تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن از اندك خدا خشنود مى شود و بسيارش او را ناراحت نمى كند و منافق از اندك خدا نا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798030450




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چگونگى ‏مجازات حرمله ابن كاهل اسدى توسط مختار


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در كربلا سه تير سه شاخه داشتم كه آن‏ها را با زهرآميخته كرده بودم. با يكى از آن‏ها گلوى على اصغر را كه درآغوش پدرش بود. دريدم. با دومى هنگامى كه امام‏حسين(ع)پيراهنش را بالا زد تا خون پيشانى‏اش را پاك سازد. قلبش‏را نشانه گرفتم و با سومى گلوى عبدالله بن حسن(ع)را كه‏دركنار عمويش بود. شكافتم.
حرمله ابن كاهل اسدى
وى يكى از سران جنايتكار سپاه شام بود كه با بى‏رحمى تمام به ‏قتل و غارت خاندان وحى در كربلا كوشيد و با جنايات خود، روى‏جنايتكاران تاريخ را سفيد كرد.او سرانجام به دست مختار افتاد. وقتى يقين كرد كه كشته مى‏شودچنين لب به سخن گشود:اى امير! در كربلا سه تير سه شاخه داشتم كه آن‏ها را با زهرآميخته كرده بودم. با يكى از آن‏ها گلوى على اصغر را كه درآغوش پدرش بود. دريدم. با دومى هنگامى كه امام‏حسين(ع)پيراهنش را بالا زد تا خون پيشانى‏اش را پاك سازد. قلبش‏را نشانه گرفتم و با سومى گلوى عبدالله بن حسن(ع)را كه‏دركنار عمويش بود. شكافتم.مختار كه جنايات حرمله را از زبان خودش شنيده بود تصميم گرفت‏كه او را به سخت‏ترين شكل مجازات كند. براى روشن شدن چگونگى‏مجازات او حديث زير را مى‏خوانيم:«منهال بن عمرو كه از اهالى كوفه بود، مى‏گويد: براى انجام‏حج‏به مكه رفتم. بعد از انجام مناسك حج‏به مدينه رفته به حضورامام سجاد(ع)شرفياب شدم. حضرت پرسيد: حرمله بن كاهل اسدى چه‏كار مى‏كند؟گفتم: او زنده است و در كوفه سكونت دارد. امام دست‏هاى خود را به آسمان بلند كرد و فرمود: «اللهم اذقه‏حر الحديد، اللهم اذقه حر النار» ; خدايا! داغى آهن را به اوبچشان. خدايا! داغى آتش را به او بچشان.به كوفه بازگشتم. مختار ظهور كرده و بر اوضاع مسلط شده بود. بعد از چند روز، به ديدار مختار شتافتم. او را در بيرون خانه‏اش‏ملاقات كردم. به من گفت: اى منهال! چرا نزد ما و زير پرچم مانمى‏آيى و به ما تبريك نمى‏گويى و در قيام ما شركت نمى‏كنى؟گفتم: به مكه رفته بودم. باهم گرم صحبت‏شديم تا به ميدان‏«كناسه‏» كوفه رسيديم. در آن‏جا مختار توقف كرد. فهميدم كه درانتظار كسى است. زمانى نگذشت كه چند نفر نزد او آمده گفتند: اى‏امير! بشارت باد كه حرمله دستگير شد. سپس ديدم چند نفر ديگر حرمله را كشان كشان نزد مختار آوردند. مختار با ديدن حرمله‏گفت: سپاس خداوندى را كه مرا بر تو مسلط نمود.سپس فرياد زد: الجزار الجزار; (يعنى آى قطع كننده)جزار حاضر شد. مختار به او روكرد و گفت: دست‏هاى حرمله را قطع‏كن. او چنين كرد. آنگاه فرياد زد: پاهايش را نيز قطع كن. جزارچنين كرد. سپس صداى مختار بلند شد: آتش بياوريد. آتش بياوريد.طولى نكشيد كه با جمع كردن نى‏ها آتشى شعله‏ور شعله‏هاى آتش‏زبانه مى‏كشيد. حرمله را با دست و پاهاى بريده داخل آتش‏افكندند.با ديدن اين منظره گفتم: سبحان الله! مختار كه به شگفتى من‏پى برده بود گفت: ذكر خدا خوب است ولى چرا تسبيح گفتى؟!گفتم: در سفر حج‏به محضر امام سجاد(ع)رسيدم. حضرت جوياى حال‏حرمله شد. وقتى برايش گفتم كه او در كوفه زنده است، دست‏به‏آسمان بلند نموده، فرمود: خدايا داغى آهن و آتش را به اوبچشان. اكنون شاهد به اجابت رسيدن دعاى امام هستم. مختارپرسيد: آيا به راستى اين سخن را از امام سجاد(ع)شنيدى؟ گفتم: آرى به خدا سوگند شنيدم. مختار از مركب خود به زير آمد و دوركعت نماز بجا آورد و سجده‏هاى طولانى انجام داد. آن‏گاه فرمود: على بن‏الحسين(ع) نفرين‏هايى كرد و خداوند نفرين‏هاى او را به دست‏من اجرا نمود.الشيعهمطالب مرتبط :شمر بن ذی الجوشن، جانباز رکاب امام علی که قاتل پسرش سیدالشهدا شد!حصين‌ بن‌ نمير، از ممانعت از آب خوردن امام حسين تا آتش زدن کعبهسرانجام، شبث‌بن ربعی، روباه حیله گری که از قصاص گریختفرجام قاتلان امام حسین(ع) و یارانش+جدول آرایش جنگی یاران امام حسین(ع) و سپاه دشمن در روز عاشورا + تصویر


پنجشنبه 29 مهر 1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن