تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816891415




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ذاکر خودش مي شود ذکر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ذاکر خودش مي شود ذکر
ذاکر خودش مي شود ذکر پژوهش و نوشته اي از هوشنگ جاويد درباره فضيلت و اهميت ذکر در اديان درباره فضيلت ها و اهميت ذکر ، در کتب آسماني اديان مختلف ، سفارش و گفته هاي فراوان آمده است. گفته پروردگار و و گفته پيامبران و جانشينان پيامبران و نواب آنان، همه شايسته درنگ و پژوهش است ، اما چون در ايران کهن هم ، ذکر بوده ، بدين سبب فضيلت ذکر را در ادياني که در ايران رواج داشتند ، بررسي کرده ام. الف: اهميت ذکر در دين زرتشت : در اوستا ، در بخش « هرمز ديشت »، اهورامزاد به زرتشت مي گويد : « ذکر نام هاي من ، کارآمدتر از هر چيز است .» در اين بخش، سخن خداوند بر آن است که اين گونه نام بردن از او ، پيروزمندترين و چاره بخش ترين چيزهاست و مي فرمايد :« اين است آن چه بر دشمني ديوان و مردمان دروند [ چيره شود]. اين است آن چه که در سراسر جهان استومند ، بهتر نهاد مردمان را پاک کند.» هنگامي که زرتشت ،اهميت ذکر را از زبان خداوند مي شنود، از او مي خواهد که نام هاي خود را براي گفتن ذکر ، به او بياموزد تا او نيز به بشريت بياموزد. خداوند نيز نام هاي خود را در دو بخش باز گو مي کند ؛ نخست ، 20 نام و سپس 49 نام را براي ذکر مداوم، به زرتشت مي آموزد. خداوند در 20 نام ابتدايي مي فرمايد:« يکم : منم سرچشمه دانش و آگاهي ، دوم : منم بخشنده گله و رمه ، سوم : منم توانا، چهارم : منم بهترين اشه ، پنجم : منم نشان همه دهش هاي نيک ، اشه مزاد آفريده ، ششم : منم خرد ، هفتم : منم خردمند ، هشتم : منم دانايي ، نهم : منم دانا، دهم : منم ور جاوندي، يازدهم : منم ورجاوند ، دوازدهم : منم اهوره ، سيزدهم : منم زور مندترين ، چهاردهم : منم دور از دسترس دشمن ، پانزدهم : منم شکست ناپذير ، شانزدهم : منم به ياد دارنده پاداش ، هفدهم : منم همه را نگهبان ، هجدهم : منم همه را پزشک ، نوزدهم : منم آفريدگار، بيستم : منم نام بردار به مزدا . » خداوند يکتا پس از آن که نام هاي خود را به زرتشت مي آموزد ، به پيامبر خود سفارش مي کند که : « روزان و شبان ، مرا با نياز برازنده زور بستان» و مي فرمايد که : « ياري رساني ، پناه بخشي ، چيرگي بر دشمنان و ديوان و مردمان دروغ گو ، راه زنان و کرپ هاي ستم کار، سپاه فراخ سنگر و دشمنان خون ريز، فقط در پناه ذکر هميشگي نام ايزد ، در روزان و شبان ، امکان پذير است .» خداوند ، با کلامي برا و استوار به پيامبر خود مي گويد:« اي زرتشت ! آن که در اين جهان استومند ، اين نام هاي مرا بازگيرد ، يا روزان و شبان به بانگ بلند بخواند، آن که اين نام هاي را هنگام برخاستن از خواب يا به گاه خفتن ، هنگام کشتي بستن يا کشتي گشودن (1)، هنگام رفتن از جايي به جايي ، يا هنگام رفتن از شهر و کشور ، به سوي کشوري ديگر ، بخواند ، در اين روز و در اين شب ، کارد بر او کارگر نشود و سنگ هاي فاخن ، بدو نرسد ! اين نام هاي بيست گانه ، هم چون زره پشت سر و زره پيش سينه ، در برابر گره [ناپيدا] دروندان و نابکاران ورن و کيذي تبهکار ، به زيان اهريمن نابکار ناپاک ، به کاررود ، چنان که گويي هزار مرد ، مردي تنها را نگاه باني کنند.» (2)ب: اهميت و فضيلت ذکر در دين موسي عليه السلام در کتب عهد عتيق ، مبحث ذکر ، نمونه هاي جالب و چشم گيري براي پژوهش دارد ، ذکرهاي حضرت داوود (س) در « سموئيل » ، بسيار زيباست. دعاي حضرت داوود (س) و يا سرود داوود (س)(3) در « کتاب اول تواريخ ايام» نيز سرود دوم داوود(س)، درباره اهميت ذکر و چگونه سخن گفتن با خداوند ، حکايت ها دارد. سرود دوم داوود (س) ، از آن جهت قابل توجه بيشتر است که نخستين دستور ذکر گفتن در دين يهود است. داوود (س) اين سرود را به « آساف » و برادرانش مي دهد ، تا خداوند را تسبيح گويند : « يهوه را حمد گوييد و نام او را بخوانيد. اعمال او را در ميان قوم ها اعلام کنيد. او را بسرائيد. براي او تسبيح بخوانيد. در تمامي کارهاي عجيب او ، تفکر کنيد .به نام قدوس او، فخر کنيد. در ميان امت ها ، جلال او و جميع قوم ها ، کارهاي عجيب او را ذکر کنيد ؛ زيرا خداوند ، عظيم است.اي قبايل و قوم ها ! خداوند را توصيف کنيد. خداوند را به جلال و جبروت ، توصيف کنيد. » (4)در بخش « مزامير » ، ذکرهاي زيباي گوناگوني هست ، مانند : « چه مجيد است نام تو ( مزامير /8)، مکتوب داوود با نام اطمينان در خداوند ( مزامير /16) ، درخواست تعليم الهي (مزامير /25)، درخواست کمک ( مزامير /28).» در مزامير ، دستور ديگري که بر ذکر تاکيد دارد ، سرود تمجيد خداوند است در مزامير /29؛ در ابتدي آن چنين آمده است :« اي فرزندان خدا! خداوند را توصيف کنيد. جلال و قوت را براي خداوند ، توصيف کنيد. خداوند را به جلال و اسم او، تمجيد کنيد. خداوند را در زينت قدوسيت سجده کنيد. » (5)در بخش « اشعيا» نيز به ذکر گفتن اشاره شده است. دونمونه جالب آن ، ستايش خدا « اي يهوه ! تو خداي من هستي. پس تو را تسبيح مي گويم. ( اشعيا /25)» و سرود ستايش ( اشعيان /42) است. (6)ج : اهميت ذکر در دين مسيح عليه السلام در دين مسيح نيز سفارشات بسياري به ذکر گفتن شده است. براي نمونه مي توان به بخش شکر گذاري و دعا در « رساله پولس رسول به افسسيان » اشاره کرد. پولس ، در مورد اهميت ذکر ، چنين مي گويد : « تا چشمان دل شما روشن شده ، بدانيد که اميد دعوت او چيست ؛ کدام است دولت جلال ميراث او در مقدسين ؛ چه مقدار است عظمت بي نهايت قوت او نسبت به ما مومنين. ( افسسيان / 1)» (7)در « رساله پولس به کولسيان » ، در بخش ، « اصول زندگي » نيز به اين مساله اشاره شده و سفارش و تاکيد به ذکر گفتن شده و چنين آمده : « يک ديگر را تعليم دهيد. نصيحت کنيد به مزامير و تسبيحات و سرودهاي روحاني و با فيض. در دل هاي خود ، خدا بسراييد. ( کولسيان /3)» (8)در « رساله پولس به تسالونيکيان » ، در بخش نصايح عملي ،باز هم به ذکر اشاره شده و چنين نوشته : « هميشه دعا کنيد. در هر کاري ، شاکر باشيد که اين است اراده خدا در حق شما .( تسالونيکيان /5)» در « رساله اول پولس به تيموتاوس » ، بخشي هست به نام « درباره عبادات » که به ذکر گفتن و دعا براي همه مردم هنگام ذکر سفارش مي کند : « پس از همه چيز ، اول سفارش مي کنم که صلوات و دعاها و مناجات و شکرها را براي جميع مردم به جا آورند. ( تيموتاوس /2 و 3) » (9)د: فضيلت و اهميت ذکر در دين اسلام در دين اسلام که دين خاتم است ، در آيات ، احاديث و روايات ، ذکر گفتن سفارش شده و به دليل اهميت و گوناگوني آن ، قابل پژوهش فراوان است. درباره فضيلت ذکر خدا ، آيات بسياري در قرآن آمده : « پس ياد کنيد مرا تا من نيز شما را ياد کنم. ( بقره ،آيه 152)»«اي کساني که ايمان آورده ايد ، خداوند را بسيار ياد کنيد. ( احزاب ، آيه 41)»« هرگاه نماز به پايان برديد ، پس خدا را ايستاده و نشسته بر پهلو افتاده ، ياد کنيد. ( نساء، آيه 103» ) « پروردگارت را در دل خود ، با فروتني و ترس و آهسته و آرام ، صبح گاهان و شام گاهان ، ياد کن و از گروه غافلان مباش. ( اعراف ، آيه 205)» « آنها که به خدا ايمان آورده و دل هاشان به ياد خدا آرام مي گيرد ، آگاه شويد که تنها ياد خدا ، آرام بخش دل هاست . ( رعد ، آيه 28 )» «مگر ايمان آورندگان و نيکوکاران که بسيار ياد خدا کردند و از او ياري خواستند و کساني که ظلم وستم کردند، به زودي خواهند دانست که به چه کيفر گناهي ، گرفتار خواهند شد. ( شعرا ، آيه 227)»احاديث مختلفي نيز درباره اهميت ذکر از پيامبر (ص) نقل شده که بسيار جالب و زيبا هستند. « ابونعيم » در « الحليقه » و « بيهقي » در « الشعب » ، از حديث « ابن عمر » با سند ضعيف از رسول خدا (ص) نقل کرده اند که فرمود: « کسي که ذکر خدا مي گويد ، در ميان افراد غافل از ذکر خدا ، مانند درخت سرسبزي است در ميان گياهان خشک و درختان پوسيده . » (10) در روايت ديگري آمده است : « کسي که ذکر خدا مي گويد ، در ميان افراد غافل از ذکر خدا ، مانند فرد زنده است در ميان افراد مرده .» (11) هم چنين در روايتي مسلم از حديث « ابوهريره » فرموده اند : « فرشتگان ، گرد گروهي که در مجلسي بنشينند و خدا را ياد کنند ، جمع مي شوند و رحمت خدا ، ايشان را در بر مي گيرد و خداي عز و جل نيز آنان را در ميان مقربان خود ، ياد مي کند. » « ترمذي » نيز روايتي دارد از حديث ابوهريره که پيامبر (ص) فرمود : « در روز قيامت ، حسرت ، از آن گروهي است که در جايي بنشينند و ذکر خدا را نگويند و بر رسول خدا صلوات نفرستند . » عمر و بن شعيب نيز به روايت از جد و پدرش آورده است که پيامبر (ص) فرمود: « بهترين چيزي که من و پيامبران پيش از من گفته اند اين است که هيچ معبود به حقي وجود ندارد ، جز خداوند. که تنهاست و هيچ انبازي براي او نيست. » (12)درباره اهميت ذکر و فضيلت آن ، روايات متعددي از ائمه عليه السلام نقل شده که نشان دهنده اهميت ذکر و ذاکر در فضيلت انجام است . در اين زمينه آمده است : چون ذاکر بر ذکر ، مداومت کند ، سلطان ذکر ، بر مملکت دل ، مستولي شود و ماسواي حق را از اقليم دل ، اخراج کند. سر بر جيب مراقبه حق فرو برد و از هر چه جز اوست ، وحشت کند و اشرف مرتبه اطمينان ، او را حاصل آيد که « و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکر الله تطمئن القلوب ( سوره رعد ، آيه 28 )» و چون محبت غير حق در دل يابد ، بداند که بيماري دل ، هنوز باقي است . پس به مصقل ذکر (13) از اله آن کند تا عرش دل ، چون فلک اطلس ، از نقش غير ، ساده شود و اين کلمات در حق او صادق آيد : « زين پيش دمي بود و هزار انديشه / اکنون همه لا اله الا الله است»در اين وقت ، سلطان عشق ، رايت سلطنت بر افراشته ، ملک دل را مسخر گرداند و نفس سرکش را ريسمان طلب بر گردن بسته ، به سياست گاه دل آرد و از درخت اخلاص آويخته ، به تيغ ذکر ، سر هوي و هوس و خواهش را بر دارد و سراق شياطين که هم کاران نفس بودند ، چون آن سياست بينند، شهر جسد را خالي کرده ، از ولايت تن ، رخت بيرون کشند.و خلعت رقيت و بندگي در ايشان پوشاند و سرهنگي درگاه دل ، بديشان ارزاني دارد و شهر دل را به زيور لالي و جواهر يقين و اخلاص و توکل و صدق و کرم و مروت و فتوت وجود و سخاوت و حيا و شجاعت و فراست و انواع صفات حميده و خصال پسنديده مزين گرداند تا خلوت سرايي معشوق را شايد. پس حضرت الوهيت از تتق جلال ، در آينه دل ، جمال نمايد و زبان حال بدين مقام مترنم گردد. بدين ترتيب ذکر ، ذاکر را به سويي مي برد که امروزه آن را ارتباط با عالم بالا مي نامند. در اين مرحله (14) نيز بر ذاکره ، مراتبي را مترتب مي دانند که قابل توجه است ؛ اگر در خود ، صفت محبت الهي مي يابد ، داند که محبت الهي بر آن ، سابق و متقدم است. « يحبهم و يحبونه » ، اشارت بدين معني است و اگر در خود ، شوق حضرت ربوبيت مطالعت کند، داند که نتيجه شوق حق است و اگر در خود، ذکر حق سبحانه مي يابد ، داند که به مقدار آن ، نزديک حق است. « فاذکروني اذکرکم ( بقره ، آيه 147 )»، عبارت از آن است و اين ذکر که کلام مجيد بر ذکر بنده مرتب گردانيده است، هر چند متاخر و لاحق است ، ذکر الهي ديگري بر آن متقدم و سابق است. چه تا اول سبحانه بنده را ياد نکرد ، توفيق ياد حق او را رفيق نشد و ذکر لاحق ، ثواب کسب بنده است و ذکر سابق محض عطا. و امير المومنين عليه السلام ، ذکر بنده را در اين موضع، ذکر بين الذکرين گفته است و في الجمله هر که خواهد که منزلت خود ، پيش خداي بداند و بشناسد ، بايد که اول ، منزلت حق را پيش خود ، اعتبار کند و به مقدار آن منزلت ، خود را نزديک او قياس کند. (15)در اين مقام ، ذکر ، صفت لازم دل گردد، وام دار آن علي التعاقب و التوالي متواصل شود و در اوقات فترات ذکر لساني ، فتور و قصور بدان راه نيابد. و بعد از آن، به جايي رسد که صفت ذکر ، در دل متجوهر شود و حقيقت آن، با جوهر دل، متحد گردد و ذاکر در ذکر و ذکر در دل در مذکور ، محو و فاني شود. و در اين مقام ، اگر چه صورت کلمه توحيد که معني ذاکر است ، از وجه ظاهر دل محو گردد، حقيقت آن در وجه باطن او ، مثبت بود و عبارت از اين حال است که آن چه گفته اند ذکر و ذاکر و مذکور ، هر سه ، يک چيز شوند. (16)و اگر ذکر و ذاکر چنين شود، آن چه که در حکايات آمده ، پذيرفتني مي شود ؛ مانند: از شبلي مي آيد که پيش وي برخواندند « و اذکر ربک اذا نسيت » . وي گفت : شرط ذکر ، نسيان است و همه عالم ، اندر ذکر مانده. نعره اي بزد و هوش از وي بشد. چون به هوش آمد ، گفت : عجب از آن دلي که کلام وي بشنود و برجاي بماند و عجب از آن جاني که کلام وي بشنود و برنيايد !»(17)پي نوشتها:1- کشتي : بندي است باريک و بلند که از 72 نخ پشم درست شده و زرتشتيان ، آن را بر روي سدره ، سه دور به گرد کمر مي بندند و در دوره دوم ، دو گره به جلو و در دور سوم ، دو گره از پشت سر به آن مي دهند. کشتي ، بند بندگي اهورامزداست و زرتشتيان، از زن و مرد و کوچک و بزرگ ، وظيفه دارند که هماره و در هر حال ، به کمر داشته باشند. ( مراسم مذهبي و آداب زرتشتيان ، موبد اردشير آذر گشب ، صفحه 163)2- پشت ها ، اوستاها ، صفحه 272 تا 2763-کتاب مقدس ، عهد عتيق ، صفحه هاي 380 ، 381 ، 402 و 403.4- کتاب مقدس ، عهد عتيق ، صفحه 508 و 509.5- کتاب مقدس ، عهد عتيق ، ص 660.6- کتاب مقدس ، عهد عتيق ، ص 824.7- کتاب مقدس ، عهد جديد ، ص 1353.8- کتاب مقدس ، عهد جديد ، صص 66 و 1356.9- کتاب مقدس ، عهد جديد ، ص 1371.10- مختصر احياء علوم الدين ، باب نهم ، ص 153.11-همان منبع ، ص 154.12- همان منبع ، ص 154.13- صيقل دهنده ، جلا دهنده، پرداخت کننده . 14- تحفه عباسي ، صص 309 و 380.15- مصباح الهدايه و مفتاح الکفايه ، ص 93.16- همان منبع ، ص 169.17- کشف المحجوب ، ص 513.منبع: مجله خيمه/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 816]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن