تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827277062




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چهل درس اخلاقي (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چهل درس اخلاقي (3)
چهل درس اخلاقي (3) در نکوهش حب رياست حقيقت رياست تسخير قلوب مردم و مالک شدن دل هاي ايشان است و آن از مهلکات عظيمه است . در حديث است که دو گرگ درنده که رها کرده شوند در ميان گوسفنداني که شبان آنها غايب باشد اين قدر آن گوسفندان را فاسد نمي کند که حب رياست و جاه ، در دين مسلمان .(1) و بر هر ذي شعور واضح است که امر رياست باعث بسي مفاسد عظيمه و خسارت هاي دنيويه و اخرويه است . چه ارباب رياست و جاه ، دائم هدف تير آزار معاندان ، و پيوسته از ذلت و عزت خود هراسان است ، هر لحظه دامن خاطرش در چنگ فکر باطلي است . گاهي در فکر مواجب نوکر و غلام ، و زماني در فکر پختن سوداهاي خام . روزگارش به تملق و خوش آمد گويي بي سر و پايان به سر همي رسد و عمرش به نفاق با اين و آن انجام مي يابد ، نه او را در شب خوابي و نه در روز استراحتي و آرامي . در خمول و گمنامي گمنامي و خمول شعبه اي است از زهد و از صفات حسنه ي مقربين مؤمنين و از علائم اهل بهشت است. و خدا دوست مي دارد صاحب آن را ، بلکه در بعضي روايات است که حق تعالي در مقام منت بر بعضي از بندگان خود مي فرمايد که : آيا انعام نکردم به تو ، آيا تو را از مردم پوشيده نداشتم ، آيا نام تو را از ميان مردم گم نکردم ؟(2) بلي ، چه نعمت از اين بالاتر که کسي خداي خود را بشناسد و به قليلي از دنيا قناعت کند و کسي او را نشناسد . چون شب در آيد بعد از عبادت خود به امن و استراحت بخوابد و چون روز شود به خاطر جمع به شغل خود رو آورد . شيخ سعدي گفته : صاحبدلي را گفتند : بدين خوبي که آفتاب است نشنيده ايم که کسي او را دوست گرفته باشد . گفت : از براي آنکه هر روزش مي توان ديد مگر در زمستان که محجوب است و محبوب . به ديدار مردم شدن عيب نيست و ليکن نه چندان که گويند بس اگر خويشتن را ملامت کني ملامت نبايد شنيدن ز کس در نکوهش ريا ريا از اخلاق ذميمه و از مهلکات عظيمه است. و در کتاب و سنت ، آيات و روايات بسيار وارد شده بر مذمت و وعيد آن . در حديث نبوي صلي الله عليه و آله است که ادني ريا شرک است، و نيز فرموده که : رياکار را روز قيامت به چهار نام ندا مي کنند، مي گويند : اي کافر، اي فاجر، اي غادر، اي خاسر! عمل تو فاسد و اجر تو باطل شد . تو را امروز در پيش ما نصيبي نيست ، بگير مزد خود را از آنکه عمل براي او مي کردي اي خدعه کنند. (3) و نيز فرمودند که : بهشت تکلم کرد و گفت : همانا من حرامم بر هر که بخيل و رياکار است. (4)کليد در دوزخ است آن نماز که بر روي مردم گزاري دراز اگر جز به حق مي رود جاده ات بر آتش فشانند سجاده ات و احاديث در مذمت ريا بسيار است و کافي است در خباثت آن که در هر عملي که داخل شود به فتواي فقهاء آن عمل باطل و از درجه ي قبول هابط است . در نکوهش آرزوهاي دور و دراز قال اميرالمؤمنين ( عليه السلام ): ان اخوف ما اخاف عليکم اثنان : اتباع الهوي و طول الامل. (5)امير المومنين ( عليه السلام ) فرمودند : سخت ترين چيزي که براي شما مي ترسم از آن دو چيز است: 1 ـ پيروي از هوي و هوس 2 ـ درازي آرزوها طول امل عبارت است از آرزوهاي بسيار و اميدهاي دور و دراز و توقع زندگاني در دنيا. و سبب آن دو چيز است: يکي: جهل و غرور، چه جاهل اعتماد مي کند بر جواني يا صحت مزاج خود و بعيد مي داند مرگ را در عهد شباب و در حال صحت ، و غافل است از مردن اطفال و جوان هاي بي شمار و عروض مرض هاي ناگهاني و مرگ هاي مفاجات . دوم : محبت دنياي دنيه و انس به لذات فانيه است . چه انسان مادامي که گرفتار اين محبت و انس شد مفارقت از آنها بر او گران است . و هر روز امروز و فردا مي کند که ناگهان بانگي برآيد خواجه مرد و اين بيچاره غافل است از اينکه آنکه او را وعده ي فردا مي دهد فردا هم با او است و آنکه فراغت از خيالات و شغل هاي دنيا حاصل نخواهد شد . و فارغ کسي است که يک باره دست از آنها بردارد . پس کسي که سن او به حدود چهل سالگي رسيد ديگر فکر دنيا کردن او از غفلت و فريب شيطان است . چون ايام لذت و کامراني گذشت و روزگار نشاط و شادماني سرآمد و هر روز عضوي از اعضاي او کوچ مي کند و بيچاره از آن غافل و در فکر باطل است . يا ابناء الاربعين قددني حصاده . (6)اي فرزندان چهل ساله به تحقيق موقع برداشت نزديک شده است. و علاج طول امل ياد مرگ است چه خيال مردن آدمي را از دنيا دلگير و دل را از دنيا سير مي سازد . و از اين جهت حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: بسيار ياد آوريد شکننده ي لذتها را، (7) و مروي است که هيچ خانواده اي نيست مگر آنکه ملک الموت شبانه روزي پنج مرتبه اوقات نماز ايشان را بازديد مي نمايد . پس اي جان برادر! لختي به قبرستان رو و بر خاک دوستان گذري کن و بر لوح مزارشان به عبرت نگاه کن و تفکر کن که در زير قدمت به فاصله ي دو ذرع چه خبر و چه صحبت است . در ستايش صبر صبر ، مضطرب نگشتن در بلاها و مصائب است . و ضد آن جزع و بي تابي است که عبارت است از رها کردن عنان خود در مصيبت و بلا به فرياد کشيدن، آه و اويلا و ناله کردن و جامه دريدن و بر خود زدن بلکه عبوس کردن و امثال آن که سبب کلي آن ضعف نفس است . و از براي صبر اقسام ديگر نيز هست ، مثل صبر در معارک و جنگ ها که از افراد شجاعت است و صبر در حال غضب که حلم است ، و صبر بر مشقت طاعات ، و صبر بر مقتضيات شهوات و غيرها ، و في الحقيقه بيشتر اخلاق فاضله داخل در صبر است و مرتبه ي صبر از مراتب رفيعه است. و حق تعالي بيشتر خيرات را نسبت به صبر داده است و اکثر درجات بهشت را به آن متعلق ساخته . در هفتاد و چند موضع از کتاب خود ذکر فرموده و اوصاف بسياري براي صابرين ثابت کرده و از براي ايشان صلوات و رحمت و هدايت را قرار داده و مژده بودن خود را با ايشان به آنها رسانيده . و در احاديث نيز فضيلت بسيار براي صابر وارد شده و روايت شده که نسبت صبر به ايمان مثل سر است به بدن و کسي را که سر نباشد بدن نمي باشد . همچنين کسي را که صبر نباشد ايمان نيست. (8 )و طريق تحصيل مرتبه ي صبر مراعات نمودن چند چيز است : اول : بسيار ملاحظه نمودن احاديثي که در فضيلت ابتلاء در دنيا وارد شده و آنکه به ازاء هر مصيبتي رفع درجه يا محو سيئه اي است و يقين داند که خيري نيست در کسي که به بلائي گرفتار نشود . دوم : متذکر آن شود که زمان مصيبت اندک و وقت کوتاه است و عن قريب از آن مستخلص شده به خانه ي راحت و استراحت مي رود . سوم : آنکه تأمل کند که بي صبري و جزع چه فايده مي بخشد ، هر چه مقدر است مي رسد و بي تابي سودي ندارد ، و قابل تغيير نبود هر چه تعيين کرده اند ، بلکه جزع ثواب آدمي را ضايع و وقار او را ساقط مي گرداند . چهارم : آنکه ملاحظه کند احوال کساني را که به بلاهائي عظيم تر از بلاهاي او گرفتار شده اند . پنجم : آنکه بداند ابتلاء و مصيبت دليل فضل و سعادت او است چه آنکه : هر که بزم مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند ششم : آنکه آدمي را به واسطه ي رياضت مصائب ، تکميل حاصل مي شود . هفتم : آنکه متذکر شود که اين مصيبت از نزد حق تعالي است که دوست ترين هر چيزي است نسبت به او و به جز صلاح و خير او را نمي خواهد . هشتم : آنکه تتبع کند در احوال مقربين ، و ابتلاء و صبر آنها را ملاحظه کند تا آنکه رغبت و صبر و استعداد نفس براي او حاصل شود. و بدان که مراد از صبر همان است که در ابتدا ذکر شد ، اما سوختن دل و جاري شدن اشک که از مقتضاي بشريت است بنده را از حد صبر بيرون نمي برد . نظير اين مطلب که مريض به فصد و حجامت راضي و خشنود است و لکن از درد و الم متأاثر مي شود . در ستايش شکر شکر نعمت است از شناختن نعمت منعم و شاد بودن به آن و صرف کردن در مصرفي که منعم به آن راضي باشد . شکر افضل منازل اهل سعادت است و سبب رفع بلا و باعث زيادتي نعمات است و به اين جهت امر و ترغيب به آن شده است : قال الله تبارک و تعالي : لئن شکرتم لازيدنکم و لئن کفرتم ان عذابي لشديد. (9) اگر شکر کنيد البته نعمت را بر شما زياد مي کنم و اگر کفران کنيد همانا عذاب من سخت و شديد است. و از اين آيه ي شريفه و اخبار معتبره معلوم مي شود که کفران نعمت که ضد شکر است باعث شقاوت آدمي است در عقبي ، و موجب حرمان و سلب نعمت است در دنيا شيخ سعدي گفته و چه خوب گفته که: اجل کائنات از روي ظاهر آدمي است و اذل موجودات سگ ، و به اتفاق خردمندان سگ حق شناس به از آدمي ناسپاس . سگي را لقمه اي هرگز فراموش نگردد گر زني صد نوبتش سنگ و گر عمري نوازي سفله اي را به کمتر چيز آيد با تو در جنگ و چون معني شکر صرف نعمت است در مصرفي که رضاي منعم در آن است ، علي هذا از براي بنده شاکر لازم است شناختن چيزهايي که رضاي الهي در آن است ، و دانستن اموري که مکروه و خلاف رضاي او باشد تا متمکن از اداي شکر و ترک کفران بوده باشد . و راهي که به آن توان جميع محبوبات و مکروهات الهي را يافت طريقه ي شرع مقدس است . که جميع آنچه رضاي الهي است در آن ، يا خلاف رضاي اوست بيان فرموده و از اول به واجبات و مستحبات و از دوم به محرمات و مکروهات تعبير کرده. پس هر که اطلاع از جميع احکام شريعت مطهره در همه ي افعال خود نداشته باشد متمکن از اداء حق شکر الهي نيست . بدان که طريق شکر گذاري الهي به چند امر است : اول : نظر کردن به پست تر از خود در امور متعلقه ي به دنيا و بالاتر از خود در امور دين . دوم : به نظر آوردن مردگان و متذکر شدن اينکه نهايت مطلوب ايشان آن است که آن را به دنيا برگردانند تا در دنيا عمل خير کنند ، پس خود را از ايشان فرض کند و چنان تصور نمايد که مطلب او برآمده و به دنيا برگشته است . سوم : آنکه ياد کند آنچه را که بر او روي داده از مصائب عظيمه و مرض هاي مهلکه که اميد نجات در آن نداشته ، پس خلاصي از آن را غنيمت شمرد . چهارم : آنکه هر مصيبتي که بر او وارد مي شود شکر کند که مصيبتي بالاتر از آن به او نرسيده و يا اينکه بلايي به دين او وارد نشده . پنجم : معرفت الهي و تفکر در صنايع الهيه و انوع نعمت هاي ظاهريه و باطنيه که آنها زياده از آن است که احصاء شود . قال الله تبارک و تعالي : و ان تعدوا نعمه الله لا تحصوها. (10) اگر نعمتهاي خدا را شمارش کنيد نمي توانيد آنها را به حساب در آوريد . پي نوشت : 1. اصول کافي ، ج 2 ، 315 .2. المحجه البيضاء ، ج 3 ، ص 278 .3. ثواب الاعمال ، ص 255 .4. بحار الانوار ، ج 69 ، ص 305 .5. خصال صدوق ، ص 51 .6. بحار الانوار ، ج 7 ، ص 391 .7. عيون اخبار الرضا ، ج 1 ص 75 .8. قرب الاسناد ، ص 156 .9. سوره ي ابراهيم ، آيه ي 7 .10. سوره ي ابراهيم ، آيه ي 34 .منبع: کلمات طريفه/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن