واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ويژگىهاى حكومت ولايت مطلقه فقيه
مطالب قبل:(ولایت فقیه در کتاب حکومت اسلامی)(ولایت نظارتی و حکومتی)امام خمينى (ره) تا آبان 1357 ش. تنها واژه حكومت اسلامى را كه در راس آن ولى فقيه است، به كار بردهاند; اما پس از آن، معظمله، واژه جمهورى اسلامى را وارد عرصه انديشه سياسى شيعى كرد. به بيان ديگر، امام خمينى (ره)، نظامى را طراحى نمود كه از يك سو، عالىترين عنصر حكومت اسلامى - يعنى ولايت فقيه - و از سوى ديگر، عالىترين عنصر نظام مردمسالارى (دموكراسى) و جمهوريت - يعنى آراى عمومى - را در خود دارد. بررسى آرا و نظريات امام (ره) درباره ويژگىهاى چنين حكومتى، مؤيد نگرش مذكور است: 1. حكومت اسلامى يا حكومتى مشروطه: «حكومت اسلامى هيچ يك از انواع طرز حكومتهاى موجود نيست; مثلا استبدادى نيست كه رئيس دولت مستبد و خودراى باشد، مال و جان مردم را به بازى بگيرد و در آن به دلخواه دخل و تصرف كند، هر كس را اراده تعلق گرفت، بكشد و هر كس را خواست انعام كند و به هر كس خواست تيول بدهد و املاك و اموال ملت را به اين و آن ببخشد. رسول اكرم (ص) و حضرت اميرالمومنين (ع) و ساير خلفا هم، چنين اختياراتى نداشتند. حكومت اسلامى نه استبدادى است، نه مطلقه، بلكه مشروط است... مشروط از اين جهت كه حكومتكنندگان در اجرا و اداره، مقيد به يك مجموعه شرط هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم (ص) معين گشته است.» 2. عدم نياز به قانونگذارى: "فرق اساسى حكومت اسلامى با حكومتهاى مشروطه سلطنتى و جمهورى در همين است كه نمايندگان مردم يا شاه در اين گونه رژيمها به قانونگذارى مىپردازد; در صورتى كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در اسلام، به خداوند متعال اختصاص يافته است. شارع مقدس اسلام يگانه قدرت مقننه است. هيچ كس حق قانونگذارى ندارد و هيچ قانونى جز حكم شارع را نمىتوان به مورد اجرا گذاشت. به همين سبب، در حكومت اسلامى، به جاى مجلس قانونگذارى كه يكى از سه دسته حكومتكنندگان را تشكيل مىدهد، مجلس برنامهريزى وجود دارد.» 3. برقرارى نظام عادلانه: «ائمه و فقهاى عادل، موظفند كه از نظام و تشكيلات حكومتى براى اجراى احكام الهى و برقرارى نظام عادلانه اسلام و خدمتبه مردم استفاده كنند. صرف حكومتبراى آنان جز رنج و زحمت چيزى ندارد. منتها چه بكنند؟ مامورند انجام وظيفه كنند. موضوع ولايت فقيه، ماموريت و انجام وظيفه است.» 4. متكى به آراى عمومى: «حكومت جمهورى اسلامى مورد نظر ما از رويه پيامبر اكرم (ص) و امام على - عليهالسلام - الهام خواهد گرفت و متكى به آراى عمومى ملت مىباشد و نيز شكل حكومتبا مراجعه به آراى ملت تعيين خواهد گرديد. ما كه حكومت اسلامى مىگوييم، مىخواهيم يك حكومتى باشد كه هم دلخواه ملتباشد و هم حكومتب باشد كه خداى تبارك و تعالى نسبتبه او گاهى بگويد كه اينهايى كه با تو بيعت كردند، با خدا بيعت كردند. ما تابع آرا هستيم، ملت ما هر طورى راى داد، ما هم از آنها تبعيت مىكنيم. ما حق نداريم، خداى تبارك و تعالى به ما حق نداده است، پيغمبر به ما حق نداده است كه ما به ملتمان يك چيزى را تحميل بكنيم. ماهيتحكومت جمهورى اسلامى اين است كه با شرايطى كه اسلام براى حكومت قرار داده است، با اتكا به آراى عمومى ملت، حكومت تشكيل شده و مجرى احكام اسلام باشد. " مرتضى شيرودى هفته نامه پگاه حوزه - شماره 87 - بهمن 81 تنظیم:امید واضحی آشتیانی.حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]