واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پير ميداندار عشق حبيب بن مظاهر نويسنده:مصطفي غلامحسيني نام اصلي «حبيب بن مظاهر» «حبيب بنمظهّر»1 است، بزرگمردي از طايفه با شرافت و افتخارآفرين! «بني اسد» و از صحابه رسول گرامي اسلام(ص) ميباشد، وي يك سال پيش از بعثت پيامبر اسلام به دنيا آمد؛ دوران كودكي او همزمان با سالهايي بود كه پيامبر(ص) در مكّه مكرمه مردم را به توحيد و خداپرستي دعوت مينمود، فيض ديدار پيامبر، توفيقي بود كه حبيب را، از همان اوان جواني با معارف ديني و سرچشمه زلال تعاليم اسلام، آشنا ساخت.چهره بارز «حبيب» هميشه در تاريخ مانند خورشيدي تابان، درخشيده و ميدرخشد؛ چرا كه او از اصحاب پيامبر گرامي اسلام به حساب ميآمد، و از آن حضرت حديثهاي زيادي شنيده بود از سوي ديگر، شركت او در سن 75 سالگي، در نهضت نوراني كربلا و دفاع از حريمِ ولايت از صحنههاي پرشكوه و نوراني زندگي سرشار از معنويت او ميباشد.بنابراين حبيب از جمله كساني است كه به فيض ديدار پنج امام معصوم، نائل آمده است. چهرهاش زيبا و جمال معنوي او به حدّ كمال رسيده بود.2 به طوري كه در عبادت، شجاعت، علم، زهد و در دفاع از حريم ولايت زبانزد ديگران شده بود.حبيب بن مظاهر مورد علاقه پيامبر اسلام(ص)نقل شده كه: پيغمبر خاتم(ص) روزي با جماعتي از اصحابش، از جايي عبور ميكردند؛ ناگهان ديدند چند نفر از بچهها، با يكديگر بازي ميكنند. پيامبر اكرم(ص) جلو رفتند و نزديك يكي از بچهها نشست، و دست نوازش بر سر او كشيد، سپس پيشاني او را بوسيد. و با ملاطفت و مهرباني، او را پهلوي خود نشاند!اصحاب، از اين عمل حضرت سؤال كردند. حضرت فرمود: روزي ديدم، كه اين طفل با حسينم بازي ميكرد، و در حين بازي، خاكِ زير پاي «حسين» را برميداشت و به صورت و چشمهايش ميماليد. پس؛ من هم او را دوست ميدارم. چون او فرزند مرا دوست ميدارد، و جبرئيل خبر داده: او در واقعه كربلا از انصار و ياران حسينم خواهد بود.3در تقريرات، «مرحوم حاج شيخ جعفر تستري» احتمال داده كه، آن طفل «حبيب بن مظاهر» بوده است.علم حبيبپس از وفات جانسوز رسول گرامي(ص) حبيب بن مظاهر با حضرت علي(ع) بيعت نمود، و در خط ولايت علي بن ابيطالب(ع) قرار گرفت. چون بارها، از پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) شنيده بود: «اَنَا مَدينَةُ العِلْم و عَلِيٌّ بابُها فَمَن اَرادَ المَدينَة فَلْيَأتِ الباب». يعني «من شهر علمم و علي درِ آن شهر است، هر كس كه علم ميخواهد از در آن وارد شود»، لذا محضر حضرت علي(ع) را مغتنم شمرده و در شمار ياران خالص و حواريون و شاگردان ويژه حضرت قرار گرفت4 و دانشهاي گرانبها و فراواني از حضرت علي(ع) آموخت.چهره بارز «حبيب» هميشه در تاريخ مانند خورشيدي تابان، درخشيده و ميدرخشد.او در جميع علوم و فنون، همچون فقه، تفسير، قرائت، حديث، ادبيات، جدل و مناظره تبحّر داشت تا آنجا كه مايه اعجاب و شگفتي ديگران بود.5 يكي از دانشهاي او «علم بلايا و منايا» بود. يعني: پيشگويي حوادث و خبر داشتن از وقايع آينده، و تاريخ.شجاعت حبيب«حبيب بن مظاهر» مردي شجاع، باصلابت و با قدرت بود، به طوري كه در تمام جنگهايي كه در دوران حكومت حضرت علي(ع) رخ داد؛ حضوري فعال و چشمگير داشت، و در آن زمان بعنوان يكي از شجاعان بزرگ كوفه در زمره ياران امام(ع) بود.6در روز عاشورا نيز با شجاعت تمام، در مقابل لشگر عمر سعد ايستاد؛ و شروع به نصيحت و اندرز كرد. بلكه، آن خفتگان و اسيران هواي نفس را، بيدار كند. خلاصه، «حبيب» شخصي بود كه تنها از خدا ميترسيد و با تمام وجود و شجاعت بسيار، كمر همّت، به ياري و دفاع از حريم ولايت و امامت، بسته بود.عبادت حبيبحبيب مردي عابد و پارسا بود. تقوي و حدود الهي را رعايت ميكرد. حافظ كل قرآن كريم بود، و هر شب به نيايش و عبادت خدا ميپرداخت.7به فرموده امام حسين(ع) در هر شب يك ختم قرآن ميكرد.8مردي بود كه حتي آخرين شب عمر خود را (شب عاشورا)، به نيايش با پروردگار سپري كرد.زهد حبيباو حلال و حرام الهي را رعايت مينمود. زندگي پاك و سادهاي داشت. آنقدر به دنيا بيرغبت بود و زهد را، سرمشق زندگي خود قرار داده بود، كه هر چقدر به او پيشنهاد امان و پول فراوان شد؛ نپذيرفت، و گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذري نداريم كه زنده باشيم، و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند».9به تحقيق ميتوان گفت: «حبيب بنمظاهر» از جمله افرادي است كه اميرالمؤمنين(ع) در باره آنان فرموده است:«اَرادَتْهُمُ الدُّنْيا فَلَمْ يُريدُوها»10 يعني: دنيا به آنان روي ميآورد ولي آنها به دنيا پشت كرده، و با بيرغبتي و بياعتنايي از كنار آن ميگذرند.چهره حبيب از آغاز نهضت حسيني تا شهادتبعد از شهادت امام حسين(ع) شيعيان به امام حسين نامه نوشته، آن حضرت را به قيام عليه معاويه دعوت كردند، نخستين نامه در خانه «سليمان بنمريم خزاعي» ـ كه از شيعيان مخلص بود ـ نوشته شد. اين دعوتنامه با امضاي چهار تن از بزرگان كوفه، توسط «عبداللّه بنمسمع همداني» و «عبداللّه بنوال» به مكه ارسال شد؛ كه «حبيب بنظاهر» يكي از امضاكنندگان اين نامه بود.11حبيب از جمله كساني است كه به فيض ديدار پنج امام معصوم، نائل آمده است.بنابراين ميبينيم كه حبيب، از همان اول فعاليت خود را براي اين نهضت الهي شروع ميكند، و همراه «مسلم بنعوسجه» كه به طور پنهاني در كوفه براي «مسلم بنعقيل» از مردم بيعت ميگرفتند؛ و در اين راه از هيچ اقدامي كوتاهي نميكردند.12حبيب بنمظاهر اين پيرمرد عارف و آگاه، مصمّم بود كه به هر قيمتي شده، خود را به كاروان كربلا برساند؛ شب به راه ميافتاد و روز استراحت ميكرد تا در بند مأموران «ابنزياد» اسير نشود. سرانجام روز هفتم ماه محرم، در كربلا، به كاروان امام حسين(ع) پيوست.13به محض رسيدن به كربلا، مجددا وفاداري خود را نسبت به امام(ع) در ميدان عمل به نمايش ميگذارد. همين كه مشاهده نمود ياوران امام اندك و دشمنان او بسيارند، به امام حسين(ع) عرض كرد: «در اين نزديكي، قبيلهاي از «بنياسد» هستند، اگر اجازه دهيد پيش آنها رفته، آنان را به ياري شما دعوت كنم، شايد خداوند هدايتشان كند.» بعد از اينكه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانيد و شروع به نصيحت و موعظه كرد.14شهادتاو، عاشق شهادت بود. دلش براي شهادت ميطپيد. شب عاشورا را به عبادت و مناجات با معبود خويش مشغول بود، و لحظهشماري ميكرد تا روز عاشورا فرا رسد و در ركاب مولا و سرور خويش، شربت شهادت را بنوشد.بالاخره، نوبت جانفشاني فرا رسيد. آن مجاهد پير و عاشق كه روحيهاي جوان و شاداب داشت؛ با شمشيري برّان به ميان سپاه دشمن نفوذ كرده، آنان را از دم تيغ ميگذراند. و اين گونه رجز ميخواند:«من حبيب، پسر مظاهر، زماني كه آتش جنگ برافروخته شود، يكه سوار ميدان جنگم، شما گرچه از نظر نيرو و نفر از ما بيشتريد، ليكن ما از شما مقاومتر و وفادارتريم، حجت و دليل ما برتر، منطق ما آشكارتر است و از شما پرهيزكارتر و استوارتريم.»15حبيب بنمظاهر، با آن سن زياد همچون يك قهرمان شمشير ميزد، و 62 نفر از افراد دشمن را به درك واصل كرد.تشنگي و خستگي بر او چيره شده بود، ناگهان، در اين هنگام «بديل بنمريم عقفاني» به او حمله كرد و با شمشيري بر فرق او زد، ديگري با سر نيزه به او حمله كرد، تا اينكه حبيب از اسب بر زمين افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس «بديل بنمريم» سر مطهرش را از تن جدا كرد.شهادت اين پير عاشق، بر ياران امام(ع) و خود امام(ع) بسيار گران بود. حضرت خود را به بالين او رسانيد. چنان شهادت «حبيب» در امام اثر گذاشته بود كه فرمود:«احتسب نفسي و حماة اصحابي»: پاداش خود و ياران حامي خود را، از خداي تعالي انتظار ميبرم.16 اي حبيب! مردي با فضيلت بودي كه در يك شب قرآن را ختم ميكردي.17سرانجام «حبيب بنمظاهر اسدي» يار باوفاي اباعبداللّهالحسين(ع) در سن 75 سالگي، در تاريخ دهم محرمالحرام، سال 61 هجري قمري، در سرزمين مقدس كربلا به فيض شهادت نائل آمد.خاتمهتاريخ، معلم انسانهاست، بنابراين نبايد تنها به مطالعه تاريخ بماهو تاريخ اكتفا كرد، بلكه بايد از مطالعه زندگي بزرگان درس گرفته و آن را به كار بست.درسي كه از تاريخ زندگي اين صحابي و يار دلاور امام حسين(ع) ميتوان گرفت در چند سظر به طور خلاصه بيان ميكنم:چرا افرادي همانند «حبيب» تا آخرين قطره خون از حريم ولايت دفاع ميكنند و تمام هستي خود را، در راه هدفشان، نثار مينمايند؟ علت اين است كه:«افراد امثال حبيب، عاشق حقيقي و واقعي اهل بيت (عليهم السلام) بودهاند، اراده آنها تنها زباني نبود؛ بلكه سعي ميكردند در عقيده و افكار، اخلاق، بينش سياسي، زندگي فردي و اجتماعي به گونهاي رفتار نمايند كه ائمه (عليهم السلام) دستور دادهاند.خداوند ما را جزء دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) قرار دهد.»پی نوشتها:1 - تقي الدين الحسن بن علي بن داود حلّي ، الرّجال . 2 - قاضي نوراللّه ، مجالس المؤمنين ، ص 308 . السيد محن الامين ، اعيان الشيعه ، ج 4 ، ص 554 . 3 - علامه مجلسي ، بحارالانوار ، ج 10 ، حاج محمد هاشم خراساني ، منتخب التواريخ ، ص 278 . 4 - السيد محن الامين ، المجالس السنيه في مناقب و مصائب العتره النبويه ، ج 1 . 5 - امالي منتخبه ، ص 49 . 6 - محمد بن طاهر سماوي ، ابصار العين في انصار الحسين(ع)، ص 56 . 7 - السّيد محن الامين ، اعيان الشيعه ، ج 4 ، ص 554 . 8 - ترجمه نفس المهموم ، شيخ عباس قمي ، ص 343 . 9 ـ كشي، رجال. 10 ـ سيد رضي، نهجالبلاغه، خطبه همام. 11 ـ شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 35 ـ 34. 12 ـ السيد محسن الامين، اعيان الشيعه، ج 4، ص 554. 13 ـ همان. 14 ـ محمد بنطاهر سماوي، ابصار العين في انصار الحسين، ص 57. 15 ـ تاريخ طبري، ج 7، ص 347. 16 ـ السيد محسن الامين، مجالس السنية، ج 1؛ تاريخ طبري، ج 7، ص 349. 17 ـ حاج شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ص 430؛ حاج شيخ عباس قمي، ترجمع نفس المهوم، ص 343. منبع:پایگاه سراج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]