واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امان از دنيازدگي امان!
دنباله بحث گذشته که درباره اختلافات و دو دستگي روحانيت بود٬ امروز امام خميني به بيان دقيق تر اين مساله و اين آفت بزرگ ميپردازند. اينجاست که رفعت و بلندي مقامات معنوي اولياي خدا روشن ميشود. من نمىدانم اين اختلافات، چند دستگيها و جبههبنديها، براى چه مىباشد؟ اگر براى دنياست، شما كه دنيا نداريد تازه اگر از لذايذ و منافع دنيوى هم برخوردار بوديد جاى اختلافات نبود مگر اينكه روحانى نباشيد، و از روحانيت فقط عبا و عمامهاى به ارث برده باشيد. روحانيى كه با ما وراء الطبيعه ارتباط دارد، روحانيى كه از تعاليم زنده و صفات سازنده اسلام برخوردار است، روحانيى كه خود را پيرو و شيعه على بن ابى طالب عليه السلام مىداند، ممكن نيست به مشتهيات دنيا توجهى داشته باشد، چه رسد كه به خاطر آن اختلاف راه بيندازد شما كه داعيه پيروى از حضرت أمير المؤمنين (ع) داريد، لااقل در زندگى آن مرد بزرگ كمى مطالعه كنيد، ببينيد واقعا هيچ گونه پيروى و مشايعتى از آن حضرت مىكنيد؟ آيا از زهد، تقوى، زندگى ساده و بىآلايش آن حضرت چيزى مىدانيد و به كار مىبنديد؟ آيا از مبارزات آن بزرگوار با ظلم و بيدادگرى و امتيازات طبقاتى، و دفاع و پشتيبانى بىدريغى كه از مظلومين و ستمديدگان مىكرد و دستگيريهايى كه از طبقات محروم و رنجديده اجتماع مىنمود چيزى مىفهميد؟ و عمل مىكنيد؟ آيا معناى «شيعه» تنها داشتن زىّ ظاهرى اسلام است (1)؟ بنابراين، فرق شما با ديگر مسلمانان، كه در داشتن اين امور خيلى از شيعه جلوتر و مفيدترند، چه مىباشد؟ چه امتيازى بر آنان داريد؟ روحانيى كه با ما وراء الطبيعه ارتباط دارد، روحانيى كه از تعاليم زنده و صفات سازنده اسلام برخوردار است، روحانيى كه خود را پيرو و شيعه على بن ابى طالب عليه السلام مىداند، ممكن نيست به مشتهيات دنيا توجهى داشته باشد صحيح است با هم اختلاف و دوييت داشته باشيد و در مقابل هم جبهه بگيريد؟ ريشه تمام اختلافاتى كه فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنيا برمىگردد. و اگر در ميان شما هم چنين اختلافاتى وجود دارد، براى آن است كه حب دنيا را از دل بيرون نكردهايد. و از آنجا كه منافع دنيا محدود مىباشد، هر يك براى به دست آوردن آن با ديگرى به رقابت برمىخيزد. شما خواهان فلان مقاميد، ديگرى نيز همان مقام را مىخواهد، قهرا منجر به حسادت و برخورد مىگردد. ليكن مردان خدا، كه حب دنيا را از دل بيرون كردهاند، هدفى جز خدا ندارند، هيچ گاه با هم برخورد نداشته چنين مصايب و مفاسدى به بار نمىآورند. اگر تمام پيامبران الهى امروز در يك شهر گرد آيند، هرگز با هم دوييت و اختلاف نخواهند داشت زيرا هدف و مقصد يكى است دلها همه متوجه به حق تعالى بوده از حب دنيا خالى است. اگر اعمال و كردار شما، وضع زندگى و سلوك شما، اين طور باشد كه اكنون مشاهده مىشود، بترسيد از اينكه خداى نخواسته از دنيا برويد و شيعه على بن ابى طالب (ع) نباشيد بترسيد از اينكه موفق به توبه نگرديد، و از شفاعت آن حضرت بىنصيب بمانيد. پيش از آنكه فرصت از دست برود چاره بينديشيد. از اين اختلافات مبتذل و رسوا دست برداريد. اين جبههگيريها و دوييتها غلط است. مگر شما اهل دو ملت هستيد؟ مگر مذهب شما شعب مختلف دارد؟ چرا متنبه نمىشويد؟ چرا با يكديگر صفا و صداقت و برادرى نداريد؟ آخر چرا؟ اين اختلافات خطرناك است مفاسد جبران ناپذيرى بر آن مترتب مىگردد: حوزهها را ساقط مىگرداند شما را در جامعه ضايع و بىآبرو مىسازد. ريشه تمام اختلافاتى كه فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنيا برمىگردد. و اگر در ميان شما هم چنين اختلافاتى وجود دارد، براى آن است كه حب دنيا را از دل بيرون نكردهايد.اين دستهبنديها فقط به زيان شما تمام نمىشود، تنها براى شما آبرو ريزى بار نمىآورد، بلكه به ضرر آبرو و حيثيت يك جامعه، يك ملت، و به زيان اسلام تمام مىگردد. اختلافات شما اگر مفاسدى بر آن مترتب شود، گناهى نابخشودنى و در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى از بسيارى معاصى اعظم است، براى اينكه جامعه را فاسد كرده راه را براى نفوذ و سلطه دشمن هموار مىسازد. شايد دستهاى مرموزى براى برهم زدن حوزههاى علميه نفاق و اختلاف ايجاد كند و به وسايط مختلف تخم نفاق و شقاق بپاشد، افكار را مسموم و اذهان را مشوب كرده، «تكليف شرعى» درست كند و با اين تكليفهاى شرعى در حوزهها فساد برپا نمايد، تا بدين وسيله افرادى كه براى آتيه اسلام مفيدند ساقط گردند و نتوانند در آينده به اسلام و جامعه اسلامى خدمت كنند. (2)منابع:1. صفات الشيعة تأليف شيخ صدوق و نيز بحار الأنوار، ج 65، ص 83 - 95 و 149 - 196، «كتاب ايمان و كفر»، «باب أنّ الشيعة هم أهل دين اللّه...»، «باب صفات الشيعة و أصنافهم...». شرح چهل حديث، امام خمينى (س)، حديث 29.2. جهاداكبر ص : 29تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]