واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فلسفه اخلاق نويسنده:رحمت الله علی رحیمی نظريه استاد مطهري در مورد اخلاق و فلسفه آن استاد شهيد مطهري در كتابهاي (فلسفه اخلاق) و نيز كتاب (تعليم و تربيت اسلامي) درخصوص فلسفه اخلاق و نظريات مطرح در اين زمينه بحث و گفتگو ميكند و نظرات انديشمندان درخصوص اخلاق را بشرح زير دستهبندي مينمايد : 1- نظريه كانت يا نظر وجدان اخلاقي – كارهاي اخلاقي توسط وجدان اخلاقي به انسان الهام ميشود در حقيقت اين كارها جزء سرشت و فطرت انسان است و انسان را به كمال و نه (سعادت) دعوت ميكند0 2- نظريه افلاطون – اخلاق يعني آنجا كه روح انسان حالتي پيدا ميكند كه خود روح زيبا ميشود اگر كار زيباست به تبع روح زيباست – از نظر افلاطون پايه اخلاق (عدالت) است و عدالت مساوي با (زيبائي)0 3- نظريه عاطفي (نظريه هندي) – كار اخلاقي كاري است كه از عاطفهاي عاليتر از تمايلات فردي يعني عاطفه ، غير دوستي ، سرچشمه ميگيرد0 4- نظريه عاطفي و محبت (نظريه مسيحي) – كار اخلاقي كاري عاطفي همراه با محبت است0 5- نظريه فلاسفه اسلامي ( نظريه اراده) – اين مكتب ملاك و معيار اخلاقي بودن را عقل و اراده ميداند0 6- نظريه زيبائي معقول – امور اخلاقي في حد ذاته زيبائي دارد ، با عظمت و با جاذبه و كشش است و حركت ايجاد ميكند و ستايش آفرين است0 7- نظريه عقل دورانديش – اين نظريه را ماديون مطرح كردهاند و راسل هم از آن دفاع ميكند بر اساس آن انسان براي هر كار اخلاقي يك دورانديشي دارد و در نظر ميگيرد كه منفعت براي او ايجاد ميكند و انجام ميدهد0 8- حسن و قبح ذاتي و عقلي – كارهاي اخلاقي بدليل حسن ذاتي كه دارد و عقل انسان حسن ذاتي كارهاي اخلاقي و قبح ذاتي كارهاي ضد اخلاقي را درك ميكند ، به سوي آن متمايل و يا از آن دوري ميجويد0 استاد مطهري در باب اين نظريه در صفحه 70 كتاب (تعليم و تربيت اسلامي) اضافه ميكند كه : اين حرفي نيست كه صددرصد بتوان اثباتش كرد اگر چه اخلاق سقراطي بر اين مبناست ، مخصوصاً حسن و قبح ذاتي افعال كه خود حكما برايش چندان پايهاي قائل نيستند0 9- نظريه رضاي خدا – نظريه ديگري وجود دارد و آن اينكه اساساً اخلاق را برگردانيم به اخلاق مذهبي و بگوئيم بقيه نظريهها همه فلسفي و علمي است0 اين نظريه معتقد است كه فعل اخلاقي آن فعلي است كه هدف و انگيزهاش رضاي حق باشد (اين نظريه احتمالاً همان نظريه امر و نهي الهي يا حسن و قبح شرعي است) استاد مطهري نظر خويش را در مورد فلسفه اخلاق در كتابهاي فلسفه اخلاق و تعليم و تربيت و بعنوان مجموع سخنرانيها ابراز داشتهاند و نظريهاي بنام (پرستش) را مطرح كردهاند ايشان به تمام نظريات كه در جهان مطرح شده است ايراد گرفتهاند و آنها را ناقص ميدانند اما گفتهاند اگر تمام نظريات با مبناي اعتقاد به خدا باشد ميتوان آنها را پذيرفت0 بهرحال از مجموعه صحبتهاي استاد چنين برميآيد كه : 1- امور اخلاقي در چهارچوب نظام الهي معنا پيدا ميكند0 2- انجام امور اخلاقي افراد سكولار و غير خداپرست ، يك (عبادت و پرستش ناآگاهانه) است0 3- از طريق آيات و روايات اثبات ميشود كه امور اخلاقي در (فطرت انسان) نهاده شده و يا به او (الهام) شده و ميشود0 4- براساس (نظريه پرستش) ، انسان به حسب فطرت كارهاي اخلاقي را شريف و شرافتمندانه ميداند0 (ص 126 كتاب فلسفه اخلاق) آيات و رواياتي كه استاد مطهري بدان اشاره كرده است بطور خلاصه بشرح زير است : 1- با توجه به آيه « و اوحينا اليهم فعل الخيرات (سوره انبياء آيه 73) » كه تفسير الميزان در باره آن گفته است : در اين آيه (افعلو) نيامده است كه به عنوان تكليف شرعي معني شود بلكه فعل آمده كه معني جمله اين ميشود كه ما خود كار خير را به مردم الهام كرديم0 2- وقتي آيه « تعاونوا علي البر و التقوا و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان » نازل شد مردي به نام وابصه نزد رسول اكرم (ص) آمد و گفت سئوالي دارم حضرت فرمود : من بگويم سئوالت چيست ، گفت : بفرمائيد ، فرمودند آمدهاي كه (بر) و (تقوا) و (اثم) و (عدوان) را برايت معنا كنم ، گفت : يا رسول الله بلي براي همين آمدهام ، نوشتهاند كه پيامبر سه انگشت خود را جمع كرد و به سينه وابصه زدند و فرمودند يا وابصه از دل خودت سئوال كن و از قلبت استفتا كن0 لازم بذكر است كه نظريه (پرستش) يا نظريه (فطرت) كه توسط استاد مطهري طرح شده است در هيچ كدام از كتابهاي فلسفه اخلاق مطرح نبوده و اگر مشابهي براي اين نظريه بتوان پيدا كرد احتمالاً همان (حسن و قبح الهي) است و اگر بتوان با نظريه (حسن و قبح عقلي) مقايسه كرد آنگاه ميتوان گفت كه (عقل و فطرت) در اين دو نظريه بر هم منطبق خواهند شد0
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]