تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):پرخورى و سستى اراده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرت، از عوامل بازدارنده و كند كننده ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798247595




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا موسی(ع)آیات خدا را به زمین کوبید؟


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در قرآن آمده که پس از جریان گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل، حضرت موسی(ع) از روی عصبانیت لوح‌نوشته‌های احکام خدا را به زمین افکند! آیا این مساله، بی‌احترامی به آیات الهی نیست؟
حضرت موسی(ع)ماجرای مواجهه حضرت موسی(ع) با بنی‌اسرائیل پس از بازگشت از میقات از جمله آیات سوال‌برانگیز قرآن است. قرآن این صحنه را اینگونه تصویر می‌کند:
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى‏ إِلى‏ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ كادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (اعراف/150)[و چون موسى، خشمناك و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من چه بد جانشینى براى من بودید! آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید؟ و الواح را افكند و [موى‏] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشید. [هارون‏] گفت: «اى فرزند مادرم، این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود كه مرا بكشند؛ پس مرا دشمن‏شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده.» ]پیرامون این کریمه، دست‌کم دو سوال مطرح است. یکی اینکه چرا حضرت موسی(ع) الواح آسمانی را به زمین افکند؟ آیا این مساله بی‌اخترامی به فرامین الهی نیست؟ دوم اینکه چرا وی، از روی غضب، سر برادرش را کشید وبه محاسنش چنگ آویخت؟ در حالیکه می‌دانست هارون(ع) تقصیری نداشت؟
اهل تفسیر کمتر متعرض سوال نخست شده‌اند. گویا سوال دوم چون با مقام عصمت پیامبران الهی، ناسازگار می‌نماید، بیشتر مورد اهتمام بوده است.مفسران درباره اینکه آیا این الواح همان تورات مشهور است یا غیر آن اختلاف نظر دارند؛ بیشتر مفسران بر این باورند که الواح همان تورات است. [1] [2] [3] گروهی دیگر ارسال الواح را پیش از نزول تورات می‌دانند. [4] برخی دیگر نیز تورات را بخشی از الواح دانسته‌اند. [5]پاسخ سوال اولسوال نخست، پاسخی کوتاه و روشن دارد و آن اینکه چون توحید اساس دعوت انبیاست و اگر این پایه ویران شود، سایرتعالیم انبیاء نیز فرو خواهد ریخت لذا حضرتش می‌بایست به گونه‌ای رفتار می‌کرد که عمق فاجعه برای مردم روشن شود. آری! وقتی متکلم از دست برود دیگر کلام، هیچ رتبت و ارزشی نخواهد داشت. پاسخ سوال دوماما در پاسخ به سوال دوم، هر مفسر بنا بر منهج تفسیری و مبانی اندیشه‌ای خود پاسخ گفته است. مرحوم طبرسی در مجمع البیان، گزارشی اجمالی از این پاسخ‌ها به دست داده است: 1. موسى سر بردار را گرفت و كشید، تا قوم بدانند كه كار زشتى مرتكب شده‏اند چنان كه هر گاه انسان خشمگین مى‏شود، همین كارها را با خودش هم انجام مى‏دهد، لب مى‏گزد و ریش خود را مى‏كشد. موسى هارون را بمنزله خودش قرار داد و همین كارها را با او كرد. این وجه از ابو على جبائى است. این جور كارها تابع موازین عرفى است. ممكن است در بعضى جاها تحقیر و در بعضى جاها احترام باشد.2- شیخ مفید مى‏فرماید: موسى مى‏خواست از این راه نشان دهد كه از كردار آنها سخت غضبناك شده است و بدینوسیله زشتى عمل آنها را بآنها بفهماند تا بعدا چنین كارهایى نكنند.3- مى‏خواست او را از قوم جدا كند و از او سوال كند كه آیا تقصیرى دارد یا ندارد؟ لذا وقتى معلوم شد بیگناه است، براى او و خودش دعا كرد.4- وقتى كه دید هارون هم مثل خودش ناراحت است، براى تسكین هارون سرش را چنان كشید كه درد گرفت و مردم نادان فكر كردند مى‏خواهد او را تحقیر كند. آن گاه برائت او را آشكار كرد و براى ازاله تهمت در حقش دعا كرد.5- منظورش این بود كه هارون را از اینكه متابعت نكرده، ملامت كند.
چنان كه در سوره طه مى‏فرماید: «ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ» یعنى چه چیز ترا واداشت كه وقتى دیدى آنها گمراه شده‏اند، از من متابعت نكنى؟ (6)دیدگاه علامه طباطبایی(ره)علامه طباطبایی مفسر کبیر المیزان چنانکه از وی متوقع است، بنا بر مبانی خاص خود، پاسخ دیگری به میان می‌آورد. وی می گوید: « از ظاهر سیاق آیه مورد بحث و همچنین آیات راجع به این داستان از سوره" طه" بر مى‏آید موسى (ع) همان مقدار كه بر بنى اسرائیل غضب كرد بر هارون نیز غضب كرد و معلوم مى‏شود وى چنین پنداشته كه هارون در مبارزه علیه بنى اسرائیل كوتاه آمده، و همه جد و جهد خود را به كار نبرده، و به نظر خود چنین صلاح دانسته، با اینكه موقع جدا شدن از او سفارش كرده و بطور مطلق گفته بود:" وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ‏ در میان قوم به اصلاح امر ایشان بپرداز و راه مفسده جویان را پیروى مكن". در اینجا ممكن است كسى بپرسد آیا این مقدار اشتباه از موسى بن عمران (ع) با عصمت آن جناب منافات ندارد؟ جوابش این است كه: نه، ادله عصمت انبیاء این سنخ اشتباهات را كه در حقیقت اختلاف در سلیقه و مشى است نفى نمى‏كند، تنها امورى را نفى مى‏كند كه مربوط به حكم خداى سبحان باشد، نه چیزهایى كه مربوط به زندگى و مشى در زندگى است.و همچنین است گرفتن موى سر هارون و كشیدن آن، چون این نیز اثر آن خیالى بود كه موسى (ع) در باره هارون كرد، و مقدمه زدن او بود، موسى (ع) مى‏خواسته برادر خود را در یك امر ارشادى تادیب كرده باشد نه در یك حكمى از احكام مولوى پروردگار، تا اشتباه در آن منافات با عصمت داشته باشد، و لذا مى‏بینیم وقتى هارون جریان را برایش شرح داد و موسى فهمید كه وى بى‏تقصیر و معذور بوده براى خودش و او دعا نمود و عرض كرد. (7)دیدگاه آیت الله جوادی آملیاز معاصرین، دیدگاه استاد جوادی آملی(درخلال درس تفسیرشان) که مبتنی بر یک اصل مسلم شیعی است، در خور تامل است. از منظر ایشان این سخن که اهل بیت(ع) عدل قرآنند، فقط مختص به دین اسلام نیست بلکه هر پیامبری از هر آئینی، هم‌وزن و معادل کتاب آسمانی‌اش است. بنابراین هر سخنی که در راستای توجیه افکندن الواح توسط حضرت موسی(ع) گفته شود همان را می‌توان درباره رفتار او با هارون(ع) بیان کرد. (8)مقصود ایشان از سخن این است که اگر بنا باشد توحید زیر سوال برود دیگر چه مانعی خواهد داشت که چنین رفتاری با پیامبر خدا صورت پذیرد؟ برخورد تند با پیامبر خدا حتی اگر گناه‌کار هم نباشد، در صورتی که بتواند اثر این گمراهی را از دیده و دل مردم بزداید، بسیار توجیه‌پذیر خواهد بود.
تبیانمظالب مرتبط:معجزات حضرت موسي رانام بريد؟ کشف راز علمی دونیمه شدن دریا توسط حضرت موسی(ع) گفت و گوی حضرت موسی(ع) با خدا درباره شب قدر


پنجشنبه 12 شهریور 1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن