تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803916558




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو علامت حتمی دیگر - قسمت سوم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 دو علامت حتمی دیگر
دو علامت حتمی دیگر - قسمت سوم نويسنده:استاد علي اكبر مهدي پور 2- خروج يمانياحاديث فراواني به حتمي بودن خروج يماني دلالت مي‌كند. از آن جمله:- حديث عمر بن حنظله كه متن كامل آن را نقل كرديم و سندش را بررسي نموديم.(1)- مرحوم كليني با سند صحيح از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه فرمود: پيش از قيام قائم‌‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) پنج نشانه است: بانگ آسماني، سفياني، خسف، قتل نفس زكيه و يماني. راوي پرسيد: اگر پيش از آنكه اين نشانه‌ها رخ دهد، يكي از اهل بيت شما خروج كند، آيا ما نيز همراه او خروج كنيم؟ فرمود: نه.(2)در اين حديث اگرچه لفظ حتمي نيامده، ولي اينكه امام‌(عليه‌السلام) راوي را نهي كرده از اينكه پيش از تحقق اين نشانه‌ها خروج كند، علامت حتمي بودن آن نشانه‌ها مي‌باشد.مرحوم كليني اين حديث را با پنج واسطه از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه همة آنها از نظر اهل رجال مورد وثوق مي‌باشند.(3) علامه مجلسي پس از نقل حديث آن را حسن در حدّ صحيح دانسته و از شهيد ثاني نقل كرده كه او نيز بر صحّت آن گواهي داده است.(4)- امام صادق‌(عليه‌السلام) در حديث ديگري علائم حتمي را برشمرده و در ضمن آن فرموده: واليماني من المحتوم؛ يماني نيز از علائم حتمي است.(5)- در محضر امام صادق‌(عليه‌السلام) از خروج سفياني گفتگو شد، امام‌(عليه‌السلام) فرمود: أنّي يخرج ذلك؟ و لمّا يخرج كاسر عينيه بصنعاء؛ چگونه ممكن است او خروج كرده باشد، در حاليكه هنوز در هم‌كوبندة ديدگانش از صنعا خروج نكرده است؟(6)اين حديث سندش قوي نيست. ولي به روشني دلالت مي‌كند كه خروج يماني حتمي است. زيرا بدون يماني، سفياني در كار نيست.پس از بيان حتمي بودن خروج يماني، به شماري از ويژگيهاي او اشاره مي‌كنيم.محل خروج: در احاديث فرواني تصريح شده كه يماني از يمن خروج مي‌كند. از جمله فضل بن شاذان با سند صحيح از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه در ضمن يك حديث بسيار طولاني فرمود: و خروج السفياني من الشام، واليماني من اليمن؛ سفياني از شام و يماني از يمن خروج مي‌كند.(7)فضل بن شاذان اين حديث را فقط با دو واسطه از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه آنها هر دو مورد وثوق هستند.(8) شيخ صدوق نيز همين فراز را در ضمن حديثي طولاني با سلسله اسنادش از امام باقر‌(عليه‌السلام) روايت كرده است. (9) نعيم بن حماد نيز با سلسله اسناد خود در ضمن يك حديث طولاني از امام باقر‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه فرمود: ثم يصير اليهم منصور اليماني من صنعاء بجنوده، و له فورة شديدة؛ سپس يماني پيروز با لشكريانش از صنعا با يك جنب و جوش خاصي به سوي آنها حركت مي‌كند.(10)زمان خروج: خروج يماني از نشانه‌هاي حتمي و در آستانه ظهور مي‌باشد. همانگونه كه كسي نمي‌تواند براي ظهور وقت تعيين كند، براي خروج يماني و سفياني نيز هرگز كسي نمي‌تواند وقت تعيين كند. آنچه مسلم است اين كه خروج يماني مقارن با خروج سفياني است. چنانكه در احاديث فراوان به آن تصريح شده است:- فضل بن شاذان با سند صحيح از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت مي‌كند كه در ضمن يك حديث طولاني فرمودند: قد يكون خروجه و خروج اليماني من اليمن مع الرايات البيض في يوم واحد و شهر واحد و سنة واحدة؛ خروج سفياني با خروج يماني از يمن با پرچم‌هاي سفيد در يك روز، در يك ماه و در يك سال رخ خواهد داد.(11)فضل‌بن شاذان اين حديث را با سه واسطه از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه هرسه در اوج وثاقت مي‌باشند.(12) در نتيجه از بالاترين سطح صحت برخوردار مي‌باشند.- از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت شده كه فرمود: اليماني والسّفياني كَفَرَسي رهان؛ يماني و سفياني همانند دو اسب مسابقه به دنبال يكديگر فرا مي‌رسند.(13)- محمدبن مسلم گويد: يخرج قبل السفياني مصري و يماني؛ پيش از سفياني مصري ويماني خروج مي‌كنند.(14)در اين حديث اگر چه به نام معصوم تصريح نشده، ولي بي‌گمان محمد بن مسلم آن را از غير معصوم نقل نمي‌كند. از اين حديث استفاده مي‌شود كه اگر چه سپاه سفياني و سپاه يماني همانند دو است مسابقه وارد كوفه مي‌شوند، ولي خروج يماني پيش از خروج سفياني خواهد بود.- امام رضا‌(عليه‌السلام) مي‌فرمايد: خروج سفياني، يماني، مرواني و شعيب‌بن صالح و دستي كه ظاهر مي‌شود و چنين و چنان مي‌كند، پيش از اين امر (ظهور حضرت) رخ مي‌دهد.(15)- اميرمؤمنان در يك حديث بسيار طولاني، پس از تشريح نبردهاي خونين كوفه مي‌فرمايد: ناگهان سپاه خراساني و يماني همانند دو اسب مسابقه به دنبال يكديگر پديدار مي‌شوند.(16)- امام باقر‌(عليه‌السلام) در ضمن يك حديث طولاني مي‌فرمايد: خروج سفياني، يماني و خراساني در يك سال، يك ماه و يك روز خواهد بود.(17)از جمع‌بندي احاديث ياد شده به اين نتيجه مي‌رسيم كه خروج يماني با خروج آشوبگران و فتنه‌جوياني چون سفياني، مرواني و مصري، و اصلاح جوياني چون خراساني و شعيب‌بن‌صالح مقارن و همزمان خواهد بود.پرچم يماني: در احاديث فراوان پيرامون پرچم يماني گفتگو شده و تصريح شده كه در ميان پرچم‌هايي كه آنروز در اهتزاز خواهد بود، پرچمي هدايت يافته‌تر از پرچم يماني نيست.- فضل بن شاذان با سند صحيح از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه فرمود: خروج الثلاثة: الخراساني والسفياني و اليماني في سنة واحدة، في شهر واحد، في يوم واحد، فليس فيها راية باهدي من راية اليماني، تهدي الي الحق؛ خروج سه تن: خراساني، سفياني و يماني در يكسال، يك ماه و در يك روز مي‌باشد. در اين ميان پرچمي هدايت يافته‌تر از پرچم يماني نيست كه به سوي حق هدايت مي‌كند.(18)اين حديث را فضل‌بن شاذان با سه واسطه روايت كرده كه هر سه در حد اعلاي وثاقت هستند.(19) در نتيجه حديث صحيح و معتبر مي‌باشد.- در حديث ديگري كه تحت عنوان زمان خروج از طريق فضل بن شاذان با سند صحيح روايت كرديم، آمده بود: خروج يماني از يمن با پرچم‌هاي سفيد.(20)- امام باقر‌(عليه‌السلام) نيز در حديث مفصلي از خروج يماني، خراساني و سفياني گفتگو نموده، از تقارن آنها سخن گفته و در پايان مي‌فرمايد: و ليس في الرايات راية اهدي من راية اليماني، هي راية هدي، لانّه يدعو الي صاحبكم؛ در ميان اين پرچم‌ها، پرچمي هدايت يافته‌تر از پرچم يماني نيست. آن پرچم هدايت است، زيرا او شما را به سوي صاحب‌تان فرا مي‌خواند.(21)آيين يماني: از احاديث ياد شده به روشني استفاده مي‌شود كه او تابع مذهب اهل‌بيت‌(عليهم‌السلام) مي‌باشد. از معصوم نيز مطلبي رسيده كه آن را تأييد مي‌كند. در فتنة ابومسلم خراساني برخي او را محبّ اهل بيت مي‌پنداشتند و او را با يماني تطبيق مي‌كردند. امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: لا، اليماني يوالي علياً و هذا يبرأ منه؛ نه، اين طور نيست، يماني از علي‌(عليه‌السلام) پيروي مي‌كند، در حاليكه او از آن حضرت بيزاري مي‌جويد.(22)نسب يماني: در ضمن يك حديث طولاني امام صادق‌(عليه‌السلام) نشانه‌هاي ظهور را برشمرده، در پايان مي‌افزايد: و خروج رجل من ولد عمي زيد باليمن، وانتهاب ستارة البيت؛ و خروج مردي از تبار عمويم زيد در يمن و به يغما رفتن پرده كعبه.(23)اگر منظور از اين شخصي كه از يمن خروج مي‌كند، يماني موعود باشد، حديث تصريح مي‌نمايد به اينكه نسب او به جناب زيد‌بن‌علي‌بن الحسين‌(عليه‌السلام) مي‌رسد.اسم و لقب يماني: در احاديث معصومين نام يماني ذكر نشده، تنها سر نخي كه داريم پيشگويي سطيح كاهن براي ذي يزن پادشاه يمن است كه در شمار نشانه‌هاي ظهور مي‌گويد: سپس نام‌آوري از يمن، از صنعا و عدن پديدار شود كه چون پنبه سفيد باشد. نامش حسن يا حسين است. با خروج او فتنه‌ها در هم شكند. آن‌گاه مهدي آن فرخندة مبارك، آن هادي هدايت‌گر، آن سيد علوي ظاهر مي‌شود. همگان از اين عنايت الهي خشنود شوند، با نور او تاريكي رخت بر بندد.(24)عليرغم توجه خاص محدثان و سيره‌نويسان به پيش‌گويي‌هاي سطيح كاهن ونقل آن در كتب،(25) سخنان او حجت شرعي نيست، ليكن تنها منبعي است كه از نام يماني و سيماي نوراني او سخن گفته است.در شماري از احاديث فتن و ملاحم از يماني به عنوان امير العُصَب يعني فرمانده گروهان تعبير شده(26) و در برخي ديگر تصريح شده كه فرمانده گروهان يمني و قرشي است، يعني از اهل يمن و از تيرة قريش است.(27) و آن مؤيّد است با حديث امام صادق‌(عليه‌السلام) كه او را از تبار زيد شهيد معرفي فرموده است.(28) و در حديث ديگري آمده است كه منظور از عصب؛ گروهان يمني‌ها مي‌باشد.(29) و در برخي احاديث از او به عنوان منصور يعني پيروز تعبير شده است.(30) و در برخي از لشكريان يماني ستايش شده كه از او پيروي مي‌كنند، تكسواران همدان و خولان پيشاپيش يماني مي‌‌آيند(31) و در ميان ركن و مقام با آن حضرت بيعت مي‌كنند.(32)تقارن خروج يماني با سيد حسني: در برخي از احاديث از تقارن خروج يماني با جنبش سيد حسني گفتگو شده است.كليني با سند صحيح در ضمن حديثي از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه فرمود: و اَقبل اليماني و تحرّك الحسني و خرج صاحب هذا الامر؛ يماني پيش بتازد، حسني به جنبش درآيد و صاحب اين امر خروج فرمايد.(33)كليني اين حديث را با چهار واسطه روايت كرده كه هر چهار تن در اوج وثاقت هستند و حديث صحيح مي‌باشد.(34)در احاديث فراوان از نبرد سخت يماني با سفياني سخن رفته، تصريح شده كه چون دو اسب مسابقه آنها را دنبال كرده، تار و مار مي‌كند،(35) و براساس روايت صحيح، سفياني و پسرش به دست يماني به هلاكت مي‌رسند.(36)در احاديث فتن و ملاحم، يماني جايگاه بسيار رفيعي دارد كه ما به جهت محدود بودن صفحات اين نوشتار، به همين مقدار بسنده نموده و اضافه مي‌كنيم كه حضرت باقر‌(عليه‌السلام) در مقام لزوم ياري رساندن به يماني مي‌فرمايد: و اذا خرج اليماني فانهض اليه، فانّ رايته راية هدي، و لايحل لمسلم ان يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من اهل النّار، لانّه يدعوا الي الحقّ و الي صراط مستقيم؛ چون يماني خروج كند به سويش بشتاب. زيرا پرچم او پرچم هدايت است. بر هيچ مسلماني جايز نيست كه بر او بتازد. زيرا او به سوي حق و به راه راست فرا مي‌خواند.(37)3- بانگ آسمانيسومين نشانه از نشانه‌هاي حتي كه مقارن ظهور رخ مي‌دهد بانگ آسماني است.در احاديث صحيح و مستندي كه در بخش آغازين اين نوشتار نقل كرديم و سند آنها را بررسي نموديم، بانگ آسماني به عنوان يكي از نشانه‌هاي حتمي بيان شده بود. در حديث ديگري امام صادق‌(عليه‌السلام) مي‌فرمايد: النّداء من المحتوم؛ بانگ آسماني از نشانه‌هاي حتمي است.(38)همين تعبير در حديث ديگري نيز در كافي شريف آمده است.(39) در توقيع شريفي از ناحية مقدسه آمده است: الا فمن ادّعي المشاهدة قبل خروج السّفياني و الصّيحة فهو كاذب مفتر؛ آگاه باش كه پيش از خروج سفياني و بانگ آسماني، هر كس ادعاي مشاهده كند، دروغگو و افتراپرداز است.(40) توقيع شريف به حتمي بودن نداي آسماني اشعار دارد. و سه حديث مذكور نيازي به بررسي سندي ندارد، زيرا مضمون آنها با دو حديث صحيح پيشين تأييد مي‌شود.بانگ آسماني در قرآن كريم: در ذيل آية شريفة: (واستمع يوم ينادي المنادي من مكان قريب، يوم يسمعون الصيحة بالحق، ذلك يوم الخروج)؛ گوش فرا ده هنگامي كه منادي از جايگاه نزديك ندا سر دهد، روزي كه صيحه را به حق مي‌شنوند،آن روز روز خروج است؛(41) امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: منادي با نام قائم و نام پدرش ندا سرمي‌دهد و منظور از صيحه در اين آيه همان بانگ آسماني است كه آن روز، روز خروج قائم‌(عليه‌السلام) است.(42) و در بياني ديگر آمده است: صيحة القائم من السّماء؛ منظور از صيحه، بانگ آسماني براي قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است.(43)امام رضا‌(عليه‌السلام) در تفسير (يوم الخروج) فرمود: اي خروج ولدي القائم المهدي؛ يعني: خروج پسرم مهدي قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف).(44)مرحوم فيض در تفسير (من مكان قريب) مي‌فرمايد: صداي منادي آسماني براي همگان به صورت يكسان و مساوي مي‌رسد.(45) منظور ايشان از نظر شدت و ضعف است و گرنه براي هركسي به زبان مادري خودش مي‌رسد.(46)در ذيل آية شريفة: (ان نشأ ننزل عليهم من السّماء آية فضلّت اعناقهم لها خاضعين)؛ اگر بخواهيم نشانه‌اي از آسمان براي آنها فرو مي‌فرستيم كه گردنهايشان در برابر آن منقاد شود.(47) احاديث فراوان داريم كه منظور از آيه (نشانه) در اين آية شريفه بانگ آسماني است.اميرمؤمنان‌(عليه‌السلام) در تفسير اين آية شريفه فرمود: هي آية تخرج الفتاة من خدرها و توقظ النّائم، و تفزع اليقضان؛ آن نشانه‌اي است كه دوشيزگان را از سراپرده‌ها بيرون مي‌فرستد، خفتگان را بيدار مي‌كند، و بيداران را به وحشت مي‌اندازد.(48)امام باقر‌(عليه‌السلام) در تفسير اين آيه شريفه فرمود: منظور از آن، ندايي از آسمان به نام مردي با نام پدرش مي‌باشد.(49) و در حديث ديگري فرمود: دربارة قائم آل محمد –صلوات‌الله‌عليه- نازل شده كه به نام او از آسمان ندا مي‌شود.(50) و در حديث ديگري در توضيح نداي آسماني به نام صاحب اين امر فرمود: به خدا سوگند كه آن در كتاب خدا آشكار است، آن روز احدي در روي زمين نمي‌ماند جز اينكه در برابر او سر فرود مي‌آورد.(51)امام صادق‌(عليه‌السلام) نيز در همين رابطه فرمود: به خدا سوگند ندا از آسمان به نام قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در كتاب خدا آشكار است.(52) و در حديث ديگري فرمود: قائم قيام نمي‌كند جز هنگامي كه منادي از آسمان بانگ برآورد كه آن را دوشيزگان در سراپرده‌ها مي‌شنوند. همة اهل شرق و غرب مي‌شنوند.(53)از امام صادق‌(عليه‌السلام) در تفسير اين آيه پرسيدند كه آيا منظور همان بانگ آسماني است؟ فرمود: آري، هنگامي كه اين نشانه رخ دهد، همة گردن فرازان و دشمنان خدا در برابر آن خاضع شوند.(54) و در حديث ديگري فرمود: آن بانگ آسماني است به نام صاحب اين امر، تا گردن‌هايشان در برابر آن خاضع شود.(55) و در حديث ديگري فرمود: پدرم مي‌فرمود كه بانگ آسماني در قرآن در همين آيه است.(56)امام رضا‌(عليه‌السلام) در تفسير همين آيه فرمود: او همان امامي است كه منادي از آسمان بانگ مي‌زند و به سوي او فرا مي‌خواند، همة اهل زمين آن را مي‌شنوند.(57)محتواي بانگ آسماني: در شماري از احاديث ياد شده آمده بود كه منادي آسماني با نام قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و نام پدر بزرگوارش ندا سر‌مي‌دهد و اهل زمين را به سوي او فرا مي‌خواند. در احاديث فراوان توضيحات بيشتري در اين رابطه آمده است كه به تعدادي از آنها فقط اشاره مي‌كنيم:رسول اكرم‌‌(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: منادي از آسمان بانگ برمي‌آورد كه: انّ اميركم فلان؛ امير شما فلاني است.(58) و در حديث ديگري فرمود: منادي از آسمان بانگ برآورد: هان اي مردمان، روزگار جباران سپري شد و بهترين فرد از امت محمد‌(صلي الله عليه و آله و سلم) زمام امور را به دست گرفت، پس در مكه به او بپيونديد.(59)امير مؤمنان‌(عليه‌السلام) در اين رابطه فرمود: امر مردم سامان نگيرد و برگرد يك محور گرد نيايند، تا هنگامي كه منادي از آسمان بانگ برآورد: عليكم بفلان، و تطلع كف تشير؛ به سوي فلاني بشتابيد. آن‌گاه كف دستي در آسمان ظاهر شود و به سوي او اشاره كند.(60)رسول اكرم‌(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: چون مهدي خروج كند، فرشته‌اي از بالاي سرش بانگ بر‌آورد: انّ هذا مهدي فاتّبعوه؛ به راستي اين مهدي است، پس از او پيروي كنيد.(61)امام باقر (عليه‌السلام) فرمود: امر ما از آفتاب آشكارتر است. سپس فرمود: منادي از آسمان ندا سر مي‌دهد: فلاني پسر فلاني، امام است.(62)سيف‌بن‌عمير مي‌گويد در نزد منصور دوانيقي بودم. به من گفت: اي سيف‌بن‌عمير، به ناگزير يك منادي خواهد بود كه ينادي من السّماء باسم رجل من ولد علي‌بن‌ابي‌طالب؛ بنام مردي از فرزندان علي‌بن‌ابي‌طالب‌(عليه‌السلام) از آسمان ندا سر مي‌دهد. هنگامي كه اين ندا سر داده شود ما پيش از هر كسي به آن پاسخ مي‌دهيم، زيرا اين ندا در مورد يكي از پسر عموهاي ماست. سيف پرسيد: آيا از تبار حضرت فاطمه‌عليهما‌السلام است؟ گفت: آري. آن‌گاه منصور گفت: اي سيف، اگر نبود كه من آن را از ابوجعفر امام باقر‌(عليه‌السلام) شنيده‌ام، اگر همة اهل زمين ‌گفتند، آن را نمي‌پذيرفتم، ولي چه كنم كه او محمد‌باقر‌(عليه‌السلام) است.(63)امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: منادي از آسمان ندا مي‌كند. فلاني امير است. منادي ديگر بانگ برآورد: انّ عليا و شيعته هم الفائزون؛ به راستي علي و شيعيانش رستگارانند.(64)امام هشتم حضرت رضا‌(عليه‌السلام) در حديثي نشانه‌هاي ظهور را برمي‌شمارد، از بانگ آسماني و فراگير بودن آن سخن مي‌گويد و در پايان مي‌فرمايد: منادي آسماني به سوي او فرا مي‌خواند و مي‌گويد: الا انّ حجة الله قد ظهر عند بيت‌الله فاتبعوه، فان الحق معه وفيه؛ آگاه باشيد كه حجت خدا در كنار خانه خدا ظهور كرد، از او پيروي كنيد كه حق با او و در نزد اوست.(65) و در حديث ديگري فرمود: بدني در قرص خورشيد مشاهده مي‌شود كه مي‌گويد: انّ الله بعث فلانا، فاسمعوا له و اطيعوا؛ خداوند فلاني را برانگيخت، به او گوش فرا دهيد و از او پيروي كنيد.(66)امام باقر‌(عليه‌السلام) در اين رابطه فرمود: منادي ندا سر مي‌دهد: انّ المهدي من آل محمد فلان‌بن‌فلان –باسمه واسم ابيه؛ به راستي مهدي از آل‌محمد؛ فلاني پسر فلاني است، نام او و نام پدرش را مي‌برد.(67)زبان پيام: در همايش‌هاي بين‌المللي سخنرانان سخنان خودرا به يكي از زبان‌هاي رايج دنيا بيان مي‌كنند و مترجم‌هاي زبردست آن را همزمان به ديگر زبان‌ها ترجمه‌ مي‌كنند و شركت‌كنندگان از گوشي‌هاي از پيش تنظيم شده، به زباني كه با آن آشنايي دارند استماع مي‌كنند. بانگ آسماني بدون نياز به اين ابزارها به قدرت پروردگار، براي هر فردي به زبان خودش القا مي‌شود و هر كسي آن را با زبان خودش مي‌شنود.امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: ينادي من السّماء باسم القائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف)؛ منادي از آسمان به نام قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ندا سر‌مي‌دهد. زراره پرسيد: آيا اين ندا خصوصي است يا همگاني؟ فرمود: عامّ، يسمع كل قوم بلسانهم؛ همگاني است، هر قومي آن را با زبان خودشان مي‌شنوند.(68) و در حديث ديگري فرمود: يسمعه كل قوم بالسنتهم؛ هر قومي آن را با زبان خودشان مي‌شنوند.(69)در منابع عامه همين تعبير آمده است.(70)زمان پيام: از جمع‌بندي روايات بانگ آسماني به اين نتيجه مي‌رسيم كه در آستانه ظهور چندين بار نداي آسماني شنيده مي‌شود. ولي آن ندايي كه جزء علائم حتمي است، نداي شب 23 رمضان مي‌باشد. چنانكه در احاديث معصومين‌عليهم‌السلام به آن تصريح شده است. امام باقر‌(عليه‌السلام) در اين رابطه فرمود: بانگ آسماني جز در ماه رمضان نخواهد بود، زيرا رمضان ماه خداست و بانگ آسماني در آن بانگ جبرئيل است. سپس فرمود: يكون الصوت في شهر رمضان، في ليلة جمعة، ليلة ثلاث و عشرين، فلاتشكّوا في ذلك، واسمعوا و اطيعوا؛ ندا در ماه رمضان، در شب جمعه، در شب بيست و سوم خواهد بود. هرگز در آن شك نكنيد، گوش فرا دهيد و اطاعت كنيد.(71)امام صادق‌(عليه‌السلام) نيز در اين رابطه فرمود: الصيحة التي في شهر رمضان، تكون ليلة الجمعة لثلاث و عشرين مضين من شهر رمضان؛ آن صيحه‌اي كه در ماه رمضان خواهد بود در شب جمعه، 23 شب گذشته از آن رخ خواهد داد.(72)فضل بن شاذان با سند صحيح از امام صادق‌(عليه‌السلام) روايت كرده كه فرمود: ينادي باسم القائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) في ليلة ثلاث و عشرين من شهر رمضان و يقوم في يوم عاشورا؛ در شب 23 رمضان به نام قائم بانگ زده مي‌شود و در روز عاشورا قيام مي‌كند.(73) او همين مضمون را از امام رضا‌(عليه‌السلام) نيز روايت كرده است.(74)در احاديث فراوان از طريق عامه بانگ آسماني در شب نيمه رمضان نقل شده است.(75) جز اينكه سند هيچكدام قوي نيست، ولي روايات شب بيست و سوم از سند قوي برخوردار هستند. مثلاً حديث سوم را فضل‌بن‌شاذان به واسطه سه تن روايت كرده، كه هر سه بسيار موثق و مورد اعتماد هستند.(76) در نتيجه روايت صحيح و متقن است. بدين ترتيب روايات شب 23 رمضان در اوج صحت مي‌باشند. در مقابل روايات شب نيمه رمضان فقط از طريق عامه رسيده و از نظر عامه نيز سند معتبري ندارد.(77)گستره پيام: در روايات فراوان تأكيد شده كه همة اهل زمين آن را مي‌شنوند.امام باقر‌(عليه‌السلام) در اين رابطه فرمود: با نام قائم‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از آسمان ندا مي‌شود، هيچ خفته‌اي نباشد جز اينكه بيدار شود...(78) و در حديث ديگري فرمود: با نام قائم و نام پدرش ندا سر داده مي‌شود، دوشيزگان اين ندا را در سراپرده‌ها مي‌شنوند، پدران و برادران خود را به جنبش و خيزش تشويق مي‌كنند.(79) و در نقلي فرمود: منادي از آسمان به نام مهدي ندا سر مي‌دهد، هر كسي كه در شرق يا غرب باشد آن را مي‌شنود و هيچ خفته‌اي نباشد جز اينكه بيدار شود.(80)امام صادق‌(عليه‌السلام) در اين رابطه مي‌فرمايد: از آنچه خداوند در آن روح آفريده، چيزي نمي‌ماند جز اينكه آن ندا را مي‌شوند.(81) امام رضا‌(عليه‌السلام) پس از ستايش فراوان از حضرت مهدي‌(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي‌فرمايد: گويي با چشم خود مي‌بينم در آن لحظه‌اي كه بيش از وقت ديگر كابوس نوميدي بر آنها سايه انداخته؛ ندايي سر داده مي‌شود، آنانكه دور هستند همانند كساني كه نزديك هستند مي‌شنوند.(82)وظيفة ما: در غالب احاديثي كه محتواي پيام آسماني را بيان كرده، تعبير اسمعوا و اطيعوا دارد. يعني گوش فرا دهيد و اطاعت كنيد و در برخي آمده است: هنگامي كه منادي ندا سر داد به سويش بشتابيد و خود را با شتاب به او برسانيد. گويي با چشم خود مي‌بينم كه در ميان ركن و مقام از مردم بيعت مي‌گيرد.(83) و از پيامبر رحمت نقل كرديم كه فرمود: منادي ندا سر مي‌‌دهد: هان اي مردمان، دوران ستمگران به پايان رسيد. بهترين فرد از امت محمد‌(صلي الله عليه و آله و سلم) قدرت را به دست گرفت. پس به سوي مكه بشتابيد و به او بپيونديد.(84)ادامه دارد.پی نوشتها:1- اين حديث در زير عنوان: بازشناسي علائم حتمي از شيخ صدوق نقل كرديم و صحت سندش را اثبات كرديم.2- كليني، الكافي، ج 8، ص 258، ح 483.3- اين پنج واسطه عبارتند از:- محمدبن يحيي العطار، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 353، رقم 946.- احمدبن محمدبن عيسي، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الرجال، ص 366.- علي بن الحكم، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الرجال، ص 366- علي بن الحكم، براي وقاقتش: ر.ك: شيخ طوسي، الفهرست، ص 151، رقم 376.- ابوايوب خزاز – ابراهيم بن عيسي – براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 20، رقم 25.- عمربن حنظله، براي وثاقتش ر.ك: كليني، الكافي، ج 3، ص 275.4- علامة مجلسي، مرآة العقول، ج 26، ص 406.5- نعماني، الغيبة، ص 252، ب 14، ح 11.6- همان، ص 277، ب 14، ح 60.7- فضل بن شاذان، اثبات الرجعة: مختصر اثبات الرجعة، تراثنا، ش 15، ص 216، ح 18؛ ميرلوحي، كفاية المهتدي، ص 280، ح 39؛ خاتون آبادي، كشف الحق، ص 182، ح 30.8- آن دو واسطه عبارتند از:- صفوان بن يحيي- براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 197، رقم 524.- محمد بن حمران، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 359، رقم 965.9- شيخ صدوق، كمال الدين ، ج 1، ص 331، باب 32، ح 16.10- نعيم بن حماد، الفتن، ص 231، ح 855.11- فضل بن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، تراثنا، ش 15، ص 215؛ ميرلوحي، كفاية المهتدي، ص 262؛ خاتون آبادي، كشف الحق، ص 169.12- اين سه واسطه عبارتند از:- محمد بن ابي عمير، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الفهرست، ص 218، رقم 617.- جميل بن دراج، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 126، رقم 617.- زرارة بن اعين، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 175، رقم 463.13- نعماني، الغيبة، ص 305، ب 18، ح15؛ شيخ طوسي، الأمالي، ص 661، م 35، ح 20.14- شيخ طوسي، الغيبة، ص 447، ح 444؛ شيخ حر عاملي، اثبات‌الهداة، ج 3، ص 728، ح 58.15- نعماني، الغيبة، ص 253؛ شيخ حر، اثبات الهداة، ج3، ص 735.16- علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 274؛ هيئت تحريريه،موسوعة احاديث اميرالمؤمنين، ج1، ص 318.17- نعماني، الغيبة، ص 255، ب 14، ح 13.18- فضل بن شاذان، اثبات الرجعة –محظوط- مختصر اثبات الرجعة، تراثنا، ص216، ح 17، خاتون‌آبادي، كشف‌الحق، ص 173، ح 29.19- اين سه واسطه عبارتند از:- محمد بن ابي عمير، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الفهرست، ص 218، رقم 617.- سيف بن عميره، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 189، رقم 504، شيخ طوسي، الفهرست، ص 140، رقم 333؛ ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص 56، رقم 377؛ ابن حجر، تهذيب التهذيب، ج2، ص 470، رقم 3182.- بكر بن محمد ازدي، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 108، رقم 273؛ شيخ طوسي، اختيار معرفة الرجال، ص 592، رقم 1107؛ علامه حلي، الرجال، (خلاصة الاقوال) ص 25.20- فصل بن شاذان، اثبات الرجعة –محظوط- تراثنا، ش 15، ص 215، ح16، ميرلوحي، كفاية المهتدي، ص 262؛ خاتون آبادي، كشف الحق، ص 169.21- نعماني، الغيبة، ص 255، ب 14، ح13.22- شيخ طوسي، الأمالي، ص 661، م 35، ح 19؛ علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج47، ص 297؛ همو، ج52، ص 275، ح 170.23- سيد ابن طاووس، فلاح السائل، ص 171؛ علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج86، ص 62.24- حافظ برسي، مشارق انوار اليقين، ص 247؛ علامه مجلسي، بحارالأنوار، ج51، ص 163؛ كاظمي، بشارة الاسلام، ص 254.25- ابونعيم، دلائل النبوة، ج1، ص 122، 125، 140، ابن هشام، السيرة النبوية، ج1، ص 124-128، 158، 190-194.26- نعيم بن حماد، الفتن، ج1، ص 401، ح 1208.27- همان، ص 120، ح 283.28- سيد ابن طاووس، فلاح السائل، ص 171.29- همو، التشريف بالمنن، ص 77، ب20، ح22.30- نعيم بن حماد، الفتن، ص 231، و 300، ح 855 و 1153.31- سيد ابن طاووس، التشريف بالمنن، ص 295، ب 79، ح 417.32- همان، ص 281، ب70، ح407.33- كليني، الكافي، ج8، ص189، ح285.34- اين چهار واسطه عبارتند از:- محمد بن يحيي العطار، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 353، رقم 946.- احمد بن محمد بن عيسي، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الرجال، ص 366.- حسن بن محبوب، براي وثاقتش ر.ك: شيخ طوسي، الفهرست، ص 96، رقم 162.- يعقوب سراج، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 451، رقم 1217.35- نعماني، الغيبة، ص 305؛ طبرسي، مجمع البيان، ج8، ص 622.36- فضل بن شاذان، اثبات الرجعة –محظوط- مختصر اثبات الرجعة، تراثنا، ش 15، ص 215، ح 16؛ ميرلوحي كفاية المهتدي، ص 262؛ خاتون آبادي، كشف الحق، ص 169.37- نعماني، الغيبة، ص 256، ب14، ح 13.38- همان، ص 252، ح 11.39- كليني، الكافي، ج8، ص 258، ح 484.40- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 516؛ شيخ طوسي، الغيبة، ص 395؛ طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 260.41- سورة ق (50)، آية‌41-42.42- قندوزي، ينابيع المودة، ج3، ص 251، ب71، ح 50.43- علي بن ابراهيم، تفسير قمي، ج2، ص327؛ فيض كاشاني، الصافي، ج6، ص 543؛ بحراني، البرهان، ج9، ص 204، همو، المحجة، ص 209.44- قندوري، ينابيع المودة، ج3، ص 297، ب 78، ح8.45- فيض كاشاني، الصافي، ج6، ص543.46- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 650.47- سورة شعراء (26)، آية 4.48- نعماني، الغيبة، ص 251، ب14، ح8.49- حلي، مختصر بصائر الدرجات، ص 459؛ استرآبادي، الرجعة، ص 161، بحراني، البرهان، ج7، ص 215؛ همو، المحجة، ص160.50- سيد شرف الدين، تأويل الآيات الباهرة، ج1، ص 386، شيخ حر، اثبات الهداة، ج3، ص 563، بحراني، حلية الابرار، ج5، ص 293.51- نعماني، الغيبة، ص 260، بحراني، همان، ص 291.52- بحراني، المحجه، ص 157؛ همو، حلية الابرار، ج5، ص 295.53- شيخ طوسي، الغيتة177؛ شيخ حر عاملي، اثبات الهداة ج3، ص 502؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 285.54- كليني، الكافي، ج8، ص 258؛ بحراني، حلية الابرار، ج5، ص 289.55- علي بن ابراهيم، تفسير قمي، ج2، ص 118؛ فيض كاشاني، الصافي، ج5، ص 316.56- نعماني، الغيبة، ص 261؛ بحراني، البرهان، ج7، ص 212.57- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 372؛ خزاز، كفاية الأثر، ص 271، طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 241؛ حمويني، فرائدالسمطين، ج2، ص 337؛ قندوزي، ينابيع المودة، ج3، ص 297.58- متقي هندي، البرهان، ص 71.59- شيخ مفيد، الاختصاص، ص 208، علامه مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 304.60- كامل سليمان، روزگار رهايي، ج2، ص 867، ح 1331.61- متقي هندي، البرهان، ص 72.62- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 650.63- سلمي، عقد الدرر، ص 110.64- نعماني، الغيبة، ص 264، ح 28.65- شيخ صدوق، كمال‌الدين، ج2، ص 372؛ خزاز، كفاية الأثر، ص 271، طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 241.66- شيخ طوسي، الغيبة، ص 440، حلّي، مختصر بصائر الدرجات، ص 109؛ مسعودي، اثبات الوصية، ص 227.67- نعماني، الغيبة، ص 264، ح 27.68- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 650، ب 57، ح8.69- شيخ طوسي، الغيبة، ص 435، ح 425؛ طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 279.70- متقي هندي، البرهان، ص 75، ح10.71- نعماني، الغيبة254؛ شيخ حر، اثبات‌الهداة، ج3، ص 73572- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 650، 652، ح 6 و 16.73- فضل بن شاذان، اثبات الرجعة، محظوط؛ مختصر اثبات الرجعة، تراثنا،ش 15، ص 218، ح 20، ميرلوحي، كفاية المهتدي، ص 286؛ خاتون آبادي، كشف الحق، ص 187، ح 32؛ شيخ حر، اثبات الهداة، ج3، ص 570؛ محدث نوري، كشف الاستار، ص 222.74- فضل بن شاذان، همان؛ ميرلوحي، همان، ص 277؛ خاتون آبادي، همان، ص 188؛ شيخ طوسي، الغيبة، ص 452؛ شيخ حر، همان، ص 514، ح 352.75- نعيم بن حماد، الفتن، ص 185،‌ح 641؛ هيثمي، مجمع الزوائد، ج7، ص 310.76- و آنها عبارتند از:- احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 75، رقم 180؛ شيخ طوسي، الرجال، ص 366؛ همو، الفهرست، ص 61، رقم63.- عاصم بن حُمَيد، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 301، رقم، 821.- محمد بن مسلم، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 323، رقم 882.77- ر.ك: حاكم، مستدرك الصحيحين، ج4، ص 518؛ هيثمي، مجمع الزوائد، ج7، ص 310؛ ابوعبدالله ايمن، الفتن، ص 185، ذيل ح 641.78- نعماني، الغيبة، ص 254؛ متقي هندي، البرهان، ص 109.79- همان80- سلمي، عقد الدرر، ص 137.81- نعماني، الغيبة، ص 290، ب 16، ح6.82- نعماني، الغيبة، ص 181؛ خزاز، كفاية‌الاثر، ص 159؛ شيخ طوسي، الغيبة، ص 439؛ حلي، مختصر بصائر الدرجات، ص 478؛ قطب راوندي، الخرائج و الجرائح، ج3، ص 1168، ح 65، شيخ حر، اثبات الهداة، ج3، ص 726، ح50.83- نعماني، الغيبة، ص 262، ب 14، ح 22.84- شيخ مفيد، الاختصاص، ص 208.
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن