تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833027589
دنیای شگفت انگیزمان را بیشتر بشناسیم((جن.ابلیـس.شیطان))
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دنیای شگفت انگیزمان را بیشتر بشناسیم((جن.ابلیـس.شیطان)) واژه جن جن در لغت به معنی موجود پنهان و نامرئی است یعنی چیزی که از حواس انسانی پوشیده است . و واژه جان که هفت بار در قرآن کریم آمده است در کتاب های اقرب الموارد و قاموس قرآن به معنی اسم جمع جن است ولی در مجمع البحرین و کشاف به معنی پدر بزرگ جن است. مثل جنت که باغی سرسبز و پنهان است یا مثل جنان یعنی آن دلی که در سینه پنهان است. سابقه خلقت جن خداوند در این آیه(و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون والجان خلقناه من قبل من نار السموم)((معنی:همانا ما انسان را از گل و لای سالخورده تغییر یافته بیا فریدیم و طایفه جن را پیشتر از آتش گذرانده خلق نمودیم)) به تقدم خلقت جن و شیطان بر انسان تصریح دارد اما این که این مدت چه مقدار است ظاهرا دلیل معتبری در دست نیست جز اینکه محی الدین ابن عربی(ره)می گوید:بین خلقت جن و خلقت آدم (ع) شش هزار سال فاصله بوده است)مسعودی گفته است:موقعی که خداوند رحمان اراده نمود آدم (ع) خلق کند مدت هفت هزار سال بر جن گذشته بود. و همچنین خداوند در این آیه به جنس جن که از آتش است اشاره نموده است هدف از آفرینش جن جنس و ... ((ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون )) ((جن و انس را نیافریدم مگر برای آنکه خداوند را پرستش نمایند)).. وقتی سخن از خلقت جن از آتش به میان می آید منظور آتش شناخته شده نیست بلکه سخن از نوع خاصی از آتش است برای اینکه لفظ نار نکره است در این مورد خداوند به دو مرحله از خلقت جن اشاره نموده است یکی مارج((اختلاط شعله های مختلف آتش است)) و دیگری نار – مارج مرحله دیگری از نار است که نار قابل روءیت می باشد ولی مارج محصول نادیدنی از آتش است که همان انرژی حاصل از آتش است ...((و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون والجان خلقناه من قبل من نار السموم))((معنی:همانا ما انسان را از گل و لای سالخورده تغییر یافته بیا فریدیم و طایفه جن را پیشتر از آتش گذرانده خلق نمودیم)) منظور از نار سموم ((آتش فر افروخته)) مانند آتش دستاورد بشر نیست بلکه از آتش فراگیر و سوزنده و پهناور و گسترده و دراز مدت و پایدار قبل از آفرینش انسان است. . لازم است بدانیم این آتش از همان آتشهای مربوط دوران پیش از به وجود آمدن زمین و آتشی مربوط به کرات دیگر است و همچنان این آتش وجود دارد و از این آتش جنیان متولد میشوند. اقسام و اصناف جن با مراجعه به روايات معصومين (ع)، انواع و اقسامي براي «جن» مطرح شده است كه نياز به تدبر و توجيه دارد. چنانكه رسول خدا (ص) فرموده است: « خداوند جن را سه قسم آفريد: يك قسم مارها و عقربها و حشراتند، و قسم ديگر مانند باد در هوا روانند ، و قسم ديگر حساب و عقاب دارند. و آدميان را سه قسم آفريد: يك قسم مانند چهارپايانند، قسم ديگر بدنهايشان مانند بدن آدميان اما جانهايشان مانند جانهاي شياطين است و قسم ديگر روزي كه سايهاي جز سايه خدا نيست در سايه او هستند». اين روايت به فرض صحت سند، به اين معنا نيست كه هر مار و عقرب و حشرهاي كه وجود دارد از جنيان است، زيرا چنانكه معلوم است آنها حيواناتي هستند كه در گروه خزندگان يا حشرات قرار دارند و با آنچه كه درباره حقيقت جن است منافات دارد. لذا ظاهراً مراد اين است كه گاهي شرير جنيان به صورت مار و عقرب و حشرات تمثل پيدا كرده و جلوه مينمايند. شاهد بر مطلب حديث رسول خدا (ص) است كه به اميرالمومنين(ع) فرموده است: « اي علي ، هرگاه ماري را بر سر راه ديدي او را بكش، زيرا من با جن شرط كرده و اتمام حجت نمودهام كه در صورت مارها ظاهر نشود». و نيز حكايت شده است: شخصي يك اژدها يا ماري را كشت، پس جنيان او را به سرعت برداشتند و افراد زيادي از آنها دور او جمع شدند... سپس پيش يك شيخي كه سن بيشتري از آنها داشت رفته و قصه و ماجرا را براي او بيان كردند، او گفت: وي را به همان جا كه كشته شد و شما برداشتيد، برگردانيد؛ زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم كه ميفرمود: « هر كس كه خود را به شكل و لباس ديگران درآورد، پس خونش هدر است». يعني اين جن نيز نبايد خود را به اين شكل درميآورد تا كشته شود. و به اعتباري، يك نوع از جن، شرير و بدكارند كه به نام شيطان ناميده ميشوند؛ و ممكن است دو نوع ديگر از آنان نيز باشند: نفوس ناقص و نارساي رها شده از كالبدهاي عنصري كه تعلق به بدنهاي مثالي دارند، و دوم نفوس قوي و نيرومندي كه داراي كالبد بوده و تعلق به اجسام دخاني ناري دارند. خصوصیات و خصلت جن جن در خصلت شبیه ترین موجودات به انسان است یعنی موجودی که مانند انسان بلکه مانند هر حیوان دیگری تولد دارند و مانند آنها مرگ دارند. جن دوجنسی آفریده شده است و زادو ولد میکند و نامرئی هستند و سرعت و حرکت در آنها وجود دارد که سرعتش بر بشر غیر قابل تصور است در حالی که ملائکه اینطور نیستند. اجنه عبارت از اجسام هوایی یا ناری هستند که قادرند به اشکال مختلف از قبیل: مار عقرب سگ شتر گوسفند اسب قاطر درازگوش پرنده و انسان در آیند و عجنه دارای عقل و هوش هسنتد. پس در جن و شیطان جنبه آتش و هوا قالب است و ساختمان بدنشان طوری است که در نهایت نرمی و لطافت بسیار قدرتمند هستند. دنیای جن دنیای مربوط به جن عالمی بسیار گسترده وپیچیده است که با این همه تجهیزات برای ما در پرده غیب فرو رفته و انسانها با این همه تحقیق نتوانسته اند دستگاهی مجهز بسازند تا بتوانند فعالیت و وجود جن را برای بشر آشکار کنند. تفاوت انسان و جن جن به دلیل عنصر و مبدا اولی اش با انسان متفاوت است. جن در آنجایی که فضیلت و کمال واقعی وجود دارد از انسان پایین تر است. و در بعضی چیزها از انسان بالاتر است که کمال واقعی شمرده نمیشود. جنیان مانند انسانها مومن و غیر مومن دارند ولی افراد اینها در ایمان آن مراتبی که انسان طی میکند را نمیتوانند طی کنند. مثلا نمیتوانند به مقام پیغمبری برسد در این جهت آنها باید از پیامبران انسانها برای سعادت پیروی کنند. جن چرا در زمین؟ در این مورد اطلاعات کم پیدا می شد بنابراین با آقای سعیدی در سایت ایپورش متخصص عرفان و اعتقادات اسلامی گفتگویی آنلاین کردم که به شرح زیر است. من : جن چرا در زمین است آیا آن هم مثل ما کاری کرده که باید در این جهان امتحان شود یا خودشان من : از روی اختیار آمده اند؟ سعيدي:جن هم مثل اراده و اختیاردارد سعيدي:مثل انسان اراده و اختیار دارد سعيدي:و نیز به همان علت که خدا انسان را خلق نموده است سعيدي:جن را هم خلق نموده است من : چرا در زمین هستند؟یعنی جای دیگری نیستند که شما می گویید این ارتباط حرام است پس چرا در زمین هستند؟ سعيدي:هدف از خلقت انسان عبوديت و رسيدن به مرتبه كمال و بهره مندی از رحمت بيپايان الهي است. اعطاء رحمت مقتضاي ذات اوست و ذات او فياض است كه رحمت از او صادرميشود و هر موجود را به كمال شايسته خويش ميرساند. سعيدي:هدف خلقت جن هم همین می باشد سعيدي:زمین ملک خداست و بندگانش در این عالم می باشد سعيدي:مثل انسان ها من : در یک کتاب خواندم که آن ها چون آیات پیامبر اکرم(ص) را شنیده اند به زمین آمده ان آیا این درست است؟ سعيدي:خیر ونیز چنین هم می گویند . چند تن از قوم جن در محیط زمین آیات قرآن را در بین طائف و مکه از پیامبر (ص) شنیده اند نه همه جن ها غذای اجنه در بعضی از روایات وارد شده که طعام اجنه بو کردن استخوانهایی است که دور می ریزند و از بو کردن استخوان سیر می شوند لذا وارد شده است که مکروه است استخوانها را زیاد پاک کنند یا با دست چربی و نشسته بخوابند و سر ظروف را شبها باز بگذارند آیا جن نیز مانند انسان ثواب و عقاب دارد؟ گناهکاران و کافران جنیان همچون انسان اهل جهنم هستند و در عذاب الهی گرفتار میشوند. زیرا آنها مانند انسان به اعمال و عبادت مکلفند و کارهایشان از روی اختیار میباشد. تفکرات خرافی درباره ی جن خیلی از ما وقتی که اسم جن را میشنویم خرافات نیز با آن تداعی میشود و آنها را با اشکال عجیب و وحشتناک و موجوداتی دم دار و سم دار موذی و پر آواز کینه توز بد رفتار که ممکن است از ریختن یک ظرف آب داغ خانه هایی را به آتش بکشند در صورتی که جنین نیست و اینها همش تفکرات غلط بشر است آیا جن حق تسلط بر انسان را دارد؟در چه شرایط؟؟ در این مورد اطلاعات کم پیدا می شد بنابراین با آقای سعیدی در سایت ایپورش متخصص عرفان و اعتقادات اسلامی گفتگویی آنلاین کردم که به شرح زیر است. سعيدي:سلام وقت شما بخیر من : سلام خسته نباشید.آیا جن حق تسلط بر انسان را دارد؟در چه شرایط؟؟ سعيدي:جن به انسان کار ندارد سعيدي:این انسان ها هستند که به جن ها کار دارند من : آیا این ارتباط گناه محسوب می شود؟ سعيدي:بله حرام است دعا برای رفع جن خواندن آیت الکرسی و چهار قل و حمل کردن این دعاها مانع نزدیک شدن جن به انسان میباشد. بسم الله و دفع جن و شیطان امام صادق (ع) از رسول گرامي اسلام (ص) نقل ميكند كه فرمود: « هنگامي كه سفره غذا را ميگسترانند چهار هزار فرشته بر دور آن جمع ميشوند، اگر بنده «بسم الله» گفت: فرشتگان ميگويند: خدا بر شما و غذايتان بركت فرستد، و به شيطان خطاب ميكنند كه بيرون رو اي فاسق، تو را بر ايشان سلطنتي نيست؛ و اگر « بسم الله» نگفت، فرشتگان به شيطان ميگويند: بيا اين فاسق و با اينها غذا بخور . و چون بعد از غذا سفره جمع شد و يادي از خدا نشد، فرشتگان ميگويند: مردمي كه خدا به ايشان نعمت ارزاني داشته و پروردگارشان را فراموش كردهاند». يكي از عواملي كه ميتواند هم در جهت پيشگيري و هم براي درمان جان آدمي بسيار مفيد و موثر باشد اين است كه انسان در ابتدا و آغاز هر كاري بگويد: « بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ». زيرا اين جمله شريف يكي از بزرگترين مصاديق «ذكر الله» است و در صورتي كه بر آن مداومت شود و هيچگاه فراموش نگردد، اين پند و درس عميق را به انسان آگاه ميدهد كه كاري كه با نام خدا ، آن ذات پاك و مقدس آغاز شود نبايد با آلودگيها و وساوس شيطاني و خواطر نفساني همراه باشد، و نيز به او القا ميشود كه استعانت فقط به درگاه خداوند تعالي شايسته است، و در هيچ امري به غير حق را دخيل نميكند، و طبيعي است كه وقتي انسان اين چنين عمل كند ديگر جايي براي وساوس شيطان لعين باقي نميماند. مگر اين كه « بسم الله» لقلقه زباني بوده و اي بسا گفتن اين ذكر شريف نيز به دستور خود شيطان باشد. « بسم الله» نه تنها در دفع و جلوگيري از شيطان مفيد است بلكه در رفع و دور كردن او نيز بسيار موثر است. علامه طباطبايي (ره) ميفرمايد: « تقسيم آيه مباركه « بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» در مربعات به حروف ابجد، براي رفع جنيان و افراد مبتلا به جن مفيد است». اطلاعاتی جالب و خواندنی در مورد جن 1- جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست. ۲- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف ۵ دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد. ۳- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است. ۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان. ۵-جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند. ۶- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود ۱۰۰۰ سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند. ۷- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده. ۸- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان. ۹- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد. ۱۰- جن در شرایطی قادر به تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند. ۱۱- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیا الله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند . ۱۲- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم ؛خواندن و آویختن ۴ آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . و بسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟ ۱۳- جن ها ؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند ؛بیشتربه خوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند. ۱۴- اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کسانی که انچه که نمی بینند را باور ندارند . اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند. این تیپ آدمها از ۷ سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف می کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش . و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرین کاری می کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند. جن برای انسان ؛ از انسان خطرناک تر نیست . همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ۳۵ میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است. ۱۵- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم . ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و …… فراریند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اینکه ؛به عقیده من: با تمام این اوصاف ؛تفاوت اساسی با ما ندارند زیرا که : آنها هم رنج می کشند. دنیای ابلیس و شیطان فرق هوای نفس با وسوسه شیطان چیست؟ اگر شیطان نبود ، هوای نفس کار شیطان را نمیکرد؟ همان گونه که برای رشد و رستگاری انسان، دو دسته عوامل درونی و بیرونی وجود دارد، وجدان اخلاقی، عقل و فطرت و گرایشهای عالی، انسانی از درون و انبیا و ائمه (ع) از بیرون، انسانها را به سوی کمال و سعادت دعوت میکند. موانع رشد و کمال انسان نیز دو دسته است: هوای نفس (از جمله عوامل و موانع درونی) و شیطان یا ابلیس (به عنوان عامل بیرونی) . بعضی خیال میکنند شیطان همان هوای نفس است، در صورتی که شیطان در قرآن به معنای هوای نفس، یا نفس امّاره یا قوة واهمه یا یکی دیگر از قوای نفس نیست، بلکه موجودی مستقل از انسان و جنّ است و خداوند آن را از آتش آفرید.(1) کار شیطان و هوای نفس دشمنان خارجی بدون هماهنگی با مهرههای داخلی و بدون داشتن زمینه و پایگاه درونی نمیتوانند موفق شوند. شیطان (که یک دشمن بیرونی است و قسم خورده که به عزت حق تعالی درصدد وسوسه گمراه کردن انسانها برمیآید)(2) هرگز نمیتواند بدون همراهی نفس درونی و خواستههای نفسانی،کمترین موفقیت به دست آورد. ابلیس میگوید: خواستم انسانها را از راه وسوسه کردن به گناه وادار کنم، دیدم آنان همة زحمتهایم را با استغفار برباد میدهند، وقتی توبه واستغفار گناهکاران را دیدم، راه دیگری در پیش گرفتم و از راه هواهای نفسانی، آنان را زمین زدم و به هلاکت رساندم، به گونهای که میپندارند در مسیر هدایت قرار دارند، از این رو استغفار نمیکنند.(3) به همین جهت پیامبر (ص) فرمود: "اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک؛(4) بدترین و سرسختترین دسمنان تو، نفس تو است که میان دو پهلویت قرار دارد". بنابراین شیطان از راه هواهای نفسانی در انسان نفوذ میکند و کار و تلاش وی را تأیید میکند . کارهای زشت را در نظر انسان ، پسندیده جلو میدهد و وی را در انجام آن ثابت قدم میکند. پس اگر هوای نفس نمیداشتیم و آمادگی از درون نباشد، شیطان توان ندارد آن را در ما ایجاد کند اما چون هوا و هوس داریم، هنگامی که در نفس خویش خواستهای داشته باشیم و دنبالش برویم ،شیطان همان را زینت داده و تأیید میکند تا بیشتر به آن جذب شویم.(5) گرچه شیطان موجودی مستقل از هوای نفس است،اما امستقل از هوای نفس نمیتواند کاری بر ضد انسان انجام دهد، بلکه هواها و خواستههای نفسانی ما را تأیید و تشویق و ترغیب میکند،یعنی در برابر هوای نفس استقلال وجودی دارد،ولی استقلال عملی ندارد.(6) با توجه به توضیحات ذکر شده معلوم گشت هر یک از دو نیری درونی و بیرونی، تأثیرات ویژهای دارند، بنابراین نمیتوان گفت اگر شیطان نبود، هوای نفس کار شیطان را انجام میداد، بلکه هوای نفس کار خودش را انجام میداد، نه کار شیطان را . در واقع اگر شیطان نبود، هوای نفس توسط شیطان تأیید وتقویت نمییافت. تفاوت شیطان و ابلیس فرق ابلیس و شیطان در چیست. شیطان و ابلیس:شیطان در لغت، اسم جنس است به معنای موجود شرور و شامل هر موجود متمرّد و طغیانگر و خرابکاری میشود. خواه از جن باشد یا انسان یا سایر موجودات. به همین جهت در قرآن کریم گاه به صورت مفرد و گاه به جمع به کار رفته است مانند تعبیر شیاطین الجنّ و الانس (انعام / 112). اما شیطانی که معمولاً مورد سخن است، موجودی است به نام ابلیس که در قرآن سخن از او آمده است ابلیس، موجودی است از نوع جنّ که به فرموده قرآن کریم به واسطه عبادت پروردگار در رتبه ملائکه قرار گرفته بود لکن با تکبّر و طغیان از فرمان و دستور الهی مطرود واقع گشت و قسم یاد کرد که بنی آدم را اغوا کند. «فسجدوا الا ابلیس کان من الجنّ ففسق عن امر ربّه» (کهف / 50). بنابراین حقیقت ابلیس، از جنس جنّ است. جن در لغت به معنای پوشیدگی و پنهانی است یعنی موجودی که برای ما در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست. همان گونه که انسان از خاک آفریده شده، جنّ از آتش آفریده شده «و الجانّ خلقناه من قبل من نار السموم» (حجر / 27). ابلیس که از طایفه جن بود در طغیان و سرپیچی از اوامر خداوند، میگوید «خلقتنی من نار و خلقته من طین» اعراف / 12). بنابراین ابلیس موجودی است جسمانی لکن از جنس آتش آفریده شده نه خاک و عنصری لطیف و غیر قابل حس است. ابلیس و شیطان به مانند انسان و بشر مترادف و هم معنی هستند. ابلیس از نظر لغوی به معنی مأیوس و متحیر آمده از ماده بلس و شیطان از ماده شاط به معنی کسی که از غضب برافروخته است و یا از ماده شطن به معنی دوری است که دوری از خوبی ها و دوری از خداوند مراد است و درکل مراد از این دو لفظ همان شیطان است. ولی در قرآن آیاتی که مربوط به سجده نکردن شیطان است واژه ابلیس آمده همچنین در جریانات راجع به حضرت آدم(ع) بیشتر واژه ابلیس آمده و در چند مورد شیطان آمده است و موارد دیگر استعمال شیطان برای شیطان معروف و سایر شیاطین آمده است به همین جهت برخی مدعیاند ابلیس عَلَم و اسم خاص، همان شیطان معروف است که سجده نکرد گر چه در قرآن ابلیس در غیر شیطان معروف به کار نرفته ولی دلیلی بر این ادعا وجود ندارد و واژه ابالسه که جمع ابلیس است در روایات فراوان آمده که نشانگر این است که علم و اسم خاص برای ابلیس که سجده نکرده نیست. (واژه ابلیس) برخی از واژه سنایان (ابلیس) را لغتی عجمی و معرب و یونانی (دیابلوس) میدانند برخی دیگر نیز این واژه را عربی و مشتق از (ابلاس) به معنی نا امید شدن سرگردانی و سکوت و خزن... میدانند. واژه ابلیس ۱۱ مورد در قران کریم به صورت مفرد آمده است که ۹ مورد آن مربوط به ابا ابلیس است که از سجده ادم سر باز زد. مراد از ابلی در قران مجید موجودی زنده با شعور مکلف فریبکار متمرد فرمان خدا و اسم خاص برای شیطان در حقیقت رئیس همه شیاطین است که سجده بر آدمی را قبول نکرد و از درگاه خدا رانده شد. به گفته قران ابلیس از نژاد جن بوده است و در جمع فرشتگان عبادت میکرده است (آیا ابلیس از جن بوده است یا فرشته؟ ) به گفته قران کریم ابلیس از نژاد جن بوده که در میان فرشتگان عبادت میکد. آیات و روایات دلالت دارند که در میان جنیان جنی از شخصیت ممتازی برخوردار بوده است و در شیطنت و فریبکاری در مقام عالی بوده است اما در ابتدا به خاطر بندگی و اطاعت از خدا در جمع فرشتگان بوده است ولی به خاطر غرور و کبر آنچنان سقوط کرد که سرمایه معنوی خود را از دست داد و دلیلش سجده نکردن بر انسان بود و منفورترین موجود در درگاه خداوند شد. گفتگوی ابلیس با خدا در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که ابلیس به خدا گفت: پروردگارا آیا با اینکه تو خداوند عادلی و هرگز ستم روا نمیداری ثواب اعمال گذشته ام را نمیدهی ؟ خداوند فرمود: از مثوبات آخرت نمیدهم و لیکن از دنیا هر آنچه بخواهی میدهم . ابلیس اولین چیزی را که از خدا درخواست کرد این بود که خدایا مرا تا روز قیامت زنده بدار و خدا نیز قبول کرد. ابلیس به پنج دلیل مستوجب لعنت گردید)) ابلیس از کرده خود پشیمان نشد و کبر او راهی برای اعتراف نگذاشت1. ۲: ابلیس از خداوند عذر خواهی نکرد. ۳: ابلیس از نافرمانی نفس خود را ملامت نکرد. ۴: ابلیس توبه را بر خود واجب ندید. ۵: ابلیس از رحمت خدا نا امید شد. (تعدادی از فرزندان ابلیس و کار آنها) اعوریا زوال: کارش شرکت در نکاح و آمیزش جنسی است. وهار: در خواب انسان میاید و باعث آزار در خواب میشود. تمریح: که کمک کننده به ابلیس است. متکون: که به هر صورتی در میاید تا انسان را گول بزند مذهب:که به هر صورتی در می آید مگر به صورت پیامبر اکرم (ص) یا وصی او. رها: مانع بیدار شدن بندگان برای نماز شب است. مبسوط یا مشوط : صاحب دروغ است مطرش:اخبار نادرست و دروغ را بر سر انسان ها جاری می سازد رکتبور یا زلنبور : که یاوه و سوگند دروغ و تعریف و تمجید کالاها را در نظر بازاریان کاری شایسته جلوه می دهد ثبر یا ثبور:که بر مصائب و آسیب ها مامور است خنزب:که توجه قلبی را در نماز بر طرف می کند. ابیض: مردم را به خشم می اورد. یاونهال: که طهارت وتمیزی را زیر نظر دارد. داسم: مانع سلام کردن و یاد خدا میشود (کار ابلیس و یارانش) . ۱: تحریف به بدی و دروغ بر خدا ۲: ایجاد ترس در اولیا خدا ۳:وعده های دروغ ۴: ایجاد دشمنی میان مسلمانان با قمار و باده ۵: حالت آماده باش برای دشمنی با انبیا ۶: جلوگیری از ذکر خدا و انبیا ۷: خلف وعده ۸: تزیین و تسویل کارهای زشت ۹: ایجاد نسیان از ذکر خدا ۱۰: پروردن آرزوهای دور و دراز در انسان ۱۱: وا داشتن مردم در ایجاد دگرگونی در فرمان خدا ۱۲: تعلیم سحر و جادو ۱۳:ذلت آفرینی برای بشر ۱۴: همدمی با فراموش کنندگان خدا ۱۵:اعمال سلطه و قدرت در دوستان خود ۱۶: عصیانگری در برابر خدای سبحان ۱۷: استکبا (ازدواج ابلیس) در روایات آمده که ابلیس با خودش ازدواج میکند و یک عضو تناسلی نر و ماده دارد که خودش با خودش آمیزش کرده و روزی ۱۰ تا بچه میزاید و بچه هایش همه نرند و در بین آنها ازدواج وجود ندارد واژه شیطان)) واژه شیطان از لغت عبرانی (هاشتیطن) به معنی مخالفت و دشمنی گرفته شده است. شیطان مفرد شیاطین است که به معنای طول امتداد دوری و پلیدی نا خوشایندی غضب باریکی و ناپیدایی است. شیطان و یا شیاطین به مه هر موجود سرکس طغیانگر و موذی نسبت داده میشود. (نزدیکترین حا لت شیطان به بنده) ۱: در حالت خشم ۲: در حالت حکم و قضاوت ۳: خلوت نمودن با زن بیگانه (تعبیر دیدن شیطان در خواب) از امام صادق (ع) نقل است که دیدن شیطان در خواب بر ۶ وجه است: ۱: دیدن دشمن ۲: فساد دین ۳:شهوت و هوای نفس ۴:دوری از عبادت ۵: دوری از اهل صلاح ۶:خوردن چیز حرام (مکانهای حضور شیطان) درست است که ما شیطان را نمیبینیم ولی به اصطلاع رد پای انان را میتوان مشاهده کرد. هر جا که مجلس گناه است هر موقع که پای رزق و برق دنیا و تجملات به میان بیاید در موقع بر افروخته شدن خشم که گویا در این موارد انسان صدای وسوسه های او را میشنود. ((خوراک شیطان محققین معتقد اند که شیا طین خوردن و آشامیدن دارند و خوراک آنان مانند خوراک افراد برزخی است{{بنا به روایتی}} (بهترین دام شیطان) زنان بهترین تله ودام شیطان هستند وقتی انسان شیطان را زیاد لعنت میکند او دست به دامن زنان میشود و از راه غریزه جنسی کارشان را میسازد. (شیطان و فساد در زندگی) شیطان برای گمراهی بشر از صلاح آرزوها استفاده میکند و انسان را مشغول فکر در مورد آرزوهای دور و دراز میکند که باعث دوری از اطاعت خدا میگردد. (نتیجه اطاعت از شیطان) ۱: فرو ریختن لباس تقوا ۲: آشکار شدن زشتی ها ۳:دوری از مقام قرب الهی ۴:سقوط از مقام والای انسانیت ۵: رانده شدن از بهشت ۶:افتادن در سنگ لاخهای زندگی (شیطان پرستان چه کسانی هستند؟ ) هنوز هم شیطان پرستی در این جهان به اصطلاح پیشرفته جود دارد . محل زندگی آنها در ولایت موصل عراق و ناحیه شیخان در ۱۶۰ کیلومتری موصل است.بعضی هم در ارمنستان ایروان اطراف تفلیس و عده ای هم در جنوب ایران سکونت دارند. از جهت اینکه یکی از برنامه های آنها مخفی نگه داشتن مذهب خودشان است اطلاعات کافی از ریشه دین آنها در دسترس نیست.آنها از دل و جان ابلیس را میپرستند نجات دنیا و آخرت خود را در پرستش شیطان میدانند.آنها میگیند خداوند دوباره با شیطان صلح میکند و او را باز میگرداند. (مراسم نیایش شیطان پرستان) این گروه برنامه های خاصی برای نیایش دارند.نازلترین آنها این هست که به قبرستان رفته و اجساد را از قبرها بیرون می آورند و صلیب شکسته و ستاره شش پر را در بدن جسد فرو برده و سپس برای تقرب به شیطان دور آن میگردند و گاهی قربانیانی هم تقدیم میگردند (گربه ماده یا سگ) بعد از کشتن خون آن را به دست و صورتهای خود مالیده تا شیطان راضی باشد و بعد از آن قران را پاره کرده و در حالی که صدای موسیقی (راک)نواخته میشود به استعمال مواد مخدر و میپردازند (شکل و شمایل شیطان) روایت است که شیطان مانند انسان چشم و گوش دارد و دو دست و دو پا دارد دارای دمی بلد است و دوشاخ به اندازه ۳۰ سانتیمتر در سر دارد انگشتان و ناخانهب بلند اندامی لاغر و بدنی وسیاه و عریان دارد. طنین خنده ها یش گوش خراش است و به هنگام خنده از دهانش آتش بیرون می آید! سئوالات رایج خدای تعالی قبل از خلقت شیطان می دانست که چه کار هایی از او صادر می شود پس چرا شیطان راآفرید و حکمت آفرینش او چیست و آیا امکان دارد خدواند ابلیس را ببخشند ؟ در این مورد مکالمه آنلاین با منتظری متخصص کلام و فلسفه اسلامی در سایت ایپرسش شد که به شرح زیر می باشد من : سلام خدای تعالی قبل از خلقت شیطانمی دانست که چه کار هایی از او صادر می شود پس چرا شیطان را آفریدو حکمت آفرینش او چیست؟ پاسخ: حکمتش را کسی نمیداند شاید برای اینکه خداوند در وجود ما هم خوبی را داده وهم بدی وخوبی را با پیامبران تقویت کرده است شاید خواست بدی را با وجود شیطان تقویت وتوازون را ایجاد کند - بسيارى مى پرسند: با اين كه خداوند مى دانست او سرچشمه همه وسوسه ها و گمراهى ها و فريب كارى ها مى شود و همه بدبختى هاى انسان از او خواهد بود، آن هم موجودى هوشيار، زرنگ ، كينه توز، پرفريب و مصمم . چرا او را آفريد؟ اگر خدا انسان را براى تكامل و رسيدن به سعادت آفرید -کار شیطان در حد وسوسه است واختیار را از انسان سلب نمیکند من : آیا امکان دارد خداوند شیطان را ببخشد؟ منتظری:ممکنه نمیدانم ادامه (آیا امکان دارد خداوند شیطان را ببخشد)؟ با توجه به قرآن و احادیث: دراينجاچند نكته قابل توجه است: 1. از آن جا كه به تصريح قرآن كريم، "شيطان" از گروه جنّ است. (كهف،50) از طرفي، انس و جنّ را مكلّف به انجام تكاليف الهي ميداند و ميفرمايد: "وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْنسَ إِلآ لِيَعْبُدُونِ ;(ذاريات،56) و من جنّ و انس را نيافريدم، جز براي اين كه عبادتم كنند. (و از اين راه تكامل يافته و به من نزديك شوند"). پس او موجودي است مختار و انتخابگر، اگر حقّ را پذيرفت به پاداش نيك ميرسد و اگر باطل را انتخاب كرد به عذاب. قرآن كريم از قول خود جنّ نقل ميفرمايد: "و اين كه در ميان ما، افرادي صالح و افرادي غير صالحند و ما گروههاي متفاوتي هستيم."(جن،11) بنابراين، شيطان مكلّف است كه توبه كند و ايمان به خداوند و انبيأ الهي داشته باشد; هر چند از برخي آيات استفاده ميشود كه او ايمان زباني به خداوند و وحدانيت او و يا ايمان به روز قيامت نيز دارد; مثلاً: وعدههاي خداوند را حقّ ميداند (ابراهيم،22)، از پروردگار عالميان بيم دارد و از كفر بيزار است. (حشر،16 و انفال،48)، قسم به عزّت خداوندي خورد و از او تا روز قيامت، براي گمراه كردن مردم مهلت ميطلبد.(ص،79ـ82);ليكن او در آن آزمون الهي، در مقابل حقّ، تكبّر كرده و نافرماني خود را نيز توجيه كرده و در عمل بيايماني خود را ثابت كرد. ]ملاحظه كنيد: (حجر،33); (اعراف،12)[ و چنان پست و مطرود شد كه او را از قرب حق بيرون راندند و رجيم شد و همه اينها به سوء اختيار و بدانديشي او برميگردد. br>.(رجوع كنيد به: معارف قرآن (خداشناسي ـ كيهانشناسي ـ انسانشناسي)، تاليف:محمد تقي مصباح يزدي، ج (1ـ3)، ص 295ـ301، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني;) 2. اين كه شيطان توبه كند و مجدداً به عبادت خداوند پرداخته و از وسوسهگري و اغوا و گمراهي دست بردارد و جزء مقرّبان درگاه حقّ گردد، امري است كه "امكان عقلي" و ذاتي دارد، يعني "عقل"، چنين چيزي را محال نميداند كه شيطان دوباره در صف ملائكه قرار گيرد، خصوصاً با توجه به نكته فوق، كه او موجودي مكلّف است وليكن توبه و قرب او به حقّ، در عمل محقق نخواهد شد; زيرا با توجه به علم خداوند متعال به روحيه استكباري او، خبر از عدم توبه و هدايت او داده است؛ او را تا روز قيامت مورد لعنت خويش قرار داده "وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَيَ يَوْمِ الدِّينِ ;(حجر،35) و لعنت (و دوري از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود." br> خداوند با تأكيد فراوان، او و پيروانش را اهل جهنّم خوانده و ميفرمايد: "به حق سوگند و حق ميگويم كه جهنّم را از تو و هر كدام از آنان كه از تو پيروي كند، پُر خواهم كرد."(ص،84ـ85) و هيچ معصيتي از هيچ كس سر نميزند، مگر آن كه اغوا و وسوسه شيطان در آن نقش دارد و در حقيقت، شيطان ريشه تمامي فسادها و معصيتها است;در نتيجه همه لعنتها وبالها، حتي همان مقداري كه به خود گنهكاران متوجه است، به او نيز بر ميگردد.(تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 12، ص 159، اسماعيليان.) بنابراين، هر چند راه بازگشت دارد. ولي توان و قابليت برگشت را از خود سلب كرده است و السلام. پينوشتها: 1 . مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ح1، ص 231. 2 . سوره ص (38) آیه 82. 3 . محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج4، ص 247. 4 . بحارالانوار،ج67، ص 64. 5 . اخلاق در قرآن،ج1، ص 234. 6 . همان، ص 236. منابع: تبیان استان ها (همدان) --قرآن--- نهج البلاغه--- کتاب دنیای شگفت (رقیه یعقوبی) --- و تمام منابع آخر کتاب دنیای شگفت --- تفسیر نمونه --- و میزان --- تفسیر سوره جن مزتضی مطهری --- بحار الانور--- اصول کافی -- و سایر تفسیر ها در مورد جن-- چهل حدیث (هاشم رسولی) ---- جن در قرآن (ابولفتح دعوتی) --- شیطان شناسی(کریم برزگر)--- لسان العرب (کاتب ابن منظور) و..(مراجعه شود به کتاب دنیای شگفت (رقیه یعقوبی)---- www.eporsesh.com پاسخ گوی آنلاین دنیای شگفت انگیزمان را بیشتر بشناسیم( (جن.ابلیـس.شیطان)) ارسال توسط کاربر محترم سایت : yasin_mmd /ج
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 641]
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها