تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834460248




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام خميني ( ره ) و نظريه ولايت مطلقه ي فقيه (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام خميني ( ره ) و نظريه ولايت مطلقه ي فقيه (1)
امام خميني ( ره ) و نظريه ولايت مطلقه ي فقيه (1) مهم ترين فصل انديشه ي سياسي حضرت امام خميني (ره ) ولايت مطلقه ي فقيه است . اگر چه ولايت فقيه ريشه درانديشه ي شيعي دارد . با اين وصف ، پيش از ايشان کسي آن را به صورت منسجم مطرح نکرد و هيچ کس به مدد آن ، انقلابي عظيم و حکومتي نوين پديد نياورد . اما در يک نگاه سطحي ، به نظر مي رسد امام خميني ( ره ) در آغاز ، به ولايت مطلقه ي فقيه عقيده نداشته اند ، ولي دقت در نوشتار و گفتار معظم له ، نشان از آن دارد که ايشان از آغاز به آن معتقد بوده اند .(1) ولايت فقيه در کشف اسرار به نظر مي رسد امام خميني (ره ) نخست بر اين عقيده نبودند که فقيه در رأس حکومت و در صدر امور قرار گيرد ، بلکه به اجراي احکام به اجراي احکام خدا بيش از شکل حکومت و به نظارت فقيه و نه ولايت فقيه مي انديشيدند . معظم له در اين باره مي فرمايند : « هيج فقيهي تاکنون نگفته و در کتابي ننوشته که ما شاه هستيم يا سلطنت حق ما است ، آري ، آن طوري که ما بيان کرديم ، اگر سلطنتي و حکومتي تشکيل شود ، هر خردمندي تصديق مي کند که آن خواست و مطابق مصالح کشور و مردم است .... اين ها [علما] هم با اين تشکيلات مخالفت نکرده ...و اگر گاهي هم با شخص سلطاني مخالفت کرده اند ، مخالفت با همان شخص بوده ازباب آن که بودن او را مخالف صلاح کشور تشخيص داده اند ، و گرنه با اصل اساس سلطنت تاکنون از اين طبقه مخالفتي ابراز نشده ، بلکه بسياري از علماي بزرگ عالي مقام در تشکيلات مملکتي با سلاطين همراهي ها کرده اند ؛ مانند : خواجه نصير الدين و علامه حلي .... در تواريخ مذکور است .»(2) « ما چنانچه پيش تر گفتيم ، نمي گوييم حکومت بايد با فقيه باشد ، بلکه مي گوييم حکومت بايد با قانون خدايي ، که صلاح کشور و مردم است ، اداره شود » . (3)« اين که مي گويند حکومت بايد به دست فقيه باشد نه آن است که فقيه بايد شاه و وزير و سرلشگر و سپاهي .... باشد ، بلکه فقيه بايد نظارت در قوه ي مقننه و در قوه ي مجريه ي مملکت اسلامي داشته باشد . » (4)اما در حقيقت ، حضرت امام خميني ( ره ) در همان دوره به ولايت فقيه و نه نظارت فقيه معتقد بودند ، ولي شايد آن را به علت نامساعد بودن فضاي اجتماعي - سياسي حاکم و يا فقدان زمينه ي پذيرش عمومي ، به صراحت مطرح نساختند . در تأييد اين سخن ، مي توان به برخي از مطالب همين کتاب (کشف اسرار ) اشاره کرد . « [خداوندي را که با بعثت پيامبر (ص) ] پايه ي عدل را در جهان با فداکاري هاي مسلمانان استوار نمود و ازستمکاري ها و بي عفتي ها آن طور جلوگيري کرده به مردم امر کند که بايد هم اطاعت کنيد از آتاترک که مي گويد دين در مملکت رسميت ندارد ... بايد از پهلوي اطاعت کنيد که همه ديديد چه کرد و براي ريشه کن نمودن دين اسلام چه کوشش ها کرد » .(5) « تشکيل حکومت هاي امروزي در جهان از روي سر نيزه و زور است . سلطنت ها و دولت هايي که امروز در کشورهاي عالم سراغ داريم هيچ يک از روي يک اساس عدالت و پايه ي صحيحي که فرد آن را بپذيرد نيست . اين اساس همه پوشالي و در عين حال، اجباري و از روي فشار و سر نيزه است و فرد هيچ گاه با اين همراه نيست » . (6)« البته تشکيلاتي که بر اساس احکام خدا و عدل الهي تأسيس شود بهترين تشکيلات است ، لکن اکنون که آن را از آن ها[علما] نمي پذيرند اين ها هم با اين تشکيلات هيچ گاه مخالفت نکرده و اساس حکومت را نخواستند به هم بزنند.»(7)«اولوالامر [(= اولي الامر] بايد کسي باشد که در تمام احکام ، از اول امارتش تا آخر کارهايش ، يک کلمه برخلاف دستورات خدا و پيغمبر نگويد و عمل نکند و حکومت او همان حکومت الهي که پيغمبر داشت ، باشد . » (8)« فقط کسي مي تواند اولوالامرباشد که درتمام دوره ي مأموريت هيچ حکمي برخلاف گفته ي خدا و پيغمبرنکند . »(9)« جز سلطنت خدايي ، همه ي سلطنت ها بر خلاف مصلحت مردم و جور است و جز قانون خدايي ، همه قوانين باطل و بيهوده است . » (10)« تنها حکومتي که فرد حق مي داند و با آغوش گشاده و چهره ي با ز آن را مي پذيرد حکومت خدا است . »(11) « به همان دليل که اطاعت خدا لا زم است ، اطاعت فرستاده ي او لازم است و به همان دليل اطاعت اولوالامر نيز لازم است . پس اول اولوالامر را بايد با نام و نشان بشناسد ، سپس اطاعت او کند .... همه ي مسلمانان بيايند آنچه پيغمبر گفته درباره ي اولوالامر از ما بپذيرند » .(12)همچنين امام در صفحه ي 187 اين کتا ب ، چهار حديث ازکتاب عوائد عراقي ، معاني الاخبار شيخ صدوق ، مقبوله ي عمر بن حنظله و تحف العقول در تأييد دليل حکومت فقيه در زمان غيبت ، اقامه مي کند .ولايت فقيه در کتاب حکومت اسلامي حضرت امام خميني (ره) بحث درباره ي ولايت فقيه را در کتاب الرسائل (1332 ش) تحرير الوسيله (1343 ش) پي گرفتند . اما بحث 60 صفحه اي ايشان در کتا ب البيع ( 1348 ش ) مهم ترين اثر مکتوب ايشان درباره ي نظريه « ولايت فقيه » است . اين کتاب که به همراه نوارهاي درس خارج معظم له تحت عنوان « ولايت فقيه » و گاه به نام « حکومت اسلامي » به چاپ رسيده است ، به تفضيل ، از نظريه ي لزوم و لايت فقيه سخن مي گويد . از نظر گاه امام خميني ( ره ) ، تنها قانون براي اصلاح اجتماعي کافي نيست ، بلکه اصلاح جامعه نيازمند قوه ي مجريه ، و آن هم محتاج ولي امر است . ولي امر « بعد از رسول اکرم (ص) ائمه اطهارند ..... ؛ پس از ايشان فقهاي عادل .... هستند . » به ديگر سخن ، فقهاي عادل مانند پيامبر اکرم ( ص ) بايد رئيس و حاکم باشند . فقيه عادل ، فقيهي است که « از کمال اعتقادي و اخلاقي برخوردار باشد .... ودامنش به معاصي آلوده نباشد . » . همچنين فقيه عادل بايد عالم به قوانين و احکام اسلام و عامل به آن باشد . (13)چرا بايد فقيه در رأس امور قرار گيرد ؟ امام خميني ( ره ) در پاسخ به اين سؤال مي نويسند : 1- « چون در گذشته ، براي تشکيل حکومت و بر انداختن تسلط حکام خائن و فاسد ، به طور دسته جمعي و بالاتفاق قيام نکرديم و بعضي سستي به خرج دادند و حتي از بحث و تبليغ نظريات و نظامات اسلامي مضايقه نمودند ، بلکه به عکس ، به دعاگويي حکام ستمکار پرداختند؛ اين اوضاع به وجود آمد : نفوذ و حاکميت اسلام در جامعه کم شد ، ملت اسلام دچار تجزيه و ناتواني گشت ، احکام اسلامي بي اجرا ماند و در آن تغيير و تبديل واقع [شد] ، استعمارگران براي اغراض شوم خود به دست عمال سياسي خود قوانين خارجي و فرهنگ اجنبي را در بين مسلمانان رواج دادند و مردم را غرب زده کردند . اين ها همه براي اين بود که ما قيم و رئيس و تشکيلات رهبري نداشتيم . »(14) 2- آياتي از قرآن بر لزوم ولايت فقيه تأکيد مي ورزد ؛ مانند : « ... لاينال عهدي الظالمين »(15) امام بايد فاضل و عالم به احکام و قوانين و در اجراي آن عادل باشد » .(16) « ... يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم ...»(17) اطاعت از ولي امر واجب شمرده شده است . اول الامر [اولي الامر ] بعد از رسول اکرم ( ص ) ائمه اطهارند ... پس از ايشان فقهاي عادل عهده دار اين مقامات هستند . » (18)« .... النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم ...»(19) مراد از اولويت ، ولايت و امارت است ... همان امارت و ولايتي که براي نبي اکرم ( ص ) است ، براي علما نيز ثابت مي باشد . (20)3- احاديث ذ يل ، ولايت فقيه را مورد تأييد قرار مي دهد : «.... الفقهاء حکام علي السلاطين ». سلاطين اگر تابع اسلام باشند بايد به تبعيت فقها درآيند و قوانين و احکام را از فقها بپرسند و اجرا کنند . در اين صورت ، حکام حقيقي همان فقها هستند. پس بايستي حاکميت رسماً به فقها تعلق بگيرد ، نه به کساني که به علت جهل و قانون مجبورند از فقها تبعيت کنند . »(21) « .... الفقهاء امناء الرسل» ؛ يعني : کليه ي اموري که به عهده ي پيغمبران است فقهاي عادل موظف و مأمور انجام آنند . گرچه عدالت از امانت است و ممکن است کسي در امور مالي امين باشد ، اما در عين حال ، عادل نباشد ، لکن مراد از« اُمناء الرسل» کساني هستند که از هيچ حکمي تخلف نکنند. »(22) « ... مجاري الامور و الاحکام علي ايدي العلماء ... از اين روايت ، دو مطلب مهم به دست مي آيد : يکي « ولايت فقيه » و ديگري اين که فقها بايد با جهاد خود و با امر به معروف و نهي از منکر ، حکام جائر را رسوا و متزلزل و مردم را بيدار گردانند تا نهضت عمومي مسلمانان بيدار و حکومت جائر را سرنگون ... سازند . »(23) طرح مجدد بحث ولايت فقيه حضرت امام خميني ( ره ) از 1357 ش . به طرح مجدد مباحث ولايت فقيه پرداختند . اين روند حتي پس از پذيرش همگاني جمهوري اسلامي ( 12 فروردين 1358 ش .) و همه پرسي تأييد قانون اساسي (11 و 12 آذر 1358 ش. ) که هر يک به نحوي به ولايت فقيه مرتبط بود ، نيز ادامه يافت . اما با کاهش تنش ها و مخالفت هاي جزئي ، که عليه اصل جمهوري اسلامي و اصل ولايت فقيه وجود داشت ، مرحله ي ديگري در طرح انديشه ي ولايت فقيه به پايان مي رسد . در واقع ، طي دوران مذکور ، طرح مباحث ولايت فقيه از سوي امام خميني (ره ) ، فراز و نشيب هايي را پيموده است : 1- حضرت امام خميني (ره) در آغاز ، بحث ولايت فقيه را در پاسخ به سؤال خبرنگاراني که مي کوشيدند تا دريابند ايشان چه نقشي در دولت آينده خواهند داشت ، مطرح ساختند . به طور کلي ، معظم له در همه ي اين مصاحبه ها ، حضور خويش را در رأس نظام آتي رد مي کردند و در مقابل ، بر لزوم نظارت فقيه بر امور کشور پافشاري مي نمودند : « من خود نمي خواهم حکومت را در دست بگيرم ، اما مردم را براي انتخاب حکومت ، هدايت خواهم کرد و شرايط آن را به مردم اعلام مي کنم » ( 10 آبان 1357 ش . )(24) « کراراً گفته ام نه ميل و رغبت من ، نه سن و موقعيت من اجازه ي چنين چيزي [دررأس امور قرار گرفتن ]را مي دهد. » ( 17 آبان 1357 ش . )(25) « من براي خودم نقشي جز هدايت ( ملت و حکومت ) برنمي گيرم. » ( 20 آبان 1357 ش )(26) 2- از اواخر پاييز 1357 ش . حضرت امام خميني ( ره ) درمقابل سؤال مذکور ، به صورت ديگري پاسخ دادند . اين پاسخ ها حاکي از آن بود که ايشان نقش بيش تري براي ولايت فقيه قايل هستند : « بعداً معلوم مي شود [چه کسي رهبري را پس از خلع شاه بر عهده خواهد داشت . ]به عللي اکنون نمي توانم نام ببرم . » ( 11 آذر 1357 ش . )(27) «از اجزا ي حکومتي نخواهم بود ، لکن دخالت درامور مملکت و هدايت دولت را بايد بکنم.»(20دي 1357 ش.)(28)« من شخصاً چنين مقامي [رهبري کشور ] را نمي پذيرم » . ( 23 دي 1357 ش . )(29) 3- در آستانه ي پيروزي انقلاب اسلامي و اندکي پس از آن ، امام خميني ( ره ) ايفاي نقش بيش تري براي ولايت فقيه ، ترسيم کردند : « من به پشتيباني اين ملت ، دولت تعيين مي کنم ، .... به واسطه ي اين که ملت مرا قبول دارد . » ( 12 بهمن 1357 ش . ) (30)« من خدمتگزار شما هستم ... من خدمتگاز ملت هستم » ( 14 بهمن 1357 ش ) .(31) « من که ايشان را حاکم کردم [نصب مهندس بازرگان به نخست وزيري ] ، يک نفر آدمي هستم که به واسطه ي ولايتي که از طرف شارع مقدس دارم ، ايشان را قرار دادم . » ( 15 بهمن 1357ش. )(32) 4 - امام خميني ( ره ) از اوايل شهريور 1358 ش . تا اواسط دي 1358 ش . ضمن تبيين مغايرت ولايت فقيه با حکومت استبدادي ، نقش مؤثر ، ويژه و عميق تري را براي آن به تصوير کشيدند : « شمايي که الان درکردستان دست به خرا بي زده ايد و مع ذلک مي گوييد ما سني هستيم ، شما اگر اهل سنت هستيد ، به حسب فتواي علماي بزرگ اهل سنت ، واجب است اطاعت کنيد از اولي الامر .اولي الامر امروز دولت ما و ما هستيم . » ( 2 شهريور 1358 ش . )(33) « دولت اسلامي اگر با نظارت فقيه و ولايت فقيه باشد ، آسيبي بر اين مملکت وارد نخواهد شد .... ديکتاتوري به وجود نمي آورد ، کاري که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمي دهد . ( 28 شهريور 1358 ش . ) (34)« اگر چنانچه فقيه در کار نباشد ، ولايت فقيه در کار نباشد ، طاغوت است ... رئيس جمهور با نصب فقيه نباشد ، غير مشروع است . وقتي غير مشروع شد ، طاغوت است . » ( 12 مهر 1358 ش . )(35) اسلام اطاعت فقيه را واجب دانسته است و من امر مي کنم به شما که اطاعت کنيد از مافوق هاي خود .... ولايت فقيه مجري قانون و مخالف ديکتاتوري است . » . ( 2و3 آبان 1358 ش . )(36) « قانون اساسي ... به نظر من ، يک قدري ناقص است و روحانيت بيش تر از اين در اسلام اختيارات دارد . » ( 7 دي 1358 ش . )(37) « شخصي ... که .... در مقابل قانون اساسي خاضع است و [به ] اصل صد و دهم که راجع به ولايت فقيه است ، معتقد است و وفادار است ، او [را] انتخاب کنيد . » ( 9 دي 1358ش .)(38) پس از اين، امام خميني ( ره ) درباره ي ولايت فقيه بحث نکردند و ولايت فقيه را در حدود قانون اساسي پذيرفتند . پي نوشت ها :1- « خطوط کلي انديشه سياسي امام خميني ( ره ) » کاظم قاضي زاده ، مجله راهبرد ، ش 3 ( بهار 1373 ) ، ص 8 و 27. 2- کشف اسرار ، امام خميني ( ره ) ، 186 - 187 .3- همان ، ص 222 .4- همان ، ص 232 .5- همان ، ص 110 .6- کشف اسرار ، امام خميني ( ره ) ، ص 221 .7- همان ، ص 181 .8- همان ، ص 112 .9- همان ، ص 285 .10- همان ، ص186 .11-همان ، ص 223 .12-همان ، ص176 .13- ولايت فقيه « حکومت اسلامي » ، امام خميني ( ره ) ، ص 23 ، 25 ، 51 ، 55 ، 80 .14- ولايت فقيه « حکومت اسلامي » ، امام خميني ( ره ) ، ص 43 - 44 .15- بقره ( 2 ) ، آيه ي 124 .16- همان ، ص 53 . 17- نساء ( 4) ، آيه ي 59 .18- ولايت فقيه « حکومت اسلامي » ، امام خميني ( ره ) ، ص 24 - 25 .19- احزاب ( 33 ) ، آيه 56 .20- ولايت فقيه « حکومت اسلامي » ، امام خميني ( ره ) ،ص 116 - 117 .21-ولايت فقيه « حکومت اسلامي » ، امام خميني ( ره ) ،ص 52 .22- همان ، ص 79 .23- همان ، ص 127 .24- صحيفه ي نور ، امام خميني ( ره ) ، ج 2 ، ص 262 .25- همان ،ج 3 ، ص 75 .26-همان ، ص107 .27- همان ، ج 4 ، ص 12 .28- همان ، ص 198 .29- همان ، ص 216 .30-صحيفه ي نور ، امام خميني ( ره ) ج 2 ، ص 285 .31- همان ، ج 5 ، ص 26 . 32- همان ، ص 31 .33- همان ، ج 8 ، ص 266 .34- همان ، ص 170 .35- همان ، ج 9 ، ص 251 .36- صحيفه ي نور ،امام خميني ( ره ) ، ج 10 ، ص 44 ، و 53 .37- همان ، ج 11 ص 132 .38- همان ، ص 152 .منبع: کتاب انديشه هاي سياسي مسلمانان
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن