واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرهنگيان فرهيخته را دريابيد
بعضي وقتها امر بر انسان مشتبه ميشود که در طول زندگي يا خدمت خود توانسته است آدم مثبتي باشد.
نویسنده : حسن روانشيد*
بعضي وقتها امر بر انسان مشتبه ميشود که در طول زندگي يا خدمت خود توانسته است آدم مثبتي باشد. وظايف و مسئوليتهاي خود را از همه بهتر و به نحو مطلوب به انجام برساند. روبهروي آينه تمامقد ميايستد. بادي در غبغب انداخته و ابروان را رو به بالا ميگيرد، سعي ميکند چهرهاي متواضع داشته باشد و از درون خود را به آنچه ميانديشد ارضا نمايد! بعضي وقتها نه در ضمير بلکه بر زبان نيز جاري نمايد اي بابا خودت را پير کردي براي مردم، اينقدر خدمت نمودي تا تمام موهايت سفيد و پيشانيات چروکيده شد، قد خميده پيدا کردي و دستاني لرزان، اما وجداني خفته از خواب گران 30 ساله برميخيزد و ميگويد: تند نرو، پياده شو تا با هم برويم. کدام خدمت؟ کدام ايثار؟ آنها که مخلصانه به ياد مردم بودند به جبهه رفتند، شهيد شدند يا مجروح و ايثارگر برگشتند و راه و هدف صادقانه خود را در گوشهاي بيسروصدا ادامه دادند و آنهايي نيز که توانايي و انرژي داشتند قسمتي از امور مملکت را براي خدمت خالصانه در اختيار گرفتند تا فاصلهاي بين جبهه دفاع مقدس و حمايت از مردم نيفتد. آنها هرگز جلوي آينه تمامقد نايستادند که باد به غبغبشان بيفتد و امر برشان مشتبه شود. چون از آغازين روزهاي ايثار خود را از خاک ميدانستند و منتظر ماندهاند تا به خاک بازگردند. دسته اول هيچوقت نبايد خود را با گروه دوم مقايسه کنند زيرا «ميان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمين تا آسمان است».
اين نفس مطمئنه نيست که انسان متزلزل را روبهروي آينه قرار ميدهد تا براي خودش سوءتفاهم ايجاد نمايد و با خود بينديشد هر آنچه کرده است براي رضاي خود و آسايش جامعه بوده است چون اين فکر هرگز نميتواند از تفکرات يک ايثارگر باشد. انسان وارسته وقتي ميبخشد دربارهاش انديشه نميکند چون با خدا معامله کرده است، حتي به پشت سرش هم نگاهي ندارد، همانگونه که معصومان وقتي براي بذل مال به پشت در خانه ميآمدند تحفه خود را از لاي در به دست مستضعفان ميرساندند که خداي ناخواسته چشم در چشم يکديگر نيندازند و مسلماني خجل نگردد. آقاي مديرکل قبل از شما نيز بودند کساني که تختهگاز بالا رفتند. البته نه براي خدمت محض بلکه علاوه بر انجام وظيفه آخرين سالهاي حضور خود را در بهترين پست ممکن قرار گيرند تا بتوانند پشتوانه مالي دوران بازنشستگي خود را مستحکم نمايند! و در مقابل نيز چهرههاي موجهي بودند که ميتوانستند با يک مانور چرخشي! خودشان را به صندليهاي پشت بلند مديريتهاي کلان برسانند، اما ترجيح دادند در سنگر خدمت به مردم باقيمانده و اجرشان را از خدا بگيرند و در فکر دوران بازنشستگي نباشند. هرچند سخت بود و اکنون هم به آنها سخت ميگذرد! آقاي مديرکل سلمان فارسي را ميشناسيد و انشاءالله ميدانيد که جواني نزد ايشان آمد و عرض کرد حضرت سلامتان رساندند و فرمودند اين دو قرص نان تازه را براي شامتان فرستادم. سلمان نانها را قبول نکردند و به حامل فرمودند: برگردانيد و عرض کنيد سلمان ميگويد شام امشب ما رسيده، به مستحقش بدهيد.
جوان رفت و دوباره برگشت و عرض کرد حضرت فرمودند: بگذاريد براي چاشت فردايتان، سلمان بازهم نپذيرفت و گفت: ببريد و به حضرت عرض کنيد روي تکه کاغذي مرقوم فرمايند که من فردا را زندهام تا نانها را بپذيرم! آن جوان وقتي فرمايشات سلمان فارسي را به عرض رساند، حضرت سر زير عبا بردند و در حاليکه ميناليدند، فرمودند: فرياد از دست کساني که فاصله مرگ و زندگي را درک نميکنند! آري آن جوان براي دريافت راهکاري نزد حضرت آمده بود که 10 سال بعد درآمد زندگياش را از کجا تأمين کند! آقاي مديرکل، اين لحظات کوتاه و حساس باقيمانده در اين پست را که نعمتي است از جانب خداوند متعال از دست ندهيد و احياناً بهجاي محاسبه آينده، شب و روز خود را وقف مردمي کنيد که براي رسيدن شما به اين صندلي، فرزندان خود را به جبههها فرستادند و هماينک بهعنوان خانواده شهدا چشم انتظار ايثار و تلاش بيوقفه امثال شما هستند تا چالشهاي فراوان در آموزش و پرورش استان اصفهان را مرتفع نماييد. دستگاهي که شما مديرکل آن هستيد در ظرف سه سال و اندي گذشته، ميتوانست با فراست، دورانديشي و الاهمفيالاهم کردن امور کلينيک نيمهکاره فرهنگيان اصفهان را که کمکم تاريخي ميشود، تکميل نمايد تا به معضلي بزرگ براي دو ارگان شهرداري که بولدوزرهاي آن پشت کلينيک قديمي آماده دريافت دستور تخريب هستند و آموزش و پرورش نشود! يا سري به کانون بازنشستگان و مستمريبگيران دستگاه خودتان که بيش از 8 هزار عضو فرهيخته دارد بزنيد و ملاحظه نماييد در شأن و کرامت اين قشر است که نخواستيد يا نتوانستيد دستي به سروگوش آن بکشيد!
اگر نگاهي به پشت سرتان بيندازيد متوجه خواهيد شد بهجز انجام کارهاي روزمره آموزشوپرورش استان آنهم بهصورت دستوپاشکسته که نوعي دور خود تنيدن است، هيچ قدم قابل ذکري در سطح کلان استان اصفهان در طول مديريت شما برداشته نشده، اما اين روزها به نظر ميرسد جنابعالي تنها در فکر خريدن زمان هستيد تا دوران بگذرد و حکم بازنشستگي شما با پايان دولت يازدهم مصادف شود! آقاي مديرکل همه اين حرفها در طول مديريت شما بارها و بارها، بهصورت لفافه در سرمقالههاي مختلف عنوان شد. امروز کلينيک فرهنگيان اصفهان که تنها مرجع درماني براي اين قشر فرهيخته و بازنشستگان آن است توسط شهرداري تخريب ميشود تا به خيابان تبديل شود و ابواب جمعي شما براي راديولوژي و سونوگرافي و ديگر مسائل درماني بايد سرگردان بخش خصوصي باشند و نشان داد تذکرات رسانه در طول اين مدت بجا بوده است. باز هم دير نشده، بياييد و در اين فاصله باقيمانده کلينيک نيمهکاره يادگار از دولت دهم را تکميل كنيد و کانون بازنشستگان را نيز وسعت بخشيد تا باقيات صالحات شما و افتخار دولت يازدهم باشد.
*روزنامهنگار پيشکسوت
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]