محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846740160
چشم اندازى بر برخى از آسیبهاى تربیتى مهدویت - بخش دوم ضعف و ناکارآمدی روشها در کانونهای دینی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: چشم اندازى بر برخى از آسیبهاى تربیتى مهدویت - بخش دوم
ضعف و ناکارآمدی روشها در کانونهای دینی
یکی از عوامل مهم آسیب زا در حوزه فعالیتهای مهدویت، ضعف و ناکارآمدی کانونهای دینی و مذهبی است. این ضعف به ویژه در بخش صلاحیتهای عاطفی و مهارتی، به اتخاذ روشهای نامناسب در تبلیغ مهدویت منجر میشود.
علل مستقیم آسیب زا در گسترش فرهنگ مهدویت در بخش گذشته، نگاهی گذرا و اجمالی به عوامل غیرمستقیم، ولی تأثیرگذار در پذیرش فرهنگ مهدویت و گسترش آن داشتیم.
در این بخش از نوشتار، درصدد پرداختن به عواملی هستیم که به طور مستقیم در میزان توفیق متولیان نشر و تبیین فرهنگ مهدویت، تأثیرگذار است. این عوامل را در دو بخش روشها و محتوا بررسی میکنیم.
1. روشهای آسیب زا
بخشی از آسیبهای وارده در مباحث دینی از جمله بحث مهدویت، برمیگردد به روشهای انتقال پیام که به صورت مستقیم در میزان نهادینه سازی ارزشها میتواند تأثیرگذار باشد. در این بخش از مقاله به برخی از روشهای آسیبزا در این حوزه پرداخته میشود:
ضعف و ناکارآمدی روشها در کانونهای دینی
یکی از عوامل مهم آسیب زا در حوزه فعالیتهای مهدویت، ضعف و ناکارآمدی کانونهای دینی و مذهبی است. این ضعف به ویژه در بخش صلاحیتهای عاطفی و مهارتی، به اتخاذ روشهای نامناسب در تبلیغ مهدویت منجر میشود.
آیا به راستی کانونهای دینی از آمادگی لازم شناختی، مهارتی و عاطفی برای تبیین این فرهنگ به گونهای مطلوب برخوردارند و آیا در این بیست و چند سال که همهِ امکانات فرهنگی کشور در اختیار کانونها قرار گرفته است این کانونها توانستهاند، متناسب با شرایط رشدی و عاطفی و با ادبیات نوجوان و جوان برای ارتقای بینش و معرفت مهدوی نوجوانان و جوانان و ایجاد روحیه انتظار در آنان گامی مؤثر و کارشناسانه و هماهنگ بردارند؟
از میان مراکز پژوهشی متعدد در عرصه گسترش معارف دینی، چند درصد از پژوهشها در عرصه مهدویت و چگونگی ارائه این فرهنگ اختصاص یافته است؟ اصولاً آیا اینگونه مراکز و کانونها دغدغه شناخت، گردآوری و پاسخگویی روشمند و اصولی به شبهات نسل جوان در این زمینه را داشتهاند؟
جا دارد که پژوهش و تحقیق، در راستای میزان فعالیت و کارآمدی کانونها در حوزه مهدویت صورت گیرد. آن وقت آمار، گویای بسیاری از حقایق میگردد.
به نظر میرسد از جمله پرسشهای اساسی که دربارهِ فعالیت کانونها بعد از انقلاب باید بدان پاسخ داده شود، عبارتند از:
- چه آموزشهایی برای ارتقای سطح معرفتی جامعه در زمینه مهدویت داشتهاند؟
- برای انجام آموزشهای مؤثر به چه میزان به تربیت نیروهای آشنا به فرهنگ مهدویت و آشنا به اصول تعلیم و تربیت روشمند، پرداختهاند؟
- چه راهکارها و راهبردهای مؤثری برای نهادینه کردن ارزشهای مهدویت، با توجه به مراحل رشد و ادبیات خاص هر دوره، توسط متولیان کانونها مورد استفاده قرار گرفته است؟
- از چه ابزار و وسایل کمک آموزشی برای نهادینه کردن این فرهنگ بهره جستهاند؟
- آیا تا به حال، کار تحقیقی کارشناسانهای برای یافتن بهترین روشها برای نشان دادن چهرهایزیبا و امیدبخشاز آینده حکومت جهانی حضرت صورت گرفته است؟
- آیا تا به حال کار آماری برای سنجش میزان آمادگی جامعه برای پذیرش حضرت و حکومت جهانی وی صورت گرفته است؟
- مهمتر از همه اینکه، آیا اصلاً دغدغه گسترش این فرهنگ در میان مسئولان کانونها وجود داشته یا خیر؟
ضعف شیوههای پیام رسانی دینی
یکی از عوامل مستقیم آسیب زا در موضوع مورد بحث، دیواری است که میان دو نسل کشیده شده است و سخنان آنان توسط هم شنیده نمیشود. در واقع، گسستی میان پیام دهندگان با گیرندگان پیام ایجاد شده که مانع رسیدن پیام میگردد. علت این گسست این است که پیامهای دینی از جمله پیامهای مهدویت، بدون توجه به نیازهای مخاطبان و ادبیات خاص آنان تهیه و فراهم گردیده است. بدون توجه به این مهم که آیا پیامها به گوش مخاطب میرسد یا نه؟ مرتب پیام ارسال میکنیم و در پی آن هم، منتظر ایجاد روحیه انتظار و سرسپردگی و عشق نسبت به امام زمان(عج) هستیم. متأسفانه ما به دلیل آن که از شیوهها و ابزارهای جدید اطلاع رسانی برای رساندن پیام خود به نسل فعلی با اقتضائات موجود کمتر بهره جستهایم؛ از اینرو در رساندن پیام دین در این زمینه با ناکامیهای جدی مواجه بودهایم.
به هرحال عرضه نادرست محتوا و ضعف روشهای موجود، موجب شده است که پیام ما به مخاطبان نرسد. گاهی این عرضهِ نادرست از سوی کسانی است که بدون داشتن تخصص و خبرویت در این حوزه، به عرصهِ تفسیر و تبیین مباحث مربوط به مهدویت وارد میشوند. در نتیجه برداشتهایی بسیار خرافی و نادرست از مسایل مربوط به مهدویت عرضه میکنند، که این مسئله جز ایجاد گسست و فاصله میان پیام رسان و گیرنده پیام چیز دیگری را در برندارد. تحقیقاتی که در این راستا انجام شده از این واقعیت تلخ پرده برمیدارد که به حدی به صورت نادرست و غیراصولی این مباحث توسط برخی افراد عرضه گردیده است که ثمرهِ آن جز ایجاد نگرشی منفی نسبت به حکومت جهانی حضرت، اثر دیگری در برنداشته است. در یک مسئلهشناسی که از حدود 1000 دختر نوجوان قمی صورت گرفت، بیشتر آنها شناختی بسیار مبهم و اندک نسبت به مهدویت داشتهاند و عمده مشکل آنان این بود: آیا صحیح است که وقتی امام زمان(عج) ظهور میکند پای اسب ایشان در خون آدمهایی که سر آنها توسط آقا زده شده است فرو میرود؟!
آیا این مسئله چیزی جز عرضه نادرست این گونه مفاهیم که نهایتاً به ایجاد نگرش منفی منجر شده است، چیزی در پی دارد؟
تأمین نشدن نیروی انسانی کارآمد و روشمند
از آنجا که نقش اول و محوری در فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، با کسانی است که مسئولیت تبیین و تبلیغ این فرهنگ را عهده دار میباشند. پس، پیش از هرگونه اقدامی در اینباره ، باید به فکر آماده سازی نیروهای متعهد و متخصص و روشمند باشیم. نیروهایی که از صلاحیتهای لازم در این حرفه برخوردار باشند. منظور از صلاحیتها؛ یعنی برخورداری فرد از مجموعه شناختها، گرایشها و مهارتهایی است که مبلغ با کسب آنها میتواند به ایجاد تغییرات مطلوب و مورد نظر برسد.
به طور کلی، علمای تعلیم و تربیت بر این باورند؛ فردی که قرار است مسئولیت نهادینه سازی یک ارزش را به عهده گیرد باید از سه صلاحیت برخوردار باشد:
الف) صلاحیت شناختی
منظور از صلاحیت شناختی، آگاهیها و مهارتهای ذهنی است که مبلغ را در شناخت و تحلیل مسایل و موضوعات مرتبط با بحث، توانا میسازد. به طور مثال در موضوع مهدویت مبلغ باید پیش از ورود در فعالیت خود، از این شناختها برخوردار باشد:
1 . شناخت اصول مربوط به تعیین محتوای مهدویت؛
2 . شناخت نسبت به مباحث مهدویت و اشراف کامل بر آن؛
3 . شناخت مربوط به روشهای نوین ارائه پیامهای مهدویت؛
4 . شناخت مخاطبان؛
5 . شناخت از جامعه و عنصر زمان و مکان؛
6 . شناخت نسبت به مبانی روان شناختی و اصول تعلیم و تربیت.
ب) صلاحیت عاطفی
منظور از صلاحیتهای عاطفی، مجموعه گرایشها و علایق مبلغ نسبت به مسایل و موضوعات مرتبط با مسئولیت خود است. صلاحیتهای عاطفی که یک مبلغ باید از آن برخوردار باشد عبارتند از:
1 . علاقه نسبت به مباحث مهدویت؛
2 . اعتقاد به تکریم؛
3 . گرایشنسبتبهحضرتمهدی(عج) و برخورداری از رابطه معنوی با حضرت؛
4 . داشتن صبر و شکیبایی و برخورداری از ظرفیتهای لازم؛
5 . داشتن روحیه امیدواری و نشاط.
ج) صلاحیت عملکردی (مهارتی)
صلاحیتهای عملکردی به آن بخش از صلاحیتهایی گفته میشود که با مهارتها و تواناییهای عملی مبلغ در فرآیند تبلیغ مرتبط باشد. به بیان دیگر توانایی مبلغ برای انجام یک سری اعمال سنجیده، منطقی و پیوسته را صلاحیتهای مهارتی میگویند. صلاحیتهای مهارتی یک مبلغ در حوزه مهدویت به طور اجمال عبارتنداز:
1 . توانایی به کارگیری شیوه اقدام پژوهی مشارکتی در تربیت مهدوی؛
2 . توان به کارگیری روشهای نوین و مؤثر؛
3 . مهارت در حفظ فضای عاطفی و اخلاقی در کلاسها و برنامههای مهدوی؛
4 . توان درگیر کردن مخاطبان خود در فعالیتها و ایجاد روحیه کار گروهی در جوانان.
افزون بر آنچه گفته شد، مبلغانی که برای ایفای این نقش خاص در نظر گرفته شدهاند و قرار است که روحیه اطاعت پذیری و تبیین فرهنگ انتظار و مهدویت را پدید آورند، پیش از هرگونه فعالیتی، خود باید یک انسان مطیع و منتظر و برخوردار از ویژگیها و شرایط یک انسان منتظر باشند. کسی که میخواهد مردم را به برقراری ارتباط معنوی و عاشقانه با امام زمان(عج) دعوت کند، نخست خود باید این ارتباط را برقرار کرده باشد. به بیان دیگر، باید خود، یک شخصیت مهدوی باشد تا بتواند شخصیت مهدوی بپروراند. در این صورت است که میتواند یک شخصیت تأثیرگذار در مخاطبان خود باشد؛ چرا که پیچیدگی امر تربیت و رساندن پیامهای دینی در شرایط کنونی (کم حوصلگی انسانها، افزایش روشهای اطلاع رسانی و تنوع آنها، اشتغالات ذهنی انسانها به مسایل پیرامون خود و...) میطلبد نیروهایی که عهده دار ارسال پیامهای دینی هستند بیش از گذشته به روشهای اطلاع رسانی مجهز و به فنون و اصول تعلیم و تربیت، آشنا باشند. در غیر این صورت همانطور که در بخشهای گذشته اشاره شد، پیام به متربی نخواهد رسید.
اگر چه اخیراً برخی مراکز تخصصی و پژوهشی فعالیتهای خوبی را در زمینه تربیت نیروی کارآمد و پاسخگو در حوزه مهدویت آغاز کرده، ولی به دلیل تأخیر در آغاز این فعالیتها، همچنین جوان بودن جمعیت کشور ما و از سوی دیگر رویکرد جدی نسل جوان به بحث مهدویت، این فعالیتها در این حد تأمین کننده نیاز فرهنگی جامعه ما نمیباشد.
به هرحال در عصری که عصر اطلاعات، ماهواره و در هم نوردیده شدن مرزهای جغرافیایی و عصر اَبَر رسانهها، آسمان باز، ترافیک هوایی اطلاعات و... است، نسبت به تربیت نیروهای روشمند و آشنا به آخرین فن آوری اطلاع رسانی، باید به جدیت اقدام گردد تا بتوانند پیام مهدویت را با بهترین و مؤثرترین روشها و شیوههای تربیتی به گوش جوانان برسانند.
استفاده از روش تخویف به جای روش ترغیب
تحقیقات صورت گرفته در زمینه مهدویت و میزان درونی سازی این ارزش، نشاندهندهِ این واقعیت تلخ است که عمدتاً برای تبیین این فرهنگ و گسترش آن از روش تخویف استفاده شده است. غالباً در منابر و مساجد از کشتار انسانهای غیرمطیع به دست امام زمان(عج) و خونریزی انسان به حدی که تمام زمین را خون فرا میگیرد و از این مسایل سخن به میان آمده است. نخستین نکتهای که پس از شنیدن نام امام زمان(عج) و عصر ظهور به ذهن افراد خطور میکند، شمشیر، خشونت و قتل افراد توسط امام زمان(عج) است. این مسئله یکی از مهمترین عوامل آسیب زا در حوزه مهدویت میباشد. در حالی که اساساً تحریک آدمی نسبت به ارزشهای دینی در گرو ایجاد رغبت و شوق و توجه به آثار و وجوه زیبای آن مسئله است.
برخی مبلغان دینی به جای اینکه از آثار زیبای ظهور حضرت و تحقق آرمانهای بلند بشر در طول تاریخ در عصر ظهور، نیز از ویژگیهای حکومت حضرت مهدی(عج)، از محبت و عشق ایشان نسبت به مردم سخن بگویند، از شمشیر و خشونت و... حرف میزنند. با این وجود چگونه انتظار داریم که نسل ما، یک نسل منتظر باشد و از جمله دعاهای آنان، دعا برای ظهور حضرت باشد؟
جالب این است که در مسئله سنجی که صورت گرفت، غالب دختران نوجوان گفته بودند: ما میترسیم برای ظهور آقا دعا کنیم؛ چون شنیدهایم حضرت سر آدمها را با شمشیر میزند.
دقیقاً از روشهایی برای معرفی شخصیت امام زمان(عج) بهره میگیریم، که دشمن و به ویژه صهیونیست برای مهدی زدایی و مهدی ستیزی از آن بهره میجوید. آنان به وسیله فیلم، بازیهای رایانهای، نمایشنامه و... چهرهای خشن و وحشتناک از امام زمان(عج) ترسیم میکنند که متأسفانه دوستان حضرت هم چهرهای که از ایشان در منظر کودکان مجسم مینمایند، چهرهای خشن است که تنها با شمشیر و کشتار پیام خود را به مردم میرساند. در حالی که در روایات به قدری از زیباییهای زمان حضرت گفته شده که اگر آنها رواج پیدا کند، قطعاً انسانها بیصبرانه برپایی حکومت جهانی حضرت و ظهور وی را میکشند مانند روایاتی که به رشد عقلی، رشد علمی، ایجاد رفاه و گسترش روابط عاطفی در مناسبات اجتماعی مردم اشاره دارد، همچنین ریشه کنی فقر و بیعدالتی و ایجاد امنیت و آرامش در عصر ظهور که به فراوانی هم وجود دارد، میتواند رغبت آفرین و محرک باشد؛ این در حالی است که کمتر از آنها سخن به میان آمده است.
مردم به ویژه جوانان به طور روانی به هر آن چه که امیدآفرین و نشاط آور باشد رغبت دارند و از هر آن چه که بوی یأس و ناامیدی و خشونت دارد روی گردانند.
به هرحال تکیه بر زیباییهای عصر ظهور، میتواند درهای زیبایی و لطایف تربیت مهدوی را بر روح و روان مخاطبان ما بگشاید. باید با توجه به طبیعت خاص انسان که از هنر و زیبایی لذت میبرد و از شنیدن مطالب خشک و یک نواخت گریزان است، برای انتقال پیامهای مهدوی از روشهای هنری و زیباشناسی بهره جست. لازم است مربیان و مبلغان با استفاده از امکانات و ابزارهای کارآمد مثل فیلم، گرافیک، نقاشی، شعر، داستان و ... زمینه را برای استحکام پایههای معرفت دینی متربیان فراهم کنند.
باید پیام مهدوی به پردهای زیبا با تصاویری دلنشین همراه شود. در زیبایی است که انسان کشش پیدا میکند، شوق درونیاش شکفته میشود و به وجد میآید.
لازمه کشش درونی نسبت به مباحث مهدویت، تلطیف دل است. دل باید نسبت به پذیرش پیام مستعد شود. فخر رازی در تفسیر تلطیف ساختن دل میگوید: <منظور از تلطیف دل آن است که درون را مستعد توجه به آن قبله کنی>. باید بدانیم که با ترس و وحشت، درون مستعد پذیرش نمیشود. شرط پذیرش پیام تربیتی آن است که درون را با جمال و زیبایی، لطیف ساخته و همه عواطف را متوجه آن مقصود کنیم. هنگامی که جاذبه در درون انسان به وجود آمد، دیگر خود به دنبال پیامها و ارزشهای مهدوی میرود.
به هرحال، کسی که رسالت تربیت مهدوی را به دوش میکشد، باید پیام خود را چهرهای زیبا بخشد و با شناخت شرایط عاطفی متربی کشش درونی او را مهیا سازد. زیبایی و جمال کلید تربیت مهدوی است و باید کلید را به دست آورد.5
از سوی دیگر استفاده از تخویف و ایجاد نگرانی و تشویش، موجب قفل دل، احساس و عواطف و کنشهای درونی میگردد و جز رویگردانی از ارزشها، پایان دیگری نخواهد داشت.
عدم بهرهگیری از روشهای درونی سازی و ایجاد نگرش مثبت
اعتقاد به مهدویت، در صورتی منشأ اثر در زندگی فردی و اجتماعی میشود که این ارزش در فرد درونی شده باشد و مخاطبان از درون، پیام ارتباط با امام و ضرورت پیروی را بگیرند؛ به بیان دیگر مهدی را در درون خود بیابند.
یکی از عوامل آسیب زا در تربیت نسل ولایت مدار و پیرو امام زمان(عج) این است که مجموعهِ آموزشها و فعالیتهای تربیتی ما در راستای مهدی دهی بوده است. در حالی که از نظر کارشناسان دین، مسئله اعتقاد به منجی و مهدویت یک مسئله فطری و درونی است و اگر به جای آرایش و افزایش آگاهیهای فرد، در اینباره مرتب به پیرایش و تهذیب آن دست بزنیم، در این صورت به دلیل نورانیت و اشراق درونی، خود فرد جایگاه منجی را درون خود خواهد یافت. آن موقع است که عشق به مهدی همانند چشمهای از روح فطرت او میجوشد و آب زلال این عشق در سرزمین وجود او جاری میشود.
براین اساس باید زمینهای فراهم کرد که فرد بتواند از درون احساس کند؛ نه اینکه از بیرون اقتباس نماید. همهِ کسانی که دست اندرکار تربیت مهدوی هستند نیز خود باید این احساس را از درون داشته باشند نه آن که به شیوه بازیگران، نقش بازی کنند. در این صورت، آموزشهای مهدوی منجر به تربیت مهدوی میگردد و شعار مهدویت به شعور مهدویت مبدل میشود و مراسم و جشنهای نیمه شعبان موجب پرورش روحیه انقیاد و اطاعت و انتظار میگردد. در این صورت حس مهدی یابی، مبتنی بر ایمان درونی و سرشار از عشق و معنایابی و لذت انتظار میگردد.
به هرحال، آموزشهای پی در پی و هراس آور و غیرمؤثر در جامعه دینی، به حس درونی و فطری مهدویت آسیبهایی دینی وارد کرده است. لازم است که برای خروج از این بن بست، به تغییر روش در تبلیغات دینی و مذهبی دست بزنیم و روشی را در تربیت مهدوی اتخاذ کنیم که به مهدی یابی منجر شود. در این صورت است که با عشق و شور و نیاز درونی همراه میگردد. آن زمان است که مهدی(عج) در متن زندگی فرد قرار میگیرد و ظهوری سرشار از عشق و امید و زیبایی در جای جای زندگی او پیدا میکند. فرد مهدیباور با تمام وجود در مییابد که منجی عالم بشریت در سراسر جهان هستی ظهور دارد گرچه ظاهراً اینکه حضور ندارد. احساس این ظهور موجب میشود که امید به زندگی و نشاط و محبت و شور و شوق انتظار در او ایجاد شود.
میدانیم که فعالیتهایی منجر به تغییر رفتار میگردند که پایگاه درونی داشته باشند و بدون این پایگاه، هرگونه فعالیت جنبه صوری و ظاهری مییابد. از آن جا که دین، با تمام جزئیات آن در درون انسان، فطری است از قدرت تغییر بالایی برخوردار است، پس باید از روشهایی برای تبلیغ و تبیین فرهنگ مهدویت بهره جست که نهایتاً درونی شدن این ارزشها را در پی داشته باشد.
متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که برای درونی سازی یک ارزش، باید مراحل مختلف حیطه عاطفی را که از ساده به مشکل است، پشت سر گذاشت. پیمودن این مراحل موجب تغییر در نظام ارزشی فرد میشود و مهدویت به عنوان یک ارزش در شخصیت او متبلور میگردد.6 این است مفهوم درونی سازی که متأسفانه کمتر از این قالبها، برای تغییر نظام ارزشی و نهایتاً درونی کردن ارزشهای اخلاقی در فعالیتهای مذهبی بهره گرفته میشود.
استفاده نکردن از روش اسوهپردازی
در تربیت مهدوی و استفاده از وجود مبارک امام زمان(عج) به عنوان کسی که خود بیش از دیگران دستورات دین را در رفتار و کردار خویش نمایان ساخته و به عنوان یک انسان کامل، راه تکامل را پیموده است، اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل شایستگی این مقام را پیدا کرده تا دست دیگران را هم در دست خود قرار دهد و به مطلوب نهایی برساند. اگرچه استفاده از روش الگویی در عصر غیبت، برای ما به دلیل عدم امکان ارائه الگوهای عینی امری مشکل است، ولی به هرحال میتوانیم در صورت ارائه درست شخصیت حضرت به جوانان، شخصیت ایشان را به عنوان یک الگو، معرفی کنیم. حتی با توجه به تعلق امام زمان(عج) به عصر ما، آن حضرت، بیش از امامان دیگر میتواند نقش الگودهی داشته باشد. البته در صورتی که شخصیت امام را یک شخصیت فرا انسانی جلوه ندهیم و آن قدر به این شخصیت اسوه و نمونه قداست نبخشیم که امکان همانندسازی با این الگوی ربانی را از جوانان سلب کنیم. چرا که اگر در منظر جوانان الگوهای ربانی چون امامان معصوم، موجوداتی دست نیافتنی و عرشی باشند که متعلق به آسمانند نه زمین، دیگر امکان الگوگیری از این شخصیت را غیرممکن میدانند.
البته نباید به خاطر فرار از فرا انسانی جلوه دادن حضرت، به دام تقدس زدایی از ایشان بیافتیم. بلکه باید سعی شود با ترسیم سیمای انسانی حضرت مهدی(عج) که در روایات ما هم خوشبختانه زیاد از این جنبه زندگی حضرت سخن به میان آمده است، امکان همانندسازی و متابعت و ارتباط را در مخاطبان ایجاد کنیم. در عین حال، نباید از ویژگیهای خاص و ملکوتی حضرت که خود در ساختن یک شخصیت پرجاذبه برای جوانان میتواند مؤثر باشد، غافل بود.
به هرحال عدم توفیق متولیان تعلیم و تربیت در ارائه الگویی درست از شخصیت حضرت در زمان کنونی و استفاده نکردن از روش اسوهپردازی، موجب شده است که نسل جوان ما از این الگوی متعالی و ربانی و متعلق به زمان، کمتر بهره جوید. در حالیکه جا دارد از روش اسوهپردازی که مؤثرترین روش در تربیت دینی است برای تربیت مهدوی بیشتر بهره برداری کنیم.
استفاده نکردن از روشهای هنری - ادبی
یکی دیگر از آسیبهای فعالیتهای فرهنگی مهدویت، عدم بهرهگیری اصولی و درست از هنر و ادب در تبلیغ و تبیین مباحث مهدوی است.
با توجه به گرایش جوانان و نوجوانان نسبت به هنر و ادب و علاقهمندی آنان به شعر و متون آهنگین و جاذبیتی که این گونه ابزار برای آنان دارد، جا دارد ارائه مباحث مهدویت برای این قشر با بهرهگیری بجا و منطقی و اصولمند از سبکهای هنری و ادبی همراه شود؛ چرا که این مسئله در جذب و ایجاد رغبت درونی در مباحث مؤثر و کارساز است.
بنابراین، میتوان با بهرهگیری از هنر و ادبیات، درهای زیبایی و لطایف تربیت مهدوی را بر روح و روان مخاطبان گشود و از طریق هنر به خلق زیباییهای معنوی در جوانان پرداخت.
با توجه به طبیعت خاص انسان که از هنر و زیبایی لذت میبرد و از شنیدن مطالب خشک و یکنواخت گریزان است، برای انتقال پیامها در حوزهِ مورد بحث باید از روشهای هنری و زیباشناسی استفاده کرد.
امروزه استعمارگران برای رسیدن به اهداف شوم خود کمتر مردم را به طور مستقیم و به صورت خشک به آن راه دعوت میکنند، بلکه با ظواهر زیبا آنان را با اهداف خویش همراه میسازند. آنها از تمامی امکانات مثل فیلم، کارتون، تئاتر، نقاشی، گرافیک، مجسمه سازی، خط، مسابقه، معما و... و در یک جمله <هنر> برای استحکام پایههای الحادی خود به خوبی بهره میجویند، ولی متأسفانه ما، تنها برخی از روشهای سنتی و معین را به رسمیت میشناسیم. در هر صورت به خوبی میشود از هنر و ادبیات دینی در تثبیت آموزههای مهدوی بهره ببریم.
پی نوشت ها :
1. بقره / 286.
2. غررالحکم، ص 364.
3. ر . ک: علامه جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام،
ص 133.
4. ینابیع الموده`، ص 401.
5. ر.ک: تجاسب، کامیاب نگاه نظام آموزشی به دین،
دین دانی یا دین داری، ص 49.
6. بحث پیرامون حیطه عاطفی و مراحل آن در کتابهای شیوهها و متون تدریس مفصل مورد بحث قرار گرفته که علاقهمندان میتوانند برای مطالعه بیشتر به این کتب مراجعه کنند.
7. دخان / 58.
8. قمر / 17.
9. بحارالانوار، ج 2، ص 52.
10. غررالحکم، ص 111.
11. همان، ص 1331.
12. بحارالانوار، ج 77، ص 165، ح 2.
13. نهج البلاغه، حکمت 263.
14. فروع کافی، ج 8، ص 268؛ ترجمه اصول کافی، ج 1، ص 27.
15. الخرائج، ج 2، ص 782.
16. طوسی، الغیبه`، ص 266.
17. کمال الدین، ج 1، ص 315.
18. ر . ک: فصلنامه تخصصی انتظار، شماره 5، چاپ دوم، ص 154 تا 194.
19. غررالحکم، ص 995.
20. نهج البلاغه، خطبه 176، اصول و مبادی سخنوری، ص 275.
21. غررالحکم، ص 991.
22. میزان الحکمه`، ج 3، ص 40.
23. غررالحکم، ص 1362.
24. همان، ص 995.
25. همان، ص 948.
26. همان، ص 111.
27. همان، ص 931.
28. همان، ص 90.
29. توبه / 122.
30. یوسف / 108.
منابع
- قرآن کریم
- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات مشهور، 1379.
- محمدیریشهری، محمد. میزان الحکمه`، قم، مرکز تحقیقات دارالحدیث، چاپ دوم، 1379.
- کریمی عبدالعظیم، تربیت آسیب زا، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ سوم، 1374.
- تجاسب، کامیاب، نگاه نظام آموزشی به دین (دین دانی یا دین داری)، تهران، انتشارات امجد، چاپ اول، 1379
- رحمانی یزدی، علی، نقد باورهای غلط تربیتی، تهران، انتشارات مشهور، چاپ اول، 1379.
- دژاکام، علی، معرفت دینی، تهران، مرکز پژوهشهای اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، چاپ اول، 1377.
- شحاته، الدکتور حسن، تعلیم الدین الاسلامی بین النظریه و التطبیق، قاهره، مکتبه الدار العربیه` الکتاب، چاپ سوم، 1998.
- تی، بی، شبرد، آموزش و پرورش زنده، ترجمه احمد آرام، مرکز انتشارات آموزشی سازمان پژوهش ونوسازی آموزش، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، 1357.
- باهنر، ناصر، آموزش مفاهیم دینی، همگام با روانشناسی رشد، تهران، چاپ و نشر بینالملل، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378. مریم معین الاسلام فصلنامه انتظار - شماره 11 - 12 ادامه دارد/
http://fna.ir/9BAJGU
94/09/20 - 00:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]
صفحات پیشنهادی
چشم اندازى بر برخى از آسیبهاى تربیتى مهدویت - بخش اول نشانههای آسیب مندی در مهدویت
چشم اندازى بر برخى از آسیبهاى تربیتى مهدویت - بخش اولنشانههای آسیب مندی در مهدویتدر صورت توجه به آفتها و رفع اختلالهای مفهومی و مصداقی که در حوزه مهدویت وارد شده است میتوان از این فرهنگ به عنوان مؤثرترین و کارآمدترین ابزار برای تربیت دینی نسل جوارؤیت حق تعالی از منظر علّامه طباطبائی - بخش دوم و پایانی رؤیت همگانی خداوند پیش از ورود به عالم ماده
رؤیت حق تعالی از منظر علّامه طباطبائی - بخش دوم و پایانیرؤیت همگانی خداوند پیش از ورود به عالم مادهعلّامه طباطبائی مطابقات با روایات رؤیت قلبی خداوند را می پذیرد اما ازآنجاکه خداوند از جسمیّت و لوازم آن منزّه است رؤیت بصری خداوند را مردود می داند علم ضروری علم ضروری دطراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت - بخش دوم و پایانی لغزش همه قدرتمندان جز
طراحی حاکمیت سیاسی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و جانشینان آن حضرت - بخش دوم و پایانیلغزش همه قدرتمندان جز بندگان مخلَصشمار قابل توجهی از مستشرقان به پیوند تاریخی و نه ذاتی قرآن و سیاست اعتقاد دارند و بر همین اساس نیز توجه قرآن به سیاست را صرفاً مختص آیات مدنی می دانندمعنا و مبناشناسی کرامت انسانی؛ با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی - بخش دوم و پایانی کرامت و ضرورت اقد
معنا و مبناشناسی کرامت انسانی با نگاهی بر کرامت سیاسی در آموزه های قرآنی - بخش دوم و پایانیکرامت و ضرورت اقدامات اقتصادیکرامت به عنوان یک قاعده اساسی در پرتو مبنای برخاسته از آن نقش مهمی در تنظیم روابط شهروندان و دولت ایفا می کند و می تواند در تحقق یک الگوی مطلوب سیاسی و ترسیمروشهای درمان سیاهی دور چشم
به گفته متخصص پوست و مو روشهای درمان سیاهی دور چشم برای درمان سياهيهای دور چشم نقش كرمها و محصولات بهداشتی را دست كم نگيريد امام باقر عليه السلام گرامى ترين شما نزد خدا كسى است كه بيشتر به همسر خود احترام بگذارد به گزارش سرویس خانواده جام نیـوز ايجاد حلقه&دموکراسی و اخلاق لیبرالی - بخش دوم و پایانی اومانیسم از پاسخ ابتدایی ترین پرسش های مربوط به انسان ناتوان است
دموکراسی و اخلاق لیبرالی - بخش دوم و پایانیاومانیسم از پاسخ ابتدایی ترین پرسش های مربوط به انسان ناتوان استدموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانه قانون گرایی مشارکت سیاسی و نظارت پذیری است 2 فردگرایی اومانیسم در ادامه حیاتش با تمام بلندمشروعیت الهی حکومت در عصر غیبت؛ با نگاهی به آراء علامه نائینی - بخش اول مفهوم و پیشینه نظریه انتصاب ولایت فقیه
مشروعیت الهی حکومت در عصر غیبت با نگاهی به آراء علامه نائینی - بخش اولمفهوم و پیشینه نظریه انتصاب ولایت فقیهنظریة انتصاب بر آن است که در زمان غیبت فقهای عادل جامعالشرایط به صورت عام از سوی خدا و بهواسطة ائمه سلام الله علیها به ولایت مسلمین منصوب و مشروعیت یافتهاند چکیده نظفقط چشمی و ثاقبی مصدوم بودند
فقط چشمی و ثاقبی مصدوم بودند پزشک تیم ملی فوتبال امید کشورمان در خصوص آخرین وضعیت پزشکی بازیکنان این تیم گفت به غیر از روزبه چشمی و شاهین ثاقبی که با مصدومیت جزیی وارد اردو شدند بقیه بازیکنان حاضر در اردو مشکلی ندارند و در تمرینات شرکت می کنند به گزارش "ورزش سه" و بهمسئله عرفان حافظ - بخش دوم و پایانی دلیل رمزگویی عارفان
مسئله عرفان حافظ - بخش دوم و پایانیدلیل رمزگویی عارفاندیوان حافظ سرشار از واژه ها مفاهیم اصطلاحات و مضامینی است که گاه سر بر آستان عرش می سایند و گاه به حسب ظاهر بر فرش بوسه می زنند به هرحال سخن ما با این گونه متفکران آن است که چگونه در جایی برای تفسیر ابیات حافظ روشی در پیشپزشک تیم فوتبال امید: فقط چشمی و ثاقبی مصدوم بودند/تمامی بازیکنان امید دارای پرونده پزشکی هستند
پزشک تیم فوتبال امید فقط چشمی و ثاقبی مصدوم بودند تمامی بازیکنان امید دارای پرونده پزشکی هستندپزشک تیم ملی فوتبال امید کشورمان در خصوص آخرین وضعیت پزشکی بازیکنان این تیم گفت به غیر از روزبه چشمی و شاهین ثاقبی که با مصدومیت جزیی وارد اردو شدند بقیه بازیکنان حاضر در اردو مشکلی ندا-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها