محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847310218
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: لزوم تفكیك علائمحتمى ظهور از علائم غیرحتمى (2)
بازشناسى علائمحتمى ظهور... آنچه گذشت:بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ظهور و رستاخیر در كتب حدیثى نقل شده كه مىتوان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود: فِتَن مَلاحم علائم ظهور اشراط الساعة در میان بیش از 2000 علائم ظهور، تعدادى از آنها علائم حتمى و بقیه علائم غیرحتمى مىباشند. تعداد علائم حتمى از انگشتان دست نمىگذرد. آنچه مسلم است تعداد پنج نشانه از این نشانهها حتمى مىباشند كه عبارتند از: خروج سفیانى؛ خروج یمانى؛ بانگ آسمانى؛ خسف بیدا؛ قتل نفس زكیه.در قسمت پیشین، تعریف و مقایسهی 4 گروه علایم تقدیم شد. و در ادامه این سری نوشتار به امر بازشناسی این علایم پنجگانه پرداخته میشود.و اما اكنون و در این قسمت اولین نشانهی ظهور یعنی خروج سفیانی تحلیل میگردد. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود: قَبْلَ قیامِ القائمِ خَمسُ عَلاماتٍ مَحتومات: اَلَیمانىُّ و السُّفیانىُّ و الصَّیحةَ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّكیة وَ الخَسفُ بِالبَیداء؛پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمى است. یمانى، سفیانى، بانگ آسمانى، قتل نفسزكیه و خسف سرزمین بیدا.(23) شیخ صدوق این حدیث را با پنج واسطه از امام صادقعلیه السلام روایت كرده كه همه آنها مورد وثوق و اعتماد هستند.(24) در مورد شمارش علائمحتمى به همین حدیث بسنده مىكنیم كه سند صحیح و متن گویایى دارد. و اینك بررسى یكایك نشانههاى حتمى به ترتیب تسلسل زمانى آنها. 1 - خروج سفیانىاز نظر زمانى اولین نشانه از نشانههاى حتمى كه پیش از دیگر نشانهها تحقق مىیابد و فرارسیدن انفجار نور و سپرى شدن شب دیجور غیبت را نوید مىدهد؛ خروج سفیانى است. خوشبختانه خروج سفیانى در روایات اسلامى بسیار دقیق، روشن و شفاف بیان شده كه هرگز قابل انطباق با هیچ فرد دیگرى نمىباشد. جالبتر اینكه علاوه بر روایات كلى علائم پنجگانه در احادیث فراوانى به طور استقلالى بر حتمى بودن آن تصریح و تأكید شده، كه به چند نمونه از آنها اشاره مىكنیم: حمیرى با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اِنَّ اَمْرِ القائمِ حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ امرَ السُّفیانى حَتمٌ مِنَ اللَّهِ، وَ لا یَكونُ قائمٌ اِلّا بِسفیانى؛ قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است. بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.(25) این حدیث را حمیرى(ابوالعباس، عبداللَّهبن جعفر حمیرى) كه از رجال برجسته شیعه در عهد غیبت صغرى بود، با دو واسطه از امام رضاعلیه السلام روایت كرده و در كتاب خود قرب الاسناد الى الرضا علیه السلام ثبت نموده است. این كتاب از حوادث روزگار جان به در برده و تا زمان ما باقى مانده است. حمیرى از نظر علماى رجال در اوج وثاقت است.(26) دو واسطه او نیز كاملاً مورد وثوق مىباشند،(27) و در نتیجه روایت صحیحه است. نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مىباشدشیخ صدوق با سلسله اسنادش از ابوحمزه ثمالى روایت كرده كه گفت: محضر امام صادقعلیه السلام عرض كردم كه پدر بزرگوارتان امام باقرعلیه السلام فرمود: اِنَّ خُروجَ السُّفیانى مِنَالاَمرِ الَمحتوم؛ بىگمان خروج سفیانى از امور حتمى است. امام صادقعلیه السلام فرمود: آرى.(28) این حدیث را شیخ صدوق با پنج واسطه از امام باقرعلیه السلام روایت كرد و مهر تأیید امام ششم را نیز دریافت نموده است. وى به تعبیر نجاشى آبروى شیعه در عصر خود بود.(29) به دعاى حضرت بقیةاللَّه - ارواحنافداه - متولد شده(30) و به فرمان آن حضرت كتاب كمالالدین را تألیف كرده است.(31) آن پنج واسطه كه در سند حدیث واقع شدهاند نیز همه مورد اعتماد و استناد هستند و علماى رجال بر وثاقت آنها تصریح نمودهاند.(32) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مىباشد. نعمانى با پنج واسطه از امام صادقعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اَلسُّفیانىُّ مِنَ الَمحتوم وَ خُروجهُ فی رجب؛ سفیانى از نشانههاى حتمى است و خروج وى در ماه رجب خواهد بود.(33) ابو زینب محمدبن ابراهیم نعمانى از شخصیتهاى برجسته قرن چهارم است، پیشتاز رجالیون او را به عنوان عظیمالقدر، شریفالمنزله، صحیحالعقیده و كثیرالحدیث ستوده است.(34) وى این حدیث را در كتاب گرانسنگ خود با پنج واسطه روایت كرده كه همه آنها به تصریح علماى رجال مورد وثوق مىباشند.(35) در نتیجه این حدیث نیز صحیحه مىباشد. در این سه حدیث (كه هر سه از نظر سند صحیح بود) خروج سفیانى از نشانههاى حتمى اعلام شده و در حدیث سوم آمده است كه خروج او در ماه رجب خواهد بود. یادآورى این نكته لازم است كه از جمعبندى احادیث مربوط به سفیانى استفاده مىشود كه سفیانى در ماه رجب خروج مىكند، حدود شش ماه مىجنگد، در اواخر محرم به قدرت مىرسد، و دقیقاً هشت ماه بعد حضرت بقیةاللَّه ظهور مىنماید. بدینترتیب منظور از رجب، رجبِ سال قبل از ظهور مىباشد، نه رجب سال ظهور.
نام سفیانى:مشهور آن است كه نام سفیانى عثمان و نام پدرش عنبسه مىباشد.(36) و در برخى منابع نام پدرش عُیَینه آمده،(37) با توجه به اتحاد طریق به نظر مىرسد كه آن تصحیف شده عنبسه باشد. اسامى دیگرى براى سفیانى نقل شده كه از آن جمله حرببن عنبسه،(38) عنبسة بن مرة،(39) عنبسة بن هند،(40) عبداللَّه بن یزید،(41) ابوعتبه، عروة بن محمد،(42) و معاویة بن عتبه است.(43) در حالیكه هیچ یك از اسامى یاد شده سند قابل اعتماد و استنادى ندارد. تنها عثمان بن عنبسه از شهرت بیشترى برخوردار است. القاب سفیانى: مشهورترین لقب او سفیانى است. او را از آن جهت سفیانى مىنامند كه از تبار ابوسفیان است. از دیگر القابش صخرى منسوب به صخر پدر ابوسفیان است.(44) امیرمؤمنان در یكى از خطبههاى خود از آشوبگرى سخن گفته كه از او ضِلّیل(45) به معناى بسیار گمراه(46) تعبیر نموده، برخى از شارحان نهجالبلاغه آن را اشاره به سفیانى دانستهاند.(47) نسب سفیانى:از بنىامیه در منطق وحى به عنوان «اَلشَّجَرةُ المَلْعونَة»؛ درخت ملعونه(48) یاد شده و در احادیث فراوان تصریح شده كه منظور از شجره ملعونه بنىامیه مىباشد.(49) در احادیث فراوان تصریح شده كه سفیانى از تبار ابو سفیان،(50) از بطن هندِ جگرخواره (اِبْنُ اكِلَةِالأكباد)،(51) از سوى پدر از بنىامیه و از طرف مادر از قبیله كلب است.(52) امام صادقعلیه السلام به هنگام برشمردن كارنامه سیاه آل ابىسفیان فرمود: و سفیانى نیز با قائم پیكار مىكند.(53) امیرمؤمنان علیه السلام مىفرماید: با 70000 نفر به سوى عراق حركت مىكند. در كوفه، بصره و دیگر شهرها مىگردد، اركان اسلام را منهدم مىكند؛ دانشمندان را مىكشد، قرآنها را مىسوزاند، مساجد را ویران مىكند، محرمات را مباح كنداما در مورد اینكه او از نسل كدامین فرزند ابوسفیان مىباشد، به اختلاف سخن رفته است: 1 - از تبار خالدبن یزیدبن ابىسفیان(54)؛ 2 - از نسل عتبةبن ابىسفیان(55)؛ 3 - از تبار یزیدبن معاویةبن ابىسفیان(56)؛ 4 - از طرف پدر از نسل ابىسفیان و از طرف مادر از نسل یزیدبن معاویه.(57) اوصاف جسمى سفیانی:در احادیث فراوان از ویژگىهاى ظاهرى سفیانى به صراحت بیان شده و جاى هرگونه شك و تردید از میان رفته است. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادقعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: اِنَّكَ لَوْ رَأَیتَ السُّفیانی لَرَأیت أَخْبَث النّاسِ، أَشْقر، أَحْمَر، أَزْرَق؛ تو اگر سفیانى را ببینى، پلیدترین انسانها را دیدهاى. او بور، سرخروى و زاغچشم است.(58) شیخ صدوق این حدیث را با شش واسطه روایت كرده كه از منظر علماى رجال همه آنها ثقه مىباشند.(59) امیرمؤمنانعلیه السلام به دیگر ویژگىهاى ظاهرى او اشاره كرده مىفرماید: یَخرُج ابْنُ اكِلةِ الاَكبادِ مِنَ الوادى الیابِس، وَهُوَ رَجُلٌ رَبْعةٌ، وَحْشُ الوَجهِ، ضَخْمُ الهامَةِ، بِوَجْههِ اَثرُ الجُدْرى، اِذا رَأیتهُ حَسِبْتهُ اَعْور؛ پسر هند جگر خواره از وادى یابس خروج مىكند، او مردى میان بالا، با چهرهاى وحشتناك، سر ستبر و آبلهروى مىباشد. هنگامى كه او را ببینى او را یكچشم مىپندارى.(60) از طریق عامه نیز از آن حضرت روایت شده كه فرمود: السُّفیانى مِن وُلدِ خالدِبنِ یَزیدبِن ابىسفیان، رَجلٌ ضَخْمٌ الهامَة، بِوجههِ اَثرُ جُدْرى، وبِعَینهِ نكُتَه بَیاض؛ سفیانى از تبار خالدبن یزیدبن ابىسفیان است. او مردى سر ستبر است كه در چهرهاش آثار آبله و در چشمش نقطه سفیدى هست.(61) دیگر اوصاف سفیانىدر احادیث پیشوایان علاوه بر اوصاف ظاهرى، بر اوصاف روحى و روانى او نیز اشاره شده است: 1 - امام صادقعلیه السلام در این رابطه مىفرماید: یَقولُ: یا رَبِّ ثارى ثارى، ثُمّالنَّار. وَقَد بَلغ مِن خُبْثهِ اَنَّه یَدْفنُ اُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَهِىَ حَیَّة، مَخافَةَ اَن تَدُلُّ عَلیه؛ سفیانى گوید: خدایا انتقام، انتقام، سپس دوزخ. او به قدرى خبیث است كه مادر بچهاش را زندهبگور مىكند، از ترس اینكه مخفیگاهش را نشان بدهد.(62) در این حدیث كه قبلاً سندش را بررسى كردیم و صحت آن را اثبات نمودیم، به سه ویژگى اخلاقى سفیانى تأكید شده: او پلیدترین انسان روى زمین است. پركینهترین انسان است و همواره فریاد انتقام، انتقام، سر مىدهد. سنگدلترین انسان است و بر احدى رحم نمىكند، حتى همسرش را زنده بهگور مىكند. در احادیث فراوان تصریح شده كه سفیانى از تبار ابو سفیان، از بطن هندِ جگرخواره، از سوى پدر از بنىامیه و از طرف مادر از قبیله كلب است2 - امام باقرعلیه السلام در همین رابطه مىفرماید: سفیانى سرخ روى، بور و زاغ چشم است، او هرگز خداى را نپرستیده و هرگز وارد مكه و مدینه نشده است. او مىگوید: خدایا انتقام، وانگهى دوزخ، خدایا انتقام، سپس دوزخ.(63) 3 – رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم در این رابطه مىفرماید: یَخْرجُ رَجلٌ یُقال لَه: السُّفیانى فی عمقِ دَمشق، و عامَّةُ مَن یَتْبَعُه مِن كَلب، فَیَقتُل حَتَّى یَبْقُرَ بُطُونَ النِّساء وَ یَقتُل الصِّبیان؛ مردى از دل دمشق خروج كند كه به او سفیانى گویند، همه پیروانش از تیره كلب هستند، آنقدر كشتار كند كه حتى شكم زنان را مىشكافد و كودكان را از دم تیغ مىگذراند.(64) حاكم نیشابورى پس از نقل حدیث، بر صحت آن تأكید نموده و گفته: این حدیث بر مبناى بخارى و مسلم صحیح است.(65) 4 - امیرمؤمنانعلیه السلام در حدیث دیگرى در این رابطه فرمود: ثُمَّ یَبْعَثُ فَیَجْمَعُ الاَطفالَ وَ یَغْلىِ الزَّیتَ لَهُم، فَیقولون: اِن كانَ آباؤُنا عَصَوْكَ فَنحن ما ذَنْبُنا؟! مأمورین را مىفرستد، كودكان را گرد مىآورد و دیگهاى زیتون را براى آنها مىجوشاند، آنها مىگویند: اگر پدران ما با شما مخالفت كردهاند پس تقصیر ما چیست؟(66) 5 - امیرمؤمنانعلیه السلام در حدیث دیگرى مىفرماید: گروهى از اولاد رسول خدا به بلاد روم پناهنده مىشوند. سفیانى كسى را به نزد پادشاه روم مىفرستد كه بندگانم را به من بازگردان. او نیز آنها را برمىگرداند، پس آنها را در دمشق گردن مىزند.(67) 6 - امیرمؤمنانعلیه السلام به هنگام شمارش كارنامه سیاه سپاه سفیانى مىفرماید: 70000 نفر را در بغداد مىكشند و شكم 300 زن را مىشكافند!!(68) 7 - در برخى از تفاسیر عامه، در ذیل آیه شریفه «ولوترى اذ فزعوا» (69) آوردهاند كه: سفیانى لشكرى را به بغداد مىفرسد، بیش از 3000 نفر را مىكشند و شكم بیش از 100 زن را مىشكافند.(70) 8 - در برخى دیگر از احادیث عامه، از كشته شدن 70000 نفر در عَینُ التَّمر (71) و از تعدى به حریم 30000 تن در كوفه سخن رفته است.(72) 9 - در برخى دیگر از منابع عامه آمده است: سفیانى همه كسانى را كه با او مخالفت مىكنند، از دم شمشیر مىگذراند. آنها را با اره دو نیم مىكند و در دیگها مىجوشاند. این كار تا شش ماه ادامه مىیابد.(73) 10- امیرمؤمنان علیه السلام در ضمن یك حدیث طولانى از ابعاد دیگرى از جنایات سفیانى پرده برداشته مىفرماید: با 70000 نفر به سوى عراق حركت مىكند. در كوفه، بصره و دیگر شهرها مىگردد، اركان اسلام را منهدم مىكند؛ دانشمندان را مىكشد، قرآنها را مىسوزاند، مساجد را ویران مىكند، محرمات را مباح كند، به نوازندگى فرمان مىدهد، كارهاى ناشایست را تجویز مىكند، از فرایض الهى جلوگیرى مىنماید. از جور و ستم پروا نكند، هر كس كه نامش محمد، على، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، ام كلثوم، خدیجه و عاتكه باشد، به سبب دشمنى با خاندان پیامبر از دم شمشیر مىگذراند.(74) این بود اندكى از جنایاتى كه بر اساس روایات فریقین، سفیانى به هنگام سیطرهاش به شامات (سوریه، اردن و فلسطین) انجام مىدهد. همه این احادیث از نظر سندى قوى نیستند، لیكن همه آنها مؤیّد آن حدیث بسیار قوى و صحیحى است كه در آغاز این بخش و سر آغاز بخش قبلى (اوصاف جسمى)، از طریق شیخ صدوق نقل كردیم و صحت سندش را اثبات نمودیم. در آن حدیث از نظر اوصاف ظاهرى بر سرخ روى، زاغ چشم و بور بودنش تكیه شده و از نظر اخلاقى و روانى بر خباثت، پلیدى، قساوت، سنگدلى و كینهتوزىاش تأكید شده است.
__________________________ 23. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 650، ب 57، ج 7. 24. اسامى آن پنج واسطه و منبعى كه بر توثیق آنها تأكید و تصریح نمودهاند: محمدبن حسن بن احمد بن ولید، ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 383. حسینبن حسن بن ابان، ر.ك: ابن داود، الرجال، ص 270. حسینبن سعید بن حماد بن مهران، ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 112. محمدبن ابى عمیر، ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 218. عمربن حنظله، كه امامصادقعلیه السلام بر صداقت او تصریح فرموده است. ر.ك: كلینى، الكافى، ج 3، ص 275. 25. حمیرى، قرب الاسناد، ص 373، ح 1329. 26. شیخ طوسى، الفهرست، ص 167، رقم 439. 27. این دو واسطه عبارتند از: احمدبن محمد بن عیسى اشعرى، براى وثاقت او: ر.ك: شیخ طوسى، الرجال، ص 366، و علىبن اسباط، براى وثاقت او: ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 252، رقم 663. 28. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 652، ب 57، ح 14. 29. نجاشى، الرجال، ص 389، رقم 1049. 30. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 503، ب 45 ذیل ح 31. 31. همان، ج 1، ص 3. 32. این پنج واسطه عبارتند از: محمدبن موسىبن متوكل، براى وثاقتش ر.ك: ابنداود، الرجال، ص 185؛ علامه حلى، الرجال، ص 149، رقم 58؛ سیدبن طاووس، فلاحالسائل، ص 158، فصل 19. عبداللَّهبن حمیرى، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 167، رقم 439. احمدبن محمدبن عیسى، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الرجال، ص 366. حسنبن محبوب براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 96، رقم 162. ابوحمزه ثمالى، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 115، رقم 296. 33. نعمانى، الغیبة، ص 300، ب 18، ح 1 . 34. نجاشى، الرجال،ص 383، رقم 1043. 35. این پنج واسطه عبارتند از: احمدبن محمدبن سعید، مشهور به: ابن عقده، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 94، رقم 233. محمدبن فضلبن ابراهیمبن قیسبن رمانه، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 340، رقم 911. حسنبن علىبن فضال، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 97، رقم 164. ابواسحاق، ثعلبةبن میمون، براى وثاقتش ر.ك: شیخطوسى، اختیار معرفةرجال، ص 412، رقم 776. عیسىبن اعین، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 296، رقم 803. 36. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651؛ راوندى، الخرائج والجرائح، ج 3، ص 1150؛ نیلى، منتخب الأنوار المضیئة، ص 28؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 205. 37. طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 282؛ شیخ حرعاملى، اثبات الهداة، ج 3، ص 721. 38. سلمى، عقدالدرر، ص 91. 39. سید ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص 296، ح 417. 40. ابن منادى، الملاحم، ص 77. 41. نعیم بن حماد، الفتن، ص 221، ب 29، ح 814. 42. مقدسى، فرائد فوائد الفكر، ص 305. 43. سفارینى، لوائح الانوار البهیة، ج 2، ص 75. 44. نعیم بن حماد، الفتن، ص 276؛ سیوطى، الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 70. 45. سید رضى، نهجالبلاغه، خطبه 101. 46. ابنمنظور، لسانالعرب، ج 8، ص 81. 47. بحرانى، شرح نهجالبلاغه، ج 3، ص 11. 48. سوره اسراء (17)، آیه 60. 49. قرطبى، الجامع الأحكامالقرآن، ج 10، ص 283؛ بحرانى، البرهان، ج 6، ص 107 - 104. 50. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 282؛ راوندى، الخرائج والجرائح، ج 3، ص 1150؛ شیخ حرعاملى، اثبات الهداة، ج 3، ص 721. 51. نعمانى، الغیبة، ص 306؛ شیخ طوسى، الغیبة، ص 461؛ علامهمجلسى، بحارالأنوار، ج 52، ص 216؛ سلمى، عقدالدرر، ص 54؛ مقدسى، فرائد الفوائدالفكر، ص 299. 52. سیدابن طاووس، التشریف بالمنن، ص 296، ب 79. 53. شیخ صدوق، معانىالأخبار، ص 346. 54. متقى هندى، البرهان، ص 113؛ همو، كنزالعمال، ج 11، ص 284؛ سلمى، عقدالدرر، ص 72؛ سفارینى، لوائح الانوارالبهیه، ج 2، ص 75. 55. شیخ طوسى، الغیبة، ص 444؛ شیخ حر، اثبات الهداة، ج 3، ص 727. 56. مقدسى، البدء والتاریخ، ج 2، ص 177. 57. عبدالامیر، الاسرار فیما كنّى وعرف به الاشرار، ج 4، ص 288. 58. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651، ب 57، ح 10. 59. این شش واسطه عبارتند از: احمد بن زیاد بن جعفر همدانى، از مشایخ صدوق، براى وثاقتش ر.ك: شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 369، ب 34، ذیل ح 6علىبن ابراهیم، براى وثاقتش ر.ك: نجاشى، الرجال، ص 260، رقم 680ابراهیمبن هاشم، براى وثاقتش ر.ك: سید ابن طاووس، فلاح السائل، ص 158، فصل 16محمدبن ابىعمیر، براى وثاقتش ر.ك: شیخ طوسى، الفهرست، ص 218، رقم 617حمادبن عیسى، براى وثاقتش ر.ك: همان، ص 115، رقم 240عمربن یزید، بریا وثاقتش ر.ك: همان، ص 184، رقم 502 60. شیخ طوسى، كمالالدین، ج 2، ص 651؛ طبرسى، اعلام الورى، ج 2، ص 282؛ نیلى، منتخب الأنوار المضیئة، ص 2861. نعیم بن حماد، الفتن، ص 222؛ سلمى، عقد الدرر، ص 73؛ متقى هندى، البرهان، ص 113؛ همو، كنز العمال، ج 11، ص 284؛ سفارینى، لوائح الانوار البهیة، ج 2، ص 75؛ مقدسى، فرائد فوائد الفكر، ص 603. 62. شیخ صدوق، كمالالدین، ج 2، ص 651، ب 57، ح 10. 63. نعمانى، الغیبة، ص 306، ب 19، ح 18. 64. سلمى، عقد الدرر، ص 73؛ متقى هندى، كنز العمال، ج 14، ص 272؛ همو، البرهان، ص 113؛ سیوطى الدر المنثور، ج 5، ص 241؛ همو، الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 61؛ قنوجى، الاذاعة، ص 135. 65. حاكم، المستدرك للصحیحین، ج 4، ص 520. 66. سلمى، عقد الدرر، ص 93. 67. مقدسى، فرائد فوائد الكفر، ص 320. 68. سلمى، عقد الدرر، ص 92. 69. سوره سبأ (34)، آیه 51. 70. طبرى، جامع البیان، ج 22، ص 72؛ قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، ج 14، ص 315. 71. نام شهرى در نزدیكى انبار در غرب كوفه، ر.ك: یا قوت، معجم البلدان، ج 3، ص 759. 72. سلمى، عقد الدرر، ص 77؛ مقدسى، فرائد فوائد الفكر، ص 310. 73. نعیمبن حماد، الفتن، ص 235، ب 33، ح 873. 74. مقدسى، فرائد فوائد الفكر، ص 320. استاد علىاكبر مهدىپور به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]
صفحات پیشنهادی
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی)
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی)-لزوم تفكیك علائمحتمى ظهور از علائم غیرحتمى (2)بازشناسى علائمحتمى ظهور... آنچه گذشت:بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ...
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی)-لزوم تفكیك علائمحتمى ظهور از علائم غیرحتمى (2)بازشناسى علائمحتمى ظهور... آنچه گذشت:بیش از دو هزار نشانه براى فرج، ...
لزوم تفكيك علائم حتمي ظهور از غيرحتمي - قسمت دوم
(1)بازشناسي علائم حتمي شيخ صدوق با سند صحيح از امام صادق(عليهالسلام) روايت كرده ... و اينك بررسي يكايك نشانههاي حتمي به ترتيب تسلسل زماني آنها.1- خروج ... يزيد بن ابيسفيان(33)؛2- از نسل عتبة بن ابي سفيان (34)؛3- از تبار يزيدبنمعاوية ...
(1)بازشناسي علائم حتمي شيخ صدوق با سند صحيح از امام صادق(عليهالسلام) روايت كرده ... و اينك بررسي يكايك نشانههاي حتمي به ترتيب تسلسل زماني آنها.1- خروج ... يزيد بن ابيسفيان(33)؛2- از نسل عتبة بن ابي سفيان (34)؛3- از تبار يزيدبنمعاوية ...
اوصاف ظاهرى
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی) (57) اوصاف جسمى سفیانی:در احادیث فراوان از ویژگىهاى ظاهرى سفیانى به صراحت ... (61) دیگر اوصاف سفیانىدر احادیث ...
باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی) (57) اوصاف جسمى سفیانی:در احادیث فراوان از ویژگىهاى ظاهرى سفیانى به صراحت ... (61) دیگر اوصاف سفیانىدر احادیث ...
جانی فدای قدوم آقا (نفس زكیه)
و از این 2000 نشانه، مطابق تحقیق در روایات فقط 5 واقعه، علامت حتمی ظهور است این اختلاف بسیار در تعداد وقایع حتمی و غیر حتمی نیازمند بازشناسی محققانه است. ... از تبیین موضوع و واژگان بحث، 4 مورد از علایم یعنی "خروج سفیانی"، "قیام یمانی"، ...
و از این 2000 نشانه، مطابق تحقیق در روایات فقط 5 واقعه، علامت حتمی ظهور است این اختلاف بسیار در تعداد وقایع حتمی و غیر حتمی نیازمند بازشناسی محققانه است. ... از تبیین موضوع و واژگان بحث، 4 مورد از علایم یعنی "خروج سفیانی"، "قیام یمانی"، ...
اسامى ، اوصاف و القاب حضرت مهدى علیه السلام
ك: «بطلة كربلا» عایشه بنت الشاطى، كه با نام « زینب، بانوى قهرمان كربلا» به قلم حبیب الله چایچیان و مهدى آیت الله زاده ... باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی) ...
ك: «بطلة كربلا» عایشه بنت الشاطى، كه با نام « زینب، بانوى قهرمان كربلا» به قلم حبیب الله چایچیان و مهدى آیت الله زاده ... باز شناسی علایم حتمی ظهور (خروج سفیانی) ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها