یا اشخاص به کرات بهره برده تا به آنچه لانگاکر (1983: صفحه 28) آن را صراحت پر رنگ شده (heightened vividness) مینامد، دست یابد. این صراحت پررنگ شده به واسطه تغییر در تعادل اسمیه/ فعلیه، افعال، تغییر از سوم شخص به دوم شخص و سپس به اول شخص، تغییر از جمع به فرد یا به واسطه کاربرد پرسشهای استفهامی حاصل میآید. نمونه زیر تغییر در شخص را نشان میدهد. (رَّسُولاً یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ لِّیُخْرِجَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فِیهَا أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً)(طلاق/11) «پیامبرى که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت مىکند، تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون بَرد، و هر کس به خدا بگرود و کار شایسته کند، او را در باغهایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است، درمىآورد، جاودانه در آن مىمانند. قطعاً خدا روزى را براى او خوش کرده است.» God will show anyone who believes in Him (God) and acts honorably into gardens through which rivers flow, to live there forever, what a handsome provision God has granted him (Irving 1985:333) در واژههای «یؤمن» (he believes)، «یعمل» (he acts) و «یدخله» (He, God, shows to the way)، ضمیر سوم شخص مفرد و در واژههای «خالدین» (they live there forever)، ضمیر سوم شخص جمع و در ادامه در واژه «له» (for him) ضمیر سوم شخص مفرد به کار رفته است. تغییر در ضمایر شخصی و افعال ساز، کاری زبانی است که در گفتمان قرآنی امری متعارف به حساب میآید. هدف نیز دستیابی به صراحتی مؤکد است؛ یعنی سبکی شکوهمند و آمادگی ذهنی به واسطه عطف توجه خواننده به پیامی که آیه ارائه میدهد. مسائل لغوی و واجی به لحاظ معنایی یک زبان میتواند از زبانی دیگر خاصتر باشد. این ویژگی زبانی یا به واسطه واژگان یا نظام واجی زبان حاصل میآید. برای نمونه، زبان انگلیسی به لحاظ معنایی در توصیف واژگان نظامی مثل بمباران و سنگرسازی از زبان عربیخاصتر است. با این حال، زبان عربی میان بمباران و سنگرسازی تمایزی قائل نمیشود، مگر آنکه با کلمات بیشتری آنها را توضیح دهد. برعکس زبان عربی در بیان واژگانی که نمیتوان آنها را بدون نقل به معنا توضیح داد، از زبان انگلیسیخاصتر است. در زبان عربی صیغه افعال چهارچوبهایی برای تمایز میان ظرافت معنایی محسوب میشوند. (نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراهَ وَ الْإِنْجیلَ)(آل عمران/3) «این کتاب را در حالى که مؤیّد آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد، به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را». It is He who sent down to you (step by step) in truth, the Book, confirming what went before it, and He sent down the Law (of Moses) and the Gospel (of Jesus) واژه «نزل» در این آیه مشکلی معناشناختی ایجاد میکند، چرا که به نزول تدریجی قرآن در طول 23 سال اشاره دارد. صیغه فعل، مبین تداوم کنش (عمل نازل شدن قرآن) است. بر خلاف، فعل «انزل» به معنای نزول دفعی است. برای پی بردن به ظرافت گفتمان قرآنی در سطح واژگانی به آیه زیر توجه کنید: (هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنینَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ)(یونس/5) «اوست کسىکه خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزلهایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید. خدا اینها را جز به حقّ نیافریده است. نشانهها [ى خود] را براى گروهى که مىدانند به روشنى بیان مىکند.» It is He who made the sun to be shining glory and the moon to be a light (Ali, 983:484) در این آیه ظرافتهای معنایی به طرزی روشن به واسطه اقلام واژگانی که ظاهراً به چشم خواننده مشابهاند، اما به لحاظ ویژگیهای ذاتی متمایز هستند آمده است. گرچه واژگان «ضیاء» و «نور» مترادف به نظر میرسند، اما به لحاظ ویژگیهای معنایی در این گزاره قرآنی از هم متمایزند. معادل «تلألؤ تابان»: (shining glory) برای واژه «ضیاء» افاده معنا نمیکند، چرا که معنای آن یعنی تولید گرما، از این معادل افاده نمیشود. از این رو نیاز است که آیه را تفسیری ترجمه کرد. از دیگر سو، واژه «نوراً» به طرزی مناسب به (light) برگردانده شده و شاید از سر اتفاق است که نه تولید گرما، بلکه فقط تولید نور را به ذهن متبادر میکند. «ضیاء» مبین این است که خورشید فقط نورافشانیخود را دارد، اما «نوراً» نشان میدهد که نور ماه بازتابی از نورخورشید است. پارهای از واژگان را حتی نمیتوان نقل به معنا کرد. برای نمونه، واژه «دون» در آیه زیر با خدایان دروغینی که با خدای یکتا مقایسه شدهاند، همراه شده است و نزدیکترین معادلی که مترجمان از این واژه ارائه دادهاند، «در کنار» و «به علاوه» است. البته این تعبیرات پیچیدگی معنایی واژه «دون» را انتقال نمیدهد: (قُلِ ادْعُوا الَّذینَ زَعَمْتُمْ مِّنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ مِثْقالَ ذَرَّهٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فیهِما مِنْ شِرْکٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِّنْ ظَهیرٍ)(سبأ/22) «بگو: کسانى را که جز خدا [معبود خود] پنداشتهاید بخوانید، هموزن ذرّهاى نه در آسمانها و نه در زمین مالک نیستند و در آن دو شرکتى ندارند، و براى وى از میان آنان هیچ پشتیبانى نیست.» Say: Appeal to those whom you claim to instead of God (Irving, 1985: 278) واژ «دون» مبین مقام و شأن، عظمت و یکتاپرستی است؛ به این معنا که هیچ چیزی مساوی یا برتر از خداوند نیست. برای انتقال این وجوه معنایی بهتر است مترجم از یادداشتهای توضیحی بهره برگیرد. برخی اقلام قرآنی با سایه روشنهای عاطفی خاص عجین شدهاند که هیچ معادل واژگانی در ترجمه ندارند و این ادغام واژگانی عبارات قرآنی را فقط میتوان به واسطه تحلیل توصیفی(2) بیان کرد. به دیگر سخن، دغدغه مترجم را میتوان به واسطه تجزیه معنایی واژگان اندکی فرو کاست. واژگان قرآنی و مفاهیم بنیادین واج شناختی قرآن تجزیه ناپذیرند، بنابراین ترجمه تقریری(3) به مترجمان پیشنهاد میشود، برای نمونه واژگان: تیمم: زدن دستان خود روی خاک و کشیدن کف هر دست بر پشت دست دیگر و سپس پاک کردن دست از خاک و کشیدن آنها بر صورت. این عمل نوعی وضوست که در نبود آب مورد استفاده قرار میگیرد.(4) موقوذه: هرحیوانی که زخمی کاری برداشته و به حال خود واگذاشته شده تا بمیرد و سپس بدون اعمال قوانین ذبح اسلامی تناول میشود. کظیم: فرو رفتن در غمی خموش. از غصه لبالب شدن و شکایت خود را تنها نزد پروردگار بردن. به زعم کتفورد (1965)، زمانی که جایگزینهای واژگانی در زبان مقصد در دسترس قرار ندارد، تعادل به هیچ روی حاصل نمیشود. با عنایت به گفته کتفورد درباره ترجمه، شکی باقی نمیماند که این عبارات قرآنی ترجمه ناپذیرند. ظرایف ارجاعی واژگان قرآنی مترجمان قرآن تمایل دارند در انتقال واژگان قرآنی از عربی به انگلیسی معنای واژگان را محدود کرده و اصطلاحات قرآنی را بیشتر بر اساس ارجاعی که به جهان واقعی دارند انتقال دهند. برای نمونه، واژه «فلق» واژهای کلی است که به فرآیند شکافته شدن اشاره میکند و در عمده ترجمههای انگلیسی قرآن به یک نوع خاص از شکاف یعنی طلوع یا سحر محدود شده، گرچه مفهوم شکاف در معادل انگلیسی «day break» (طلوع) و در اصطلاح «the crack of dawn» مستتر شده، مفهوم کلی واژه «فلق» برای تمام اشیائی که شکافته میشوند (و الزماً دانهها و میوهها) به کار برده میشود. همین فرآیند در واژه «غاسق» مصداق دارد. در این آیه فقط به یکی از ارجاعات ذاتی این واژه اشاره شده است و آن عبارت است از قطرات، باران، طوفانها و نیز خورشید و ماه و تمام دیگر اشیائی که از آسمان به زمین نازل میشوند. بیان این نکته که این واژه پویا فقط به شب (night) اشاره میکند (همانگونه که در ترجمههای انگلیسی قرآن مشهور است)، همان قدر نامناسب است که واژه «fall» را در کنار کلماتی مثل «night» یا «rain» قرار دهیم. نیز واژه «استوی» معنای کلی خود را ندارد و به طور ویژه به بالا رفتن یا جلوس کردن بر تخت اشاره ندارد، چرا که «استوی» مفهوم بالا رفتن را به طریقی که در واژه صعود کردن مدنظر است، نمیرساند و خدای یکتا از تاج و تخت، عالیمرتبهتر است. این باهمآیی (استوی علی العرش) تصویری کامل از عظمت و اقتدار خداوند بر اشیاء را نشان میدهد. نمونهای دیگر از مشکلات ترجمه واژگان قرآنی، صفت «الصمد» است. بسیاری از مترجمان در ترجمه این صفت از واژگان توصیفی almighty, etemal استفاده میکنند. عبارت قرآنی «الصمد»، مبین مفهوم as-samadiya است که به کمال مطلق قدرت، عظمت، خرد، دانش و عظمت خداوند اشاره میکند. نسبت دادن فقط یک معنای خاص (به جاودانگی خدا)، محدود کردن معنای کلی این واژه است. واژه «الصمد»، مبین نیاز دیگران به خداست و نه بالعکس. مترجمان قرآن نگرانی خود را برای ترجمه این عبارت بیان کردهاند. برای نمونه، احمد علی (1983) اذعان میکند که ترجمه «الصمد» یک واژه مشکل آفرین است و محمد اسد (1980) نیز تصدیق میکند که معادلی که او در ترجمهاش در برابر «الصمد» ارائه داده، فقط گوشهای از بار معنایی این واژه را انتقال داده است. پارهای از مشکلات ترجمه قرآن به حجم زیاد واژگان دشوار و کهن برمیگردد که در بافت خود معنا دارند. برای نشان دادن مشکلی که این ظرافت واژگانی به مترجمان تحمیل میکند، به واژگان «وسوس» و یا «یوسوس» که از ریشه فعلی «وسوس» گرفته شدهاند، دقت کنید. پیکتال و عمده ترجمههای انگلیسی قرآن این واژگان را به ترتیب به "whish peneth" "the whisper" ترجمه کردهاند. (مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ*الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ)(ناس/5-4) «آن کس که در سینههاى مردم وسوسه مىکند، چه از جنّ و [چه از] انس.» فرهنگ لغت تک زبانه «المحیط» برای ریشه کلمه «وسوس» عبارت زیر را پیشنهاد داده است: 1. of the devil-to talk evil words to someone 2. of the self .2 (نفس)to talk evil to onesel 3. of a man-to talk repetitively in secret اسم «الوسوس» و اسم مصدر «وسوس» نیز در این فرهنگ لغت با عبارات زیر بیان شدهاند: 1. al-waswas-name of the devil 2. waswasa 3. whispering sounds of hunting dogs 4. the clank of jewelry or light metal 5. Every evil thought that comes to the heart همانگونه که از تعریف بالا برمیآید، فعل «وسوس» به لحاظ تبارشناختی، واژهای تکرار شونده (نام آوا) است که جرینگ جرینگ جواهر آلات یا فلزات سبک را به ذهن متبادر میکند (مانند تیک تاک و کوکو در زبان انگلیسی). ساختار دو هجایی «وسوس»، حرف نویسی مستقیم صدای تکرار شونده مرجوعی مشترک (یعنی شیطان) است. اینگونه تکرار اصوات شکل واژه را تشدید معنایی میبخشد. مترادفهای پیشنهادی برای بیشتر فرهنگهای دوزبانه برای واژه «وسوس» عبارت از «to promote» و « to suggest» است که دالّ بر افکار و اندیشههای شیطانی است. گرچه وسوس با شیطان و نفس درونی که گمان میرود شیطان در آنجا نفوذ دارد ارتباط معنایی دارد، معنای فعل توسعاً هر گونه تحریک پنهانی و انجام گناه یا کار شیطانی را مشمول میشود. بر اساس تعریف عربی واژه «وسوس»، فعل انگلیسی«to whisper» سه مؤلفه اصلی مستتر در فعل عربی را ندارد (شیطان+ منفی+ صدا). مهم، دانستن این نکته است که فرآیند وسوسه در نظام زبان عربی به شیطان محدود میشود و بار معنایی مثبت ندارد، حتی زمانی که فاعلهای دستوری انساناند، میتوانند نقش شیطان را نیز ایفا کنند. بنابراین واژه عربی «وسوس» و اسم شیطان، جفت واژگانی مثل پارس سگ یا میوی گربه، باهم آیی دارند. از دیگر سو، فعل انگلیسی «whisper» معنایی مثبت دارد که از تداعی آن با خشخش برگها صدایی گوش نواز به ذهن میرسد (لیمان، /662). نیز گفتنی است که نظریه ترجمه واژه به واژه کارایی چندان ندارد، چرا که ترجمه واژه به واژه برای کلمه «whisper» در زبان عربی «وشوش» و نه «وسوس» است. وانگهی لازم به ذکر است که «whispering» از جمعی اصوات نرم با بسامد پایین خبر میدهد که این کلمه را با نجوای درونی «وسوس» ناسازگار جلوه میدهد. پیکتال (1969)، اسم مصدر «sneaking» را اضافه میکند و امیدوار است که با این کار اندکی جنبه منفی فعل عربی را بالا میبرد، در حالی که علی (1983) از صفت «evil» در داخل کروشه و بعد از فعل استفاده میکند. دلایل زیادی در دست است که نشان میدهد چرا پیکتال و علی به جای وسوس از «whisper» استفاده کردهاند. از جمله مهمترین این دلایل یکی این حقیقت است که «وشوش» و «وسوس» به لحاظ آوایی مشابهاند. هر دو واژه بسامد پایین و طنین نجوایی بالا دارند. نیز هر دو ذاتاً تصویریاند. با این حال در زبان عربی این دو را به جای یکدیگر به کار میبرند. این ترجمه میتواند تا حدودی پذیرفتنی باشد، چرا که ظاهراً هیچ معادلی متناظر در واژگان انگلیسی برای آن وجود ندارد. با این حال، واژگان زبان عربی همیشه هم سخت ترجمهپذیر نیستند. در عوض گاهی ترجمه میطلبد که مترجم از نظام معنای اولیه و ارجاعی زبان عربی و نیز انگلیسی باخبر باشد. برای نمونه زبان انگلیسی برای واژه وسوس عربی چندین جایگزین دارد. از آن میان میتوان به افعال«hiss» و « tempt» اشاره کرد. با این حال فعل «tempt» محدودیتهای نحوی دارد، چرا که نمیتواند با عبارت حرف اضافهای مستقیم (در قلب مردم) ترکیب شود. در مقیاسی کوچکتر این واژه مصوت /s/ را ندارد و به منزله نمادی برای شیطان به کار نمیرود. از این رو، این واژه فاقد معادل کارکردی و زیباییشناختی است. از آنجا که مصوت /s/ در درون واژه قرار میگیرد، «وسوس» در واقع نمادی از تحریکات خاموش اما به لحاظ درونی نجواگونه شیطان است. معادل مناسبتر برای وسوس واژه «hiss» است که دارای مشخصه معنایی مؤلفههای /تصویری/ +/s/ است، جدای آنکه این واژه با «serpents, » «snakes» (مار) و (افعی) که مجازاً شیطان را تداعی میکند نیز باهمآیی پیدا میکنند. کاربرد این فعل ارزش زیبایی شناختی متن انگلیسی را دوچندان میکند. دیگر اینکه بخشی از معنا- مؤلفه فعل «whisper» با واژه «همساً» در ترجمههای علی، شاکر- پیکتال هم عرض است. واژه «همساً» به لحاظ معنایی در آیه 108 سوره طه به طرزی نادقیق بر صدایی خفیف، نجوایی و زمزمهای آرام (در سه ترجمه پیش گفته) برگردان شده است؛ (یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَت الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلاَّ هَمْساً) «در آن روز، [همه مردم]، داعى [حق] را که هیچ انحرافى در او نیست، پیروى مىکنند، و صداها در مقابل [خداى] رحمان خاشع مىگردد، و جز صدایى آهسته نمىشنوى.» هیچ ترجمهای دو معنا ـ مؤلفه واژه «همساً» را به کار نبرده که از گزینشی بودن انتخاب واژگان معادل برای کلمه «همساً» خبر میدهد. با نگاهی دقیق تر به فرهنگ «القاموس المحیط» میتوان دریافت واژه «همساً» برای اشاره به صدای پای شتر به کار میرود که به زحمت شنیده میشود و نیز صدای نفس و نجوای آرام. این معنای ارجاعی در فرهنگ نامه «مختار السیاهه» آمده است، اما برای نمونه در فرهنگ «المرید» برای واژه «همساً»,soft murmuring, susurration whisper را ارائه داده است. در فرهنگ «المرید» به دیگر معنای ارجاعی و از جمله معنایی که در دو فرهنگ پیش گفته آمده است اشارهای نشده است. «المرید» که فرهنگی جدید است، شاید برای ترجمه زبان والامد قرآن مناسب نباشد، به این دلیل که این فرهنگ در ذکر معادل کلمات گزینشی عمل میکند. بر این باورم که دو آیه پیش گفته به این دلیل که زمانی که مردم صدای خود را در روز قیامت و در برابر خداوند پایین میآورند و فقط صدای تنفس یا نفس نفس زدن آنان شنیده میشود، واژه «whisper» نمیتواند معادل واژه «همساً» قرار گیرد. این معانی نه در فرهنگهای جدید، بلکه در فرهنگهای کلاسیک آمده است. مشکلات ساختاری/ سبکی در ترجمه قرآن گفتمان قرآنی اقلام واژگانی و نحوی منحصر به فرد خود را دارد. در گفتمان قرآنی، هم چینش واژگان و هم گزینش اقلام واژگانی خاص، هر دو معنا محورند و ویژگیهای سبکی و نحوی، نیز زبان وابستهاند و با سایر زبانها مرز مشترک ندارد. برجستهسازی برخی سازههای معین در گفتمان قرآنی کارکرد ارتباطی خاص خود را دارد. برجستهسازی فرآیندی نحوی است که یک یا چند سازه به دلایل سبکی کارآمد را به ابتدای جمله انتقال میدهد. بنابراین، نحو و سبک در گفتمان قرآنی شانه به شانه هم قرار میگیرند تا هدف ارتباطی دلخواه حاصل شود؛ هدفی که به واسطه الگوهای نحوی ساده و متعارف به دست نمیآید. در گفتمان قرآنی، سبک و نحو به طرزی جدایی ناپذیر به هم وابستهاند و به نظر میآید سبک، در معنا آفرینی نقش دارد. برخی ترجمهها مانند ترجمه اسد متن محورند، چرا که مترجم پیوسته به متن مبدأ وفادار است. این نوع ترجمه در ساختارهایی نحوی به کار میرود که سازهها را در آن برجسته کردهاند. برای نمونه: (مِنْ نُطْفَهٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ) (عبس/١٩) From a sperm- drop He has created him (Ali, 1983: 1963) در این آیه، مترجم بر آن شده تا ساختار قرآنی را نشان دهد، اما به واقع هنجارهای نحوی زبان انگلیسی را فدا کرده است. متعاقباً ترجمه اسد، صورتگرا و متکی به الگوهای کهن از کار در آمده است. هدف ترجمه علی فقط لحن متن قرآنی و شکوه و اقتدار سبک شناختی قرآن است. برای نمونه، میتوان با تنوع سبکی که به واسطه برجسته سازی مقدور نیست، متن را انتقال داد تا بر مفهوم ویژه گزارهای خاص تأکید شود. در نمونه بالا، عنصر برجسته شده عبارت حرف اضافه «من نطفه» است. ساز و کار سبکی چینش واژگانی در گفتمان قرآنی اقتضایی معناشناختی است. به دیگر بیان، چینش واژگان معنامحور بوده و قصد آن است که از بطن نظم و ترتیبی خاص که شامل برجستهسازی اقلام واژگانی میشود، اهداف ارتباطی قرآن فراچنگ آید. از جمله پیامدهای ذاتی برجستهسازی عبارت حرف اضافه «من نطفه» یادآوری این نکته است که انسان از چیزی بسیار پست آفریده شده و از این رو نباید در برابر فرامین الهی مغرور شده و دست به طغیان بزند و اگر فعل برجسته میشد، مبین این حقیقت بود که خدا انسان را از آبی بیارزش آفریده است. محمد اسد (1980، صفحه 928) از اهمیت سازههای برجسته شده در ساختارهایی مثل «من نطفه» در مثال پیش گفته غافل شده و چینش واژگانی متفاوتی اختیار میکند. اما مترجمان قرآن لازم است توجه کنند که عناصر برجسته شده قرآنی در سلسله مراتب متن، کاربرد ارتباطی خاصدارند. در کل، هنجارهای نحوی زبان مقصد چندان با هنجارهای گفتمان قرآنی از در موافقت بیرون نمیآید: (فَأَوْجَسَ فی نَفْسِهِ خیفَهً مُوسى)(طه/67) «و موسى در خود بیمى احساس کرد.» در متن قرآن، فاعل یعنی موسی به پیش رفته (در انتهای آیه آمده)، حال آنکه در ترجمه انگلیسی برجسته شده (در آغاز به کار رفتنه)، در حالی که این اجماع نظر وجود دارد که میتوان به شباهتهایی در بازنمایی معنایی زبانها دست یافت، اما این حرف در خصوص ویژگیهای سبکی که غالباً شامل ویژگیهای زبانی غیر جهان شمول میشوند، مصداق ندارد. در هنگام بررسی ساختار آیه 14 سوره طه در زیر: (إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی) «منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.» Verily I am God; there is no God but I; therefore serve me (Arberry 1980:340) در مییابیم که ساختار قرآن از نقطه نظر روساخت برای پیامی که در بر دارد، اندکی طولانی به نظر میآید. ضمایری دارد که بدون احساس نیاز بارها تکرار شدهاند که در واقع، همگی به یک مرجع (اله) اشاره میکنند. با این حال، به نظر میآید که نتوان دلیلی معنایی برای این امر ارائه داد. در این سبک قرآنی، دو حرف اضافه جدا اما در عین حال مرتبط به چشم میخورد. اولین حرف اضافه درباره خدای دانا و وجود اوست (انا الله) و در ادامه، حرف اضافه دوم آمده که درباره آگاه بودن از یکتایی خداست و اینکه فقط اوست که سزاوار ستایش است. کاربرد انسجامی «ف» پیش از فعل نیز کارکرد معنایی دارد و مبین کنشی سریع است که بدون درنگ انجام میشود؛ یعنی پرستش بیدرنگ خداوند. نیز در آیه 7 سوره طلاق: (لِیُنْفِقْ ذُو سَعَهٍ مِّنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً) «بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند، و هر که روزى او تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده خرج کند. خدا هیچ کس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تکلیف نمىکند. خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىکند.» After difficulty, God will soon grant relief (Ali, 1983:1565) واژگان متناقضنمای «عسر» و «یسرا» در چینش قرآنی در متن مقصد نیامدهاند و از این رو، ویژگی سبکی آن از دست رفته است. شگردهای بلاغی در گفتمان قرآنی به ویژگیهایی بلاغی بر میخوریم که مترجم را با محدودیتهایی رویارو میکند. این ویژگیها عبارتاند از: 1. واج آرایی(5) واجآرایی حاصل وقوع اصوات مشابه در آغاز جملات است. این اصوات تولید موسیقی کرده که ضرب و آهنگ را شدت میبخشند. این آرایه در آیه زیر با تکرار حرف میم (خیشومی) نوعی واجآرایی است: (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَّنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ)(بقره/114) «و کیست بیدادگرتر از آن کس که نگذارد در مساجد خدا نام وى برده شود.» Who is more unjust than he who forbids from any of his houses of worship (Asad 1980:24) 2. استعاره استعاره از جمله ویژگیهای بلاغی قرآن است که سخت تن به ترجمه میدهد. برای نمونه، (وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً) (اسراء/29) «و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار [هم] گشادهدستى منما تا ملامتشده و حسرتزده بر جاى مانى.» And let not your hand be tied to your neck (like a miser) nor stretch it forth to its utmost reach (like a spendthrift) so that you become blame-worthy and deprived (like a poor) (17:29) نکاتی که در داخل پرانتز آمده، به فهم عبارات استعاری کمک کرده و البته عبارات توضیحی ترجمه هلالی و خان نیز این مسئله را جلوه دو چندان داده است. ترجمه ذیل از انتقال مفهوم پیام ناتوان است: «جایگاهی میانه در زندگی برای خود برگزینید، نه داراییخود را مانند یک فرد ولخرج به رایگان از کف دهید و نه مانند یک فرد خسیس آن را در دستان خود محکم نگه دارید.» سایر ترجمههای انگلیسی: YUSUFALI: Make not thy hand tied (like a niggard"s) to thy neck, nor stretch it forth to its utmost reach, so that thou become blameworthy and destitute. PICKTHAL: And let not thy hand be chained to thy neck nor open it with a complete opening, lest thou sit down rebuked, denuded. SHAKIR: And do not make your hand to be shackled to your neck nor stretch it forth to the utmost (limit) of its stretching forth, lest you should (afterwards) sit down blamed, stripped off. یوسف علی: نه اینکه دستان خود را به گردن خود بسته نگه دارید (مانند فرد بخیل) و نه اینکه آن را تا حد امکان باز نگه دارید تا حدی که سزاوار سرزنش یا تهی و پوچ شوید. پیکتال: و اجازه ندهید که دستتان به گردنتان زنجیر شود و نه آن را کاملاً باز کنید، در غیر اینصورت کاملاً تهی و سزاوار سرزنش خواهید بود. شاکر: نه دستان خود را به گردن خود زنجیر کنید و نه آن را دراز کنید تا آخرین حد و اندازهاش که در غیر این صورت سرزنش شده و تهیخواهید بود. پیچیدگی معنایی کلمه «فاذا» را در آیه زیر در نظر بگیرید.: (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ)(فصلّت/39) «و از [دیگر] نشانههاى او این است که تو زمین را فسرده مىبینى و چون باران بر آن فرو ریزیم، به جنبش درآید و بردَمَد. » Among his signs, you see how desolate the earth is; yet whenever we send water down upon it, it stirs and sprouts. (Irving, 1985:270) کاربرد واژه «desolate» در زبان انگلیسی در برابر واژه «خاشعه» در زبان عربی، معنای خشوع، تقوا و تقوای مستتر در واژه را انتقال نمیدهد. در نگاه قرآن، زمین و آسمان موجودات زندهاند، احساس دارند و برای کسانی که تقوا پیشه میکنند و روی زمین اعمال نیک انجام میدهند، اندوهگین میشوند، اما نه برای کافران؛ (فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ)(دخان/29) «و آسمان و زمین بر آنان زارى نکردند و مهلت نیافتند.» "And the heavens and the earth wept not for them, nor were they given a respite (44:29) شیوههای کارآمدتر کردن ترجمههای قرآن بسیاری از ترجمههای قرآن به انگلیسی، مبدأ محورند و توجه و تبعیتی خاص به قواعد نحوی متن مبدأ و استفاده از زبان باستان دارند. گفتمان قرآنی دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی است که معنا محور و مختص به قرآن است و نمیتوان آنها را از لحاظ ساختاری و تأثیرات رمزآلودی که بر خواننده دارند، در سبکی معادل بازآفرینی کرد. میتوان واژگان قرآنی را که در ساختار و جلوههای بلاغی بیهمال است، با کمک فرهنگهای لغت دوزبانه در دسترسکه معنای گوناگون واژگان عربی را نشان داده و توضیح میدهند و حدود و وسعت متنهایی را که این واژگان در آنها رخ میدهند، بیان میکنند، به طرزی مناسب به زبان انگلیسی ترجمه کرد. نبود این فرهنگهای جامع، از جمله موانع پیش روی مترجمان قرآن است. تاکنون هیچ فرهنگ جامع و مانعی در زبان عربی در اختیار مترجمان قرار نگرفته که واژگان زبان را بر اساس حوزههای معنایی و دستهبندیهای جزئی توصیف کنند. با عنایت به اینکه بافت است که معنای واژگان را تبیین میکند، برخی فرهنگهای بافتمحور ابزار دست مترجمان خواهد بود تا اطلاعاتی دقیق درباره کاربرد مشتقات و تبارشناختی واژگان در اختیار مترجمان قرار دهد. فرهنگهای لغت مطلوب معمولاً میان تعریف کلاسیک و جدید واژگان تمایز قائل میشوند. مترجمان معاصر عمدتاً به فرهنگهای مدرن تکیه میکنند. این فرهنگها غالباً با زبان اصلی که در فرهنگ «المرید» آمده، چندان هماهنگی ندارند. در این خصوص به فرهنگی دو زبانه با اشاره به کارآیی کلاسیک واژگان نیاز است که در عین حال، فرهنگ عبارات قرآنی نیز بهحساب آید. شکی نیست که استفاده از مطالب متنی قرآن برای ارجاعات، رویدادی معیار در فرهنگ نویسی زبان عربی است. حتی امروزه قرآن منبع غنی واژگان محسوب میشود که میتواند در فرهنگهای تألیفی و یک زبانه از آن استفاده کنند. این فرهنگها به طور قطع، مشکل چند معنایی واژگان را در تمایز میان واژگان مبهم و یا روشن کردن عبارات کنایی از جمله عبارات اصطلاحی برطرف میسازد، عباراتی مانند: let not your hand be tied to your neck ( like a miser) nor stretch it forth to its utmost reach (like a spendthrift) so that you become blame-worthy and deprived (poor) این عبارات استعاری را فقط میتوان به واسطه اضافه کردن مطالبی حاشیهای توضیح داد. برای کارآمدتر کردن حوزه ترجمه قرآن میتوان این پیشنهاد را مطرح کرد که عبارات استعاری قرآن را از تفسیرها و ترجمههای گوناگون جمعآوری و آنها را جملگی در قالب فرهنگی مستند تدوین، و سپس آنها را به انگلیسی یا سایر زبانها ترجمه کرد؛ چرا که فرض بر این است که مترجمان انگلیسی با این عبارات استعاری آشنایی ندارند. پینوشت: 1. interfertilization 2. componential analysis 3. periphrastic translation 4. این تعریف برای تیمم در احکام دینی اهل تسنن آمده است. 5. alliteration References 1. Adab, B.j (1996) Annotated Texts for Translation: English: English-French, Clevedon: Multicultural Matters. 2. Abde-Raof, H. 3. Ali, A.Y (1983). The Holy Qu"an: Text, Translation and Commentary. Maryland. Amana Corp. 4. Arberry, A.J (1980) The Koran Interpreted. Oxford: Oxford University Press 5. Ar-Razi, M. (1985) Mukhtar us-Sihah, Lbanon. 6. Asad, M. (1980) The Message of the Qur"an. Gibraltar: Dar Al-Andalus 7. B"albaki, R. (1997) Al-mawrid Arabic-English Dictionary 8. Beekman,J. and Callow.J.(1974) Translating the word of GoD .Zondervant: Grand Rapids, Michigan. 9. Catford,J.C (1965). An Essay in Applied Linguistics ,Theory of Translation. London: Oxford University Press. 10. Guillaume, A. (1990) Islam. London: Penguin Books 11. Hilali, al-M.T. and Kan, M.M (1983) Translation of the meaning of the Noble Qur"an in The English Language, Madina, Saudi Arabia: King Fahd Complex. 12. Irving, T.B. (1985) The Qur"an: The First American Translation. Brattleboro: Amana Books 13. Kathir, Ibn (1993) Tafsir al-qur"an and al-Athim Vo.4. Beirut: Mu"assassat Al-kuttub al thaqafiyyah 14. Leaman, O (2006). The Qur"an, 662. 15. Longacre, R.E. (1983) The Grammar of Discourse. London: Plenum Press. 16. Pickthall, M. (1969) The meanings of the Glorious Qur"an; An Explanatory Translation: London: George Allen and Unwin 17. Raof, A (2001) Qur"an Translation (Culture & Civilization in the Middle East) 18. Skakir. M (1962) On the translation of the Koran into foreign languages. Muslim world 16,161-165. محمد عبدالولی منبع: فصلنامه پژوهشهای قرآنی شماره 62و 63 پایان متن/
93/05/06 - 01:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]
صفحات پیشنهادی
تأکید بر در دسترس بودن دستاوردهای نمایشگاه قرآن برای دانشگاهیان/ دانشگاه ها میزبان نمایشگاه های قرآن شوند
دین و اندیشه معاون فرهنگی وزیر علوم تأکید بر در دسترس بودن دستاوردهای نمایشگاه قرآن برای دانشگاهیان دانشگاه ها میزبان نمایشگاه های قرآن شوند معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم تحقیقات و فناوری در اختتامیه بخش دانشگاهی نمایشگاه قرآن با بیان اینکه دستاوردهای نمایشگاه قرآن باید دربهترین راه برای آشنایی با زبان قرآن رجوع به قرآن است/ زبان قرآن تنها متعلق به مردم عرب زبان نیست
دین و اندیشه لسانی فشارکی بهترین راه برای آشنایی با زبان قرآن رجوع به قرآن است زبان قرآن تنها متعلق به مردم عرب زبان نیست یک عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه در سوره های مبارکه شورا و نحل در مورد چیستی زبان قرآن کریم اشاره شده است گفت بهتری راه برای یادگیری250 ضربالمثل از قرآن وارد زبان فارسی شده است
دین و اندیشه 250 ضربالمثل از قرآن وارد زبان فارسی شده است مهدی محبتی دانشیار دانشگاه زنجان نشست قرآن و پارسینگاری گفت قرآن را نباید صرفاً به عنوان یک کتاب دینی دانست چرا که مباحث زیبایی شناسی وجوه هنری و تاثیرات آن بر ادبیات فارسی مثال زدنی است به گونهای که 250 ضربالمثل اترجمه تفسیر قرآن کریم به زبان تالشی از رادیو برونمرزی گیلان
ترجمه تفسیر قرآن کریم به زبان تالشی از رادیو برونمرزی گیلان خبرگزاری پانا این تفسیر در قالب برنامه ای به عنوان راهی به سوی نور برای مخاطبان تالش زبان روسیه آذربایجان و ایران از رادیو برونمرزی تالشی پخش می گردد ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۹ تير ساعت 17 18 به گزارش خبرگزاری پانا ترتیل ترجداستانهای قرآن را باید به زبانی ساده برای بچهها ترجمه کرد
فرهنگ و ادب ادیبات ایران گفتگوی مهر با مصطفی رحماندوست داستانهای قرآن را باید به زبانی ساده برای بچهها ترجمه کرد به گفته یک مترجم قرآن برای نوجوانان ترجمه کل قرآن برای بچهها ضرورتی ندارد چون از یک سو به سن تکلیف نرسیدهاند و از سوی دیگر معانی این کتاب آسمانی را درک نمیکنمسئول انتشارات انصاریان خبر داد عرضه مکارمالاخلاق به زبان انگلیسی در نمایشگاه قرآن و عترت قم
مسئول انتشارات انصاریان خبر دادعرضه مکارمالاخلاق به زبان انگلیسی در نمایشگاه قرآن و عترت قممسئول انتشارات انصاریان از عرضه کتاب مکارمالاخلاق با ترجمه انگلیسی در دومین نمایشگاه قرآن و عترت استان قم خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاضرورت ایجاد صندوق حمایت از فعالان قرآنی/ 8 شهر استان سمنان میزبان محافل انس با قرآن
استانها مرکز سمنان حجت الاسلام شکری ضرورت ایجاد صندوق حمایت از فعالان قرآنی 8 شهر استان سمنان میزبان محافل انس با قرآن شاهرود - خبرگزاری مهر مدیرکل تبلیغات اسلامی استان سمنان بر ضرورت ضرورت ایجاد صندوق حمایت از فعالان قرآنی تاکید کرد و گفت تقویت محافل قرآنی موجب ترویج و تخداوند را با تضرع یاد کنید/ ضرورت زیارت در قرآن
دین و اندیشه مصباحی مقدم خداوند را با تضرع یاد کنید ضرورت زیارت در قرآن حجت الاسلام مصباحی مقدم نماینده مجلس شورای اسلامی در برنامه کوی محبت با اشاره به چگونگی و آداب دعا گفت خدا رادر دل خود اما از روی تضرع به حالت زاری و حاجت مندی حالت کسی که به خدا پناه برده است یاد کنیدچرا برای خواندن قرآن، «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» گفته می شود؟
چرا برای خواندن قرآن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم گفته می شود اصولاً توحید اقتضا می کند که انسان برای جلب نفع و خیر از خدا کمک بطلبد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس دینی جام نیوز استعاذه به معنی درخواست پناهگاه از خداوند است درخواست پناه گاهی تکوینی و گاهیسازمان دارالقرآن کشتار مردم بیدفاع غزه را محکوم کرد
یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۹ به دنبال کشتار مردم مظلوم نوار غزه توسط رژیم خونخوار و اشغالگر اسرائیل سازمان دارالقران الکریم بیانیهای صادر کرد به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا متن این بیانیه به شرح زیر است بِسمِ الله الرّحمن الرّحیم لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثترجمه انگلیسی رمان «قدیس» تا پایان سال
ترجمه انگلیسی رمان قدیس تا پایان سال خبرگزاری رسا ـ مدیر مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی الهدی از انتشار ترجمه انگلیسی رمان قدیس تا پایان سال جاری خبر داد به گزارش خبرگزاری رسا حمیدرضا شاهآبادی مدیر مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی الهدی از انتشار ترجمه انگلیسی رمآیات مهدویت در قرآن از منظر احادیث تفسیری
آیات مهدویت در قرآن از منظر احادیث تفسیریآیات زیادی در قرآن کریم هست که بر اساس روایات پیامبر ص و اهل بیت ع به ابعاد مختلف مهدویت اشاره دارند این احادیث گاهی به تفسیر یا تأویل یا بطن یا مصادیق آیات اشاره دارند و از نظر موضوع نیز به موضوعهای سیاسی اقتصادی نظامی و تاریخی متشرایط رهبر جامعه اسلامی از منظر قرآن
شرایط رهبر جامعه اسلامی از منظر قرآن اصولاً انتخاب رهبر در جامعه در قدرت و اراده خداوند است زیرا او طبق بیان قرآن شرایطی دارد که فقط خدای متعال آن را معین میکند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس دینی جام نیوز یکی از اساسیترین ملزومات هر جامعهای وجود ردوره آموزشی استعدادهای درخشان قرآنی شهريورماه برگزار مي شود
دین و اندیشه آیین ها و تشکل های مذهبی دوره آموزشی استعدادهای درخشان قرآنی شهريورماه برگزار مي شود سومين مرحله از اولين دوره استعدادهاي درخشان قرآنی از چهارم الي هفتم شهريورماه سال جاري در اردوگاه حقاني استان البرز برگزار مي شود به گزارش خبرگزاری مهر محمدمهدي بحرالعلوم معاون آنیت کلی تفسیر روز این است که قرآن را به مردم نزدیک کند/ قرآن را برای پاسخ به سؤالهای روز بخوانیم
دین و اندیشه اندیشمندان سید یحیی یثربی در گفتگو با مهر نیت کلی تفسیر روز این است که قرآن را به مردم نزدیک کند قرآن را برای پاسخ به سؤالهای روز بخوانیم نویسنده تفسیر روز با بیان ویژگی ها واهداف تفسیری اش گفت هر کتابی را برای یاد گرفتن می خوانیم غیر از قرآن کمتر آدمی را می بعرضه مکارمالخلاق انگليسي در نمايشگاه قرآن و عترت قم
۲۳ تير ۱۳۹۳ ۱۲ ۳۸ب ظ مسئول انتشارات انصاريان خبر داد عرضه مکارمالخلاق انگليسي در نمايشگاه قرآن و عترت قم مسئول انتشارات انصاريان از عرضه کتاب مکارمالخلاق با ترجمه انگليسي در دومين نمايشگاه قرآن و عترت استان قم خبر داد به گزارش خبرگزاري موج محمدتقي انصاريان در حاشيه نمايشگادر مسجد حکیم اصفهان عنوان شد شرایط ظهور امام زمان(عج) از زبان آیتالله مظاهری/همه علم قرآن نزد حضرت مهدی(عج) ا
در مسجد حکیم اصفهان عنوان شدشرایط ظهور امام زمان عج از زبان آیتالله مظاهری همه علم قرآن نزد حضرت مهدی عج استرئیس حوزه علمیه اصفهان شرایط ظهور امام زمان عج را تشریح کرد و گفت همه علم قرآن نزد حضرت مهدی عج است به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان آیتالله حسین مظاهری ظهر امروز-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها