تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): آيا به شما بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827173811




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چهل درس اخلاقي (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چهل درس اخلاقي (1)
چهل درس اخلاقي (1) در خوف و خشيت اي عزيز ! از خداوند عزوجل بترس و عظمت و جلال الهي را در نظر دار و پيوسته متفکر در احوال روز حساب ، و متذکر انواع عذاب باش . مرگ و صعوبت عالم برزخ و مواخذه روز قيامت را تصور نما ، و آيات و اخبار در باب جنت و نار ، و احوال خائفين از اخبار را مشاهده کن و بدان که هر قدر معرفت بنده به عظمت و جلال پروردگار بيشتر و به عيوب خود بيناتر باشد ترس او از خدا زيادتر مي شود . و از اين جهت است که حق تعالي خوف و خشيت خود را نسبت به علماء داده چنانچه فرموده : انما يخشي الله من عباده العلماء . (1)و رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود که : ترس من از خدا بيشتر است از همه . (2)خدمت آن حضرت عرضه داشتند که چه زود پير شديد . فرمودند که : مرا پير کرد سوره ي هود و واقعه و مرسلات و عم يتسائلون (3) که در آنها احوال قيامت و عذاب بر امت هاي گذشته ذکر شده است . و اگر نديده اي شنيده اي حکايت خوف انبياء و مقربين و غش هاي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و تضرع و مناجات حضرت سيد الساجدين عليه السلام را . در رجاء و اميدواري اي برادر ! از رحمت خدا مأيوس مباش و اميدوار و راجي باش و بدان که دنيا مزرعه آخرت است . و دل آدمي حکم زمين را دارد . و ايمان چون تخم است و طاعات آبي است که بايد زمين دل را با آن سيراب نمود و پاک کردن دل از معاصي و اخلاق ذميمه به جا پاک ساختن زمين است از خار و خاشاک . و روز قيامت هنگام دويدن است . پس کسي که اين نحو زراعت کند و پس از آن اميد داشته باشد رجاء او صادق است . و الا آن نيست جز غرور و حمق فصحاي عرب گفته اند : ما اشتار العسل من اختار الکسل نابرده رنج گنج ميسر نمي شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد در نکوهش شتاب زدگي و عجله اي عزيز ! از عجله و شتاب بپرهيز و در افعال و اقوال خود تأمل کن . بدان هر امري که بي تأمل از آدمي سر زند باعث خسران و زيان مي شود و فاعل آن نادم و پشيمان مي گردد . هر عجول و سبکي در نظر ها خوار و در دل ها بي وقع و اعتبار است . شيخ سعدي گفته است : کارها به صبر و تأمل برآيد و مستعجل به سر در آيد به چشم خويش ديدم در بيابان که آهسته سبق برد از شتابان سمند باد پا ، از تک فرو ماند شتربان هم چنان آهسته مي راند در نکوهش غضب تا توان غضب مکن و خود را به زيور حلم محلي کن . بدان که غضب کليد هر زشتي و بدي است و بسا باشد که شدت آن باعث مرگ مفاجات شود و در حديث نبوي صلي الله عليه و آله است که غضب ايمان را فاسد مي کند ، چنان که سرکه عسل را فاسد مي کند . (4)و بس است در مذمت غضب تأمل در افعالي که از شخص غضبناک سر مي زند . در ستايش حلم حلم عبارت است از تأني و ضبط نفس به حيثيتي که قوه ي غضبيه به آساني او را حرکت ندهد و مکاره روزگار به زودي او را مضطرب نگرداند . بس است در مدح حلم که غالب اخبار که در باب علم است حلم با او توأم است . و گفته شده که حلم نمک خوان اخلاق است ، همچنان که هيچ طعامي بدون نمک طعم ندهد ، همچنان هيچ خلقي بدون حلم که مقلوب ملح است جمال ننمايد . با تو گويم که چيست غايت حلم هر که زهرت دهد شکر بخشش کم مباش از درخت سايه فکن هر که سنگت زند ثمر بخشش هر که بخراشدت جگر به جفا همچو کان کريم زر بخشش در مدح عفو عفو و بخشش را شيمه و عادت خود گردان که آن از صفات پروردگار است . در مقام ثنا و ستايش ، حق تعالي را به اين صفت جميله ياد مي کنند . حضرت سيد سجاد ( عليه السلام ) مي فرمايد : انت الذي سميت نفسک بالعفو فاعب عني . (5)« تو کسي هستي که خودت را با نام عفو ناميدي پس از من درگذر و عفو نماي » . بدان که هر چند بزرگ تر است ، فضيلت عفو کننده بيشتر است . بدي را بدي سهل باشد جزا اگر مردي احسن الي من آسادر مدح رفق اي برادر ! عزيز از غلظت و درشتي در گفتار و کردار بپرهيز که آن صفتي است خبيثه ، موجب نفرت مردمان و باعث اختلال امور زندگاني مي شود . لهذا حق تعالي پيغمبر خود صلي الله عليه و آله را ارشاد فرموده به کلمه ي مبارکه ي : و لو کنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولک . (6)و ضد اين صفت خبيثه ، رفق و نرمي در افعال و اقوال است ، و آن در همه ي کارها خوب است . مهمي که بسيار مشکل بود به رفق و مدارا توان ساختن توان ساخت کاري به نرمي چنان که نتوان به تير و سنان ساختن در نکوهش بد خلقي اي برادر ! اجتناب کن از کج خلقي ، آدم را از خالق و خلق دور مي کند ، و هميشه خود معذب است ؛ زيرا که بدخوي در دست دشمني گرفتار است که هر جا رود از چنگ عقوبت خلاصي نيابد . اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوي ز دست خوي بد خويش در بلا باشد و خوش خلقي افضل صفات اويلاء است . و آيه کريمه ي « و انک لعلي خلق عظيم » (7) شاهد بر اين مدعي است . در نکوهش عداوت و ناسزاگويي اي برادر عزيز ! از حقد و عداوت و دشمني بپرهيز که ثمره آن اندوه و الم دنيوي و اخروي است و از آثار آن ، ضرب و فحش و لعن و طعن است و شکي نيست در خباثت هر يک از اين صفات ، خصوص دشنام و فحش دادن . در روايت نبوي صلي الله عليه و آله است که ، خدا حرام کرده بهشت را بر هر فحاش هرزه گوي کم حيا که باکي نداشته باشد از هر چه بگويد و هر چه به او بگويند ، و چنين شخصي را اگر تفتيش نمايي و به حقيقت امر و برخوردي ، يا ولد الزنا است يا شيطان در انعقاد او به پدرش شرکت کرده و او به هم رسيده است (8) و بدان که بسا شود که فحش و دشنام از مجرد غضب صادر گرديده و مي شود که به جهت هم نشيني با او باش و فساق و کساني که هرزه گو و معتاد به فحش دادن هستند ، فحش دادن عادت کسي شود ، که بدون دشمني و غضب بر زبان او جاري گردد . و بسا مشاهده مي شود از مردمان اراذل و اوباش که فحش به همديگر را ( خصوص به مادران و محارم ) به عنوان شوخي و مزاح ذکر مي کنند . و شکي نيست چنين اشخاص ، نام آدميت بر ايشان مهجور و به مراحل ، از انسانيت دورند . در نکوهش خودبيني اي برادر جان ! از خودپسندي و خويشتن بيني اجتناب کن که گناهي است که تخم آن کفر و زمين آن نفاق و آب فساد و شاخه هاي آن جهل و برگ آن ضلالت و ميوه ي آن لعنت و مخلد بودن در جحيم است . اگر خواستي عجب کني ، حالات خود را ملاحظه کن که ابتداء نطفه ي نجسه ي بودي و آخر جيفه ي گنديده خواهي شد و در اين ميان حمال نجاسات متعفنه و جوال کثافات متعدده بيش نيستي . از مني بودي مني را واگذار اي اياز ، آن پوستين را ياد آر و در نظر بياور عظمت و جلال حضرت ذوالجلال ، و ذلت و افتقار خود را که در اين دنيا از يک پشه و مگس عاجزي و بر دفع حوادث و آفات قدرت نداري . پس شکسته نفسي را شعار خود کن که آن بهترين اوصاف ، و فايده ي آن در دنيا و عقبي بي حد است . يکي قطره باران ز ابري چکيد خجل شد چو پهناي دريا بديد که جايي که درياست من کيستم گر او هست حقا که من نيستم چو خود را به چشم حقارت بديد صدف در کنارش چو جان پروريد سپهرش به جايي رسايند کار که شد نامور لؤلؤ شاهوار بلندي از آن يافت کو پست شد در نيستي کوفت تا هست شد در نکوهش تکبر و مدح فروتني و تواضع تا تواني تکبر مکن که متکبرين در رزو قيامت مشحور خواهند شد به صورت موران کوچک و پاي مال همه ي مردم خواهند بودن به جهت بي قدري که نزد خدا دارند . (9) و تا تواني تواضع و فروتني را پيشه ي خود کن و بدان که تواضع از بزرگي و جلالت تو چيزي کم نمي کند بلکه تو را مرتبه ي رفيع مي رساند . تواضع تو را سر بلندي دهد ز روي شرف ارجمندي دهد اما تکبر از خصائص ناقصان و ساقطان است که غرضشان از آن پوشانيدن نقصان است . اما به حقيقت قبايح خود را لايح و عيوب خود را واضح نمودن است . در نکوهش شکم پرستي اي جان عزيز ! از شکم پرستي بپرهيز که بر آن مترتب مي شود مفاسد بسيار ، مانند ذلت و مهانت و حمق و بلادت ،بلکه غالب صدمات وارده بر انسان منشاء آن شکم است . اگر جور شکم نبودي ، هيچ مرغي در دام نمي افتادي بلکه صياد دام ننهادي . مرو در پي هر چه دل خواهدت که تمکين تن نور دل کاهدت و بدان که همچنان که از براي پرخوري آفات بسيار است ، از براي گرسنگي نيز ثمرات بسيار است . دل را نوراني مي کند ، ذهن را تند مي کند ، آدمي به سبب آن به لذت مناجات مي رسد ، از ذکر و عبادت مبتهج مي شود ، رحم بر ارباب فقر و فاقه مي کند ، گرسنگي روز قيامت را ياد مي آورد ، شکسته نفسي در او ظاهر مي شود ، طاعت و عبادت بر او سهل مي شود ، آدمي را خفيف المونه و سبک بار مي گرداند و بدن را صحيح و امراض را دفع مي کند . و کم امري است که فائده آن به فائده ي گرسنگي مي رسد . پس بر شکم پرستان لازم است که درصدد علاج خود برآيند ، و از فوائد گرسنگي خود را محروم ننمايند ، و طريقه ي انبياء و اکابر و علماء و عرفا را متابعت کنند و ببينند هر کس به جايي رسيد بي زحمت گرسنگي نبود . در تنگدستي و فقر اي فقير از فقر ! خود دل تنگ مباش ، چون زينت آن از براي مؤمن بيشتر است از لجام بر سر اسب و تمام مردم مشتاق هستند به بهشت و بهشت مشتاق فقراء است . و بس است از براي تسلي دل فقير ، حديث سيد بشير و نذير صلي الله عليه و آله : « الفقر فخري » (10) و گفتن آن حضرت صلي الله عليه و آله که : خدايا من را با فقراء محشور کن . (11)دولت فقر خدايا به من ارزاني دار کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است پس قدر اين صفت را بدان که از آفات مال و غنا بر کنار ، و فارغ البال از حساب روزشماري . و در حديث است که احدي افضل از فقير نيست هر گاه از خدا راضي و خشنود باشد . در نکوهش سؤال اي برادر ! تا مي تواني دست حاجت پيش حق تعالي دراز کن ، و در نزد لئيمان روزگار به جهت لقمه ي ناني آبروي خود مريز . بدان که خلعت سلطان اگر چه عزيز است ، جامه ي خلقان و کهنه ي خود از آن عزيزتر و خوان بزرگان اگر چه لذيذ است خورده ي انبان خود با لذت تر . سرکه از دست رنج خويش و تره بهتر از نان کدخدا و بره و اي عزيز ! از عدم درهم ، درهم مباش ، و دين را به دنيا مده که در روز جزا گويند : دين آر ، نه دينار . حکماء گفته اند : اگر آب حيات به آبرو فروشند دانا نخرد ، که مردن به علت به از زندگي به ذلت . پس اي جان من ! توکل بر خدا کن و قطع طمع از خلق کن و اعتنايي به آنچه در دست ايشان است منما و بگو : ما آبروي فقر و قناعت نمي بريم با پادشه بگوي که روزي مقدر است در نکوهش حرص اي عزيز ! از حرص کناره گير ، که آن بياباني است کران ناپيدا که از هر طرف که روي به جايي نرسي . و دريائي است بي انتها که هر چند در آن فرو روي عمق آن را نيايي . بيچاره کسي که به آن گرفتار شد گمراه و هلاک شد و خلاصي از براي او دشوار گرديد . حضرت باقر العلوم ( عليه السلام ) فرموده اند : حريص بر دنيا ، کرم ابريشم را ماند که هر چه بيشتر به دور خود مي پيچد ، راه خلاصي او دورتر مي شود . (12)و قناعت صفتي است که همه ي فضايل به آن منوط ، بلکه راحت دنيا و آخرت به آن مربوط است . ده آدمي از سفره اي بخوردند و دو سگ بر لاشه اي سر نبرند . حريص با جهاني گرسنه است و قانع به ناني سير . حکماء گفته اند : درويشي به قناعت به از توانگري به بضاعت . به پادشاهي دنيا فرو نيارد سر اگر ز سر قناعت خبر شود درويش در نکوهش طمع طمع نيز با حرص توام و ضد آن بي نيازي از مردم است . ديده ي اهل طمع به نعمت دنيا پر نشود هم چنان که چاه به شبنم و بس است در اين مقام خبر مشهور بين انام : « عزمن قنع ، ذل من طمع » . در نکوهش بخل اي جان عزيز ! از بخل کردن بپرهيز ، که شخص بخيل در نظرها خوار و ذليل و بي اعتبار است . بس است در مذمت آن که هيچ بخيلي را در عالم دوست نمي باشد . پي نوشت : 1. سوره ي فاطر ، آيه ي 28 .2. بحار الانوار ، ج 38 ، ص 113 . 3. خصال صدوق ، ص 199 .4. اصول کافي ، ج 2 ، ص 3.2 .5. صحيفه ي سجاديه ، دعاي شانزدهم . 6. سوره ي آل عمران ، آيه ي 159 .7. سوره ي قلم ، آيه ي 4 . 8. وسائل الشيعه ، ج 16 ،ص 35 . 9. روايت شده که د جهنم واديي است که جاي متکبرين است ، ناميده مي شود به سقر . شکايت کرد به خداوند از شدت حرارت خود و اجاره ي خواست از براي تنفس خود ، اجازه داده شد به او و تنفسي کرد را آتش زد (منه ره) .10. بحار الانوار - ج 69 ص 55 . 11. مستدرک الوسائل ج 7 ص 203 . 12. کافي ، ج 2 ص 134 . منبع: کلمات طريفه/س
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 242]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن