تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798010086




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جامعه‌شناسی در ایران باید بازتعریف شود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مجتبی ترکارانی:
جامعه‌شناسی در ایران باید بازتعریف شود

مجتبی پور ترکارانی


شناسهٔ خبر: 3783025 - شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۴
دین و اندیشه > اندیشکده ها

.jwplayer{ display: inline-block; } رئیس دفتر دانشگاهی انجمن جامعه‌شناسی لرستان در نشست «کدام نوع جامعه شناسی برای کدام جامعه» بر ضرروت باز تعریف جامعه شناسی در ایران تأکید کرد. به گزارش خبرنگار مهر، نشست «کدام نوع جامعه شناسی برای کدام جامعه» به همت مرکز دانشگاهی انجمن جامعه شناسی لرستان با حضور مجتبی ترکارانی و ابوذر قاسمی برگزار شد. در ادامه گزارشی از این نشست آمده است. ترکارانی در ابتدای سخنان خود درباره  موضوع این برنامه گفت: موضوع جلسه با عنوان «کدام جامعه شناسی برای کدام جامعه»؟ شاید کمی مبهم به نظر برسد. ولی این موضوع ناشی از یک مسئله و دغدغه ذهنی است. ما خیلی وقت‌ها به خودمان و جایگاه جامعه شناسی در جامعه و نوع جامعه شناسی که باید در خدمت جامعه باشد فکر می‌کنیم و سوالاتی نظیر اینکه جامعه شناسی چه نوع دانشی را باید تولید کند و این دانش در خدمت چه کسانی قرار می گیرد و چه هدفی برای تولید این دانش و معرفت وجود دارد؟ چه نهادی باید این اهداف را تعیین کند؟ این سوالات ما رابه این سمت رهنمون می کند که به این فکر کنیم که ما چه نوعی از جامعه شناسی برای جامعه خود می خواهیم؟ وی افزود: آیا جامعه شناس باید فقط در کنج دانشگاهها و مراکز علمی بنشیند و به موضوعات نظری و انتزاعی بیاندیشد و دانش نظری تولید کند و به کاربردی بودن آنها برای جامعه خود نیاندیشد؟ یا نه بi دنبال جای پایی در مراکز دولتی و بازار تجاری برای تبدیل کردن ایده های خویش به پول، ثروت و منزلت اجتماعی باشد؟ یا نه با بریدن از همه وابستگیها و تعلقات و حفظ شأن انتقادی خویش از دولت، جامعه و بازار تنها به انتقادات روشنفکرانه خویش دلخوش باشد و بدون فکر کردن به این موضوع که این انتقادات ره به جایی می‌برد یانه به دیدگاه انتقادی خویش مشغول باشد. یا می تواند با بردن این اندیشه ها در عرصه عمومی و گفتگو با مردم، نخبگان، سیاستگذاران و نوشتن در عرصه رسانه ها بدنبال بالابردن سطح گفتمان و تغییرات اجتماعی باشد. ترکارانی تاکید کرد: برای پاسخ دادن به این سوال سعی می کنم از الگو و نوع شناسی مایکل بوروای کمک بگیریم. بوروای در اثر خود «جامعه شناسی مردم مدار» برحسب دو سوال (جامعه شناسی برای چه کسی و جامعه شناسی با چه هدفی تولید می‌شود) چهار تیپ جامعه شناسی را از هم تفکیک می کند و آنها را به عنوان چهار تیپ ایده‌آل برمی‌شمارد. این تیپ عبارت از جامعه شناسی حرفه‌ای، سیاستگذار، انتقادی، مردم دار است. بوروای به خوبی در مقاله مشهور و پرمغز خویش درباره جامعه‌شناسی مردم مدار این انواع را به خوبی تعریف کرده است. رئیس مرکز دانشگاهی انجمن جامعه شناسی لرستان در ادامه گفت: ولی به طور خلاصه می توان گفت که جامعه‌شناس حرفه‌ای به دنبال تولید دانش و آموزش جامعه‌شناسی در محافل آکادمیکی با هدف بالا بردن سطح دانش و ارتقا جایگاه علمی خویش است. ولی جامعه‌شناسی انتقادی به دنبال به چالش کشیدن اندیشه‌های نظری و پیش فرض‌های موجود درعلم موجودو به چالش با نهادهای سلطه  می‌پردازد. جامعه‌شناسی سیاستگذار مخاطب خود را در نهادهای قدرت و ثروت می‌جوید و دانش خود را در خدمت اهداف دولت و بازار قرار می‌دهد. وبه سفارش آنها کارتحقیقاتی می‌کند و مشاوره به دولتمردان ارائه می‌دهد. جامعه‌شناسی مردمدار سعی می‌کند بدون ایجاد تقابل با نهادهای دولت و ثروت به ارتقاء آگاهی عمومی و ایجاد تغییرات در سطح جامعه مدنی بوسیله ابزارهای مثل گفتگو و اجماع  بپردازد. وی افزود: در اینجا فکر می‌کنم نیاز باشد نوعی دیگر از جامعه‌شناسی که در جامعه ایران نیز در حال رشد است بدان اضافه کنم. و آن جامعه‌شناسی سرمایه‌مدار است. یعنی جامعه‌شناسی که سعی می‌کند با استفاده از مدرک و یا عنوان جامعه‌شناس سرمایه نمادین، فرهنگی و یا اقتصادی برای خود کسب کند وبا این سرمایه در میدان‌های مختلف مانند انتخابات، بوروکراسی، حوزه عمومی و یا فضای روشنفکری  بازی کند. وی گفت: از طرف دیگر نیاز است به مشخصات عمومی چنین جامعه‌ای بیاندیشم که قرار است این انواع جامعه‌شناسی برای آنها به کار گرفته شود. جامعه ما دارای فضاهای قوی آکادمیکی و علمی تخصصی قوی نیست. اساتید و دانشگاهیان ما کمتر فرصت تفکر و اندیشه در مورد دغدغه‌های ذهنی خویش و یافته‌های علمی خویش دارند. بیشتر زمان خود راصرف تدریس در دانشگاههایی می‌کنند که این مراکز بدنبال ارتقائ جایگاه علمی خویش نیستند. در این جامعه دولت همه کاره است و بازار نقش مستقلی در جامعه ندارد. محققان فضای مستقلی برای انجام تحقیقات و ارائه یافته‌های خویش جز دولت نمی‌بینند. دولت نیز به یافته‌ها و راهکارهای جامعه‌شناسان به صورت جدی نمی‌نگرد. حتی دولت‌ها بدنبال ساخت جامعه‌شناسان تراز خویش است. ترکارانی تاکید کرد: جامعه‌مدنی در کشور ما ضعیف است و جامعه‌شناسان  نیزدر نهادهای مدنی نقش فعالی ندارند و مشارکت آنها در حوزه عمومی کمرنگ است. تنها جایی که جامعه‌شناسان نقش پررنگی داشته‌اند بیشتر در حوزه جنبش های سیاسی بوده است تا حوزه های اجتماعی مانند محیط زیست، کودکان و....و بخاطر وجود نابرابری‌های اجتماعی، ضعف دموکراسی و گستردگی فقر، روحیه انتقادی در میان جامعه‌شناسان رونق زیادی داشته است. تا جاییکه بیشتر جامعه، جامعه‌شناسان را افرادی انتقادی و ضد سیستم و گاهی نق‌زن، حاشیه‌ای و غیر مشارکتی می‌شناسد. وی گفت: حال این سوال پیش می‌آید که اگر بحث انتخاب باشد. کدام جامعه‌شناسی را بایدبرای این جامعه انتخاب کرد. بوروای خود اذعان می‌کند که اینها تیپ ایده‌آل هستند ووجود همه آنها گریزناپذیر است. نمی‌توان در عمل دست به انتخاب زد ولی مهم اولویت‌بندی آنها در جامعه است. جامعه به همه این تیپ‌ها نیاز دارد. وی افزود: من تصور می‌کنم که ترتیب آنها در جامعه‌شناسی ایران و حتی در لرستان ما باید به گونه‌ای باز تعریف شود. ما نیاز داریم اولویت‌بندی آنها را در اجتماع علمی‌مان مورد توجه قرار دهیم. من فکر می‌کنم جامعه‌شناسی انتقادی در جامعه زیاده از حد جدی گرفته شود و جامعه‌شناسی مردم‌دار نیز در حوزه‌های علمی و مدنی ما جایی ندارد. جامعه‌شناسی حرفه‌ای نیز به شدت ضعیف شده است. وجامعه‌شناسی سیاستگذار نیز به شکل نامناسبی رشد کرده است. من خود ایده‌ای برای اولویت‌بندی آنها ارائه می‌دهم که خام و هم تا حدی محافظه‌کارانه است و امیدوارم در فضای عمومی جامعه‌شناسی ما بحث بیشتری روی آن صورت گیرد. شاید بتوان به رویکردی در این زمینه دست یافت که بتواند در سیاستگذاری دانشگاهها، مراکز، انجمن‌های علمی و تحقیقاتی بکار گرفته شود. این اویت‌بندی به نظرم جامعه‌شناسیحرفه‌ای، سیاستگذار، مردم‌مدار وانتقادی می‌باشد. ترکارانی اضافه کرد:‌ شاید این اولویت‌بندی محافظه‌کارانه باشد. چرا که انتقادی‌ها را در رتبه آخر قرار می‌دهد و این با منش جامعه‌شناسانه ما که متاثر از روشنفکری انتقادی است مغایرت دارد ولی فکر می‌کنم برای ساختن نهاد جامعه‌شناسی وزمینه‌سازی نهادی برای ایجاد تغییرات اجتماعی ضرورت دارد. زیرا جامعه‌شناسی انتقادی در جوامعی که نظام اجتماعی- سیاسی آنها عمق دموکراتیک ندارد. در عین حال که به شدت رشد می‌کند ولی در اثر تقابل با دولت و فاصله با جامعه خیلی زود منزوی و مطرود می‌شود و تاثیرگذاری خود را ازدست می‎دهد. بنابراین در عین حال که به جامعه‌شناسی حرفه‌ای و تخصصی برای رشد جامعه‌شناسی نیازمندیم ولی در دانشگاه نمی‌توان ماند. باید به نهادهای دیگری نیز وارد شد. دولت، بازار و جامعه‌مدنی  فضاهایی هستند که جامعه‌شناس باید به آنها وارد شود. ولی باید مواظب تعارض نقشی خود باشد. در جامعه ما معمولا بین جامعه‌شناسی انتقادی و جامعه‌شناسی سیاستگذار تعارض نقشی روی می‌دهد. افراد در پشت پرده با مسئولان دولتی رایزنی و مشاوره می‌کنند. وی تاکید کرد: کاری که جامعه‌شناسی سیاستگذار می‌کند ولی در ظاهر برای حفظ کردن پرستیژ خود در رسانه‌ها نقش یک جامعه‌شناس انتقادی را بازی می‌کنند. این پارادوکس جامعه‌شناسی انتقادی در ظاهر و جامعه‌شناسی سیاستگذار  در باطن یکی از مسائل بزرگ جامعه‌شناسان ما است. وی گفت:‌ البته عبور از این انواع در هر جامعه‌ای امکان‌پذیر است و مرز بین آنها خیلی سخت و غیر قابل عبور نیست. ولی به نظر می‌رسد باید در هرزمینه‌ای، چه حوزه آکادمیک، سیاستگذاری، جامعه مدنی و روشنفکری الزامات و قواعد حرفه‌ای و اخلاقی هر حوزه را رعایت کنیم. باید مواظب باشیم  تا دچار مشکلات وپارادوکس‌های اخلاقی، ذهنی و اجتماعی گذر از یک نوع جامعه‌شناسی به نوعی دیگر نشویم. ترکارانی تشریح کرد: البته هریک از انواع جامعه‌شناسی آسیب‌های خاص خود را دارند. همانطور که جامعه‌شناسی حرفه‌ای ممکن است در کنج محافل دانشگاهی خیال پرداز شود ویا جامعه‌شناسی انتقادی می‌تواند آرمان‌گرا وستیزه‌گر شود و جامعه‌شناسی سیاستگذار ممکن است تفکر نظری خویش را در خدمت کارفرما قرار داده وسفارشی کار شود. جامعه‌شناسی مردم‌مدار هم می‌تواند پوپولیست و عوام‌زده شود وبجای بیان واقعیت وحقیقت دنباله‌رو عوام شود. بنابراین باید مواظب این آفات در جامعه‌شناسی بود که این جز با تعامل مناسب این چهار نوع با یکدیگر بدست نمی‌آید. ابوذر قاسمی دیگر سخنران این نشست سخنان خود را با عنوان مساله محوری مهمترین مکانیسم حیات بخش مطالعات اجتماعی و راهی برای ایجاد اقتدار الگویی درجامعه‌شناسی آغاز کرد و گفت: از بارزترین سودمندی‌های واقف بودن به هر یک از تقسیم‌بندی‌های حاکم بر جامعه‌شناسی از جمله جامعه‌شناسی بومی، انتقادی، مردم‌مدار، سیاستگذار و ... این است که هم نسبت عالم اجتماعی را با علم جامعه‌شناسی مشخص می‌کند و هم نسبت او را با جامعه. تا زمانی که نتوانیم این نسبت بین سه ضلع جامعه به مفهوم انضمامی آن، جامعه‌شناس به عنوان کنشگر علمی و  جامعه‌شناسی به عنوان علم شناخت کنش‌های اجتماعی پیوند برقرار کنیم، نمی‌توانیم بین گذشته، حال و آینده جامعه و جامعه‌شناسی ارتباط منطقی ایجاد کنیم و همین امر بین آنچه که هستیم و آنچه باید باشیم شکاف عمیقی ایجاد کرده است. این شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب جامعه و جامعه‌شناسی مشهود است. وی افزود:‌ به اعتقاد هایدگر می‌توان از دو وجه از هستی سخن به میان آورد: وجه روزمره و وجه هستی‌شناسانه. در وجه روزمره معمولا به سوالاتی از جنس چگونگی (توصیفی) می‌پردازیم و در وجه هستی‌شناسانه چرایی و نفس بودن چیزها در جهان را مورد پرسش قرار می‌دهیم. فربه شدن علوم اجتماعی نیز منوط به گذر از وجه روزمره به وجه هستی‌شناسانه و ریشه‌ای پدیده‌های اجتماعی است. یکی از مهمترین مکانیسم‌های این گذر، توجه به مسائل اجتماعی است که به اعتقاد سی رایت میلز جامعه‌شناسی را به سوی کلان گویی‌های مبهم و یا تجربیات روزمرة  جزئی سوق داده است. قاسمی گفت:‌ پیگیری هستی‌شناسانة مسائل خاص اجتماعی یکی از مهمترین ویژگی‌های جامعه‌شناسی است، چرا که نقطه عزیمت و تکوین نظریه اجتماعی، مسائل اجتماعی هستند (شکلگیری جامعه‌شناسی به عنوان یک علم نیز محصول مسائل اجتماعی قرن نوزده بود که بی‌هنجارهای اجتماعی خاصی را به وجود آورده بود). عدم توجه به مسائل عام و کلان اجتماعی چرخه فهم مشاهده‌ای، فهم تحلیلی-تفسیری، فهم علی و در نهایت فهم نظری (تدوین نظریه) را در جامعه‌شناسی ما دچار از هم گسیختگی کرده است. این امر موضوع مطالعه جامعه‌شناسی به عنوان علم مطالعه کنش‌های اجتماعی و جامعه به مفهوم انضمامی آن را نیز خدشه‌دار کرده است و به دال بدون مدلول، یا به عبارتی جامعه‌شناسی بدون جامعه (این تعبیر برای علوم فنی نیز به نوعی صادق است: عدم ارتباط صنت با دانشگاه) منجر شده است. وی افزود: جامعه‌شناسی مسئله محور با ابتناء و تأمل بر مجموعه‌ای از اصول و مفاهیم خاص جامعه‌شناسی و نیز قوائد روش جامعه‌شناسی نه تنها با غایات و اهداف بیرونی (یعنی جامعه) بلکه با احکام عقل درونی و تفکرات جامعه‌شناسی که در جامعه‌شناسی حرفه‌ای حاکم است پیوند برقرار می‌کند. روند ابتدا مسئله محوری به عنوان نقطة ثقل جامعه‌شناسی که به طریق اولی جامعه‌شناسی حرفه را در کانون مفروضات خود دارد، راه را برای سایر نقش‌ها وتقسیم بندی‌های دیگر (انتقادی، مردم مدار و سیاست گذار) باز می‌کند. مسئله محوری که توسط جامعه‌شناسی حرفه‌ای با سازوکارهای علمی انجام می‌گرد، هم ارتباط ما را با جامعه عمیق‌تر می‌کند و هم درک ما را از فضیلت‌های خاص جامعه‌شناسی از جمله انتقادی بودن، مردم‌مدار بودن، انتزاعی نبودن، و ... بیشتر می‌کند.  قاسمی گفت: بنابراین، باید محوریت مسائل عام و کلی را در جامعه‌شناسی حفظ کرد تا بتوانیم با استفاده از قوائد روش جامعه‌شناسی به اقتدار الگویی نائل شویم. تنش‌های نظری و روش‌شناختی و بت ساختن از نظریه و یا روش‌شناسی به کارزار اصلی در جامعه‌شناسی تبدیل شده در صورتی که برای اینکه نظریه و روش در هر علمی کارکرد داشته باشند ابتدا باید اجتماع علمی خاص آن علم وجود داشته باشد یا به عبارت دیگر، اقتدار الگویی شکل بگیرد. جزیره‌ای عمل کردن و فقدان اقتدار الگویی که از عدم مسئله‌ورزی و روی آوردن به مسائل جزئی و ثانویه و مهمتر از همه چیرگی فردگرایی علاقه‌محور بر جمع‌گرایی مسئله محور جامعه‌شناسی شکل می‌گیرد، امروزه جامعه‌شناسی را در حالت تدافعی و در معرض اتهام قرار داده است و در برخی از موارد نیز حتی شاهد استیلای الزامات و هنجارهای سیاسی بر هنجارهای علمی هستیم. وی تاکید کرد:‌ ابتنا بر مسائل اجتماعی‌ای که عمومیت زیادی دارند، در چرخة فهم مشاهده‌ای تا فهم نظری، هم یکپارچگی علمی جامعه‌شناسی را تامین می‌کند و هم از بالکانیزه شدن مطالعات اجتماعی جلوگیری می‌کند و هم خلا دال بدون مدلول یا جامعه‌شناسی بدون جامعه را پر می‌کند. قاسمی افزود: هنگامی که مسئله‌محور بودن بر فرایند علمی حاکم شد و در چرخه علمی، فهم نظری شکل گرفت آن وقت می‌توان از جامعه‌شناسی سیاست‌گذار، انتقادی و یا مردم‌مدار در جامعه علمی ایران نیز حرف زد و حتی از استعمار جامعه‌مدنی به عنوان حوزه اصلی مطالعات جامعه‌شناسی توسط سیاست (دولت) و اقتصاد (بازار) محافظه کار ممانعت کرد.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن