محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840223585
آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی نويسنده:استاد علي اكبر مهدي پور 4. خسف بيداچهارمين نشانه از نشانههاي حتمي، از نظر تسلسل زماني خسف سرزمين بيدا ميباشد.خَسْف در لغت به معناي فرو ريختن چيزي در زمين ميباشد. چنانكه قرآن كريم در مورد قارون ميفرمايد: (فخسفنا به و بداره الارض)؛ ما او را با خانهاش در زمين فرو برديم.(1) و بَيدا در لغت به معناي دشت هموار، پهناور، خالي از سكنه و آب و علف ميباشد.(2) در ميان مكه و مدينه سرزمين پهناور و دشتشنزاري است كه بيدا نام دارد. منظور از خسف بيدا فرو رفتن سپاه سفياني در سرزمين بيدا ميباشد.هنگامي كه سپاه سفياني از مدينة منوّره براي معارضه با حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به سوي مكه معظمه حركت ميكنند، چون به سرزمين بيدا رسيدند، جبرئيل امين فرياد برميآورد كه اي سرزمين بيدا، اين گروه ستمگر را در كام خود فرو ببر. پس زمين دهان باز ميكند و همة آنها را در كام خود فرو ميبرد. از بررسي روايات ملاحم و فتن روشن ميشود كه اين حادثه در حدود يك ماه بعد از ظهور حضرت وليعصر(عليهالسلام) رخ ميدهد. بدين ترتيب خسف بيدا را نميتوان از نشانههاي ظهور به معناي اخصّ كلمه به شمار آورد، بلكه بايد آن را از نشانههاي قيام حضرت دانست.براساس روايات فراوان كه برخي از آنها را با عنوان زمان پيام نقل كرديم و سندش را بررسي نموديم؛ ظهور حضرت در شب بيست و سوم رمضان و قيام آنحضرت در روز عاشورا خواهد بود. بدين ترتيب ميان ظهور و قيام دقيقاً سه ماه و هفده روز فاصله است كه دو نشانه از نشانههاي حتمي در اين فاصله رخ ميدهد: خسف بيدا و قتل نفس زكيه.خسف بيدا يكي از نشانههاي حتمي قيام حضرت وليعصر(عليهالسلام) ميباشد كه با هيچ خسف ديگري قابل اشتباه نيست.جايگاه خسف بيدا در قرآن: قرآن كريم در دو مورد پيرامون خسف بيدا سخن گفته:(يا ايها الذين اوتوا الكتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معكم من قبل ان نطمس وجوها فنردها علي ادبارها)؛ اي كساني كه كتاب داده شدهايد، به آنچه فرو فرستاديم در حاليكه تصديقكنندة كتابي است كه با شماست، ايمان بياوريد، پيش از آنكه بر چهرههايي بزنيم و آنها را به پشت سر برگردانيم.(3)خداوند در اين آيه اهل كتاب را از روزي بيم داده كه در آن روز بر چهرههايي زده ميشود و صورتشان به پشت سرشان برگردانيده ميشود. مبرّد گفته: اين تهديد الهي تا كنون اتفاق نيفتاده، ولي به حال خود باقي است تا پيش از رستاخيز با مسخ شدن افرادي و برگشتن صورتهايشان به پشت سرشان تحقق پيدا كند.(4)اما اينكه اين تهديد الهي كي اتفاق خواهد افتاد؟ روايات فراوان از پيشوايان معصوم داريم، كه به يك نمونه از آنها بسنده ميكنيم.امام باقر(عليهالسلام) در يك حديث بسيار طولاني از كارنامه سياه سپاه سفياني و جنايات وحشيانة آنها سخن گفته، در پايان از ورود آنها به سرزمين بيدا گفتگو كرده ميفرمايند: آنگاه منادي آسماني ندا سر ميدهد: يا بيدا اَبيدي بالقوم؛ اي سرزمين بيدا اين گروه را نابود كن. پس زمين دهان ميگشايد و آنها را در كام خود فرو ميبرد، به جز سه تن كه از تيرة كلب هستند. خداوند صورت آنها را به پشت سرشان برميگرداند. آنگاه آيه را تلاوت كردند و فرمودند: اين آيه در حق آنها نازل شده است.(5) اين حديث به همين تعبير از طريق عامه نيز از امام باقر(عليهالسلام) روايت شده است.(6)قرآن كريم در آية ديگري فرموده: (ولو تري اذ فُزِعوا فلا فوت و اُخذوا من مكان قريب)؛ اگر آنان را مشاهده كني كه دچار وحشت شدهاند و رهايي ندارند و از مكان نزديك گرفتار ميشوند.(7)در روايات فراوان تأكيد شده كه اين آيه در مورد خسف بيدا نازل شده كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم.پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) كارنامة سياه سفياني و قتل عام مدينه توسط آنان را شرح ميدهد، در پايان ميفرمايد: چون به سرزمين بيدا رسيدند، خداوند جبرئيل را براي نابودي آنها ميفرستد. جبرئيل با پاي خود بر زمين بيدا ميزند، پس همة آنها را در كام خود فرو ميبرد. اين است معناي آية (ولو تري اذ فزعوا) تنها دو نفر از آنها ميماند كه يكي بشير و ديگري نذير است و آن دو از قبيلة جهينه ميباشند.(8)اميرمؤمنان(عليهالسلام) از گسيل داشتن لشكري جرّار به مدينه توسط سفياني سخن گفته و در پايان از فرو رفتن آنها در كام زمين در سرزمين بيدا گفتگو نموده، ميفرمايد: اين است معناي كلام خداوند كه ميفرمايد: (و لو تري اذ فزعوا).(9) همچنين در ضمن يك حديث طولاني كه به صورت مكتوب براي معاويه ارسال نموده، از كارنامة سياه سفياني و از فرورفتن سپاه او در سرزمين بيدا با استشهاد به آية ياد شده خبر داده، در پايان ميفرمايد: آنها از زير قدمهايشان در زمين فرو ميروند و كسي از آنها باقي نميماند، به جز گزارشگري كه خداوند صورتش را به پشت سرش برميگرداند.(10) و در حديث ديگري از سارباني سخن ميگويد كه شترش رم ميخورد. او به دنبال شترش ميرود، چون بر ميگردد كسي را نمييابد و سر نخي پيدا نميكند، وي گزارش آنها را براي مردم بازگو ميكند.(11)ابوحمزة ثمالي از امام زينالعابدين(عليهالسلام) روايت ميكند كه اين آيه در مورد سپاه سفياني است كه در سرزمين بيدا از زير قدمهايشان گرفتار ميشوند.(12) در احاديث عامه تعداد لشكر سفياني كه در بيدا هلاك ميشوند را70000 نفر نقل كردهاند.(13) در اين احاديث هدف از اين لشكركشي را پيكار با حجت خدا و تخريب خانة خدا بيان كردهاند.(14)كارنامة سياه سپاه سفياني: در احاديث فراوان از كاركرد سپاه سفياني به ويژه از قتل و غارت آنها در شهر مدينه سخن رفته است. ما در اينجا فقط به يك نكته اشاره ميكنيم: لشكر سفياني مدينه را ويران ميكنند، شديدتر از داستان حرّه.(15)داستان حرّه سياهترين كارنامة سپاه يزيدبنمعاويه است كه يك سال بعد از فاجعه كربلا به فرمان او در منطقه حره از محلات مدينة منوره انجام يافت. فاجعة حره به قدري شرمآور است كه هيچ مورخي به خود اجازه نداده مشروح آن را بر روي صفحات كاغذ منعكس كند.در مورد سپاه سفياني و خسف آنها در سرزمين بيدا، دامنة سخن بسيار گسترده است، به جهت محدوديت اين نوشتار از همة آنها صرفنظر ميكنيم.5- قتل نفس زكيهپنجمين و آخرين نشانه از نشانههاي حتمي، قتل نفس زكيه است. نفس زكيه به معناي انسان بيگناه است. در احاديث و آيات، از چهار نفر به عنوان نفس زكيه ياد شده است.نفس زكيه معاصر حضرت خضر(عليهالسلام)، و او نوجواني بود كه با همسالان خود مشغول بازي بود، حضرت خضر(عليهالسلام) او را كشت. حضرت موسي به او گفت: (اقتلت نفسا زكيه بغير نفس)؛ آيا شخص بيگناهي را كشتي كه كسي را نكشته بود.(16)نفس زكيه معاصر امام صادق(عليهالسلام) كه در مقابل منصور دوانيقي قيام كرد و با همة طرفدارانش كشته شد. او محمد پسر عبدالله محض، نوة امام حسن مجتبي(عليهالسلام) بود و از مدعيان مهدويت به شمار ميرفت.(17) پيروان او حديث معروف اسمه اسمي را براي انطباق با او تحريف كرده و جملة: اسم ابيه اسم ابي را بر آن افزودند. احمد حنبل اين حديث را با سه طريق در مسند خود نقل كرده كه هر سه با جملة: يواطيء اسمه اسمي ختم شده. يعني مهدي همنام من است.(18) طبراني آن را با 14 طريق از پيامبر اكرم روايت كرده كه به همان جمله ختم شده است.(19) ولي پيروان نفس زكيه جملة اسم ابيه اسم ابي را بر آن افزودند. يعني نام پدرش نام پدر من است!!(20)نفس زكيه از كودكي زبانش ميگرفت(21) و لذا حديثي جعل كرده به ابوهريره نسبت دادند كه: مهدي نامش محمدبنعبدالله است و در زبانش عيبي هست!!(22) بعد از نفس زكيه منصور نيز از همين حيله استفاده كرد، پسرش را محمد نام نهاد و به مهدي ملقب ساخت و چون نام منصور عبدالله بود، او نيز مشمول اين حديث مجعول شد و به مهدي عباسي شناخته شد. و براي تثبيت آن، حديث ديگري جعل كرد و به پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) نسبت داد كه مهدي از فرزندان عمويم عباس ميباشد!! اين حديث مجعول را فقط محمدبنوليد نقل كرده كه كارش جعل حديث بود.(23) پيروان نفس زكيه، احاديث نفس زكيه موعود را نيز به او تفسير كردند و به اين وسيله او را در تاريخ به عنوان نفس زكيه مشهور كردند.نفس زكيه ديگري در احاديث آمده كه در آستانة ظهور در نجف اشرف به شهادت ميرسد. اميرمؤمنان(عليهالسلام) در خطبهاي كه به خطبة المخزون معروف شده، در ميان نشانههاي ظهور ميفرمايد: و قتل النفس الزكيه بظهر الكوفه في سبعين؛ و كشته شدن نفس زكيه (انسان بيگناهي) در پشت كوفه (نجف) با 70 تن.(24) شيخ مفيد نيز به هنگام شمارش نشانههاي ظهور، از كشتهشدن نفس زكيه با 70 تن از صالحان در پشت كوفه سخن گفته است.(25)هيچكدام از اين سه مورد ربطي به نفس زكيه موعود ندارد.نفس زكيه از نشانههاي حتمي: آخرين نشانه از نشانههاي حتمي در آستانة قيام جهاني حضرت بقيةالله –ارواحنافداه- قتل نفس زكيه است كه در مسجدالحرام، در ميان ركن و مقام به هنگام قرائت پيام امام به شهادت ميرسد.نفس زكيه معاصر حضرت خضر حدود 5000 سال پيش از تولد امام عصر كشته شده. نفس زكيه معاصر امام صادق(عليهالسلام) نيز حدود 110 سال قبل از تولد آن حضرت كشته شده. نفس زكيهاي كه در نجف اشرف كشته ميشود، در آستانة ظهور ميباشد. ولي نفس زكية موعود، دقيقاً سه ماه و دو روز بعد از ظهور و 15 روز پيش از قيام جهاني، روز 25 ذيحجة الحرام در ميان ركن و مقام به شهادت ميرسد. لذا اميرمؤمنان(عليهالسلام) در خطبة المخزون هر دو را در كنار يكديگر بيان ميكند: و قتل النفس الزكيه بظهر الكوفه في سبعين، و المذبوح بين الركن و المقام؛ از نشانههاي ظهور كشته شدن نفس زكيهاي است در پشت كوفه با 70 تن و آنكه كشته ميشود در ميان ركن و مقام.(26)شيخ مفيد نيز به پيروي ازكلام اميرمؤمنان(عليهالسلام) اين دو نشانه را كنار هم ياد كرده است.(27)كشته شدن نفس زكيه در ميان ركن و مقام از نشانههاي حتمي است. در اين رابطه چندين حديث با سند صحيح در بخش آغازين اين نوشتار ذكر نموديم و اينك حديث ديگري ميآوريم كه آن را شيخ مفيد از طريق فضلبنشاذان از امام باقر(عليهالسلام) روايت كرده كه فرموده: و قتل النفس الزكيه من المحتوم؛ قتل نفس زكيه از نشانههاي حتمي است.(28) اين حديث به همين تعبير از امام صادق(عليهالسلام) نيز روايت شده است.(29)نفس زكيه نامش محمد است. امام صادق(عليهالسلام) در ضمن يك حديث طولاني ميفرمايد: و قتل غلام من آل محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) بين الركن و المقام، اسمه محمد بن محمد، و لقبه النفس الزكيه؛ قتل جواني از آل محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) در ميان ركن و مقام كه نامش محمد فرزند محمد، و لقبش: نفس زكيه ميباشد.(30)اين حديث را فضلبنشاذان فقط با دو واسطه نقل كرده كه هر دو در حد اعلاي وثاقت ميباشد.(31) در اين حديث كه از نظر سندي در اوج صحت است، نام پدرش محمد آمده، ولي در حديث ديگري از امام باقر(عليهالسلام) حسن آمده است.(32)نفس زكيه از تبار امام حسين(عليهالسلام) است. امام باقر(عليهالسلام) در ضمن يك حديث طولاني ميفرمايد: اگر هر چيزي بر شما مشتبه شود؛ هرگز پيمان پيامبر، پرچم پيامبر، سلاح پيامبر، و نفس زكيهاي كه از نسل امام حسين(عليهالسلام) است، بر شما مشتبه نميشود.(33)پس آنچه ابوالفرج نقل كرده كه نفس زكيه از اولاد امام حسن مجتبي(عليهالسلام) است، از سوي پيروان نفس زكيه (محمدبن عبدالله بن حسن) جعل شده است.(34)حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دقيقاً 15 روز بعد از قتل نفس زكيه قيام جهاني خود را آغاز ميكند. امام باقر(عليهالسلام) در اين رابطه ميفرمايد: ليس بين قيام القائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و قتل النفس الزكيه اكثر من خمسة عشر ليلة؛ در بين قتل نفس زكيه و قيام قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) جز 15 شب فاصلهاي نخواهد بود.(35)نفس زكيه بيگناه است. اميرمؤمنان(عليهالسلام) در اين رابطه ميفرمايد: ريختن خون حرام، در روز حرام، در شهر حرام، از تيرهاي از قريش، سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و انسان را آفريد، پس از آن بيش از 15 شب حكومت نخواهد داشت.(36) منظور از خون حرام؛ انسان بيگناه، منظور از روز حرام؛ ماه ذيحجة الحرام و منظور از شهر حرام؛ مكة معظمه ميباشد.قتل نفس زكيه خيلي ناجوانمردانه است. اميرالمؤمنان(عليهالسلام) در اين رابطه ميفرمايد: به خدا سوگند گويي به نوجواني از قريش مينگرم كه در خون خود دست و پا ميزند. پس از اين جنايت كسي در روي زمين عذر آنها را نپذيرد و ديگر براي آنها سيطرهاي نميماند.(37)نفس زكيه را به هنگام قرائت پيام حضرت ميكشند. امام باقر(عليهالسلام) ميفرمايند: قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به يكي از يارانش ميفرمايد برو به سوي اهل مكه و بگو من فرستادة فلاني هستم. او به شما ميگويد ما اهل بيت رحمت و معدن رسالت و خلافتيم، ما ذرية پيامبر و از تبار پيامبرانيم، ما مورد ستم واقع شديم، ما پايمال و منكوب شديم، از روزي كه پيامبر ما رحلت كرده تا به امروز حق ما گرفته شده، ما از شما ياري ميطلبيم. ما را ياري كنيد. هنگامي كه آن جوان اين پيام را ابلاغ ميكند؛ به سويش تهاجم ميكنند و او را در ميان ركن و مقام سر ميبرند. او نفس زكيه است.(38)نفس زكيه دقيقاً روز 25 ذيحجه كشته ميشود و 15 روز بعد، روز دهم محرم (عاشورا) قيام جهاني آغاز ميشود.(39)آخرين نشانه، قتل نفس زكيه است و بعد از آن، حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) صاحب سيرة شايسته، قيام ميكند.(40)حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) خروج نكند جز هنگامي كه نفس زكيه كشته شود. چون اوكشته شود، ساكنان زمين و آسمان بر آنها خشمگين شوند.(41)عبدالله بن بشّار سوگنامة مفصلي پيرامون شهداي راه فضيلت، از خاندان عصمت و طهارت سروده، در مورد نفس زكيه ميگويد:و آخر عندالبيت يقتل ضيعةيقوم فيدعو للامام فينحريكي ديگر به تباهي در كنار كعبه كشته ميشود، او برميخيزد و به سوي امام(عليهالسلام) فرا ميخواند و در اين راه كشته ميشود.و في قتل نفس بعد ذلك زكيةامارات حق عند من يتذكّردر قتل نفس زكيه نشانههاي حقي هست براي كسي كه متذكر شود.(42)آخرين سخندر اين نوشتار كه به جهت محدود بودن صفحات، به اختصار و در مواردي به اشاره سخن گفتيم؛ به اين نتيجه رسيديم كه در ميان بيش از 2000 علائم ظهور فقط پنج نشانه هست كه به طور حتم ويقين ازعلائم حتميه هستند. در مورد حتمي بودن آنها و ويژگيهاي مهم هر يك از آنها احاديثي از پيشوايان معصوم، از منابع مورد اعتماد و استناد نقل كرديم و آنها را از نظر سندي بررسي نموديم و صحت آنها را در بالاترين سطح به اثبات رسانديم. آنگاه ديگر احاديث را به عنوان شاهد و مؤيّد آورديم و روشن شد كه اينها در آستانة ظهور تحقق پيدا ميكنند و از اين جهت مهم هستند كه روز ظهور را دقيقاً مشخص ميكنند. مثلاً هنگامي كه سفياني بر سوريه، اردن و فلسطين سيطره يافت، دقيقاً هشت ماه بعد حجت پروردگار ظهور ميكند. ولي ديگر نشانهها (علائم غيرحتمي) چنين كاربردي ندارند. لذا لزوم تفكيك علائم حتمي از غير حتمي روشن ميشود، به ويژه كه برخي از مراجع تقليد فراگرفتن اين نشانهها را شرعاً واجب شمردهاند.همچنين روشن شد كه از اين نشانهها، دو نشانه: خروج سفياني و خروج يماني همزمان و دقيقاً هشت ماه قبل از ظهور رخ ميدهد.بانگ آسماني دقيقاً مقارن با ظهور، شب جمعه، شب بيست و سوم ماه رمضان تحقق مييابد. و خسف بيدا در حدود يكماه بعد از ظهور انجام ميپذيرد. قتل نفس زكيه دقيقاً سه ماه و دو روز بعد از ظهور (25 ذيحجه) واقع ميشود.قيام جهاني 15 روز بعد از آن و دقيقاً سه ماه و هفده روز بعد از ظهور، روز شنبه دهم محرمالحرام (روز عاشورا) آغاز ميشود.در نتيجه قتل نفس زكيه و خسف بيدا، از علامات ظهور به معناي اخص كلمه نميباشند، بلكه علامت خروج و قيام جهاني آن حضرت ميباشند.اللهم عجل لوليك الفرج و العافية و النصر، و اجعلنا من اعوانه و انصاره، آمين.پایان.پی نوشت ها:1- سوره قصص (28)، آيه 81.2- ياقوت، معجم البلدان، ج1، ص 523.3- سوره نساء (4)، آيه 47.4- ثعلبي، الكشف و البيان، ج3، ص 324.5- عياشي، التفسير، ج1، ص 402، ح 990، نعماني، الغيبة، ص 280، شيخ مفيد، الاختصاص، ص 256، بحراني، البرهان، ج3، ص 115.6- سلمي، عقد الدرر، ص 89.7- سورة سبأ (34)، آيه 51.8- طبري، جامعالبيان، ج22، ص 73، ثعلبي، الكشف و البيان، ج8، ص 95، طبرسي، مجمع البيان، ج8، ص 622.9- نعماني، الغيبة، ص 305، ب 18، ح 14.10- سليم بن قيس، كتاب سليم، ص 159.11- نعيم بن حماد، الفتن، ص 258، ح950.12- ابو حمزة ثمالي، تفسير القرآن الكريم، ص 274، طبرسي، مجمع البيان، ج8، ص 621.13- سلمي، عقد الدرر، ص 76-79.14- همان.15- ابن حماد، الفتن، ص 257؛ سيوطي، الحاوي للفتاوي، ج2، ص 67.16- سورة كهف (18)، آيه 74.17- ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص 203.18- احمد حنبل، المسند، چ دارالفكر، بيروت، ج2، ص 10، ح 3571 و 3572، ص 123، ح 4098.19- طبراني، المعجم الكبير، ج10، ص 131-137، ح 10208- 10230.20- ابوداود، صحيح سنن المصطفي، ج2، ص 207.21- ابوالفرج، مقاتل الطالبيين، ص 204.22- همان، ص 205.23- سيوطي، تاريخ الخلفاء، ص 272.24- حلي، مختصر بصائر الدرجات، ص 443، ح 522؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج53، ص 82؛ ج 52، ص 273.25- شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 368؛ ابن فتال، روضة الواعظين، ج2، ص 15؛ اربلي، كشف الغمة، ج3، ص 247؛ علامة مجلسي، بحار الانوار، ج52، ص 220.26- حلي، مختصر بصائر الدرجات، ص 443.27- شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 368.28- همان، ص 371، طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 279، نعماني الغيبة، ص 435، شيخ حر، اثبات الهداة، ج3، ص 722.29- شيخ صدوق، كمال الدين، ج2، ص 652؛ شيخ طوسي، الغيبة، ص 435، شيخ حر، همان.30- فضل بن شاذان، اثبات الرجعة –محظوط-، مختصر اثبات الرجعة، تراثنا، ش 15، ص 217، ح 18، ميرلوحي، كفاية المهتدي، ص 280، خاتونآبادي، كشف الحق، ص 182، ح30.31- اين دو واسطه عبارتند از:- صفوان بن يحيي، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 197، رقم 524؛ شيخ طوسي، الرجال، ص 352؛ همو، اختيار معرفة الرجال، ص 502، رقم 963.- محمد بن حمران، براي وثاقتش ر.ك: نجاشي، الرجال، ص 359، رقم 965.32- شيخ صدوق، كمال الدين، ج1، ص 331؛ طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 292؛ اربلي، كشف الغمة، ج3، ص 324.33- عياشي، التفسير، ج1، ص 164، ح222، بحراني، البرهان، ج2، ص 26،ح 694، علامة مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 223.34- ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص 209.35- شيخ صدوق، كمالالدين، ج2، ص 649؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 374؛ شيخ طوسي، الغيبة، ص 445؛ طبرسي، اعلام الوري، ج2، ص 281.36- نعماني، الغيبة، ص 258، علامه مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 234.37- ابن ابي الحديد، شرح نهجالبلاغه، ج19، ص 131.38- علامه مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 307.39- حائري يزيدي، الزام الناصب، ج2، ص 177.40- مقدسي، عقد الدرر، ص 116.41- ابن ابي شيبه، المصنف، ج8، ص 679، ح 199؛ متقي هندي، البرهان، ص112.42- مقدسي، عقد الدرر، ص 119.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]
صفحات پیشنهادی
آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی
آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی-آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی نويسنده:استاد علي اكبر مهدي پور 4. خسف بيداچهارمين نشانه از نشانههاي ...
آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی-آخرین علامتهای حتمی ظهور - قسمت چهارم و پایانی نويسنده:استاد علي اكبر مهدي پور 4. خسف بيداچهارمين نشانه از نشانههاي ...
علائم ظهور
اما معمولا بر حسب روايات ، علامات ظهور به دو قسمت تقسيم مي شود : علائم حتميه و غير حتميه . علائم حتميه و غير حتميه علائم حتمي علائمي است که شرط ظهور است و بايد حتما اتفاق ... چهارم : فرو رفتن بخشي از زمين خراسان و يا خرابي خراسان . ... در فرج امام زمان تعجيل بفرماو به وجود مقدسش نا امني هايي که در مؤمنين ايجاد شده پايان بخش ...
اما معمولا بر حسب روايات ، علامات ظهور به دو قسمت تقسيم مي شود : علائم حتميه و غير حتميه . علائم حتميه و غير حتميه علائم حتمي علائمي است که شرط ظهور است و بايد حتما اتفاق ... چهارم : فرو رفتن بخشي از زمين خراسان و يا خرابي خراسان . ... در فرج امام زمان تعجيل بفرماو به وجود مقدسش نا امني هايي که در مؤمنين ايجاد شده پايان بخش ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها